Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
يكشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۰ برابر با  ۲۰ نوامبر ۲۰۱۱
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :يكشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۰  برابر با ۲۰ نوامبر ۲۰۱۱

نوشتۀ ناصر اعتمادی

زمینه ها و زمانه ها

تصویب دو قطعنامه در جمعه گذشته علیه ایران عمق و دامنۀ انزوای بی سابقۀ ایران را در صحنۀ بین المللی نشان داد. به این ترتیب، ایران هم با تشدید مجازات ها و انزوای بین المللی در نتیجۀ فعالیت های اتمی اش روبرو است و هم این برنامۀ اتمی بی آنکه حتا کار به جاهای باریک بکشد از قبل با انواع مشکلات و حملات آشکار و پنهان روبرو شده است که وضعیت ایران را متمایز از قبل کرده است. اما، مختصات این تمایز چیست و چه دورنمایی از اتفاقات سیاسی را پیش روی حکومت ایران ترسیم می کند؟

جمعه گذشته دو قطعنامه به طور همزمان علیه جمهوری اسلامی ایران تصویب شد : پنج عضو دائم شورای امنیت به اضافۀ آلمان با تسلیم قطعنامه ای به شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی پیرو گزارش اخیر همین نهاد در تأئید ماهیت نظامی برنامۀ اتمی ایران نگرانی فزایندۀ خود را از این برنامه اعلام کرد د. ساعاتی بعد عربستان سعودی به همراهی 50 کشور قطعنامه ای را به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رساند که در آن دولت اسلامی به دلیل طرح توطئۀ سفیر عربستان در واشنگتن شدیداً محکوم شد. گفتنی است که تنها 9 کشور عضو مجمع عمومی سازمان ملل با قطعنامه پیشنهادی عربستان مخالفت کردند. نمایندۀ ایران در سازمان ملل اقدام عربستان را بی سابقه خواند و کاخ سفید واشنگتن انزوای بین المللی ایران را بی سابقه توصیف کرد. مقامات آمریکایی و اروپایی در نظر دارند از فردا سلسله مجازات های جدید یکجانبه ای را علیه ایران اعلام کنند.

کشورهای غربی مدعی اند که چرخش تازه ای در رویارویی با ایران آغاز شده که ریشه در گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی اتمی دارد. این چرخش اما همزمان است با دو رویداد یا تحول : وخامت اوضاع اقتصادی ایران از یک طرف و انفجار اخیر در انبار موشک های دوربرد سپاه پاسداران در 45 کیلومتری تهران، از طرف دیگر : دولت ایران بر خلاف عادت همیشگی اش اصرار دارد که اسرائیل و آمریکا در این انفجار دست نداشته اند، در حالی که جراید اسرائیلی اینبار با هزار ایما و اشاره می گویند کار، کار موساد است.

به این ترتیب، ایران هم با تشدید مجازات ها و انزوای بین المللی در نتیجۀ فعالیت های اتمی اش روبرو است و هم این برنامۀ اتمی بی آنکه حتا کار به جاهای باریک بکشد از قبل با انواع مشکلات و حملات آشکار و پنهان روبرو شده است که وضعیت ایران را متمایز از قبل کرده است. اما، مختصات این تمایز چیست و چه دورنمایی از اتفاقات سیاسی را پیش روی حکومت ایران ترسیم می کند؟

آقایان محمدرضا شالگونی، فعال سیاسی، منصور فرهنگ استاد علوم سیاسی در آمریکا و هوشنگ امیراحمدی استادعلوم سیاسی در آمریکا از شرکت شما در این میزگرد سپاسگزارم.

مایلم از آقای منصور فرهنگ بپرسم که در پرتو همین دو قطعنامۀ جمعه گذشته علیه ایران تا کجا می شود وضعیت یا انزوای ایران را به قول مقامات آمریکایی بی سابقه دانست؟

منصور فرهنگ : تصویب همزمان این دو قطعنامه پیش از آنکه گویای محکومیت ایران و انزوای آن در محافل بین المللی باشد، گویای شکست دیپلماسی ایران هست که در شش سال گذشته و همزمان با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد به اوج رسیده است. در این شش سال، محمود احمدی نژاد آنقدر گزافه گویی، افسانه پردازی توطئه بار و خرافه پراکنی کرد که برای مدتی به یکی از سوژه های شومن های آخرشب تلویزیون های آمریکا و طرفداران جنگ در این کشور تبدیل شد که مایلند او را به عنوان عنصری خطرناک جلوه بدهند. در نتیجۀ این جو بین المللی که احمدی نژاد در این شش سال اخیر ایجاد کرد دیپلماسی ایران ورشکسته شد و این قطعنامه اخیر در مجمع عمومی سازمان ملل در واقع میخ دیگری بود بر تابوت دیپلماسی ایران.

محمدرضا شالگونی : در تائید سخنان آقای فرهنگ باید بگویم که جمهوری اسلامی در وضعیت شکننده ای قرار گرفته و در این میان شخصی خامنه ای به مسأله ای بزرگ برای جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. واقعیت این است که رهبران جمهوری اسلامی در ائتلافی نانوشته با اسرائیل و آمریکا عمل می کنند، گویی یکدیگر را اینان به نوعی تکمیل می کنند. اسرائیل و آمریکا اصلاً احتیاج به یافتن سند علیه جمهوری اسلامی ندارند. همین کارها و اقدام هایی که خود جمهوری اسلامی به آنها اعتراف می کند، برای شکننده تر کردن این رژیم خودبخود کافی است.

هوشنگ امیراحمدی : این دو قطعنامۀ اخیر و قطعنامه های پیش رو فشارهای بین المللی را علیه جمهوری اسلامی افزایش خواهد داد. کار به جایی رسیده که خود رهبران جمهوری اسلامی اقرار می کنند که تحریم ها اثر گذار بوده اند، هر چند می گویند که این تحریم ها ارادۀ ما را نمی شکنند. یعنی اینکه : ممکن است این تحریم ها اقتصاد ما را بشکنند، اما، ارادۀ ما را در هم نمی شکنند. البته، من مطمئن نیستم که ارادۀ آنها را هم درهم نشکنند. یکی از مشکلات این رژیم این است که به قول معروف "دو ریالی اش دیر می افتد." جمهوری اسلامی در سه سطح مسأله دارد : یکی در سطح استراتژیک، یکی در سطح سیاست گذاری و دیگری در سطح فردی. در سطح استراتژیک این رژیم با دنیا و مردم ایران یک مسألۀ کلیدی دارد تحت عنوان تضاد دموکراسی و حکومت دینی. جمهوری اسلامی در عین حال به مصداق سخن معروف آیت الله خمینی رابطۀ ایران و آمریکا را به رابطۀ گرگ و میش تشبیه می کند و طبیعی است که میان گرگ و میش نیز هیچگاه هیچ گونه سازشی شکل نخواهد گرفت. آقای خامنه ای از پیروان همین تلقی است و یکی از آرزوهای او و دیگر رهبران ایران است که روزی این "گرگ"، یعنی آمریکا بمیرد. یکی از تئوری های حکومت اسلامی این است که آمریکا نیز همانند اتحاد شوروی سابق در حال فروپاشی است و اگر از خود اندکی مقاومت بیشتر نشان بدهیم این قدرت درهم خواهد شکست که البته به نظر من نظریۀ مبتذلی است. در سطح فردی هم من با آقای فرهنگ موافقم که محمود احمدی نژاد صدمات زیادی را به ویژه با دروغ هایش به ایران زده است. به همین خاطر من فکر می کنم که وضعیت برای ایران دارد خطرناک می شود. درست است که هنوز جنگی در نگرفته است. اما، آمریکایی ها کم کم این بحث را مطرح می کنند که تحریم ها اثر مورد انتظار را نگذاشته اند و وقت هم در حال سپری شدن است و در نتیجه دو راه بیشتر پیش روی آمریکا و اسرائیل نمانده است : گزینه اول این است که یا آمریکا ایران مسلح به سلاح اتمی را بپذیرد یا بمب هسته ای ایران را از بین ببرد. از آنجا که آمریکا، اسرائیل، اعراب و حتا خود روسیه حاضر به پذیرش ایران مجهز به سلاح اتمی نیستند، در نتیجه تنها گزینه از بین بردن بمب اتمی ایران است و از بین بردن احتمال دست یابی ایران به سلاح اتمی یا بابد از طریق تغییر رژیم صورت بپذیرد یا به وسیلۀ جنگ.

 

منصور فرهنگ : ...صرف نظر از تاثیر رویدادهای جاری منطقه بر جمهوری اسلامی ایران، مناسبات منازعه آمیزی که جمهوری اسلامی با جامعۀ جهانی برقرار کرده ایران را در معرض خطرات جدی قرار داده است. بر خلاف بسیاری از انقلاب های جهان معاصر که به مرور خود را با روندهای جهانی همسو ساختند، از قرار جمهوری اسلامی ایران ماهیتاً قادر به انجام چنین تحولی نیست. جمهوری اسلامی ماهیتاً نیاز به دشمن دارد. ماهیتاً نیاز به تقابل و تنش و بحران دارد. دنیا را به خیر و شر تقسیم کردن و خود را به مظهر خیر تشبیه کردن، روایت نوعی بیماری روانی است که گریبانگیر دولتمردان ایران شده است. اگر ایران بخواهد در حال حاضر به این تقابل ها خاتمه بدهد و مناسبات عادی با جهان برقرار کند، اولین شرط آن این است که از کارشناسان آژانس بین المللی انرژی اتمی دعوت به عمل آورد که به ایران سفر کنند و به آنان اجاره بدهد از همۀ تأسیسات و فعالیت های اتمی ایران بازرسی به عمل آورند. اگر ایران برنامۀ غنی سازی اورانیوم خود را برای مدتی به حال تعلیق درآورد، هیچ صدمه ای به منافع و حیثیت ملی ایران وارد نخواهد شد. پرسش این است که آیا ایران قادر به چنین سازگاری و تحولی هست یا اینکه بالعکس ماهیت شبه فاشیستی رژیم جمهوری اسلامی ایران به آن اجازه نمی دهد که رابطه ای عادی با جهان برقرار کند. تغییر اساسی در سیاست خارجی ایران نیازمند تغییر در سیاست داخلی و باز کردن سیستم در ایران دارد که معلوم نیست رژیم اسلامی ایران به دلیل ماهیت فاشیستی اش قادر به انجام آن باشد. این است که می گویم که جامعۀ ایران در بن بست و وضعیت بسیار خطرناکی به سر می برد.

 

محمدرضا شالگونی : ممکن است – نمی گویم محتمل است – که جمهوری اسلامی ایران در نقطه ای مثلاً در صورت تحریم بانک مرکزی وقتی که کارد به استخوانش برسد در مقابل فشارهای یکجانبۀ آمریکا و غرب عقب نشینی هایی بکند. این ها در گذشته از این کارها کرده اند. اما، مسآله این است که اگر جمهوری اسلامی دست به چنین عقب نشینی بزند در مقابل فشار مردم ایران در هم فرو می پاشد. ما الان در ایران با نوعی پویایی استبداد روبرو هستیم که مدام عرصه را بر مردم تنگ می کند. این ناشی از این نیست که رهبران ایران دیوانه شده اند. علت این امر این است که اصلا برای استبداد در ایران مردم بیش از هر وقت غیرقابل تحمل شده اند. یعنی اگر رژیم هر چه بیشتر سرکوب نکند، تعادل خود را از دست می دهد. به همین خاطر بیش از پیش منفذها را می بندند، بیش از پیش سرکوب می کنند. من حتا فکر می کنم که یکی از دلایل عدمسازش رهبران ایران با غرب این است که نمی دانند در نتیجۀ چنین سازشی موقعیت شان در مقابل مردم ایران چه خواهد شد. نمی دانند که آیا چنین عقب نشینی هیبت شان را در داخل زیر سئوال خواهد برد یا نه، یک شورش توده ای برخواهد انگیخت یا نه. رزیم به ویژه پس از شروع انقلاب های جهان عرب کوچکترین نشانه های اعتراض را به شدت سرکوب می کند و این وحشت آن را از مردم، از قیام مردم، نشان می دهد. وضعیت این رژیم، وضعیت تعادل نیست، وضعیت فروپاشی است که با اتکا به سرکوب خشن نوعی تعادل مصنوعی برای خود دست و پا کرده است...

 يكشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۰ برابر با ۲۰ نوامبر ۲۰۱۱

 

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©