Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۱ برابر با  ۲۵ فوريه ۲۰۱۳
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۱  برابر با ۲۵ فوريه ۲۰۱۳
در حمایت از دومین نشست احزاب و سازمانهای چپ و کمونیست

در حمایت از دومین نشست احزاب و سازمانهای چپ و کمونیست!

سعید صالحی نیا

 

مدلی عملی از تلاش برای ساختن بلوک چپ در شرایط خطیر سیاسی ایران

مقدمه: نشست دوم احزاب ، سازمانها و نهادهای چپ و کمونیست ایران با شرکت 23 حزب و سازمان سیاسی چپ  در شهر فرانکفورت (آلمان) به مدت دور روز (25 تا 27 ژانویه 2013) برگزار شد. (1). سازمانها و احزاب فعال در این حرکت قبلا نشست اول خود را در ماه آگوست 2012 برگزار کرده بودند. (2(

از دید من باید به پشتیبانی از این تشست و این حرکت پرداخت و بخشی از آن شد. این حرکتی مسئولانه است و هدفش سازماندهی عملی بلوک چپ است که سازماندادنش از ضروریات مهم دوران تاریخی است که شاهدش هستیم.

این مدل کار جمعی، دینامیزم درستی را در بر دارد.تلاشی از نوع «ساختن یک حزب» یا تحمیل برنامه یک حزب به سایر فعالین چپ نیست. حرکتی است فراسازمانی که اصول مشترکی را می جوید و تلاش دارد چپ جامعه ایران را تعریف کند و حول آن موضوعات مشترک به کار مشترک و ساختن بلوک چپ فرابخواند. در مقالات متعددی (3و4) من این نوع متد برخورد به مسئله اتحاد را حمایت کرده ام و بسیار خوشحالم که بلوغ سیاسی چپ ایران به حدی رسیده که بتواند حساسیت اوضاع سیاسی ایران و جهان را درک کند و پاسخ درست را ارائه دهد.

این مقاله را من بعنوان فعالی از جنبش کمونیزم کارگری می نویسم. معیارهای عمومی منتشر شده در سند این نشست را معیارها و افق سیاسی خودم می دانم .از این رو حمایت از این نشست را وظیفه عاجل می دانم و امید من اینست که حزب کمونیست کارگری ایران و سایر فعالین کمونیست کارگری هم در تشست بعدی این اتحاد در حال شکل گیری حضور یابند و آنرا پرقدرت تر و رادیکال تر به پیش ببرند.

در این مقاله کوتاه سعی می کنم وجوهی که در سند پایانی این نشست ارائه شده بررسی کنم و نشان دهم که تا چه اندازه افق این نشست بواقع همانست که جنبش کمونیزم کارگری در طی دوران عروجش بدنبال تحقق آن بوده. از دید من خود تاریخ، خود مسیر مبارزه طبقاتی دارد ضرورت تشکیل بلوک چپ را بیشتر جلو می کشد و رادیکالیزه شدن عمومی چپ ایران، همپیوندیش و هم افقیش را بیش از هر زمان ممکن ساخته. نگاهی به سند پایانی نشست دوم، براحتی ادعای منرا اثبات می کند:

(1)درک عمومی درست از نبرد جهانی طبقاتی بین طبقه کارگر و اکثریت جامعه با نظام سرمایه و راه حل سوسیالیزم

 

فعالین نشست فرانکفورت به درستی بحران کنونی سرمایه داری، ناتوانیش در حل مسائل جامعه انسانی، تلاش ارتجاع  منطقه ای که در شکل اسلام سیاسی و دولت سازیهای مدل لیبی و مصر خود را نشان می دهد ترسیم می کنند. پاسخ وضع موجود را سوسیالیزم می دانند و مبارزه برای ساختن بدیل سوسیالیستی را هدف قرار می دهند:

«.درمتن تعرض همه جانبه سرمایه داری برای تحمیل هرچه بیشتر هزینه بحران جاری بر دوش کارگران، زحمتکشان وسایر قربانیان نظام سرمایه داری، اعتصابات و مبارزات کارگری در کشورهای پیشرفته صنعتی وبویژه در کشورهای جنوب اروپا، تداوم مبارزات کارگران و زحمتکشان در تونس و مصر علیه ائتلاف جریانات ارتجاع اسلامی وارتش، مبارزه جویی کارگران آفریقای جنوبی علیه دولتی که در ائتلاف با انحصارات چندملیتی اعتصاب کارگران برای افزایش دستمزدها را به خون می نشاند، اعتراضات میلیونی جوانان هند در اعتراض به خشونت جنسی و تجاوز علیه زنان … تنها گوشه هائی از پیکار محرومان جامعه علیه نظام حاکم درجهان را باز می نمایاند.این مبارزات بیانگر آن است که کارگران و محرومان جامعه نمی خواهند تسلیم سرنوشتی شوند که نظام سرمایه¬داری حاکم برای آنان رقم زده است.

.. ، برای پایان دادن به مرگ و میرهای ناشی ازقحطی، گرسنگی و سوء تغذیه، برای متوقف ساختن روند تخریب محیط زیست، برای به زیر کشیدن اقلیتی انگل و استثمار گر از اریکه قدرت، برای بنای جهانی آزاد، برابر و انسانی که در آن شکوفائی آزادنه هر کس شرط شکوفائی همگان است جایگزین ساختن نظام سرمایه داری حاکم با سوسیالیسم امری گریز ناپذیر است. (1)»

 

(2) درک درست از مبارزه طبقاتی در ایران، بی آیندگی نبردهای بین جناخی جکومت اسلامی و جستن راه حل بدیل سوسیالیستی

فعالین نشست فرانکفورت نه تنها بحران رژیم اسلامی را به بحران عمومی سرمایه پیوند می زنند و آنرا غیر قابل حل می دانند بلکه دست رد به تمامی آلترناتیوهای راست و بورژوائی می زنند . آنها بدرستی برطرف شدن خواستهای به حق مردم ایران را با پایان حکومت تمامی جناح های رژیم اسلامی و تحول انقلابی پیوند می زنند:

«… در دوره ای که به سرمی بریم، بحران موجودیت رژیم جمهوری اسلامی به طور کم سابقه ای تشدید شده و جناحهای گوناگون آن را برای بیرون رفت از بحران به جان هم انداخته است. در شرایط بحران و تضعیف همه جانبه اقتدار رژیم اسلامی حتی جناح های حاشیه ای و حذف شده از لاک خود درآمده و در تکاپوی نجات نظام ازخطرسقوط و اضمحلال هستند. اما روشن است که جمهوری اسلامی و همه جناح های آن بنا برماهیت طبقاتی خود قادر به حل بحران نخواهند بود. دستگیری و محکومیت های بسیار سنگین فعالان کارگری، زنان، دانشجویان، وکلا ، اعدام های پی در پی قربانیان آسیب های اجتماعی تحت عنوان اراذل و اوباش برای ایجاد رعب و وحشت دائمی نشانگر اوج درماندگی و استیصال حاکمانی است که اکنون ابزاری جز زور و سرکوب برای مقابله با بحران در اختیار ندارند.
دربستر تداوم بحران اقتصادی وفشارتحریم ها، اعتراضات و مبارزات کارگران علیه شرایط فلاکتباری که به کار و زندگی آن¬ها تحمیل شده رشد کرده است. گسترش مبارزه¬ی کارگران، تداوم نارضایتی زنان و جوانان و ملیت های تحت ستم ایران علیه پایمال کردن ابتدائی ترین حقوق طبقاتی، ملی، جنسی، مذهبی و مدنی آن¬ها، نفرت و انزجار عمومی از ادامه¬ی حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی را دامن زده است.
واقعیات بالا نشان می دهد که رژیم جمهوری اسلامی هیچ گاه از نظر بین المللی، منطقه ای و داخلی تا این حد تحت فشار، درماندگی و بحران موجودیت قرار نداشته است… رویدادهای اخیر مبین این واقعیت است که در برابر ارتجاع رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی و طرح و برنامه های نیروهای اپوزیسیون بورژوایی و نقشه های امپریالیستی، راه واقعی وانقلابی برای رهایی مردم ایران وجود دارد…(2)

 

(3) حساسیت اصولی فعالین کمونیست در مقابل پروژه های سناریوسازی حکومتهای غربی در مقابل انقلاب ایران:

فعالین نشست فرانکفورت بدرستی روی تلاش سیستماتیک حکومتهای غربی و اپوزسیون راست برای تشکیل دولت چانشین با تکیه به تجارب لیبی و مصر انگشت می گذارند:

 

«... از نشست اول نیروهای چپ و کمونیست در «کلن» تا کنون تلاش برای آلترناتیو سازی های بورژوایی، سوار شدن بر دریای عظیم نارضائی توده ای و مصادره جنبش های اعتراضی و مطالباتی توسط نیروهای ارتجاعی و امپریالیستی به شکل بی سابقه ای تشدید شده است. بازار کنفرانس ها، پروژه های آلترناتیوسازی از جانب بخش های گوناگون اپوزیسیون بورژوائی ایران تحرک تازه ای یافته است. این نیروها تلاش می کنند اتکاء به قدرت های امپریالیستی را تنها راه نجات مردم ایران وانمود سازند و با رواج حالت انتظار در میان مردم، آنان را از هر گونه عمل مبارزاتی مستقیم بازدارند. در کنار این تلاش ها، نظام نیرومند رسانه ای سرمایه جهانی تلاش می کند با بهره گیری از همه ظرفیت های خود سناریوهای فاجعه باری مانند آنچه در لیبی و سوریه اتفاق افتاد و یا جابجائی قدرت از بالا با اتکا به نهاد سرکوبگر ارتش در مصر و تونس را گزینه های مناسبی برای رهائی از هر گونه عمل مبارزاتی مستقیم بازدارند. در کنار این تلاش ها، نظام نیرومند رسانه ای سرمایه جهانی تلاش می کند با بهره گیری از همه ظرفیت های خود سناریوهای فاجعه باری مانند آنچه در لیبی و سوریه اتفاق افتاد و یا جابجائی قدرت از بالا با اتکا به نهاد سرکوبگر ارتش در مصر و تونس را گزینه های مناسبی برای رهائی از دیکتاتورهای ریز و درشت خاورمیانه نشان دهد. هدف این تلاشها، ایجاد نظم جدید منطقه ای و عقیم ساختن مبارزات عادلانه کارگران و مردم آزادیخواه ایران برای رهایی و برابری و جایگزین کردن آلترناتیو های مورد نظر قدرت¬های امپریالیستی بر فراز سر مردم ایران است.(2)

 

با دوستان نشست فرانکفورت کاملا موافقم که نباید گذاشت بر فراز سر مردم، امپریالیزم و اپوزسیون راست ایران، یکبار دیگر انقلاب مردم را بدزدند. چپ ایران با سابقه بسیار طولانی و نقوذ وسیع فرهنگی و سیاسی در سیاست ایران باید هوشیارانه این تلاشها را خنثی کند و از انقلاب مردم ایران بر علیه ارتجاع داخلی و حاکمیت سرمایه جهانی دفاع کند.این کار شدنی است و وظیفه مبرم روز است.

(4)کمونیستها و وظایف عاجلشان در شرایط کنونی:

 

فعالین نشست فرانکفورت ، بدرستی بیانیه شانرا با خطاب قرار دادن کمونیستها بپایان می رسانند.کمونیستهائی که مداخله گرانه به روند اجتماعی و سیاسی نگاه می کنند و در برجهای ذهن ساخته خود اسیر نیستند.کمونیستهائی که در جنگهای کوچک «بین حزبی» اسیر نیستند و حواسشان پرت نیست به پیروزهای قهوه خانه ای! کمونیستهائی که سرنوشت جامعه به سرنوشتشان گره خورده و مسئولیت تحول اجتمعی را بر دوشهای خود حس می کنند.

این نوع بخصوص از کمونیستها همیشه خطاب منصور حکمت بوده اند.منصور حکمت هم همین را از کمونیستها می خواست که منتظر وقابع نمانند بلکه وقایع تاریخ را با تلاش خود و هوشیاری خود بسازند.

بیانیه پایانی نشست فرانکفورت چنین خاتمه می یابد:

«.. ما کمونیست ها اعلام می کنیم که به میدان آمدن طبقه کارگر متشکل و سازمانیافته و همراهی جنبش رهائی زنان و دانشجویان و جوانان و دیگر جنبش های ترقی خواه و پیشرو اجتماعی تحت پرچم آلترناتیو سوسیالیستی برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و انهدام ماشین دولتی بورژوائی از طریق یک انقلاب اجتماعی تنها راه واقعبینانه برای رهائی از شر جمهوری اسلامی و مصائب نظام سرمایه داری است. آلترناتیو سوسیالیستی و کارگری تضمین کننده وسیعترین آزادیهای سیاسی،تامین حقوق و برابری فردی و اجتماعی، جدایی کامل دین از دولت، از نظام قضائی و آموزش و پرورش ، برابری کامل و بی قید و شرط زنان در همه عرصه های زندگی، تضمین حق تعیین سرنوشت ملل تحت ستم ایران و اتحاد داوطلبانه آن ها، حفاظت از محیط زیست و گذار به یک جامعه آزاد و عاری از ستم و استثمار است.
ما شرکت کنندگان در نشست دوم نیروهای چپ و کمونیست با عطف توجه به حساسیت
اوضاع سیاسی کنونی بار دیگر جنبش کارگری ایران، جنبش رهایی زنان، جنبش دانشجویی و جوانان انقلابی و مردم زحمتکش ایران را به وحدت و تشکل در سطوح مختلف و بسیج حول یک راه حل کارگری، سوسیالیستی وشورائی فرا می خوانیم و دست همکاری و اتحاد عمل همه فعالین و نیروهای موجود در جنبش چپ و کمونیستی ایران و فعالین سوسیالیست و رادیکال جنبش های اجتماعی برای تامین ملزومات و رفع موانع آلترناتیو سوسیالیستی را به گرمی می فشاریم.(2)

 

من بعنوان یک فعال کمونیزم کارگری بسیار خوشحالم که چپ ایران اینقدر جلو آمده و اینقدر مسئولانه دارد اوضاع حساس ایران و جهان را مشاهده می کند و از مرحله مشاهده عبور می کند و می خواهد تاریخساز باشد.

بعنوان یک فعال کمونیزم کارگری که ساختن جامعه ازاد و بذرابر و سوسیالیستی را تنها راه بیرون رفت از چرخه هولناک بدبختی و بی آیندگی می داند، راه فعالین این نشست را کاملا منطبق بر نیازهای جامعه ایران می دانم و از تلاش این رفقا با تمام نیرو پشتیبانی می کنم.

امید من همانطور که گفتم اینست که سایر رفقای من در حزب کمونیست کارگری ایران و بیرون آن در جنبش کمونیزم کارگری هر چه زودتر به این کمپین بسیار مهم یعنی کمپینی برای سازماندهی بلوک چپ و سوسیالیستی بپیوندند. زمان را دریابیم که در برابرش پاسخگوئیم!

سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی !
زنده باد آزادی، برابری، حکومت انسانی !
زنده باد سوسیالیسم !

منابع دیگر:

(1)اطلاعیه پایانی دومین نشست، احزاب، سازمانها و نهادهای چپ و کمونیست

http://www.azadi-b.com/J/2013/02/post_230.html

(2)سعید صالحی نیا: در حمایت تلاش مداوم برای ایجاد وحدت در قطب چپ

http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/80-saeed-salehi/10718-b.html

(3)سعید صالحی نیا: چه نوع اتحادی در چپ ، واقعی و عملی است؟ در حاشیه بحثهای رفقا مجید حسینی و بابک یزدی در حمایت از «تشکیل حزب بزرگ»

http://rowzane.com/articles-archiev/80-saeed-salehi/11949-b.html

(4)سعید صالحی نیا: لزوم تسریع تلاشها برای سازماندهی قطب چپ و راهکارها در حاشیه سمینار رفیق حمید تقوائی

http://rowzane.com/index.php/articles-archiev/80-saeed-salehi

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©