Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
چهارشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۲ برابر با  ۲۲ می ۲۰۱۳
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۲  برابر با ۲۲ می ۲۰۱۳
صادق زيباكلام: آقاي هاشمي ردصلاحیت شده و حکم حکومتی هم در کار نیست

گزیده هائی از میان رسانه های حکومتی

 

کاندیداهای اصلی جناح های حکومتی  رد صلاحیت شدند

 

سایت خبری راه کارگرـ شورای نگهبان در پایان مهلت قانونی،  لیست کاندیداهای  ریاست جمهوری را به وزارت کشور ابلاغ کرد  که طریق سیمای جمهوری اسلامی به اطلاع عموم رسید.  شورای نگهبان بر پایه ی رهنمودهای مقامات بیت و سپاه که گاه به صراحت از زبان سرمقاله نویسان روزنامه  «کیهان» شریعتمداری نیز علنی می شد، اصلی ترین کاندیداهای جناح های حکومتی را کنار گذاشت. هاشمی رفسنجانی به عنوان کاندیدای کارگزاران، اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل و بخشی از روحانیت از گردونه رقابت کنار گذاشته شد و حتی سابقه او در جمهوری اسلامی که به مثابه شناسنامه ی آن محسوب می شد نیز د ر این  رابطه  مورد توجه واقع نشد. اسفندیار رحیم مشائی کاندیدای اصلی باند احمدی نژاد ـ مشائی و دارودسته دولت نیز علیرغم گرفتن تائیده از امام زمان و اطمینان احمدی نژاد  از صافی شورای  نگهبان عبور نکرد. باقری لنکرانی از جبهه پایداری که حمایت کامل و قطعی مصباح یزدی را بدست آورد ه بود و از طرف او صالح ترین مومن روی زمین اعلام شده بود،  همزمان با رد صلاحیت مجبور به کناره گیری به نفع سعید جلیلی شد.  ابوترابی و منوچهر متکی کاندیداهای اصولگرایان سنتی از ائتلاف پنج گانه نیز کنار گذاشته شدند تا سر مجلس و قوه قضائیه هم بی کلاه بماند.

 

حذف کاندیداهای اصلی جناح های مختلف حکومتی نشان از سیاست سکانداران اصلی قدرت، بیت رهبری و متحدش سپاه پاسداران دارد که به این نتیجه رسیده اند که باید قدرت را به طور کامل در دستان خود قبضه کرد و  با تمرکز قدرت در برابر خطر شورش های توده ای وارد عمل شوند. خطر بهره برداری مردم از فضای انتخاباتی یکی از عواملی بود که ائتلاف حاکم را بر آن داشت تا با سیاست «مرگ یک بار، شیون یک بار» مانع ایجاد شرایطی شود که مردم بتوانند از آن فضا برای نواختن سیلی بر صورت رهبر رژیم استفاده کنند. از این روست که تلاش برای ایجاد یخبندان انتخاباتی، چه با رد صلاحیت اصلی ترین کاندیداهای جناح های مختلف و چه با رد صلاحیت تمامی اصلاح طلبان کاندیدای  شوراهای شهر در کلان شهرهای کشور، یکی از اهداف این دوره از انتخابات پیشاپیش مهندسی شده است.  ائتلاف حاکم  وضعیت حاکمیت را بحرانی تر از آن می داند که امکان کوچکترین تغییر و رفرمی در سیاست های تاکنونی خود داشته باشند. حملات سنگین رسانه ها و وابستگان بیت رهبری به هاشمی رفسنجانی که سیاست هائی مقابل سیاست های رهبر رژیم را اعلام می کرد، از همین منظر قابل بررسی است. بحران چنان سراپای حاکمیت اسلامی را گرفته است که به این نتیجه رسیده است که هر گام  حتی کوچک  عقب نشینی در برابر مردم، معضلات بزرگی برای حاکمان  ایجاد خواهد کرد . امنیتی کردن فضای تهران در آستانه ی اعلام صلاحیت یا رد صلاحیت کاندیداها، بیانگر نگرانی عمیق حاکمان از واکنش مردم  در لحظات خاص سیاسی است.  تکیه بر شمشیر آخته در برابر مردم، آن روی سکه سیاست نرمش و سازش در برابر قدرت های امپریالیستی است که با تنگ تر کردن حلقه ی تحریم ها، سنگین ترین فشار های بر اقتصاد و مالیه ایران وارد آورده اند.

 

قبضه تمام قدرت توسط ائتلاف حاکم و مهندسی انتخابات برای بیرون آوردن کاندیدای مورد نظر بیت و سپاه از صندوق ها، هر چند ممکن است با موفقیت همراه شود، اما  حذف همه رقیبان، نمی تواند با واکنش های سیاسی مستقیم و غیرمستقیم نیروهای درگیر همراه نباشد. اکنون که ائتلاف حاکم حذف عملی انتخابات، حتی انتخابات غیردمکراتیک برای تعیین وزن نیروهای درون حاکمیت را، عملأ اعلام کرده است، باید منتظر تاثیرات سیاسی این امر در رابطه میان جناح های حکومتی و باند قدرت بود. حذف عملی انتخابات، برای مردم نیز این هوشیاری را به دنبال خواهد آورد که زمانی که تمامی روزنه های دخالتگری و دادن رای اعتراضی  مسدود شده است باید با متشکل کردن  خود به راه های دخالتگری موثر توده ای روی آورد.  باند قدرت، جنگ خود علیه مردم را به آشکارتری شکلی بیان داشته و حالا نوبت مردم است که خود را برای این جنگ و مقاومت در برابر تعرض حاکمیت آماده سازد.

 

نامه دختر امام خمینی به رهبری در پی ردصلاحیت هاشمی

 در پی اعلام اسامی نامزدهای احراز صلاحیت شده انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان، زهرا مصطفوی فرزند امام خمینی طی نامه‌ای به مقام معظم رهبری درخواست کرد که در تصمیم شورای نگهبان تجدید نظر شود.

به گزارش ایسنا،

۰۱ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۲:۵۶

  متن کامل این نامه بدین شرح است:

 

«بسم الله الرحمن الرحیم

 

حضور محترم مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله العظمی آقای خامنه‌ای مدظله‌العالی

 

با عرض سلام و ارادت کامل؛

 

همان روزی که تأئید امام بر رهبری حضرتعالی را از زبان ایشان شنیدم و همواره آن نظریه را در مواقع لازم بیان کرده‌ام تأئید صلاحیت برادر آقای هاشمی را هم شنیدم زیرا امام بعد از نام جنابعالی نام ایشان را هم ذکر کردند.

خوشبختانه و به حق حضرتعالی مورد رأی خبرگان قرار گرفتید، لذا لزومی نمی‌دیدم تا ذکری در این مورد از ایشان به میان آورم. اما متاسفانه امروز که می‌بینم شورای نگهبان دست به رد صلاحیت ایشان برای ریاست جمهوری زده است، خواهرانه تذکر می‌دهم که این کار هیچ معنایی جز فاصله انداختن بین دو یار امام و بی‌توجهی به شوق و اقبالی که مردم کوچه و خیابان به نظام و انتخابات پیدا کرده است ندارد.

 من مدعی نیستم که آقای هاشمی امروزی همان فرد دیروزی است زیرا این تغییرات در تک تک مردم در گذر زمان رخ داده است «وَمَا أُبَرِّیءُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ» اما جدا شدن تدریجی شما از هم بزرگترین لطمه‌ای است که به انقلاب و نظام وارد می‌شود چنانچه امام همیشه می‌فرمودند: این دو وقتی با هم باشند خوبند. خواهشمند است در این امر مهم دخالت فرمائید و نگذارید که یک حرکت همه تلاشها را خراب کند و نشان دهید که چرا امام می‌فرمود: «ولایت فقیه برای آن است که نگذارد هرکس هر کاری دلش می‌خواهد بکند و ولایت فقیه می‌خواهد جلوی دیکتاتوری را بگیرد».

خواهش می‌کنم فلسفه وجودی ولایت مطلقه فقیه را یکبار دیگر عینیت ببخشید. اطمینان دارم که این درخواست زبان حال بسیاری از دلسوزان نظام است که نگران وضع ایران اسلامی هستند و دلشان برای شنیدن طنین وحدت و همدلی در این کشور می‌تپد.

 

ارادتمند 92/2/31

 زهرا مصطفوی»

 

نامه علی مطهری به مقام معظم رهبری

۰۱ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۵:۲۶

علی مطهری در پی عدم احراز صلاحیت هاشمی رفسنجانی توسط شورای نگهبان، به رهبر معظم انقلاب نامه نوشت.

 

به گزارش اعتدال متن این نامه به این شرح است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

رهبر گرامی، آیت الله خامنه ای دامت بر کاته

 

با اهداء سلام، در خصوص رد صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی برای انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان ، به عرض می رساند این رد صلاحیت که با دو دلیل ناموجه  ناتوانی جسمی و نقش داشتن در فتنه سال 88 انجام شده است آسیب جدی به انتخابات آینده وارد خواهد کرد و حماسه سیاسی مورد نظر جناب عالی را محقق نخواهد ساخت.حدس قوی دارم که اگر امام خمینی هم، به فرض حیات ، با نام مستعار در انتخابات شرکت  می کردند صلاحیت شان رد می شد چون ایشان هم گاهی انتقاداتی داشتند.

 

مستحضر هستید که با ورود جناب آقای هاشمی به صحنه انتخابات چه شور و شوقی در میان مردم  و چه امیدی در دل آنان  به اصلاح امور و پیشرفت سریعتر کشور پیدا شد و با رد صلاحیت ایشان طبعا آن شور وشوق وآن امید از بین رفت.

 

پیشنهاد می کنم با حکم حکومتی در تایید صلاحیت ایشان زمینه تحقق حماسه سیاسی مورد نظرآن رهبر عزیز را فراهم آورید و محذور احتمالی لزوم  اقدام مشابه در باره آقای مشایی موجه به نظر نمی رسد زیرا قیاس این دو با هم قیاس مع الفارق است و رد صلاحیت به دلیل داشتن گرایش های فکری غیر اسلامی  کار درستی است اما رد صلاحیت به دلیل منتقد بودن کار نادرستی است. اولی مشمول حکم حکومتی نمی شود و دومی مشمول می شود. برای جنابعالی آرزوی سلامت و توفیق بیشتر دارم.

                                                  

والسلام 92.3.1

علی مطهری

 

سئوالات سایت الف از شورای نگهبان : مهمترین دلیل برای ردصلاحیت  هاشمی چه بوده است؟ / معیار تایید صلاحیت فردی چون سعید جلیلی چیست؟ / چرا شورای نگهبان خود را پاسخگو نمی داند؟

سوالاتی از محضر شورای محترم نگهبان

سایت الف (متعلق به احمد توگلی، نماینده مجلس : شورای نگهبان فصل الخطاب است. همه باید تمکین کنند. توصیه هائی که حضرت امام و رهبر انقلاب درباره جایگاه شورای نگهبان و پذیرفتن رأی این بزرگان و امینان ملت داشته اند بر کسی پوشیده نیست. جایگاه قانونی شورای نگهبان نیز تصدیق همین توصیه های عالمانه است.

 

اما همه ساز وکارهای مردمسالاری و انتخابات و نقش شورای نگهبان با هدف تاکید بر جمهوریت و نقش مردم در تعیین سرنوشت خودشان است. این مردم هستند که باید از انقلاب دفاع کنند. این مردم هستند که باید زمام امور را بدست گیرند. این مردم هستند که سرنوشت خود را تعیین می کنند. پایایی جمهوری اسلامی به حضور مردم است. همین مهم نیز ایجاب می کند که افکار عمومی را اولی بر هر مصلحت و حقیقت دیگری بدانیم. نمی شود از حق مردم سخن گفت و به حق نیز تصمیمی سیاسی و حکومتی گرفت ولی بی اعتنا به این سرمایه اجتماعی، قائل به عمل به تکلیف شد. شورای نگهبان امینان این مردم هستند. حقوق دانان و مجتهدینی که اگر هم به خطا روند به تکلیف شرعی خود عمل کردند و فارغ از سلیقه ها و رفتارهای حزبی و واکنش های هیجانی سیاسی تصمیم می گیرند. تصمیم شورای نگهبان مشروعیت قانونی دارد هرچند ممکن است برای برخی بدون مشروعیت عقلانی باشد. از همین حیث وظیفه شورای نگهبان صدچندان است. اگر قرار است خیر کسی را بخواهیم ابتدا واجب است که خیر را به او نشان دهیم.

 

واکنش به تصمیم شورای نگهبان را نباید فقط در خیابان و اعتراض و رفتارهای پر تنش دید. بلوغ جامعه سیاسی ایران چنین رفتارهای تند وپر تنشی را بر نمی تابد. واکنش به تصمیم شورای نگهبان می تواند به بدفهمی عمیق اجتماعی تبدیل شود. مردم در کنج خانه باشند اما با ما هم نباشند.

 

توصیه دلسوزانه و مشفقانه به اعضای محترم شورای نگهبان این است که این دوره خرق عادت کنند و به سوالات افکار عمومی پاسخ دهند. سوالاتی از این دست که؛

۱- مهمترین دلیل برای ردصلاحیت آیت الله هاشمی چه بوده است؟ مُرّ قانون یا مصلحت سنجی سیاسی؟ کدخدائی شب گذشته تاکید کرد که شورای نگهبان به قانون عمل می کند و مصالح عالی نظام. ردصلاحیت آیت الله از کدام نوع بوده است قانون یا مصالح عالی؟ این مصالح عالی با کدام قرائت تشخیص داده شده است؟ قرائت به سبک افراطیون که آیت الله را فتنه گر می دانند یا اهل انصاف و اعتدال؟

 

۲- نسبت تشخیص صلاحیت شورای نگهبان با تشخیص یک سال گذشته رهبری انقلاب برای انتخاب وی به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام چیست؟ البته شورای نگهبان مستقل تصمیم می گیرد اما حتماً برای افکار عمومی توضیح قانع کننده ای خواهد داشت که چطور تشخیص رهبری را برای انتصاب آیت الله مکفی برای انتخاب مردم نمی دانستند.

 

۳- معیار تایید صلاحیت فردی چون سعید جلیلی چیست؟ سعید جلیلی از نیروهای متدین و دیپلمات انقلابی کشور است. گرچه سابقه اجرائی وسیاسی نداشته است اما از حیث تدین و ولایتمداری و انقلابی گری زبانزد مردم است. اما شورای نگهبان برای این دوره از انتخابات بیش از هرچیز بر رجل سیاسی و رجل مذهبی تاکید داشته است. چطور می شود افرادی با سابقه طولانی سیاسی و کار اجرائی ردصلاحیت می شوند اما جلیلی تائید می شود؟ آیا معاونت یک وزارت خانه ستادی و دبیری شورای عالی امنیت ملی کار اجرائی محسوب می شود؟ آیا حقیقتاً مردم جلیلی را رجل سیاسی می دانند؟

 

۴- و پرسش آخر اینکه چرا شورای نگهبان خود را پاسخگو نمی داند؟ به رأی شورای نگهبان باید تمکین کرد. این سرنهادن به حکم قانون است. سَلَّمنا. اما بهتر نیست این گردن نهادن قانونی به حجت عقلانی و منطقی مستحکم شود؟ که اگر چنین شوند می توان بر سینه سپر کرده مردم تکیه کرد نه سر به زیری آنها.

 

آیا رهبری در این دوره از انتخابات حکم حکومتی می دهند؟

 

واکنش احمدی‌نژاد به رد صلاحیت مشایی

 

۰۱ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۵

 ریس‌جمهور با اشاره به ردصلاحیت اسفندیار رحیم مشایی از سوی شورای نگهبان با بیان این‌که معتقدم در کشوری که ولایت فقیه وجود دارد، حق مظلوم در این سطح پایمال نمی‌شود و با وجود ایشان، مشکلی پیش نخواهد آمد، گفت:من از طریق ایشان تا لحظه آخر این موضوع را تعقیب می‌کنم.

 

به گزارش ایسنا، محموداحمدی‌نژاد در ابتدای صحبت‌های خود با اشاره به مساله انتخابات گفت: بنده آقای مشایی را معرفی کردم و ایشان را می‌شناسم. ایشان فردی صالح و مفید برای کشور هستند و معتقدم که دارای توانمندی هستند. ایشان مظلوم واقع شدند، ولی معتقدم در کشوری که ولایت فقیه وجود دارد حق مظلوم آن هم در این سطح پایمال نمی‌شود.

 

وی افزود: به نظرم با وجود رهبری مشکلی پیش نخواهد آمد ومن از طریق ایشان تا لحظه آخر این موضوع را پیگیری و تعقبیب می‌کنم و امیدوارم مشکل حل شود و مشکلی نخواهد بود.

 

وی ادامه داد: از دوستان و عزیزانی که علاقه‌مند هستند به بنده و آقای مشایی، از آنها می‌خواهم که صبور باشند، حوصله کنند با وجود رهبری مشکلی پیش نمی‌آید و ان شاءالله این مشکل حل می‌شود.

 

 رئیس جمهور همچنین با اشاره به لغو سفر خود به اتیوپی و اکوادور گفت: زمانبندی این سفرها قابل تنظیم نبود و در این زمان بندی تجدید نظر می کنیم.

 

احمدی‌نژاد همچنین در واکنش به اعلام اسامی 8 نفر از نامزدهای احراز صلاحیت شده برای انتخابات ریاست جمهوری تنها لبخند زد.

 

صادق زيباكلام: آقاي هاشمي ردصلاحیت شده و حکم حکومتی هم در کار نیست

گروه سياسي ـ بهار : صادق زیباکلام در گفت و گویی با سایت عصر ایران خبر رد صلاحیت هاشمی را تاييد كرد. گزیده سخنان زیباکلام به این شرح است:

صادق زيباكلام: آقاي هاشمي ردصلاحیت شده و حکم حکومتی هم در کار نیست

...همه شواهد و قرائن نشان مي‌دهند که آقای هاشمی خیلی محترمانه رد صلاحیت شده اند. یعنی به دلیل سن بالا و تشکیک شورای نگهبان در توانایی ایشان برای برعهده گرفتن فعالانه وظایف ریاست جمهوری، رد صلاحیت شده اند. ولی من فکر مي‌کنم مي‌شد به نحو دیگری هم به آقای هاشمی گفت که شما نباید در انتخابات شرکت کنید. یعنی مي‌شد به آقای هاشمی بگویند شما کاندیدا نشو.

 

...من فکر مي‌کنم دلیل این امر باز می‌گردد به فضایی که پس از ثبت نام آقای هاشمی در جامعه شکل گرفت؛ فضایی که یادآور دوم خرداد ۷۶ بود. من خودم واقعا از این همه جوش و خروش و موج شادمانی و شعفی که در کشور به راه افتاد، غافلگیر شدم. به نظر این موج موجب ناراحتی اصولگرایان شد.

 

...من در یک هفته گذشته خیلی‌ها را دیدم که مي‌گفتند ما بنا نداشتیم در انتخابات شرکت کنیم ولی با آمدن هاشمی دچار تردید شده ایم. خیلی از دانشگاهیان، بازاریان و دیگر اقشار جامعه.

 

...اگر آقای هاشمی ده پانزده سال جوانتر مي‌بود، خیلی بهتر بود. ولی من معتقدم سن آقای هاشمی یک بهانه است و دلیل اصلی، موجی است که در جامعه به راه افتاده و موجب نگرانی اصولگرایان شده است. من فکر مي‌کنم این موج کار دست آقای هاشمی داد و ما به سمت دوم خرداد دیگری داشتیم مي‌رفتیم. چطور مي‌خواستند جلوی این موج را بگیرند؟ این موج یا به دوم خرداد ۷۶ منجر مي‌شد یا به ۲۲ خرداد ۸۸.

 

...من خیلی بعید مي‌دانم که حکم حکومتی به نفع آقای هاشمی صادر شود. اگر قرار بود که ایشان به انتخابات برسند، خود شورای نگهبان ایشان را تایید صلاحیت مي‌کرد.

 

...هاشمی با این رد صلاحیت، دلش غنج مي‌زند و قند در دلش آب مي‌شود! باور کنید هاشمی از رد صلاحتیش قلباً خوشال خواهد شد؛ برای اینکه آقای هاشمی تحت فشار شخصی زیادی قرار گرفته بودند تا سرانجام کاندیدا شدند. الان آقای هاشمی متاسف است که وضع مملکت این گونه است اگر رد صلاحیت شده باشد، شب مي‌تواند راحت بخوابد و به خودش بگوید من هر کاری که از دستم برمی آمد انجام دادم ولی تلاشم به جایی نرسید.

 

...نظام و انقلاب مردمک چشم هاشمی اند. آقای هاشمی مثل کسی است که برای نجات بچه اش هر کاری که مي‌توانسته انجام داده است. حتی کلیه اش را هم فروخته است ولی معالجات متاسفانه جواب نداده است.

 

...خاتمی هم رد صلاحیت مي‌شد. ولی اصولگرایان آن قدر که نگران ریاست جمهوری هاشمی بودند، نگران به قدرت رسیدن خاتمی نبودند. اصولگرایان مي‌دانستند که خاتمی را خیلی راحت مي‌توانند مهار کنند و اجازه هیچ تحرکی به او ندهند. ولی هاشمی با اینکه هشتاد سالش است، توان سیاسی اش بیشتر از خاتمی است. احساس خطری که هاشمی برای اصولگرایان بوجود آورده بود، بسیار بیشتر از احساس خطر ناشی از حضور خاتمی بود.

 

... آقای هاشمی وظیفه و تکلیفی احساس مي‌کرد و کاندیدا شد. برخی از روحانیان و مراجع از هاشمی خواسته بودند که تردید نکند و نامزد ریاست جمهوری شود. آقای هاشمی ته دلش خداوند عزت را شکرگزار است که به وظیفه اش عمل کرده است و وظیفه ای بیش از این بر دوش ندارد.

 

فائزه هاشمی: صبح به پدرم گفتند که حتما باید کنار برود

 

منتشر شده در چهار شنبه, 22می , 2013 | 12:28 ق.ظ

سحام نیوز: وزارت کشور اسامی هشت نفر از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد اما نام آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی در میان تایید صلاحیت شدگان نیست.

فاطمه هاشمی، دختر آیت الله هاشمی رفسنجانی در این خصوص به “جرس” گفته است: ” در حقیقت هیچ دلیلی هم برای رد صلاحیت ایشان اعلام نکرده اند. صبح برای ایشان پیغام آورند که حتما باید از کاندیداتوری انصراف دهند و ایشان هم صراحتا جواب دادند “انصراف نخواهم داد و نمی توانم به مردم خیانت کنم. مردم به من اعتماد کردند و از من درخواست کردند که بیایم و به خاطر آنها آمدم. آنها بسیار از آمدن من خوشحال شدند، حالا چطور از من می خواهید انصراف دهم؟! اصلا بر چه اساسی انصراف دهم؟ من که نمی توانم به مردم دروغ بگویم.”

رد صلاحیت رئیس مجمع تشخیص مصلحت در حالی صورت می گیرد که پس از ورود وی به صحنه انتخابات موج گسترده ای از تخریب ها بر علیه وی آغاز شد. دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز با انتشار بیانیه‌ای با تاکید بر شخصیت شناخته شده هاشمی و توانمندی های زیاد وی در حل بحران ها، نسبت به روند تخریب او هشدار داده بود.

فاطمه هاشمی از انگیزه ورود آیت الله هاشمی به صحنه انتخابات گفته و تصریح می کند: “ورود ایشان به صحنه انتخابات تنها بخاطر “مردم” بود. در حقیقت تقاضاهای زیادی از طرف مردم برای ورود آقای هاشمی به صحنه انتخابات شد و از ایشان خواهش کردند که برای آنها و کشور بیایند. مردم به آقای هاشمی می گفتند که شما می توانید کشور و ما را از این بحرانی که بوجود آمده نجات دهید. ایشان هم می گفتند “شرایط خیلی سختی است و براحتی نمی شود تمام این مشکلات بوجود آمده را حل کرد، اما فقط بخاطر مردم در صحنه حضور پیدا می کنم.”

شورای نگهبان دلیل رد صلاحیت نامزدها را علنی اعلام نمی کند اما سخنگوی شورای نگهبان اخیرا گفته بود که صلاحیت کسی که به دلیل سن بالا نمی تواند بیش از روزی چند ساعت کار کند، تأیید نخواهد شد. این سخنان اشاره به رد صلاحیت آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت بود.

علی‌اکبر ولایتی،‌ سعید جلیلی، غلامعلی حداد عادل، محسن رضایی، حسن روحانی، محمدرضا عارف، محمد غرضی و محمد باقر قالیباف از نامزدهای تایید صلاحیت شده‌ هستند.

دختر آیت الله هاشمی رفسنجانی خاطرنشان می کند: “الان بسیاری از افرادی که مسئولیت بالایی در کشور دارند از سن خیلی بالایی برخوردارند و علاوه بر آن بیمار هم هستند. بنابراین، کاملا مشخص است که سن بهانه است. امام خمینی در سن هفتاد و نه سالگی وارد کشور شدند و یازده سال هم رهبر کشور بودند و کشور انقلابی را به نحو احسنت مدیریت کردند. سن که نمی تواند ملاک باشد. دقیقا پدر چنان دغدغه کشور را داشتند و نگران این اوضاع بودند که در این سن وارد صحنه شدند.”

رد صلاحیت یکی از چهره های اصلی انقلاب اسلامی در حالی صورت گرفت که جمع کثیری از مراجع و فقها و علمای نامدار حمایت خود را از کاندیداتوری وی اعلام کرده بودند. آنها با صدور نامه هایی، آیت الله هاشمی رفسنجانی را کاندیدای مناسب و اصلح در زمان حاضر دانسته که قادر به حل بحران های داخلی و خارجی کشور خواهد بود.

دختر رئیس تشخیص مصلحت نظام در پایان بیان می کند: “ایشان هنوز واکنشی به این مسئله نشان نداده اند، البته بعید می دانم ایشان اعتراضی به این مسئله کنند. در هر حال ما هم خوشحالیم که آقای هاشمی با توجه به این شرایط وظیفه خود را انجام دادند.”

 

هاشمي نه انصراف مي‌دهد نه اعتراض مي‌كند

اعتماد ـ 31 اردیبهشت 92

محمدرضا تابش، نماينده اصلاح‌طلب مجلس، درباره اخبار منتشر شده درباره رد صلاحيت هاشمي‌رفسنجاني گفت: «هاشمي روحيه خوشبينانه‌يي دارد. در ايام جنگ هم همين‌طور بود و زماني كه با بدترين مشكلات مواجه بوديم آقاي هاشمي با اعتماد به نفس، توكل و روحيه بالايي كه داشت همه را تشويق و ترغيب مي‌كرد.» نماينده مردم اردكان با بيان اينكه هاشمي به تاييد صلاحيت خود خوشبين است گفت: «براي ما هم قابل تصور نيست كه هاشمي به عنوان رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام، يكي از موثرترين افراد انقلاب و فرمانده جنگ بخواهد رد صلاحيت شود.»وي در پاسخ به اين سوال كه احتمال انصراف هاشمي پيش از اعلام رسمي از سوي شوراي نگهبان وجود دارد گفت: «دليلي براي انصراف وجود ندارد. هاشمي تا آخرين لحظات صبر مي‌كند حتي اگر پالس منفي هم براي عدم ثبت نام وي مي‌آمد، ثبت نام نمي‌كرد و الان دليلي ندارد كه بخواهد انصراف دهد چرا كه انصراف نشان از تزلزل شخصيتي افراد دارد.» تابش خاطرنشان كرد: «هاشمي مثل برخي‌ها نيست كه در قد و قواره رياست‌جمهوري نبودند و وقتي خبر رد صلاحيت خود را شنيدند انصراف دادند يا به نفع فرد ديگري كناره‌گيري كردند.» وي در پاسخ به اين سوال كه آيا احتمال دارد برخي اطرافيان و نزديكان هاشمي به وي توصيه كنند تا انصراف دهد، گفت: «آقاي هاشمي در اين امور خيلي توصيه‌پذير نيست و تصميم نهايي را خودش مي‌گيرد.» نماينده مردم اردكان توضيح داد: «تا جايي كه من خبر دارم هاشمي تا الان تصميمي بر انصراف ندارد و همانطور كه آقاي مطهري گفت: در اعتراض هم تصميمي ندارد.»

تاريخ انتشار: ۰۱ خرداد ۱۳۹۲ - ۰۱:۵۲

هاني‌زاده:

علت رد صلاحيت هاشمي و مشایی

شوراي نگهبان قانون اساسي، صلاحيت "اسفنديار رحيم مشايي" رئيس دبيرخانه جنبش عدم تعهد و "اکبر هاشمي رفسنجاني" رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام را احراز نکرده است و ليست نهايي ارسال‌شده به وزارت کشور، فاقد اسامي اين دو نفر است.

حسن هاني‌زاده، کارشناس مسائل سياسي و بين‌المللي گفت: شوراي نگهبان قانون اساسي، صلاحيت "اسفنديار رحيم مشايي" رئيس دبيرخانه جنبش عدم تعهد و "اکبر هاشمي رفسنجاني" رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام را احراز نکرده است و ليست نهايي ارسال‌شده به وزارت کشور، فاقد اسامي اين دو نفر است.

به گزارش 598 به نقل از مشرق، هاني‌زاده در گفت‌وگو با پايگاه خبري شبکه الجزيره قطر تصريح کرد: علت عدم احراز صلاحيت هاشمي رفسنجاني، کهنسالي و ضعف و ناتواني جسمي وي براي مديريت کشور بوده است.

وي افزود: رد صلاحيت مشايي نيز به اين دليل بوده است که وي شخصي جنجال‌آفرين است که همواره اظهاراتي را مطرح مي‌کند که با مباني انقلاب اسلامي تناسب ندارد و اظهارات وي مبني بر دوستي با رژيم صهيونيستي نيز خط قرمز انقلاب است.

هاني‌زاده که الجزيره از وي به عنوان کارشناس نزديک به دواير منسوب به رهبر انقلاب نام برده است، همچنين با بيان اينکه اصولگرايان بر روي "سعيد جليلي" به عنوان نامزد نهايي اصولگرايان ائتلاف کرده‌اند، گفت: وي مذاکرات سنگيني با غرب داشت و از درايت کاملي براي تعامل با آنان برخوردار است و اگر رئيس‌جمهور شود مي‌تواند موضوع هسته‌اي را از راهکارهاي مسالمت‌آميز حل کرده و تحريم‌ها عليه کشور را بردارد.

وي تأکيد کرد: اصولگرايان پس از اعلام ليست نهايي نامزدهاي تأييد صلاحيت‌شده از سوي شوراي نگهبان، بيانيه مشترکي در حمايت از جليلي به عنوان نامزد نهايي اصولگرايان منتشر خواهند کرد.

اين کارشناس مسائل سياسي و بين‌المللي همچنين به وضعيت اصلاح‌طلبان در انتخابات اشاره و تصريح کرد: رقيب اصلاح‌طلب جليلي، محمدرضا عارف است که معاون‌اول رئيس‌جمهور در دوره اصلاحات بوده و از بيشترين بخت براي حمايت اصلاح‌طلبان برخوردار است.

وي همچنين به اهميت رسانه‌ها در انتخابات رياست جمهوري اشاره کرد و افزود: رسانه‌ها در ايران، نقش زيادي در خروج يک شخص معين به عنوان رئيس‌جمهور آينده ايفا مي‌کنند.

 

۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۲۲:۲۵

مشایی: رد صلاحیت خود را ظلم می دانم و آن را از طریق رهبری پیگیری می کنم

مشایی گفت: من رد صلاحیت خود را ظلم می دانم و حل آن را از طریق مقام معظم رهبری پیگیر خواهم بود.

به گزارش 598، اسفندیار رحیم مشایی رییس دبیرخانه جنبش عدم تعهد و کاندیدای رد صلاحیت شده یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهور در گفت و گو با خبرنگار حوزه دولت خبرگزاری فارس در پاسخ به این سئوال که واکنش ما در قبال رد صلاحیت شما در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری چیست، گفت: من پیش از این درباره این مسئله صحبت کرده ام. من رد صلاحیت خود را ظلم می دان و حل آن را از طریق مقام معظم رهبری پیگیر خواهم بود.

وی افزود: انشالله از این طریق این مشکل حل خواهد شد.

این کاندیدای رد صلاحیت شده یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت: البته من خودم هنوز خبر رد صلاحیت خود را نشنیده ام، اما برخی از دوستان به من اطلاع داده اند که تلویزیون اسم من جزو کاندیداهای تایید صلاحیت شده ذکر نکرده است.

مشایی درباره این که چگونه با رهبری در این باره رابزنی حواهید کرد، اظهار داشت: در حال فکر کردن به این مساله هستم و بزودی در این باره تصمیم گیری خواهم کرد.

 

تاريخ انتشار: ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۲۲:۲۷

مشاورهاشمی:آقای‌هاشمی در چارچوب مصلحت نظام عمل می‌کند/توصیه‌‌ای به حامیان

محمدرضا صادق مشاور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت که آیت‌الله هاشمی همواره در خدمت نظام و همراه رهبری بوده و خواهد بود و در چارچوب مصلحت نظام حرکت می‌کند.

به گزارش 598، محمدرضا صادق در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، در خصوص واکنش آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به عدم احراز صلاحیتش برای ریاست جمهوری، اظهار داشت: آقای هاشمی همواره در خدمت نظام و انقلاب و همراه امام و رهبری بوده و خواهد بود.

وی افزود: ایشان همواره به عنوان امین امام و رهبری در مسئولیت‌های مهم خدمت کرده و اکنون نیز در مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور دارد و لذا در چارچوب مصلحت نظام عمل می‌کند.

مشاور رئیس مجمع تشخیص نظام گفت: آیت‌اله هاشمی رفسنجانی یک مجتهد مبارز و انقلابی و از پیشتازان عرصه خدمت هستند و همواره در تمام صحنه‌ها به تکلیف عمل کرده است.

صادق افزود: قطعا آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نظرشان را در خصوص نظر شورای نگهبان اعلام می‌کنند اما سابقه ایشان نشان داده که در چارچوب قانون و مصالح ملی حرکت می‌کنند.

وی بر همین اساس گفت: جوّی که از سوی برخی بوجود آمده که ادعا کردند آقای هاشمی فراتر از قانون حرکت می‌کند،‌ جوّی تخریبی است که علیه ایشان بوجود آمده.

مشاور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پایان با اشاره به سخن حضرت امام(ره)‌ که فرمودند هاشمی زنده است تا نهضت زنده است به کسانی که خود را حامی ایشان می‌خوانند توسعه کرد در مسیر قانون و مسیری که آقای هاشمی حرکت می‌کند، حرکت کنند.

 

  

بیانیه ستاد انتخاباتی مشایی در واکنش به رد صلاحیتش

 

ستاد انتخاباتی اسفندیار رحیم‌مشایی به ریاست‌بهمن شریف زاده بیانیه‌ای را در خصوص عدم احراز مشایی صادر کرد که متن آن به شرح زیر است:

 

« بسم الله الرحمن الرحیم

 

إِن اللهَ یَأ'مُرُکُم أَن تُؤدوا الأَمَانَاتِ إِلَی أَهلِهَا وَإِذَا حَکَمتُم بَینَ الناسِ أَن تَحکُمُوا بِالعَدلِ

 

همانا خدا به شما امر می‌کند که امانت‌ها را به صاحبان آن‌ها رد کنید و هنگامی که میان مردم حکم می‌کنید به عدالت حکم کنید.

 

سوره نسا" آیه ٥٨

 

در انتخابات، همه‌ سلیقه‌ها و جریان‌های معتقد به جمهوری اسلامی باید شرکت کنند؛ این، هم حق همه است، هم وظیفه‌ همه است. انتخابات مال یک سلیقه‌ خاص، مال یک جریان فکری و سیاسیِ خاص نیست. همه‌ کسانی که به نظام جمهوری اسلامی و به استقلال کشور معتقدند، به آینده‌ کشور اهمیت می‌دهند، دل‌شان برای منافع ملی می‌سوزد، باید در انتخابات شرکت کنند. رو گرداندن از انتخابات، مناسب کسانی است که با نظام اسلامی مخالفند.

 

بخشی از بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در اول فروردین 92

 

پس از اعلام نتیجه بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری مشخص شد که شورای محترم نگهبان صلاحیت جناب آقای مهندس مشایی برای حضور در رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری خرداد 92 را احراز نکرده است. در این رابطه نکات زیر را باستحضار مردم شریف ایران و فعالین ستادهای مردمی حامیان مهندس اسفندیار رحیم مشایی می رساند:

1- درپی عدم احراز صلاحیت مهندس رحیم مشایی از سوی شورای محترم نگهبان، دفتر هماهنگی ستادهای مردمی حامیان مهندس اسفندیار رحیم مشایی با استفاده از حداکثر ظرفیت های قانونی موجود کشور ، موضوع تجدیدنظر و رفع ابهامات احتمالی در تصمیم شورای محترم نگهبان را پیگیری خواهد کرد.

2- از آن‌جا که رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) پیش از این خطاب به اعضاء محترم شورای نگهبان فرموده بودند:مؤکداً توصیه می‌کنم که مراقب باشید حق کسی ضایع نشود؛ چون رد صلاحیت چیز کوچکی نیست؛ یعنی این که ما کسی را رد صلاحیت کنیم و احیاناً صلاحیت داشته باشد. «جرح»، مسأله خیلی مهمی است. این طور نیست که بگوییم ما این طور فهمیدیم؛ نه، باید جوانبش کاملاً دیده و رعایت شود. در بعضی از موارد و مصادیقی - بنا نداریم وارد جزئیات شویم - که به بنده دو سه روز قبل ارائه شد و دیدم، این معنا و آنچه انسان انتظار دارد، وجود نداشت. باید سعی کنید آن‌چه انجام می‌گیرد، متقن باشد. من همواره به دوستان عزیز و محترم شورای نگهبان گفته ام که انسان باید جای پا را مستحکم انتخاب کند و بر روی آن بایستد؛ زیر پا نبایستی سست باشد و هیچ شبهه تخلف و تخطی از قانون یا کوتاهی در امر تطبیق با قانون نباید به وجود آید.

لذا در همین رابطه از محضر شریف رهبر فرزانه انقلاب اسلامی برای ممانعت از تضییع حقوق اساسی ملت و تبلور حماسه سیاسی استمداد می‌طلبیم و بر این باوریم که در سایه سار حاکمیت ولی فقیه عادل یا ظلمی روا نخواهد شد یا اگر خطایی هم صورت پذیرد حتما به طریق مقتضی جبران خواهد گردید.

3- از ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران،جناب آقای دکتر احمدی نژاد نیز در همین رابطه تقاضا داریم با استفاده از جایگاه قانونی خود به عنوان مجری قانون اساسی، نسبت به رفع تضییقات احتمالی اقدام فرمایند.

 

4- ایمان داریم که انقلاب اسلامی شکوهمند ملت ایران که بر پایه توجهات ویژه حضرت ولی عصر(عج) ، برکت خون صدها هزار شهید گلگون کفن و پایمردی خمینی کبیر (ره) بنا گردید ، همچنان توفنده و پرنشاط تر از گذشته به پیش رفته و پرچمداری سترگ چون حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) آن را هدایت و راهبری خواهد کرد، فلذا شرایط فعلی در نظام امت و امامت را بن بست نمی‌دانیم و معتقدیم به حول و قوه الهی انتخاباتی پرشور در 24 خرداد 92 تبلور خواهد یافت. بر همین اساس از همه ستادهای خودجوش مردمی و حامیان مهندس اسفندیار رحیم مشایی دعوت می نماییم با حفظ آرامش و اتکا به مولفه های صبر و امید و توسل به روشهای قانونی ، فعالیتها و اقدامات خود را سازماندهی نموده تا زمینه سوء استفاده بدخواهان و دشمنان انقلاب اسلامی مردم ایران فراهم نگردد.

دفتر هماهنگی ستادهای مردمی حامیان مهندس اسفندیار رحیم مشایی

مشرق

 

سخنگوی شورای نگهبان : قانونی برای تجدید نظر نداریم

 

سخنگوی شورای نگهبان از ارسال اسامی نامزدهای تایید صلاحیت شده توسط شورای نگهبان به وزرات کشور خبر داد و گفت: انتخابات ریاست جمهوری یک مرحله ای است و مانند انتخابات مجلس شورای اسلامی برای اعتراض به رای شورای نگهبان هیچ قانونی پیش بینی نشده است.

عباسعلی کدخدایی در گفتگو با مهر، با اعلام این خبر که دقایقی پیش اسامی نهائی کاندیداهای ریاست جمهوری به وزارت کشور ارسال شده است، گفت: طبق قانون شورای نگهبان اسامی نامزدهایی که توسط شورای نگهبان صلاحیت انان احراز شده است به وزارت کشور اعلام شد.

وی در پاسخ به این سوال که کاندیداهایی که رد صلاحیت شده اند، آیا می توانند به عدم احراز صلاحیت خود شکایت کنند؟ تصریح کرد: در قانون انتخابات ریاست جمهوری مانند انتخابات مجلس شورای اسلامی برای اعتراض به رای شورای نگهبان هیچ قانونی پیش بینی نشده است.

سخنگوی شورای نگهبان، افزود: برای انتخابات مجلس مراحل مختلفی پیش بینی شده است اما انتخابات ریاست جمهوری یک مرحله ای است و بحث دیگری برای تجدید نظر در رای شورای نگهبان مقرر نشده است.

 

چهارشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۲ , 22 May 2013

عضو جبهه حماسه سازان انقلاب اسلامی:

حیف است رئیس‌جمهور باخاطره‌ای ناخوشایندکارش را تمام کند/اوبایدبین قانون ومشائی، قانون راترجیح دهد

عضو جبهه حماسه سازان انقلاب اسلامی با بیان اینکه احمدی نژاد باید پایبندی خودش را به قانون، نظام اسلامی و ولایت فقیه بیش از گذشته به اثبات برساند، گفت: حیف است رئیس جمهور کشور بعد از هشت سال با خاطره ای ناخوشایند و کدورت کارش را به پایان برساند.

حیف است رئیس‌جمهور باخاطره‌ای ناخوشایندکارش را تمام کند/اوبایدبین قانون ومشائی، قانون راترجیح دهد

به گزارش جهان، محمد دهقان عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر، اظهار داشت: با توجه به پایان دولت احمدی‌نژاد انتظار می رود در این دو سه ماه پایانی عمر دولت آقای احمدی نژاد به نحوی رفتار کند که کدورت هایی که بین وی و سایر مسئولان بوجود آمده است، برطرف شود.

عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی افزود: از احمدی نژاد به عنوان کسی که هشت سال برای این کشور زحمات زیادی کشیده است، انتظار می رود که پایان کار آبرومندانه ای داشته باشد.

نماینده مردم طرقبه و چناران در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: احمدی نژاد باید شائبه هایی که در خصوص حمایت وی از جریان انحرافی و برخی از متهمان فساد اقتصادی بوجود آمده است، برطرف کند و پایبندی خودش را به قانون نظام اسلامی و ولایت فقیه بیش از گذشته به اثبات رساند.

عضو جبهه حماسه سازان ادامه داد: حیف است رئیس جمهور کشور بعد از هشت سال با خاطره ای ناخوشایند و کدورت کارش را به پایان برساند.

وی در ادامه بیان کرد: اگر آقای احمدی نژاد برخی رفتارهایی که در این چند ماه گذشته داشته را تغییر دهد، همچنان بعنوان یک رئیس جمهور تحول گرا در خاطره ها باقی خواهد ماند.

عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه هرچند رئیس جمهور نباید خودش را مصروف اشخاصی چون مشائی می کرد، یادآور شد: اکنون با رد صلاحیت مشائی دیگر جایی برای ادامه حمایت از وی باقی نمانده است.

نماینده مردم ترقبه و چناران در مجلس شورای اسلامی در پایان تاکید کرد: طبیعی است که مردم انتظار دارند احمدی نژاد بین قانون و مشائی، قانون را ترجیح دهد.

 

۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۲:۲۵

پایان دراماتیک حضور مستقل جبهه پایداری در انتخابات

میوه تلخ انتخابات در کام پایداری

بر اساس شنیده ها، کناره گیری لنکرانی از رقابت های انتخاباتی بدون هماهنگی با شورای مرکزی و اعضای جبهه پایداری و صرفا با یک تصمیم شخصی انجام شده است.

"گروه سیاسی صراط" - ماجرای تلاش های جبهه پایداری انقلاب اسلامی برای حضور مستقل در انتخابات ریاست جمهوری، سرانجام با کنار کشیدن کامران باقری لنکرانی، کاندیدای منتخب این جبهه به نفع سعید جلیلی با پایانی دراماتیک همراه شد.

در شرایطی که بعد از ثبت نام سعید جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری، تردید اعضای جبهه پایداری برای انتخاب میان او و لنکرانی با مصاحبه های قاطع تنی چند از این اعضا، به ظاهر پایان یافته بود، دیدار ناگهانی لنکرانی و جلیلی و در پی آن انصراف کاندیدای جبهه پایداری، بیش از هر ناظر سیاسی دیگری، خود اعضای جبهه پایداری را در بهت و حیرت فرو برد.

در این میان اما مواردی و ابهاماتی در خصوص این انصراف همچنان لاینحل باقی مانده است.

 

همه پشت سر لنکرانی؟

در شرایطی که برخی از اعضای جبهه پایداری تلاش کرده بودند تا به هر ترتیبی شده با اعلام حمایت های خود از لنکرانی تصمیم جبهه پایداری را برگشت ناپذیر توصیف کنند، برخی صداهای ناهمسو با این جریان نیز گاه و بی گاه از درون این تشکل به گوش می رسید.

این موضوع تا جایی بود که حتی شایعه عدم توافق همه اعضا با کاندیداتوری لنکرانی و تمایل برخی از آنها به کاندیداتوری جلیلی نیز شنیده می شد. با این حال اعضای جبهه پایداری تلاش کردند تا در روزهای اخیر حرفی از این موضوع به زبان نرانند.

 

شان آیت الله مصباح

تصمیم به انتخاب باقری لنکرانی در جبهه پایداری با تایید همه جانبه آیت الله مصباح همراه شده بود تا جایی که لنکرانی را فردی دانسته بود که او را از 7 سال پیش در نظر گرفته بود. از طرفی "شهادت" علامه مصباح بر اینکه برای پست ریاست جمهوری زیر این آسمان و روی این زمین فردی اصلح از باقری لنکرانی وجود ندارد، در واقع تردیدی برای جبهه پایداری برای پافشاری روی تصمیم خود باقی نمی گذاشت.

حتی دیدار باقری لنکرانی با آیت الله مصباح که بعد از پایان مهلت ثبت نام ها و مشخص شدن ورود جلیلی به صحنه انتخابات انجام گرفت نیز با تایید مجدد اصلح بودن لنکرانی همراه بود. با این وجود معلوم نیست چرا بعد از اعلام موضع صریح آیت الله مصباح، ناگهان "کاندیدای اصلح" از زیر بار این مسئولیت شانه خالی می کند؟ آیا این کناره گیری به نوعی خدشه دار کردن شان آیت الله مصباح نبود؟

 

پشت پرده

از سوی دیگر شایعات و اخبار غیررسمی منتشرشده در خصوص نتیجه احراز صلاحیت کاندیداها در شورای نگهبان، رد صلاحیت لنکرانی را محتمل می شمرد. البته اعضای جبهه پایداری ترجیح دادند تا پیش از اعلام رسمی، در این خصوص اعلام نظر نکنند. اما به نظر می رسد انتشار این شایعات در تصمیم به کناره گیری لنکرانی بی تاثیر نبوده باشد.

به این ترتیب لنکرانی که در جلوی صف ثبت نام کنندگان به عنوان یکی از اولین نفرات در ستاد انتخابات وزارت کشور حاضر شده بود، در آخرین ساعات پیش از اعلام نتایج احراز صلاحیت ها، ترجیح داد تا به سوار بر قطار انصراف فله ای شود.

از طرفی بیانیه او در حمایت از جلیلی، هم دست آویز مناسبی برای انصراف او شد و هم راه را برای حمایت جبهه پایداری از جلیلی، که پیش از این نیز در میان کانمدیداهای احتمالی این جبهه قرار داشت، باز گذاشت.

 

ابهام در انسجام جبهه پایداری

چند روز قبل، بیانیه جبهه پایداری استان اصفهان در حمایت از سعید جلیلی به جای باقری لنکرانی که در تقابل با اعلام موضع شورای مرکزی این جبهه صادر شده بود، عملا انسجام این تشکل سیاسی در کشور را در هاله ای ابهام قرار داده بود. حال در شرایطی که همه به انتظار شنیدن نتیجه احراز صلاحیت ها بودند، شایعه دیگری شنیده می شود که این عدم انسجام را تا خود شورای مرکزی این جبهه گسترش داده است.

بر اساس شنیده ها، کناره گیری لنکرانی از رقابت های انتخاباتی بدون هماهنگی با شورای مرکزی و اعضای جبهه پایداری و صرفا با یک تصمیم شخصی انجام شده است.

همه این موارد طعم "میوه انتخابات"ٰ را به کام اعضای جبهه پایداری تلخ کرده و در نهایت پایانی دراماتیک برای ماجرای حضور این جبهه در انتخابات ریاست جمهوری رقم زده است به طوری که حتی حمایت احتمالی این جبهه از سعید جلیلی در روزهای آتی نیز نمی تواند از بار این درام بکاهد.

 

 

تحليل صحنه انتخابات  رياست جمهوري 92

نقاط ضعف و قوت سعيد جليلي

دکتر امير محبيان

سرمقاله رسالت ـ اول خرداد 92

سعيد جليلي، دبير شوراي‌عالي امنيت ملي و کانديداي رياست جمهوري در اين دوره از انتخابات با طي مقدمات سياسي نه چندان زيادي در جايگاه کسب رأي مردم براي انتخابات رياست جمهوري قرار گرفته است.

تحليل موقعيت شخصي و جايگاه سعيد جليلي از اهميت بسيار زيادي برخوردار است، زيرا شرايط او را در موقعيتي قرار داده است که احتمال دارد به نقطه عطف تلاش هاي همه جريانات اصولگرا تبديل شود.

نکاتي که پيرامون سعيد جليلي قابل ذکر است:

1. ظاهراً علاقه يا تلاشي خاص از سوي او براي کانديداتوري مشاهده

نمي شد و برخلاف بعضي از کانديداها که مي کوشيدند خود را به يگانه هدف اصولگرايان مبدل کنند او براي کسب اين هدف، حرکتي خاص را انجام نداد و حتي اخباري دال بر عدم علاقه به کانديداتوري از سوي او شنيده مي شد. هرچند نگاهي به سايت حاميانش نشان دهنده آمادگي کامل آنها براي شروع مسابقه دارد.

توضيح:کانديداتوري سعيد جليلي در مجلس ششم دال بر تمايلات وي براي خروج از لاک درون گرايي و نيز ميل به ظهور در عرصه سياسي است.

2. سابقه اجرايي او منحصر به حرکت در مسير ادارات وزارت خارجه و نهايتاً دبيري شورايعالي امنيت ملي است. سابقه سياسي خاصي از وي گزارش نشده است.

3. نوع رفتار و منش سياسي او بويژه با عنايت به گرايش هاي افراد نزديک به او، مبتني بر عدالت گرايي، آرمان گرايي و نيزساده زيستي مشاهده شده است، برخلاف بعضي از باورمندان به اين منش که معمولاً روحيه مهاجم به خود مي گيرند، رفتار آرام و توأم با حيا از وي مشاهده مي شود.

نقاط ضعف:

1. سابقه اجرايي کم: اين نقطه ضعفي است که بر آن انگشت خواهند نهاد و ممکن است درآينده نيز او را با دشواري هايي در عمل مواجه کند.

2. ديپلمات مآبي: گذراندن حدود بيست سال از تجربه سياسي و اداري در وزارت خارجه يا محيط هاي مشابه به رفتار فرد شکل داده و او را در سخن ملاحظه کار و البته سنجيده گو و در رفتار کند و محافظه کار

مي گرداند. اين خصلت ممکن است در مديريت اجرايي که بايد تصميمات به لحظه و قاطع باشد، دشواري هايي براي او ايجاد کند و عملاً مديريت او را فاقد قاطعيت لازم گرداند.

3. روابط عمومي غيرفعال: شخصيت کمرو و تا حدودي خجالتي که از سعيد جليلي به نمايش درآمده است، تا حدودي حکايت از خصلت غيرفعال او در مواجهه با افکار عمومي و محيط دارد. اين خصوصيت کاملاً در ضديت با خصلت هاي سياستمداران عرفي است. افراد خجالتي و

کمرو معمولاً در دو وضعيت قرار مي گيرند يا در حالت گارد دائمي و فاصله گيري با ديگران قرار گرفته  و يا در روابط به دليل عدم ابراز صريح نظرات و تلاش براي عدم مواجهه با ديگران، به نوعي تحت مديريت افراد جنجالي يا محيط قرار مي گيرند . از لحاظ رواني در سعيد جليلي خصلت مهاجم گري براي هدايت ديگران ديده نشده و فاقد خصلت «رهبري محيط» ارزيابي مي شود.

4. عدالت گرايي غيراجرايي: از مجموعه شعارهاي عدالت گرايانه سعيد جليلي (که البته از منظر نگارنده بسيار ارزشمند مي باشد)  نوعي کلي گويي و تفلسف مشاهده مي شود که متأسفانه خصلت  بسياري از عدالت گرايان است. آنها از عدالت به مثابه يک آرمان سخن مي گويند ولي راهکاري اجرايي عرضه نمي دارند. خاصه آنكه عدالت در مهم ترين و عيني ترين جلوه خود رويکردي اقتصادي دارد که در حوزه تخصص و آگاهي سعيد جليلي نيست.

5. شناخت اندک جامعه از او: جامعه شناخت زيادي از سعيد جليلي ندارد.

نقاط قوت:

1. جوان بودن: سعيد جليلي هنوز به پنجاه سال نرسيده است و از منظر سياسي و در عرف حکومتداري جوان تلقي مي شود.

2. فقدان گذشته منفي: در محيطي که هر سابقه اي در گذشته به مثابه ابزاري براي تخريب و تهاجم به کانديدا تلقي مي شود، فقدان سابقه جدي و اجرايي جليلي براي او نقطه قوتي در نظر گرفته مي شود و از امکان تخريب او مي کاهد.

3. تصوير مثبت: از سيعد جليلي، علاوه بر اينکه تصويري منفي وجود ندارد، در ميان نيروهاي انقلابي به دلايلي چون سوابق جبهه و جانبازي و منش آرام و مودبانه و رويکرد ولايي او تصويري مثبت وجود دارد.

***

در مجموع هرچند به نظر مي رسد که شرايط سعيد جليلي با سوابق و خصلت هاي مورد نياز رياست جمهوري بر حسب شناخت عرفي فاصله زيادي دارد ولي بعيد نيست که شرايط و گردش روزگار فضا را

به گونه اي رقم زند، که سعيد جليلي نيز برخلاف محاسبات اوليه وحتي استنکاف خود ؛ در جايگاه سکانداري مديريت اجرايي کشور قرار گيرد.

 

 

 

18 دلیل برای انصراف یا رد صلاحیت هاشمی

چرا آقای هاشمی نباید می آمد؟

جناب آقای هاشمی! واقعیت توانمندی های جسمی و روحی و نسبت آن با سن افراد قابل انکار نیست. با فرض جلب آرائ مردم، اداره امور و اجرا علی القاعده به دست امینان و اطرافیان شما انجام می پذیرد کسانیکه از همین اکنون خود را همه کاره شما می دانند

سرویس سیاسی تعامل- مدتی است که فضای سیاسی کشور متأثر از برگزاری انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری، زمینه طرح دیدگاه ها و تضارب آراء و اندیشه ها را در حوزه های گوناگون فراهم تر نموده است و طرح نقطه نظرات در فضائی منطقی و سالم و بر اساس برادری دینی و با صمیمیت، دستیابی به نقطه مطلوب و درک صحیح پیدا کردن از دیدگاه حق و تکلیف الهی را برای همگان مهیا می سازد.

 

از این رو و بر اساس وظیفه سنگین و حساسی که در این مقطع از انقلاب اسلامی بر عهده همه ما می باشد، برخی از ابهامات و سؤالاتی که در مورد ورود تقریباً غیر قابل انتظار جناب حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی به صحنه رقابت های انتخاباتی وجود دارد را مطرح می کنیم. به این امید که در بازنگری در تصمیم این بزرگوار مؤثر افتد و حداقل به وظیفه شرعی خود در زمینه آثار و تبعات این حضور عمل نموده باشیم و حجت را برای ایشان و همچنین برای دوستان و طرفداران وی تمام کنیم. باشد تا در محضر پروردگار عالم و امام و شهیدان و ملت انقلابی خود با عمل به وظیفه، سربلند گردیم.

 

طبیعی است که حضور ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام در انتخابات و نام نویسی ایشان آثار و تبعات مثبت و منفی خود را دارد.

 

از انصاف به دور است که این حضور را در تشویق گروه هائی از جامعه و زمینه سازی برای خلق حماسه سیاسی با شکوه و حضور حداکثری هم برای سلیقه های گوناگون و هم برای مردم کشورمان نادیده بگیریم و از جلب توجه افکار عمومی داخلی و خارجی و حساسیت نسبت به نامزدی ایشان غفلت ورزیم.

 

همچنان که استمرار احساس مسئولیت در ایشان نسبت به سرنوشت نظام و کشور بخصوص در رابطه با چگونگی مدیریت و اداره امور اقتصادی و سیاسی را به عنوان یک ارزش برای پیشکسوتان مبارزه در انقلاب نباید فراموش نمائیم.در کنار این محاسن البته سؤالات و ابهامات فراوانی نیز وجود دارد که نیاز به بررسی و واکاوی و تأمل دارد.

 

در این مجال تنها به بخشی از آنها می پردازیم و بر اساس آموزه اساسی قرآنی مبنی بر تواصی به حق، توجه جدّی شخص حجت الاسلام و المسلمین آقای علی اکبر هاشمی رفسنجانی و اقدام شجاعانه مقتضی و البته مورد انتظار از ایشان را به موارد زیر دور از انتظار نمی دانیم.

 

1-    ورود به انتخابات دلیل می خواهد برای نیامدن یک دلیل نیز کافی است ولیکن برای ورود به آن همه ابعاد مسئله بایستی مورد توجه قرارگیرد و دلایل فراوان و متقن و مستدل و قابل فهم برای همگان اعم از نخبگان و توده مردم نیاز است تا آن را توجیه کند. اینکه عده ای با انگیزه های گوناگون و گاه انحرافی مشتبه از انسان تقاضای ورود نمایند و اجابت شود به تنهائی کافی نیست. براستی دلایل این حضور در این شرایط چیست؟ کجا تبیین شده و ابهامات آن برطرف گردیده است؟ انگیزه یا انگیزه های این حضور چیست؟

 

2- بر اساس کدام منطق در انقلاب عظیم اسلامی که اکنون در شرف جهانی شدن است، فرصت های 4 یا 8 ساله برای خدمت بایستی در اختیار یک گروه با یک طرز تفکر قرار گیرد و سپس این فرصت مانند یک گوی بازی دوباره به همان گروه برگردد؟

 

آیا شائبه وجود اراده ای مبنی بر در انحصار گرفتن سرچشمه قدرت و ثروت و انحصار اختیارات در این مورد مطرح نیست. آیا تبانی برخی گروه ها را در به دست گرفتن همیشگی قدرت و راضی نشدن به ترک آن را القاء نمی کند؟ آیا بازگشت به فضاهای مذموم قبل از انقلاب نخواهد بود؟ و آیا چنین ابهامی زیبنده انقلاب و انقلابیون است؟ اساساً ما یک سیاستمدار هستیم یا یک انقلابی؟ به عنوان یک فرد انقلابی تکلیف ما چیست؟

 

3- در بهترین صورت یعنی تکرار دوره سازندگی (علیرغم تحولات عظیم و پیشرفت های فراوان رخ داده پس از آن) آیا این اتفاق برای نظام روبه جلو ارتجاع و پس رفت نیست؟ آیا نباید مسیر کلی نظام رو به پیشرفت باشد و آیا این تحول به سمت جلو خواهد بود؟

 

4-  طرح نو، حرف نو، برنامه جدید و وجه متمایز کننده برای 4 سال آینده نسبت به دوره سازندگی چیست؟ چه بحث و راهکار تازه ای وجود دارد که قبلاً مطرح نشده است؟

 

5- چه کاری بر زمین مانده است که از عهده حضرتعالی برمی آید و اکنون در اختیار و تمکن شما نیست. اگر ریل گذاری و سیاستگذاری و تعیین جهت گیری های یک نظام است که مسئولیت اصلی تصمیم سازی در این زمینه در نظام با شماست و همه سازوکارهای آن نیز به بهترین وجه فراهم آمده است و اگر پیگیری و اجرا و به کار بردن سیاست هاست که مردانی پرکار و پرتلاش، فعال و پرنشاط و مجریانی خستگی ناپذیر و جوان و کارآمد لازم دارد؟ و بزرگان نظام و انقلاب باید نقش پدران تجربه دیده و آزموده و خبیر و البته دلسوز و مهربان را در هدایت و بکارگیری دیگران و مشارکت دادن آنان ایفا نمایند. آیا ایفای چنین نقشی با ورود به عرصه رقابت های انتخاباتی امکان پذیر است؟

 

6- اصولاً آیا ورود بزرگان ما به اینگونه رقابت ها و کارهای جوانانه  در شأن و درخور آنهاست؟ به عنوان مثال اگر یکی از مراجع تقلید و یا علمای بزرگ احساس مسئولیت در اصلاح امور و اداره کشور نماید آیا شایسته است به رقابت با غیر همگنان خود برخیزد و به میدان بیاید؟ آیا چنین رقابتی منصفانه و عادلانه است؟

 

آیا صرف اینکه قانون راه را باز گذاشته است و هرکسی می تواند خود را در معرض آراء مردم قرار دهد کفایت می کند؟ آیا نباید هیچ ملاحظه ی دیگری را در نظر گرفت؟

 

7- آیا اصرار پیشکسوتان انقلاب بر حضور در مراکز اصلی قدرت و ثروت انگیزه مقدس انقلابیون و مبارزان را زیر سؤال نمی برد؟ آیا آبروی چهره هائی همچون حضرتعالی که مدال های افتخاری همچون "هیچ کس برای من هاشمی نمی شود" را بر سینه دارید،متعلق به شخص او یا حداکثر خانواده و یا یک گروه و دارودسته سیاسی است و برای حفظ آن هیچ مسئولیتی متوجه ما و شما نیست؟

 

8-  آیا این حضور گواه و دلیلی بر شکست و ناکامی خود شما در تربیت و آماده سازی افرادی درخور و شایسته برای انگونه مناصب نیست و آیا این مسئله شاهدی بر عدم توان در این فرصت باقیمانده نیز برای شما نخواهد بود؟ مسئول اصلی این خلاء متوجه چه کسی است؟

 

9- آیا انقلاب بالنده اسلامی بعد از سه نسل هنوز در نسل اول خود مستقر است و توفیقی در انتقال یافتن به نسل های جدید نداشته است؟ یا اینکه نسل های بعدی هنوز قابل اعتماد نیستند که بشود کارها را به آنان سپرد؟ به کدام یک از لوازم آن ملتزم شویم؟ آیا چنین حضوری دارای چنین تبعات فاسدی نیست؟ ما چگونه جوانان و مردم انقلابی خود را در این زمینه توجیه کنیم؟

 

10- بداخلاقی ها و اتهامات مطرح شده بین شما و رئیس جمهور در رقابت های پیشین در هشت-سال گذشته، ذهن ها و افکار عمومی را به خود مشغول نموده است. آیا منازعات شخصی حضرتعالی با رئیس دولت های نهم و دهم هیچ تأثیری در این حضور نداشته و یا کسی مسائل پیش آمده شخصی را در آن دخیل نخواهد دانست؟ آیا در جامعه چنین احساسی از یک رقابت شخصی وجود ندارد؟ جایگاه اخلاق و رفتار کریمانه و اخلاق مبتنی بر آموزه های دینی در این زمینه کجاست؟

 

11- واقعیت توانمندی های جسمی و روحی و نسبت آن با سن افراد قابل انکار نیست. با فرض جلب آرائ مردم، نام شما به عنوان رئیس جمهور ولی بدون مسمّی خواهد بود اداره امور و اجرا علی القاعده به دست امینان و اطرافیان شما انجام می پذیرد کسانیکه از همین اکنون خود را همه کاره شما می دانند. اولاً کسانیکه قرار است در اطراف شما قرار بگیرند و مجریان واقعی باشند کیستند؟

 

ثانیاً چه تضمینی برای نبودن فاصله های زیاد بین حضرتعالی با آنان وجود دارد؟ آیا توجه داریم تجربه های تلخ ما از گذشته های دور همچون وابستگان خلیفه سوم مسلمانان تا منحرفان نفوذی در دولت دهم خودمان و نقش اطرافیان آنها مصیبت های زیاد و خاطره های تلخی را برای اسلام و مسلمین به ارمغان گذاشته است؟

آیا واقعاً از این ناحیه نگران نیستند؟

 

12- در یک کشور هرگز نمی تواند دو دستگاه فکری حاکم باشد تفاوت دیدگاه بین حضرتعالی و رهبری معظم انقلاب که مسئولیت و مشروعیت الهی نظام از اوست، قابل اغماض نیست معظم له نیز به وجود تفاوت نظرها تصریح فرموده اند. رویه شما بعد از فتنه 88 تاکنون نیز مؤید این فاصله و تفاوت دیدگاه می باشد. این موضوع نه فقط در بین خواص و نخبگان بلکه در بین توده های مردم نیز مطرح است.

 

آیا با این ملاحظه ورود شما مصلحت است؟ آیا شرعی است؟ و در برابر خدا حجتی خواهد داشت. آیا دقتی در آثار و تبعات این موضوع نموده اید؟

 

13- گرچه شخص حضرتعالی برای ملت ما شناحته شده اید ولیکن سالیان متمادی است که در مورد اطرافیان شما حرف ها و حدیث های فراوانی مطرح بوده و متأسفانه هرگز نیز پاسخ های شفاف و روشنی جز برخی از احکام قضائی به اصل این اتهامات شنیده نشده است.آیا چنین ورودی مسئله دار نخواهد بود؟ آیا این حضور به نفع کلیت انقلاب تمام می شود؟

 

14- آیا استمرار حضور در قدرت بخصوص برای روحانیت و به ویژه برای یک خانواده در انظار جهانیان و همچنین افکار عمومی داخلی، موهم این نیست که این انقلاب نیز مانند تحولات بسیاری از کشورهای منطقه دستاورد یک خانواده و حرکتی محدود به گروهی خاص بوده و به معنی واقعی یک انقلاب مردمی نبوده است؟ آیا این ابهام برای انقلاب جهانی خمینی کبیر(ره) خطر و آسیب کمی دارد؟چه چیزی را در مقابل چه چیزی مقابله می کنیم؟ آیا آنچه از دست می رود با آنچه به دست  می آید برابری می کند؟

 

15- شما در عمر شریف مبارزاتی خود سرنوشت حرکت های مقدسی که در مصر، لیبی و برخی دیگر کشورهای با انگیزه های نسبتاً ارزشی، ملی و بعضاً مذهبی انجام پذیرفته را شاهد بوده-اید. انقلابیون در این کشورها به استمرار حکومت خود اصرار ورزیدند و این اصرار بر حضور در قدرت در عمل مسیر تحولات این کشورها را به گونه ای رقم زد که از رهائی و استقلال به دست آمده بازگشت مجدد و عمیق تر به غرب و وابستگی های خانمانسوز تا شکل گیری دیکتاتوریهای بزرگ عصر معاصر را به دنبال خود داشت.

 

آیا این سرنوشت ها درس عبرتی برای انقلاب اسلامی نیست و با بازگشت و حضور مجدد شما و اطرافیان تان چنین خطری احساس نمی شود؟پیامد این خطر هرچند احتمال آن بسیار کم باشد چقدر است؟

 

16- با موفقیت شما در جلب آراء و با توجه به جهت گیری هائی که از زبان حامیان شما مطرح شده آیا جبهه مقاومت در منطقه تقویت خواهد شد و یا تضعیف می گردد؟ پیامد آن و گستردگی اثر سرنوشت جریان مقاومت در منطقه برای انقلاب اسلامی چقدر گران تمام خواهد شد؟ تأثیر به تحولات سوریه، لبنان، عراق و... چه خواهد بود؟ مثبت یا منفی؟

 

17- آیا مسئله وحدت و انسجام ملی با حضور شما تقویت می شود یا مخدوش می گردد؟ آیا فضاها و جریان های مخالف شما که اغلب مخالفت های مبنائی و تندی را علیه شما از اواخر دوره سازندگی تاکنون داشته اند، آرام خواهد شد یا شدت گرفته و کار را بر شما و مجموعه نظام مشکل تر خواهد کرد؟در مجموع آیا حضور شما به نفع وحدت تمام می شود؟ آیا جریانات تند جدیدی شکل نخواهد گرفت؟

 

18- رئیس جمهور مجری سیاست های کلی نظام است و مکلّف به عمل بر اساس آنهاست. موضع شما در مورد سیاست های کلی نظام چیست؟ موضوعاتی همچون پیگیری اهداف انقلاب، رابطه با غرب، دیپلماسی خارجی، منطقه ای و بین المللی، مسائل فرهنگی و اجتماعی، عدالت، پیشرفت، جمعیت و ... تغییرات مورد نظر شما کدام است؟ آیا تفاوت سیاستی شکل نخواهد گرفت؟ در کدام بخش ها؟ آثار و پیامدهای این تفاوت ها در کشور چه خواهد بود؟

 

با آروزی توفیق در عمل به وظیفه و خدمت به نظام و انقلاب اسلامی برای همگان

 

حضرت آیت الله! در این عرصه یک مرد بیش نیست؟!

سیدنظام الدین موسوی

تاریخ انتشار : سه شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۱۵:۲۹

 

آقای هاشمی حق دارد نسبت به سرنوشت کشور دغدغه مند باشد. حتی حق دارد نسبت به تداوم توانمندی های خویش باور داشته باشد و اداره دستگاه اجرایی کشور را در هر شرایطی یکسان بپندارد.اما یک سؤال بزرگ وجود دارد که پاسخ به آن حق افکار عمومی است.

گروه سیاسی جهان نیوز ـ سیدنظام الدین موسوی: چه انگیزه ای باعث شده تا آیت الله هاشمی رفسنجانی در سن 80 سالگی کاندیدای منصب پرمشغله ریاست قوه مجریه شود؟ آنچه از فحوای مواضع ایشان در بیانیه ها و سخنرانی ها برمی آید، دو دلیل، انگیزه اصلی چنین اقدامی است. نخست آن که مملکت در «شرایط بحران» قرار دارد؛ دوم آن که فرد توانمندی در میان رجال سیاسی دیده نمی شود که بتواند کشور را از ورطه بحران به ساحل آرامش بکشاند.

 

برای «بحران» و «موقعیت بحرانی»‌ تعاریف مختلف و متفاوتی وجود دارد که این مقال، جای پرداختن بدان نیست و مجال دیگری می طلبد. در نیت خیر و دغدغه دلسوزانه  آقای هاشمی رفسنجانی برای اوضاع کشور نیز شک نمی کنیم که بواسطه سابقه حضور ایشان در میادین مختلف انقلاب و نظام، کاملاً بجا و بسزاست. اگرچه ناظران و پایش گران متعدد دیگری هستند که نگاه متفاوتی از اوضاع کنونی کشور نسبت به منظر آیت الله هاشمی دارند یا حتی دوران ریاست جمهوری گذشته ایشان را به واسطه مسائلی چون تورم 50 درصدی، شورش های اجتماعی ناشی از طرح تعدیل اقتصادی و خروج سفرای 17 کشور اروپایی از تهران، بحرانی تر از هر دوره دیگری ارزیابی می کنند.

 

اما فارغ از این مقولات، چند نکته و ابهام جدی تاریخی وجود دارد که مناسب است آیت الله هاشمی یا برنامه ریزان انتخاباتی ایشان، بدان ها پاسخ روشنی دهند تا خدای ناکرده در فضای غبارآلود، جای هیچ شک و سوء ظنی باقی نماند.

 

الف) انتخابات سال 92 اولین انتخابات ریاست جمهوری نیست که آقای هاشمی رفسنجانی – پس از دو دوره حضور در راس قوه مجریه- بدان ورود پیدا کرده است. ایشان در سال 1384 نیز پس از چند ماه کش و قوس، نهایتاً پای به میدان رقابت نهاد و نامزد دوره نهم انتخابات ریاست جمهوری شد. بازخوانی پرونده آن آزمون ملی و مواضع آن روزگار، بیانگر آن است که آقای هاشمی در مقطع مذکور نیز دقیقاً همین دو دلیل را به عنوان انگیزه نامزدی خود مطرح کردند. اول، وجود بحران در کشور و دوم، فقدان مرد عبور از بحران.

 

آن سال پرحادثه، درست در ایام و شرایطی مثل هفته های اخیر، آیت الله هاشمی در پاسخ به گروه هایی که به وی مراجعه می کردند مداوم بر این نکته تاکید داشت که اگر من بیایم به معنای فقدان فرد کارآمدی برای اداره کشور است. حتی مشهور بود که ایشان یکی از نامزدهای صاحب نام را به عنوان کاندیدای مورد نظر خود مطرح کرده است. اما فرجام کار آن بود که آیت الله خود پای به عرصه رقابت بگذارد و عملاً چنین قلمداد کند که کسی جز وی در تراز ریاست جمهوری نیست. البته نگاه اکثریت مردم غیر از این بود و آقای هاشمی در جمعه تاریخی سوم تیر، یک «نه» روشن و آشکار ذیل کارنامه سیاسی خود دریافت کرد.

 

ب) در این که دولت خاتمی کشور را به شرایط بحران نزدیک کرده بود، شکی نیست. منازعه گرایی، تز حاکمیت دوگانه، بی مبالاتی فرهنگی، رادیکالیسم سیاسی، انفعال در سیاست خارجی، بی توجهی به رفع مشکلات معیشتی مردم و...از جمله مسائلی بود که بسیاری از مردم و نخبگان را به ضرورت تغییر در سیاست ها و شاکله این دولت رهنمون ساخته بود.

 

اما شاکله دولت خاتمی را چه کسان و چه جریاناتی تشکیل می دادند؟ بی هیچ تردیدی بخش عمده ای از مدیران عالی و میانی دولت خاتمی را وابستگان و نزدیکان سیاسی آقای هاشمی تشکیل می دادند. حزب کارگزاران که توسط دولت آقای هاشمی تاسیس شد و ایشان را پدر معنوی این حزب تلقی می کنند، یکی از سهامداران اصلی دولت خاتمی و جریان اصلاح طلب حاکم در این دوران بود. طرفه این که با ورود هاشمی به عرصه انتخابات سال 84 اکثریت بدنه مدیریتی دولت خاتمی به حمایت از سردار سازندگی برخاست و شخص آقای خاتمی در بیانیه ای که در آستانه انتخابات صادر کرد، همه مشخصات آقای هاشمی را به عنوان کاندیدای مطلوب خود فهرست نمود. بهزاد نبوی از لیدرهای جریان رادیکال اصلاح طلب نیز- که با مهره دکتر معین به میدان انتخابات وارد شده بودند- پس از انتخابات صراحتاً اعلام کرد که نامزد اصلی و «خاکریز آخر» ما فی الواقع هاشمی رفسنجانی بود.

 

حال سئوال اینجاست که اگر آقای هاشمی رفسنجانی در سال 84 به وجود بحران در کشور اعتقاد داشت چگونه مستظهر به حمایت دولت و جریاناتی شد که خود از مسببان جدی ایجاد بحران به شمار می آمدند؟ و دیگر این که آقای هاشمی چگونه می خواست با جماعتی که خود در زمره بحران سازان بودند، به مهار بحران بپردازد.

 

ج) همین سئوال در شرایط کنونی و در آستانه انتخابات 92 که باز هم آقای هاشمی کاندیدای آن شده اند، پابرجاست. طی سال های اخیر بخصوص پس از ماجرای فتنه 88 آقای هاشمی رفسنجانی که در گذشته معمولاً در میانه میدان سیاست قرار داشته و تلاش می کرد تا خارج از گردونه جناحین و حتی فراتر از آنها به شمار آید، چسبندگی بسیار زیادی به جریان سیاسی موسوم به اصلاحات پیدا کرده است به گونه ای که صراحتاً به عنوان یکی از رهبران این جریان تلقی می شود. علاوه بر بحران های دوره دوم خرداد، جریان اصلاحات اکنون متهم اصلی فتنه 88 و هزینه ها و بحران آفرینی های آن برای نظام و کشور است. اگر مسامحتاً نقش خود آقای هاشمی را در شعله ورتر کردن آتش فتنه نادیده بگیریم، ایشان که بخش عمده توش و توان سیاسی و رسانه ای خود را از جریان بحران آفرین اصلاحات می گیرد، چگونه می خواهد کشور را از ورطه بحران رهایی بخشد؟

 

د) یک گام به گذشته بر می گردیم. به ماقبل دوم خرداد. سال 75 در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوره هفتم آن زمان که هاشمی، سردار سازندگی لقب یافته بود و غلامحسین کرباسچی مجسمه او را به مثابه امیرکبیر زمان در میادین شهر برمی افراشت؛ در حالی که افراد مختلفی پا به رکاب حضور در عرصه رقابت بر سر مسند ریاست جمهوری بودند، ناگهان طیفی از اطرافیان آقای هاشمی نغمه آغاز کردند که شرایط کشور به گونه ای است که باید قانون اساسی را تغییر داد تا بتوان حضور سردار سازندگی را بر کرسی ریاست جمهوری تداوم بخشید. جالب آن که ایده پردازان اصلی ریاست جمهوری مادام العمر هاشمی رفسنجاتی، آقایان عبدالله نوری و عطاءالله مهاجرانی بودند که پس از دوم خرداد در زمره آتشین مزاجترین حامیان دمکراسی و توسعه سیاسی درآمدند. البته آیت الله امیرکبیرنشان نیز در این باره هیچ نگفت تا سکوتش علامت رضا باشد.

 

شاید اگر نبود تدبیر مقام معظم رهبری و سخنان معروف ایشان در سفر آذربایجان غربی – مبنی بر این که  ضمن حفظ شان و جایگاه آقای هاشمی، هیچ گاه قانون اساسی به خاطر فرد تغییر نمی کند – رویای تبدیل ایران به ترکمنستان و استقرار دیکتاتوری مصلح توسط مدعیان سالها بعد دمکراسی و گردش نخبگان، تحقق می یافت یا شاید به تجربه مصر مبارک و لیبی قذافی و زیمبابوه موگابه نزدیک می شدیم. همان زمان بود که خیلی ها معنای جمله معروف امام(ره) را با تماتم وجود دریافتند که: ولایت فقیه است که در برابر دیکتاتوری می ایستد.

 

یک بار دیگر سه مقطع تاریخی را  مرور می کنیم. از سال 68 تا 76 آقای هاشمی رئیس جمهور است. سال 75 اطرافیان آقای هاشمی به دنبال مادام العمر کردن ریاست جمهوری ایشان از طریق تغییر قانون اساسی برمی آیند که به فرجام نمی رسد. سال 84 آقای هاشمی مجدداً به عرصه می آید و نامزد ریاست جمهوری می شود ولی با رای منفی مردم مواجه شده و رقیب او بر مسند ریاست قوه مجریه قرار می گیرد. اکنون یعنی سال 92 برای انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم ، باز هم آقای هاشمی است با دغدغه وجود بحران در کشور و فقدان مرد عبور از بحران! فی الواقع، از سال 68 تا 92 یعنی قریب به 24 سال نه دغدغه آقای هاشمی مرتفع شده و نه در این حدود ربع قرن، مدیر مورد نظر او برای سکانداری قوه مجریه پای به عرصه گذاشته است.

 

قطعاً آقای هاشمی رفسنجانی حق دارد نسبت به سرنوشت کشور و نظام دغدغه مند باشد. حق دارد اوضاع کشور را آن گونه که از زاویه دید خود می بیند، تحلیل کند.حتی حق دارد نسبت به تداوم توانمندی های خویش باور داشته باشد و اداره دستگاه عریض و طویل اجرایی کشور را در سن 80 سالگی با 56 سالگی یکسان بپندارد.

 

اما یک علامت سئوال بزرگ در افکار عمومی وجود دارد که نمی توان به راحتی از آن گذشت و پاسخ ندادن به چنین سئوالی را نیز در زمره حقوق آقای هاشمی برشمرد. سئوال این است: آیا در این سالیان طولانی که کشور و نظام در معرض فراز و نشیب های متعدد بوده و در کوران ابتلائات مختلف قرار داشته اند، مردان قابل اتکایی از دل این حوادث عظیم آبدیده نشده اند که بتوانند سکان اداره یک قوه کشور را بر عهده گیرند و بر بحران ها فائق آیند؟

 

آیا شوربختی ملتی تلقی نمی شود که در این 34 سال، در برابر عظیم ترین طوفان ها و فتنه های داخلی و خارجی ایستاده و شوکت قدرت های جهانی را در هم شکسته است اما عاجز از آن بوده که حتی یک چهره کارآمد و توانمند برای مدیریت اجرایی بپروراند؟ در این وادی قحط الرجالی که آیت الله هاشمی رفسنجانی به تصویر می کشند، چگونه می توان امید به فرداهای روشن و رویش های مبارکی داشت که امام(ره) وعده آن را می داد؟ اگر عمق فاجعه چنان است که «در این عرصه جز یک مرد بیش نیست» و دنیا باید به استقبال رئیس جمهور 80 ساله ایران برود، نسل جوان ما چگونه سر فراز آورد که کشورش پرچمدار مردمسالاری و گردش نخبگان و خودباوری ملی است؟ و...

 

امید است این سئوالات و پرسش هایی از این دست، پاسخی فراخور یابد.

 

شمارش معکوس برای خلق حماسه سیاسی

شرق ـ اول خرداد 92

شورای نگهبان ترکیب نهایی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را اعلام کرد

 

ادامه از صفحه اول:حضور گسترده مردم و شور انتخاباتي، علاوه بر تامين امنيت كشور، تهديدهاي دشمنان را بي‌اثر و آنان را نااميد خواهد كرد. اما نکته مهم در اين زمینه، ایجاد حرکت حماسی روحیه جهادی است. حضرت آیت الله خامنه‌ای در باره اهمیت روحیه جهادی چنین فرمودند: «البته لازم است هم در زمینه‌ اقتصاد، هم در زمینه‌ سیاست، حضور مردم حضور جهادی باشد. با حماسه و با شور باید وارد شد، با همت بلند و نگاه امیدوارانه باید وارد شد، با دل پر امید و پر نشاط باید وارد میدان‌ها شد و با حماسه‌آفرینی باید به اهداف خود رسید.»

 

 

 

برای اعتراض به رای شورای نگهبان قانون نداريم

عباسعلی کدخدایی لحظاتي پس از اعلام اسامي كانديداهاي نهايي انتخابات، گفت: طبق قانون شورای نگهبان اسامی نامزدهایی که توسط شورای نگهبان صلاحیت آنان احراز شده است به وزارت کشور اعلام شد.

وی در پاسخ به این سوال که کاندیداهایی که رد صلاحیت شده اند، آیا می توانند به عدم احراز صلاحیت خود شکایت کنند؟ تصریح کرد: در قانون انتخابات ریاست جمهوری مانند انتخابات مجلس شورای اسلامی برای اعتراض به رای شورای نگهبان هیچ قانونی پیش بینی نشده است. سخنگوی شورای نگهبان افزود: برای انتخابات مجلس مراحل مختلفی پیش بینی شده است اما انتخابات ریاست جمهوری یک مرحله ای است و بحث دیگری برای تجدید نظر در رای شورای نگهبان مقرر نشده است.

 

اسامي نامزدهاي تاييد صلاحيت شده بر اساس حروف الفبا عبارتند از :

 

سعید جلیلی

 

متولد سال 1344 ؛ در شهر مشهد.تحصیلات خود را تا مقطع دکترای علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق به پایان رسانده و سابقه‌ای ۱۸ ساله در وزارت امور خارجه دارد. عنوان پایان‌نامه او «سیاست خارجی پیامبر» بود .

او در ۳۰ سالگی به ریاست اداره بازرسی وزارت امور خارجه برگزیده می‌شود و تا سال ۱۳۷۵ رئیس این اداره باقی می‌ماند. پس از آن تا سال ۱۳۷۶ که محمد خاتمی به ریاست جمهوری می‌رسد به عنوان معاون اداره اول آمریکا در وزارت امور خارجه فعالیت می‌کند. در دولت محمود احمدی‌نژاد به عنوان معاون اروپا و آمریکاي وزارت خارجه به فعالیت پرداخت. در این مدت به همراه علی لاریجانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی در برخی مذاکرات با خاویر سولانا حضور داشت.در مهرماه ۱۳۸۶، غلامحسین الهام، سخنگوی دولت نهم، با اعلام خبر استعفای علی لاریجانی، سعید جلیلی را به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی معرفی کرد. جلیلی در زمان جنگ هشت ساله ایران و عراق به عنوان نیروی بسیجی بارها در جبهه‌های جنگ حضور یافت.

در دی ماه سال ۱۳۶۵ دیده‌بان تیپ ۲۱ امام رضا (ع) خراسان بود که در عملیات کربلای ۵ پایش زخمی شد و در بیمارستان صحرایی منطقه شلمچه در پی نبود امکانات و وضعیت اورژانسی پای راست خود را از دست داد.

 

غلامعلی حداد عادل

 

زاده ۱۹ اردیبهشت ۱۳۲۴ - تهران؛ رئیس سابق مجلس شورای اسلامی ایران و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی است. او از دبیرستان علوی فارغ التحصیل شد. لیسانس و فوق لیسانس خود را در رشته فیزیک از دانشگاههای تهران دریافت کرد. وي مدرك کارشناسی ارشد فلسفه را از دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران دریافت کرد. وی دومین رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران بود که در اواخر دوران ریاستش بر این فرهنگستان به ریاست مجلس شورای اسلامی نیز انتخاب شد. وي در كارنامه خود مناصب زير را بر عهده داشته است: معاونت وزارت ارشاد، مشاور وزیر آموزش و پرورش ،معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی (کتابهای درسی)،تا کنون، عضو هیات علمی گروه فلسفه در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، مدیر عامل بنیاد دایره المعارف اسلامی، نظارت بر تألیف جلدهای دوم تا چهاردهم، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ،مدیر گروه واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، نماینده مردم تهران در دوره‌هاي ششم و هفتم مجلس شورای اسلامی، رئیس مجلس شورای اسلامی در دوره هفتم، مشاور عالی مقام معظم رهبری، نماینده تهران در دوره هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی.

 

 

 

حسن روحانی

 

متولد ۲۱ آبان ۱۳۲۷ در شهر سرخه استان سمنان است. وی نماینده مجلس خبرگان رهبری از سال ۱۳۷۸، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال ۱۳۷۰،عضو شورای عالی امنیت ملی از سال ۱۳۶۸ و رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک از سال ۱۳۷۱ است.

روحانی، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در دوره چهارم و دوره پنجم و دبیر شورای عالی امنیت ملی از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴ بوده است. او در این سمت، رئیس تیم هسته‌ای و مذاکره‌کننده ارشد ایران با سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و بریتانیا در مورد برنامه هسته‌ای ایران بود. در ۲۲ فروردین ۹۲، حسن روحانی با شعار «دولت تدبیر و امید» برای انتخابات ریاست جمهوری رسما اعلام کاندیداتوری کرد. وی در ۱۷ اردیبهشت، با حضور در ستاد انتخابات وزارت کشور، نام خود را برای رقابت ۲۴‌خرداد ثبت کرد.

 

محسن رضایی

 

در شهریور 1333 در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. وي در سن بیست و هفت سالگی و در اولین ماه‌های جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۰، به فرمان امام خمینی(ره) به فرماندهی سپاه پاسداران ایران منصوب شد.

او در سال ۱۳۵۳ در رشته مهندسی مکانیک وارد دانشگاه علم و صنعت شد اما به دلیل فعالیت‌های سیاسی تحصیل را رها کرد. پس از پایان جنگ ایران و عراق، محسن رضایی تحصیلات مهندسی خود را نیمه کاره گذاشت و در مقطع کارشناسی رشته اقتصاد در دانشگاه تهران به ادامه تحصیل پرداخت و پس از طی دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد، وی توانست در سال ۷۹ دکترای خود را از دانشگاه تهران دریافت نماید.وی در زمان فرماندهی سپاه پاسداران، دانشگاه امام حسین(ع)، دانشگاه علوم پزشکی بقیه‌الله و دانشکده فرماندهی سپاه را تأسیس کرد. در سال ۱۳۶۸ و پس از پایان جنگ، او قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا در سپاه پاسداران را راه‌اندازی کرد و اجرای چند طرح عمرانی را زیر نظر دولت علی اکبر هاشمی رفسنجانی بر عهده داشت.

محسن رضایی بعد از کناره‌گیری از فرماندهی سپاه پاسداران در سال ۱۳۷۶ از حضور در کلیه مناصب نظامی کناره گیری نمود و وارد دنیای سیاست شد. در سال ۱۳۷۶ با حکم مقام معظم انقلاب ، به سمت دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب و به ریاست کمیسیون اقتصاد کلان مجمع تشخیص مصلحت برگزیده شد. محسن رضایی در این سال‌ها فعالیتش را در مجمع تشخیص مصلحت نظام متمرکز کرده‌است.

 

محمدباقر قالیباف

 

زاده اول شهریور ۱۳۴۰ در طرقبه، مشهد؛ هم‌اکنون شهردار تهران است. او دارای مدرک دکترا در رشته جغرافیای سیاسی از دانشگاه تربیت مدرس و فرمانده سابق نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران است که در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۸۴ از سوی شورای شهر تهران به عنوان شهردار این شهر انتخاب شد و در اردیبهشت ۱۳۸۶ به وسیله شورای جدید برای ۴ سال دیگر در مقام خود ابقا شد.او در سن ۲۲ سالگی فرمانده لشکر پنج نصر خراسان در جنگ ایران و عراق بود.قالیباف در سال ۱۳۷۳ فرمانده قرارگاه خاتم‌الانبیاء شد و در سال ۱۳۷۶ به فرماندهی نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و در سال ۱۳۷۹ به فرماندهی نیروی انتظامی منصوب شد.

قالیباف در سال ۱۳۸۳ به حکم رئیس جمهور وقت محمد خاتمی، رئیس و نماینده رئیس جمهور در ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز شد.وی هم اکنون افزون بر شهرداری تهران به عنوان عضو هیات علمی و دانشیار گروه جغرافیای انسانی دانشکده جغرافیاي دانشگاه تهران به تدریس مشغول است.

 

محمد غرضی

 

در سال ۱۳۲۰، در اصفهان، متولد شد و پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه در سال ۱۳۴۰ برای تحصیل در رشته الکترونیک وارد دانشگاه تهران شد و توانست با مدرک فوق لیسانس در رشته الکترونیک از این دانشگاه فارغ التحصیل شود. طی سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴ غرضی به‌عنوان وزیر نفت در کابینه میرحسين موسوی و در سالهای ۱۳۶8 تا ۱۳۷۶ به عنوان وزیر پست و تلگراف و تلفن در کابینه هاشمی رفسنجانی ایفای نقش کرد.

 

وی نمایندگی دور اول مجلس شورای اسلامی، استانداری خوزستان، استانداری کردستان و فعالیت در سپاه پاسداران را در سوابق کاری خود داراست. محمد غرضی پس از سالها دور ماندن از عالم سیاست و امور اجرایی کشور، پنج شنبه ۱۹ اردیبهشت همزمان با ثبت نام از کاندیداهای ریاست جمهوری در وزارت کشور حضور یافت و برای انتخابات ثبت نام کرد و در جریان این ثبت‌نام، شعار خود را «دولت ضد تورم» نامید.

 

محمدرضا عارف

 

زاده ۲۷ آذر ۱۳۳۰ در یزد، سیاستمدار و استاد دانشگاه است؛ وی بین سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ معاون اول رئیس جمهور ایران، سید محمد خاتمی بود و در حال حاضر عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام (از ۲۵ اسفند ۱۳۸۱)و استاد دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف است.وی دارای مدرک کارشناسی از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد و دکترا در مهندسی برق و عضو پیوسته فرهنگستان علوم است. محمدرضا عارف، پس از انقلاب اسلامي ايران مناصب زير را بر عهده داشته است:معاون طرح و توسعه‌ شرکت مخابرات ایران ،سرپرست شرکت مخابرات ایران، معاون دانشجویی وزارت فرهنگ و آموزش عالی ،معاون آموزشی وزارت فرهنگ و آموزش عالی ،قائم‌مقام و معاون هماهنگی وزارت فرهنگ و آموزش عالی ،معاون آموزشی وزارت فرهنگ و آموزش عالی ،مشاور آموزشی و قائم‌مقام وزیر در هیات ممیز­ی مرکزی و رئیس شورای هماهنگی هیات­های امنای دانشگاه­ها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی ،رئیس دانشگاه تهران ،وزیر پست و تلگراف و تلفن ،معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور ،معاون اول رئیس‌جمهور ،عضو پیوسته فرهنگستان علوم ایران،عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی،عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام،رئیس انجمن رمز ایران،رئیس انجمن علمی کنترل و فرماندهی ايران،رئیس انجمن‌ علمی شبکه‌های هوشمند انرژی ایران،رئیس گروه علوم مهندسی فرهنگستان علوم ایران،رئیس بنیاد پیشبرد علم و فن‌آوری ایران و رئیس هیات موسسه بنیاد امید ایرانیان.

 

 

علي اكبر ولايتي

 

در 4 تیر ماه 1324 در رستم آباد، یکی از روستاهای شمیران به دنیا آمد. او پزشک اطفال بوده و فوق تخصص بیماری های عفونی خود را در دانشگاه جان هاپکینز آمریکا گذرانده است. مطب شخصی وی در شهرک غرب تهران واقع است و مدیریت بیمارستان مسیح دانشوری را نیز بر عهده دارد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مدتی معاون وزارت بهداری بود، در دوره اول مجلس به نمایندگی مردم تهران انتخاب شد و سپس به مدت شانزده سال، در دوره های ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی رفسنجانی، به عنوان وزیر خارجه مشغول همکاری بود. پس از سال 1376 به عنوان مشاور مقام معظم رهبری در امور بین الملل منصوب شد و تا کنون در این سمت مشغول فعالیت است.

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©