Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۵ برابر با  ۰۸ ژوئن ۲۰۱۶
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۵  برابر با ۰۸ ژوئن ۲۰۱۶
چرا جمهوری اسلامی در کنترل بحران محیط زیست ناتوان است؟

چرا جمهوری اسلامی در کنترل بحران محیط زیست ناتوان است؟

 

مازیار واحدی 

 

جمهوری اسلامی  نیازهای  واقعی جامعه را لاک پشت وار براورده می کند و حق شهروندان را قطره چکانی می دهد. در هفته جاری مدیر کل دفتر آب و خاک سازمان حفاظت محیط زیست اعلام رسمی کرد که در کل کشور تنها هفت درصد از زباله های تولیدی به صورت بهداشتی دفن می شوند. البته این میزان در استانهای شمالی کشورمان سه درصد است. بیش از نود درصد از زباله ها، حتی اگر دفن بشوند به صورت بهداشتی دفن نمی شوند. برنامه اشان برای رفع این مشکل چیست؟ همین مسئول با افتخار اعلام می کند که قرار است در طی یک برنامه پنج ساله پروسه دفن بهداشتی زباله ها از هفت درصد به بیست درصد ارتقاء یابد. از میزان تولید سالانه زباله آمار دقیقی وجود ندارد. بیست میلیون تن زباله کوچکترین رقمی است که تاکنون محاسبه شده است. یعنی هرسال حداقل هیجده میلیون تن زباله را بطور غیربهداشتی دفن می کند، و خوابشان هم آشفته نمی شود.

تازه این میزان براساس جمعیت هشتاد میلیونی محاسبه می شود، در حالیکه همه سیستم حاکمیتی در پی آن هستند تا شرایطی را فراهم بکنند که خواست رهبر مبنی بر کشور صدوپنجاه میلیون نفری دست یافتنی شود. حتی تصورش هم دلهره آور است.  دهها سال همین رهبر برطبل هسته ای کوبید و خواست ماجراجویانه خودش را حق مسلم مردم جازد، تا اینکه مجبور شد برای رفع بلای خودش جام زهر برجام هسته ای را سر بکشد. حالا هم پافشاری ابلهانه بر سیاست ازدیاد جمعیت. البته جمهوری اسلامی در همه عرصه ها لاک پشت وار عمل نمی کند. آنجا که پای منافع حاکمان و سرمایه داران در میان است، همه چیز را به شیوه ضربتی پیش می برند.

باید بپذیریم این یک اصل مسلم است که برای ایجاد و گسترش یک فرهنگ اجتماعی فراگیر در جهت چگونگی کاهش تولید زباله، دسته بندی کردن آنها و حرکت از همان مبدا برای بازیافت زباله ها، بایستی زیرساخت های لازم را داشته باشیم. اولین آنها وجود امنیت شغلی و اجتماعی است. امّا جمهوری اسلامی بخوبی نشان داده که نه تنها عُرضه و توان ایجاد امنیت شغلی و اجتماعی را ندارد بلکه حضور آنها درحاکمیت و ادامه این حضور این امنیت را به مخاطره انداخته است. در آذربایجان قُضات جمهوری اسلامی  دادخواهی کارگران را با صدور حکم شلاق و تازیانه پاسخ دادند. هفده کارگر را به تحمل تازیانه محکوم کردند تا دیگر آنها باشند که درخواست بازگشت به کار نداشته باشند. هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا / آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند. اینجا ضربتی عمل کردند. زیرا که اینجا عملکردشان زیر سوال رفته بود. اینجا امنیت سرمایه به خطر افتاده بود.

در قزوین سی و پنج تن از فارغ التحصیلان دانشگاه که جشن فارغ التحصیلی مختلط گرفته بودند را بازداشت کرده، احکام گازانبری شلاق در حق آنها صادر کرده و به صورت ضربتی هم این احکام ضد بشری را به اجراء گذاشتند. در اینجا هم از حرکت لاک پشتی خبری نیست. همه چیز ضربتی پیش رفت.

بخوبی روشن است که مشکل محیط زیست تنها از عدم مدیریت یک سازمان یا ارگان شکل نگرفته است که با تغییر و یا اصلاح شیوه مدیریت قابل اصلاح باشد. اگر حمایت از محیط زیست دخالت موثر همه شهروندان را می طلبد، که می طلبد، چگونه می توان همراهی و مشارکت میلیونها کارگری که امنیت شغلی آنها را با زور تازیانه و سرنیزه به خطر انداخته اند جلب کرد؟ چگونه انتظار داشته باشیم که بتوان از علم و دانشِ دانش آموختگانی که حتی حق ندارند فارغ التحصیلی خود را به شیوه ای که خودشان می خواهند جشن بگیرند، بهره برداری کرد؟ دانش اموختگانی که از همان فردای فارغ التحصیلی اشان تخم کینه را در دلشان آنها کاشته اند.

در واقع مشکل محیط زیست، به مانند دیگر مشکلات اجتماعی، در موجودیت رژیمی قرار گرفته است که خواستِ مردم خواستِ آنها نیست. آنها در عرصه محیط زیست، هم چنان که در دیگر عرصه ها، تنها گزینه هائی را گردن می گذارند که برای آنها منافعی همراه داشته باشد. در نتیجه برای فعالان زیست محیطی  غیر عقلانی نخواهد بود که برای وادار کردن این رژیم برای عقب نشینی از طرح های مخرب محیط زیستی، و یا واداشتن آنها به گردن نهادن به خواستهای مردم و مدافعان مستقل زیست محیطی، این فعالان خود را به دیگر کنشگران اجتماعی نزدیکتر کنند، و ضمن اینکه از خواستهای آنها حمایت می کنند، خواستار حمایت آنها هم باشند.

 

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©