Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
سه-شنبه ۸ تير ۱۳۹۵ برابر با  ۲۸ ژوئن ۲۰۱۶
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :سه-شنبه ۸ تير ۱۳۹۵  برابر با ۲۸ ژوئن ۲۰۱۶
فیش های حقوقی چند ده میلیونی مدیران

فیش های حقوقی چند ده میلیونی مدیران

 سند ریاکاری هر دو جناح حکومت

گفتار تلوزیون راه کارگر

افشای فیش های حقوقی میلیونی مدیران دستگاههای دولتی وسیعا توجه افکار عمومی را برانگیخته است . خشم و برانگیختگی مردم دلایل خیلی روشنی دارد؛  در حالی که کارگران را به خاطر اعتراض به ندادن دستمزدهای زیر خط فقر با شکایت مدیران و کارفرمایان شلاق می زنند و به زندان محکوم می کنند، مدیران دستگاههای دولتی حقوق های کلان می گیرند. همین دولت وقتی به کارگران می رسد،  حداقل دستمزد را چندین بار زیر خط فقر تعیین می کند و در مقابل اعتراض کارگران بهانه اش این است  که وضع اقتصادی خوب نیست، کسر بودجه داریم و دولت توانایی پرداخت دستمزدهای بیشتر را ندارد. هم زمان  دولت، حقوق کلان و غیرمتعارف به مدیران دستگاههای دولتی می دهد. حقوقی که بخشا بیست برابر میزان تعیین شده است. با این وضع معلوم است  که مردم حق دارند برانگیخته  شوند. برای این که آشکارا شاهد ریاکاری در دستگاههای دولتی و سیاست های آنان هستند.  پرداخت کنندگان این دستمزدهای نجومی آگاهانه و عامدانه برای فریب مردم و خاک پاشیدن به چشم زحمتکشان در مورد توزیع درآمدها به آن ها دروغ می گویند. و صرفا با دروغ می خواهند از نابرابری فاحش و ظلم آشکار در زمینه پرداخت دستمزدها دفاع کنند. مردم می پرسند اگر کسر بودجه دارید ،  چرا دستمزدهای نجومی به مدیران دستگاههای دولتی پرداخت می کنید؟ چرا برای حقوق بالای دویست میلیونی و صد میلیونی به مدیران بودجه هست، برای حداقل دستمزد کارگران نیست؟ برای اختصاص به کاهش آسیب های اجتماعی نیست؟ برای طرح های اشتغال و تامین بیمه بیکاری نیست؟ چرا برای هر چیزی که به طور واقعی به سرنوشت و زندگی میلیونها انسان زحمتکش مربوط است ، فقط بیکاری، محرومیت، آوارگی، شلاق، زندان و اعدام هست، در عوض برای مسوولان و مدیران فاسد و نالایق دستمزدهای نجومی هست؟

کسانی که ماجرای فیش های حقوقی کلان مدیران دستگاههای دولتی را در همین هفته اخیر تعقیب کردند، واکنش های اولیه یادشان هست. قبل از این که میزان توجه افکار عمومی به حدی برسد که دیگر نشود موضوع را انکار کرد، از زبان افرادی مثل حسن قاضی زاده هاشمی، وزیر بهداشت، می گفتند شفافیت مالی و افشای هزینه‌های دولت کاری ناپسند می باشد و یک جور کفران  نعمت به حساب می آید. یعنی با وقاحت هر چه تمامتر  می خواستند حقوق های چند ده میلیونی به مدیران داده شود و صدایی هم بلند نشود که مردم خبردار شوند. وقتی  توجه افکار عمومی روی  این موضوع  بیشتر شد،  عمامه را  چرخاندند. و حالا وعده پیگیری و تهیه گزارش و بازگرداندن حقوق های اضافی پرداخت شده را می دهند.  در حالی که همین عمامه چرخانی هم خود یک سند تازه ریاکاری جناح دولت می باشد. می گویند این افشاگری در مورد فیش های حقوقی از ستاد جنگ روانی جناح شکست خورده در انتخابات اخیر سازماندهی شده و دارند از مردم به خاطر شکست شان انتقام می گیرند. فرض کنیم صد درصد راست می گویند  و همه علائم و نشانه ها هم همین را می گوید که ، جناح ولایی و متحدین امنیتی و نظامی شان با ایجاد ستاد بحران سازی دارند زیر پای دولت روحانی را بعد از برجام خالی می کنند که این دولت را کنار بگذارند؛ ولی اگر این طور هم باشد؛  آیا حقوق های چند ده میلیونی به مدیران دولتی در شرایطی که به نام بحران اقتصادی، همین دولت صدها پروژه مهم عمرانی را رها کرده  قابل توجیه هست؟ وقتی دائم تبلیغ می کنید که مردم از دریافت همان  یارانه نقدی ناچیز هم انصراف  دهند، بی عدالتی در پرداخت دستمزد را می شود توجیه کرد؟ وانگهی اگر جناح مقابل دولت فیش های حقوقی مدیران را رو کرده که دولت را زیر فشار ببرد، چرا دولتی ها جزئیات کار این ستاد توطئه گر را فاش نمی کنند که آنها را ببرند زیر فشار؟ چرا اطلاعات واقعی را که می تواند  سر افعی را به مردم نشان دهد نشت نمی دهند؟  چرا از همان طریقی که فیش های حقوقی مدیران در شبکه تلگرام سروکله اش پیدا شد، این افشاگری ها صورت نمی گیرد؟ می گویند ماجرای فیش های حقوقی مدیران که مهم نیست؛  در دولت احمدی نژاد بیشتر از اینها چاپیدند و دزدیدند.می گویند  مطابق اسناد موجود، پاداش های یک میلیارد و 400 میلیون تومانی، 680 میلیون تومانی و 456 میلیون تومانی در دولت قبل به هیأت مدیره بانک ها و شرکت ها پرداخت شده. راست می گویند ، ولی فاسدتر بودن کارگزاران دولت سابق نسبت به دولت فعلی، مگرمی تواند مدیران دولت روحانی را روسفید کند؟  مساله مردم این نیست که کدام جناح کمتر دزد و فاسد است ،  کدام بیشتر. مردم می دانند که در نظام جمهوری اسلامی سرچشمه اصلی فساد، قانون گریزی ذاتی و دیکتاتوری دستگاه ولایت فقیه است. تا زمانی که در جامعه ما فرمانروا برتر از قانون باشد، همه منسوبان ریز و درشت فرمانروا می توانند همه  جا را بچاپند و مصونیت هم داشته باشند. فساد در چنین نظامی نمی تواند مهار شود  .  مساله مردم این است  که با حکومتی روبرو هستند که از همه منافذ و وجناتش فساد بیرون می زندو دزدی و رشوه خواری و سواستفاده از قدرت و رابطه سالاری و باندبازی چنان گسترده است که وقتی دست یک عده شان رو می شود، روز روشن در مورد میزان فاسد بودنشان جر زنی راه می اندازند و دزدان سه هزار میلیارد تومانی را سند روسفیدی شان  می دانند.

می گویند کسانی که این افشاگری ها را در مورد فیش های حقوقی مدیران راه انداخته اند ، پشت شان به منابع اصلی قدرت وصل است  و ترس از افشاگری ندارند و نیازی به رعایت خط قرمزها در مورد دولت روحانی نمی بینند، ولی ما اگر بخواهیم اقدام متقابل بکنیم باید برای پرداخت هزینه سنگینی آماده باشیم. در حالی که باز این استدلال هم، نه فیش های حقوقی چند ده میلیونی مدیران دستگاههای دولتی را توجیه می کند، نه حتی خودداری از مقابله به مثل در افشای فساد جناح مقابل را. فقط وفاداری همین افشا شده ها به حفظ اسرار فاسدترین و تبهکاران باندهای مافیایی همین حاکمیت را برملا می کند؛ وگرنه واقعیت این است  که پدیدار شدن شبکه های اجتماعی ، فصل تازه ای در زمینه افشاگری فساد قدرت باز کرده. وجود این شبکه ها به شکل روزافزونی محدودیت های رسانه های سنتی نوشتاری، تصویری و صوتی تحت کنترل را دور می زند و در مواردی مثل همین ماجرای فیش های حقوقی، شاهدیم که حتی رسانه های سنتی را به  دنبال خود می کشد و برایشان دستور کار  صرفنظر ناکردنی و جذاب تعریف می کند. اگر تا یک دهه پیش می شد به بهانه محدودیت ها و خط قرمزها، و به خاطر انحصار حاکم بر رسانه های سنتی، خودداری از افشای فساد را توجیه کرد؛ حالا چنین توجیهی کارکردش را هر چه بیشتر ازدست می دهد. مثلا چرا نباید اسناد دخالت فرماندهان سپاه در قاچاق کالا و ترانزیت مواد مخدر و برده جنسی منتشر بشود؟ چرا نباید اسامی اسکله های قاچاق وابسته به این برداران قاچاقچی و نوع اجناسی که از آن  طریق وارد می شود ، را مردم بدانند؟ چرا نباید معلوم شود  که درآمدهای آستان قدس رضوی چقدراست ؟ یا هزینه های سپاه قدس چقدراست ؟ بودجه دستگاه ولایت از کجا تامین می شود و چطور مصرف می شود؟ دست های پشت پرده نقدینه خواری چه کسانی هستند و به کجاها وابسته اند؟ شبکه های اختاپوسی مالی فرار مالیاتی شان چقدر است ؟ اگر پاسخ های مستند و افشاگر برای این پرسش ها داشته باشیم هم تصویر بهتری از عمق فساد حاکم بر ارکان نظام جمهوری اسلامی به دست می آید ، هم معلوم می شود  که ثروت ها و دارایی های مردم چطور حیف ومیل و غارت می شود. البته انتظار چنین افشاگری متقابلی را از جناح روحانی نمی شود داشت، ولی همین ماجرای رو شدن فیش های حقوقی از طریق شبکه های اجتماعی برای همه کسانی که از فساد و خودسری و بیدادگری این رژیم خسته شده اند  و در عین حال اطلاعاتی از درون این نظام دارند فرصتی هست که اقدام به افشاگری کنند.

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©