Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
يكشنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۵ برابر با  ۰۶ نوامبر ۲۰۱۶
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :يكشنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۵  برابر با ۰۶ نوامبر ۲۰۱۶
قوه قضاییه آشیانه ظلم و فساد

قوه قضاییه آشیانه ظلم و فساد

رضا رییس دانا

قوه قضاییه جمهوری اسلامی سنت آشکاری در دفاع از جنایتکاران و آدمکشان وابسته به نظام، وغارتگران و مفسدان دانه درشت اموال مردم دارد. آنجا هم که متهم یا مجرم در زندان به اصطلاح “واجبی خور” می شود و یا به سرعت اعدامش می کنند، برای این است که سرنخ های بیشتری از جنایت و فساد به افکار عمومی منتقل نشود و یا به قول خود شخص خامنه ای قضییه را کش ندهند. یادمان هست که در ماجرای حمله به کوی دانشگاه تهران در هیجده تیرماه ۱۳۸۷ که با قتل عزت ابراهیم نژاد، تخلیه چشم یک دانشجو و ضرب و شتم شدید تعداد زیادی از دانشجویان همراه بود سرانجام دستگاه قضایی فقط یک گروهبان سوم را آن هم به جرم دزدیدن یک ریش تراش محکوم کرد! یادمان هست که ناصر زرافشان در اسفند ماه سال ۱۳۷۹ خورشیدی، پس از قبول وکالت خانواده‌های قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای، در اواخر آذر ۱۳۷۹، حدود ده روز قبل از برگزاری دادگاه متهمان، به اتهام «افشای اسرار پرونده و تشویش اذهان عمومی» بازداشت شد و از سوی سازمان قضایی نیروهای مسلح به ۵ سال زندان و ۵۰ ضربه شلاق محکوم شد. یادمان هست که پزشک افشاگر جنایات کشتارگاه کهریزک را به خاطر افشاگری در مورد شکنجه های وحشتناک کهریزک کشتند، در حالی که مهره جنایتکاری مثل سعید مرتضوی را همان زمان از معاونت در قتل تبرئه کردند و فقط به خاطر نوشتن گزارش دروغ، به دویست هزار تومان جزای نقدی محکوم کردند. یا چرا راه دور برویم؛ قوه قضاییه همین ماه گذشته یاشار سلطانی سردبیر معماری نیوز را به خاطر انتشار نامه و اسناد سازمان بازرسی کشور در مورد باند اختلاس و فساد در شهرداری و شورای شهر تهران راهی زندان کرد، در حالی که قالیباف و چمران، در راس مافیای شهرداری، کوچک ترین مشکلی پیدا نکردند. در ادامه این روند حالا شاهدیم که دو خانواده از خانواده های نوجوانان قاری قرآن که قربانی تجاوز جنسی سعید طوسی؛ قاری محبوب بیت رهبر شدند را به خاطر رسانه ای کردن پرونده بازداشت کردند. یعنی دوباره جای شاکی و متشاکی عوض شده است.

دستگاه قضایی جمهوری اسلامی آشیانه ظلم و بازیچه دست بیت رهبر است. حمایت از جنایتکاران و برنشستگان سفره ولایت، تنها یک جنبه از عملکرد این قوه است. صدور احکام سنگین و ظالمانه برای فعالیت های مسالمت آمیز حقوق بشری، مثل حکم شانزده زندان برای نرگس محمدی، احضار فعالان کارگری به زندان؛ حتی فعالانی نظیر رضا شهابی که محکومیت شش سال زندانش به پایان رسیده، یا صدور احکام شلاق برای کارگران معترض، کشتار قربانیان آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی از طریق اعدام های دسته جمعی، بعضا در ملاء عام، جنبه دیگر از عملکرد دستگاه قضایی جمهوری اسلامی است. انتظار عدالت از این دستگاه یک توهم کشنده است.

از منظر گرایش سوسیالیستی، عدالت جویی عنصر حیاتی مبارزه برای حقوق بشر است. علتش روشن است: بدون برابری فرصت ها امکانی برای برخوردار شدن همه انسان ها از مجموعه حقوق انسانی پدید نمی آید. وقتی با دستگاهی روبرو هستیم که به نام عدالت، با ساطور خون چکان هر چیزی که کمترین بویی از عدالت داشته باشد را گردن می زند، آنوقت همین کاری را باید صورت بدهیم که خانواده های نوجوانان قاری قرآن صورت دادند: به پنهان کاری ظلم و جنایت تسلیم نشویم. در برابر بیت رهبری و ملحقات فاسد این دستگاه و ساطور خون چکانش به نام قوه قضاییه، نافرمانی مدنی تنها پاسخ مدنی و شهروندی شایسته است. هر چه بیشتر در برابر ظلم و جنایت سکوت کنیم؛ هر چه بیشتر انتظار اجرای عدالت از قوه قضاییه جمهوری اسلامی داشته باشیم، به همان اندازه هم ظلم و جنایت این دستگاه عمیق تر و وسیع تر خواهد شد.  آنهایی که از فسادهای درونی این دستگاه خبر دارند، و از ظلم و حق کشی های مختلفش با خبرند، به هر شیوه ای که می توانند خبرهای پشت پرده را فاش کنند. یادمان باشد که همه را نمی توان به زندان انداخت، همه را نمی شود مجازت کرد، همه را نمی شود کُشت! افشاگری ها در مورد فساد، خودسری، و جنایت برعلیه حقوق انسانی در نظام جمهوری اسلامی اگر دامنه توده ای پیدا کند، هزینه سرکوب را پایین می آورد. از جمله درست به همین دلیل، حمایت فعال از انسان های با شهامتی که حق خواهی انسانی شان را از طریق افشای حقیقت پیگیری می کنند و در برابر فرمان سکوت مقامات قضایی تسلیم نمی شوند، بخشی مهم از مبارزه روزمره همه مدافعان حقوق بشر است. هرگز هم نباید افکار و ایدئولوژی افراد، گرایش های عقیدتی، مذهبی، جنسی، ملی و قومی را معیار سنجش قرار داد. برای یک فعال حقوق بشر، حتی اگر سکولار و کمونیست هم باشد و اصلا اعتقادی به قرآن یا هیچ کتاب مذهبی هم نداشته باشد، مورد تجاوز قرار گرفتن نوجوانان قاری قرآن همانقدر نفرت انگیز و مستحق اعتراض و اعلام حمایت از حق خواهی قربانیان و خانواده هایشان است؛ که سرکوب بهائیان، اعدام هم جنس گرایان، و یا شلاق زدن به پیکر کارگران گرسنه و معترض.

ما امروز شاهدیم که نقش شبکه های اجتماعی روز به روز پررنگ تر می شود. نقش این شبکه ها را که زره سانسور استبداد حاکم را درهم شکستند، و متقابلا تاثیر گذاری بر افکار عمومی، و نقش افکار عمومی به عنوان اهرم بازدارنده قدرت را دست کم نگیریم. از هر طریقی که می توانیم، با قلم و قدم از قربانیان ظلم حمایت کنیم.

 

 

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©