Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۳ برابر با  ۱۱ اگوست ۲۰۱۴
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۳  برابر با ۱۱ اگوست ۲۰۱۴
غزه: هیچ چیز غیرعمدی نیست

غزه: هیچ چیز غیرعمدی نیست!

 

نادیا ابوالحاج

برگردان هما مداح

 

تعداد کشته های فلسطینی در غزه از 1000 نفر گذشته و بیش از 5000 نفر نیز زخمی شده اند. بیش از 70 درصد تلفات را غیرنظامیان تشکل می دهند که نزدیک به 200 نفر آنها کودک هستند. دیگر اثری از خانواده های بزرگ به چشم نمی خورد. قایقهای اسرائیلی کودکان را در حین بازی در ساحل هدف قرار داده اند و کشته اند. بیش از دو هزار خانه تخریب شده یا آسیب دیده اند.  بر اساس اظهارات سخنگوی ارتش اسرائیل، تنها 120 بمب یک تنی در منطقۀ شجاعیه انداخته شده. با این حال و با وجود کشته شدن تنها سه غیرنظامی و 40 سربازاسرائیلی، رهبران اسرائیلی و هم پیمانان آمریکایی آنها همچنان اصرار دارند که این قتل عام جنگی برای دفاع از خود است.

 

آنها همچنین می گویند که نظامیان اسرائیلی جنگ را با اصول اخلاقی به پیش می برند. هدف آنها غیرنظامیان نیستند. هرگز نمی خواسته اند آنها را بکشتند. آنها حتی پیش از حمله به اهالی غزه هشدار می دهند تا بتوانند از محل دور شوند.

 

برطبق حقوق بین الملل، کشتن "غیرعمدی" غیرنظامیان، غیرقانونی نیست. اگر غیرنظامیان تعمدا مورد هدف قرار نگیرند، اگر در حین دستیابی به یک هدف مشروع نظامی کشته شوند، تعداد کشته شدگان با آن هدف "همخوانی" داشته باشد، آن وقت تلفات غیرنظامی جزئی از "خسارات ضمنی" به حساب می آیند. با این وجود، آنچنان که نتا کرافورد در کتاب پاسخگویی در قبال کشتن(1)، استدلال می کند خوب است اگر به شکلی نقادانه در مورد گروه "تلفات غیرنظامی سهوی" فکر کنیم. شاید اغلب کشته شدگان نبردهای ضدشورش شهری "غیرعمد" به حساب بیایند اما  مرگ آنها به همین اندازه نیز قابل پیش بینی بوده است.

 

غزه یک منطقۀ پرجمعیت کوچک است که از هوا، دریا و زمین محاصره شده و فرار یا خروج از آن ممکن نیست. بمبهای ارتش اسرائیل به اندازه ای قوی هستند که قدرت تخریب یک ساختمان هشت طبقه و پرتاب دروازه های آهنی بزرگ به آسمان را دارند. پهبادها به مناطق پرجمعیت موشک پرتاب می کنند و حتی غیرنظامیان را در حال فرار هدف قرار می دهند. ارتش اسرائیل شهرهای پرجمعیت  و اردوگاههای پناهجویان را با تانکهای مرکاوا و هلیکوپترهای آپاچی بمباران می کند و این موضوع حتی شامل حال مناطقی که ارتش اسرائیل پیشتر از غیرنظامیان خواسته بود تا بدانجا فرار کنند نیز می شود. 

 

هیچ جای امنی در غزه وجود ندارد. هیچ جایی برای فرار هم وجود ندارد. و هیچ سهو یا اصول اخلاقی ای کشتار نظامیان را توجیه نمی کند، چه می توان با احتمال 100 درصد پیش بینی نمود که حمله به اردوگاه پناهجویان یا محلۀ شلوغ یا خیابان شهر منجر به تلفات  انسان شدید خواهد شد. در اینجا تمایز میان سهوی و عمدی به کل معنای خود را از دست داده است.

 

و اگر تلفات غیرنظامی اصلا سهوی نباشد چه؟ دولت اسرائیل مهارت بسزایی در همسویی با منافع و ارزشهای ایالات متحده پس از یازه سپتامبر دارد و آریل شارون سخت در تلاش است تا جنگ اسرائیل علیه فلسطین را هم ارز جنگ ایالات متحده علیه "تروریستهای مسلمان" در افغانستان و عراق  نشان بدهد. اما جنگ اسرائیل با جنگ آمریکا متفاوت است. نه به این دلیل که ارتش آمریکا اخلاقی تر است یا حساسیت بیشتری نسبت به قوانین جنگی نشان می دهد، بلکه به این خاطر که  ایالات متحده فانتزی ایدئولوژِیک دیگری در سر دارد. ارتش ایالات متحده برای آزاد کردن عراقیها و افغانها از چنگ رژیمی که خود آنها می خواهند از شر آن رها شوند به جنگ می رود، یا حداقل اینطور به ما گفته می شود. غیرنظامیان عراقی و افغانی، ایالات متحده و ماموریت نظامی آن  را با آغوش باز می پذیرند. این قلب و عقل آنهاست که باید فتح شود.

 

اما جنگ اسرائیل در غزه ربطی به فتح قلب و عقل فلسطینیان ندارد.اسرائیل ادعا نمی کند که در پی حفاظت یا آزادسازی اهالی غزه از چنگال یک رژیم سرکوبگر است. بالعکس تاکتیکهای ارتش اسرائیل، منطق بریتانیایی ها و آمریکایی ها در بمباران شهرهای آلمان و ژاپن در طی جنگ جهانی دوم را به یاد می آورد، یعنی هدف گرفتن غیرنظامیان. اجبار غیرنظامیان به پرداخت هزینه غیرقابل تحمل تا بدین خاطر علیه رژیمشان قیام کنند. 

 

زمانی که اسرائیل به بیمارستانهای غزه حمله می کند، زمانی که خانواده های گسترده را محو می کند، وقتی کودکانی را که در ساحل بازی می کنند از میان برمی دارد، مشغول یک عملیات از پیش طراحی شده است. این جنگ در واقع  مجازات دسته جمعی تحمیلی بر فلسطینیان کرانۀ غربی پس از ربوده شدن و قتل سه نوجوان اسرائیلی در ماه ژوئن است. آیا این دو با هم تناسبی دارند؟ مقایسه کنید با نحوۀ جستجو و دستگیری سه اسرائیلی ای که به تلافی یک نوجوان فلسطینی را زنده زنده سوزاندند. تصور کنید که ارتش اسرائیل وحشیانه وارد شهر محل زندگی این سه نفر می شد، همۀ ساکنان را مسئول اعمال آنها می دانست و خانه های آنها را تخریب می کرد.

 

یا تصور کنید که حماس می توانست موشکهایش را دقیق نشانه گیری کند. تصور کنید که خانۀ یک مقام بلندپایۀ ارتش اسرائیل را نشانه می رفت و همسر و فرزندان، خواهرزاده ها و برادرزاده ها و  خانوادۀ همسایۀ او را می کشت. تصور کنید همۀ اینها "خسارات ضمنی" نامیده می شد که حماس در قبالشان هیچ مسئولیت اخلاقی یا حقوقی ای نداشت.

 

بمباران خانه ها، مدارس و بیمارستانهای فلسطینیان توسط ارتش اسرائیل و با خاک یکسان کردن غزه، باید با نام واقعی خود نامیده شود: یک جنایت جنگی.

 

ترجمه این مقاله با اجازۀ مولف در انسان شناسی و فرهنگ منتشر می شود.

http://anthropology.ir/node/24326

 اصل مقاله را می توانید در آدرس زیر بیابید:

http://www.lrb.co.uk/blog/2014/07/29/nadia-abu-el-haj/nothing-unintentional/

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©