Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
سه-شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۳ برابر با  ۱۰ ژوئن ۲۰۱۴
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :سه-شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۳  برابر با ۱۰ ژوئن ۲۰۱۴
Saman Rasoulpour

ترور شخصیت

برای مقابله با گسترش اعتراض زنان علیه حجاب اجباری

 

 مریم امانی

 

«کمپین آزادی های یواشکی» در ایران که بیش از یک  ماه از عمر آن می گذرد هنوز جزو داغ ترین خبرهای رسانه ای هست. این صفحه توانسته است در این مدت کوتاه یک ماه و ده روز نزدیک به پانصد هزار مشترک بخود جلب کند. اهمیت این کارزار این است که زنان  و بویژه دختران جوان در وضعیت های مختلف حجاب اجباری از سر بر می دارند. زیبایی  این حرکت از آن روست که  آنها از خودشان عکس و فیلم می گیرند و برای این صفحه ارسال می کنند. عکس ها بیانگر حضور در کوه ، دشت و بیابان و خیابان؛ تنها یا به همراه همسر یا برادر است.  صحنه هایی زیبا از عکس و فیلم هایی را می بینیم که البته با ابتکار و خلاقیت خود زنان تهیه شده است. مثلا عکس و فیلم خانمی که بی ححاب مسافت طولانی را در  خیابان راه میرود ؛  یا توی دشت و دمن وکوه، خانم هایی به همراه هم یا اعضای خانواده و فامیل، حجاب اجباری را به کناری می زنند وعکس و فیلم تهیه می کنند. زنان زیادی احساسات توام با لحظات شادی وشعف خود را در زیر فیلم ها وعکس های شان  به تصویرمی کشند. گسترش این کارزار و محدود نماندن آن در فضای مجازی، دستگاه های ایدئولوژیک حکومتی رو بشدت حساس کرده تا هر طور شده با این حرکت رو به گسترش مقابله کنند. در ابتدا حمله به این حرکت ابتکاری در نماز جمعه ها و سخنرانی برخی از مسولین حکومتی آغاز شد و در ادامه این موج تحریف ها و تهدیدها به ترور شخصیت رسیده است. صدا و سیمای جمهوری اسلامی با شایعه سازی رسوا مدعی شده است که خانم مسیح علی نژاد، مبتکر این صفحه در دنیای مجازی،  با مصرف مواد روانگردان جلوی چشم بچه اش در لندن مورد تجاوز سه نفر قرار گرفته است. پخش  این دروغ کثیف و شایعه تهوع آور از صدا و سیما  با هدف بدنام کردن و ایجاد وحشت  در میان زنانی است که به کمپین لغو حجاب اجباری پیوسته اند؛ زنانی که با برداشتن حجاب در خیابان های تهران  و دیگر کلان شهرها و گرفتن عکس و فیلم و ارسال آن به شبکه های اجتماعی موجی از نگرانی در میان حکومتی ها ایجاد کرده اند. ترور شخصیت افراد  البته یکی از روش های مرسوم جمهوری اسلامی است.  این شیوه کثیف همواره  محکوم بوده و هست. هر نظر یا اختلاف نظری که با مسیح علی نژاد و نقش او در این حرکت داشته باشیم، لازم است با صراحت اعلام کنیم که  ترورشخصیت او را بصورتی  صریح و بی قید و شرط محکوم  می کنیم. محکوم کردن این اقدام کثیف رسانۀ سراسری جمهوری اسلامی،  بخشی از مبارزه با سیستم سرکوب و ارعاب و دروغ پردازی جمهوری اسلامی است.  به راستی در این سی و چهار سال کدام حرکت اجتماعی، کدا م حرکت مبارزاتی، کدام مبارزه موثر را سراغ داریم که با داغ و درفش و بگیر و ببند و اتهام و ترور شخصیت سازماندهندگانش توسط مقامات جمهوری اسلامی روبرو نشده باشیم. زمانی که  نمی توانند با زندان و بگیر و ببند  به تنهائی به هدف هایشان دست یابند، به حربۀ کثیف اتهام زنی و ترور شخصیت روی می آورند. در این مورد مشخص با پخش چنین دروغ های کثیفی می خواهند هزینۀ  پیوستن زنان به مبارزه با حجاب اجباری را افزایش دهند. ولی همانگونه که تهدیداتشان از تریبون های مختلف نتوانست جلوی موج پیوستن زنان به این حرکت رو بگیرد؛ ترور شخصیت هم تاثیری برعکس خواهد داشت. جمهوری اسلامی به قدری منفور و بدنام هست و بلندگوهای تبلیغاتی اش تاکنون آنچنان از این حربه رسوای ترور شخصیت مخالفان استفاده کرده اند که این روش ها واقعا نخ نما شده است. البته از همین واکنش رژیم نسبت به این کمپین اعتراضی می توان دریافت که تا چه اندازه پایه های این نظام با اجرای قوانین دینی هم مانند حجاب پیوند خورده است. اما اگه قرار بود با این همه داغ ودرفش و زندان، و راه انداختن گشت ارشاد و بی حجاب بگیری بتوان جلوی خواست آزادی پوشش زنان ایستاد، ما اکنون با این استقبال گسترده  از حرکت مبتکرانۀ «آزادی های یواشکی»  روبر نمی شدیم.  این حرکت تا همین جا واقعا نشان داده است که چه ظرفیت عظیمی  در جنبش اعتراضی زنان نهفته است. هر چه تعداد زنانی که بدون حجاب اجباری از خودشان فیلم و عکس می گیرند بیشتر شود  و دامنۀ  این حرکت گسترده تر گردد  به همان میزان برای جمهوری اسلامی هم سخت تر خواهد  بود  که بتواند با زنان مخالف  حجاب اجباری برخورد کند.

سه-شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۳ برابر با ۱۰ ژوئن ۲۰۱۴

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

واکنش ها به ترور شخصیت مسیح علی نژاد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مصطفی عزیزی

این گزارش خبری که علیه مسیح علی‌نژاد ( Masih Alinejad) در صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش کرده‌اند تصور می‌کنم مورد بی‌نظیری باشد. من تاریخ نمی‌دانم اما تصور نمی‌کنم مورد دیگری در جهان یافت شود که حکومتی با افتخار اعلام کند که یکی از شهروندان و متولدین در کشورش در کشور دیگری مورد تجاوز قرار گرفته است! جدا از این که این تهمت سخیف و بس شرم‌آور است و نشان از عجز و دریوزه‌گی نظام و سیستمی دارد که یا حذف فیزیکی می‌کند یا اگر دستش نرسید ترور شخصیتی، اما این‌گونه اعلام کردنش در شبکه‌ی سراسری و دولتی که از پول مردم اداره می‌شود دیگر یک افتضاح اخلاقی به تمام معناست!

فرض محال که محال نیست چنین اتفاقی افتاده باشد! شرم بر حکومتی که چنین اتفاقی برای شهروندش بیفتد و کاری که نکند هیچ باافتخار هم اعلام کند!

باید به مسیح علی‌نژاد تبریک گفت که یک تنه آن‌چنان تفی بر ریش جادوگر انداخته است که کنترل از کف داده و به یاوه‌سرایی و خودزنی مشغول است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 آقای دکتر محمود گلزاری روانشناس و از ذی شعورترین(!) مدیران دولت تدبیر و امید هستند که معاونت امورجوانان در وزارت ورزش و جوانان را برعهده دارند که طبعا دارای ساز و کار و مرتبط با روحیات و افکار جوانان این سرزمین هستند.

ایشان در یک مصاحبه با نشریه «تماشاگران امروز» با بهره گیری از همین هوش و شعور و تخصص روانشناختی ‫#‏صفحه ‫#‏آزادیهای ‫#‏یواشکی را در حد یک صفحه پورنوگرافی می بییند و بیان می کنند که:

«من شنيد‌ه‌ام يک صفحه‌اي را د‌ر فيس‌بوک د‌رست کرد‌ه‌اند‌ که د‌رباره مثلا «آزاد‌ي‌هاي يواشکي» است. مساله آزاد‌ي‌هاي يواشکي بحثش اين است که بعضي از خانم‌ها و د‌ختران راجع به پوششان يا رقص و آوازشان آزاد‌ي ند‌ارند‌ و به خاطر همين، يواشکي د‌ر جايي کارهايي انجام مي‌د‌هند‌ و تصاويرش را منتشر مي‌کنند‌. از اين صفحه و اين حرکت عد‌ه زياد‌ي از افراد‌ آن طرف خوشحال شد‌ند‌ و گفتند‌ اين را به يک جنبش بزرگ تبد‌يل مي‌کنيم به نام جنبش بزرگ ملي زنان ايران. اما اينکه يک زن به سمت بد‌حجابي و بي‌حجابي برود‌ خود‌ش طبيعي نيست، اين حرکت قسري است. روانشناسان غيرمذهبي اين را با د‌ليل ثابت کرد‌ه‌اند‌ و به قول مارک توآين به تعبير کمي بد‌ انسان تنها حيواني است که شرم د‌ارد‌ و تنها موجود‌ي است که هنگام مثلا عمل د‌فع يک جاي پنهان و د‌وري پيد‌ا مي‌کند‌ و اند‌ام تناسلي و عورت‌ خود‌ را مي‌پوشاند‌. يعني حيا د‌ر انسان طبيعي است و د‌ر تحقيقات و تجربيات ثابت شد‌ه است. فقط هم شامل ايران نيست. سال 1980 يا 1982 که به نمايشگاه بين‌المللي کتاب فرانکفورت رفته بود‌م، تظاهرات زنان آلماني را د‌يد‌م عليه بد‌حجابي. باورتان نمي‌شود‌ بحث بر سر پورنوگرافي بود‌‌. شما اين بحث‌ها را د‌ر قسمت‌هاي مختلف د‌نيا مي‌بينيد‌ که مي‌گويند‌ پورنوگرافي هم شان زن را پايين مي‌آورد‌ و هم خانواد‌ه را د‌ر معرض تزلزل قرار مي‌د‌هد‌. آني که انسان اصالتا مي‌خواهد‌، خانواد‌ه و شان و حرمت انسان است.»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سامان رسول پور ـ خبرنگار (فیسبوک) ·

مسیح را اتفاقا به این دلیل دوست دارم که صرفا نمی‌خواهد «کارمند» باشد. روحِ عصیانگرش در هیچ رسانه و سازمان و نشریه ای، آرام نمی‌گیرد. مسیح به تنهایی یک رسانه است. رفتار او بدونِ اینکه خودش بداند، رگه هایی از «آنارشیسم» را در خود دارد. این آنارشیسم، وقتی با سماجتِ حرفه ای، تعهدِ انسانی، جسارت و پشتکار همراه باشد، می‌شود: مسیح علی نژاد.

او احتمالا بدون اینکه بخواهد، همیشه پایش را روی دُمِ تندروترین لایه‌های حکومت می‌گذارد. و دقیقا به همین دلیل، همیشه شدیدترین واکنش‌های ممکن علیه او گرفته می‌شود.

از اخراجش از مجلس گرفته تا جنجالی که بر سر «آواز ِ دلفین ها» یش برپا شد. اینبار اما او، تریبونی ساخته. تا زنان ایران، رادیکال‌ترین کُنش ِ خود در واکنش به «حجابِ اجباری» را به نمایش بگذارند. «صفحه آزادی‌های یواشکی زنان» که او بانی اش است، خشمِ حاکم را به دنبال داشته. «شعبان بی مخ» های حاکم، او را «فاحشه» خوانده اند.

تفسیر مشخصی دارد: این حمله و این برچسب، میل ِ تک تیراندازانِ حاکم به رفتار اکستریمی را نشان می‌دهد. ترور، درست در چنین وضعیتی معنادار است. وقتی حاکم خود را در قبالِ زبان و رفتار و عملِ یک شخص ناتوان می‌بیند و قادر به کنترل خشمش نیست، دست به «حذفِ فیزیکی» می‌زند. قتل‌های زنجیره ای، مصداق چنین وضعیتی است. اما وقتی، به هر دلیلی امکانِ حذف فیزیکی وجود ندارد یا هدف در دسترس نیست، به دنبال رفتار ِ اکستریمی آلترناتیو می‌گردند. «فاحشه» خواندن مسیح، دقیقا جایگزینی برای ترور ِ فیزیکی اوست. این وقیح‌ترین حمله و برچسبی است که می‌توان به یک انسان زد. رسانه این امکان را فراهم آورده تا «تروریست‌های ایدئولوژیک» زهرشان را از راه رسانه پخش کنند.

همدلی قطعا؛ اما مسیح نیازی به حامی ندارد. او به تنهایی صحنه باشکوهی خلق کرده: صحنه «آچمز شدن» تندرو‌ترین لایه‌های حاکم. صحنه زجرکشیدنِ آنانی که برای زجردادن مردم، از هیچ کاری دریغ نکرده اند. شکوه این صحنه را از دست ندهید!ـ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مینا خانی ·

وحید یامین پور و عروسک های کوکی. دو تصویر، یک حقیقت.

تصویر وحید یامین پور، چهره ای که بلند بلند افکار جنسی مریض جامعه ی مرد سالار سکسیست را بیرون می ریزد و آن را به راحتی ایدئولوژیزه می کند را باید گذاشت کنار تصاویر دیگری از جای دیگری از جامعه ی ایرانی در ارتباط با سکس. من به واسطه ی اینکه آدم های زیادی در این صفحه هستند که من هیچ آشنایی با آن ها ندارم، افتخار این را داشته و دارم و گویا خواهم داشت که مدام به صفحه ها و گروه های دوزاری حال بهم زنی مثل پاتوق بچه باحال های ایرانی، دختر پسرای خوشتیپ تهرونی، گوگولی بازار و صدها صفحه ی آشغالی دیگر دعوت شوم. بارها اعتراض و خواهش و التماس و عجز و لابه کردم و حتی فحش دادم که دعوت نکنید، دیدم فایده ندارد و اثر نمی کند. گفتم به درک! حالا صبر می کنم یک بیست تایی سی تایی که می شوند، می روم یکی یکی خودم را از این افتخار سلب افتخار می کنم. یکی یکی و با حوصله. اوایل دقت نمی کردم چه ابتذالی در این صفحات موج می زند. اما کم کم شاید خاصیت عادی تصویر پذیری چشم ها مرا وادار به دقت کرد. یک سری از این دخترهای عملی (این دخترهایی که کلن 80% پروتز هستند و مابقی انسان) در این صفحات با اسم های "شی شی و فی فی" فرند جمع می کنند و بدون هیچ نگرانی و خیلی هم بدون ترس و اصلن نقطه ی مقابل "یواشکي" یعنی خیلی تابلو و بلند بلند عکس های خودشان را می گذارند و می گویند: "من فی فی هستم. عاشق سکس هستم، منو ادد کنید، اگه بلاک بودین فلاو کنید خودم ادد می کنم، ماچ موچ". راستش دروغ چرا ما که جزو جرگه ی خارج نشینان ندید بدید محسوب می شویم، تا به اینجای عمرمان در هیچ جایی از دنیا این مدلش را ندیده بودیم. چرا که در جامعه ای که بیماری جنسی به منتهی الیه خودش نرسیده باشد، طرف یا روسپی است از فشار اقتصادی؛ که در این صورت دیگر جار نمی زند که: "ماچ ماچ من عاشق سکسم و غیره آنهم در شبکه ای مثل فیسبوک" یا اینکه عاشق سکس است و در آن صورت یك کمی با ظرافت بیشتر و کلاس بیشتری طعمه های خود را پیدا می کند. مشاهدات البته به اینجا ختم نمی شوند. زیر عکس های این "فی فی ها و شی شی ها" هم یک عالمه مرد "له له زنان" در حال کامنت گذاشتن اند. کثافت از سر و روی کامنت هایی که به راحتی عمومی می شوند برای این شی فی ها می بارد. از شماره تلفن های عمومی شده که :"زنگ بزن بکنمت و چه کونی و چه فلانی و چه بهمانی" بگیر، تا معلمان اخلاق به همان شدت و حدت سکسیستی شان که: "خفه شو کثافت جنده" مثلن. کافیست تصویر یامین پور و مجری حقیر متجاوز صدا و سیما را بگذاری کنار تصاوير این ها. این ها دو تصویر مختلف از یک حقیقت اند. حقیقت بیماری جنسی سیستماتیک جاری در جامعه. حشرهای بالا زده ی از بالانس خارج شده ی بیگانه ای که نمی دانند (به کدامین سو؟) و به در و دیوار کوفته می شوند. این ها دو روی از چهره های تربیت شده ی معلم های پرورشی و سیستم جنسی بیمار شناور در جامعه هستند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ        

میرا قربانی فر ـ  روزنامه گار

حرف هاوتوهین وحیدیامین پور پس ازبرنامه بی شرمانه ایی که صداوسیمابرای مسیح علی نژاد تدارک دیده بود،نشان از اوج وقاحت این اشخاص داردوبه نظرم خقیقتآ دیگر نمی توان باسکوت وبی توجهی از آن گذشت.وحید یامین پور،پیش از این نیز نشان داده است که می تواندتمامی شرافت انسانی را بخوردوحیا را هم قی کند،آن چه او این بار درصفحه خود نوشته فقط توهین به مسیح علی نژاد Masih Alinejad نیست.این توهین را بسیار بزرگ تر ازحتی توهین به روزنامه نگاران ایرانی می دانم که توهین یامین پور،توهین به تمامی زنان ایرانی است که می خواستندومی خواهند جور متفاوتی فکر کنندوزندگی کنند و یامین پور، مسیح را به عنوان سمبلی برای زنانی که به دنبال تغییر هستند فرض کرده است و به وی می تازدومسیح نیز نه بار توهین به خود که در این جدال دارد باری از توهین به همه زنان ایرانی را بر دوش می کشد که می خواهند متفاوت باشد و متفاوت زندگی کنند. جالب تر این که وحیدیامین پور خود تمام قد در قامت شعبان بی مخ های روزگار حاضر شده وسعی می کند با فرافکنی های بیمارگونه منتقدان خود را شعبان هایی بی مخ نشان دهدحال آن که گویا در تمام این سال ها نفهمیده است که می شود منتقد بود، می شود کارهای مسیح را دوست داشت یا نداشت و سالم انتقاد کرد اما تبدیل به یامین پور نشد. تبدیل به یامین پور نشدن حقیقتآ در فرهنگ ما اکنون اهمیت دارد. روزگاری تاریخ ایران چون شعبان بی مخ ها بر خود دیده است و در همین تاریخ از شعبان ها به عنوان اسلاف یامین پورها یاد خواهد شد و من با این نگاه زشت وحید یامین پور به زنان ،نگران آینده دخترش هستم که چکونه بزرگ خواهد شد . چگونه قد خواهد کشید و چگونه به دنبال رویاها و آرزوهایش خواهد رفت؟

نادیده گرفتن و نخواندن و بی توجهی کردن در مورد افکار یامین پورها کافی است ، باید دید و خواند و پاسخ داد چرا که از این پس نادیده گرفتن ما ظلم به مسیح و مسیح ها و تمامی مردان و زنانی است که برای زندگی بهتر و آینده یهتر تلاش می کنند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ                   

گروه فرهنگی - رجانیوز: چهارشنبه، 14 خرداد 1393 14:11

رسوایی های جدید در کمپین آزادی های یواشکی

دعوت به فحشاء در پوشش شعار آزادی زنان/ علی نژاد: افتخار میکنم که رابطه داشته ام!

گروه فرهنگی - رجانیوز: درباره «آزادی‌های یواشکی زنان در ایران» آنقدر در هفته‌های گذشته در رسانه‌های مختلف حاشیه و جنجال و بحث راه افتاد که احتمالا نیازی به معرفی ندارد. صفحه‌ای در یکی از شبکه‌های اجتماعی که گردانندگان آن با توسل به رپرتاژ آگهی‌های شبکه‌های مختلف ماهواره‌ای مانند بی‌بی‌سی، رادیوفردا، صدای آمریکا، دویچه وله، سی‌ان‌ان و... و برخی روزنامه‌های مطرح غربی مانند لوموند، اشپیگل، گاردین، نیویورک‌تایمز، واشینگتن‌پست و بازوهای داخلی‌شان و همچنین دزدیدن عکس‌های شخصی دیگران سعی کردند آن را اتفاقی مهم و تاثیرگذارجلوه دهند.

 

به گزارش "رجانیوز"، ماجرای بحث‌های مربوط به این صفحه اما در روزهای گذشته رنگ و بوی تازه و مهمی به خود گرفت. آنجایی که «مسیح علی‌نژاد» پرده از ماهیت پنهان شده در پشت اسم پرطمطراق «آزادی» برداشت که تحت پوشش این عنوات مخاطبانش دعوت به «فاحشه‌گی» می‌شوند و او به عنوان نفر اصلی این صفحه خود کسی‌ست که به «فحشا» افتخار می‌کند.

 

ماجرا از پستی شروع شد که چند روز قبل «وحید یامین‌پور» در صفحه شخصی خود در گوگل‌پلاس منتشر کرده و مسیح علی نژاد را حقیرتر از یک مرتد دانست و نوشت: « ارتداد ناشی از فعل و انفعالی معرفتی و نظری است. یعنی ارتداد، انحرافی در قلمرو عقیده و نظر است و از مغز نشأت میگیرد؛ ولی فاحشگی انحرافی در قلمرو ارضای نیازهای جنسی است. بنابراین نباید سطح یک فاحشه را به اندازه ی یک منحرف فکری بالا آورد. می دانید که حتی حکم فقه هم در مورد فاحشه‌ها حکمی تحقیرآمیز است.(مثلاً فاحشه ها برخلاف زنان محترمه، عدّه ندارند) قبل از انقلاب در شهرنو فاحشه‌هایی که سنین جوانی را سپری می‌کردند و دیگر جذابیت جنسی نداشتند به فریب دادن جوانترها و قوادی رومی آوردند. این کار شاید تامین نیازهای روانی(و البته مالی) آنها بحساب بیاید. ظاهرا علی‌نژاد هم در مرز میانسالی با راه انداختن کمپین بی‌حجابی بدنبال به اشتراک گذاشتن بدنامی‌ها و ناکامی‌های خود و به میدان آوردن جوانترهایی ست که هنوز فاحشه نیستند.»

 

پیش از انتشار این مطلب اما حتی برخی از فعالان ضدانقلاب نیز مطالب قابل تاملی را در این باره بیان کرده بودند. از جمله «امین موحدی» ضدانقلاب سابق و برادر امیرحسین موحدی روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر مخالف جمهوری اسلامی‌ که چندی پیش توسط نظام اسلامی‌ مورد عفو قرار گرفت و پس از چند سال به وطن بازگشت، در مطلبی در صفحه فیسبوک خود با انتقاد از پروژه جدید ضداخلاقی و ضددینی بیگانگان با مدیریت مسیح علی‌نژاد ضدانقلاب لندن‌نشین تحت عنوان «آزادی یواشکی»،  این ضدانقلاب فراری را دارای انحرافات اخلاقی و جنسی بسیاری دانست و نوشت: «بعضی‌ها انحراف جنسی‌ یواشکی را آزادی مینامند آنهم یواشکی ! آزادی همانگونه که از اسم آن‌ پیداست موضوعی روشن و شفاف است و نوع یواشکی آن‌ یعنی‌ خود فریبی و تلاش برای یافتن راهی‌ برای ارضاء عقده‌های انباشته و سر خوردگیها با توسل به انجام عملی‌ پنهانی‌ و به دور از چشم دیگران که میتواند به شکل غیر قابل مهاری به انحراف بیانجامد و شبیه هر چیزی باشد غیر از آزادی»

 

مهم‌ترین اتفاق در جریان جنجال اخیر اما جوابیه‌ای است که علی‌نژاد در پاسخ به مطلب یامین پور داد و در آن اشاره کرد که به روابط نامشروع متعدد خود افتخار هم می‌کند: «بله آقای یامین پور! من هنوز هم می‌بالم به رابطه‌ام که شفاف است و آگاهانه و سرشار از احترام متقابل.....در شرع شما اگر رابطه‌ی ناب دو انسان، ناپاک است و نامشروع، بله معلوم است که به این عشقِ ممنوع می بالم». علی‌نژاد البته پیش از این هم این عقیده خود را اینطور بیان کرده بود که: «به همین که آنها رابطه نامشروع و عشق نامشروع نامیده‌اند باید بالید!»

 

پس از اعتراف علی‌نژاد به افتخار به «فحشا»هم اما یامین‌پور در پاسخی که به جوابیه‌ی او منتشر کرد نوشته است که: «شما به رابطه‌ی خود خارج از عرف ایرانی و اسلامی می‌بالید و به آن اقرار و اعتراف دارید. مهم نیست شما این کار را چه می نامید. اگر شفاف و آگاهانه نبود اسمش فحشا نبود اسمش تجاوز به عنف بود و آنوقت حکم دیگری داشت.

 

من حقوق‌دان هستم و در منطق قانون مجازات اسلامی با شما سخن می گویم. جایی که شما زندگی می‌کنید روابط نامشروع معنایی ندارد و صرفاً RAPE مورد نکوهش و تعقیب است. ولی من یک مسلمانم و در قرآن آمده «ولا تقربوا الزنا إنه كان فاحشة وساء سبيلا»؛ تو برای روابط نامشروع اسم‌های رمانتیک گذاشته‌ای و به آن افتخار میکنی و آنرا سرشار از احترام متقابل می‌نامی؛ این ماهیت ماجرا را تغییر نمی‌دهد؛ خداوند کار تو را «فاحشه» نامیده و تو را از آن برحذر داشته و تو را به منحصر کردن عشق در خانواده توصیه کرده.بنابراین من به تو اتهام عجیبی وارد نکرده‌ام صرفاً معنای دینی رفتاری را ذکر کرده‌ام که تو خود به آن اعتراف کرده‌ای و حتی به آن افتخار میکنی.

 

اما درباره‌ی کمپینی که راه انداخته‌ای... دختران پاک این سرزمین به هر دلیلی ممکن است از حجاب اجباری خوششان نیاید. این برای من یک تاسف است ولی تاسف بالاتر من این است که به کمپینی بپیوندند که یک فاحشه رهبر آنست. این یعنی بی‌حجابی و فحشا در همسایگی هم و این خیلی تاسف برانگیزتر است. چرا که به هیچ وجه معتقد نیستم بدحجابی و یا بی‌حجابی مساوی و مساوق با فاحشگی است. ولی پیوستن آنها به تو این معنای تاسف‌بار را تولید میکند. برای همین کاش آدم دیگری مدعی چنین دعوت سازمان یافته‌ای بود.

 

اما درباره‌ی اینکه تو را «پری بلنده»ی امروز ایران می‌دانم به خاطر رفتار سازماندهی شده‌ایست که علیه ساختار هنجاری و کهن الگوهای عفیفانه و سرشار از حیای کشورت آغاز کرده‌ای. اگر پری بلنده علیه دولت ملی دکتر مصدق کودتا کرد تو هم علیه مرزهای کهن فرهنگی سرزمینت کودتا کرده‌ای و دخترانی را که تا کنون شرف و زیبایی شان را در مستوری و پرهیز از هرزگی می دیدند به پرده دری و زیبایی فروشی دعوت می کنی...»

 

با این اوصاف ظاهرا اینطور به نظر می‌رسد که گراننده‌ی اصلی صفحه «آزادی‌های یواشکی» هم معترف است که حرکت او نه حرکتی اجتماعی برای رسیدن به آزادی، بلکه حرکتی جنسی است برای ترویج فاحشه‌گی و ریشه‌ی آن را هم باید در عقده‌های جنسی او جست‌و‌جو کرد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نامه ۷۰ روزنامه نگار ایران در اعتراض به گزارش جعلی صدا و سیما

هفتاد نفر از روزنامه‌نگاران ایرانی طی نامه‌ای به سازمان گزارش‌گران بدون مرز و فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران ضمن اعتراض به پخش گزارش کذب درباره مسیح علی‌نژاد در صدا و سیمای ایران، در نبود انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران، خواستار پیگرد قانونی، این رسانه دولتی طبق موازین جهانی شدند.

متن این نامه به شرح زیر است:

سازمان گزارشگران بدون مرز و فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران

ا‍صل در خبررسانی، صحت بی طرفی است. اما صدا و سیمای ایران، رسانه ای که خود را سخنگوی کشور، دولت و ملت میداند مدتها است که این اصول را زیر پا گذاشته و در برهه های مختلف با انتشار اخبار دروغ، اتهامات اخلاقی وانتشار اعترافات دروغین‌ در همکاری با نهادهای امنیتی به مانعی در مسیر اطلاع رسانی روزنامه نگاران مستقل بدل شده است.

این بار نوک پیکان این رسانه مسیح علی نژاد روزنامه نگار ایرانی را مورد حملات خود قرار داده و با انتشار گزارش‌های کذب تلاش کرده تا به وجهه این روزنامه نگار خدشه وارد کرده تا مانع فعالیت حرفه ای او‌ شود.

موج جدید حملات صدا و سیما‌ با گزارش دروغین در خصوص «مصرف مواد مخدر و تجاوز به خانم علی نژاد در لندن و مقابل چشم فرزندش» رقم خورده است.

در حالی که براساس قوانین ایران که از قوانین اسلام نشات گرفته و همچنین قوانین بین المللی تهمت و افترا به افراد اتهامی قابل پیگرد قانونی است اما قوه قضاییه ایران هیچ اقدامی در این راستا نکرده و چشمانش را بر این جرم بسته است این درحالی است که بسیاری از روزنامه نگاران ایرانی به دلیل پیگیری وظیفه طبیعی اطلاع رسانی خود بدون محاکمه عادلانه در زندان به سر میبرند.

عملا این نوع رفتار صدا و سیمای ایران تبدیل به اهرم فشاری برای تحت فشار قرار دادن رسانه های مستقل و ایجاد مانع بر جریان آزاد اطلاعات توسط روزنامه نگاران فارسی زبان در ایران و خارج از ایران شده است.

در نبود سازمان صنفی و سندیکایی روزنامه نگاران در داخل کشور و عدم امکان طرح شکایت و دفاع از حقوق و شخصیت خود در دستگاه قضایی، ما روزنامه نگاران ایرانی‌ از سازمان گزارشگران بدون مرز و فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران ‌می خواهیم در چارچوب موازین جهانی ناظر بر حقوق بشر، حقوق رسانه ها و روزنامه نگاران، در برابر تهمت و توهین و افترای مدوام رسانه های رسمی جمهوری اسلامی علیه ما و پایمال شدن کرامت انسانی به هر طریق ممکن از ما دفاع کنید. ما می خواهیم صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به این رفتار مغایر با موازین حرفه ای و اخلاقی پایان دهد.

احسان مهرابی

احمد رافت

اردوان روزبه

آرش بهمنی

ارشاد علیجانی

آسیه امینى

آیدا قجر

بهروز صمدبیگی

تارا بنیاد

توکا نیستانی

جواد منتظری

حسین علوی

حمید مافی

حنیف مزروعی

داریوش معمار

دلبر توکلی

رسول اصغری

رضا حقیقت نژاد

رضا رفیعی

رویا ملکی

سارا دماوندان

سارا معصومی

ساقی لقایی

سام محمودی سرابی

سامان رسول پور

سحر بیاتی

سروش فرهادیان

سعیده امین

شبنم آذر

شکوفه آذر

شهرام رفیع زاده

شهرزاد همتی

شهره عاصمی

شیما شهرابی

علی شیرازی

علی مزروعی

عیسی سحرخیز

فاطمه فنائیان

فرزین گلپاد

فرشته قاضی

فرنازفرضی

فرهمند علیپور

فریبرز سروش

فرید حائرى نژاد

کاوه قریشی

لادن سلامى

لیدا حسینى‌‌نژاد

لیلا سعادتی

لیلا ملک محمدی

لیلی نیکونظر

مانا نیستانی

ماهرخ غلامحسین پور

محمد آقازاده

محمد تنگستانی

محمد کسایی زاده

مرتضی کاظمیان

مریم سینایی

مهدی تاجیک

مهدی رستم پور

مهدی قدیمی

مهدی محسنی

میترا خلعتبری

نازنین کاظمی

نزهت امیرآبادی

نعیمه دوستدار

نگین بهکام

نیکی محجوب

نیوشا صارمی

همایون خیری

یوسف عزیزی بنی طرف

منبع:

http://www.zqz.ir/696284

http://www.zqz.ir/259633

کاریکاتور از توکا نیستانی در ایران وایر

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©