Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۲ برابر با  ۰۵ مارس ۲۰۱۴
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۲  برابر با ۰۵ مارس ۲۰۱۴
صدای کارگران باشیم

صدای کارگران باشیم !

نگاهی به چهره عریان کارگر و فرمانفرمایی کارفرما درایران

(بخش دوم)

 

 

امیرجواهری لنگرودی

amirjavaheri@yahoo.com

اسفند  ۱۳۹۲برابر مارس ۲۰۱۴

 

 

با شمارش معکوس روزهای پیش ِروی، به فضای پرتب وتاب روزهای عید نزدیک می شویم. دربازخوانی سنت ها، نوروز نشانه شادی و نوشدن و نوزایی است . هرآنچه کهنه است از تن بدر کردن و رنگ دگر پوشاندن به همه بُود زندگی و هستی آن بشمارمی رود. بدون تردید این تغییر و دگرگونی به مقتضای اندوخته فرد ، دهن بازمی کند و خود را دربرابرخواسته ها وهمه تمنیات یکایک  فرزندان و همسر و رنگین نگاهداشتن سفره آنان می نمایاند. بعبارتی درروزهای آینده به مانند دیگرایام سال، هرخانواده ای تنها با مراجعه به درآمد ودارایی خود می تواند پاسخگوی نیازها وانتظارات خود و اعضاء خانواده اش باشد.

دریافت خبرهای روزانه، درپایان سال بیان ویرانگری هر چه فزونتر حکومت کننده گان بر آحاد مردمان وخاصه مزد و حقوق بگیران سراسر ایران است، چرا که حاکمیت اسلامی، برپایه اعمال سیاست ها ی نئولیبرالی د یکته شده از سوی صندوق بین المللی پول و بانک جهانی  درعرصه اقتصادی که کشور را به ورطه سقوط و فلاکت رسانده و مزد و حقوق بگیران جامعه را خانه خراب تر و حکومت کننده گان را پُرجبروت ترساخته است.

تهاجم بیش ازپیش به امنیت و معیشت شغلی کارگران ، گسترش بیکار سازی ها ، عدم پرداخت حقوق های کارگران ، تهاجم به  حقوق زنان کارگر درعرصه های گوناگون ، بی توجهی به وضعیت جوانان ، کودکان کا رو خیابانی ، فزونی سرکوب ، احضارها و زندان ، اعدام ها ی خیابانی در مناطق ملی و محروم کشور،همه وهمه نمایانگر فزونی درد و رنج مردمان فرودست ایران درآستانه نوروزی دیگراست.

 

درست در آستانه چنین بهاری ، صابر بابایی کارگری از جوانرود کرمانشاه از وضعیت خود اینگونه برای مان حرف می زند: « در روزهای آخر سال که مردم در هیاهوی خرید لوازم جدید و نو کردن وسایل خانه شان هستند، کارگری به یکی از بیمارستانهای کرمانشاه مراجعه کرده تا برای پرداخت هزینه های سنگین جراحی چشم و جلوگیری از کور شدن مطلق یکی از کلیه هایش را بفروشد.او صابر بابایی ۳۵ ساله ساکن شهرستان جوانرود کرمانشاه است... او که اکنون دارای یک فرزند است در خانه ای استیجاری با موعد تخلیه اول فروردین سال ۹۳ زندگی می کند و چند ماهی است که به او اجازه انجام کار در اداره شهرداری شهرستان روانسر را به دلیل عدم بینایی نداده اند و او دیگر رفتگر روانسر نیست. ...جلوگیری از نابینایی مطلق و درد چشم، او را در روزهای آخر سال راهی بیمارستان قدس در شهرستان پاوه کرده است تا بتواند با فروش یکی از کلیه هایش مخارج جراحی چشم را بپردازد.او می گوید: « همه افراد خانواده ام کارگر هستند و مخارجی که پزشکان برای جراحی چشمانم اعلام کرده اند حدود۱۵  میلیون تومان است منتها اکنون ماهی ۱۸۰هزار تومان اجاره خانه ای با یک میلیون و نیم پول پیش را می دهم و چون از شهرداری اخراج و به علت بیماری از کار افتاده شده ام دیگر توان پرداخت هزینه ها را ندارم به همین دلیل فروش کلیه را انتخاب کرده ام چون شنیده ام با یک کلیه هم می شود زندگی کرد....» (۲) این کوشه ای از درد دل بلند این کارگر بود که من خلاصه اش کردم

اما بشنویم از کارفرما، محمد عطاردیان، دبیر کل کانون عالی کارفرمایان ایران گفت : « بدلیل آنکه در شرایط فعلی نمی‌توان مزد کارگران را به گونه‌ای افزایش داد که تأمین کننده معیشت خانواده‌های‌شان باشد، آنان مجبورند امور زندگی خود را با اضافه کاری و یا دو شغله بودن به نحوی بگذرانند...» وی با اشاره به بند دوم ماده ۴۱ قانون کار ادامه داد : « حداقل دستمزد لازم است به میزانی باشد که معیشت یک خانواده با تعداد عائله متوسط را در حداقل تناسب تامین کند. اما آیا این در کشور ما در زمان کنونی میسر است؟ که پاسخ خیر است. زیرا ظرفیت اقتصاد به اندازه‌ای نیست که بتوان چنین کرد. کارگران زحمتکش ما مجبورند امور زندگی خود را به اضافه کاری و یا دو شغله بودن به نحوی بگذرانند» . عطاریان ، در ادامه با بیان چگونگی پیاده کردن بهره وری تصریح کرد: «دستمزد کمک اندکی به بهره وری می‌کند بدیهی است هر کارگر با داشتن یک زندگی نسبی بدون دغدغه برای کار و بهره ور بودن بسیار آماده‌تر از کارگر ناراضی و پر دغدغه است و عامل دیگر انگیزه است....» (۳) باید از این جناب عطاردیان پرسید ؛آیا خود حاضرند با ضریب کمترین دستمزد بدون دغدغه زندگی کنند و باز هم در مقام کارفرما و" دبیرکل کانون عالی کارفرمایان " عمل نمایند؟

همگان شاهد این بودیم که سال ۹۲ رابا نامگذاری «سال حماسه ی سیاسی و حماسه ی اقتصادی»، عملا به سالی توام با دزدی، فساد و اختلاس های میلیاردی ، دزدان سرگردنه از اندوخته شصت ساله کارگران در صندوق تامین اجتماعی بدل ساختند. رانت خواران نوکیسه به احدی رحم نکرده وهرکسی به نوعی اسب خود را زین نموده است. آنگاه که نوبت به تعیین تکلیف وارسی وضعیت کارگران برسر حقوق های سال آینده شان می رسد .ابتداء بالا رفتن هزینه های جاری زندگی مردم را برای سال پیشروی اعلام می دارند. با بوق و کرنا به مردم خبرمی دهند؛ که قیمت برق ۲۵% گران شده است و قیمت آب هم۲۰ % بالا رفته و گفته می شود که قیمت گاز هم باید از متر مکعبی ۷۰ تومان به ۱۸۷۰ تومان برسد- یعنی حدودا ۲۷ برابر بشود... و بازگفته می شود که بنزین باید لیتری ۱۷۶۰تومان بشود و گازوئیل هم لیتری ۱۸۵۰ تومان گردد (۱) عملا ازسوبسید های کالایی هم خبری نیست و دلتان را به دریافت قطعی یارانه ها درسال جدید، دلخوش نسازید.چرا که ته کیسه ما خالی ایست و هنوزاز وضعیت تحریم های جهانی در عمل رها نگشتیم . هنوز تکلیف پول های دزدیده شده روشن نیست ،هنوزبخشی ازبودجه پیش بینی شده، اعتبارمالی اش تامین نشده است . چرا که تا بحال یک شاهی از مهم‌ترین نهاد‌های بخش عمدة غیردولتی که ازسوی "بیت خامنه ای" کنترل می‌شوند، یعنی؛«بنیاد مستضعفان و جانبازان»- «کمیته امدادخمینی»- «بنیاد شهید انقلاب اسلامی»- «بنیاد مسکن انقلاب اسلامی»- «بنیاد پانزده خرداد»- «سازمان تبلیغات اسلامی»- «موسسه جهاد نصر»- «موسسه جهاد استقلال»- «موسسه جهاد دانشگاهی»- «موسسه جهاد توسعه»-«شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی»- «کتابخانه  مرعشی»- «کمیته فرمان هشت ماده‌ای  خمینی»و ...موسسات مالی و اقتصادی که زیر نظارت مستقیم "بیت خامنه ای"عمل می‌کنند، بخش دیگر نهاد‌های اقتصادی و نظامی یعنی؛ «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی»- «نیروی مقاومت بسیج»-«نیروی انتظامی»- و انبوهی از موسسه‌های مالی و اعتباری و بانک‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری و شرکت‌های پیمانکاری و دیگر شرکت‌های تابعه نظیر؛ «قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا»- «بنیاد تعاون ناجا»- «بنیاد تعاون سپاه»-« موسسه مالی اعتباری مهر»- «شرکت سرمایه‌گذاری مهرگان»- «شرکت سرمایه‌گذاری مهر اقتصاد ایران»- «بانک انصار»- و جز این‌ها مهم‌ترین نهادهای به‌اصطلاح "عام المنفعه مالی و اقتصادی" نظیر؛ «آستان قدس رضوی»- «آستان معصومه»- « بنیاد فرهنگی مصلی‌نژاد» - « بنیاد بارانداز»- « بنیاد علوی» - « موسسه خیریه علی و حسین همدانیان» - « موسسه خیریه بین‌الرضا»- « موسسه درمانی و بهداشتی موسوی» - « بنیاد خیریه بیست ودو بهمن» - « بنیاد رفاه مسلمین» - « موسسه جامعة الامام صادق» - و ده‌ها موسسة مالی و اعتباری دیگر که زیر نظر مستقیم "بیت خامنه ای" و یا زیر نظر نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی اداره می‌شوند که به‌طورِکامل از حیطة کنترل دولت خارج ‌اند و مالیات نمی‌پردازند. تمامی این شبکه های تو در تو از سیستم رانت خواری بهره می برند. در همة عرصه‌های اقتصادی فعالند و درتمامی شبکه های بورس بازی نقش بسزایی دارند و اموال ملی و دولتی را زیر عنوان خصوصی‌سازی به تملکِ خود درمی‌آورند. بخش خصوصی که در جمهوری اسلامی تمام قد با تک میلیاردرهای فاسد آن به مانند:" فاضل خداداد" ها، " صادق محصولی" ها، "شهرام جزایری" ها، "برادران رفیقدوست"ها ،" مه آفرید امیرخسروی با نام مستعارامیرمنصورآریا"  ها،"محمد زنوزی مطلق"ها،" حسن میر کاظمی" ها،"حسین هدایتی دولابی " ها،" علی انصاری" ها، " خاوری " ها،" " بابک زنجانی " ها ، " سعید مرتضوی " ها ، پیر و پاتال های کزکرده و وارثین عسکراولادی ها در اتاق بازرگانی، شناخته شده می شوند. همه این جماعت درقرنطینه حصارامنیتی ، یک‌ شبه میلیاردر شده‌ و طی سه دهه اخیرازرانت های بی حساب و کتاب دولتی سودبرده، و بقول خود " بسیجی اقتصادی " اند . چنانچه نهادهایی را که  نام بردم و در مجموعِ نظام جمهوری اسلامی عهده‌دارِ اِعمالِ قدرت‌اند در نظر گیریم و رابطه‌شان را با طبقه فرادست  اجتماعی بررسی کنیم، مشخص می‌شود که تمامی اهرم‌های اِعمالِ قدرت در نظام جمهوری اسلامی به‌طورِکامل در اختیارِ محفل‌هایی است که سرمایه‌های کلانِ انحصاری و رانتی درآن‌ها متمرکز است و به احدی حساب پس نمی دهند، اینان در کناردهها، صدها و هزاران هزاربقعه، امامزاده، آستان ،بنیاد، موسسه و شارع منبری که هر یک کدامشان، از معافیت های مالیاتی بنگاههای زیرمجموعه خود که اقتصاد و دارایی های مردم را با رمل و اسطرلاب، دعاو ندبه، نذرو نیاز امامانه کنترل می کنند ، دهشاهی به خزانه دولت بازنگردانده اند و هنوز، هنوز و هنوز خزانه تهی و رمالان بر مسند سوارند!

حال که به پایان اسفند می رسیم ، چنانچه دولت نتواند به خواسست واقعی کارگران که پاسخگویی به نیازهای آنان از یکطرف و و از دیگر سو حل تعیین نرخ دستمزد ها متاسب با نرخ تورم و سبد هزینه های جاری آنان است ، پاسخ در خور دهد و اوضاع همان است که هست و درب بازهم برهمان پاشنه خواهید چرخید!

بقولی :

دلا دراین بهارهم دل تو وا نمی شود / که گرهزارگل دمد، بهارما نمی شود!   ( ادامه دارد.)

منابع:

·        (روزنامه اعتماد ، سه شنبه، 13 اسفند 1392 شمار0 2913 ، http://www.etemaad.ir/Released/92-12-13/133.htm#269199)

 

·        (خبرگزاری دولتی مهر-گروه اقتصادی درتاریخ 11 مهر 92، http://www.mehrnews.com/detail/News/2247112)

 

خبرگزاری دولتی کار ایران ایلنا در تاریخ 11 اسفند 92، http://ilna.ir/news/news.cfm?id=150206)

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©