Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۶ برابر با  ۱۶ اگوست ۲۰۱۷
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۶  برابر با ۱۶ اگوست ۲۰۱۷
آقای محمود صادقی، نماینده مجلس و عضو «فراکسیون امید» مجلس در نامه‌ای خطاب به حسن روحانی، خواهان «شفاف‌سازی» در خصوص موارد زیر

شفافیت؛ البته «بصورت محرمانه»!

 

نادر فتوره چی

 

این متن به درد همه نمی‌خورد، آنرا برای آدم‌های «جدی» می‌نویسم، پس آنهایی که فقط به دنبال اسم «سلبریتی» هستند، از هم اکنون بدانند خبری نیست.

این متن، در امتداد متن قبلی‌ست و طبعا اگر آنرا نخوانده‌اید، خواندن این یکی هم بی‌فایده است.

و قبلی را یک سوم کمتر از قبلی‌ها خواندید چون اسم «گلستان» و «تتلو» نداشت

و نخواندید چون شما را با تناقضات‌تان رو برو می‌کرد

و نخواندید چون به یادتان می‌آورد در مقطع انتخابات گفته‌اید:«من هم از فردای انتخاات مطالبه گر می‌شوم» و نشدید

و نخواندید چون نشان می‌داد «لیست امید»تان «کشک» بوده است

و نخواندید چون نمی‌توانید حقیقت را تحمل کنید.

متن قبلی درباره یک نماینده مجلس بود که کاری جز گرفتن «ژست»های آبدوغ خیاری و «اکشن-آنلاین» بلد نیست و همین یک کار را هم بسیار ناشیانه انجام می‌دهد، اما چون «گل سر سبد» لیست شماست، ترجیح می‌دهید چیزی درباره‌اش نشنوید یا ماجرا را زیر سیبیلی رد کنید.

متن قبل 5 پرسش را دربرابر نماینده مجلسی قرار داده بود که ادعا می‌کرد در پی «شفافیت» است.

او از رئیس دولت خواسته بود وزرای پیشنهادی را مکلف کند تا لیست اموال و دارایی‌ها و «بیزنس‌ها» و «هیات مدیره»بازی‌ها و چه و چه خودشان و «همسران و فرزاندانشان» را برای «شفافیت» به مجلس ارائه کنند.

او نتوانست جواب 5 پرسشی که لازمه اعتماد به خودِ او در مقام فرد مدعی «پیگیری شفافیت»است را بدهد.

شاید هم پرسش‌های ما را نشنید، شاید نخواند، شاید خواند اما جدی نگرفت چون دید خواننده‌ای نداشته و شاید با خودش گفته است:«من که لیلی گلستان و مهنازافشار و تتلو نیستم که مردم بخوانند،پس وِ‌لِلِش».

از او پرسیده شد که جناب آقای فلانی...........

جناب آقای فلانی، نماینده «شجاع و خدوم و فلان و فلان» اما چون نه می‌خواست و نه می‌توانست درپی «شفافیت» باشد، در خلاء پرسشگری، در فقدان آدم‌های جدی و پیگیر، در برهوت «روزنامه‌نگار»ی که شتیل‌بگیر نباشد، و در کنف این واقعیت تلخ که «مردم فقط مطالب زرد مربوط به سلبریتی‌ها را پیگیری می‌کنند و نه چیزی که به سرنوشت سیاسی-اجتماعی همه مربوط است»، به جای پاسخ به پرسش‌ها، تعریف مفهوم «شفافیت» را عوض کرد.

او در انتهای جمله‌ای که به مکلف کردن ارائه لیست دارایی و پست و اموال وزرا و همسر و فرزندان‌شان به نمایندگان مجلس تاکید داشت، یک ابرو بازکرد و نوشت:«بصورت محرمانه».

بله، همین دو کلمه که با خودکار آبی به متن اضافه شد، همه چیز را درباره «شفافیت»، «پیگیری»، «جدیت در مبارزه با رانتخواری و فساد»، «از فردای انتخابات ما خودمان مطالبه گر می‌شویم» و البته «لیست امید» به ما می‌گوید.

----------------------------

آقای محمود صادقی، نماینده مجلس و عضو «فراکسیون امید» مجلس در نامه‌ای خطاب به حسن روحانی، خواهان «شفاف‌سازی» در خصوص موارد زیر شده است:

«۱– صورت دارایی وزیر پیشنهادی و همسر و فرزندان او شامل: کلیه اموال غیر منقول و حقوق دارای ارزش مالی،‌ مطالبات و دیون، سرمایه گذاری و اوراق بهادار،‌ موجودی حساب‌های مختلف در بانک‌ها،‌ موسسات مالی و اعتباری و نظایر آنها و هرگونه منبع درآمدی مستمر

۲ – عضویت در هیات مدیره شرکت‌های خصوصی

۳ – عضویت در هیات مدیره شرکت‌های دولتی

۴ – وضعیت اشتغال وزیر در بخش خصوصی

۵ – عضویت در هیات مدیره تشکل‌های صنفی

۶ – هرگونه قرارداد مشاوره یا پیمانکاری با دستگاه‌های دولتی یا عمومی غیر دولتی».

اینجانب، به عنوان یک شهروند، از آقای صادقی می‌خواهم در خصوص موارد زیر نیز پیگیری‌های لازم را انجام و نتیجه را به مردم گزارش کند:

1- از وزیر پیشنهادی «صنعت،معدن و تجارت» بپرسید به صورت شفاف و مستند و مستدل توضیح دهد شیوه کسب درآمد داماد سی‌و‌خرده ای ساله ایشان که تنها در یک فقره، منجر به سرمایه‌گذاری چند میلیاردی در سریال «شهرزاد» شده است، چیست؟

2- از رئیس فراکسیون خود، آقای محمدرضا عارف بپرسید چرا فرزند ایشان با دارا بودن مدرک «لیسانس برق» عضو «هیات مدیره سازمان تهیه و تولید مواد معدنی ایران» بوده و بر اساس چه «صلاحیت»ی در زمان معاون اولی ایشان مامور یافتن «شریک سرمایه گذاری» برای بنیاد مستضعفان و وزارت دفاع شده است؟

3-از خانم «فاطمه حسینی»، همکار خود در «فراکسیون امید» سوال کنید سرمایه اولیه شرکت صرافی ایشان و همسرش (هانی میرمحمدعلی) از چه طریقی تامین شده و شرح صورت وضعیت مالی این صرافی در سال‌های 90 و 91 که کشور دچار «بحران ارزی» شده بود را از ایشان اخذ و در منظر افکار عمومی قرار دهید.

4- از رئیس کل بانک مرکزی بپرسید دلیل انتصاب «احمد عراقچی» به سمت «معاونت ارزی بانک مرکزی» چیست و لطفا از ایشان بخواهید مدارک مستند و مستدل خود در خصوص «صلاحیت» این فرد برای تصدی این مقام (به غیر از نسبت خانوادگی با معاون وزیر خارجه) را به اطلاع ولی نعمتان نظام یعنی «مردم» برساند.

5-علت دیدار آقای الیاس حضرتی، نماینده عضو «فراکسیون امید» و مدیرمسئول روزنامه «اعتماد» با آقای «شهرام جزایری»(فرد محکوم به دلیل فساد اقتصادی) پیش از انتخابات ریاست جمهوری چه بوده است؟

آقای صادقی در نامه خود زمان مشخصی را برای اعلام نتیجه بررسی فراکسیون «شفاف سازی» اعلام نکرده‌اند، اما بدیهیست نتیجه آن قاعدتا باید تا قبل از جلسه رای اعتماد مشخص شود.

همچنین با توجه به ابهامات مطرح شده دربالا در خصوص پاره‌ای از نمایندگان مجلس، لازم است ایشان بداند اگر همزمان با بررسی «پاکدستی» وزراء، تکلیف نمایندگان روشن نشود، گزارش احتمالی فراکسیون مذکور کوچکترین ارزشی نخواهد داشت.

به بیان دیگر، برای راستی آزمایی میزان «صداقت» آقای صادقی و دیگر همنظران او لازم است تا تکلیف 5 سوال فوق تا قبل از جلسه رای اعتماد مشخص شود و اینطور نباشد که ایشان بعد از یک هفته بیاید بگوید «من و همکارانم از همه وزراء سوال کردیم و هیچ موردی برای طرح در افکار عمومی وجود نداشت» و یک هشتگ «شفافیت» هم بزند و هزارتا اسم مستعار و نیمه مستعار هم «فیو» کنند و یک صدتایی هم «ریتوئیت» و ده بیست نفر هم «درود بر شرفت» بگویند و خلاص.

----------------------------------

مورد استثنائی «احمد عراقچی»!

سابقه کار:3.5 سال

سن:38 سال

سمت: معاون ارزی بانک مرکزی ایران (نفر پنجم اقتصادی کشور)

هر چه تلاش کردم نتوانستم «آمار» دقیقی از میزان «فارغ التحصیلان فوق لیسانس و دکترای اقتصاد» اعم از «شاغل» و «بیکار» پیدا کنم.

ظاهرا، «دولت اعتدال» نیز همچون «دولت عدالت»، علاقه‌ای به انتشار «آمار» ندارد.

در منابع پراکنده، از 3 هزار تا 50 هزار «فارغ التحصیل دارای مدرک دکترا» یاد شده است.

اشتیاقم برای پیدا کردن این آمار، انتشار خبر انتصاب «احمد عراقچی»، برادرزاده «عباس عراقچی» به «معاونت ارزی بانک مرکزی ایران» بود که او را به شکل «دو فاکتو» به «نفر پنجم اقتصاد کشور» تبدیل می‌کند.

سایت‌های حامی دولت(خبرگزاری ایلنا) درباره‌اش نوشته اند:«دانش آموخته کارشناسی اقتصاد از دانشگاه شهید بهشتی، کارشناسی ارشد مدیریت مالی (فاینانس) از دانشگاه نیویورک و کارشناسی ارشد اقتصاد از دانشگاه تهران است.وی دانشجوی نخبه و رتبه اول کنکور در مقطع کارشناسی ارشد بوده است. سابقه عضویت در هیات مدیره نهادهای مالی داخلی و بین‌المللی را در کارنامه خود دارد. وی سابق بر این عضو هیأت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار و نیز معاون اجرایی آن سازمان بوده است».

و سایت‌های جناح رقیب نوشته‌اند:« تابستان سال قبل احمد عراقچی بدون تجربه کافی در بانک مرکزی مدیرکل شده بود؛ هرچند برخی هم نوشتند که روند قانونی در این انتصاب طی نشده است.وی که متولد سال ۵۷ و دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد در رشته اقتصاد است، هیچ سابقه استخدامی پیش از این نداشته و تنها در یک وزارتخانه یک سال به‌عنوان کارشناس فعالیت داشته است».

این هر دو روایت چندان تفاوتی نمی‌کند و مخرج مشترک هر دوی آنها این خواهد بود:

«احمد عراقچی»، برادر عباس عراقچی، دارای مدرک فوق لیسانس اقتصاد، متولد سال 57، حالا یا با یک سال سابقه کار در دولت، یا با «سابقه عضویت در هیات مدیره نهادهای مالی داخلی و بین‌المللی» به نفر پنجم اقتصاد کشور تبدیل شده است.

این بدان معناست که اگر میانگین آمارهای شلخته «فارغ التحصیلان دارای مدرک دکترا» را در نظر بگیریم، ایشان، از بین 26 هزار متخصص، که اگر تنها 1 درصد از آنها یعنی 260 نفر دکترای اقتصاد داشته باشند، «صلاحیت بیشتر»ی برای تصدی این مقام حساس داشته است.

بماند که اصلا «دکترا» ندارد، ولی ما فرض می‌کنیم دارد.

در صفحه «لینکدین» ایشان نیز «تجربیات» و سوابق کاری که با «مدیرعاملی» شرکت «تدبیر پرداز»(بزرگترین شرکت ارائه‌کننده خدمات نرم افزاری بازار سرمایه) شروع می‌شود متعلق به سال 2013، یعنی 3 سال و نیم قبل است.

بسیار خب، ایشان فوق لیسانس دارد، 3.5 سال سابقه کار در یک شرکت نرم افزاری.

اکنون چند سوال مطرح است:

1- نحوه انتخاب ایشان به عنوان «عضو هیأت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار و نیز معاون اجرایی آن سازمان» چگونه بوده است؟

2- نحوه انتخاب ایشان به عنوان «معاون ارزی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران» چگونه و بر اساس کدام سوابق کاری و تجربیات بوده است؟

3- آیا از بین 260 دکترای اقتصاد موجود در بازار کار ایران که رقم واقعی آن قطعا به مراتب بیشتر از رقم تخفیفی و تخمینی ماست، فردی با صلاحیت‌تر از او برای تصدی این مقام وجود نداشته است؟

4- اگر وجود داشته، چرا او انتخاب شده است، و اگر وجود نداشته، اسناد و مدارک موجود دال بر بررسی صلاحیت 259 نفر باقیمانده را برای تنویر افکار عمومی منتشر کنید.

5-اگر بانک مرکزی نتواند «صلاحیت برتر» این فرد را اثبات کند، آیا ما حق داریم که فکر کنیم ماجرای «ژن برتر» تنها یک توهم از ناحیه «پسر عارف» نبوده و دامنه‌ای به مراتب وسیع‌تر دارد یا خیر؟

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©