Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
جمعه ۲۸ تير ۱۳۹۲ برابر با  ۱۹ جولای ۲۰۱۳
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :جمعه ۲۸ تير ۱۳۹۲  برابر با ۱۹ جولای ۲۰۱۳
دیدگاه:

 

دیدگاه:

«مطالب منتشره در ستون دیدگاه، نظرات سازمان نیست»

پایان دوره احمدی نژاد

صادق افروز

درباره رابطه ولی فقیه و احمدی نژاد ، در دوره 8 ساله ریاست جمهوری او مطالب بسیار زیادی نوشته شده است .ولی آنچه به واقعیت نزدیک تر است  به این قرار است :

احمدی نژاد برخلاف دوره اول چهار ساله خود که در همراهی با ولی فقیه حرکت می کرد  ، با آغاز دوره دوم که پس از تظاهرات خیابانی بسیار گسترده و سرکوب خونین این تظاهرات آغاز شد ،  به تدریج مسیر خود را از خامنه ای جدا کرد.  درگیری  بین احمدی نژاد و ولی فقیه جنگ زرگری نبود .مشائی که رفیق گرمابه و گلستان و به تعبیری مراد احمدی نژاد محسوب می شد  ، تفسیر بسیار متفاوتی از اسلام حکومتی ارائه می داد . به نظر او دوران صدور انقلاب اسلامی به سر آمده بود .مردم اسرائیل دشمن مردم ایران نبودند .ایرانیت و اسلامیت  باید در هم آمیخته می شدند  . نوح پیغمبر هم در کشورداری مرتکب اشتباه شده بود ،کورش از پیامبران بود .و لوح حقوق بشر او جای تقدیر داشت  .مسئله ایران هم پایین آمدن روسری زنان نبود .این ها مطالب کمی نبودند .هرکدامشان به تنهایی اساس و ریشه روحانیت شیعه را نشانه می رفتند،  و دکانشان را کساد می کردند . اگر خامنه ای فتیله آتش خشم هواداران خود و در راس آنان مداحان را پایین نکشیده بود ، در همان ماه های اول به گفته سعید حدادیان دخل و دمار  این " مرتیکه عوضی" یعنی مشائی و به تبع آن احمدی نژاد را درآورده بودند .خامنه ای صلاح را در این دید تا پایان دوره چهار ساله دوم صبر کند. تعریفات و تمجیدات  خامنه ای از احمدی نژاد در دوره اول چهارساله و آغاز دوره 4 ساله دوم به حدی بود که ایستادگی علنی دربرابر او مثل تف سربالا به صورت خودش بر می گشت . این صبر و انتظار تا زمان آغاز انتخابات یازدهم بطول انجامید  . و همانطور که دیدیم علیرغم انتظار احمدی نژاد ، رای صلاحیت مشائی از سبد انتخاباتی شورای نگهبان در نیامد .احمدی نژاد آنقدر به انتخاب مشائی از سوی شورای نگهبان مطمئن بود که یک روز کارش را رها کرد ، حیثیت تصوری اش را برداشت و همراه او برای ثبت نام کاندیداتوری ریاست جمهوری به وزارت کشور رفت . احمدی نژاد که  بهار ،  بهار از دهانش نمی افتاد و علنا همه جا می گفت دوران ما همچنان  ادامه خواهد داشت ، با رد صلاحیت مشائی  ، سنگ روی یخ شد. هضم رد صلاحیت از سوی شورای نگهبان برای احمدی نژاد آن چنان دشوار بود که تا روز قبل از انتخابات نیز فکر می کرد ، امام زمان ، خامنه ای و شورای نگهبان را  وادار خواهد ساخت تا  رای صادره را تغییر  دهند .  ولی این اتفاق نیفتاد . آیا واقعا امر ظهور  ، بر امر بر احمدی نژاد  مشتبه شده بود؟ آیا واقعا فکر می کرد روی آن صندلی خالی کابینه ، امام زمان نشسته است ؟ آیا واقعا هاله نور را هنگام سخنرانی در سازمان ملل بالای سرش تصور کرده بود ؟ به هرحال ،  از هاله نور تصوری ، و صندلی خالی کاری برنیامد و رد صلاحیت مراد و استاد احمدی نژاد سر جایش محفوظ ماند . احمدی نژاد هم جز کمی غر وغر مختصر  ، عکس العملی نشان نداد . در آستانه اسباب کشی از خانه خیابان پاستور ، خامنه ای کابینه احمدی نژاد را به حضور پذیرفت و به پاس خاموش ماندن در برابر تصمیم شورای نگهبان و عدم اعتراض  به رد صلاحیت نماینده مورد علاقه این باند ،  از آنها دلجویی کرد . دلجویی سیاستمدارانه ای که خشم دیگر جناح ها و در راس آن اعتدالیون را برنیانگیخت . خامنه ای به تعریف از موضع احمدی نژاد در مجامع بین المللی خارج از ایران اکتفا کرد.  باند احمدی نژاد ،  8 سال دولت را در دست داشته است . خامنه ای یک کلمه در تعریف از این باند در سیاست داخلی  و امور اقتصادی بر زبان نراند . شعار های تبلیغاتی خالی ازمحتویِ بار رادیکال علیه کشور های امپریالیستی از ابتدای آغاز بکار جمهوری اسلامی ،  سیاست این رژیم بوده است . درمواجهه با گروه ها و سازمان های چپ و انقلابی جمهوری اسلامی این سیاست را همواره مد نظر داشته است . بنابراین  ، تعریف های خامنه ای ، تو خالی و دل خوش کنک بود .در واقع خامنه ای با کنایه می گفت "به غیر  از این شعار های همیشگی کار دیگری نکردی " . برخلاف خامنه ای که گند زدن ها و کثافتکاری های باند احمدی نژاد را مسکوت گذاشت ، همزمان ، روحانی که قرار است از ماه دیگر بر مسند ریاست جمهوری بنشیند کارنامه اقتصادی احمدی نژاد را زیر رگبار گرفت . روحانی در مجلس شورا  گفت اقتصاد ایران در دوسال اخیر رشد منفی داشته است. رشد منفی حتی در زمان جنگ  8 ساله ایران و عراق سابقه نداشته است .  تورم به مرز 42 درصد رسیده است . و این دولت سالانه فقط 14000 شغل جدید ایجاد کرده است و 5 میلیون از فارغ التحصیلان دانشگاهی بیکارند . بدیهی است که دولت روحانی- رفسنجانی در تعیین اعضای کابینه از افراد خودی استفاده خواهد کرد . 8 سال دوره احمدی نژاد و سرنوشت بوروکراسی عظیمی که این باند تولید کرده است چه خواهد شد؟ خامنه ای به غیر از دلجویی شاید در فکر استفاده از این بوروکراسی به نفع خودش نیز هست .

برخی فعالین سیاسی  همراه با بالا آمدن روحانی در فضای انتخاباتی به عنوان نماینده موردعلاقه اصلاح طلبان در برابر نماینده ولی فقیه که به گمان این افراد ،  جلیلی بود ، ذوق زده شدند و فعال شدن مجدد مردمی را که با رد صلاحیت رفسنجانی ، پاسیو شده و خیال رای دادن را نداشتند به فال نیک گرفته از آن به عنوان "رای اعتراضی " و "نه ی بزرگ " یاد کردند .ولی این "نه ی بزرگ " یک "اری " هم کنار خود داشت که چیزی نبود جز رای دادن به روحانی یار وفادار رفسنجانی و خامنه ای  .کسانی که این " نه ی بزرگ " را جشن می گیرند نمی توانند به قسمت "اری "  آن که تایید باند رفسنجانی و شخص ولی فقیه است بی توجه باشند. ولی خوب زیر سبیلی آن را رد می کنند و قسمتی را که دوست دارند آگراندیسمان می کنند . روحانی پوشیده نمی گذارد و همه جا هم با افتخار اعلام می کند که به قانون اساسی متعهد است . ولی فقیه را بعنوان امیر المومنین و فصل الخطاب می پذیرد .پس چگونه" آری " به چنین شخصی می تواند "نه " به ولی فقیه تلقی شود . " آری " به روحانی  نه تنها "نه ی بزرگ " به ولی فقیه نیست ، بلکه اصلا "نه" نیست . تحریم کنندگان به دلیل شرایط ویژه انتخابات قلابی در جمهوری اسلامی از تحریم دفاع می کردند .آخر وقتی قانون اساسی این رژیم به ولی فقیه این حق را می دهد که اگر همه مردم بگویند آری و او بگوید نه ، رای نه صادر می شود و تعداد رای صندوق ها را نه شمارش ،  بلکه تمایل ولی فقیه تعیین می کند  ، شرکت کردن در چنین مراسم مفتضحی آیا مسخره کردن شعور انسان نیست؟ آیا به غیر از این است که کسانی که برای آزادی انسان از قیود و محدودیت های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی مبارزه می کنند در قدم اول باید با موجودی که اختیارات نامحدود خداگونه توسط قانون اساسی جمهوری اسلامی کسب کرده مبارزه کنند ؟ آیا به غیر از این است که هیچ کاندیدایی تا زمانی که بر قانون اساسی مهر تایید نزند و حقوق خداگونه  ولی فقیه را به رسمیت نشناسد شانسی برای تایید شدن توسط شورای نگهبان را ندارد ؟ آیا به غیر از این است که روحانی به دفعات وفاداری خود را به این سیستم و علاقه وافرش به شخص ولی فقیه را بیان کرده است ؟ آیا نیروهای سیاسی آگاه نمی بایستی این  به اصطلاح انتخابات را به کل تحریم می کردند و نقش روحانی به عنوان عنصر وفادار رژیم و کادر  امنیتی عالی رتبه رژیم افشا می کردند ؟ رای به روحانی ، رای دادن به اعتماد به سیستم و وفاداری به رژیم جمهوری اسلامی بود.

هنوز بلوک بندی های جدید پس از انتخابات یازدهم مشخص نشده است .احمدی نژاد همین روزها خانه خیابان پاستور را تحویل روحانی خواهد داد . گروه رفسنجانی بسیار فعال شده است . سفر رفسنجانی به مشهد و دیدار با دوتن از مرتجع ترین و مقتدرترین آخوند های رژیم ، یعنی طبسی و اعلم الهدی نشانه یارگیری های جدید است . روحانی از اعتدال صحبت می کند . او نمی خواهد دل حساس روحانیت را با کلماتی که از زبان احمدی نژاد خارج شد برنجاند .او خود یک آخوند است و نمی خواهد زیر پای روحانیت را خالی کند . کارتل بی حد و مرز آستان قدس رضوی در دوره روحانی – رفسنجانی باید احساس امنیت کند .مافیای لاریجانی ها باید مطمئن باشند که از استراق سمع باند احمدی نژاد و مرتضوی خبری نخواهد بود . جناح های مختلف صاحب سرمایه و ثروت در حال جنگ و جدال هستند و از این میان بلوک بندی های تازه بیرون خواهد زد .

ولی طبقه ای که سرش بی کلاه مانده ، همانا طبقه کارگر است که ناظر این دعوا ها و بلوک بندی ها و جناح بندی هاست .بخش هایی از رژیم که زیر دفاع دروغین از طبقه کارگر به گروه روحانی- رفسنجانی پیوستند مثل خانه کارگر علیرضا محجوب ، هدفی جز به زیر سلطه بردن طبقه کارگر ندارند.رفرمیست ها خود را به آب و آتش می زنند تا به یکی از جناح های دعوا متوصل شوند . آنها امیدی به صف مستقل کارگران و ایجاد حزب سیاسی انقلابی کارگری که مبارزه طبقاتی را خارج از اراده  جناح های مختلف سرمایه هدایت کند ندارند .داستان "انشاءالله گربه بود" را که همه می دانیم .این همان داستان حزب توده و رفرمیست های ایرانی بود  که هرچه بر سرکله خودشان و هوادارانشان می زدند به روی خودشان نمی آوردند و می گفتند کار ،  کارمائوئیست های پیکاری و ضد انقلابی های راه کارگری و  ...... است. حزب الله بساط شان را بهم می ریخت ، حزب توده به پیکار و راه کارگر فحش می داد که آلت دست امپریالیست هستند .رفرمیست ایرانی حالا به روحانی چسبیده است .34 سال سابقه امنیتی و اطلاعاتی او را نادیده می گیرد . ریاست شورای امنیت ملی و نماینده ویژه خامنه ای در شورای امنیت ملی را هم زیر سبیلی در می کند تا به "نه " ی بزرگش بچسبد . روحانی در حال دست چین کردن نئولیبرال ترین کابینه جمهوری اسلامی است و رفرمیستِ ما  همه را از خامنه ای می ترساند و برای جبهه متحد ضد ولایت فقیه یا جبهه متحد ضد دیکتاتوری اش فراخوان می دهد .

18 جولای 2013

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©