شبح سال 68 بر فراز فرانسه!

اعتراضات میلیونی کارگری فرانسه را به لرزه در آورده است!

روبن مارکاریان

 

اعتصابات و تظاهرات عمومی توده ای علیه" قانون جدید بازنشستگی" دولت سارکوزی،  به رهبری اتحادیه های کارگری، از اول سپتامبر به این سو اوج تازه ای یافته و میلیون ها فرانسوی را به صحنه مبارزه فعال اجتماعی و سیاسی وارد ساخته است. در چهارمین روز اعتراض عمومی، که در سه شنبه 12 اکتبر برگزار شد، سه و نیم میلیون نفر از طریق شرکت در اعتصاب عمومی و تظاهرات در سراسر فرانسه ظرفیت عظیم این جنبش توده ای اعتراضی را به نمایش نهادند. آمارسنجی های متعدد انجام شده نشان می دهد که با گسترش اقدامات اعتراضی توده ای افکار عمومی مردم فرانسه هر چه بیشتر، از اعتصابات عمومی و تظاهرات عظیم توده ای که توسط اتحادیه های کارگری فراخوانده می شود،  حمایت می کند. بر اساس نظرسنجی " موسسه فرانسوی سنجش افکار عمومی" که یک موسسه مستقل نظرسنجی است 71 در صد مردم فرانسه از اعتصاب کنندگان حمایت می کنند.همین آمارسنجی نشان می دهد که 75 در صد زنان و همچنین 84 درصد جوانان بین 18 تا 24 سال از این اعتصابات حمایت می کنند. صحت این آمارسنجی ها را می توان در عرصه جنبش توده ای اعتراضی به وضوح مشاهده کرد. شرکت زنان و همچنین نسل جوان، دانش آموزان و دانش جویان در این جنبش اعتراضی بسیار شاخص و برجسته است. آن چه که این جنبش را به نقطه عطفی در مبارزات اخیر اجتماعی و سیاسی فرانسه مبدل ساخته است عبارتند از:

 

- مطالبه ای  که اکثریت قاطع مردم را با هم متحد می سازد.  مضمون اصلی"قانون جدید بازنشستگی" دولت سارکوزی افزایش سن بازنشستگی از 60 سال به 62 سال، و افزایش سن پرداخت کامل عواید بازنشستگی از 65 سالگی به 67 سالگی است. مهم تر از آن،  قانون جدید بازنشستگی، نظامی از بازنشستگی را که بر مبنای همبستگی میان نسل ها ( نسل شاغل و نسل بازنشسته) قرار دارد، در هم شکسته، و آن با نظامی از بازنشستگی که بر مکانیسم بازار و رقابت استوار است جایگزین می سازد." قانون جدید بازنشستگی" به ضرر اکثریت قاطع مردم و به نفع انحصارات مالی بیمه است که  بازنشستگی را به عرصه سوداندوزی های خود مبدل می سازند.

 

- جبهه واحد کارگری در میان اتحادیه ها. بر مبنای این مطالبه مشترک است که اتحادیه های کارگری گوناگون فرانسه که بخش های گوناگون طبقه کارگری متشکل را نمایندگی می کنند به هم پیوسته و جبهه واحدی از اتحادیه ها را شکل داده اند که به موتور بسیج جنبش توده ای مبدل شده است. نقش تعیین کننده اتحادیه های کارگری در سازماندهی پیکارهای طبقاتی توده ای را می توان در این تجربه به خوبی مشاهده کرد. بخشهای پیشرو و رزمنده طبقه کارگر با فشرده ساختن صفوف خود و ادامه بسیج ها، زمینه را برای شرکت هر چه بیشتر توده ها و پیوستن آنها به جنبش فراهم می سازند. حمایت احزاب و سازمان های چپ فرانسه از این جبهه کارگری اتحادیه ای، در سطح سیاسی، به آن قوام و قدرت بیشتری می بخشد.

 

- اتحاد میان بخشهای گوناگون طبقه و مناطق گوناگون کشور! جنبش توده ای اعتراضی اکنون وارد مرحله ای شده است که در آن اتحاد میان بخش های مختلف طبقه کارگر، کارگران بخش خصوصی و عمومی، کارگران مرکز و شهرستانها، کارگران زن و مرد .... به نقطه قوتی برجسته مبدل گشته که جنبش را به همه نقاط فرانسه و به همه بخشهای کارگری گسترش داده است.در متن این مبارزه اکنون مبارزاست کارگری گوناگون از جمله در پالایشگاه های فرانسه( تقریبا" همه 12  پالایشگاه فرانسه در اعتصاب هستند)، اعتصاب کارگران بنادر( در اعتراض به خصوصی سازی بنادر)، اعتصاب در بخش ذوب فلزات و اعتصابات در پست، کارکنان بخش خدمات وبهداشت و درمان ...ادامه دارد. این اعتصابات و اعتراضات، جنبش عمومی توده ای را تقویت کرده، و به نوبه خود، از آن نیرو می گیرد.

 

-اتحاد میان نسل ها. اتحاد میان سه نسل شاغل، بازنشستگان و جوانان (دانش آموزان و دانش جویان)  جنبش کنونی را به یک جنبش واقعی فرا نسلی مبدل ساخته است. حضور جوانان در این جنبش تحرک تعیین کننده ای به آن بخشیده است. دانش آموزان با ورود خود به صحنه مبارزه و بردن آن به مدارس ابعاد جنبش را گسترش داده اند. پس از روز سه شنبه 12 اکتبر جنبش دانش آموزی اوج تازه ای یافته است. جوانان می روند تا از طریق اقدامات اعتراضی خود فاصله میان روزهای بزرگ اقدام را که اکنون هر چه به هم نزدیک تر می شود، بپوشانند.

 

 - و بالاخره این که این جنبش توده ای در متن یکی از بزرگترین بحران های نظام سرمایه داری به وقوع می پیوندد. بحرانی که کارچرخانان نظام جهانی سرمایه داری برای کنترل آن  تریلیون ها دلار برای بازسازی نظام انگلی مالی تزریق کرده و اکنون می خواهند هزینه این بحران را بر عموم کارگران و زحمتکشان کشورهای پیشرفته سرمایه داری تحمیل کنند.

 

مبارزات کارگری فرانسه از سوی دیگر در متن مبارزات توده ای تمام اروپائی جریان داشته و در دو ماه اخیر از طریق میزان بسیج های توده ای و ادامه پیکارهای اجتماعی و سیاسی به پیشتاز آن مبدل شده است. تا کنون علیرغم اعتصابات کارگری و توده ای گسترده در سطح اروپا، طبقات حاکم، همچنان با اصرار در پی پیاده کردن سیاست های ضداجتماعی خود بوده و علیرغم مبازات کارگری و توده ای گسترده و پیاپی  از هیچ کدام از برنامه های خود عقب ننشسته اند. مقاومت دولت فرانسه، شدت گیری جنبش اعتراضی توده ای، وارد شدن دانش آموزان و دانش جویان در صحنه پیکار های اجتماعی و سیاسی وضعیت منحصر بفردی را به وجود آورد که یاد آور دوره شورش های عظیم توده ای سال 68 است.

 

 جنبش کارگری فرانسه اکنون در خط مقدم  زورآزمائی میان تعرض همه جانبه و هماهنگ سرمایه و مقاومت جنبش توده ای کارگری در سراسر اروپا قرار گرفته است. از همین رو، پیروزی جنبش اعتراضی فرانسه در به شکست کشاندن " قانون جدید بازنشستگی" دولت سارکوزی می تواند به  نقطه عطفی نه فقط  در مبارزات کارگری و توده ای فرانسه بلکه جنبش کارگری در سراسر اروپا مبدل شود.

 

 بسیج های امروز 16 اکتبر و روز سه شنبه 19 اکتبر بدون تردید دارای اهمیت تعیین کننده ای در روند اعتلای این جنبش خواهد داشت.

 

جنبش کارگری جاری در اروپا و از جمله جنبش کارگری فرانسه می تواند درس های گرانبهائی برای جنبش کارگری کشورمان داشته باشد. با اجرائی شدن سیاست حذف یارانه ها، توده کار و زحمت در ایران، با تعرضی وحشیانه و همه جانبه به سطح زندگی شان مواجه شده ا ند. هنگامی که به سطح زندگی مردم تعرض می شود و مطالبات مشخص آنها را بهم پیوند می زند بهترین شرایط برای گسترش سازماندهی در اعماق به وجود می آید. این فرصتی است که نباید از دست برود. کشتی  را باید در دریای طوفانی تعمیر کرد!