Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۲۵ شهريور ۱۳۹۲ برابر با  ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۳
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۲۵ شهريور ۱۳۹۲  برابر با ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۳
ده نکته‌ای که آمریکایی‌ها باید در مورد سوریه بدانند

 

ده نکته‌ای که آمریکایی‌ها باید در مورد سوریه بدانند

(اگر می‌خواهند تهدید به بمباران را ادامه دهند)

 

خوان کول

 ترجمه ی مهرداد امامی

 

گفته‌ی معروف «جنگْ روش یزدان برای آموزش جغرافی به آمریکایی‌هاست» به آمبروز بیرس تعلق دارد. به‌رغم مباحث ملی پردامنه در باب مداخله در سوریه، پر بی‌راه نیست که اغلب آمریکاییان نتوانند سوریه را بر روی نقشه پیدا کنند. در ادامه نکاتی کلیدی در مورد سوریه می‌آید که کوشیده‌ام بر آن‌ها تأکید کنم.

یک ـ  سوریه کشوری در مدیترانه‌ی شرقی است؛ شمال سوریه دقیقاً شرق سیسیل و جنوب‌شرقی آتن است. جمعیت این کشور تقریباً 22 میلیون نفر می‌شود که آن را در رتبه‌ی پنجاه‌وچهارمین کشور پرجمعیت جهان، پایین‌تر از غنا، تایوان و نپال قرار داده است. جمعیت یک کشور در مورد تعیین اینکه ارتش آن تا چه حد می‌تواند بزرگ باشد کمک می‌کند. با این معیار، سوریه به لحاظ نظامی اهمیت چندانی ندارد. سوریه از ذخایر گازهای سمّی برخوردار است اما این گازها را به‌راحتی نمی‌توان در مسافت‌های طولانی استفاده کرد و سلاح‌های تأثیرگذاری نیستند مگر در برابر یک یگان نظامی مسلح. مشخص نیست که ذخایر سلاح‌های شیمیایی سوریه از ذخایر روسیه، آمریکا، اسرائیل و کره‌ی شمالی بزرگ‌تر باشد یا نه.

دو ـ  سوریه یک کشور عمدتاً عرب‌زبان است. عربی زبانی سامی است که به عبری مرتبط است. با این حال، حدود 10% جمعیت سوریه کُرد هستند که به زبانی هندواروپایی که نهایتاً به انگلیسی پیوند می‌خورد، صحبت می‌کنند.

سه ـ  پیش از انقلابی که در سال 2011 شروع شد، اقتصاد سوریه چندگانه بود. حدود یک‌چهارم اقتصاد به صنعت و معدن تعلق داشت. خُرده‌فروشی یک‌چهارم دیگر را در اختیار گرفته بود. کمی بیش از یک‌پنجم متعلق به کشاورزی بود. توریسم نیز حدود 12% سهم داشت. صنعت سوریه به‌واسطه‌ی جنگ داخلی تقریباً از حرکت باز ایستاد. میلیون‌ها سوری آواره شدند، یا به سایر شهرهای کشور سرازیر گشتند یا مجبور به ترک کشور و گریز به ترکیه، لبنان و اردن شدند. حتی پیش از بروز مشکلات، سوریه کشوری نسبتاً فقیر بود با تولید ناخالص داخلی سالانه به ارزش اسمی 64 میلیارد دلار یعنی شصت‌وپنجمین کشور پس از آنگولا، کوبا و اکوادر در جهان.

چهارـ  انقلاب سوریه و جنگ داخلی از ابتدا فرقه‌گرایانه آغاز نشدند. تا حدی این یک مبارزه‌ی طبقاتی، نرخ‌های بالای رشد جمعیتی و رکود اقتصادی بود که دولت را در ایجاد اشتغال برای جمعیت جوان و نوجوان ناتوان ساخت. خشک‌سالی‌ها و تأثیرات بد گرمایش جهانی منجر به ایجاد بحران آب شد که به کشاورزان ضرر رساند و موجب سرازیر شدن جوانان روستایی به زاغه‌نشین‌های شهری گشت، یعنی جایی که پس از سقوط مالی جهان در سال 2008 دیگر هیچ شغلی وجود نداشت. اعتراضات عظیم در سال 2011 از زاغه‌نشین‌های حومه‌ی شهرها در مرکز کشور نشئت می‌گرفت، جایی که جوانان روستایی آمده بودند تا دنبال کار بگردند، اما خود را محبوس در بیکاری طولانی‌مدت یافتند. نخبگان تجاری و دولتی در دمشق، چه سنّی باشند یا علوی، از رژیم منتفع می‌شوند و غالباً وفادار یا بی‌طرف باقی مانده‌اند. حدود نیمی از جمعیت شهر بزرگ شمالی حلب همچنان طرفدار رژیم هستند. از آنجا که مقامات ارشد حزب حاکم بعث به شکلی نامتناسب تحت سلطه‌ی اقلیتی علوی هستند و همچنین به سبب آنکه بسیاری از جوانان ناراضی در شهرهای مرکز، سنّی‌اند، جنگْ سویه‌ای فرقه‌گرایانه به خود گرفت. با این حال، بنیان‌های این جنگ اقتصادی است.

پنج ـ حدود 10 تا 14 درصد سوری‌ها مسیحی‌اند. به زبان عربی سخن می‌گویند و اساساً جزء ارتدوکس‌های شرقی (مانند یونان و روسیه) یا کاتولیک‌های اونیات متعلق به کلیساهای شرق محسوب می‌شوند که نهایتاً پاپ را به رسمیت شناختند و با رُم ارتباط برقرار کردند. تعداد کمی از روستاهای مسیحی به زبان آرامی یعنی زبان یهودی‌ها صحبت می‌کنند. مسیحیان سوری یا به لحاظ سیاسی بی‌طرف هستند یا به خاطر ترس از بنیادگرایان سنّی رادیکال‌تر که در نبردگاه شمال غالب شدند و یکی از آن‌ها خود را وابسته به القاعده معرفی کرد، به رژیم حاکم گرایش دارند. سلسله‌مراتب وابسته به روحانیت مسیحیان سوری و هم‌کیشان لبنانی آن‌ها شدیداً مخالف حمله‌ی موشکی آمریکا به دمشق ظاهر شدند. 10 تا 14 درصد دیگر از سوری‌ها علوی هستند، یعنی اعضای شاخه‌ای از اسلام شیعی که توسط سایر شیعیان غیر‌ارتدوکس تلقی می‌شوند. آن‌ها نماز جمعه ندارند و بعضی از باورهایشان مربوط به عصر واگشت (New Age‌ish) است. علوی‌ها در رده‌های بالای حزب حاکم بعث و در میان مقامات نفوذ دارند.

شش ـ اگر قرار باشد آمریکا در سوریه مداخله کند، یقیناً به خاطر نفت نیست. سوریه صادرکننده‌ی قدری در حوزه‌ی نفت محسوب نمی‌شود. تا 2009 کمتر از 400000 بشکه در روز نفت تولید کرده است. جهان روزانه 90 میلیون بشکه نفت تولید می‌کند و بعضی کشورها مانند روسیه و عربستان سعودی به تنهایی چیزی حدود 10 میلیون بشکه در روز تولید نفت دارند. همچنین سوریه از لحاظ خطوط گاز در منطقه اهمیت حیاتی ندارد. سرزمین‌های شمالی عراق بر خطوط گاز ترکیه تأثیر دارند و ترکیه به هر ترتیب وضعیت بسیار پایدارتری از سوریه دارد. تولید سوریه به‌واسطه‌ی جنگ به بیش از نصف کاهش یافته اما خسارت چندانی به بازارهای جهانی وارد نکرده است. تولید نفت لیبی به خاطر اعتصاب‌های کارگری و دعاوی استقلال‌طلبی و شرقی در مورد منابع حدود یک میلیون بشکه به صورت روزانه در سال گذشته اُفت کرده و این کاهش آشکارا هیچ بحثی در مطبوعات آمریکا به راه نینداخته است.

هفت ـ حدود 60% سوری‌ها اعراب سنّی هستند، یعنی پیروان مکتب سنّی اسلام که عربی زبان مادری‌شان است. اعراب سنّی در اردن و مصر نفوذ دارند. شمار عظیمی از سنّی‌های سوری سکولار، ناسیونالیست یا چپ‌گرا هستند و توجه چندانی به مراعات رسوم ندارند. بسیاری از سنّی‌های سوری همچنان طرفدار شکل تساحل‌گر، صوفیانه و عرفانیِ اسلام‌اند. سایرین تحت نفوذ سعودی‌هایند و به عنوان سلفی‌ها شناخته می‌شوند، اما این  صرفاً حسن تعبیری برای وهابیون، اعضای شکل صُلب و متعصب اسلام سعودی، هستند. شمار کمی از سنّی‌ها وابسته به القاعده‌اند اما پیروزی‌های جنگی مهمی در شمال به دست آورده‌اند.

هشت ـ غربیان معاصر تصور می‌کنند که در رأس تمدن قرار دارند، اما آن‌ها طبق معیارهای سوریه تازه وارد تمدن شده‌اند. سوریه محل تمدن باستانی ابلاء حدود 4 تا 5 هزار سال پیش است که بعدها تحت حکمرانی آسوری‌ها، فراعنه‌ی مصر، بابل، پارس/ایران، مقدونیه و روم/بیزانس واقع شد. سوریه به همراه فلسطین پس از مرگ حضرت مسیح در حدود سال 33 پس از میلاد، محل گسترش مسیحیت بود. پولس قدیس در مسیر دمشق (the road to Damascus) متحول شد و من یک‌بار نشان دادم که ساختمانی که گفته می‌شود پولس در آنجا توقف کرده بود، امروز بخش مسیحی‌نشین شهر است. میان دوره‌ی مسیح و سال 600 میلادی، سوریه به تدریج کاملاً مسیحی شد. در زیر دمشق دخمه‌هایی وجود دارد که مسیحیان اولیه از ترس شکنجه در آن مخفی می‌شدند. سوریه در 634‌640 میلادی توسط اعراب مسلمان فتح شد. پس از آن در طول قرن‌ها مردم سوریه رفته‌رفته به جای آرامی شروع به صحبت با زبان عربی کردند و به‌تدریج از یهودیت و مسیحیت به اسلام روی آوردند. هیچ مدرکی دال بر اجبار خشونت‌آمیز در ریشه‌ی این روی‌آوری به اسلام موجود نیست، هر چند مزایای مالیاتی در کار بوده و آن شیوه‌ای برای ترویج اسلام به شکلی اجتماعی محسوب می‌شده است. حکومت اعراب مسلمان بر سوریه در دوران قرون وسطی به دست صلیبیون و مغول‌ها که هردوشان در نهایت از سوریه رانده شدند، به چالش کشیده شد. سوریه قرون‌وسطی 50 درصد شیعه بود اما سلسله‌ای که توسط صلاح‌الدین تأسیس شد، پس از فتح سوریه به دست او در 1175‌ 1185، راست‌آیینی سنّی را بر سوریه تحمیل کرد.

نُه ـ  در 1516 سوریه تسلیم عثمانی‌ها در ترکیه‌ی کنونی شد و تا زمان جنگ جهانی اول تحت حکمرانی امپراتوری سنّی عثمانی قرار داشت. در 1916، بریتانیا و فرانسه به صورت مخفیانه موافقت‌نامه‌ی سایکس‌پیکو  را بستند که بنا بر آن، در صورت پیروزی متفقین بر عثمانی‌ها (که هم‌پیمان آلمان‌ها و اتریشی‌ها در جنگ جهانی اول بودند) سوریه به فرانسه واگذار می‌شد. بریتانیایی‌ها با اعراب حجاز و اردن برای بیرون راندن عثمانی‌ها از سوریه در پایان جنگ متحد شدند، همان داستانی که در فیلم کلاسیک دیوید لین، «لارنس عربستان» (1963) روایت می‌شود. اما فرانسوی‌ها از اینکه بریتانیا در مورد ایجاد یک دولت عرب در سوریه در سال‌های 1918‌1920 مسامحه کرده بود، سخت عصبانی بودند و در 1920 معاهده را فسخ کردند و خواهان حق خود تحت موافقت‌نامه‌ی سایکس‌پیکو شدند. حدود 20 سال حکمرانی فرانسه در سوریه افتضاح‌ترین نمونه‌ی حکومت استعماری در تاریخ فرانسه محسوب می‌شود و تاریخ‌نگاران فرانسوی اندکی به خود زحمت داده‌اند تا در مورد آن چیزی بنویسند. در 1944 سوریه از جانب متفقین به عنوان یک کشور مستقل بازشناسی شد (در آن زمان فرانسه به اشغال آلمان‌ها درآمده بود و موقعیت تداوم استعمار خود در سوریه را نداشت).

ده ـ  سوریه‌ی مستقل از مجموعه‌ای از کودتاهای نظامی رنج می‌برد. کودتای مارس 1949 حسنی ‌الزعیم در پشت صحنه با حمایت ترومن انجام شد زیرا سلف او با عبور خط لوله‌ی گاز از قلمروی سوریه مخالفت کرده بود. سوریه در 1958‌1961 به همراه مصر به جمهوری متحده عربی پیوست. در 1963، افسران حزب ملی‌گرای بعث (رستاخیز) که ادعا می‌کردند سوسیالیست هستند، دست به کودتا زدند. حزب بعث همچنان در سوریه حاکم است. در 1970، ژنرال نیروی هوایی، حافظ الاسد، که علوی بود، دست به کودتایی درونی زد و در سال 2000 پسر دوم او، بشار اسد، چشم‌پزشک تحصیل‌کرده در بریتانیا، جانشین‌اش شد. خصوصیت احزاب بعث تحمیل یک سیستم آمرانه تک‌حزبی است که وجه مشخصه‌ی آن هم داشتن پلیس امنیتی‌ و جاسوسی داخلی و سرکوب سخت گیرانه مخالفان است. با وجود این، احزاب بعث استانداردهای زندگی را افزایش داد و جمعیت این کشور را از شمار چشم‌گیر کشاورزان روستایی به میزان ناچیز اکثریت شهری تبدیل کرد.

13 سپتامبر 2013

منبع:

http://www.zcommunications.org/top‌ten‌things‌americans‌need‌to‌know‌about‌syria‌if‌they‌re‌going‌to‌threaten‌to‌bomb‌it‌by‌juan‌cole.html

 

برگرفته از :«انسان شناسی و فرهنگ»

http://anthropology.ir/node/19482

                                        

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©