Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
سه-شنبه ۲ شهريور ۱۳۹۵ برابر با  ۲۳ اگوست ۲۰۱۶
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :سه-شنبه ۲ شهريور ۱۳۹۵  برابر با ۲۳ اگوست ۲۰۱۶
در شوک از دست دادن طلا هستم

زیر پوست خبر

 

مدال المپيك كيميا،

 

 ضربه ای بر دیوار تحجر فقها

 

آذر روشن

 

المپيك پرهزينه ريو ۲۰۱۶ نيز به پايان رسيد و ورزشكاران كشورهاي مختلف با كسب مدال ها و عناوين گوناگون به كشورهايشان بازگشتند. كاروان ورزشي ايران نيز با كسب سه طلا، يك نقره و چهار برنز به جايگاه بيست و پنجم پرتاب شد. اما در اين ميان يك مدال المپيك بسيار پررنگ تر و پر اهميت تر از همه مدال ها و عناوين ديگر بود. مدال برنز كيميا عليزاده در رشته تكواندو. مدالي كه كيميا عليزاده با كسب آن به تاريخ پيوست. چرا كه او اولين زن و در عين حال جوان ترين ورزشكار ايران در تاريخ ۶۸ ساله حضور ايران در بازي هاي المپيك است كه مدال كسب كرد. و بدين گونه شايستگي ها و توانائي هاي زنان ايران را به اثبات رساند. اهميت اين قضيه چندان مضاعف مي شود كه از ياد نبريم زنان ايران حتي اجازه حضور در ورزشگاه ها براي تماشاي بازي ها را هم ندارند تا چه رسد به ورزش در سطح قهرماني بين المللي! بايد بدانيم كه وقتي زنان ايران را در وطنشان به استاديوم ها راه نمي دهند، اما در المپيك ها به روي سكو مي روند ، كارشان واقعا ً كارستان است و بس شايسته ستايش و تمجيد.

 

اما مهمتر از همه اينها مدال آوري يك دختر جوان ۱۸ ساله در بازي هاي تراز اول المپيك ، آتش در حجره و خرگاه  فسيل هاي تاريخي حكومت اسلامي ايران انداخت و به بهترين وجهي بر ياوه هاي عهد شترچراني آنها خط  بطلان كشيد. چنانچه در واكنش به اين درخشش ستودني كيميا و بازتاب گسترده آن در شبكه هاي اجتماعي و ابراز شادماني مردم ( خصوصا ً زنان )، فقهائي كف بر دهن آوردند. يكي از اين متحجران عصر حجري به نام جوادي آملي گفت : '' فضيلت زن اين نيست كه پايش را دراز كند و مدال بياورد ''! و در واقع تمام افكارعقب مانده و متحجرانه خود و هم مسلكانش را در اين جمله عيان كرد. هر چند اين اظهارات '' فقيه عاليقدر'' از سوي اعوان و انصارش تكذيب شد و اصل مطلب را چنين عنوان كردند : « کمال زن و فضیلت زن در مدال آوری نیست، کمال زن در مادر شدن است، در فرزند تربیت کردن است، کمال زن در حضور و اصلاح جامعه است... » ولي با اين وجود تغيير ي در اصل قضيه  ایجاد نمی کند و در واقع از كوزه همان برون تراود كه در اوست. از سوي ديگر حسن روحاني با بهره برداري سياسي از كسب موفقيت اين دختر جسور و سخت كوش ايراني بي آنكه به روي مبارك بياورد كه اين حكومت ولائي چه بي حقي ها و محدوديت هائي در جامعه براي زنان ايران خصوصاً در رشته هاي ورزشي ايجاد كرده، نوشته است :'' دخترم کیمیا، همه مردم بویژه بانوان ایران‌زمین را شاد کردی؛ شادی همیشگی را برایت آرزومندم.'' همين دختر افتخار آفرين براي ايران كه حتي رئيس جمهور را مجبور به تحسين خود كرده است اگر فردا در خيابان يك تار مويش بيرون باشد به رويش اسيد پاشيده مي شود. چنانكه چنين كرده اند و هنوز عاملان آن دستگير نشده اند؛ آمران كه جاي خود دارند! طرفه آنكه در رابطه با موفقيت تحسين برانگيز كيميا، خامنه اي نيز در صفحه تويئتري منتسب به او نوشت:" من از صمیم قلب از همه زنان ورزشکاری که در عرصه بین المللی با حجاب حضور دارند تشکر می کنم."  خود اين جمله گوياست كه انتظار رهبر '' با بصيرت '' نظام از زنان ورزشكار در ميادين ورزشي بين الملي چيست. و به عينه پيداست كه زنان ايران با چه دشواري ها و مصايب جانكاهي براي حضور در ميادين بين المللي روبرو هستند.

اما با اين وجود اين موفقيت كيميا گواه آن است كه نطام جمهوري اسلامي در عرصه مقابله با زنان شكست كامل و مفتضحانه اي خورده است. اين افتخار آفريني كيميا، گواه بر باطل بودن نگاه تبعيض آميز به زنان در جامعه نيز هست. خود كيميا بعد از اين پيروزي چه زيبا گفت: «حالا در دوره‌های بعد شاهد درخشش دختران ايران خواهیم بود.»

با چنين دختران توانائي فتح قله هاي  روياها  و آرزوها عملي است. آينده از آن ماست!

آذر روشن

سه-شنبه ۲ شهريور ۱۳۹۵

۲۳ اگوست ۲۰۱۶

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

از میان واکنش ها، اخبار و مطالب دیگر سایت ها و شبکه های اجتماعی

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در کنار مایکل فلپس و یوسین بولت

کیمیا یکی از چهره‌های تأثیرگذار المپیک ریو شد

شرق ـ شماره ۲۶۶۳ -  سه شنبه ۲ شهريور۱۳۹۵

بازی‌های المپیک ریو ٢٠١٦ در شرایطی بامداد روز گذشته به پایان رسید که کاروان ایران قید حضور در این مراسم را زد. کیومرث هاشمی، رئیس کمیته ملی المپیک دلیل غیبت کاروان ایران در این مراسم را «تفاوت فرهنگی» عنوان کرد و البته به این موضوع هم اشاره کرد که ورزشکاران اندکی از ایران در ریو باقی مانده بودند و آنها هم تمایل چندان زیادی برای حضور در این مراسم نداشتند؛ بااین‌حال در این مراسم علاوه بر اینکه پرچم ایران به وسیله مسئولان برگزار‌کننده بازی‌ها در ورزشگاه «ماراکانا» به اهتزاز درآمد و گردانده شد، اتفاق جالب توجه دیگری هم رخ داد؛ این اتفاق مربوط به پخش تصویری از کیمیا علیزاده دختر ١٨‌ساله تکواندو ایران بود که به‌عنوان یکی از چهره‌های تأثیرگذار المپیک ریو در کنار ورزشکاران مشهور دیگری ازجمله مایکل فلپس قرار گرفته بود. در نهایت هم سایت رسمی برگزار‌کننده بازی‌های المپیک با انتشار تصویر این افراد به معرفی چهره‌های مختلف پرداخت. سایت کمیته برگزار‌کننده با انتشار تصویری که ١٢ چهره تأثیرگذار المپیک ریو در آن قرار داشته‌اند، افتخار مهمی را نصیب کاروان ورزشی کشورمان کرد. در تصویر منتشر‌شده عکس کیمیا علیزاده درست در کنار تصاویری از مایکل فلپس و یوسین بولت منتشر شده است.

فلپس که پرافتخارترین ورزشکار تاریخ بازی‌های المپیک است، در این دوره از بازی‌ها با توجه به گرفتن پنج مدال طلا و یک نقره دیگر و البته پس‌گرفتن رکورد ٢٠٠ متر دنیا، یکی از چهره‌های تأثیرگذار عنوان شده. در این مطلب که از آن به‌عنوان «١٦ لحظه جادویی بازی‌های المپیک ٢٠١٦» یاد شده، بالای تصویر کیمیا علیزاده، عکس یوسین بولت، سریع‌ترین مرد دنیا و پرافتخارترین دونده المپیک هم کار شده و به «تریپل تریپل» (سه‌گانه در سه‌گانه)کردن او اشاره ویژه‌ای شده است. بولت حالا ٩ مدال طلای المپیک دارد که همگی بدون وقفه و پی‌درپی در سه المپیک به دست آمده است؛ البته در شرایطی این تصویر منتشر شده که ١٢ عکس انتخاب شده؛ ولی بیشتر درباره ١٦ موضوع تأثیرگذار صحبت شده است. چهره کشتی‌گیر زن ژاپنی که با چهار مدال طلای المپیکی‌اش در تاریخ ماندگار شده، هم به عنوان یکی دیگر از تصاویر جاودان بازی‌های ریو انتخاب شده است. البته قهرمانی تیم مردان برزیل هم که با کاپیتانی نیمار به دست آمده، دیگر اتفاق مهم این بازی‌ها برشمرده شده؛ چون برزیلی‌ها برای اولین‌بار در تاریخ توانسته‌اند مدال طلای المپیک را به دست بیاورند. عکس کیمیا علیزاده هم که به‌عنوان یکی از ١٦ لحظه جادویی المپیک کار شده، بی‌دلیل نبوده. کیمیا با مدال برنزی که در وزن منهای ٥٧ کیلوگرم تکواندو به دست آورد، تبدیل به اولین زن تاریخ ایران شد که توانسته در بازی‌های المپیک مدال بگیرد. او با همین مدال تاریخ‌سازی کرد و درست کنار ستاره‌هایی مثل مایکل فلپس، نیمار و یوسین بولت قرار گرفت که هرکدام به‌نوعی در این بازی‌ها تاریخ‌سازی کردند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در شوک از دست دادن طلا هستم

کیمیا: همه از من راضی‌اند اما خودم، نه

 

کیمیا علیزاده ستاره تکواندوی ایران در المپیک پس از کسب اولین مدال برای ورزش بانوان در المپیک نام خود را با تاریخ پیوند زد .

کیمیا: همه از من راضی‌اند اما خودم، نه

به گزارش "ورزش سه"، علیزاده در گفت و گو با ایران ورزشی بلندپروازانه از آینده ای می گوید که  برای ما کمی ثقیل است ؛ اینکه فقط در صورت کسب عناوین متعدد او از خودش راضی می شود.

*یکی – دو روزی گذشته و الان بهتر می‌توانی درباره مدالت حرف بزنی. تب و تابت خوابیده یا هنوز هیجان زده ای؟

 در شوک از دست دادن طلا هستم. در شوک این هستم که چرا بازی دوم آن اتفاق افتاد. شاید حسرتش هیچ وقت از یادم نرود. مثل حسرت مسابقات جهانی که می‌توانست طلا شود اما مدالم برنز شد و اینجا هم دقیقا همان اتفاق افتاد. البته هر چه بوده، تمام شده و بعد از مدالم، من واقعا از ته دلم آرزو کردم که خدابخشی و مردانی، طلا بگیرند و برنز مرا جبران کنند اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد. من فکر می‌کنم هیچ کدام از ما نباید فراموش کنیم مدال‌های با ارزشی که اینها به دست آوردند و قهرمانی‌های‌شان در جهان را. المپیک میدان بزرگی است و به نظرم نباید راحت درباره‌اش قضاوت کرد و با هیچ میدان دیگری مقایسه‌اش کرد.

*این تفاوت را اینجا حس کردی؟

 اصلا نمی‌شود گفت. قبلا می‌گفتند هیچ چیز را در المپیک نمی‌توان پیش‌بینی کرد. اینجا این را واقعا حس کردم. در روز آخر مسابقات تکواندو دیدیم که خیلی از بزرگان تکواندو حذف شدند. بار روانی المپیک خیلی زیاد است. حتی کسانی که برای مدال هم نمی‌آیند، استرس دارند چه رسد به بچه‌های ما که باید برای مدال می‌جنگیدند. من در مسابقات گرند پری یا حتی المپیک نوجوانان، این استرس را حس کرده بودم اما اینجا شرایط فرق می‌کرد. من می‌خواستم اینجا نماینده شایسته‌ای باشم. نمی‌خواستم فقط یک نماینده باشم.

*نماینده شایسته‌ای که بودی.

 من به اینجا آمده بودم برای طلا. فکر نکنید این را می‌گویم برای اینکه الان مسابقه‌ام گذشته و دارم همینطور یک حرفی می‌زنم. با وجود تمام آسیب‌هایی که داشتم، استادم طوری برنامه ریختند که من به پیکم برسم. به همین خاطر اینقدر از لحاظ فنی آماده بودم که واقعا از خودم انتظار داشتم و متاسفانه نتوانستم انتظاری که از خودم داشتم را انجام دهم. الان همه از من راضی‌اند اما خودم، نه. اگر من با آمادگی که در مسابقات کسب سهمیه یا جهانی داشتم، در اینجا حاضر می‌شدم شاید یک مسابقه هم نمی‌توانستم ببرم. ولی من واقعا از لحاظ فنی و روانی، آماده بودم. من هر شب تصویر روی سکوی رفتن خودم را می‌دیدم. وقتی که بازی مقابل اسپانیا را باختم، کلا تمام باورهایم خراب شد.

*یعنی هر شب تصویر سازی می‌کردی که قهرمان می‌شوی.

 نمی‌توانم حسم را بعد از باخت بگویم. اینقدر در ذهنم مدال طلا را گنجانده بودم که اصلا باورم نمی‌شد. یک ثانیه هم به باخت فکر نکرده بودم.

*خب همین موضوع و اعتماد به نفس بیش از حد، باعث باختت در آن مسابقه نشد؟

 نه. من می‌دانستم که هر مسابقه یک سرش برد است و یک سرش باخت. این را هر ورزشکاری می‌داند. من هم می‌دانستم اگر یک جا وا بدهم، بازنده زمینم. ولی تا آخرین لحظه جنگیدم. چیزی کم نگذاشتم.

*در آن مسابقه‌ای که 9- 4 عقب افتادی، به وضوح می‌شد دید که داری می‌جنگی.

 فکر می‌کنم آخرهای راند دوم بود که 5 امتیاز عقب افتادم اما حتی یک ثانیه هم ناامید نشدم. حریفانم در این مسابقات به صورتی بودند که نه می‌گفتم نمی‌توانم اینها را بگیرم، نه اینکه می‌گفتم ضعیفند. من مقابل حریف تایلندی، همه تلاشم را کردم و نمی‌خواستم شانس مجدد را از دست بدهم. من حتی بازی با اسپانیا، چهار تا عقب افتادم. دوباره خودم را رساندم و اختلاف مان یک امتیاز شد.

*این نشان می‌دهد که روحیه قوی داری.

 فکر می‌کنم همینطور است. باور دارم که باید تا آخرین لحظه جنگید. شرایط من را بزرگ کرده است. خیلی بزرگتر از سنم. نبینید هنوز عروسک بازی می‌کنم.

*اتفاقا این را خیلی شنیدم که به عروسک علاقه زیادی داری.

 شاید خیلی از رفتارهایم بچگانه باشد اما افکارم بزرگ است. دوست ندارم رفتارهایم خیلی بزرگ باشد. دوست دارم عروسک بازی کنم اما در موقع حساس، بتوانم کاری که باید را انجام بدهم. مثل اتفاقی که در اینجا افتاد

*و اینها برای رضایت از خود کافی است

وقتی به این فکر می‌کنم که دل مردم را شاد کردم، خوشحال می‌شوم اما بعدش می‌گویم کاش با طلا این کار را می‌کردم. من اصلا به مدال برنز قانع نیستم. من خیلی می‌توانستم بهتر از این باشم چون از لحاظ فنی هیچ وقت به این حد نرسیده بودم. شاید هیچ کسی نداند من قبل از مسابقه چه آسیب‌هایی دیده‌ام. آخرین آسیبم این بود که حدود 10 روز قبل از سفرم به ریو، خار پاشنه در آوردم و این موضوع به این منجر شد که عضله کف پایم درگیر شود. طوری شده بود که در تمرین نمی‌توانستم پایم را زمین بگذارم. تصور کنید، در رشته‌ای که همه چیزش با پا است، من پایم را زمین نمی‌توانستم بگذارم. با این حال خودم را رساندم و روز مسابقه ام، روز پیکم بود. به همین خاطر از خودم راضی نیستم و دلم می‌سوزد. من خیلی مسابقه دیده‌ام که در پیکم نباشد

*در مسابقه ات، چیزی که برایم جالب بود این است که از وقتی وارد سالن می‌شدی، حواست به سکو و جایی که مهدی بی باک حضور داشت، بود و حتی با اشاره سر نشان می‌دادی که حرف‌هایش را می‌شنوی. چطور می‌توانستی هم تمرکز کنی، هم به چند جا حواست باشد؟

 من آدم تک بعدی نیستم و حواسم به همه جا هست. البته اگر بخواهم. وقتی وارد زمین مسابقه می‌شوم، تماشاچی‌ها کم کم برایم حذف می‌شوند. فقط خودم را می‌بینم و حریفی که دارم با او مسابقه می‌دهم. از صداها هم آنهایی که بخواهم را می‌شنوم اما آنها که نخواهم و می‌دانم رویم تاثیر منفی می‌گذارد را نمی‌شنوم. در روز مسابقه هم فقط صدای استادم را می‌شنیدم، صدای استاد بی باک را می‌شنیدم. به هر حال داشتند بازی را می‌دیدند و می‌توانستند به من کمک کنند. بنابراین حواسم خیلی به نکته‌های مربیان بود. اعتماد و ارتباطی که بین من و استادم وجود داشت، باعث شد من هر جایی که احساس می‌کردم، ضربه‌ام خورده، اشاره کنم تا ایشان هم کارت بکشد. یا اینکه هر حرفی می‌زدند، من سعی می‌کردم اجرا کنم. بنابراین همیشه حواسم به چیزهایی که باید باشد، در سالن هست.

* سوال آخر. کی از خودت راضی می‌شوی؟

 ما هنوز خیلی رکوردها داریم که زده نشده است. می‌خواهم اینقدر جلو بروم که بتوانم این رکوردها را بزنم.

*پس خیلی بلند پروازی.

 طلای بازی‌های آسیایی را در رشته تکواندو نداریم. طلای جهانی در این رشته نداریم. طلای المپیک نداریم. خب این همه کار انجام نشده داریم که من دلم می‌خواهد انجام شان دهم و امیدوارم به همه این چیزهایی که می‌خواهم برسم. شاید بعد از اینها راضی شوم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ناكامي در مسابقات المپيك و اظهارنظرهاي پوپوليستي

محمود بابااوغلي كارشناس ارشد جامعه‌شناسي

اعتماد : سه شنبه ۲ شهريور۱۳۹۵

«محمدرضا پولادگر درخصوص شكست مهدي خدابخشي برابر ميلاد بيگي ملي‌پوش ايراني تيم آذربايجان در بازي‌هاي المپيك به خبرنگاران گفت: «من متاسفم كه در رسانه‌هاي ما از چند ماه قبل فضاي سنگيني براي اين رقابت به وجود آوردند و متاسفم براي كساني كه با پول مردم رشد كرده و مثل مزدور به كشورهاي ديگر مي‌روند و در رويداد بزرگ جلوي چشم مردمان ايران روبه‌روي يك هموطن مي‌ايستند. پول چقدر ارزش دارد؟ ما حاضريم جان خود را بدهيم تا مردم‌مان شاد شوند. آيا پول اينقدر ارزش داشت كه باعث ناراحتي مردم ايران شوند و كسي مزدوري كند؟ من اينها را هموطنان خودم نمي‌دانم.»

اينها بخشي از اظهارات يك مسوول ورزشي در پاسخ به افكار عمومي در مقابل شكست‌هاي اخير تيم تكواندو در المپيك ريودوژانيرو است. پولادگر در واقع توپ را به زمين حريف انداخته و اصطلاحا با اتخاذ روش «فرار رو به جلو»، سعي دارد بر ضعف‌هاي مديريتي خويش سرپوش بگذارد.  اين كه افرادي بخواهند با تغيير مليت خويش به عنوان شهروند يك كشور بيگانه قدم به مبارزات ورزشي در عرصه بين‌المللي بگذارند يا با قبول مربيگري يك تيم ورزشي كشوري ديگر با احتمال رويارويي با تيم كشور خويش در ميادين رقابت‌هاي ورزشي حاضر شوند؛ چيز جديد و عجيبي نيست. موارد زيادي در تاريخ مسابقات ورزشي در سطح بين‌المللي وجود دارد كه افرادي با پذيرش مربيگري يك تيم ورزشي كشوري بيگانه؛ در مقابل ورزشكاران كشور خويش قرار گرفته يا ورزشكاري با تغيير مليت خويش، براي دريافت مدال به نام كشوري به غير از زادگاه خود به ميدان رفته است. به عنوان نمونه: درجام جهاني فوتبال ٢٠٠٢، تيم سنگال به مربيگري برونو ميتسو فرانسوي در مرحله مقدماتي مقابل تيم ملي فرانسه قرار گرفت و آن را يك بر صفر شكست داد. به طوري كه يكي از دلايل حذف زودهنگام تيم ملي فرانسه از ادامه رقابت‌ها، همين شكست مقابل سنگال بود. قهرمان دسته سنگين‌وزن تيم ملي وزنه‌برداري قطر و حريف اصلي رضازاده در قاره آسيا؛ جابرسالم بلغاري الاصل بود و در مسابقات ليگ جهاني واليبال و انتخابي المپيك و نيز خود المپيك، تيم ملي واليبال ايران با مربيگري مربيان آرژانتيني (ولاسكو و لوزانو)، چندين بار در برابر تيم واليبال آرژانتين بازي كرده و چندين بار هم نتيجه به نفع تيم ملي واليبال ايران تمام شده است.  درست است كه برگزاري مسابقات ورزشي با هدف افزايش همدلي و دوستي ميان ملت‌ها برگزار مي‌شود؛ لكن ورزشكاران حاضر در اين رقابت ها؛ با پشتوانه ورزش حرفه‌اي و برخوردار از مهارت‌هاي فني و علمي گام بر ميدان اين رقابت‌ها مي‌گذارند.  همين حرفه‌اي‌گري در ورزش و اهميت پول و نقش مديريت در آن؛ تا حد زيادي توانسته است ماهيت صددرصد ملي ورزشكاران شركت‌كننده در مسابقات و مربيان آنها را تغيير دهد.  اين وضعيت به لحاظ اخلاقي چه خوب باشد چه بد؛ در دنياي امروز؛ جديت ورزشكاران و مربيان آنها براي پيروزي حتي در مقابل ورزشكاران كشور زادگاه خود؛ در قالب ورزش حرفه‌اي قابل توجيه است و كساني كه در سرزنش لژيونرهاي ورزشي با استفاده از ادبيات احساسي و ملي‌گرايانه سخن مي‌رانند؛ اگرمتعلق به توده عوام باشند، ازشناخت ويژگي‌هاي ورزش حرفه‌اي بهره‌اي نبرده‌اند و اگر از جمله مسوولان باشند، با تحريف افكار عمومي با استفاده از تحريك احساسات ملي سعي در شانه خالي كردن از بار مسوليت مديريتي خويش دارند.

چنانچه قرار گرفتن يك ورزشكار در مقابل هموطن خويش خيانت به كشور تلقي شود؛ مسببان حضور آنها در زير پرچم يك كشور بيگانه؛ به طريق اولي خائن ترند. وظيفه يك مدير ورزشي به كار‌گيري تمامي امكانات موجود در راستاي شناسايي و تربيت نيروهاي مستعد و فراهم كردن زمينه‌هاي رشد و شكوفايي آنان و بالا نگاه داشتن انگيزه‌هاي موفقيت و قهرماني در آنهاست. اگر ورزشكاران ما به جاي مسابقه به نام ايران، با پرچم كشور ديگري پاي بر ميدان رقابت‌ها مي‌گذارند؛ قبل از نكوهش و سرزنش آنان، دلايل اين كار بايد مورد بررسي قرار گرفته و چاره‌اي براي آن انديشيده شود.  اگر قرار بر اين باشد كه قرار گرفتن يك ورزشكار مقابل هموطن خويش در آوردگاه‌هاي جهاني، مزدوري براي بيگانگان تلقي شود؛ اين مزدوري شرف دارد به خدمات كساني كه زمينه فعاليت امثال خاوري‌ها، زنجاني‌ها، رحيمي‌ها، مرتضوي‌ها و... را در سيستم مديريت اقتصادي كشور فراهم كرده و ميلياردها دلار ثروت اين كشور را به باد فنا داده‌اند و نتيجه اين شده است كه با نهادينه شدن سوء مديريت در كشور و خالي شدن خزانه، زمينه مهاجرت نه تنها ورزشكاران؛ بلكه بسياري از نخبگان فكري از كشور مهيا شود! در طي دهه‌هاي گذشته؛ ميليون‌ها ايراني كشور را به قصد اقامت در كشورهاي مختلف ترك كرده‌اند. تعداد زيادي از آنها به عنوان نخبگان فكري و صاحبان تخصص‌هاي فني و علمي؛ فكر و انديشه خويش را در خدمت رشد و شكوفايي فكري و اقتصادي كشورهاي ميزبان قرار داده‌اند. اگر از چرايي رفتن آنان تابه‌حال آسيب‌شناسي درستي صورت مي‌گرفت؛ چه بسا كار به چگونگي حضور ورزشكاران ايراني در آذربايجان نمي‌رسيد.  دست‌اندركاران ورزش كشور اگر به دنبال قهرماني ورزشكاران در المپيك هستند؛ بايد صرفا بر توانايي‌ها و مهارت‌هاي فردي و تيمي آنها تكيه كرده و از بهانه تراشي‌هاي غير حرفه‌اي دوري گزينند. كسي كه قدم به ميدان رقابت مي‌گذارد، به جز آناليز كردن توانايي‌هاي فني حريف، نبايد به دنبال چرايي حضور و چگونگي مليت رقيب باشد.  رييس فدراسيون تكواندوي كشور در كنار پاسخگو بودن در خصوص عملكرد ضعيف خويش در برابر مراجع قانوني و افكار عمومي؛ بايد گوشه چشمي هم به عملكرد افتخارآميز همتاي آذربايجاني خود داشته باشد كه سعي كرده است با شناسايي نخبگان ورزشي در ايران و جذب آنها، زمينه كسب افتخارات بين‌المللي براي كشور خويش را فراهم كند.  و نهايت اينكه آقاي پولادگر چطور به اين نتيجه رسيده‌اند كه مردم با جان دادن كسي خوشحال مي‌شوند؛ بر نگارنده مكشوف نيست!

فكر مي‌كنم ايشان به جاي سر دادن چنين شعار‌هاي احساس برانگيز و عوامانه؛ عوض گذشتن از جان شيرين خويش به قصد خوشحال كردن مردم؛ از خير پست رياست فدراسيون تكواندو به همراه يك معذرت خواهي بگذرند؛ مردم را بيشتر خوشخال خواهند كرد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پایان المپیک ریو با سقوط جایگاه ایران

آرمان امروز: سه شنبه ۲ شهريور۱۳۹۵

 مسابقات المپیک ریو بامداد روز یکشنبه به پایان رسید. در این دوره از مسابقات کاروان ایران در رده بیست و پنجم به کار خود پایان داد و البته همچون همیشه در مراسم اختتامیه شرکت نکرد.

پایان کار ایران با ۳ طلا

کاروان کشورمان با مجموع ۸ مدال، ۳ طلا، یک‌نقره و ۴ برنز با کسب مکان بیست و پنجم به کار خود پایان داد. در انتها و پایان رقابت‌ها المپیک ۲۰۱۶ ریو کاروان آمریکا با ۴۶ طلا وکسب مجموع ۱۲۱ مدال در مکان نخست قرار گرفت و بریتانیا که بعد از پایان روز سوم توانسته بود به بالای جدول صعود کند با کسب ۲۷ طلا و مجموع ۶۷ مدال و یک طلا بیشتر نسبت به چین در مکان دوم قرار بگیرد و چین با ۲۶ و مجموع ۷۰ مدال در جایگاه سوم به کار خود پایان دهد. در این بین برزیل میزبان با ۷ طلا، ۶ نقره و ۶ برنز و مجموع ۱۹ مدال در جایگاه سیزدهم قرار گرفت البته ۲ مدال طلای میزبان در ۲ ورزش گروهی فوتبال و والیبال به دست آمد که بسیار حائز اهمیت بود. این المپیک با جابه‌جای رکود و کسب مدال‌های ارزشمندی توسط ورزشکاران همراه بود که شکسته شدن رکورد رضازاده در وزنه‌برداری سنگین وزن توسط ورزشکار گرجستانی و کسب نهمین مدال طلای اوسین بولت در ۳ المپیک پیاپی و کسب بیست و ششمین مدال طلای شناگر نابغه امریکایی مایکل فلپس از جمله موارد مهمی بود که اتفاق افتاد. در المپیک ۲۰۱۲ لندن، آمریکا با مجموع ۱۰۳ مدال اول و چین با ۸۸ مدال و بریتانیا با ۶۵ مدال دوم تا سوم شده بودند و کاروان کشورمان در مکان هفدهم به کار خود پایان داده بود.

مراسم اختتامیه

این مراسم در حالی برگزار شد که کاروان ایران در آن شرکت نکرد اما پرچم کشورمان که از ابتدا برفراز ماراکانا بود، خودنمایی می‌کرد. همچنین پرچم تمام کشورها از جمله ایران در دست راهنماها داخل ورزشگاه گردانده می‌شد. غیبت کاروان ایران در حالی بود که سایر کشورها نمایندگانی در اختتامیه داشتند، ضمن اینکه تمام صندلی‌های ورزشگاه ماراکانا برای این مراسم پر نشده بود و صندلی‌های خالی به چشم می‌خورد. میشل تمر، رئیس جمهور برزیل از ترس هو شدن در ورزشگاه حضور نداشت. برزیل برای کشورهای فیجی، کوزوو، ساحل عاج، اردن، تاجیکستان، سنگاپور، پورتوریکو و ویتنام خوش یمن بود، چرا که آنها اولین طلای تاریخ خود را در این المپیک کسب کردند.اعضای کاروان ژاپن نه تنها پرچم کشور خود، بلکه پرچم برزیل را نیز در دست داشتند و تکان می‌دادند. اجرای مراسم‌های سنتی کشور برزیل بخش دیگری از اختتامیه بود. تصویر کیمیا علیزاده، اولین بانوی مدال آور ایران در المپیک در کنار بزرگانی همچون مایکل فلپس، اوسین بولت، سرنا ویلیامز و ... به عنوان افراد تاریخ‌ساز المپیک از اسکوربورد ورزشگاه ماراکانا پخش شد. با حضور توماس باخ رئیس کیمته بین‌المللی المپیک و سباستین کو، رئیس فدراسیون جهانی دوومیدانی، مدال‌های دوی ماراتن به نفرات اول تا سوم که به ترتیب از کنیا، اتیوپی و آمریکا بودند، اهدا شد. سرود ملی کنیا به عنوان آخرین کشوری که مدال طلای المپیک به آن اهدا شد، در ورزشگاه نواخته شد. از چهار نفر به عنوان داوطلبان برتر المپیک ۲۰۱۶ ریو با اهدای گل تجلیل شد. پرچم المپیک توسط ادواردو پائس، شهرداری رودوژانیرو، به یوریکو کویکه، فرنامدار توکیو که تنها یک ماه از انتصابش به این سمت می‌گذرد، تحویل داده شد. توکیو میزبان دوره بعدی المپیک در سال ۲۰۲۰ است. پس از به نمایش درآمدن پرچم کشور ژاپن، کلیپی از میزبانی توکیو برای المپیک ۲۰۲۰ نشان داده شد تا بدین ترتیب میزبان دوره بعدی المپیک در سال ۲۰۲۰ معرفی شود. اشاره به سونامی بزرگ سال ۲۰۱۱ در ژاپن و کسب میزبانی المپیک برای تشکر از جهان، بخشی دیگری از مراسم بود. ادامه مراسم اختتامیه در اختیار ژاپنی‌ها بود. ابتدا شینزو آبه، نخست وزیر این کشور با کمک یک بازی کامپیوتری به نام «super mario» در میانه ورزشگاه ماراکانا ظاهر شد. سپس با اجرای مراسم کوتاهی، عبارت «در توکیو می‌بینیم‌تان» به نمایش در آمد و سپس ابه همین عبارت را تکرار کرد تا به نوعی مردم دنیا را به المپیک آینده در پایتخت ژاپن دعوت کرده باشد. در ادامه کارلوس نوزمان، رئیس برگزاری بازی‌های المپیک ریو سخنرانی کرد. او گفت: باران برای جشن برگزاری المپیک سی و یکم می‌آید. من خوشبخت‌ترین و شادترین مرد جهان هستم. ریو تاریخ‌سازی کرد و زیبایی خود را نشان داد و همچنین اعتماد به نفس خود را برای ساماندهی مهمترین رویداد ورزشی جهان را نشان داد. دوباره می‌گویم که من به ریو و به شهرم افتخار می‌کنم. این بازی‌ها نشان می‌دهد که برزیلی‌ها از نبرد فرار نمی‌کنند. توماس باخ، رئیس کمیته بین المللی المپیک سخنران بعدی مراسم اختتامیه بود. او عنوان کرد: از تمام داوطلبان تشکر می‌کنم. شما با لبخندهای خود به قلب ما گرما دادید. همچنین از همه ورزشکاران تشکر می‌کنم. شما با عملکرد باورنکردنی خود جهان را شگفت زده کردید. شما به ما قدرت ورزش را برای متحد کردن جهان نشان دادید. باخ در انتهای سخنرانی خود بسته شدن پرونده المپیک ۲۰۱۶ را اعلام و خداحافظی کرد. مشعل المپیک با اجرای سرودی خاص و مراسمی ویژه خاموش شد. در ادامه نیز نورافشانی بر فراز ورزشگاه ماراکانا انجام شد. پایان‌بخش مراسم اختتامیه اجرای برخی نمایش‌های سنتی برزیل با استفاده از نمادهای این کشور از جمله طوطی خوش‌رنگ آمازون بود. همچنین پرچم کشور یونان هم به عنوان خاستگاه المپیک برافراشته شد، ضمن اینکه دقایقی طولانی ورزشگاه ماراکانا غرق نورافشانی شد.

حاشیه‌های ایران

پیش از اعزام ورزشکاران به المپیک به ریو،‌ اولین حاشیه با لباس‌های کاروان ایران آغاز شد. لباس‌هایی که پس از رونمایی، تصویرش دست به دست در شبکه‌های اجتماعی چرخید و سوژه انتقادها شد. آن‌قدر موج این انتقادها زیاد بود که مسئولان را مجاب به تغییر طراح لباس‌ها کرد تا بلکه حمایت افکار عمومی را به دنبال بیاورد. طرح‌های جدید رونمایی شد و البته چندین بار نیز به دلایل نامشخص با تغییراتی مواجه شد تا بالاخره لباس‌های کاروان ایران آماده شود. لباسی که کاروان المپیک ایران باید در رژه بزرگ‌ترین آوردگاه ورزشی دنیا به تن کند. یکی دیگر از حواشی پیش از اعزام، خارج شدن نام بعضی از مربیان از لیست اعزامی بود که انتقادات بسیاری همراه داشت. ورزشکاران مجبور شدند بدون مربی خود به المپیک بروند! مهمترین حاشیه روز رژه نیز، عدم حضور چند تن از والیبالیست‌های ایران در مراسم بود. عدم حضور آنها در اعتراض به صادر نشدن کارت یکی از مربی‌های تیم ملی و همچنین بی‌برنامگی کمیته ملی المپیک بود.. احسان روزبهانی تنها بوکسور ایرانی حاضر در ریو که یکی از شانس‌های کسب مدال بود در دور اول باخت. زهرا نعمتی، امسال در المپیک نیز شرکت کرد. اما به حریفی از روسیه باخت و حذف شد. مجتبی عابدینی، شمشیرباز شگفتی‌ساز کشورمان با حذف رقبا توانست به نیمه‌نهایی المپیک صعود کند. عابدینی از صعود به فینال بازماند. در رده بندنی نیز نتوانست به مدال برنز برسد. احسان حدادی که چشم امید ایران در دوومیدانی بود آمادگی سال‌های قبل را نداشت. حدادی بیست‌وچهارم شد و به فینال نرفت. کیانوش رستمی، وزنه بردار دسته ۸۵ کیلوگرم کشور توانست اولین مدال را برای ایران به‌دست آورد. رستمی که در اوج آمادگی بود توانست یک مدال طلا برای کاروان امام رضا (ع) کسب کند. روز هشتم المپیک، تیم والیبال ایران در اولین حضور تاریخ خود در المپیک توانست مصر را شکست دهد و با دو برد برابر مصر و کوبا، صعود خود را قطعی کند. ایران در گام بعد به ایتالیا،‌ صدرنشین گروه بعدی خورد و نتواسنت این تیم را شکست دهد و به نیمه نهایی صعود کند. سهراب مرادی، وزنه بردار دسته ۹۴ کیلوگرم کشور نیز دومین مدال طلا را برای ایران به ارمغان آورد و در کنار کیانوش رستمی، دیگر وزنه‌بردار طلایی کشورمان ایستاد.. اما از روز دهم المپیک به بعد بود که شدت حاشیه‌ها برای المپیکی‌های ایران افزایش یافت. حمید سوریان، فرنگی کار وزن ۵۹ کیلوگرم کشورمان تلخ‌ترین المپیک خود را پشت سر گذاشت. ابتدا به حریفی از ژاپن باخت و به شانس مجدد رفت و در این دور هم به حریف قزاق خود در اوج ناباوری با ضربه فنی باخت و از کسب مدال برنز نیز بازماند! سعید عبدولی،‌ مرد پر حاشیه کشتی کشور در ریو هم خرق عادت نکرد تا نامش در لیست حاشیه سازان باشد. عبدولی در ثانیه‌های پایانی امتیاز از دست داد و بازنده اعلام شد اما در شانس مجدد توانست به اولین مدال خود در المپیک برسد و ریو را با مدال برنز ترک کند.حبیب اله اخلاقی، کشتی‌گیر ۸۵ کیلوگرم کشورمان نیز پس از سوریان، دومین فرنگی‌کار ایران بود که ضربه‌‌فنی شد و حذف شد. شاید پررنگ‌ترین حاشیه المپیک ریو برای ایران و البته تلخ‌ترین آن، حذف بهداد سلیمی باشد. این وزنه‌بردار دسته فوق سنگین کشورمان توانست در یک‌ضرب، رکورد المپیک و جهان را به نام خود ثبت کند. در دور دو ضرب اما روند دیگری اتفاق افتاد. بهداد سلیمی در دو ضرب در اوج ناباوری حذف شد و ناامیدانه به وزنه نگاه کرد. نگاهی که کام ایرانیان را تلخ تر کرد. سلیمی با چشمی اشک بار به هیات ژوری اعتراض کرد که هیات ژوری با همان لبخند پر طعنه، اعتراض بهداد را رد کردند.فرزان عاشورزاده، پدیده تکواندوی وزن ۵۸ کیلوگرم کشورمان نیز در ثانیه‌های پایانی، بازی برنده را از دست داد و شکست خورد. شاید یکی از شیرین‌ترین لحظات المپیک، طلسمی بود که به دست کیمیا علیزاده، بانوی تکواندوکار کشورمان شکست. گرهی که از اولین دوره حضور ایران در المپیک تا کنون باز نشده بود. کیمیا علیزاده توانست اولین مدال در تاریخ المپیک ایران را برای بانوان به ارمغان بیاورد. این مدال برنز برای بانوان کشور تاریخ‌ساز شد. پس از مدال‌هایی که حسن رحیمی (برنز) حسن یزدانی(طلا) و کمیل قاسمی (نقره) در رشته کشتی آزاد برای کشور به دست آوردند چشم‌ها به رضا یزدانی بود. رضا یزدانی که در المپیک لندن شانس مسلم کسب مدال بود، مصدومیتی بد موقع مقابل حریف اوکراینی باعث شد که تمام رویاهایش خراب شود. ریو، سومین تجربه المپیکی رضا یزدانی بود و با مصدومیتی که داشت خود را به ریو رسانده بود تا بلاخره کسب مدال کند. یزدانی که قرعه سختی در پیش داشت مقابل حریفی از کشور ازبکستان غافلگیر شد و در کمتر از سی ثانیه ضربه‌فنی شد و پرونده کاروان المپیک ایران را بست.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کماندار و پرچمدار؛ زهرا نعمتی نماد اراده در ورزش ایران

مهدی رستم‌ پور

در رقابت‌های تیروکمان قهرمانی آسیا، زهرا نعمتی که سابقه قهرمانی در پارالمپیک را داشت، موفق شد سهمیه المپیک را نیز کسب کند.

نعمتی عضو تیم‌ ملی تکواندو زنان بود اما سال ۸۳ در اثر سانحه رانندگی، پاهایش به شدت آسیب دید و ویلچرنشین شد. چنین حادثه‌ای برای هر قهرمانی که در اوج است، شدیدترین آسیب‌های روحی را در پی خواهد داشت. زهرا اما چنان مسیری را در پیش گرفت که 12 سال بعد، پرچمدار کاروان کشورش در بازیهای المپیک باشد.

روزی با پاهایش قهرمان تکواندو بود، حالا با دستهایش از بهترین کمانداران دنیاست. در پارالمپیک لندن موفق شد نشان طلای انفرادی و مدال برنز تیمی را به گردن بیاویزد. سال پس از المپیک هم در بانکوک به راحتی قهرمان معلولین جهان شد.

در کمان‌کشی به چنان درجه‌ای از مهارت رسیده بود که از روی ویلچر ‌توانست ورزشکاران حرفه‌ای که روی پایشان ایستاده‌اند را مغلوب کند. در بازیهای پارآسیایی اینچئون روی سکوی نخست ایستاد اما با اصرار، خواستار رقابت با ورزشکاران المپیکی بود.

به دلیل حضور در مسابقات جهانی برای کسب سهمیه المپیک، مورد غضب فدراسیون جانبازان و معلولین قرار گرفت و از حضور در مسابقات جهانی آلمان برای کسب سهمیه پارالمپیک محروم شد.

هم‌زمان کیومرث هاشمی رئیس کمیته المپیک حمایتش را از نعمتی اعلام کرد. فدراسیون تیروکمان هم که می‌دانست نعمتی تنها شانس این فدراسیون برای راهیابی به المپیک است، در مراسم تقدیر از کمانداران به تجلیل از نعمتی پرداخت. نعمتی چنانچه خود می‌پنداشت، سزاوارانه سهمیه المپیک را هم گرفت.

نتایج خوب نعمتی و اتفاقاتی که در پی آن رخ داد، به آن معنا بود که برای او معلولیت محدودیت نیست، مگر اینکه فدراسیون جانبازان برایش محدودیت ایجاد کند.

زهرا همسر رهام شهابی‌پور عضو تیم ملی تیراندازی معلولین ایران است. جشن عروسی خبرساز آنها در پارالمپیک لندن برگزار شد و در رسانه‌های بین‌المللی نیز بازتاب یافت. آنها این مراسم را پس از قهرمانی زهرا در دهکده المپیک برپا کردند.

رییس کمیته ملی المپیک به اتفاق بهداد سلیمی قهرمان المپیک و رباب شهریان معاونت امور زنان در وزارت ورزش، با حضور در خانه زهرا نعمتی حکم پرچمداری را به او تحویل دادند.

سلیمی پرچمدار ایران در المپیک لندن بود و به عنوان آخرین پرچمدار، مسئولیت خود را به به زهرا نعمتی محول کرد. اشک‌های زهرا هنگام تحویل گرفتن پرچم سرازیر شد.

نعمتی نخستین زنی نیست که در المپیک‌ها پیشاپیش مردان و زنان ورزشکار ایرانی رژه خواهد رفت. قبلاً بارها دختران ورزشکار، پرچمدار بوده‌اند اما به سرعت از اول صف ورزشکاران ایران، به صف طولانی ورزشکاران ناراضی پیوسته‌اند!

کاش سرنوشت آنها برای زهرا نعمتی تکرار نشود. این بهترین آرزویی است که ورزش‌دوستان ایرانی می‌توانند برای پرچمدار پر امیدشان کنند که تبدیل به نماد اراده در ورزش ایران شده.

لیدا فریمان در المپیک آتلانتا پیشاپیش کاروان ایستاد. او که تنها زن ورزشکار اعزامی بود، چهارده سال بعد در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا، سکوت طولانی‌اش را شکست و گفت: "نمی‌دانم چرا اجازه می‌دهند افرادی که مرا از ورزش گریزان کردند، در راس کار باشند. خدا می‌داند با تصمیمات غلط خود چند ورزشکار دیگر را فراری داده‌اند. در مسابقات قهرمانی آسیا به من گفتند کاری می‌کنیم که دیگر اسمی از تو در ورزش نباشد. من هم از ژاپن که برگشتم، ورزش را رها کردم."

لیدا از پرچمدار بودن در آتلانتا هم خاطرات خوشی ندارد. او که بدون مربی روانه آمریکا شده بود، باید تا ساعت سه نیمه شب در مراسم می‌ماند. آن هم در حالی که صبح مسابقه داشت. یعنی فقط سه ساعت فرصت برای استراحت.

در المپیک پکن هما حسینی از قایقرانی پرچمدار شد. علم‌الهدی در نماز جمعه مشهد گفت: "این موضوع، جنگ با ارزشها و آماده سازی مردم برای فرج امام زمان است."

با پرچمدار شدن هما حسینی در المپیک پکن علم‌الهدی خطیب جمعه مشهد گفت: این که زن را جلودار می‌کنید غیر از سرپیچی از فرمایشات معصومان است؟

اظهارات خطیب جمعه مشهد در حین برگزاری بازی های المپیک، بازتاب گسترده‌ای در جهان داشت. او گفت: "این که زن را جلودار می‌کنید غیر از سرپیچی از فرمایشات معصومان است؟ با این‌که جمعه اول شعبان زمانی برای احیای ارزشهای دینی است، در این روز در عرصه بین‌المللی حرکتی تند و ضد ارزشی انجام می‌شود."

وقتی هنوز یکسال از المپیک نگذشته، هما را از دنیای قهرمانی کنار گذاشتند و طبق گفته خودش در 20 سالگی "ممنوع‌الفعالیت" کردند تا خشم علم‌الهدی فروکش کرده باشد.

او می‌گوید: "حیف که فکر رفتن از ایران، ایده ما جوانان شود. دوست داشتم برای کشورم افتخار آفرینی کنم. اما چه اتفاقی رخ داد؟ گفتند دست به پارو نزن. گفتند برو! فراری‌ام دادند."

هما حسینی در گفتگو با خبرگزاری مهر، درباره کناره‌گیری‌اش از تیم ملی گفت وقتی به اتفاق بقیه قایقرانان مشکلات را با احمد دنیامالی رییس وقت فدراسیون در میان گذاشتند، در پاسخ به آن‌ها گفته اگر راضی نیستید، بروید!

به هما حسینی طعنه می‌زدند که بعد از پرچمداری در المپیک خودش را گم کرده‌. رییس فدراسیون به او گفته بود: "دیگر حق نداری به پارو دست بزنی."

واکنش پرچمدار کاروان ورزش ایران چه بود: "چه کار می‌توانستم بکنم. هیچ! برای همیشه از ورزش رفتم. دنیامالی شاید در پل سازی و جاده سازی موفق باشد اما در قایقرانی ناموفق بود."

 

مرجان کلهر قهرمان اسکی در المپیک زمستانی ونکوور حضور داشت. او در جمع چهار ورزشکار اعزامی، به عنوان پرچمدار ایران در مراسم افتتاحیه معرفی شد.

در دومین دوره بازیهای المپیک نوجوانان به میزبانی چین، کیمیا علیزاده قهرمان تکواندوی نوجوانان جهان پرچمدار بود. کیمیا تلاش می‌کند سهمیه المپیک ریو را به دست بیاورد.

آوا جوادی هم پرچمدار تیم دو نفره ایران در دومین دوره بازی‌های المپیک جوانان به میزبانی لیل هامر بود. یک پسر و یک دختر نمایندگان ایران بودند که از بین آنها، پرچم به دختر اعزامی سپرده شد.

حالا زهرا نعمتی در حالی راهی ریو خواهد شد که به عنوان یکی از 64 کمان‌کش برتر جهان، برای کسب مدال مبارزه خواهد کرد.

در همین رشته و در المپیک قبلی، زهرا دهقان با وجود اردوی پرحاشیه و حتی تعطیلی طولانی تمرینات، رقابت نزدیکی با برنده مدال برنز مسابقات داشت. موضوعی که انگیزه‌های زهرا را دو چندان می‌کند. او برای کسب افتخار در ورزشی که ریشه در تاریخ، ادبیات کهن و افسانه‌های ایران زمین دارد، تمریناتی مداوم را سپری کرده.

منبع:بی بی سی

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

قهوه تلخ ریو/ اشک‌ها و لبخندها با 8 مدال

کاروان ایران در المپیک ۲۰۱۶ ریو موفق به کسب هشت مدال شد.

خبرگزاری فارس:

به گزارش خبرگزاری فارس، نه، ریو سرزمین آرزوهای ما نبود. سرزمین طلایی که برایش رویاهای طلایی رنگ داشتیم، اما در نهایت برای ما از ریو طعم تلخ قهوه اش به یادگار ماند. قهوه ای خوشرنگ و خوش عطر اما با یک تلخی بی نهایت. تلخ به طعم ناکامی کشتی فرنگی و تکواندو و خوشرنگ به رنگ موفقیت کشتی آزاد و وزنه‌برداری.

المپیک سی و یکم برای ما با آرزوهای طول و دراز شروع شد. وقتی که رکورد سهمیه در این رقابت ها را شکستیم و با 63 سهمیه بزرگترین کاروان ورزش ایران در این رقابت ها تشکیل شد. کاروانی که در بخش بانوان نیز با 9 نماینده در این رقابت ها حضور یافت تا در این زمینه یک رکورد شیرین خلق شود. در ریو اما همه چیز مطابق برنامه ها و آرزوهای ما نبود.

کاروان ایران در المپیک ریو در 14 رشته کشتی آزاد و فرنگی، وزنه‌برداری، تکواندو، بوکس، تیراندازی، تیر و کمان، قایقرانی، تنیس روی میز، دوچرخه‌سواری، دوومیدانی، شمشیربازی، والیبال، جودو و شنا شرکت کرد و از همان روز آغاز رقابت ها همه به درخشش ستاره های ایران امیدوار بودند اما همه چیز طبق پیش بینی ها پیش نرفت.

در تیراندازی و در حالیکه همه امیدوار بودند تیراندازان ایران بتوانند بالاخره سیبل مدال را نشانه بگیرند و در همین روزهای نخستین چراغ اول را روشن کنند اما در نهایت الهه احمدی همانند دوره قبل بهترین نتیجه را گرفت و رتبه ششم دوره قبل را تکرار کرد.

در جودو طبق انتظار سعید ملایی و جواد محجوب نمایندگان ایران تنها یک دور روی تاتامی حضور داشتند و خیلی زود حذف شدند تا روند نزولی این رشته بیش از پیش به چشم بیاید.

در تنیس روی میز با توجه به موفقیت نسبی نوشاد عالمیان در لندن این انتظار وجود داشت که وی حداقل نتیجه دور قبل را تکرار کرده و یا بالاتر برود اما هر سه نماینده ایران در همان دور نخست حذف شدند.

 

در دوچرخه سواری سه نماینده ایران در رشته جاده حتی از خط پایان هم عبور نکردند اگرچه در تایم تریل تا حدودی این نتیجه ضعیف جبران شد.

در بوکس اما ناکامی ها ادامه یافت. رشته ای که با کسب تنها یک سهمیه نسبت به دوره قبل که 4 سهمیه داشتیم، نزول قابل توجهی را تجربه کرد و همه منتظر بودند که احسان روزبهانی با تجربه حضور در لیگ حرفه‌ای بوکس مقام پنجم دوره قبل بتواند در این دوره بدرخشد و یک مدال نوبرانه را برای بوکس کسب کند اما روزبهانی در یک نمایش دور از انتظار و ضعیف در همان دور نخست به یک حریف بی نام و نشان هلندی باخت تا مشخص شود در بوکس خانه از پای بست ویران شده.

در والیبال که تنها رشته تیمی ما در ریو بود و برای نخستین بار المپیک را تجربه می‌کرد، حضور در جمع 8 تیم پایانی آن هم تنها با دو برد، با توجه به درخشش یکی دو سال اخیر والیبالیست‌ها خیلی نتیجه خوبی نبود.

شمشیربازی اما یکی از پدیده‌های ایران در ریو بود. رشته‌ای که برای نخستین بار با دو سهمیه به المپیک رفت و حسابی خوش درخشید. مجتبی عابدینی با ارائه نمایش های درخشان چهارم شد و اگر اندکی بخت یار او بود و داوران در بازی نیمه نهایی برابر حریف آمریکایی اندکی با او مهربانتر بودند، می توانست یک مدال غافلگیرکننده و باارزش را کسب کند. هر چند که چهارمی او نیز دست کمی از مدال نداشت.

در دوومیدانی روزگار متفاوتی را تجربه کردیم. احسان حدادی نایب قهرمان المپیک لندن در ادامه روند نزولی خود پرتاب هایی بسیار پایین تر از رکورد شخصی اش داشت و حتی به فینال نیز نرسید تا یک ناکامی محض را تجربه کند در عوض حسن تفتیان دونده سرعت ایران خوش درخشید و با راهیابی به مرحله نیمه نهایی یک افتخار بزرگ را برای ورزش مادر ثبت کرد. بقیه نمایندگان کاروان پرتعداد دوومیدانی هم همانی بودند که از آنها انتظار می رفت.

وزنه برداری یک المپیک درخشان را پشت سر گذاشت. دو مدال خوشرنگ طلا توسط کیانوش رستمی و سهراب مرادی حاصل شد که در حقیقت نخستین مدال های کاروان ایران بود. در سنگین وزن هم مافیای وزنه برداری مدال بهداد سلیمی را از او گرفت و با یک حق خوری آشکار اجازه نداد تا مدال های وزنه برداری به 3 برسد تا همان قانون نانوشته 2 طلا برای هر کشور در المپیک رعایت شود.

کشتی فرنگی یک خزان تلخ را تجربه کرد. موفق‌ترین رشته ما در المپیک لندن که در ریو دور از انتظار بود و هیچکدام از سرداران فاتح لندن در ریو نتوانستند درخشش دوره قبل را تکرار کنند و تنها دستاورد ما دو مدال برنز کمرنگ سعید عبدولی و قاسم رضایی بود. ناکامی تلخی که حتی اشک محمد بنا را هم درآورد.

 

در عوض در کشتی آزاد تمامی ناکامی های کشتی فرنگی و البته ناکامی های ادوار قبل را جبران کردیم و با طلای حسن یزدانی، نقره کمیل قاسمی و برنز حسن رحیمی بهترین نتیجه 20 سال اخیر کشتی آزاد در المپیک رقم خورد ضمن اینکه برهوت بی طلایی بعد از المپیک 2000 سیدنی نیز شکسته شد. موفقیت کشتی آزاد می توانست بیشتر هم باشد اگر داوران اندکی با ما مهربانتر بودند.

در تکواندو دو اتفاق بی نهایت را تجربه کردیم؛ بی نهایت تلخ و بی نهایت شیرین. تیمی که برای نخستین بار 4 ستاره در المپیک حضور یافته بود و پیش بینی می شد که یکی از موفقترین تیم های ما در المپیک باشد اما همه پیش بینی ها نقش بر آب شد. هر سه تکواندو کار ما در بخش مردان یعنی فرزان عاشورزاده، مهدی خدابخشی و سجاد مردانی با ارائه نمایش های دور از انتظار و ضعیف خیلی زود با رقابت ها وداع کرده و دستشان از مدال کوتاه ماند تا بدترین نتیجه تاریخ تکواندو ثبت شود. در عوض در بخش بانوان، کیمیا علیزاده در نخستین حضور یک مدال برنز خوشرنگ را به سینه زد تا نخستین مدال المپیکی ورزش بانوان ایران به دست بیاید.

در تیر و کمان، قایقرانی، شنا نیز کسی انتظاری خاصی نداشت و هدف تنها کسب سهمیه و حضور در المپیک بود.

در نهایت کاروان ورزش ایران با کسب 3 مدال طلا، یک نقره و 4 برنز و مجموع 8 مدال طلا و رتبه 25 المپیک به کار خود در المپیک پایان داد. کارنامه ای که نسب به دوره درخشان قبلی در لندن و مجموع 12 مدال (4 طلا، 6 نقره و 2 برنز) و رتبه 17 یک پسرفت و عقبگرد قابل توجه را نشان می دهد. عقبگردی که شاید اگر ناکامی دور از انتظار کشتی فرنگی و تکواندو، بدشانسی در شمشیربازی و ناداوری در فوق سنگین وزنه برداری و برخی از کشتی ها نبود، هرگز رخ نمی داد و چه بسا نتیجه ای درخشان تر از لندن نیز حاصل می شد.

بررسی اتفاقات المپیک ریو نشان می دهد که ورزش ایران پتانسیل کسب مدال های بیشتر و خوشرنگ تر و البته موفقیت های بیشتر را دارد به شرط اینکه با برنامه ریزی مدون و اصولی از همین فردا کار را برای المپیک 2020 آغاز کنیم و همه چیز را به دقیقه 90 موکول نکنیم و البته از سوءمدیریت و اشتباهات مدیریتی و فنی نیز حذر کنیم.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پولادگر: بیگی و مهماندوست مزدورند!

رییس فدراسیون تکواندو در اظهارانی عجیب، با استفاده از واژه هایی نامناسب سرمربی ایرانی تیم آذربایجان و تکواندوکای این کشور را مزدور خواند.

 به گزارش "ورزش سه" از ریو، محمدرضا پولادگر درخصوص شکست مهدی خدابخشی برابر میلاد بیگی ملی‌پوش ایرانی تیم آذربایجان به خبرنگاران گفت: من متاسفم که در رسانه‌های ما از چند ماه قبل فضای سنگینی برای این رقابت به وجود آوردند و متاسفم برای کسانی که با پول مردم رشد کرده و مثل مزدور به کشورهای دیگر می‌روند و در رویداد بزرگ جلوی چشم مردمان ایران روبه‌روی یک هموطن می‌ایستند. پول چقدر ارزش دارد؟

پولادگر گفت: ما حاضریم جان خود را بدهیم تا مردم‌مان شاد شوند. آیا پول اینقدر ارزش داشت که باعث ناراحتی مردم ایران شوند و کسی مزدوری کند؟ من این‌ها را هموطنان خودم نمی‌دانم.

رییس فدراسیون تکواندو همچنین اعلام کرد: من بیشتر شرایط به وجود آمده را عامل باخت خدابخشی می‌دانم. بیگی هم در کلاس فنی ایران آموزش دیده است و توانست جلوی خدابخشی این گونه مبارزه کند. او به خاطر پول در میدانی که باعث شادی هموطنانش می‌شود زیر پرچم کشور دیگر مبارزه کرد. آیا او می‌تواند خودش را ببخشد؟

البته مهماندوست کار  خلافی انجام نداده و مربیگری در یک کشور خارجی به هیچ وجه عمل ناپسندی نیست، حتی اگر به قیمت شکست ما تمام شود.

گفتنی است تیم تکواندوی ایران با مربیگری بیژن مقانلو و مهدی بی باک نتایج خوبی کسب نکرده و با حذف دو نماینده پرامید در بخش مردان ناموفق ترین دوره خود را پشت سر می گذارد . این تیم فعلا مدیون کیمیا علیزاده است که با مدال برنز خود یاعث شادی مردم ایران شده است. تیم تکواندو هم چنین سجاد مردانی را فردا روی شیاپچانگ خواهد داشت.

منبع:عصر ایران

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پاسخ تند مهماندوست به اظهارات اخیر پولادگر

سرمربی ایرانی تیم ملی تکواندوی آذربایجان به اظهارات اخیر رئیس فدراسیون تکواندو واکنش نشان داد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، رضا مهماندوست، سرمربی ایرانی تیم ملی تکواندو آذربایجان در نامه تندی، پاسخ اظهارات اخیر محمد پولادگر، رئیس فدراسیون تکواندو ایران را داده است. متن نامه سرگشاده مهماندوست به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

مکرو و مکراله و الله خیرالماکرین

مکر و حیله کنید، خداوند هم مکرمی‌کند که خداوند بهترین مکرکننده است

با عرض سلام و ادب و احترام محضر مبارک و شریف ملت بزرگ ایران زمین. به استحضار هموطنان غیور و باشرف می‌رسانم در پی مصاحبه و لجن پراکنی بی‌شرمانه، رئیس فدراسیون تکواندو و تهمت و افترا به اینجانب و میلاد بیگی، باید به عرض برسانم کسی که دم از غیرت و عِرق ملی و وطن پرستی می‌زند در سال 1388 در اجلاس فدراسیون جهانی تکواندو در مصر با رئیس فدراسیون اشغالگر قدس، عکس یادگاری می‌اندازد.

در آستانه بازی‌های المپیک 2012 لندن، اینجانب را فقط به دلیل مطالبه حداقل حق و حقوقی که کمیته ملی المپیک برای فرزند بیمارم در نظر گرفته بود نه تنها پرداخت نکرد بلکه اخراجم کرد و بعد آن افتضاح را در المپیک به بار آورد و با وقاحت تمام از عملکرد ضعیف مدیریتی دفاع کرد در صورتی که در آن برهه زمانی می‌بایستی 2 مدال طلا کسب می‌کردیم.

ملت شریف ایران، پولادگر در آن زمان بایستی به خاطر بی‌کفایتی و حرام کردن بیت المال محاکمه می‌شد ولی افسوس. ملت شریف ایران! استدلال پوسیده این آقا این است که بنده نمی‌بایستی به عنوان سرمربی تیم ملی آذربایجان روبروی تیم ایران مربیگری می‌کردم. اگر ایشان یک مقدار سواد ورزشی و شرافت انسانی داشت این درخواست را نمی‌کرد.

مردم بزرگوار! این آقا و کادر فنی در همین المپیک برزیل قول 3 مدال رنگارنگ دادند، پس چه شد آن سونامی و نابودگر؟! ظاهراً تا تکواندو ایران را نابود نکنند دست‌بردار نیستند.

آقای پولادگر! اگر واقعا نگران ناراحتی مردم هستید، هر چه سریع‌تر کاسه وکوزه‌تان را جمع کنید و کار را به دست اهلش بسپارید، شاید تکواندو نجات پیدا کند. ظاهرا هر کس برخلاف نظر شما حرفی بزند محو و نابودش می‌کنید، البته خود را نابود کردید و تکواندو ایران و احساسات 80 میلیون ایرانی را.

دم از وطن پرستی می‌زنید، باید مجددا یادآوری کنم زمانی که جنابعالی در حال تحصیل در حوزه بودید اینجانب به عنوان یک رزمنده و سرباز وطن، خون ناچیزم را تقدیم وطن کردم و زخم‌های آن را تا ابد و باافتخار یدک می‌کشم.

گفته‌ای به خاطر پول از ایران رفته‌ام و مزدور هستم. واقعا جای بسی تامل و خجالت دارد برای کسی که دم از اسلام و مسلمانی دارد. یادم نبود خوارج نهروان هم قرآن می‌خواندند و دم از مسلمانی می‌زدند و قرآن را سرنیزه کردند. مزدور کسانی هستند که بیت المال و حقوق مردم راضایع می‌کنند.

باید تاسف خورد به اعمال و افکارتان. چگونه جواب احساسات مردم با شرف ایران را خواهید داد؟ یادتان نرفته که بعد از اخراج از تیم ملی توسط جنابعالی به مدت یک سال و نیم در ایران ماندم ولی به دلیل اینکه من یک مربی بین‌المللی هستم باید مشغول به کار می‌شدم و به دلیل کار کردن در فضای مسمومی که شما به وجود آوردید، توان کار کردن در اینجا را نداشتم و برخلاف میل باطنی مجبور شدم بروم تا از غافله جهانی عقب نمانم که الحمدلله حاصل شد.

در پایان ضمن عذرخواهی از شما ملت شریف و بزرگ ایران به مسئولان محترم و وزیرمحترم ورزش هشدار می‌دهم تا زمانی که امثال آقای پولادگر به عنوان مدیر در این خاک پاک مشغول به وقت تلف کردن باشند، عاقبت ورزش همین می‌شود که می‌بینید. به جز سرافکندگی در میادین ورزشی و بین‌المللی چیزی عایدمان نمی‌شود.

منبع:تسنیم

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©