کشتار بی
رحمانۀ
دراویش ادامه
دارد
به
گزارش حساب
توییتری
مجذوبان نور،
تعدادی از
دراویش
گنابادی که در
درگیری های
اخیر مجروح
شده بودند، در
اثر شدت
جراحات در
بیمارستان
لبافینژاد
درگذشته اند. در ادامه
گفته شده است
که اورژانس
بیمارستان به
حالت قرنطینه
در آمده و فقط
کادر گروه
بحران
بیمارستان حق
ورود و خروج
دارند.
همچنین
به گزارش
کانال
تلگرامی
مجذوبان نور،
تعدادی از
دراویش زن که
در جریان
درگیری های
گلستان هفتم
بازداشت شده
بودند، پس از
تفهیم اتهام
در دادسرای
زندان اوین و
صدور قرار وثیقه،
با وجود
جراحاتی از
قبیل شکستگی
سر و دست و پا،
به زندان قرچک
منتقل شدند. کانال
تلگرام
مجذوبان نور
همچنین گزارش
داد؛ یکی از
دراویش
شهرستان کوار
به نام «مهدی
قنبری» صبح
امروز در مسیر
عزیمت به محل
کار، توسط
مهاجمان مسلح
به سلاح گرم
مورد حمله
قرار گرفته
است؛ که پس از
دخالت حاضرین
و تعدادی از
دراویش،
مهاجمان
متواری شدند.
--------------------------
کشته
شدن سه تن از
دراویش
گنابادی با
شلیک گلوله
زیتون–
شب گذشته سه
تن از دراویش
گنابادی٬ به دلیل
شدت جراحات
وارده در
بیمارستان
لبافینژاد
درگذشتند.
به
گزارش «زیتون»
شب گذشته
نیروی
انتظامی به همراهی
گارد ضد شورش
سه تن از
دارویش
گنابادی را که
در درگیریهای
خیابان
گلستان هفتم
پاسداران با
شلیک گلوله به
شدت مصدوم شده
بودند٬ به
بیمارستان لبافینژاد
انتقال دادند.
فرد
مطلعی در این
بیمارستان به
«زیتون» گفت که پیش
از انتقال
دراویش
مصدوم٬
اورژانس
بیمارستان
لبافینژاد
به حالت
قرنطینه در
آمده و
نیروهای امنیتی
تنها به گروه
بحران
بیمارستان
اجازه ورود به
بخش اورژانس
را دادهاند.
گروه
بحران در هر
بیمارستان
متشکل از
سوپروایزر
ارشد٬ رییس
بیمارستان٬
یک جراح داخلی
و یک مختصص
بیهوشی است؛
به همراه تنها
دو پرستار.
این
پرستار در گفتوگو
با «زیتون»
تایید کرد که
هر سه درویش
مجروح شب
گذشته در
بیمارستان در
گذشته و به
سردخانه منتقل
شدهاند.
او در
ادامه تایید
کرد هر سه
درویش انتقال
یافته به این
بیمارستان از
ناحیه نیم تنه
بالایی مورد
اصابت گلوله
قرار گرفته
بودند.
شب
گذشته و صبح
امروز تجمع
اعتراضی
دراویش
گنابادی در
اطراف خانه
نورعلی
تابنده قطب
این سلسله با
دخالت
نیروهای
امنیتی و لباس
شخصیهای
موتورسوار به
خشونت کشیده
شد.
تعدادی
از دارویش
گنابادی از
صبح روز گذشته
(دوشنبه) در
اعتراض به
بازداشت نعمت
ریاحی مقابل
کلانتری
پاسداران تجمع
کرده بودند.
سعید
منتظرالمهدی٬
سخنگوی نیروی
انتظامی٬ صبح
امروز خبر داد
که طی شب
گذشته بیش از
سیصد تن از
دراویش
گنابادی را
دستگیر کردهاند.
سخنگوی
نیروی
انتظامی
همچنین گفتهاست
«رانندگان»
خودروهایی که
به گفته پلیس
ایران، به
نیروهای
امنیتی حمله
کردهاند، در
میان بازداشتشدگان
هستند.
نیروی
انتظامی پیش
از این، از
کشتهشدن سه
تن از نیروهای
انتظامی در
«حمله اتوبوس»
سخن گفته بود.
سعید
منتظرالمهدی
حال میگوید
یک عضو بسیج
در «حمله یک
خودرو» و یک
عضو دیگر نیز
«با ضربات
سلاح سرد»
کشته شدهاست.
اقداماتی
که از سوی
رسانه رسمی
دراویش
گنابادی٬ وبسایت
مجذوبان نور٬
تکذیب شده
است. این وبسایت
نقش دراویش در
حمله به
نیروهای پلیس
را رد کرده و
میگوید تجمع
دراویش
«مسالمتآمیز»
بوده و آنها
«شروعکننده
درگیریها
نبودهاند.»
سخنگوی
پلیس ایران
بدون ارائه
شمار دقیق دراویش
زخمی شده، گفته
«۳۰ تن از
ماموران حاضر
در صحنه» زخمی
شدهاند.
دراویش
گنابادی در
شبکههای
اجتماعی از
زخمیشدن
شمار نامشخصی
از دراویش و
«انتقال آنها
به بیمارستانهای
سپاه
پاسداران» خبر
دادهاند.
وبسایت
مجذوبان نور
پیشتر گفته
بود سه تن از
دراویش «شدیدا
آسیب دیدهاند.»
......................
چند
روایت
سناریویی -
اتوبوسی
یادداشتی
از سیامک
قادری،
روزنامهنگار
پیشین
خبرگزاری
ایرنا
روایت
اول :
سال
۷۸ در گرماگرم
تحولات کوی
دانشگاه،
خبری مخابره
شد که
دانشجویان
اتوبوس شرکت
واحد را به
آتش کشیدند !
محل
آتش سوزی ضلع
شرقی دانشگاه
تهران و خیابان
قدس بود و
زمان آن دقیقا
هنگامی بود که
دانشجویان در
آخرین مقاومتها
، در داخل
دانشگاه
تهران کاملا
محاصره بودند.
روایت
واقعی ماجرا
در تلکس ویژه
ایرنا ثبت است،
با این مضمون :
دوربین صدا و
سیما را
آوردند بالای
ساختمانی در
نبش خیابان
طالقانی جایی
که ما برای فرار
از گاز اشکآور
به ورودی تو
رفته آن پناه
برده بودیم .
دوربین
و خبرنگار تحت
الحفظ راحت
وارد ساختمان
شدند و جهت
دوربین از
جایی که ما میدیدیم
به محلی زوم
شد که هیچ
حادثه ای در
جریان نبود و
تنها دقایقی
بعد شعله های
آتش یک اتوبوس
قدیمی پارک
شده در خیابان
را فیلم
برداری می کرد
که در حال
سوختن بود .
من
تلاش کردم عکس
آن را
پیدا کنم ولی
ظاهرا فقط
فیلم آن موجود
است.
روایت
دوم :
شنبه
۲۳ خرداد ۸۸ ،
معترضان از
اطراف وزارت
کشور تارانده
شده بودند و
در خیابان تخت
طاووس جز نیروهای
امنیتی ، همه
متواری شده
بودند. خیابان
از خودرو خالی
و کف خیابان
پر از تخته
سنگ و اجر بود.
به
ناگاه دو
اتوبوس قدیمی
ماکیروس که
سالها تردد
آن در تهران
ممنوع بود از
جنوب خیابان
میرزای
شیرازی وارد
تقاطع تخت
طاووس شد و
وسط چهارراه
متوقف شد و در
حالیکه راننده
در حال فرار
با عجله از
صحنه بود،
یکباره آتش
سراسر اتوبوس
را فرا گرفت !
بعدا
شنیدم راننده
همین اتوبوس
در شرکت واحد به
بخش اداری و
مدیریت منتقل
شد. (راوی آدم
معتبری است و
نامش نزد من
محفوظ)
روایت
سوم :
متاسفانه
من در صحنه
درگیریهای
گلستان هفتم
امکان حضور
نداشتم، اما
تحولات
اتوبوس مورد
مناقشه را
دنبال می کردم
.
سوالات
زیادی وجود
دارد: چطور
امکان دارد
اتوبوسی با آن
بزرگی و به آن
اندازه قدیمی
دقیقا اجازه
حضور در منطقهای
را پیدا کند
که تحت کنترل
است؟
چطور
کسی که بر
اساس اخبار
موجود ساعاتی
قبل دستگیر
شده و خبر
دستگیری آن
منتشر نیز
شده، میتواند
راننده
اتوبوسی باشد
که بعدا اقدام
به راندن به
سمت نیروهای
مهاجم
انتظامی کرده
است؟
فیلم
مکالمه ضبط
شده و منتشر
شده حاوی نام
راننده، چطور
بلافاصله در
فضای مجازی
بدون اینکه
صحنه فیلم
برداری اتفاق
قابل توجهی را
ثبت کند،
تولید شده
است! به
عبارتی وجه
بصری این ویدیو
چیست؟ چرا بر
خلاف بقیه
فیلمها فقط
صدا است و
تصویر روشن و
قابل ضبطی در
این قطعه وجود
ندارد؟
از
همه مهمتر،
بررسی محتوا و
نحوه و زمان و
مکان ویدیوی پیوست
است که بر روی
اکانت کانال
«بگو آزادی» درج
شده و در
کانال مردم
نیوز منتشر
شده خیلی خیلی
غیرطبیعی است.
آلت
قتاله
{اتوبوس} که
سوراخهای
روی شیشه آن
نشان از شلیک
رگباری با
سلاح جنگی
دارد و نه
شلیک ساچمهای
که سلاح مورد
استفاده در
اعتراضات است
چگونه در شهر
گردانده میشود
؟ چگونه یک
موتور سوار که
احیاناً فیلمبردار
مجزایی هم در
ترک آن نشسته
است و مشغول
فیلم برداری
بدون استرس
است، اجازه
یافته به
راحتی این
تصویر را ضبط
کند .
توجه
به ادبیات و
واژههای
مورد استفاده
و لهجه راوی
در فیلم هم
بسیار آشناست
و به قطع کار
نیروهای لباس
شخصی است.
هیچ
گزارشی از
درون شهر مبنی
بر تیراندازی
به صورت رگبار
-آنگونه که
از شیشههای
سمت راست
خودرو
پیداست-،
مخابره نشده
است و احتمالا
این اتوبوس
کهنه و
غیرمعمول،
ابتدا از محل
نگهداری آن به
نقطهای
بیرون شهر
برده شده و پس
از آماده سازی
و احیاناً
قرار دادن
شواهدی از
رانندهای که
معلوم نیست
زنده است یا
مرده به صحنه
آورده شده
است.
مسئولیت
خشونتهای
فعلی بر عهده
کسانی است که
معترضان
مسالمتجو را
در خیابان به
گلوله بستند،
آنها را حبس و
اعدام کردند.
دست آخر هم
اینکه
مطمئنا این
خودرو اسناد
هویتی مشخصی
دارد و آقای
روحانی به
راحتی خواهد
توانست بساط
این سناریو
سازیهای که
مراکز مشخصی
هم دارند را
افشا و جمع کنند.
................