Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
شنبه ۸ آذر ۱۳۹۳ برابر با  ۲۹ نوامبر ۲۰۱۴
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :شنبه ۸ آذر ۱۳۹۳  برابر با ۲۹ نوامبر ۲۰۱۴
کوبانی، انقلابی در انقلاب دیگر

کوبانی، انقلابی در انقلاب دیگر

بخش اول

  

پخشان عزیزی- قامیشلو

 

با نگاهی به انقلاب روژئاوا، می توان یکی از مولفه های اساسی پیروزی این انقلاب را حضور گسترده زنان عنوان کرد. در مقاومت کوبانی نیز این حضور زنان و دختران و جسارت آنان در مقابله با بزرگترین و درنده ترین گروه تروریستی جهان بود که این شهر را به دنیا شناساند و انقلاب روژئاوا را مورد توجه قرار داد. از این نظر کوبانی برای تمامی مردم جهان که بعنوان سمبل مقاومت و جسارت است و از آن به نیکی یاد می کنند و این نیروی عظیم مردم کوبانی و حضور زنان در آن را مقدس می شمارند.

 

همین دید و نگاه جهانیان نسبت به کوبانی و مردم اش منجر می شود که بیشتر توجهمان را به تغییراتی که در طول این چند سال در این شهر و دیدگاه و ذهنیت این مردم روی داده است معطوف کنیم.

چه اتفاقی افتاد که کوبانی با مردمی که بیشترشان عشایرند و تا زمانی نه چندان دور (۱۰ – ۱۵ سال پیش) و تا قبل از انقلاب زنان در این دیار اختیاری نداشتند، در سنین کودکی و نوجوانی شوهر داده می شدند و حتی برخی از عشایر حق تحصیل و تنها بیرون رفتن را از دختران سلب کرده بود، اکنون زن و مرد و تمامی آنان با هم و در یک سنگر در جبهه های جنگ علیه دشمن سلاح برداشته اند و بدون هیچ تفاوتی از خاک و سرزمین خود دفاع می کنند.

 

جهان دختری اهل کوبانی است که تحصیلاتش را در رشته حقوق به پایان رسانده و اکنون در دادگاه قامیشلو مشغول بکار است، می گوید:

 

قبل از انقلاب روژئاوا همه از من با تعجب می پرسیدند پدرت چگونه این اجازه را به تو می داد که به دانشگاه بروی؟! اما من نیز مشکلات خود را داشتم و اینگونه نبود که بسیار آزاد باشم. برای من که در این رشته درس خوانده بودم و با آگاهی هایی که بدست آورده بودم دیگر پذیرفتن یکسری عادات و عقاید عشیره ایی برایم قابل قبول نبود. تا حدودا ۱۰ – ۲۰ سال پیش زنان و دختران هیچ اختیاری نداشتند، حتی بهتر است بگویم تا قبل از انقلاب روژئاوا هم بدین گونه بود. بسیاری از عشایرمان اجازه نمی دادند که زنان و دخترانشان تنها به خیابان بروند. اگر چیزی لازم بود توسط مردها تهیه می شد و عملا در خیابان زنان زیادی را نمی دیدید.

 

اما پس از آمدن هەڤاڵان (رفقای) گریلا و انقلاب روژئاوا در این چند سال اخیر همه چیز به نفع زنان تغییر کرد. عادات و تقالید کم کم به نفع زنان چرخید. رفقا جلساتی را با حضور روسا و دیگر افراد عشیره برگزار می کردند و در آن از حقوق زنان و اینکه چگونه می شود که حرمت انسانی زیرپا گذاشته نشود سخن می گفتند و حضور مستمر زنان در اجتماع - بخصوص زنانی که صاحب علم و هنری می باشند و سودشان برای اجتماع به کرات در این جلسات مطرح می شد.

 

قبلا هم مردم با رفقا در ارتباط بودند اما به حدی نبود که تاثیر زیادی داشته باشد. این اعتماد مردمان کوبانی به هەڤاڵان بود که باعث اینچنین تغییراتی شد و هەڤاڵان با فلسفه رهبر آپو و نحوه برخورد هەڤاڵان زن، نقش و جایگاه زن را بیشتر پیش می بردند و کاتالیزوری برای این تغییرات اجتماعی، فکری و اساسی شده بودند.

 

به گونه ای که اگر در بسیاری از عشیره ها زن حق بیرون آمدن از خانه را نداشت، پس از انقلاب روژئاوا صرف اعلام اینکه "با رفقا فعالیت و کار می کنم یا می خواهم برای آموزش سیاسی و نظامی برای حضور در جگ به آنها بپیوندم، دیگر ممانعتی بعمل نمی آمد. می گفتند جای شرف است و برو! این برای من بسیار جالب بود.

 

از جهان می پرسم  فکر می کنی تنها اعتماد به هەڤاڵان با عث اینچنین تغییراتی شده است؟

 

ببینید فعال بودن هەڤاڵان زن از طرفی و از سوی دیگر این مردم نقص ها و معضلات و کمبود های خود را میدیدند و می گفتند چرا دختر ما نیز اینگونه نباشند! فرصت عظیمی بود برای اینکه دختران خود را اثبات کنند و این کار را کردند. اگر دختری به هەڤاڵان می پیوست دیگر مقاومتی همچون قبل از انقلاب نبود! بلکه با افتخار از آن یاد می کردند و پیوستن عشایر به این سیستم و طرز تفکر بسیار جالب توجه بود و من با تمام وجود این تغییرات را از نزدیک شاهد بودم.

 

اکنون دیگر کسی دخترش را صاحب نیست! این نیز به نوبه خود نوعی انقلاب است! این هم از شعور سیاسی و برخورد هەڤاڵان سرچشمه می گیرد و هم از قابلیت زنان؛ یا بهتر است بگویم زنان و دختران این ظلم و ستم را می دیدند و درک می کردند اما چیزی نمی گفتند و انقلاب روژئاوا این آتش زیرخاکستر را روشن کرد.

 

جهان در رابطه با عشایر کوبانی و نقش اسلحه در میانشان می گوید:

 

کوبانی همه شان عشیره اند، عشایر برازی، معرفی، علی دینی، زرواری، پیژان، مشکینه، کتکان و... ده ها عشیره و طایفه دیگر. قبل از انقلاب روژئاوا در بسیاری مواقع بین این عشایر به وقوع می پیوست و در خانه هایی بود که ما به جای یک اسلحه چندین سلاح داشتیم و زمانی که جنگی بین آنان روی می داد به قتل و کشتار منجر می شد، قبل از انقلاب اینگونه بود. اما پس از آن این موارد بسیار کم شد و بعد از حمله به کوبانی همه اختلاف ها را کنار گذاشته و آنچه بود روح همبستگی بود تا از خاک خود دفاع کنند.

 

برمال اهل دیرک است و روزنامه نگار، برمال می گوید:

 

اوایل انقلاب و بخصوص در میانه سال های ۲۰۱۱-۲۰۱۲ از زمانی که ترکیه مرزها را گشود و رفت و آمد در دو سوی مرز افزایش پیدا کرد آمار ازدواج اجباری دختران نیز افزایش یافت. اما با اقدام سریع هەڤاڵان و برگزاری جلسات متعددی و استقرار نیروهایمان، تشکیل نهادهای مدنی و فعال از سوی فعالان و سیاستمداران این مساله نیز رو به کمی نهاد. یکی دیگر از دلایل نیز این بود که مردم نتیجه این اقدام ها را مشاهده کرده و دخترانی که فروخته شده و یا به زور شوهر داده شده بودند پس از گشودن مرزها به دیار خود باز می گشتند و از زندگی نکبت بار خود می گفتند. کُردهای شمال کُردستان که تنها هدفشان داشتن زنی از قبیله ای بزرگ بود و طرز برخوردشان با این دختران تا چه اندازه نادرست بوده! این وقایع همه دست به دست هم می دادند تا هرچه بیشتر این آمار سیر نزولی به خود گیرد.

 

میدیا روزنامه نگاری است که با فرهنگ بیشتر نقاط کُردستان آشنا است و خود در میان مردم کوبانی بزرگ شده و ضمن آن در شرق تا غرب کُردستان فعالیت کرده است. از غرور مردم کوبانی می گوید و از سرموضع بودنشان. میدیا تاکید می کند از این مردمان در تمام کُردستان مقاوم تر ندیده ام. روحیه عجیبی دارند. زنانشان نیز که ظلم و ستم در حقشان میرفت نا آگاه به این وضعیت نبودند. حتی اگر زنان کوبانی صاحب فرزند دختر می شدند مردانشان این حق را برای خود قائل بودند که چندین زن دیگر هم اختیار کنند. دخترانی که پیشتر نیروی فعالی محسوب نمی شدند، اکنون باعث افتخار و غرور خانواده هایشان هستند. چرا که توانسته اند این مرز زنانگی و منفعل بودن در جنگ را بشکنند! و این یعنی بزرگترین انقلاب که در نوع خود بی نظیر است.

 

آنزمان که پدر و مادران، دختران و پسران کوبانی دوشا دوش هم و همه در یک جبهه علیه دشمن مشترکشان می جنگند و اکنون توانایی بروز خود را دارند و خود را به اثبات رسانده اند. چنین موقعیتی را تنها زمانی میتوانستند در عرض ۲ سال خلق کنند که اعتماد به نفسی درخور قدرتشان در کنار زنانگی شان فوق العاده ای زیاد می بود، که بود.

 

آنچه مطرح شد تاکید به عشیره ایی بودن مردم کوبانی است و ظلم و ستمی که بر زنان این دیار رفته و تغییرات سریعی که در عرض ۲ – ۳ سال در آن رخ داده و پس از حمله تروریست های داعش این تغییرات و تغییر جایگاه زنان، تمامی قدرت ایدئولوژی ئاپو به معرض نمایش درآمد و آنجا بود که تمام جهان به صدا درآمد.

 

تاریخ عشایر کُرد، تاریخ ملت کُرد است و بدون مطالعه و شناخت فرهنگ این عشایر و همچنین تغییراتشان در طول زمان قادر نخواهیم بود داعیه آزادی کُردستان و تغییر این جامعه را داشته باشیم. کوبانی بوضوح این مساله را برای ما روشن نمود و از دگرگونی بسته ترین و سنتی ترین عشایر در هر بخشی از کُردستان است که می توان به تغییرات عمیق و سریع امید بست و کوبانی این امید را در دل و ذهن ما کاشت. می توان بخشی از فرهنگ عشایر را به نظام بسته حاکم بر آنان و ظلم و ستم روا داشته شده بر آنان داانست، آنجا که رود فرات از کنار کوبانی می گذرد و این مردم هیچگونه حقی بر آن ندارند و نمی توانند از ان استفاده کنند. این سیاست دولت بعث است که آنچه را که متعلق به مردم کُرد است بر آنان روا نمیداند، در مقابل این سیاست مردم کوبانی اقدام به حفر چاه هایی میکرده اند و مردمی که اکنون در تمامی منطقه به کندن چاه مشهورند. در مقابل هر سیاستی، آلترناتیف و جایگزینش را پدید آورده اند. حتی محاصره کوبانی توسط داعش در این چند سال نتوانسته اراده مردم را در هم شکند و خود اقدام به تهیه مایحتاج خود می کنند. تکیه بر نیروی خود و نه دیگری نیز از مولفه های بارز ای مردم است.

 

عشایر و ایلات به دلیل آمادگی دایمی برای کوچ، دارای انضباط شبه نظامی اند و در عرض چند ساعت آماده حرکت با گله هایشان بوده اند و این فرهنگ را حتی در زمان یکجانشینی نیز حفظ کرده یا بهتر بگوییم به ارث برده اند؛ همین انضباط و آمادگی شان برای جنگ، آنان را تبدیل به یک اردوی نظامی می کرده است.

 

داشتن نیروی مسلح از ضروریات زندگی عشایری بوده و برای دفاع از خود در هر شرایط، این مولفه خود آنان را تبدیل به یک نیرو کرده که در سیاست داخلی کشورها نیز دارای نفوذ بوده اند.

 

این مولفه اصلی عشایر است و چون اعتقادشان بر این بوده که زنان نمی توانند در نیروی نظامی و دفاع آمادگی لازمه را داشته باشند و همچون مردان توان گرفتن سلاح را ندارند و از طرفی برای کار کشاورزی و گله داری و نیز اعتقاد به این موضوع که هرچه عشیره شان بزرگتر باشد قدرتمدنتر  است و در نهایت اینکه چون تمامی این موارد را در قدرت مردان خلاصه می کردند، زنان نقشی حلشیه ای و بسیار ناچیز را در اداره امور و حضور در جامعه بر عهده داشتند و یا بر عهده می گرفتند.

 

پس از انقلاب روژئاوا و زنان با حضور یافتن در نیروهای نظامی، قدرت و توانایی و جایگاهشان را برای همیشه در بین مردان کوبانی و تمامی دنیا اثبات نمودند.

 

قبول عشایر و نه انکارشان و سعی بر تغییر افکار این بخش عظیم از جامعه کُردستان خود رمز پیروزی ما خواهد بود، آنجا که رمز پیروزی کوبانی نه تنها حضور محکم زنان که عشیره ایی بودن کوبانی است. کوبانی، انقلابی در انقلاب روژئاوا بود.

 

جمعه ۳۰آبان۱۳۹۳/

منبع : سایت تحلیلی خبری ـ روز

http://nnsroj.com/fa/article.aspx?id=8009&ID_map=29&outhorID=233

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©