Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۱۱۷۳ فروردين ۶۱۷ برابر با  ۰۱ ژانويه ۰۰۰۱
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۱۷۳ فروردين ۶۱۷  برابر با ۰۱ ژانويه ۰۰۰۱

دیدگاه

روانشناسی سرکوب

در جمهوری اسلامی

 

 

نوشتۀ : حسن مهرجوئی

 ۶ اردیبهشت ۱۳۹۰

 

جمهوری اسلامی ایران ازبهمن سال ۵۷ سرکوب های شدید خود را علیه اپوزیسیون چپ شروع کرد و در سال ۶۱ تا به امروزسرکوب ها را به اوج خود رساند. یورشهای وحشیانه به سازمانهای سیاسی و اعدامهای دسته جمعی باعث زیر زمینی شدن فعالیت چپ در ایران شد. تعقیب و دستگیریهای وحشیانه جمهوری اسلامی ایران و ادامه شرایط اختناق و پلیسی منجر به مهاجرت بسیاری از مبارزین به خارج و سازماندهی فعالان چپ در خارج ازکشور شد.

 تبعید دوران جدیدی را در مبارزات چپ ایران ایجاد کرد که بی سابقه بود. گذشته از فرارهای پر مخاطره به خارج از کشور، شروع زندگی در تبعید برای بسیاری از این مبارزین ساده نبود. از دست دادن کار و دارائی های خود در ایران، فراگیری زبان، کاریابی ، تطبیق خود با شرایط جدید و هزاران نوع مشکلات مختلف در تحلیل رفتن فعالیتهای مبارزین چپ بی تاثیر نبود. زندگی در تبعید برای مبارزین به چند دلیل سخت تر از قبل مینمود.

۱ـ   بسیاری از این مبارزین، یا سالها را در زندان های رژیم های سلطنتی و اسلامی گذرانده بودند ویا به خاطر شرایط پلیسی درون ایران مدتها تحت تعقیب و نتیجتا در زندگی مخفی بسر برده بودند . این مبارزین بالاخره جان سالم به در برده و به خارج از کشور رسیده بودند. تحقیقات بسیاری از پیش کسوتان علوم اجتماعی و پسیکولوژی نشان میدهد که تاثیرات روحی- روانی این نوع تجربیات خشن یعنی زندان، شکنجه، تعقیب و فرار، تهدید، ترس و اضطراب و از دست دادن زندگی و هویت قبلی، در زندگی انسان ها تاثیرات عمیقی در وجود آنان باقی میگذارد. البته دیده شده است که این تاثیرات در افراد مختلف، گوناگون بوده و بسته به سن، جنسیت و تجربیات قبلی زندگی، انسان واکنشهای مختلفی از خود نشان میدهند . هدف اصلی تعقیب، دستگیری و شکنجه بیش از آنکه گرفتن اطلاعات باشد، در هم شکستن روحیه، واز بین بردن ارزش انسانی فرد در نزد آن فرد میباشد، در یک کلام شکستن فرد.  بی تردید هر یک از مبارزین چپ، چند رفیق را سرا غ دارد که در این روابط واقعا صدمه دیده و از آن پس نتوانسته به مبارزات خود ادامه دهند. جمهوری اسلامی ایران که در شکستن آرمان ها و اهداف مبارزاتی چپ ایران پیشاپیش شکست خورده بود لبۀ تیز تیغ انسان ستیزی خود را بر روی شکستن روحیه مبارزان چپ گذاشت و کوشید در این زمینه موفق شود.

۲ـ  جمهوری اسلامی ایران همواره سعی کرده است فضای زندگی سیاسی رابرای مخالفین خود حتی در خارج از کشور سخت تر کند . اقدام به قتلهای زنجیره ای در خارج از کشور نمونۀ بارزی از آن است. پوشیده نیست که جمهوری اسلامی همواره از طریق جاسوسان و عوامل خود اقدام به جمع اوری اسامی و شناسائی مبارزین چپ مینماید و این عمل را آشکارا انجام میدهد. جمهوری اسلامی با استفاده از تاکتیک شناسائی علنی به طور غیر مستقیم  به مخالف خود هشدار میدهد که  هیچکس حق مبارزۀ علنی را ندارد و فعالیت مبارزین را بسوی مبارزۀ مخفی در خارج از کشور سوق میدهد زیرا مبارزۀ مخفی توان روحی مبارزین را تحلیل میبرد، ارتباطات را مشکل ترو تماس مبارزین با توده های مردم را تضعیف میسازد. جمهوری اسلامی با اقدام به چنین سیاستی بخشی ازانرژی مبارزین را توسط خود مبارزین صرف عدم شناسائی و فرار از عواقب آن تحمیل میکند.  این واقعیت در مورد عنصر مبارز در خارج از ایران، مسافرت نزدیکان مبارز به داخل ایران و امنیت وابستگان مبارزکه در داخل ایران زندگی میکنند صحت مییابد . جمهوری اسلامی ایران سعی نموده است زندگی پلیسی را در خارج از ایران به فعالین سیاسی چپ تحمیل کند. هر فعال سیاسی چپ در خارج از ایران میتواند برهه ای از زندگی خود را به یاد آورد که در کوچه و خیابان محل زندگی خود در خارج از کشوراز اصول ضد تعقیب استفاده کرده ، اسم و مشخصات مستعارداده، آدرس محل سکونت خود را نادرست داده و به طروق مختلف سعی کرده مشخصات اصلی خود را حتی در محیط نسبتاٌ امن خارج از ایران مخفی و از خود موجود دیگری خلق کند تا عنصر اصلی در امان بماند و بتواند مبارزه را ادامه دهد. باید پذیرفت که این رفتارشناسی ناشی از صدمات و استرس زا های جمهوری اسلامی میباشد و باید هوشیارانه مورد دقت مبارزین قرار گرفته و برطرف گردد.

تحقیقات علمی بسیاری نشان داده اند که سربازان آمریکائی که خطر مرگ را در جنگ ویتنام تجربه کرده اند و مجبور بوده اند جان خود را در سخت ترین شرایط حفظ کنند پس از بازگشت از جنگ دچارنشانه های رفتاری ناشی از صدمات روحی بوده اند و تاثیرات آن در فاصله گرفتن این سربازان از سایردوستان و آشنایان بوده است. این سربازان علاقه ای به برقراری ارتباط با همقطاران قبلی و یا جامعه خود نشان نداده و سعی کرده اند این فاصله را هر چه بیشتر تشدید و آن را در ذهن خود موجه اعلام کنند. همین روند در جنگجویان یوگسلاوی طی تقسیم آن کشور به چند ملیت دیده شده است. گذشته از فضای موجود که میتواند جنگ بین دو ارتش منظم و یا واحد های گریلائی یا سازمان سیاسی با حکومت باشد عنصر محوری در این مطالعات عنصر تحمل طولانی استرس زاهای مختلف بخاطر حفظ جان، جلوگیری از دستگیری و تداوم بقاء میباشد. شرایط مبارزین چپ مخالف جمهوری اسلامی نیز شرایطی بغایت جنگی بشمار میاید. محققین معتقدند که افرادی که مدتی در این شرایط بسر برده اند اطمینان خود را به جامعۀ اطراف خود از دست میدهند. تعریف این نوع رفتارها چنین است که افراد یک گروه و یا جامعه ای که مدتی تحت فشاراسترس بوده اند، از نزدیک شدن به یکدیگراجتناب میورزند تا حدی که میتواند به آسانی به افسرده گی و خودکشی منجر شود.

در رفتارشناسی مبارزین چپ ایران طی سی سال گذشته مشاهده شده است که علیرغم ابراز علاقه به نزدیکی و اتحاد علیه جمهوری اسلامی، عملا چپ ایرانی از نزدیک شدن بیکدیگر اجتناب ورزیده است. سازمان های مبارز چپ از نظر تعداد فعالین کوچکتر و از نظر تعداد نظرات بیشتر شده اند. رفتار شناسی مبارزین چپ در برخوردهای نظری آشکار میسازد که اکثر گفتمان نظری چپ توام است با عیبجوئی و مبنی بر تفرقۀ و فرقه گرائی. رفتارهای مشاهده شده توسط مبارزین نسبت به یکدیگرمملو است از اهانت ، سوء ظن های شدید و بی احترامی به حرمت انسانی یکدیگر. در روانشناسی علمی جمله ای آشنا وجود دارد دال براینکه فردی که صدمه دیده سعی میکند صدمه بزند .عواقب دراز مدت چنین رفتارهائی تشتت و فاصله در روابط مبارزاتی چپ را بوجود آورده است. احترام گذاشتن و تقدیر از یکدیگر بسیار کمیاب است. اصولا وقتی که به دیالوگ های بین افراد و  نشریات منتشر شده چپ نظر افکنیم متوجه میشویم که انتقادات، شخصی و خصومت بار است. هدف از برخورد نقد مقاله ویا نظر نویسنده نیست بلکه با شخص نویسنده است. اگر به مباحث تئوریک بین سازمان های چپ نگاه کنیم بحث های پایه ای آنچنان طولانی شده اند که نیروی عظیمی از چپ را میبلعند.  اکثراٌ مشاهده شده است که این نوع مباحث طویل با رنجش و بن بست فکری به اتمام رسیده اند. با نگاهی دو باره میتوان دید که اگرچه جمهوری اسلامی ایران در شکستن آرمان و اهداف مبارزین چپ ایران شکست خورده است در هدف دیگر خود که اعمال پراکندگی در فعالین چپ ایران بوده خود را موفق میبیند.

رژیم جمهوری اسلامی ایران از ابتدا در پی شکستن آرمان های مبارزین ایرانی بوده ولی توفیقی نیافته است. دلایل بسیاری وجود دارد که این رژیم در این راه از هیچ سیاست غیر انسانی برای رسیدن به اهداف خود خودداری نکرده است. این رژیم هرگز به تعقیب و دستگیری مبارزان در ایران و ایجاد جو رعب و وحشت در خارج از ایران پایان نداده است. پس از پایان سه دهه از زندگی در تبعید باید بر تاثیراتی که سرکوب رژیم ایران برروان فعالین جنبش چپ گذاشته است واقف و آگاه باشیم. از نظرگاه مبارزاتی این نوع آگاهی ها خود یکی از محورهای اصلی مبارزه بر علیه رژیم موجود در ایران است. بر اساس این نوع رفتارشناسی از چپ ایران، باید آگاهانه از فاصله گیری از یکدیگر، تهمت های سیاسی و عدم اطمینان به همدیگرپرهیز کنیم. باید آگاهانه تاکتیک های استرس زای جمهوری اسلامی  را خنثی کنیم. باید از اتحاد بزرگ چپ پتکی آهنین ساخت که در خور له کردن سر ضحاک زمان باشد.

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©