Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
پنجشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۲ برابر با  ۲۳ می ۲۰۱۳
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۲  برابر با ۲۳ می ۲۰۱۳
هاشمی در بین اعضاء ستادش: مایوس نشوید

 

پس لرزه های رد صلاحیت ها

 

سایت خبری راه کارگر ـ  زمانی که شورای نگهبان فرامین دیکته شده توسط بیت رهبری و باند نظامی ـ امنیتی حاکم، مبنی  بر رد صلاحیت  هاشمی رفسنجانی (کاندیدای کارگزاران ـ اصلاح طلبان ـ اصولگرایان معتدل) ، اسفندیار رحیم مشائی (کانیدای باند احمدی نژاد ـ مشائی) ، باقری لنکرانی ( کاندیدای جبهه پایداری و شخص مصباح یزدی) و محمدحسن ابوترابی‌فرد (عضو جامعه روحانیت مبارز و نائب رئیس مجلس شورای اسلامی، کاندیدای ائتلاف پنج گانه و کاندیدای اخص مهدی کنی رئیس مجلس خبرگان)، منوچهر متکی ( کاندیدای ائتلاف پنج گانه و مورد حمایت مجلسیان)   را اعلام کرد، شاید از نتایج این تصمیم و بازتاب های آن تصور روشنی نداشت. هر چند تصمیم گیرندگان اصلی در بیت رهبری و باند نظامی ـ امنیتی حاکم، خوب می دانستند که تصم شان چه عواقبی دارد. آن ها شمشیر را از روبسته اند و هیچ مخالفتی را بر نمی تابند. اما اکنون که چند روز از این تصمیم گذشته شده است،  پس لرزه های آن به تدریج خود را نشان می دهد. هاشمی رفسنجانی در سخنانی در جمع اعضای  ستاد انتخاباتی اش به تقابل خط خود با رهبر رژیم تاکید و حتی تلویحأ مطرح کرد که حملات به شخص او به اشاره رهبر رژیم سازماندهی شده است آنجا که می گوید« خدمت رهبری هم رفتم و گفتم در انتخابات نامزد نمی شوم تا اگر ایشان فکری درباره کسی در نظر دارند انجام دهند. اشاره کردم نگفتم نمی آیم. همین یک جمله کافی بود که لشکرکشی سنگینی کنند.» هاشمی رفسنجانی در این سخنان از وضعیت فاجعه بار اقتصادی سخن رانده و بر خطرات خارجی انگشت تاکید گذاشته است. مسئله ای که بیان  قطعی شکست سیاست های رهبر رژیم توسط رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است که به اطلاعات دست اول حکومتی دسترسی دارد. روشن شدن دو خط برای مقابله با بحران فروپاشی حاکمیت اسلامی، صف بندی در میان طرفداران حکومتی را نیز به دنبال داشته است. جدا از حمایت قطعی اصلاح طلبان و کارگزاران از خط رفسنجانی، وابستگان به خاندان خمینی نیز یک به یک به او پیوسته اند و دختر خمینی در نامه ای به خامنه ای تذکر داده است که از دید پدرش (خمینی)  هاشمی هم صلاحیت رهبری داشت و آورده است : « همان روزی که تأئید امام بر رهبری حضرتعالی را از زبان ایشان شنیدم و همواره آن نظریه را در مواقع لازم بیان کرده‌ام تأئید صلاحیت برادر آقای هاشمی را هم شنیدم زیرا امام بعد از نام جنابعالی نام ایشان را هم ذکر کردند.» این موضع گیری ضربه ی سنگنینی است به تصمیم رهبر رژیم . نامه سید حسن خمینی در حمایت از رفسنجانی نیز تردیدی در حمایت خاندان خمینی از رفسنجانی باقی نمی گذارد. پیدایش  چنین شکاف بزرگی در خاندان های حاکم در جمهوری اسلامی، حادثه ی کوچکی نیست. اما تنها خاندان خمینی لب به اعتراض نگشوده است. حذف کاندیدای اصلح مصباح یزدی و امام زمانش، میان او و خامنه ای و بیت رهبری و باند نظامی ـ امنیتی حاکم شکاف ایجاد کرده است تا جائی که مصباح یزدی از پذیرش سعید جلیلی کاندیدای اصلی بیت رهبری  که به دیدار مراجع تقلید در قم رفته بود نیز سر باززده و جبهه پایداری نیز تاکنون حاضر به حمایت از سعید جلیلی نشده اند. دامن گرفتن اختلاف میان مصباح یزدی که در میان پایه های سپاه از حامیانی برخوردار است با بیت رهبری و باند نظامی ـ امنیتی حاکم، عرصه جدیدی از رشد شکاف های در درون حاکمیت است. کنار گذاشته شدن نماینده اخص مهدوی کنی رئیس جامعه روحانیت مبارز و رئیس مجلس خبرگان رهبری نیز به شکاف میان دستگاه ولایت و دستگاه روحانیت سنتی  دامن خواهد زد.  حذف تمامی کاندیداهای اصولگرایان سنتی یعنی قیچی شدن نقش و نفوذ خاندان لاریجانی و لابی اصلی روحانیت سنتی، نمی تواند در بحران کنونی حکومتی بازتاب نداشته باشد. کشیده شدن این بحران در سرمقاله های ضد و نقیض روزنامه «رسالت»، از بحرانی گسترده و اعتراضی رو به رشد در آن ها خبر می دهد.

بیت رهبری و باند نظامی ـ امنیتی حاکم، شرایط کشور را بحرانی تر از آن می دانند که توان برگزاری یک انتخابات رقابتی در میان خودی های نظام شان را داشته باشد. آن ها بیش از همه از بهره برداری مردم از اختلافات حکومتی به وحشت افتاده اند.  روشن است که انتخابات در جمهوری اسلامی، که بر پایه قانون اساسی ضددمکراتیک و ضد مردمی اش شکل می گیرد، راهی برای حضور مردم و دخالت آن ها نیست. انتخابات سرپوشی بر جباریت ولایت فقیه است. اما قرار بر این بوده که انتخابات در جمهوری اسلامی محلی برای وزن کشی سیاسی  میان میان باندها و جناح های حکومتی باشد. با تصمیم بیت رهبری و باند نظامی ـ امنیتی حاکم در رد صلاحیت تمامی کاندیداهائی به جناح ها  و باندهای دیگر قدرت وابسته اند و کاملأ سرسپرده باند قدرت نبوده اند، عملأ این کارکرد وزن کشی نیز از میان رفته است. انتخابات کنونی در جمهوری اسلامی بیش از پیش و آشکارتر از گذشته  به انتخابات فرمایشی ملوکانه  "آریامهری"  تبدیل شده است. چنین چرخش تندی در سیاست های باند قدرت که تمامی رقیبان درونی را به یکباره به کناری زده و حتی از خیر سرسپرده گان دیروزی خود نیز چشم پوشیده است نمی تواند بدون واکنش باقی بماند. بحران حکومتی اکنون همچون تند بادی در درون نیروها و باندهای حاکمیت اسلامی وزیدن گرفته است.

 

گسترش بحران حکومتی و آشکار شدن اختلافات باندها و جناح های حکومتی می تواند فرصتی به دست مردم دهد تا راهی برای حضور سازمانیافته  و اعتراضی خود بیابند. روشن است که در چنین شرایطی پشت کردن کامل به صندوق های رآی و سازمان دادن گسترده ترین تحریم انتخاباتی می تواند مشت محکمی به دهان ولی فقیه و ائتلاف او باشد. اما هم زمان باید برای درهم شکستن فضای پلیسی ـ امنیتی حاکم راه های مناسب جستجو کرد و از هر فرصتی برای گردهم آمدن و  طرح شعارهای مطالبابی خود بهره جست. باید که اینجا و آنجا و  از هر طریق ممکن اعلام کرد که «نان می خواهیم، نه انرژی هسته ای» ، «آزادی می خواهیم، نه استبداد»، « صلح می خواهیم، نه جنگ». با طرح چنین شعارها و امثال آن که بیان مطالبات مردمی است، می توان راهی بسوی همدلی و هم گامی مردمی یافت. باید تلاش کرد نیروهای مردمی را گردهم آورد. زیرا بدون چنین تلاشی، باندهای ناراضی قدرت به پرچمداران مخالفت با ولی فقیه تبدیل شده و باز مردم را به بیراهه های جدیدی هدایت خواهند کرد.

 

گزیده هائی از میان رسانه های حکومتی

 

هاشمی در بین اعضاء ستادش: مایوس نشوید

به گزارش پایگاه خبری جهش، آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار با اعضاء ستاد خود ضمن تشکر از آنها، مطالبی را بیان نمودند که بصورت اختصاصی منتشر می گردد:

- خدمت رهبری هم رفتم و گفتم در انتخابات نامزد نمی شوم تا اگر ایشان فکری درباره کسی در نظر دارند انجام دهند.

- اشاره کردم نگفتم نمی آیم. همین یک جمله کافی بود که لشکرکشی سنگینی کنند. پس از آن بود که سیل نامه ها و تلفن ها از نجف، قم و مشهد که همه از مراجع بزرگ بودند برای نامزدی بنده آغاز شد. چطور می توانستم اینقدر مستبد به رای خودم باشم که به آنها و به خصوص این جوانان نه بگویم؟

- من خود می دانم نباید می آمدم و در جلسات خصوصی هم گفتم که اینها را از هرکس بهتر می شناسم.

- یک روز قبل از نامنویسی این تفکر بر من افتاد که دیگر نمی توان در برابر مردم مقاومت کرد. اینکه شخصا چه کردم بماند چون از آن حرف در می آید. پس از ثبت نام تا نیمه شب بیدار ماندم و به شرایط که ما در داخل و بیرون کشور داریم و این آدم هایی که بوق به دست دارند و البته تک تک آنها را با تفکرات و امیالشان می شناسم فکر کردم.

- با این کوی مشکلات هرکس که راضی به پذیرفتن مسوولیت باشد باید ابتدا قصدش را پرسید که با این بودجه بدون منابع چگونه می خواهد 25 درصد حقوق کارمندان را افزایش دهد؟ دولتی که بیش از 500 هزار میلیارد تومان به بانک ها و پیمانکاران بدهکار است را چگونه می خواهد اداره کند؟

- پولی نمانده و اگر هم باشد قابل انتقال به داخل نیست. پول های خارجی را خوشبینانه به چین دادیم و آنها با دریافت هزینه ای آن را به یوآن تبدیل کردند و بعد هم گفتند به جای پول کالا می دهیم و بعد از آن هم گفتند نه هر کالایی، بلکه آنچه خودمان تعیین می کنیم می دهیم. هند هم آمده نفت ما را با قیمتی خیلی ارزان می خرد اما حاضر نیست حتی روپیه بپردازد. این گزارش وزیر بازرگانی و رییس کل بانک مرکزی است که در یکی از جلسات تلخ مجمع آمدند و گفتند.

- ما کشاورزی کوچکی داریم. با سم های چینی محصولات پارسال و امسال را از دست دادیم حالا ببینید مردمی که داروی چینی می خورند چه می کشند. چند سال پیش با یک تمام بهترین داروهای دنیا را می خریدیم. وضع دارو و غذا این شده و هیچکس نمی داند فردا چه می شود.

- کاسب وقتی جنس می دهد باید جایگزین آن را بخرد اما نمی داند فردا باید به چه قیمتی جایگزین کند و ناچار آن را نگه می دارد.

- افتخاراتی که ایران چه قبل و چه بعد از انقلاب داشت کتمان شدنی نیست و ایران کشوری عزیز بود. من خودم با ماشین همه کشورهای اروپایی را گشتم و رانندگی کردم. از این کشور به آن کشور می خواستم بروم فقط پاسپورت را نشان می دادم. حالا به جایی رسیدیم که مردم امروز می ترسند زن خودشان را با خود به سفر خارجی ببرند چون بی اهانتی می شود.

- در مجلس سنای آمریکا دو طرح خطرناک وجود دارد؛ منتظر انتخابات بودند که تکلیف روشن شود و گویا از این پس فعال می شوند. می خواهند سیستان و بلوچستان و و آذربایجان را تجزیه کنند. بعد هم قرار است اگر اسراییل به ایران حمله نظامی کرد به او کمک نظامی کنند. شاید جنگ روانی باشد اما به قول علما هر احتمالی برای انسان تکلیف می آورد.

- به نظرم بدتر از این حتی با سناریو و راه های تخریبی از پیش تعیین شده نمی شد کشور را اداره کرد. با این وضع اگر کسی راضی باشد که مسوولیت بپذیرد باید خیلی از خود ایثار نشان دهد.

- نمی خواهم وارد فضای اظهارات و تبلیغات آنها شوم اما نادانی انسان را اذیت می کند. اینها نمی فهمند دارند چه می کنند؟ حتی اگر دشمنی و رقابت هم داشته باشند عقل می گوید که بگذارید بیاید و بعد رسوا کنید. می گذاشتید مردم با امید پای صندوق می آمدند و بعد از 6 ماه متوجه می شدند که همه چیز دارد گرانتر می شود. نمی دانند کسی بود که خود را قربانی کند و سپس راه را برای دیگران باز کند. همانطور که پس از جنگ خیلی از نمایندگان به من می گفتند از مقام مطالبه به مقام پاسخگویی نقل مکان نکن اما به خدا توکل کردم.

- همان تجربه پس از جنگ را با مقداری تغییرات یک فرمول قابل حل است. خارجی ها آن دوره به من می گفتند easy man چون خیلی کم طول کشید که درهای خارج به روی ما باز شد. الان هم می شود آن تجربه را به آسانی انجام داد اما با این تفاوت که مردم آن موقع دلسوز بودند. این همه خصومت و افتراق در جامعه وجود نداشت.

- پس از راه اندازی ستادها پیغام دادند که ما با اصلاح طلبان کار نمی کنیم و ستاد اصولگرایان راه اندازی شد. این یعنی در جمع آنها هم انسان عاقل زیادی وجود دارد.

- فکر نمی کردم با آمدنم در کشور موج ایجاد شود. فکر می کردم مثل گذشته باشد. مردم به یاس رسیده بودند که ناگهان موج ایجاد شد.

- مایوس نشوید. در هیچ حالتی انسان نباید دچار یاس شود. برای ما هم این حالت قابل تصور نبود. ممکن است اندکی با تاخیر ضررها ادامه یابد اما روزی می رسد آنها که باید می آیند. اگر نگرانی باشد تنها از طرف دشمنان خارجی است که البته جدی است.

- امید است که در شرایط موجود تصمیم جدی بگیرند و فرصتی دیگر ما و مردم داده شود و خودم امیدوار هستم. از همه مردم هم می خواهم که امیدشان تبدیل به یاس نشود و آرامش خود را حفظ کنند. به هرحال ما چاره ای نداریم و آنها که این کار را کردند نیازی به دشمن خارجی ندارند چرا که مشکلات از درون در حال وقوع است.

- نباید ضربه ای متوجه نظام شود. یکی از ضروری ترین کارها این بود که حماسه سیاسی رهبری محقق شود که نشد و مقدمه حماسه اقتصادی بود.

*****

اسحاق جهانگیری با حالت بغض:

- جریان افراطی که کار کشور را به اینجا رساند فکر نمی کند ظرف یک هفته موج ایجاد شود. موج بلند را که دید به فکر افتاد با استوانه انقلاب برخورد کند. برای ما که هنوز به جمهوری اسلامی باور داریم جزو تلخ ترین روزهای زندگی مان است.

- در کدام دانشگاه مدیریت آمده که سن بالا یا پایین در مدیریت تاثیر دارد؟ ممکن است کسی صبح تا شب بدود اما نتواند یک تصمیم درست برای کشور بگیرد.

***

مجید انصاری:

- ردصلاحیت قهرمان بزرگ تاریخ ایران آن هم به بهانه کهولت سن یکی از تلخ ترین طنزهای روزگار است. از آن طنزهایی که در قرن یک بار برای طنزپردازان فرصتش پیش می آید. این کار از سوی کسانی انجام شده که به دلیل کهولت سن دستاویز همه طنزهای پیامکی دنیا هستند.

- بگویند هاشمی در کدام عرصه مطرح بوده و نتوانسته؟ بگویند خودشان چند جلسه در مجمع غیبت داشتند و با چقدر تاخیر می آیند و با چند ساعت تعجیل می روند؟

- تروریست های حیثیتی امروز حق دارند عصبانی باشند. وقتی خبر نظرسنجی بسیج را خواندند که هاشمی 57 درصد رای قطعی و حدود 10 تا 15 درصد هم افزوده خواهد داشت و در مرحله اول با 70 درصد پیروز انتخابات خواهد بود به صرافت برای تغییر روند انتخابات افتادند.

 

نامه نوه خمینی به رفسنجانی در مورد رد صلاحیت او و تجلیل معنا دار از او

ایلنا

در پی اعلام اسامی نامزدهای احرازصلاحیت شده انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان قانون اساسی حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی یادگار گرامی حضرت امام خمینی(س) نامه‌ای خطاب به حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی نوشتند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، متن کامل این نامه بدین شرح است:

 

بسمه تعالی

 

سرور معظّم حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی دامت برکاته

 

خبر غیر قابل باور عدم احراز صلاحیت جنابعالی در نامزدی انتخابات ریاست جمهوری دل همه علاقمندان به شما و بخشی عظیم از دلبستگان به امام عظیم الشأن و دوستداران رهبری معظم انقلاب را بدرد آورد. بی شک سابقه شما از عوامل ارادت پیروان امام به جنابعالی است ولی برای من که توفیق آشنایی نزدیکتری را – از روزهای دهه شصت تا سالهای حاضر – داشته ام، این ارادت تنها به سبب نقش های بزرگ گذشته شما و علاقه زائدالوصف امام به جنابعالی و فداکاری‌های بیاد ماندنی شما در سالهای مبارزه و انقلاب، جهاد و سازندگی، نیست، بلکه علاوه بر همه آنچه گفته شد و همگان می دانند، جنابعالی را از توانمندی‌هایی برخوردار یافتم که در کمتر کسی مشابه آن را می‌توان یافت. صبر و حوصله تا آنجا که گاه آدمی از این همه تحمل خسته می‌شود؛ دوراندیشی و ذکاوت، تا آن حد که در بسیاری از مواقع موجب شگفتی می شود، تجربه و شناخت زوایای پیدا و پنهان جامعه ایران و دنیای خارج از کشور تا به آن وسعت که همگان حتی مخالفین شما و نظام نیز بدان معترفند، همه و همه در کنار دل بی کینه شما، ارزش مضاعف می یابد. بخوبی بیاد دارم که چه زیبا درباره آنهایی سخن می گفتید که با شما بدیها کرده اند.

 

من امروز چندان هم مکدّر نیستم : تلک الایّام نداولها بین الناس؛ بلکه تا حدودی هم – بعللی که بعدها معلوم خواهد شد – خوشبینم و در حقیقت به آینده مانند همیشه امیدوارم و اکنون امیدی بیشتر یافته ام. ولی آنچه مرا از صمیم قلب خوشحال می کند – بگونه ای که گاه دلم می خواهد امام و دیگر یارانش نیز بودند و این لحظات را می دیدند – اقبال عمومی خارج از توصیفی است که زن و مرد، پیر و جوان، روستایی شهری، و در یک کلام اکثریتی قاطع از یکایک مردم این سرزمین پاک نسبت به شما پیدا کرده اند. این اقبال – که باید قدر آن را بدانید- اقبال به امام و ارزشهای امام است. اقبال به مردی است که از سالهای دهه سی تا به امروز جزنام مبارک خمینی بر زبان نیاورده است؛ اقبال به روحانیت متعهد و مشکل گشای شیعه است ؛ اقبال به مفسری است که از حجاب تنگ الفاظ بیرون امده و اماده است اسلام را کارآمد و مذهب علی و فاطمه را جهان شمول معرفی کند. روزهای گذشته در میان زایران حرم امام، وقتی با اقبال بیش از۹۰ درصد مردم نسبت به شما مواجه شدیم، برخود لرزیدم و خدمت جنابعالی هم عرض کردم که ملجأ آمال یک ملت بودن و نقطه کانونی امید ایشان شدن هم یک نعمت الهی است و هم یک وظیفه سخت را بر دوش شما قرار می دهد.

 

از این پس نام هاشمی رفسنجانی تنها با مبارزه و انقلاب، دفاع مقدس و سازندگی گره نخورده است ، بلکه علاوه بر آن، نام شما توأم با امید به فردا، در حافظه مردم ایران نقشی برجسته خواهد یافت . و همین است که نام شما را جاودانه می سازد. امید سرمایه اصلی یک ملت است.

سید حسن خمینی

 

مطهری:رد صلاحیت هاشمی و تأیید صلاحیت جلیلی غلط بود

خرداد ۱م, ۱۳۹۲

مسابقه “دو صد متر بین جلیلی و هاشمی” و “کشتی میان حداد عادل و هاشمی” بگذارید

واکنش مطهری به اقدام شورای نگهبان:

جرس: علی مطهری در واکنش به رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی گفت: رویکرد شورای نگهبان در بررسی صلاحیت ها بیشتر سیاسی بود تا اعتقادی. بنده پیشنهاد می کنم برای ارزیابی توان جسمی آقای هاشمی، یک مسابقه دو صدمتر بین ایشان و آقای جلیلی و یک مسابقه کشتی بین آقای هاشمی و آقای حداد برگزار کنند. این نماینده اصولگرای مجلس، همچنین نامه ای اعتراض آمیز به رهبر جمهوری اسلامی نوشته است.

علی مطهری در گفتگو با مهر، در واکنش به رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی گفت: به عنوان مقدمه عرض می کنم که تمکین به قانون منافاتی با انتقاد به مجری قانون ندارد. یعنی ممکن است شما به نظر شورای نگهبان درباره صلاحیت کاندیداها انتقاد داشته باشید و این انتقاد خود را هم بیان کنید تا آن روش تکرار نشود اما در عمل تابع باشید.

وی با بیان اینکه به نظر من رد صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی و افرادی مانند آقای پزشکیان درست نبود، همان طور که تأیید صلاحیت آقای جلیلی درست نبود، ادامه داد: این امر نشان می دهد که رویکرد شورای نگهبان بیشتر سیاسی بوده تا اعتقادی و قانونی.

رییس ستاد اصولگرایان حامی هاشمی، در جواب این سوال که دلیل این ادعای شما چیست؟ گفت: ببینید، درباره رد صلاحیت آقای هاشمی دو دلیل آورده اند که هر دو باطل است. یکی ناتوانی جسمی و دوم نقش داشتن در فتنه سال ۸۸٫

مطهری ادامه داد: بنده پیشنهاد می کنم برای ارزیابی توان جسمی آقای هاشمی، یک مسابقه دو صدمتر بین ایشان و آقای جلیلی و یک مسابقه کشتی بین آقای هاشمی و آقای حداد برگزار کنند.

وی همچنین با اشاره به عملکرد هاشمی در فتنه ۸۸ گفت: در مورد فتنه ۸۸ هم در آن مناظره کذایی به آقای هاشمی و خانواده اش تهمت هایی زدند و وقتی ایشان درخواست وقت از صدا و سیما برای دفاع کرد به او وقت ندادند و طبعاً ایشان اعتراض داشت. آیا این می تواند مجوز رد صلاحیت باشد با وجود آن همه سابقه و تجربه؟

نماینده مجلس با طرح این سوال که پزشکیان با دو دوره نمایندگی مجلس و یک دوره وزارت چرا رد صلاحیت شد؟ گفت : از آن طرف آقای جلیلی با کمترین تجربه چرا تأیید صلاحیت شد؟ آیا با چهار تا ملاقات و مذاکره با خانم اشتون کسی می تواند رئیس جمهور شود؟

وی در پاسخ به این سوال که انتخابات را چگونه پیش بینی می کنید؟ گفت: با این وضعیت فکر نمی کنم آن حماسه سیاسی مورد نظر رهبری اتفاق بیفتد، چون حماسه و مشارکت بالا و شور و هیجان زمانی رخ می دهد که کاندیداهای حداکثری از طرف های حاضر در انتخابات حضور داشته باشند ولی وقتی کاندیدای حداکثری یک طرف یا دو طرف حضور نداشته باشند چنین اتفاقی نمی افتد.

وی در جواب این سوال که به نظر شما راه حل چیست؟ خاطرنشان کرد: به نظر من تنها راه حل این است که رهبر انقلاب با حکم حکومتی آقای هاشمی را تایید صلاحیت کنند و این دور از ذهن نیست چون آقای هاشمی پس از ثبت نام به ایشان گفته بودند اگر شما مخالف هستید من انصراف می دهم و ایشان گفته بودند من مخالف نیستم.

 

نامه به رهبری

علی مطهری همچنین در نامه ای به رهبر جمهوری اسلامی، رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی توسط شورای نگهبان را مورد اعتراض قرار داد.

بر اساس گزارش ها، در این نامه که ابتدا توسط خبرآنلاین منتشر و به محض حذف آن از روی خروجی، در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی منتشر شده، مطهری نوشته است: حدس قوی دارم که اگر امام خمینی هم، به فرض حیات ، با نام مستعار در انتخابات شرکت می کردند صلاحیت شان رد می شد چون ایشان هم گاهی انتقاداتی داشتند.

او همچنین خواستار دخالت رهبر جمهوری اسلامی و حکم او برای بازگشت آیت الله هاشمی رفسنجانی به انتخابات شده است.

 

متن نامه مطهری به آقای خامنه ای به شرح ذیل است:

 

رهبر گرامی، آیت الله خامنه ای دامت بر کاته

با اهداء سلام،

در خصوص رد صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی برای انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان ، به عرض می رساند این رد صلاحیت که با دو دلیل ناموجه ناتوانی جسمی و نقش داشتن در فتنه سال ۸۸ انجام شده است آسیب جدی به انتخابات آینده وارد خواهد کرد و حماسه سیاسی مورد نظر جناب عالی را محقق نخواهد ساخت. حدس قوی دارم که اگر امام خمینی هم، به فرض حیات ، با نام مستعار در انتخابات شرکت می کردند صلاحیت شان رد می شد چون ایشان هم گاهی انتقاداتی داشتند.

مستحضر هستید که با ورود جناب آقای هاشمی به صحنه انتخابات چه شور و شوقی در میان مردم و چه امیدی در دل آنان به اصلاح امور و پیشرفت سریعتر کشور پیدا شد و با رد صلاحیت ایشان طبعا آن شور وشوق وآن امید از بین رفت.

پیشنهاد می کنم با حکم حکومتی در تایید صلاحیت ایشان زمینه تحقق حماسه سیاسی مورد نظرآن رهبر عزیز را فراهم آورید و محذور احتمالی لزوم اقدام مشابه در باره آقای مشایی موجه به نظر نمی رسد زیرا قیاس این دو با هم قیاس مع الفارق است و رد صلاحیت به دلیل داشتن گرایش های فکری غیر اسلامی کار درستی است اما رد صلاحیت به دلیل منتقد بودن کار نادرستی است. اولی مشمول حکم حکومتی نمی شود و دومی مشمول می شود. برای جنابعالی آرزوی سلامت و توفیق بیشتر دارم.

رایزنی نمایندگان اصولگرای مجلس برای برنامه دیدار با هاشمی

در گزارشی دیگر ظهر چهارشنبه اعلام شد که جمعی از نمایندگان اصولگرای مجلس از دو فراکسیون اصولگرایان و رهروان ولایت در گفتگوهایی با یکدیگر در تدارک برنامه ریزی برای دیدار با هاشمی رفسنجانی کاندیدای رد صلاحیت شده این دوره از انتخابات هستند.

به گزارش مهر، در راهروهای مجلس شنیده شد جمعی از نمایندگان اصولگرای مجلس از دو فراکسیون اصولگرایان و رهروان ولایت و همچنین چند چهره اصلاح طلب میان نمایندگان، در گفتگوهایی با یکدیگر در دیدار هاشمی رفسنجانی برنامه ریزی می کنند.

به گفته یکی از نمایندگان پیشنهاد این دیدار از سوی ابوترابی فرد نایب رئیس مجلس و توکلی مطرح شده است.

 

شورا نگذاشت گروگان بگيرند(يادداشت روز)

محمد ايماني

کیهان ـ شریعتمداری

دوم خرداد 92

1- شرافت و صداقت که در ميان نباشد براي اردوگاه ائتلافي «اموي- جملي» چه تفاوت دارد که جناب عايشه همسر پيامبر اعظم(ص) و خواهر خليفه اول را سوار شتر سرخ‌مو کنند و وسط معرکه بياورند يا پيراهن خليفه مقتول(سوم) را بر سر ني کنند و يا کلام‌الله را بر سر نيزه بزنند و اگر عرصه خيلي تنگ شد- در صفين- خود را برهنه کنند و از هلاکت بگريزند. جمل و صفين پر از همين شيادي‌هاست. در جنگ با ناکثين چه قدر بر محمدبن ابوبکر سخت گذشت که ديد منافقان قديم و جديد محارم خود را در حاشيه امن نگاه داشته اما خواهرش عايشه همسر رسول خدا(ص) را سوار بر شتر فتنه کرده و به عنوان تابلوي فريب در انظار اين همه نامحرم مي‌گردانند. پسر ابوبکر مانند پسر زبير نبود. پاي امير مومنان(ع) ايستاد، حتي به هنگام پي کردن شتر سرخ‌موي فتنه و پايان دادن به شرارت فتنه‌انگيزان. با اين همه توصيه امام اين بود که حرمت همسر پيامبر(ص) را نگاه دارند و او را با احترام برگردانند.

2- شرافت و صداقت که نباشد، يک روز مي‌شود آقاي منتظري را [...] خواند و اسباب مضحکه محافل خود قرار داد و روز ديگر وقتي به شکار نيمه‌جان در دست باند مهدي هاشمي و نهضت آزادي و ساير گروهک‌هاي نفاق بدل شد، به او لقب آيت‌الله العظمايي و مجتهد واقعي و مرجع عاليقدر و... داد؛ حتي اگر اصل تقليد از مرجعيت را کاري شبيه کار ميمون خوانده باشند! شرافت و صداقت که نباشد مي‌توان انواع اتهامات سخيف و بي‌پايه را در طول سال‌ها به آقاي هاشمي رفسنجاني بست و او را عاليجناب سرخپوش ناميد اما چند سال بعد در پي عدم احراز صلاحيت هم او، غمگساري کرد که «انقلاب از دست رفت، شليک بر پيکر نيمه جان انقلاب، پايان جمهوري اسلامي، انقلاب پدرخود را خورد و...»! اين البته غصه بزرگي است که دشمن در برخي چهره‌هاي داراي سابقه انقلابي طمع کند. اما بايد ديد حلقه‌هاي طفيلي نقاق، در کدام روند و به خاطر کدام رخنه‌ها مي‌توانند اين شخصيت‌ها را پيشمرگ خود قرار دهند و با ژست موافقت، از همان‌ها انتقام گذشته را بگيرند؛ همان‌گونه که مروان ‌بن حکم و وليد بن عقبه با راه‌اندازي جنگ جمل، انتقام بدر و احد را از زبير و طلحه گرفتند و طلحه با تير مستقيم و از پشت پرتاب شده مروان- که امير مومنان او را دست يهوديه و غدّار خوانده بود- از پا درآمد.

آيا پذيرفتني است فتنه‌گراني که علنا سال 88 در کف خيابان شعار دادند «انتخابات بهانه است- اصل رژيم نشانه است» و همه عداوت خود عليه ولايت فقيه و جمهوري اسلامي و امام خميني(ره) را يکجا بيرون ريختند، مجددا ادعا کنند براي انتخابات آمده‌اند و از آقاي هاشمي براي يک رقابت دموکراتيک در چارچوب قواعد نظام حمايت مي‌کنند؟ آيا مي‌شد سبزهاي اموي را که حتي به عزاداري سالار شهيدان حضرت اباعبدالله‌ا‌لحسين عليه‌السلام رحم نکردند، در تدارک فتنه‌انگيزي تازه ديد و مقهور عمليات فريب رذالت آنان شد؟ پس تکليف بصيرت چه مي‌شد؟!

3- ما- همه ارادتمندان يک‌لاقباي امام و انقلاب- يک تشکر بلندبالا و خالصانه به اعضاي شوراي محترم نگهبان که مسئوليت سنگين بررسي و احراز صلاحيت نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري را امانتدارانه به دوش کشيدند بدهکاريم. نفس رسيدگي امانتدارانه به صلاحيت 686 داوطلب به نحوي که نه حق آنان و نه حقوق ملت و نظام تضييع نشود، مسئوليت سنگيني است چه رسد به اين که برخي گردن کلفت‌هاي سياسي نيز از طرفين بخواهند فشار بياورند. روح بلند مجتهد مجاهد شهيد «شيخ فضل‌الله نوري» غرق در رحمت واسعه الهي باد که سنگ بناي نهاد شوراي نگهبان را در پيش از يک قرن پيش گذاشت. اين شورا امروز حقا رکن اعتماد و اطمينان و سلامت جمهوري اسلامي است و طبعا به همين دليل آماج توپخانه دشمني‌ها قرار دارد. کارنامه درخشان شورا در آزمون اخير نشان مي‌دهد که اعضاي محترم آن حاضر نشدند بر سر اصول قانون اساسي کوتاه بيايند و برترين و بالاترين مصلحت را در التزام به اجراي مُرّ قانون يافتند.

اعضاي محترم شوراي نگهبان همان گونه که قلب امت مومن و انقلابي را شاد کردند، شالوده چيدمان فتنه‌گري ضد انقلاب و نفاق جديد و قديم را به هم ريختند. درست به همين دليل، محافل ضد انقلاب و رسانه‌هاي آنها پس از يک هفته هيجان‌زدگي و خيال‌پردازي، کُپ کرده‌اند. آشفتگي در انبوه تحليل‌هاي اين جبهه رسانه‌اي و سياسي موج مي‌زند. از يک سو اذعان دارند که بخش اصلي نقشه مهندسي شده آنان درهم ريخته و از سوي ديگر تقلا مي‌کنند ضربه و شکستي را که خورده‌اند به واسطه تحريف صورت مسئله، پاي نظام و انقلاب و مردم بنويسند! اين البته هنر و هوشمندي شوراي محترم نگهبان بود که برترين مصلحت را در اجراي قانون ديد و گروگان‌گيران منافق را در فاز اول عملياتشان ناکام گذاشت؛ البته يک موضوع هنوز محل ابهام است و آن اينکه آقاي هاشمي رها شده، دچار خطاي محاسبه شود و مجددا در دام آنان قرار گيرد و گرفتار شود. به تعبير يکي از رسانه‌هاي ضد انقلاب؛ «برنامه حکومت ادامه همان راهي است که از سال 88 دنبال کرده است. انتخابات سر موقع برگزار خواهد شد. جنبش استيصال (جرياني که از سر استيصال در حال حلقه زدن به گرد رفسنجاني بود) با اکراه بيشتر ايفاي نقش خواهد کرد... آيا هاشمي آن جادويي بوده که بتوان دوباره خيابان و فشار از پايين را فعال کرد؟ اين گوي و اين ميدان!» (اخبار روز- 31/2/92).

4- آقاي هاشمي در حالي که چوب تقلب جريان نفاق جديد را در سال 78 (انتخابات ششمين دوره مجلس شوراي اسلامي) خورده بود، با آنان همراه شد. او از سال 84 تا به امروز از موقعيت بازيگرداني و کارگرداني درآمده و در عمل به بازيگر ميداني همان جريان تبديل شده است. جريان منافق چند لايه‌اي که آن انتقام سخت و علني را سال 1378 از آقاي هاشمي کشيد و از او «آغاسي» انتخابات ساخت، براي چندمين بار در حال انتقام‌گيري از ايشان است اما اين بار از گارد موافق و هل دادن آقاي هاشمي به تقابل با نظام. آيا هاشمي را بايد حفظ کرد؟ ترديدي در اين نيست. نگارنده با همين تلقي- و با وجود انتقادهاي جدي- در آخرين انتخابات مجلس خبرگان به آقاي هاشمي راي داده است. اما آيا حراست و حفاظت از شخصيت‌ها، يک مسئوليت يک طرفه است حتي اگر خود آنها همراهي نکنند؟ اگر کسي در خطبه‌هاي نماز جمعه (26 تير 88) از فتنه‌گران جانبداري کرد و آنها پس از آن تشجيع شدند که سلسله خيانت‌هاي روز قدس، 13 آبان، 16 آذر و 6 دي (عاشورا) را يکي پس از ديگري مرتکب شوند و از شعار به نفع رژيم صهيونيستي و اهانت به حضرت امام(ره) تا حذف جمهوري اسلامي و شعار عليه ولايت فقيه و سپس جسارت به ساحت مقدس امام حسين(ع) پيش بروند و آخرالامر نيز همان چهره سياسي پس از چند سال از موضع لجاجت گفت موضع من همان است که در آخرين نماز جمعه گفتم و يا ادبيات ترديدافکن رسانه‌هاي جبهه استکبار در القاي آزاد نبودن انتخابات را تکرار کرد، آن هنگام تکليف چيست؟ در اين صورت، آن شخصيت سياسي با سابقه مهمتر و محترم‌تر و ارجمندتر است يا اصل جمهوري اسلام و مردم و امام خميني(ره) و مکتب امام حسين عليه‌السلام؟!

سران فتنه (امثال موسوي)حرمت‌شکنان بازداشت شده در روز عاشورا را که در ميان آنها اعضاي فرقه ضاله بهائيت و گروهک تروريستي منافقين و... بودند مردمان خداجو خواندند و بر لجاجت و انحراف خود اصرار ورزيدند و مع‌الاسف آقاي هاشمي نه تنها نتوانست با آنها مرزبندي کند، بلکه به تابلوي حمايت از آنان تبديل شد. يک علت اين امر را مي‌شد در اظهارات خانم فائزه هاشمي جست‌وجو کرد که از بازداشتي‌هاي آن دو گروهک به عنوان «دوستان خوب» خود ياد کرد و تاکيد نمود هرگز به منافقين تروريست، منافقين نخواهد گفت. آري در بيت آقاي هاشمي، فرزند وي حاضر نيست از سازماني که 12 هزار شهروند بيگناه ايراني را به شهادت رسانده- و پدر وي يکي از قربانيان است- با هويت واقعي‌شان ياد کند و به آنها «مجاهدين» مي‌گويد و دوستان خوب خود مي‌شمارد. اينجا تکليف چيست؟ بايد ايستاد و تماشا کرد تا منافقين اين بار به جاي ترور فيزيکي، عمليات گروگان‌گيري را کامل کنند و سپس به واسطه اين گروگان‌گيري، محافظان انقلاب را خلع سلاح کنند و بعد حتي گروگان را نيز از پاي درآورند؟!

5- پيام اقدام شوراي نگهبان درباره نامزدي آقاي هاشمي- و نامزد رئيس جمهور به شکلي مشابه- اين است که حق و قانون و اصل نظام محترم‌تر از شخصيت‌هاست و نرخ کلي انقلاب نه خواهد شکست و نه بر سر آن تخفيف داده خواهد شد. اصلا تخفيف از جيب چه کساني، ازجيب ملت مومن که پناهي جز مسئولان امانتدار ندارند؟ آيا چهره‌هاي سياسي که دافعه‌هاي لازم و انقلابي را در برابر مفسدان و قانون‌شکنان ندارند، مظلوم‌ترند يا ملت نجيبي که به واسطه فتنه و انحراف در حقشان ظلم شد؟! اين جملات شريف، بيان رساي حضرت امام(ره) در منشور برادري است که درباره گروهک‌هاي التقاطي و ليبرال فرمودند «انقلاب به هيچ گروهي بدهکاري ندارد... آغوش کشور و انقلاب هميشه براي پذيرفتن کساني که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولي نه به قيمت طلبکاري آنان از همه اصول که چرا مرگ بر آمريکا گفتيد، چرا جنگ کرديد، چرا نسبت به منافقين و ضد انقلاب حکم خدا را جاري مي‌کنيد، چرا شعار نه شرقي نه غربي داده‌ايد، چرا لانه جاسوسي را اشغال کرده‌ايم و صدها چراي ديگر... صريحا اعلام مي‌کنم تا من هستم نخواهم گذاشت منافقين، اسلام اين مردم بي‌پناه را از بين ببرند».

اکنون سؤال اين است که آيا امروز همان گروه‌هاي منافق و ليبرال- پس از قرباني کردن برخي چهره‌هاي با سابقه نظير آقاي منتظري- سراغ حيثيت آقاي هاشمي نرفته‌اند و علنا با ذکر دليل از عملکرد ساليان اخير وي حمايت نمي‌کنند؟ اگر حمايت مي‌کنند که مي‌کنند، اينجا بايد جانب شخص را گرفت يا نظام و انقلاب و مردم را؟ بدين ترتيب ارزش اقدام شوراي نگهبان بيشتر به چشم مي‌آيد که با تدبير قانون‌گرايانه خود، آقاي هاشمي را- که براي اجراي نقشه موذيانه منافقين، به وسط ميدان هل داده شده بود- حفظ کرد. و همين امر است که صداي جيغ و فرياد طراحان سناريوي دوسويه «انتقام از نظام- انتقام از هاشمي» را به آسمان بلند کرده است.

محمد ايماني

 

دفاع از ائتلاف مردم+1‏

1392/03/02

رسالت

دکتر حامد حاجي‌حيدري-از دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه تهران

دکتر امير محبيان، در سرمقاله روز گذشته روزنامه "رسالت"، با عنوان " تحليل صحنه انتخابات رياست جمهوري 92؛ نقاط ضعف و قوت سعيد جليلي"، ضمن آن که با برآورد شرايط فعلي، پيروزي دکتر سعيد جليلي در انتخابات آتي "برخلاف محاسبات اوليه و حتي استنکاف خود" را پيش‌بيني فرموده‌اند، نقاط قوت و ضعفي براي ايشان شمرده‌اند، که جملگي نقاط قوت‌اند.

دکتر سعيد جليلي، به سرعت، در حال تسخير موقعيتي است که احزاب ناکارآمد، طي همهمه زرگري چند ماهه اخير نتوانستند به دست آورند؛ حضور بسيار مؤثر و قابل ملاحظه، در عين حال، مستقل از جناح‌هاي ناکارآمد. اين، آن چيزي است که دکتر سعيد جليلي را در موقعيت ممتاز کسب اعتماد مردم قرار مي‌دهد، و عنوان ائتلاف "مردم+1" را برازنده او مي‌کند. پس، آن‌چه دکتر امير محبيان، با عنوان سابقه اجرايي کم، عنوان فرموده‌اند، در واقع، کم‌سابقگي که چه عرض کنم، بي‌سابقگي کار زير پرچم احزاب و خط و خط‌بازي‌هاي ناکارآمد است که اين روزها يکي از مصائب اين کشور، عبور از آن‌هاست. احزابي که همه آن‌ها يک عيب بزرگ دارند که ناتواني آن‌ها در عبور از "آتشفشان"، شاخص و نمود آن ضعف بزرگ است.

ائتلاف "مردم+1"، قابل اعتماد است، و اين، کليد اصلي براي پيروزي در انتخابات بوده و هست و خواهد بود. هميشه کليد اصلي براي پيروزي در انتخابات، اعتماد و اعتماد و اعتماد و اعتماد است. "ظاهراً، علاقه يا تلاشي خاص از سوي او براي کانديداتوري مشاهده نمي‌شد، و برخلاف بعضي از کانديداها که مي‌کوشيدند خود را به يگانه هدف اصولگرايان مبدل کنند، او براي کسب اين هدف، حرکتي خاص را انجام نداد، و حتي اخباري دال بر عدم علاقه به کانديداتوري از سوي او شنيده مي‌شد. هر چند نگاهي به وضع حاميانش نشان دهنده آمادگي کامل آن‌ها براي شروع مسابقه دارد"، و اين، آمادگي، بيش از هر دليل ديگر، برمي‌خيزد از آن که او توانسته است، به سرعت اعتماد نيروهاي جوان و پرانرژي را جلب کند.

دکتر سعيد جليلي، "آرمان‌گراي مؤدب" است، نه ديپلمات‌مآب. دشوار دو خصلت آرمان‌گرايي و ادب، با هم جمع مي‌شوند، و لحظه اتحاد اين دو، معمولاً به نحو تاريخي و از زمان سرودن منظومه عظيم "ايلياد" توسط هومر، لحظه ظهور "ابرمرد" است. از قضا، موقعيت فعلي جامعه ما سخت نيازمند ابرمرد "آرمان‌گراي مؤدب" است. جامعه، براي چنين شخصيتي له له مي‌زند. در بين همين کانديداهاي موجود، ديپلمات مؤدب هم هست، ولي، طراز آرمان‌گرايي و مقاومت او را بايد در نسبت او با "آتشفشان" درک کرد.

پس از آشکار شدن زاويه يافتن "آتشفشان" و اذناب طويل و عريض او با "خيمه انقلاب" در تاريخ تاريخي سوم تير، اکنون در گام بعد، به صدارت عظمايي احتياج هست که بدون آن که جامعه را درگير تنش و اضطراب کند، در تراز دهه چهارم انقلاب، جوان و پر طراوت انگيزه‌هاي پيشروي رويش‌هاي جديد انقلاب را تحقق ببخشد. اکنون، پس از مانور پر تبختر "آتشفشان" و اذناب، که گويي فقط آن‌ها هستند که مي‌توانند انقلاب را پيش ببرند، رويش‌هاي سوم تيري انقلاب، با دکتر سعيد جليلي، اثبات خواهند کرد که آن‌ها مرد دهه عدالت و پيشرفت هستند، نه کساني که به رغم اين همه قرينه و امارت نمي‌توانند بيرون بودن "آتشفشان" و اذناب را از خيمه انقلاب درک کنند، يا اذناب او را صرفاً مفتون مي‌دانند.ائتلاف "مردم+1"، با محوريت دکتر سعيد جليلي، فاز تثبيت

"آرمان‌گرايي + مؤدبانه" است. آرمان‌گراي مؤدب، سر خود را به زمين مي‌افکند، شمرده و اندک اندک سخن مي‌گويد، ولي "بي‌پرده" "مقاومت" مي‌کند. صورت مثالي اين شخصيت، مرحوم امام خميني (ره) بود. در تراز قضاوت دکتر امير محبيان که او را به بيان خنثي و فارغ از همدلي و مشحون از قضاوت فني در مورد مسائل انساني مي‌شناسيم، امام خميني (ره)، "خجالتي" و با "روابط عمومي غيرفعال" به نظر مي‌رسد. کسي که در حسينيه جماران سر به زير مي‌افکند، و اندکي با لهجه خاص، جملاتي را شمرده شمرده بيان مي‌کند که دنيا را به لرزه مي‌افکند، و بي‌واسطه با مردمش ارتباط مي‌گيرد، بدون مزاحمت کارشناسان "روابط عمومي".دکتر سعيد جليلي، براي رسيدن به "حيات طيبه"، بايد "آرمان‌گرايي مؤدب" خود را بر ارتباط بي غل و غش با مردم بنا کند تا بتواند با باندهاي آتشفشاني، به اتکاء مردم، برخورد آرمان‌گرايانه + مؤدبانه + مقاوم داشته باشد. با او، ديگر "آتشفشاني"‌ها بهانه‌اي براي دفاع از ثروت "پتروپارسي" که "ده ميليارد تومان"، تنها گوشه‌اي از "رسوايي" آن است، براي تخريب "اخراجي‌ها" ندارند. آن‌ها مي‌گويند "اخراجي‌ها" بي‌ادب‌اند!ائتلاف "مردم+1"، موقعيت درخشاني براي "اخراجي‌ها" ايجاد کرده است. بله؛ ... دکتر سعيد جليلي، موقعيت درخشاني براي "اخراجي‌ها" ايجاد کرده است.

دکتر سعيد جليلي، به اتکاء رويارويي آرمان‌گرايانه + مؤدبانه + مقاوم، در برابر "آتشفشان" خارجي و داخلي، اعتماد مردم را به سرعت جلب مي‌کند، چنان که روندهاي اخير، اين شتاب را تأييد مي‌کند. پس، عدالت‌خواهي او فقط کلي‌گويي و تفلسف نيست. اصلاً کلي‌گويي و تفلسف نيست. اين روزها، اولين شرط عدالت‌خواهي، بي‌گمان جرأت رها کردن و انکار "آتشفشان" است که متأسفانه بيشتر فعالان سياسي نسل اول انقلاب همين شجاعت را ندارند، و به دليل همين ضعف است که يک به يک سقوط مي‌کنند. به انقلاب پشت مي‌کنند تا مصلحت‌جويانه، "آتشفشان" را قدر بدانند!

ائتلاف "مردم+1"، با روي‌گرداني از "آتشفشان" و همه اذناب او در چپ و راست، اولين شرط عدالت‌خواهي عملي را احراز کرده است.از اين قرار است که دکتر امير محبيان، نهايتاً تأييد مي‌فرمايند که دکتر سعيد جليلي با "جوان بودن"، "فقدان گذشته منفي"، "سوابق جبهه" و "جانبازي" و "منش آرام و مؤدبانه" و "رويکرد ولايي"، "تصوير مثبت"ي در ميان "نيروهاي انقلابي" دارند.

همچون سوم تير، به نظر مي‌رسد که جوانان سوم تيري، بازي پيچيده‌اي پيش بردند تا خود را به اين همه حزب و آتشفشان افسونگر تحميل کنند؛ ولي، واقع آن است که اين، تنها تلاشي از سر اخلاص، براي به کرسي نشاندن حق و عدالت بود که به حول و قوه الهي، تنها با تأييدات الهي، به نتيجه خواهد رسيد. به رغم دکتر امير محبيان، رأي آوردن دکتر سعيد جليلي را قطعي نمي‌دانم، به قاعده ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم. بله؛ ضرورت رأي آوردن او بديهي است، ولي قطعي نيست.

رأي به دکتر سعيد جليلي يک اولويت ملي است. خود را که در موقعيت پس از انتخابات قرار مي‌دهي و از خود مي‌پرسي که رأي نياوردن يا پيروزي غير قاطع دکتر سعيد جليلي چه معناي تاريخي مي‌تواند داشته باشد، به خود نهيب مي‌زني که از اين بديهي‌تر نمي‌شود که او بايد برنده قاطع انتخابات باشد، ولي اينجا يک نکته هست. يک نکته هست و آن اين که "حماسه سياسي"، محتاج کار خدايي است. کاري که در "بيان خنثي و فارغ از همدلي و مشحون از قضاوت فني در مورد مسائل انساني" قابل درک نباشد. کاري که موقعيت يکتاي تاريخ‌سازي انسان در آن معنا داشته باشد. حالا، موقعيتي است که جوان مسلمان بايد موقعيت را تشخيص دهد، و "جهاد" خود را در جهت يزدان نيکي‌دهش خالص سازد، شايد، در بازي مخلصانه حق تعالي، "حماسه‌اي" اتفاق بيفتد که بيان فني را مبهوت خويش سازد.‏

ديدگاههاي متفاوت در مورد نامزدهاي احراز صلاحيت شده را  به عنوان تضارب آراء انعكاس مي دهيم طرح اين نظرات به معناي ديدگاه نهايي رسالت نيست .

دکتر حامد حاجي‌حيدري-از دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه تهران-hajiheidari@PhiloSociology.ir

 

 

يادداشت سردبير

بررسي اما و اگرهاي تصميم شوراي نگهبان

خراسان - مورخ پنج‌شنبه 1392/03/02 شماره انتشار 18411

نويسنده: محمد سعيد احديان ahadian@khorasannews.com

 

ثبت نام آقاي هاشمي رفسنجاني در انتخابات به گونه اي رقم خورد که شوکي به فضاي سياسي کشور ايجاد کرد اين شوک باعث شد تا بسياري از افرادي که بنا نداشتند در انتخابات شرکت کنند تصميم به شرکت در انتخابات بگيرند طبيعي است در چنين فضايي احراز نشدن صلاحيت آيت الله هاشمي رفسنجاني براي کانديداتوري رياست جمهوري سوالات و ابهاماتي را نه فقط براي حاميان ايشان بلکه حتي براي افرادي که مخالف رييس جمهور شدن ايشان بودند ايجاد کند.

روشن است آنچه مي نويسيم براي باز شدن بيشتر مسائل است وگرنه تمکين از قانون و نظر شوراي نگهبان هم امري عقلي است و هم وظيفه اي شرعي.

حال اجازه دهيد براي اينکه انصاف در تحليل را رعايت کنيم ابتدا با نگاه شوراي نگهبان موضوع را بررسي و سپس سوالاتي که به ذهن مي رسد را بيان کنيم.

مهمترين دليلي که شوراي نگهبان مطرح مي کند تاکيد براين امر است که در شوراي نگهبان جايي براي مصلحت گرايي بر اساس سليقه ها و تحليل هاي شخصي نيست. آنها مي گويند هم در قانون بند و عبارتي وجود ندارد که به آن ها اجازه داده باشد براساس مصلحت تصميم گيري کنند و هم مردم فرض را بر اين مي گذارند که وقتي شوراي نگهبان صلاحيت فردي را تاييد کرد به اين معنا است که مردم مي توانند با خيالي آسوده فقط به دنبال اصلح از بين صالحان بگردند آن ها مي گويند رسم امانتداري اين است که در رعايت اين مساله فقط به احراز شرايط بپردازند و به مصلحت کاري نداشته باشند.

 

اگر مصلحت را در نظر نگيريم

 

واقعيت اين است که اگر بخواهيم اين استدلال را بپذيريم و جايي براي تشخيص مصلحت براي شوراي نگهبان قائل نباشيم نمي توانيم نقد مهمي به شوراي نگهبان در تاييد نکردن صلاحيت آيت الله هاشمي وارد کنيم چرا که اکثر اعضاي شوراي نگهبان مي گويند مسئوليت رياست جمهوري با تمام سمت ها و مسئوليت هاي کشور متفاوت است چرا که جنس آن از نوع کاراجرايي با ضرورت ورود به جزئيات است و به اندازه اي پرحجم و سنگين مي باشد که فرد انتخاب شده بايد ساعت ها در روز کارسنگين انجام دهد و مرتب براي پيگيري پروژه ها و تسهيل در تصميم گيري ها در مناطق مختلف کشورحضور پيدا کند و چون در کشور ما هنوز سيستم ها در جريان امور اجرايي کشور حاکم نشده است نقش فرد رئيس جمهور محوري مي باشد با اين وجود چگونه شوراي نگهبان مي تواند مساله توان جسمي رادر فردي هرچند با سابقه و بزرگ مانند آيت الله هاشمي در نظر نگيرد. اعضاي شوراي نگهبان مي توانند بگويند ما چه حجت شرعي در پيشگاه الهي و مردم داريم وقتي حتي خود آيت الله هاشمي رفسنجاني چند هفته پيش از ثبت نام، به دلايلي از جمله شرايط جسماني ناشي از کهولت سن، ورود شان به صحنه انتخابات را براي خود "حرام شرعي" دانسته بودند؟

به نظر مي رسد از اين زاويه نمي توان نقد بر شوراي نگهبان را وارد دانست و خلاف نظر برخي حاميان آقاي هاشمي بايد تصريح کرد که احراز نکردن صلاحيت آقاي هاشمي بر اساس تصريح قانون (نه نگاه مصلحت انديشانه ) امري کاملا قابل دفاع است اما آنچه محل بحث است اين مساله است که آيا شوراي نگهبان نبايد در تصميم نهايي خود به مصلحت ها نيز توجه کند؟

درست است که قانون مشخصا اين درخواست را از شوراي نگهبان نکرده است اما نظراتي که حضرت امام در اوايل انقلاب در ماجراهاي اختلافي بين شوراي نگهبان و نمايندگان مجلس داشتند (که در نهايت به تشکيل مجمع تشخيص مصلحت نظام منجر شد) پيش روي ما هست لذا در مواردي مانند تاييد صلاحيت کانديداها که قانون مرجعي براي تشخيص مصلحت تعيين نکرده است آيا نظرات صريح ايشان نمي تواند دليلي مهم باشد مبني بر اينکه شوراي نگهبان، بايد بار تشخيص مصلحت را در اين گونه موارد ، خود به دوش بکشد؟

 

دغدغه ها به جاي خود اما هاشمي را با ديگران مقايسه نکنيد

 

ممکن است برخي اعضاي شوراي نگهبان علاوه براين نکته که تکليفي براي درنظر گرفتن مصلحت ندارند مدعي شوند که درباب مصلحت نيز نمي توان مطمئن بود که مصلحت نظام در تاييد صلاحيت آيت الله هاشمي مي باشد چرا که ايشان هفته پيش از ثبت نام، صحبت هايي کردند که در آن شرايط کشور را با قبل ازانقلاب مقايسه و رو به انحطاط تصوير کردند وبعدا نيز اعضاي ستاد انتخاباتي خود را تماما از جريان کارگزاران، اصلاح طلبان و افرادي انتخاب کردند که با شعاراعتدال گرايي ايشان درتضاد بود به گونه اي که جريان ضدانقلاب و رسانه هاي وابسته به آنان مانند بي بي سي تمام قد سياست پايين آوردن مشارکت را به سياست حمايت از آقاي هاشمي تغيير دادند. به تناسب اين نظر، در بين معتقدين به نبود مصلحت در تاييد صلاحيت آقاي هاشمي، اين نکته نيز مطرح است که براساس اين اماره ها، راي آوردن آقاي هاشمي بازگشت عده اي از غيرمعتقدين به مباني انقلاب را هم به دنبال خواهد داشت همچنين راي نياوردن ايشان ادعاي تقلب و اتفاقاتي شبيه وقايع 88 را رقم خواهد زد. نمي خواهيم اين دغدغه ها را يکسره رد کنيم اما سخن ما اين است که درست که برخي رفتارها، سخنان و اقدامات آيت الله هاشمي رفسنجاني به حق سوءتفاهم هاي ايجاد شده در اين چندسال اخير را بيشتر کرد( وکاش ايشان به گونه اي ديگر رفتار مي کردند) اما سابقه ايشان نشان مي دهد که به هيچ وجه نبايد آقاي هاشمي را باديگران مقايسه کرد. ايشان معتقد به انقلاب اسلامي و باورمند به مهمترين ثمره فکري حضرت امام يعني ولايت فقيه هستند و آنجايي که ولي فقيه زمان حکمي را صادر کنند(نه بيان نظر و رهنمود) حتي اگر خلاف نظر خود بدانند به آن پايبند خواهند بود لذا اگر چه انتقادات جدي نسبت به سليقه هاي اقتصادي و فرهنگي وسياسي و شيوه حکومت داري ايشان وجود دارد و مي توان دغدغه هايي از سوي برخي نزديکان و اطرافيان ايشان در شبيه سازي با وقايع سال 88 داشت اما مي توان مطمئن بود هيچ گاه آيت الله هاشمي رفسنجاني در تقابل با نظام و رهبري قرار نخواهند گرفت. درموضوع احتمال راي آوردن ايشان نيز به نظر مي رسد مي توان پيش بيني کرد درصورتيکه آقاي هاشمي پس از آغاز رقابت و در فرآيند تبليغات انتخاباتي مرزبندي خود را با مخالفان نظام و رهبري به اندازه اي شفاف نمي کرد که آنها از او در پيشبرد اهداف خود سوءاستفاده کنند و مشابه اين چند روز پس از ثبت نام آن ها همچنان به او براي پيش برد اهدافشان اميدوار باقي مي ماندند آنگاه مردمي که در اين تصور بودند که ايشان هماهنگ با رهبري وارد عرصه انتخابات شده اند، در چنان حالتي ايشان را بعنوان رئيس جمهور برنمي گزيدند و در نقطه مقابل نيز در صورتي که ايشان با مرزبندي شفاف با مخالفان رهبري و نظام وارد عرصه انتخابات مي شدند ( که نشانه هاي آن در بيانيه شماره 2 ديده شد) و اگر با اين مرزبندي شفاف، بازهم راي مي آوردند اين انتخاب نيز همانند انتخابات هاي پيشين با تشخيص خود مردم بوده و همانند تمام موارد پيشين مورد حمايت رهبري و همه دوستداران نظام مي بود و حماسه اي لقب مي گرفت مثل حماسه دوم خرداد و سوم تير.

خلاصه آنکه اگر بخواهيم موضوع "مصلحت" را در نظر نگيريم مي توانيم شوراي نگهبان را در تصميم خود محق بدانيم اما به نظر مي رسد شوراي نگهبان نمي تواند در تصميمات خود به عنصر مصلحت بي توجه باشد و بهتر است اين مساله حداقل براي آينده توسط مجلس و در صورت اختلاف نظر با شوراي نگهبان در مجمع تشخيص مصلحت تعيين تکليف شود تا شوراي نگهبان بتواند شرعا به خود اجازه دهد وارد بررسي مصلحت ها نيز بشود در موضوع مصلحت نيز ممکن است به دليل برخي اشتباهاتي که آيت الله هاشمي رفسنجاني کردند سوءتفاهم هايي ايجاد شده باشد و تشخيص مصلحت به حق سهل و ممتنع تصور شود اما به نظر مي رسد اين سوءتفاهم ها پس از مذاکرات با ايشان و بررسي هاي لازم قابل رفع بود.

 

آيا رهبري ورود مي کنند؟

 

حال سوال اين است که با اين وجود آيا رهبرانقلاب به اين مساله ورود مي کنند و حکم حکومتي در تاييد صلاحيت آقاي هاشمي مي دهند؟

به نظر مي رسد اگر لازم بود مصلحت سنجي صورت گيرد اين کار بايد در شوراي نگهبان صورت مي گرفت اما اکنون به دلايل زير حکم حکومتي توسط رهبرانقلاب بعيد به نظر مي رسد چرا که :

اولا به دليل نوع ورود آقاي هاشمي در هنگام ثبت نام و اخبار کذبي که در آن هنگام توسط برخي حاميان ايشان در رسانه هاي مرتبط با ايشان مطرح شد بخشي از جامعه چنين برداشتي داشت که آقاي هاشمي با نظر رهبري در لحظات آخر ثبت نام کرده اند به همين دليل حکم حکومتي رهبر انقلاب مبني بر تاييد صلاحيت آيت الله هاشمي باعث تقويت اين برداشت نادرست مي شود و تاثيرمستقيمي برسرنوشت انتخابات مي گذارد حتي اگر هم رهبري براي اصلاح اين برداشت و شفاف شدن عدم حمايت مشخص از ايشان موضعي بگيرند مخالفت رهبري با ايشان تلقي مي شود که هيچ کدام از دو حالت به مصلحت نمي باشد.

ثانيا منطق حکم حکومتي ايجاب مي کند که فقط در موارد استثنايي مورد استفاده قرار گيرد اگر اين مساله تبديل به يک قاعده شود ديگر مفهوم خود را از دست خواهد داد چراکه هميشه اين مطالبه وجود خواهد داشت که رهبري بعد از نظر شوراي نگهبان درباره آرايش سياسي رقابت کنندگان انتخابات رياست جمهوري ورود کنند در اين صورت چه نيازي است به شوراي نگهبان؟

از همه مهمتر و شايد مهمترين دليل اينکه اگر از ادعاي سهل و ممتنع بودن مصلحت به دليل اطرافيان و سوءتفاهم هاي ناشي از اشتباهات آقاي هاشمي بگذريم، نبايد اين مساله را فراموش کنيم که توقع مصلحت انديشي توسط رئيس جمهور فعلي و حاميان ايشان براي تاييد صلاحيت آقاي مشايي نيز وجود دارد،مخصوصا با توجه به هزينه هاي زيادي که ممکن است رد صلاحيت آقاي مشايي ايجاد کند(به اظهارات روزگذشته آقاي احمدي نژاد مراجعه کنيد).

بيانات صريح، روشن و علني رهبرانقلاب و نکاتي که پيش از اين به اعضاي شوراي نگهبان فرموده بودند و مطلعين از آن خبر داشتند اين بود که اين دوره مطلقا چه قبل از تصميم نهايي چه بعد از آن وارد تصميم گيري ها نخواهند شد و نتيجه نهايي را شوراي نگهبان رقم خواهد زد. شايد اين سياست گذاري از پيش اعلام شده مبني برعدم ورود رهبري، براي توقع نداشتن آقاي احمدي نژاد صورت گرفته باشد اما آيا حتي اگر دو نکته قبل حل شود، چنين مصلحت بالايي وجود دارد که ايشان اين سياست گذاري را که مانع اصلي برسر راه فضاسازي پرهزينه و فشار رسانه اي بر رهبري توسط جريان انحرافي مي باشد، تغيير دهند؟

 

احمدی‌مقدم:

فتنه‌گران با لطف رهبری در سایه نظام زندگی می‌کنند

مهر: دوم خرداد 92ـ  رییس پلیس کشور از برخورد با حاشیه‌های انتخاباتی خبر داد و گفت: اگر بابت خون‌های ریخته‌شده در فتنه 88 می‌خواستیم با فتنه‌گران برخورد کنیم، آنها باید تاوان بیشتری می‌پرداختند. سردار اسماعیل احمدی‌مقدم، روز چهارشنبه در استان مرکزی گفت: گام‌های اول انتخابات برداشته شد، افرادی ثبت‌نام کردند و خود را در معرض آزمایش قرار دادند و همه به قانون‌مداری و قانون‌محوری نیز اعتراف و تاکنون به قانون تمکین کردند و امید است در ادامه راه به همین‌گونه رفتار کنند. وی افزود: در این دوره از انتخابات، کاندیداهایی برای همه سلایق جامعه با سوابق اجرایی و کارنامه‌هایی در عرصه خدمت به مردم در پست‌های مختلف حضور دارند که مردم نیز به خوبی آنها را شناخته و می‌توانند کاندیدای مورد نظر خود را انتخاب کنند. سردار احمدی‌مقدم به عدم‌مداخله ناجا در جریان انتخابات تاکید کرد و گفت: نیروی انتظامی، در کنار سایر دستگاه‌های امنیتی نه‌تنها مداخله‌ای در جریان انتخابات نداشته و به نفع و ضرر کسی چه در انتخابات ریاست‌جمهوری و چه در شوراها حرکت نمی‌کند بلکه تمامی کارکنان نیز به منظور پرهیز از هرگونه شایبه با دستورالعمل‌ها و نظارت‌های محکم، از این دخالت منع شده‌اند. وی با اشاره به آمادگی نیروی انتظامی و دستگاه‌های متولی امنیت در برقراری انتخاباتی آرام گفت: نیروی انتظامی در تمامی لحظات چه در جریان قبل از انتخابات و تبلیغات، حین انتخابات و زمان اعلام نتایج آمادگی داشته و در کنار تمامی دستگاه‌های امنیتی از جمله نیروهای بسیج، وزارت کشور، وزارت اطلاعات و با پشتیبانی دستگاه قضایی و سایر نیروهای مسلح و کسانی که در این صحنه مسوولیت دارند تمام توان خود را برای امنیت انتخابات به کار برد. احمدی‌مقدم اضافه کرد: نیروی انتظامی با همکاری مردم مراقب است که هیچ حاشیه‌ای در انتخابات به وجود نیاید تا در کمال آرامش و امنیت شاهد تکرار حماسه و ثبت پیروزی و موفقیت دیگری باشیم. احمدی‌مقدم گفت: امروز هدایت‌کنندگان فتنه‌های داخلی و عناصر میدان به عنوان یک شبکه برای دستگاه‌های امنیتی واضح و آشکار هستند و جمهوری اسلامی با نظر لطف و عنایت رهبری با فتنه‌گران برخورد کرد و به آنان اجازه داد در سایه نظام زندگی کنند. فرمانده نیروی انتظامی تاکید کرد: اگر می‌خواستیم بابت خون‌هایی که ریخته شد و هتک حرمتی که از نظام شد، فقط قانون را ملاک قرار دهیم، برخوردها باید خیلی شدید‌تر می‌شد ولی به برکت لطف و عنایت رهبری آنها در سایه این نظام زندگی می‌کنند.

 

روایت فلاحیان از اختلاف با هاشمی

خبر آنلاین: علی فلاحیان، وزیر سابق اطلاعات و از نامزدهای ردصلاحیت‌شده یازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در جلسه هفتگی انصارحزب‌الله گفت: در دوران «خانه‌نشینی» رییس دولت دهم هم کسی به خیابان نیامد اما برای مقابله با حامیان اسفندیار رحیم‌مشایی و احمدی‌نژاد، امکانات امنیتی تامین شده است. به گفته وی برخی که نگران هرگونه واکنش احتمالی احمدی‌نژاد نسبت به ردصلاحیت رحیم‌مشایی هستند، می‌گویند در صورتی که رییس دولت، رای شورای نگهبان را نپذیرد، باید در انتظار اجرای طرح عدم کفایت در مجلس باشد. او همچنین افزود: ما اعتقاد داریم که مردم اصلا نباید پای ماهواره‌ها بنشینند. چراکه هرکس پای حرف سخنگویی بنشیند به سمت او می‌رود. فلاحیان ادامه داد: ‌الان در ماهواره حتی راجع به امام زمان(عج) جرات کرده‌اند و او را نفی می‌کنند. یقینا نشستن پای ماهواره حرام است. او گفت: ‌ما فکری که کردیم این است که همه برنامه‌های مفید ماهواره را جدا و مونتاژ کنیم و در هر محله‌ای یک سالن آمفی‌تئاتر باشد که مردم از آن استفاده کنند و در آنجا به نمایش بگذاریم. وی ادامه داد: ‌در مورد بی‌حجابی هم باید حکم الهی اجرا شود. منتها با دو مکانیسم این کار عملی می‌شود. طرح فرهنگسرای محلات را که من ارایه دادم این بود که خانواده‌ها باید با مراکز فرهنگی و مساجد مرتبط باشند و مرتبا روی افراد کار شود و خواست فرهنگی به وجود‌ آید تا هرکسی که بخواهد روسری خود را عقب ببرد همه او را به گونه‌ای دیگر نگاه کنند. فلاحیان افزود: ‌الان در محافل علمی و مدارس، دختران با پوشش چادر مورد تمسخر همکلاسی‌ها قرار می‌گیرند. وزیر سابق اطلاعات درباره خاطرات زمانی که وزیر هاشمی بود گفت: آن زمان دو تا دعوا با آقای هاشمی داشتیم. یکی بحث فرهنگی بود. ایشان می‌گفت آقای فلاحیان، این بازی که تو در تهران به راه انداختی، نتیجه نمی‌دهد. به او گفتم: چرا نتیجه نمی‌دهد؟ ما هر مجله سکسی و هر نوار مبتذلی می‌آمد جمع‌آوری می‌کردیم و در مرز جلو آن را می‌گرفتیم و نمی‌گذاشتیم توزیع شود. دختران بدحجاب را جمع‌آوری می‌کردیم. او افزود: ‌آقای هاشمی به من می‌گفت آقای فلاحیان حالا تو این دخترها را می‌گیری و می‌بری شلاق می‌زنی این دیگر نه خودش و نه بابا و نه آبا و اجدادش اصلا مسلمان نمی‌شوند. من می‌گفتم: این دستور اسلام است. کسی‌که تهتک و تبلیغ ضد دینی می‌کند، اصلا نمی‌خواهد مسلمان شود ولی این دخترهای مومنه را هم تحریک می‌کند که آنها هم چادر یا روسری‌هایشان را بردارند. ما نباید اجازه دهیم. او درباره کاندیداهای دور گذشته ریاست‌جمهوری افزود: آن روز که فتنه بود، می‌گفتند اعدام کنید، ما گفتیم اعدام برای آنها کم است. بالاخره اینها آبروی ما را در دنیا بردند. اصلا چهار سال ریاست‌جمهوری چه ارزشی دارد که آدم نظام را در دنیا این‌طور زیر سوال ببرد؟ فلاحیان ادامه داد: ‌من از سال ۴۳ در کنار کروبی بودم، آن وقتی که در مسجد اعظم کتک خورد و عمامه‌اش افتاد. ولی آقای کروبی، به فرض، حالا خلافی هم اتفاق افتاده است در همه دنیا اعلام می‌کنی‌که زندانبان ما فلان‌کار را با متهم کرده است؟! اصلا فکر آبروی این همه شهدا و ملت را نمی‌‌کنی؟

 

سایت «الف»: چرا جلیلی را تایید صلاحیت کردید؛ هاشمی را نه؟! /

احمد توكلي فرمان حمله به شوراي نگهبان را صادر كرد

اکنون احمد توکلی به عنوان مدیر این سایت باید پاسخگو باشد که چطور تا چند روز پیش به بهانه عدم رعیات قانون از سوی دولت و دستگاه‌های دولتی، بارها و بارها دست به جنجال آفرینی و هزینه سازی برای کشور می‌کرد و حتی چندی پیش، سخنان مهم وزیر اطلاعات درباره تشکیلات فتنه 88 را "غیرقانونی" نامید اما اکنون در سایت رسمی خود، اینچنین در برابر قانون ایستاده و حتی روی جریانات انحرافی و فتنه‌گران را هم سفید کرده است.

598 به نقل از رجانیوز: هنوز یک نصفه روز از اعلام نتایج بررسی احراز صلاحیت کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان قانون اساسی نگذشته که مدعیان قانونگرایی که تا دیروز فرید "وا قانونا" سر می‌دادند، شمشیر را برای شورای نگهبان از رو کشیدند و این نهاد انقلابی را به دلیل انجام وظیفه قانونی خود مورد حمله قرار دادند.

به گزارش 598 به نقل از رجانیوز، سایت "الف" که با مدیریت احمد توکلی، نماینده مجلس فعالیت می‌کند و همراه با علی مطهری یکی از اصلی‌ترین عاملان درگیری و تشنج در روابط میان دولت و مجلس در سال‌های اخیر آن هم به بهانه عدم رعایت قانون از سوی دولت بوده است، در گزارشی که صبح امروز منتشر کرده، به تندترین و بی منطق‌ترین حالت ممکن به نتایج احراز صلاحیت‌ها حمله کرده و ضمن انتقاد از رد صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی و تایید صلاحیت سعید جلیلی، شورای نگهبان را یک نهاد غیرپاسخگو نامیده است.

سایت توکلی در حمایت از تکیه‌گاه فتنه‌گران در سال 88 نوشته است: "مهمترین دلیل برای ردصلاحیت آیت الله هاشمی چه بوده است؟ مُرّ قانون یا مصلحت سنجی سیاسی؟ کدخدائی شب گذشته تاکید کرد که شورای نگهبان به قانون عمل می کند و مصالح عالی نظام. ردصلاحیت آیت الله از کدام نوع بوده است قانون یا مصالح عالی؟ این مصالح عالی با کدام قرائت تشخیص داده شده است؟ قرائت به سبک افراطیون که آیت الله را فتنه گر می دانند یا اهل انصاف و اعتدال؟"

جالب است که تا چند روز پیش، این سایت خود را خط‌کش اصولگرایی و قانونگرایی می‌دانست و برای همه جریانات سیاسی تعیین تکلیف می‌کرد اما اکنون که زمان تمکین به قانون است، خود را مبرا از این مساله می‌داند و نهادی را که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران درباره آن گفته "هر کس بگوید رای شورای نگهبان کذاست، مفسد فی الارض است"، مورد اتهام قرار می‌دهد؛ آن هم در زمانی که حتی سایت‌ها و رسانه‌های ضدانقلاب و مخالف جمهوری اسلامی ایران هم تاکنون نسبت به این مساله واکنش خاصی نشان نداده‌اند و حتی اسفندیار رحیم مشایی که همین طیف نزدیک به سایت الف، بارها و بارها از برنامه او و جریان انحرافی برای آشوب در کشور در صورت عدم تایید صلاحیت او خبر داده بودند، خواستار پیگیری اعتراض خود زا طریق قانون شده است.

اکنون احمد توکلی به عنوان مدیر این سایت باید پاسخگو باشد که چطور تا چند روز پیش به بهانه عدم رعیات قانون از سوی دولت و دستگاه‌های دولتی، بارها و بارها دست به جنجال آفرینی و هزینه سازی برای کشور می‌کرد و حتی چندی پیش، سخنان مهم وزیر اطلاعات درباره تشکیلات فتنه 88 را "غیرقانونی" نامید اما اکنون در سایت رسمی خود، اینچنین در برابر قانون ایستاده و حتی روی جریانات انحرافی و فتنه‌گران را هم سفید کرده است.

از سوی دیگر، "الف" دست به تخریب دکتر سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و یکی از کاندیداهای اصلی انتخابات و نماینده گفتمان انقلاب اسلامی هم زده است و در مطلبی عجیب، وی را فردی خوانده که نباید تایید صلاحیت می‌شده است و اضافه کرده است: "معیار تایید صلاحیت فردی چون سعید جلیلی چیست؟ سعید جلیلی از نیروهای متدین و دیپلمات انقلابی کشور است. گرچه سابقه اجرائی وسیاسی نداشته است اما از حیث تدین و ولایتمداری و انقلابی گری زبانزد مردم است. اما شورای نگهبان برای این دوره از انتخابات بیش از هرچیز بر رجل سیاسی و رجل مذهبی تاکید داشته است. چطور می شود افرادی با سابقه طولانی سیاسی و کار اجرائی ردصلاحیت می شوند اما جلیلی تائید می شود؟ آیا معاونت یک وزارت خانه ستادی و دبیری شورای عالی امنیت ملی کار اجرائی محسوب می شود؟ آیا حقیقتاً مردم جلیلی را رجل سیاسی می دانند؟"

البته بد نیست آقای توکلی نگاهی هم به کارنامه اداری و اجرایی خود بیندازد تا ببیند چطور تنها با سابقه حدود یک سال وزارت کار در اوایل انقلاب، دو بار در انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان مورد تایید صلاحیت قرار گرفته است و بعد نسبت به احراز صلاحیت یک دیپلمات انقلابی مانند دکتر جلیلی اینگونه واکنش منفی نشان دهد.

به نظر می‌رسد خط تخریب جریان انتخاباتی و تبلیغاتی طیف نزدیک به محمدباقر قالیباف که تا هفته پیش به سمت جبهه پایداری و دکتر کامران باقری لنکرانی بود، پس از هم آوایی نیروهای انقلاب و گفتمان انقلاب اسلامی بر دکتر جلیلی، به سمت دیپلمات انقلابی گرفته شده و قرار است برای تخریب دکتر جلیلی ستاد تخریب تشکیل شود؛ موضوعی که مطلب عجیب سایت الف موید آن است و احتمالا این خط در روزهای هم باش دت بیشتری پیگیری خواهد شد.

 

دم خروس بیرون می زند یا بصیرت نمایان تر می شود!

عدم تصميم گيري جبهه پايداري درباره حمايت از جليلي

رئيس دفتر آيت الله مصباح درباره حمايت جبهه پايداري از سعيد جليلي گفت: جبهه پايداري تاکنون در اينباره تصميمي نگرفته است.

  "عماریون"- حجت الاسلام حسين جلالي رئيس دفتر آيت الله مصباح در گفتگو با خبرنگار احزاب باشگاه خبرنگاران درباره حمايت جبهه پايداري از سعيد جليلي اظهار داشت: جبهه پايداري تاکنون در اينباره تصميمي نگرفته است و لازم است درباره تصميم گيري پيرامون اين مهم جلسه اي با اعضاي جبهه پايداري برگزار شود.

وي تاکيد کرد: فکر مي کنم ورود جبهه پايداري به انتخابات گفتماني باشد و ديگر ورود مصداقي نداشته باشد.

 

دلایل ملاقات نکردن جلیلی و آیت الله مصباح

بخش داخلی الف، 1 خرداد 92

تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۴۶

سفر جلیلی به قم در حالی به پایان رسید که وی با بسیاری از مراجع قم، به جز آیت الله مصباح دیدار کرد. با وجودی که لنکرانی در یک فرار رو به جلو به نفع او کناره گیری کرده بود، اما سفر قم این کاندیدای تأیید شده توسط شورای نگهبان، یک دیدار مهم را کم داشت. دیدار با پدر معنوی پایداری.

همان طور که پیش بینی می شد جریان پایداری هیچ چاره ای جز اتصال به جلیلی نداشت. شنیده های پیش از تایید صلاحیت کاندیداها نیز نشان می داد که لنکرانی در لیست نهایی شورای نگهبان جایی نخواهد داشت. نزدیکان پایداری نیز این را متوجه شده بودند. اما اصرار آیت الله بر حمایت از لنکرانی و «اصلح دانستن وی زیر آسمان خدا» شکاف عمیقی را بین جلیلی و او ایجاد کرد. شکافی که در عدم حمایت مصباح از وی طی 10 روز گذشته قابل مشاهده است.

برخی از رسانه ها به ویژه اصلاح طلبان معتقدند که جلیلی برای اینکه وامدار جریان پایداری نباشد، خود به دیدار آیت الله مصباح نرفت. اما شنیده های الف حاکی است پدرمعنوی جبهه پایداری درخواست جلیلی برای دیدار را رد کرده است. اگرچه در تمام طول سفر به قم، حمید رسایی از اعضای مهم پایداری حتی در دیدارهای محرمانه نیز او را همراهی می کرد.

جلیلی در سفر به قم با آیت‌الله جوادی آملی، آیت‌الله نوری همدانی و آیت‌الله سبحانی دیدار کرد و در دیدار از بیت آیت‌الله صافی گلپایگانی که گفته شد بدون حضور خبرنگاران بوده، در مورد مسائل مهم منطقه ای و روز بحث کرد. از سوی دیگر برخی این موضوع را مطرح کردند که مصباح یزدی روز گذشته در قم حضور نداشت.

آیت الله مصباح که از هفته ها پیش از ثبت نام اظهارنظرهای سیاسی و انتخاباتی داشت، این روزها سکوتی طولانی دارد. برخی نسبت به تعجیل او در اصلح دانستن لنکرانی منتقد هستند اما شاگردان و اعضای موسسه وابسته به او همچنان از وی حمایت می کنند. هفته گذشته یک سایت اینترنتی با انتشار نامه ای با امضای جمعی از طلاب، از آیت الله مصباح یزدی خواسته بودند به عنوان یکی از سرمایه های معنوی، از حمایت جریان پایداری دست بردارد. این اقدام با واکنش تند طرفداران آیت الله روبه رو شد.

با این همه، دوری «جلیلی و مصباح» از هر زاویه که به آن نگاه شود در شرایط موجود بسیار قابل تامل است. شاید جلیلی مانند لنکرانی حاضر نباشد پای منبر آیت الله زانو بزند اما به حمایتش نیاز دارد. آیت الله نیز این روزها با دیدن سرنوشت احمدی نژاد که 8 سال پیش بیشترین حمایت ها و آسمانی ترین تعابیر را برایش به کار برده بود محتاطانه تر رفتار می کند.

 

 

ابوترابی‌فرد: به خاطر وحدت انصراف دادم

تابناک ـ تاریخ انتشار: ۰۲ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۲:۵۱

عضو جامعه روحانیت مبارز با اشاره به دیدار خود با آیت‌الله مهدوی کنی پس از ثبت‌نام‌ها گفت: ایشان با وجود آرایش جدید گفت دیگر اصراری ندارم، از این رو بنده نیز به خاطر وحدت و انسجام انصراف دادم.

به گزارش خبرگزاری فارس، حجت‌الاسلام محمدحسن ابوترابی‌فرد عضو جامعه روحانیت مبارز و نائب رئیس مجلس شورای اسلامی صبح امروز پنجشنبه با حضور در همایش بیداری اسلامی، ‌افق‌های آینده و انتخابات 92 با تاکید بر اینکه دولت یازدهم باید در جهت رشد علمی و اخلاقی جامعه حرکت کند، اظهارداشت: ‌توده‌های مردم باید برای دفاع از حق احساس تکلیف کنند و اگر حضور مردم نباشد ما شاهد حضور رهبری صالح نخواهیم بود و امروز انقلاب اسلامی برآمده از این حضور است.

ابوترابی‌فرد با اشاره به نقش محوری مسئولان در پاسداشت جمهوریت و اسلامیت نظام،‌ خاطرنشان کرد: باید از تمام ظرفیت‌های علمی، ‌تخصصی و مدیریتی کشور به نفع کامل برای کارایی نظام بهره‌گیری شود.

عضو جامعه روحانیت مبارز با اشاره به لزوم وحدت اصولگرایان ادامه داد: برخی از تحلیلگران سیاسی اعتقاد نداشتند که ائتلاف به وحدت برسد اما برخلاف این باور این موضوع اتفاق افتاد و دوستان به فرد واحدی رسیدند.

وی ادامه داد: بنده بعد از این تصمیم خدمت آیت‌الله مهدوی کنی رفتم و از ایشان خواستم این موضوع را مدیریت کند تا یکی دیگر در عرصه وارد شود اما در صحبت‌های جدی با برخی از اعضای ائتلاف آنها تاکید کردند که بنده بیایم.

ابوترابی به آرایش جدید پس از ثبت‌نام‌ها اشاره کرد و افزود: بنده برای مشورت دوباره به محضر آیت‌الله مهدوی کنی رسیدم و ایشان هم با اشاره به آرایش جدید کشور گفتند که من الان دیگر اصراری ندارم.

نائب‌رئیس مجلس با بیان اینکه در جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین بیش از 6 ماه قبل بحث بر این بود که این راه هموار شود، متذکر شد: فضای مجلس به گونه‌ای است که از 210 نماینده‌ای که در آن روز در مجلس بودند 200 نماینده در ماندنم در مجلس تاکید کردند و از این رو به دلیل وحدت و انسجامی که مورد مطالبه همه افراد بود، انصراف دادم.

ابوترابی‌فرد در پایان با بیان اینکه بنده به دنبال دفاع از هیچ نهادی نیستم، تصریح‌کرد: اگر دولت و مجلس بر تفاهم و همدلی اراده نکنند، کشور آسیب می‌بیند.

 

تاریخ انتشار: ۰۱ خرداد ۱۳۹۲ - ۲۰:۵۲

پاسخ به 4 شبهه در خصوص تصمیم شورای نگهبان؛

اگرهمه‌کسانی‌که از رهبری حکم دارند تایید صلاحیت شوند،آنوقت40کاندیداداشتیم!

در حالی که یک روز بیشتر از اعلام نظر نهایی شورای نگهبان در خصوص کاندیداهای احراز صلاحیت شده نگذشته است برخی رسانه‌های داخلی شبهاتی در این باره منتشر کرده‌‌اند.

به گزارش 598 به نقل از خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ حمله و تخطئه تصمیم شورای نگهبان از 3 سو صورت گرفته است؛ صورت اول و دوم آن روشن است: نزدیکان آقای هاشمی رفسنجانی و رحیم مشایی؛ هرچند اخبار درگوشی حاکی از آن است که واکنش های اصلی هاشمی در روزهای آینده روی خواهد داد.

اما برخی گروه‌های سیاسی که طبق ادعایشان حامی هیچ کدام از این افراد نیستند برخی شبهات در این خصوص بیان کردند که پاسخ‌های روشنی دارد و شاید دلیل انتشار این شبهات چیزی غیر از دریافت پاسخ باشد اما در این مطلب سعی می‌شود به 4 شبهه اصلی این گروه پاسخ داده شود:

اول اینکه گفته‌اند چرا با وجود حکم رهبر انقلاب برای هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت وی ردصلاحیت شده است، این مساله در مواردی که گروه‌های سیاسی و تشکل‌های دانشجویی به آقای هاشمی انتقاد می‌کردند نیز وارد می‌شد.

در پاسخ باید گفت تفاوت اجرایی سمت رئیس جمهوری با ریاست مجمع تشخیص مصلحت از زمین تا آسمان است؛ جلسات مجمع تشخیص در ماه رمضان سال پیش به صورت کامل تعطیل شد ولی رئیس جمهور در طول روز شاید بالای 16 ساعت کار اجرایی سنگین انجام دهد. البته بد نیست در پرانتز بگوییم: [رئیس جمهور، وظیفه اصلی اش کار اجرایی است و بالاخره رئیس قوه مجریه است؛ مگر اینکه این فرض را قطعی تلقی کنیم که دیگرانی مثل فرزندان همه کاره کشور شوند]

سفرهای مداوم و درگیری‌های ذهنی شدید برای فردی که  80 سال سن دارد با تمام احترام به گذشته درخشان وی در طول انقلاب مضر است؛ این مساله دلیلی روشن بر رد ادعای دوستانی است که حکم رهبری را دست‌آویز صلاحیت فرد برای ریاست جمهوری می‌دانند باید سوال کرد با این حساب باید تمام نمایندگی های رهبری در استان‌ها و نماز جمعه ها برای ریاست جمهوری تایید شوند؟! اگر ملاک حکم رهبری است باید هر انتخابات ریاست جمهوری با بالای 40 کاندیدا برگزار شود!

جالب است بدانید آقای هاشمی بارها در چند ماه اخیر گفته است که ورود خود به انتخابات را به دلیل سن بالا خیانت می‌داند.

دوم اینکه گفته‌اند دلیل رد صلاحیت هاشمی مر قانون بوده است یا مصلحت اندیشی؟ این مساله با سوال قبلی همپوشانی دارد و جواب دیگری نمی‌خواهد چراکه طبق مر قانون فرد باید توانایی اداره کشور را داشته باشد و اعضای شورای نگهبان مرجع قانونی تصمیم گیری در این زمینه هستند.

فردی که دکتر شخصی‌اش از کارهای سنگین منعش کرده چطور توانایی ریاست بر قوه مجریه دارد؟ فردی که سفرهای استانی را حتی با هواپیما برایش ممنوع کرده اند، چطور توانایی اداره مملکت را خواهد داشت؟ مگر اینکه دیگران همه کاره شوند.

سوم اینکه سوال کرده اند دلیل تایید صلاحیت سعید جلیلی چیست؟ این دوستان صلاحیت اجرایی وی را زیر سوال برده اند که البته حتما در زمان نوشتن این متن یادشان نبوده سنگین ترین پرونده حقوقی سیاسی کشور در طول انقلاب که ابعاد جهانی دارد و البته در سخت ترین زمان آن بر عهده جلیلی بوده است.

نکته جالب و البته تعجب برانگیز این است که منادیان قانون گرایی از شورای نگهبان یک امر غیرقانونی می‌خواهند! یعنی شورای نگهبان خلاف قانون باید دلایل صلاحیت نداشتن یک فرد را بیان کند؟!

و نکته آخر اتهام پاسخگو نبودن به شورای نگهبان قانون اساسی است؛ این درحالی است که سخنگوی شورای نگهبان شب گذشته یک ساعت گفتگوی زنده تلویزیونی داشته است و بالای 10 گفتگوی دیگر با رسانه‌های مختلف صورت داده است. در ثانی مطابق قانون شورای نگهبان پاسخ گوی این که چرا فلانی تایید و بهمانی رد شد نیست شورای نگهبان تنها وظیفه دارد کسانی که صلاحیتشان احراز می شود را به وزارت کشور معرفی کند. همی

در پی همین مسئله دانشجویان در بیانیه ای اعلام کردند: یکی از نشانه های درستی تصمیم شورای نگهبان، واکنش سنگین دشمنان ملت ایران به این نظر قانونی شورای نگهبان است و ما دانشجویان این درس را از امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب گرفته ایم و تعجب و سوال ما از کسانی است که دهه 60 را درک و تجربه کرده اند و خیلی عجیب می نماید که این استدلال امام(ره) را فراموش کرده اند که آنجایی که دشمنان ملت از شما تعریف و یا با شما هم نظر شدند در کار خود تردید کنید!

این بیانیه می افزاید: از این جهت کسانی که ادعای قانون گرایی و قانون مداری دارند بدانند که طبق قانون، شورای نگهبان وظیفه پاسخ گویی ندارد لذا کسانی که با استفاده از "تاکتیک رسانه ای سوال" قصد تخطئه نظر شورای نگهبان را دارند، به این توجه کنند که چه شده است که در این خصوص با رسانه های خارجی و دشمنان ملت ایران هم کلام شده اند؟ کسانی که در داخل اینطور رفتار می کنند به این فکر کنند که چه شده است که رسانه های آنها همان حرفی را می زند که بی بی سی فارسی همان می گوید؟

 

حمله هماهنگ دولتی ها به شورای نگهبان

انحرافی ها می خواهند پای رهبری را وسط بکشند

راهکار اصلی احمدی نژاد، مشایی و حامیان آنها در واکنش به رد صلاحیت مشایی، "حمله به شورای نگهبان از طریق زیر سوال بردن نظر نهایی این شورا"، "هزینه کردن از رهبری" و تلاش برای باز کردن پای ایشان به این موضوع است که به تدریج از آن رونمایی می شود.

با اعلام اسامی نهایی کاندیداهای تایید صلاحیت شده انتخابات ریاست جمهوری و به تیع آن رد صلاحیت مشایی مطابق انتظارها، بسیاری از رسانه ها منظر واکنش رییس جمهور در این خصوص نشسته اند.

به گزارش گروه سیاسی صراط، راهکار اصلی احمدی نژاد، مشایی و حامیان آنها در واکنش به رد صلاحیت مشایی، "حمله به شورای نگهبان از طریق زیر سوال بردن نظر نهایی این شورا"، "هزینه کردن از رهبری" و تلاش برای باز کردن پای ایشان به این موضوع است که به تدریج از آن رونمایی می شود.

بر این اساس، اسفندیار رحیم مشایی پیش از اعلام اسامی نهایی تایید صلاحیت شده ها، در پاسخ به سوالی درباره احتمال رد صلاحیت خود گفته بود "مملکتی که ولی فقیه دارد، ظلم را برنمی تابد و ما از این مسیر، حقمان را خواهیم گرفت."

این در حالی است که بلافاصله بعد از اعلام نتایج بررسی صلاحیت نامزدها و عدم احراز صلاحیت مشایی، دفتر هماهنگی ستادهای مردمی او با صدور اطلاعیه ای رویه مشابه را در پیش گرفت و با هزینه کردن از رهبری تلاش کرد تا پای ایشان را به این موضوع باز کند. در این اطلاعیه آمده است "از محضر شریف رهبر فرزانه انقلاب اسلامی برای ممانعت از تضییع حقوق اساسی ملت و تبلور حماسه سیاسی استمداد می طلبیم و بر این باوریم که در سایه سار حاکمیت ولی فقیه عادل یا ظلمی روا نخواهد شد یا اگر خطایی هم صورت پذیرد حتما به طریق مقتضی جبران خواهد گردید."

اولین واکنش محمود احمدی نژاد به رد صلاحیت مشایی نیز به طور کامل راهبرد تعیین شده توسط او و مشایی را مشخص کرد. او گفت "از علاقه‌مندان به خود و آقای مشایی می‌خواهم که صبور باشند، چرا که با وجود مقام معظم رهبری هیچ مشکلی وجود نخواهد داشت."

خود رحیم مشایی نیز بعد از مشخص شدن عدم احراز صلاحیت او توسط شورای نگهبان گفت "من رد صلاحیت خود را ظلم می دانم و حل آن را از طریق مقام معظم رهبری پیگیر خواهم بود."

همزمان با این اظهارات از پیش تعیین شده برای هزینه کردن از رهبر معظم انقلاب، رسانه های دولتی هم در حرکتی هماهنگ تلاش کردند تا اسامی اعلام شده از سوی شورای نگهبان را "اولیه" قلمداد و اعلام نتیجه قطعی را منوط به دخالت رهبری کنند.

در این راستا روزنامه دولتی ایران خبر احراز صلاحیت 8 نامزد نهایی توسط شورای نگهبان را به طور کامل سانسور کرد و خبرگزاری دولتی ایرنا هم خبر واکنش رییس جمهور به رد صلاحیت مشایی را به عنوان خبر اول خود انتخاب کرد و تیتر "رییس جمهوری: با وجود ولایت‌فقیه حق مظلوم پایمال نخواهد شد/انشاءالله مشكل حل می‌شود" را برای آن برگزید.

گفتنی است تلاش دولتی ها برای هزینه کردن از رهبری برای دخالت در موضوع رد صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی در حالی انجام می شود که پیش از این، بسیاری از شخصیت ها، نمایندگان مجلس و گروه های سیاسی، در پیام های جداگانه ای خطاب به شورای نگهبان خواستار رعایت کامل قانون بدون مصلحت سنجی در احراز صلاحیت نامزدها شده بودند.

از سوی دیگر، به گفته سخنگوی شورای نگهبان، "در قانون انتخابات ریاست جمهوری مانند انتخابات مجلس شورای اسلامی برای اعتراض به رأی شورای نگهبان هیچ قانونی پیش بینی نشده است. برای انتخابات مجلس مراحلی پیش بینی شده اما انتخابات ریاست جمهوری یک مرحله‌ای است و بحث دیگری برای تجدید نظر در رأی شورای نگهبان مقرر نشده است."

 

بازتاب خارجی انتخابات ایران

عصر ایران: روزنامه نیویورک‌تایمز درباره ردصلاحیت اکبر هاشمی‌رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام از حضور در رقابت‌های انتخاباتی نوشت: تصمیم به ردصلاحیت اکبر هاشمی‌رفسنجانی بسیاری از ایرانیان را در بهت و شوک فرو برد چون بیش از 70درصد جمعیت ایران در دوره‌ای زندگی کرده‌اند که هاشمی در آن یکی از سران اصلی حکومت بوده است. نیویورک‌تایمز ردصلاحیت هاشمی و مشایی را به عنوان دو ردصلاحیت تاثیر‌گذار بر فرآیند انتخابات ذکر می‌کند و در ادامه با اشاره به نام‌ها و مواضع هشت نامزد باقیمانده می‌نویسد: «البته احتمال این مساله وجود دارد که با حکم حکومتی رهبر ایران، یک یا دو نامزد ردصلاحیت شده به گردونه رقابت‌ها بازگردند.» «نیویورک‌تایمز» می‌نویسد: «ردصلاحیت هاشمی از ورود به انتخابات می‌تواند برای او به معنای این باشد که ایده‌های او در زمینه اقتصاد آزاد و آزادی‌های بیشتر با عدم اقبال نظام مواجه شده است.» تابناک: با انتشار فهرست نهایی نامزدهای تایید صلاحیت‌شده برای شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، نقطه تمرکز تقریبا همه رسانه‌های مهم جهانی به سمت این موضوع سوق پیدا کرده است؛ بنابراین اخبار، تحلیل‌ها و انتشار موضع‌گیری‌های مربوط به نامزدهای تاییدشده و ‌نشده، حجم چشمگیری از مطالب این رسانه را از آن خود کرده است. مهم‌ترین نکته‌‌ای که در این زمینه مورد توجه مطبوعات بین‌المللی قرار گرفته، ردصلاحیت چهره‌های شاخصی چون «اکبر ‌هاشمی‌رفسنجانی» و در مرحله بعد، «اسفندیار رحیم‌مشایی» است. سایت شبکه خبری «بلومبرگ»، از جمله سایت‌ها و مطبوعات پرشماری است که خبر ردصلاحیت ‌«هاشمی» را در مرکز توجه خود قرار داده است. «بلومبرگ» می‌نویسد رفسنجانی، «یکی از بنیانگذاران جمهوری اسلامی و رییس‌جمهور ایران در فاصله سال‌های 1989 تا 1997»، در گرفتن تایید شورای نگهبان ـ که کار نظارت بر نامزدهای انتخابات را بر عهده دارد‌ ـ ناکام ماند. این سایت بر این باور است‌ که به جز موضوع ردصلاحیت ‌هاشمی، ترکیب نامزدهایی که تایید صلاحیت شده‌اند، کاملا قابل پیش‌بینی بود. بلومبرگ همچنین‌ مختصر به معرفی نامزدهای تایید صلاحیت‌شده در انتخابات پرداخته است. روزنامه «ایندیپندنت» نیز به همین موضوع، اما از زاویه‌ای دیگر پرداخته و مدعی شده، ردصلاحیت ‌هاشمی، به معنای جلوگیری از رقابت اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران است. این روزنامه، ‌هاشمی را یکی از «اصلاح‌طلب‌ترین» نامزدهای ریاست‌جمهوری ایران خوانده و نوشته، با ردصلاحیت وی، رقابت انتخاباتی منحصر به «محافظه‌کاران» خواهد بود. این روزنامه مدعی است، ردصلاحیت ‌هاشمی، سبب ناامیدی کسانی شده که امیدوار بودند، انتخابات به اصلاحات لیبرال در کشور منجر شود.

اما برخی ‌دیگر از رسانه‌ها، از جمله «رویترز»، واکنش محمود احمدی‌نژاد به ردصلاحیت مشایی را مورد توجه قرار داده‌اند. این خبرگزاری به نقل از رسانه‌های ایرانی گزارش می‌دهد که احمدی‌نژاد اعلام کرده، موضوع ردصلاحیت «دستیار نزدیکش» را از طریق رهبر ایران، آیت‌الله خامنه‌ای پیگیری می‌کند.

رویترز اشاره می‌کند که احمدی‌نژاد گفته، این موضوع را «تا آخرین لحظه» پیگیری می‌کند و امیدوار است که این مساله حل شود.  سایت «المانیتور» نیز امروز تحلیلی را درباره نامزدهای رد ‌و تاییدشده و نیز بخت هر یک برای جلب‌نظر بیشتر اصولگرایان و همچنین پیروزی در انتخابات منتشر کرده است. در این مطلب، ردصلاحیت مشایی به منزله پایان دوره فعالیت سیاسی وی و همچنین محمود احمدی‌نژاد در نظر گرفته شده است. همچنین بیان شده که این اتفاق برای ‌هاشمی، به معنای پایان تمایلاتش برای بازگشت به این پست سیاسی ارشد (ریاست‌جمهوری) در ایران است.  اما بخش نهایی مطلب المانیتور از همه جالب‌تر است؛ جایی که می‌نویسد: «هم‌اکنون سیاست ایران همچون مسابقه سرعتی است که در آن، پراید کم‌سرعت سعید جلیلی، توانسته مرسدس‌بنز ‌هاشمی‌رفسنجانی را پشت‌سر بگذارد. ایرباس قالیباف هم که شهردار تهران چندین سال با آن پرواز می‌کرده، باید مراقب باشد!»  و سرانجام در میان همه هیاهویی که بر سر ردصلاحیت ‌هاشمی و مشایی به راه افتاده، باید به مطلبی اشاره کرد که خبرگزاری «ترند» از یکی از نامزدهای کمتر شناخته‌شده فهرست هشت‌نفره منتشر کرده است. این خبرگزاری درباره محمد غرضی می‌نویسد وی اعلام کرده پول، تیم یا سخنگویی ‌‌ندارد؛ تنها دارای تجربه‌ای است که می‌خواهد آن را در اختیار ملت بگذارد. وی همچنین گفته در صورتی که به‌عنوان رییس‌جمهور برگزیده شود، یک دولت ضدتورم تشکیل خواهد داد.

 

تاریخ انقلاب را بی نام هاشمی نمی توان مطالعه کرد

مهدی یاراحمدی خراسانی، 2 خرداد 92

تاریخ انتشار ـ الف  : پنجشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۱۶

از هر زاویه ای می خواهید به وقایع انقلاب اسلامی نگاه کنید فرقی نمی کند؛

مبارزه و زندان،

دفاع مقدس(جنگ و صلح)،

مجلس،

ریاست جمهوری،

مجمع تشخیص مصلحت،

مجلس خبرگان،

انتخاب رهبری،

نماز جمعه،

انتخابات مختلف کشور

و ...

 

به هرحال نمی شود دفتر تاریخ انقلاب اسلامی را بدون نام هاشمی رفسنجانی مطالعه کرد. در این میان تعابیر مختلفی هم در ارتباط با شخصیت آیه الله از طرف حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری عنوان شده است که هر کدام نشان دهنده بار معنایی خاصی در ارتباط با اثرگذاری ایشان در اتفاقات بعد و قبل پیروزی انقلاب اسلامی است.

اما اکنون زمانه به کلی فرق کرده است. به صورتی که آیه الله هاشمی دوران متفاوتی را پیش روی خود می بیند. از یک طرف انقلاب اسلامی، آرمان های نظام و علاقه، خاطرات و ارتباط غیر قابل انکار فی مابین ایشان با امام(ره) و رهبری است و از طرف دیگر فشارهای جانبی برخی اطرافیان و افرادی که امروز کاسه داغ تر از آش نظام شده اند. منظورم همان افرادی است که ایشان را ترغیب کردند تا پای میز ثبت نام داوطلبان ریاست جمهوری وزارت کشور حاضر شود و انگشت خود را جوهری کند.(در نگاه خوش بینانه بخوانید دوستان نادان)

در این مرقومه نه قصد مدح آیه الله است نه ذم ایشان. چون اصولاً به نظرم نوشتاری که محتوایش له یا علیه باشد ناخود آگاه زاویه پیدا کرده و به سمت القای نظرات شخصی گرایش پیدا می کند. تنها می خواهم با در نظر داشتن نیمه پرلیوان هاشمی نکاتی بیان کنم.

از آیه الله چیزهای زیادی دیده بودیم که امروز دیگر نمی بینم (یا کمتر می بینیم). مثل شادابی صورت، آرامش سیرت، جوانی، همراهی صریح و بدون شرط با نظام و رهبری و... که این مسائل تا بدانجا رسیده است که به نظر شورای نگهبان صلاحیت ایشان برای ریاست جمهوری احراز نگریده است. اما در این میان هنوز هم در وجود آقای هاشمی نقاط قوت بسیاری وجود دارد که باید کماکان از آن برای منافع نظام بهره گرفت. برخی از این خصوصیت ها عبارتند از:

۱- به شهادت اکثر سیاسیون، رسانه ها و مردم تا قبل از ثبت نام آیه الله در انتخابات آن شور و هیجان لازم برای یک انتخابات پرشور وجود نداشت. ولی خبر ثبت نام ایشان در آخرین دقایق به ناگاه هیجان قابل توجهی در میان مردم و رسانه ها به وجود آورد. خوب این یعنی هنوز نسبت به وی سطح قابل توجهی از اقبال مردمی و جریان عمومی وجود دارد که باید از آن برای مصالح نظام بهره برد. (همین الان ملاحظه کنید چند در صد اخبار و تحلیل های رسانه ها در ارتباط با وی می باشد.)

۲- آقای هاشمی به دلیل حضور در اکثر جریانات انقلاب اسلامی تاریخ گویا و زنده ی نظام است. باید قدر این تاریخ زنده ی انقلاب را دانست و از اطلاعات محرمانه و غیرمحرمانه او برای تکمیل تاریخ انقلاب بهره برد.

۳- شاید به خاطر شرایط سنی یا هر مصلحت دیگری که شورای نگهبان تشخیص داده است، شرایط امروز وی دیگر برای ریاست جمهوری مناسب نباشد ولی تا زمانی که بر اساس حکم رهبر معظم انقلاب مسئولیت مجمع تشخیص بر عهده آیه الله است سایر ارکان و عناصر نظام باید توان و نظر وی را صائب بدانند.

۴- بخواهیم یا نخواهیم آقای هاشمی زبان بعضی از کشورهای خارجی را بهتر از دیگر مسئولان سیاسی کشور می داند(خصوصاً کشورهای عربی). هرچند امروز واژگان گفتمان سازش و مقاومت در ادبیات سیاسی کشور بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد. ولی به هرحال می توان از تجربه، توان و نفوذ وی در برخی از مراودات بین المللی با در نظر گرفتن مصالح کشور بهره برد و فرصتی گرانقدر برای نظام است.

۵- علی رغم تمامی اتفاقاتی که در سالهای اخیر در ارتباط با آقای هاشمی در کشور ایجاد شده است، هنوز هم زمانی که در مناسبت های مختلف مردم، چهره وی را در کنار رهبری مشاهده می کنند احساس خوبی دارند. نمی دانم چرا بعضی ها دوست دارند مرتب اختلاف و افتراق بین آقای هاشمی و رهبری را تبلیغ کنند. حتی اگر فرضاً این اختلاف هم وجود داشته باشد تلاش برای محو کردن هاشمی از نظام و انقلاب خلاف نظر صریح رهبر معظم انقلاب در ارتباط با جذب حداکثری است.

هر چند قبل از ثبت نام آقای هاشمی گفتم: "خدا کند که نیایی" و کماکان بر این مسأله اعتقاد دارم و همچنین معتقدم خیلی از رفتارها، سکوت ها،بیانیه ها و موضع گیری های ایشان جای نقد دارد ولی باید برای نقد آقای هاشمی رفسنجانی چند نکته را لحاظ کرد:

اول اینکه در نقد یا تأیید افراد نباید جلوتر یا عقب تر از رهبری حرکت کرد. برخی تعابیر امروز در مورد آقای هاشمی بیان می شود که به نظر، با ادبیات رهبر معظم انقلاب فاصله زیادی دارد.

دوم اینکه باید به گونه ای نقد کرد که از آن بوی تخریب و عناد به مشام نرسد.

سوم اینکه هدف نقد باید در جهت جذب حداکثری - آن گونه که رهبری تأکید دارند- باشد نه تلاش برای ریزش نیروهای انقلاب.

چهارم اینکه نقد هاشمی کار هر کسی نیست.

و سخن آخر اینکه خدا کند فعلاً که آرامش نسبی در فرآیند انتخابات برقرار است بیانیه های آنچنانی صادر نشود و آیه الله هاشمی تا پایان در کنار نظام و رهبری باشد تا کشور بتواند از آنچه که هنوز هاشمی برای مصالح نظام دارد به نحو احسن استفاده کند.    

 

 

مصباح یزدی: اخلال در نظام حرام است

تابناک  ـ تاریخ انتشار: ۰۲ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۲:۵۳

استاد اخلاق حوزه علمیه قم با بیان اینکه نباید به خاطر تعریف و تمجید و شماتت دیگران از انجام تکلیف دست بکشیم، گفت: با نگاه نتیجه محور است که می‌گوییم هرکس کاری کند که موجب اختلال در نظام اسلامی شود حرام است، بنابراین نتیجه عمل هم باید مهم باشد.

به گزارش خبرگزاری فارس، آیت‌الله محمد تقی مصباح یزدی رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) که شب گذشته در دفتر مقام معظم رهبری در قم سخن می‌گفت با بیان این که اعتقاد به این که قضا و قدر الهی شامل همه چیز می شود ممکن است شبهاتی را در ذهن پدید بیاورد، گفت: از جمله آن سؤالات این است که اگر کارها همه با تقدیر الهی انجام می شود دیگر برای چه ما باید تلاش کنیم و دغدغه داشته باشیم؟

وی افزود: در شرایطی که اتفاقات از پیش تعیین شده مسؤولیت و تکلیف چه معنایی دارد؟ وقتی نتیجه با خدا است پس چرا باید برای این که در انتخابات شخص اصلح رأی بیاورد تلاش کنیم؟ ما هرکاری در این زمینه انجام دهیم باز نتیجه همان است که در قضای الهی مقدر شده است.

استاد اخلاق حوزه علمیه قم این شبهات را القائات شیطانی دانست و ابرازکرد: شیطان همواره در صدد است با طرح این شبهات اعتقاد به قضا و قدر الهی را از ما بگیرد تا آثار مطلوب آن که اعتقاد به توحید افعالی است در ما ایجاد نشود و یا این که با این القائات ما را در انجام تکلیف الهی سست کند.

 

رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در پاسخ به این دسته از شبهات، گفت: اعتقاد به قضا و قدر الهی به آن معنا نیست که مردم دست شان در انجام کارها بسته است و هیچ تأثیری ندارند.

آیت الله مصباح یزدی افزود: ما در یک نظام تکوینی و تشریعی قرار داریم؛ در نظام تشریعی احکام الهی وضع شده است و باید به آن عمل شود؛ در این نظام همه تکالیف الهی اعم از واجبات و محرمات در آن مشخص شده است و هرکس باید برای دریافت امر الهی به قرآن و روایات مراجعه کند؛ این امر هم در حد و اندازه توان بشر است«لاَ یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا».

وی در تشریح نظام تکوینی آفرینش گفت: بخشی از آن نظام مربوط به ارتباط ما با پدیده های گوناگون می شود این که در رفتار ما تا چه میزان متأثر از گذشته است و چه نتایجی را در آینده از خود به جای خواهد گذاشت؛ این بخش خارج از اراده انسان است؛ انسان مؤمن باید به این نتایج رضایت داشته باشد.

 

* مؤمن همواره تکلیف مدار است

 

آیت‌الله مصباح یزدی یکی از مهم ترین شاخصه اهل ایمان را تکلیف مداری خواند و اظهار داشت: در مراحل و شرایط مختلف زندگی همواره باید به دنبال این باشیم که وظیفه و تکلیفی که خداوند به عهده ما گذاشته است چیست و به آن عمل کنیم.

وی افزود: این که نتیجه چه می شود به ما مربوط نیست، این را باید به خداوند واگذار کنیم و نسبت به هرچه پیش آمد رضایت داشته باشیم.

 

* نباید به خاطر تعریف و تمجید و شماتت دیگران از انجام تکلیف دست بکشیم

 

رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با تأکید بر این که نباید به خاطر تعریف و تمجید مردم و شماتت آنها از انجام تکلیف باز بمانیم، گفت: اگر همه عالم از ما تعریف کنند اما خودمان بدانیم که کار ما مطابق با قرآن و دستورات الهی نیست باید توبه کنیم و اگر همه از کار ما ناراضی باشند اما مطمئن باشیم که به تکلیف خود عمل کرده ایم برای ما کفایت می کند.

آیت الله مصباح یزدی با اشاره به این که در بسیاری از موارد تکلیف تابع نتایج محدودی است، ابراز داشت: اگر ما بتوانیم با عقل خود تا حدودی نتیجه را محاسبه کنیم باید این کار را انجام دهیم و این خود نوعی وظیفه است، اما در اغلب موارد نتیجه دور از ذهن ما است و نباید به آن اعتنا کرد.

وی ادامه داد: زیبایی کار خدا در این است که در یک پیشامد مشخص بسیاری از افراد را مورد امتحان های متفاوت قرار می دهد؛ ما چه می دانیم با کاری که انجام می دهیم چه اشخاص دیگری امتحان پس خواهند داد؛ نتایجی که در جنگ تحمیلی حاصل شد برای هیچ کس قابل تصور نبود، بسیاری از دلها با خدا ارتباط پیدا کرد؛ برخی مادران چند فرزند خود را به جبهه فرستادند و شهید شدند اما به هیچ وجه ناراحت نشدند، این در طول تاریخ بی سابقه بود.

استاد اخلاق حوزه علمیه قم با اشاره به این جمله امام(ره) که فرمود «ما مأمور به تکلیف هستیم نه نتیجه» اظهار داشت: این جمله بلند و پر محتوایی است که اولین بار از امام(ره) شنیدم، با این صراحت تا آن زمان کسی این موضوع را مطرح نکرده بود؛ امروزه این جمله در جامعه انقلابی ما به فرهنگ تبدیل شده است.

رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در تبیین شبهات و ابهاماتی که از این جمله به ذهن می رسد، گفت: یکی از شرایط تکلیف این است که انسان احتمال تأثیر و نتیجه بخش بودن را بدهد به همین دلیل در بحث جهاد می گویند اگر تعداد دشمنان تا دو برابر بود واجب است و در غیر این صورت دیگر واجب نیست.

 

* هرکس کاری کند که موجب اختلال در نظام اسلامی شود حرام است

 

نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری ابراز داشت: با همین نگاه نتیجه محور است که می‌گوییم هرکس کاری کند که موجب اختلال در نظام اسلامی شود حرام است، بنابراین نتیجه عمل هم باید مهم باشد.

آیت الله مصباح یزدی در شرح فلسفی این شبهه، گفت: انجام خوبی ها و ترک بدی ها همه واجبات بالقیاس هستند، یعنی وقتی می گویند این کار خوب است که نتیجه خوبی داشته باشد؛ راستگویی خوب است زیرا که موجب اعتماد می شود و زندگی را آسان می کند اما اگر همین راستگویی موجب فساد شود دیگر خوب نیست مانند این که راستگویی ما جان امام را به خطر بیندازد.

 

* ما علت تامه پدیده ها نیستیم بنابراین نمی توانیم نتیجه را پیش‌بینی کنیم

 

وی در پاسخ به این شبهه و بیان علت این چرا برخی رسیدن به نتیجه را اصل قرار می دهند، گفت: این تفکر ناشی از آن است که ما خود را علت تامه کارها می دانیم، در صورتی که برای انجام یک کار هزاران واسطه نیاز است که ما یکی از آن اسباب هستیم.

رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: نگاه ما این گونه است که می گوییم رزمندگان در عملیات بیت المقدس شرکت کردند و با تلاش و مجاهدت بسیار خرمشهر را آزاد کردند اما امام(ره) فرمود خرمشهر را خدا آزاد کرد؛ این اختلاف نظر ناشی از همان اختلاف نگاه به دنیای پیرامون است.

استاد اخلاق حوزه علمیه قم رضایت به شرور حوادث ناگوار دنیا را ناشی از نگاه تکلیف مدارانه دانست و خاطرنشان کرد: سیدالشهدا(ع) پس از آن که همه تکالیف خود را به نحو احسن انجام داد و فرمود«رضا بقضائک و تسلیما لأمرک» و به همین دلیل زینب(س) نیز فرمود «ما رأیت الاّ جمیلا».

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©