Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۷ برابر با  ۰۷ می ۲۰۱۸
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۷  برابر با ۰۷ می ۲۰۱۸
اخراج فلسطينيان در سال ١٩٤٨، خلائي در بازخواني تاريخي اسرائيل

اخراج فلسطينيان در سال ١٩٤٨، خلائي در بازخواني تاريخي اسرائيل

 

شبح نکبه بر فراز اسرائيل

 

توما وِسکووي

 برگردان: بهروز عارفي

 

ماه مه امسال مقارن با هفتادمين سالگرد ايجاد دولت اسرائيل است. به اين مناسبت، مردم فلسطين يادمان فاجعه سال ١٩٤٨ را زنده کرده، خواهان اجراي حق بازگشت پناهندگان برپايهء قطع نامه هاي سازمان ملل متحد مي شوند. تظاهرات غزه زير گلوله سربازان اسرائيلي ، در چارچوب اين عدالت خواهي معني مي يابد.

 

سازمان هاي سياسي فلسطيني، سلسله کارزار ساليانه اي را که بين سي مارس و ١٤ مه برگزار مي شوند، «راه پيمائي بازگشت بزرگ» نامگذاري کرده اند. از نگاه دولت اسرائيل، ١٤ مه روز جشن ملي و يادآور١٤ مه ١٩٤٨، روزي ست که داويد بن گوريون استقلال کشور را اعلام کرد. اما براي جامعه فلسطين، چنين روزي يادمان نکبه («فاجعه») يعني يادبود اخراج ٨٠٥ هزار فلسطيني است که نوادگان شان هنوز چشم انتظار اجراي قطع نامه ١٩٤ مجمع عمومي سازمان ملل متحد، مصوبه ١١ دسامبر ١٩٤٨ هستند. اين قطع نامه بر «حق بازگشت» تاکيد کرده، براي جبران خسارت از [رانده شدگان] پرداخت غرامت پيش بيني مي کند. اتفاقا، درست در اين روز ست که دونالد ترامپ قصد دارد امسال سفارت جديد آمريکا را در بيت المقدس (اورشليم) افتتاح کند.

 

فرداي اولين جنگ اعراب-اسرائيل، صدها هزار فلسطيني به طور پراکنده در چهارگوشهء منطقه پخش شدند. مورخان رويداد را ثبت کردند ولي مي دانستند که سرانجام برداشت فاتح جنگ از اين رويداد روايت مسلط خواهد شد. نوشته هاي وليد خالدي يا سامي هداوي جاي ترديدي باقي نمي گذارد: مردم فلسطين، خواه به دلخواه براي حفظ جان خود و يا به اجبار فرار کرده باشند ، به هر حال از زمين خود کنده شده اند.(١) اما براي اين که چنين روايتي از رويدادهاي سال ١٩٤٨ فراتراز جهان عرب منتشر شود، لازم بود تا سال ١٩٨٧ فرارسد تا نخستين آثار «مورخان جديد اسرائيل» از جمله بني موريس، ايلان پاپه و آوي شلائيم (٢) منتشر مي شد. اين پژوهشگران با تکيه بر بايگاني هاي دولتي اسرائيل، يک به يک، بنياد تاريخ نگاري رسمي کشور را از هم گسيختند.

 

زمان انتشار اين پژوهش ها را نبايد امري پيش پا افتاده تلقي کرد. نخستين کتاب، هنگام آغاز اولين انتفاضه، نزديک به ده سال پس از به قدرت رسيدن جناح راست و شروع جنبش رفوزنيک منتشر شد. در اين جنبش « مشمولان مخالف جنگ » از خدمت در سرزمين هاي اشغالي سرپيچي کردند، در حالي که نظاميان اسرائيلي در مورد عملکرد ارتش خود تامل مي کردند. صلح طلبان به دوره اي ازگشايش و پرس و جو درباره جامعه، دولت و نوع رابطه شان با طرف ديگر گام مي گذاشتند. رسيدن اسحاق رابين به مقام نخست وزيري در سال ١٩٩٢ و آغاز مذاکرات با سازمان آزادي بخش فلسطين (ساف) در اين چارچوب قرار مي گنجد. اين دوره اي بود که جنگ سرد به پايان مي رسيد، و با حمايت شماري از کشورهاي عربي از ائتلاف ضدِ عراق در جنگ خليج [فارس] در سال ١٩٩١، ناقوس مرگ پان عربيسمي به صدا در مي آمد که مدت ها در مقابل مذاکره با اسرائيل ايستادگي کرده بود.

 

واژه اي که از اين پس ممنوع شد

در نخستين نيمهء سال هاي دهه ١٩٩٠، کارهاي « مورخان جديد » با استقبال بخشي از جامعه اسرائيل روبرو شد. موضوع در رسانه ها مطرح شد و کنفرانس ها و سمينار ها برگزار گرديد، بدون اين که همه اين تزها را بپذيرند، دستِ کم درمورد آن ها به بحث مي پرداختند. طرح هائي براي نگارش تاريخ اسرائيل-فلسطين ريخته شد و حتي کميسيون هائي براي بازبيني برنامه درس تاريخ در مدرسه ها تشکيل شد. باوجود اين، بحث ها به محافل روشنفکري محدود ماند. قتل رابين به دست يک افراطي يهودي در سال ١٩٩٥ و سپس به قدرت رسيدن بنيامين نتانياهو در سال ١٩٩٦و آغاز سوءقصدهاي انتحاري در خاک اسرائيل، روند گشايش را با دشواري روبرو ساخت، اما متوقف نکرد.

 

با اين همه، با آغاز انتفاضه دوم در اواخر سپتامبر ٢٠٠٠، آخرين فضاهائي که در آن بين اسرائيلي ها و فلسطينيان در مورد تاريخ نگاري شان بحث درمي گرفت، بسته شد. به دنبال شکست گفتگوهاي سران در کمپ ديويد در ژوئيه ٢٠٠٠، جنبش هاي صلح طلب که بانيان اصلي اين روابط بودند، از هم پاشيدند؛ اهود باراک با شعبده بازي با پوشاندن سازش ناپذيري خود، مسئوليت شکست را بر گردن ياسر عرفات انداخت (هرچند او بعدها پذيرفت که هيچ چيزي به رهبران فلسطيني پيشنهاد نکرده بود). فعالان چپ صهيونيست بدون اين که نقش پيشگام را در اين جنبش ايفا کنند، توانستند بخش بزرگي از جامعه اسرائيل را گردهم آورند. با بيانات اهود باراک و از سرگيري خيزش دوم فلسطيني ها که مرگبار تر از قبلي و مسلحانه بود، بخش بزرگي از آنان به فعاليت هاي صلح طلبانه پايان دادند؛ سازمان هاي آنان نيز از رمق افتاد.

 

از نگاه جامعه يهودي، با چنين برداشتي، ديگر «هم تائي وجود ندارد» که بتوان با او صلح کرد. اسرائيليان انتفاضه دوم را به مثابه حمله ي بدون اخطار فلسطيني ها تلقي مي کردند که به ويژه با بسيج حماس که نيروي جديد سياسي با گرايش اسلام گرائي بود، همراه شده و مجموعه اين شرايط بازتاب اخبار اضطراب آور جهاني را نيز تشديد کرد. در سال ٢٠٠١، آريل شارون سرکرده جناح راست، با ارائه برنامه متفاوتي در انتخابات برنده مي شود: او تلقين مي کند که چون همزيستي امکان ندارد، پس جدائي به صلح مي انجامد. به موجب اين منطق يک جانبه نگر، در کرانه باختري ديواري کشيده مي شود و ارتش اسرائيل از غزه عقب نشيني مي کند.

 

يک بار ديگر، حافظه نکبه به سود تبليغات قديمي به خاک سپرده مي شود: به اين معني که گويا فلسطينيان سرزمين خود را ترک کردند تا درکنار يهوديان زندگي نکنند؛ و اسرائيل بر اين سرزمين که خدا به ابراهيم اعطا کرده، حقي دارند. آريل شارون بلافاصله پس از کسب قدرت، دستور مي دهد کتاب هاي درسي تاريخ اِيال ناوه Eyal Naveh را که ديدگاهي نامتعارف از ١٩٤٨ ارائه مي داد، جمع آوري کنند. در دانشگاه ها به شدت با کار «مورخان جديد» مقابله مي شود. اکنون، اين جنگ به برنامه مرکزي ايم تيرتزو Im Tirtzu، سازمان دانشجوئي نزديک به رهبر راست افراطي، وزير آموزش کنوني، نفتالي بِنِت تبديل شده است. پيروان اين جريان در سال هاي اخير، کارزاري را با عنوان «نکبه دروغ است» به راه انداخته اند (٣). اسرائيليان نمي خواهند بپذيرند که بخشي لاينفک از تاريخ فلسطين هستند و نهادهاي اسرائيلي مرتبا به آن ها تلقين مي کنند که آنان وارثان ايده هاي رهائي بخش و پيشرو اند.

 

ايجاد اسرائيل پس از مرگبارترين جنگ تاريخ رخ داد، جنگي که در پايان آن ايده هاي آزادي خواهانه بر فاشيسم پيروز شد. يهوديان که قربانيان اصلي ترور نازي تلقي مي شدند و پايه ريزي دولتِ پناهگاه در خاورنزديک مي بايست اين تراژدي را با اين که اروپائي ست، جبران کند. از اين رو، دفاع از اسرائيل هم داوي سياسي، و هم داوي تمدني است. اين خطر وجود دارد که خاطره نکبه، بيگناهي کاملي را که دستگاه دولتي اسرائيل مدعي آن است، خدشه دار سازد. قبول اين نکته که در جريان ايجاد کشور اسرائيل، رزمندگان آن نه قرباني ، بلکه جلاد بوده اند، « پاکي اسلحه ها» را که ارتش موسوم به «دفاعي » اسرائيل بدان مي بالد، از بين خواهد برد.

 

منطق جدائي حاکم در جامعه يهودي اسرائيلي، بي تفاوتي ژرفي نسبت به مسئله فلسطين ايجاد کرده است. در جريان انتخابات مارس ٢٠١٥، فقط ٩ درصد راي دهندگان معتقد بودند که صلح با فلسطيني ها اولويتي براي حکومت آتي است(٤). با ناپديدشدن اين مسئله از ذهن آنان، درصد قابل ملاحظه اي از اسرائيليان ملي گرايانه ترين نظريات را مي پذيرند. در سال ٢٠٠١، هنگامي که خشونت هاي انتفاضه دوم در اوج بود، ٣٥ درصد مردم اسرائيل با ايدهء «انتقال» جمعيت عرب به خارج از اسرائيل، به کرانه باختري يا اردن موافق بودند (٥). در سال ٢٠١٥، ٥٨ درصد از اين نظريه حمايت مي کردند و ٥٩ درصد از برقراري رژيم آپارتايد که در صورت انضمام کرانه باختري، براي يهوديان امتياز ويژه قائل شود، پشتيباني مي کردند.

 

با اين همه، از ويراني هاي جنبش بزرگ صلح طلب، سازمان هاي کوچکي برخاسته اند که آماج هاي مشخصي را در نظر مي گيرند. براي مثال، «ذاکرات» که در سال ٢٠٠١ تاسيس شده، هدف خود را آموزش نکبه در جامعه اسرائيلي تعيين کرده است. اين انجمن ابتکار برگزاري نخستين کنفرانس درباره حق بازگشت پناهندگان فلسطيني را به عهده گرفته و از سال ٢٠١٣ فستيوال سالانه فيلم با عنوان « از نکبه تا بازگشت » را برگزار مي کند. ذاکرات همچنين برنامه هائي براي بازديد اماکن فلسطيني "به حال خود رها شده" در سال ١٩٤٨ ترتيب مي دهد. براي مثال، مي توان از محل سکونت يک شيخ فلسطيني که کافه ترياي دانشگاه تل آويو شده، خانه هاي فلسطيني در کفرشائول که به مرکز روان درماني تبديل شده اند، نام برد. اين ها نمونه هائي از منظره هاي اسرائيلي هستند که از عربيت زمين حکايت مي کنند. براي الِئِنورمِرزا و اِيتان برونستاين، موسسان مرکز پژوهش هاي آلترناتيو Decoloniser (استعمارزدا)، در اسرائيل موضوع نکبه يک تابو است. به عقيده آنان، در عمل « بحث ها عموما به اين موضوع محدود مي شود که آيا درست است و حتي اجازه داريم که در اين مورد بحث کنيم.» باوجود اين، اين دو يادآوري مي کنند که وضع تغيير کرده، زيرا واژه نکبه براي مضطرب کردن مسئولان داراي پژواک کافي است.

 

در ٢٣ مارس ٢٠١١، مجلس اسرائيل (کنِسِت)، اصلاحيه اي به لايحه بودجه افزود که به موجب آن هر سازماني که از روز جشن ملي، به عنوان روز عزا ياد کند، هيچ سوبسيدي دريافت نخواهد کرد. طبيعتا، اين انجمن ها قبل از آن نيز هيچ سوبسيدي دريافت نمي کردند، اما غرض از اين تصميم، نکوهش آن ها و نيز ترويج اين ايده بود که چنين فعاليت هائي موجب مي شود که خود را در خارج از جامعه احساس کنند. از سوي ديگر، اين اصلاحيه حق جمعيت عرب اسرائيلي يعني يک پنجم اهالي کشور را براي يادآوري تاريخ خود نفي مي کند. البته، از سال ٢٠٠٩، مدرسه هاي عرب ها رسما حق ندارند در برنامه هاي خود، از واژه «نکبه» استفاده کنند.

 

به عقيده رونيت لِنتين جامعه شناس، در اسرائيل سه شيوه برخورد به نکبه وجود دارد (٦). يکي، مدام اين نظريهء موهوم را تکرار مي کند که گويا فلسطين "سرزمين بدون مردم براي مردمي بدون سرزمين" بود. دسته دوم، تراژدي مردم فلسطين را تا حدي مي پذيرند، ولي از پذيرش کوچکترين مسئوليتي براي يهوديان خودداري مي کنند و حتي استدلالات کهنه درباره پيوندهاي عرب ها و نازي ها را تکرار مي کنند (٧). آخرسر، برخي به روشني اخراج را مي پذيرند، اما ايدهء پوزش طلبي را رد مي کنند يا حتي تاسف مي خورند که چرا امر انتقال به طور کامل انجام نگرفته است. مثل « مورخ جديد» پشيمان، بني موريس که سرانجام اعلام کرد : «امکان نداشت که يک دولت يهودي بدون ريشه کن کردن فلسطيني ها ايجاد شود. (٨)»

 

ليکود، با پذيرش موضع رسمي، اخراج را انکار مي کند و در نتيجه براي فلسطينيان هيچ حقي بر روي اين سرزمين قائل نيست. چپ صهيونيستي کشتارها و اخراج ها را به رسميت مي شناسد، اما مسئوليت آن را به گردنِ ميليشياي ملي گراي حزب رويزيونيست، ايرگون و لِهي مي اندازد.

 

از نگاه برخي فعالان ضدِاشغال، کشف حقايق ١٩٤٨، آغاز دوره اي را مشخص مي کند که دولت اسرائيل به شيوه اي عمومي تر زير سوال مي رود. از اين رو، بسياري از هم شهروندان آنان در مورد پرسش درباره اين دوران ترديد دارند. پذيرش از هم فروريختن روايتي که از سن کودکي در مدرسه آموخته اند، آن ها را منزوي کرده و حتي بدنام خواهند شد؛ در نتيجه آن ها را به پذيرش استدلال حريف متهم خواهند کرد. بدين ترتيب، عده اي در اعماق وجود خويش، موفق مي شوند از حقيقت فرار کنند تا بتوانند به طور عادي به زندگي ادامه دهند.

 

به پيروي از تئوري فرويدي (٩)، اسرائيل نسبت با نکبه مانند روان زخم خورده اي برخورد مي کند که تلاش دارد آن چه را که او را آزار مي دهد، پس براند. نوعي «امر غريب نگران کننده»، که ريشهء احساس شرمي است که فرد در مورد کردار گذشته حس مي کند و چنان تشويشي برمي انگيزد که او را به سوي حذف آن سوق مي دهد. بر طبق نظريه فرويد، اين گذشتهء آزاردهنده هنگامي پديدار مي گردد که مرزهاي بين تخيل و واقعيت مخدوش مي شوند. با واسطهء عوامل مختلفي که مصنوعات تخيلي را نابود مي کند، خاطرهء نکبه پديدار مي شود تا حقيقت را نشان دهد و فلسطينيان از هر فرصتي استفاده مي کنند تا در فضاي عمومي دوباره سر بلند کنند. راهپيمائي ٣٠ مارس و مارش هاي بعدي با هزينه انساني سنگين، کابوسي براي دولت اسرائيل است؛ تداعي اين نکته است که پنج ميليون فلسطيني، پناهندگان و نوادگان شان که در غزه، کرانه باختري رود اردن يا در ديگر کشورهاي منطقه همچنان بر حق بازگشت پافشاري مي کنند يا براي جبران خسارت ناشي از اخراج از زمين و کاشانه شان، خواهان پرداخت غرامت هستند. آن ها نماد بي عدالتي اي هستند که اسرائيليان بايد حساب آن را پس دهند.

 

پاورقي ها:

 

١ – Walid Khalidi, Nakba, 1947-1948. Sindbad-Actes Sud- Institut des études Palestiniennes, Arles, 2012.

 

٢ – دومينيک ويدال، «اخراج فلسطينيان، از نگاه مورخان جديد اسرائيلي، لوموند ديپلماتيک، دسامبر ١٩٩٧.

 

٣ – شارل آندرلَن، اسرائيل در عصر تفتيش عقايد، لوموند ديپلماتيک مارس ٢٠١٦. https://ir.mondediplo.com/article24...

 

٤ – تايمز اسرائيل، اورشليم، ٢٥ ژانويه ٢٠١٥.

 

٥ – Gideon Levy, « Survey : Most Israeli Jews wouldn’t give Palestinians vote if West Bank was annexed », Haaretz,Tel-Aviv, October 23, 2012.

 

٦ – Ronit Lentin, Co-memory and Melancholia. Israelis memorialising the Palestinian Nakba. Manchester University, mai 2010.

 

٧ – روزنامه هآرتص، ٩ ژانويه ٢٠٠٤.

 

٨ – Sigmund Freud, Das Unheimlich, ١٩١٩ به فرانسه: L’inquiétante étrangeté اين کتاب زيگموند فرويد، "امرغريب"، گويا به فارسي برگردانده نشده است

................................................

برگرفته از:«لوموند دیپلماتیک»

https://ir.mondediplo.com/article2969.html

..................................................................................

نويسنده

Thomas Vescovi

توما وِسکووي، پژوهشگر مستقل تاريخ معاصر، مولف "خاطره نکبه در اسرائيل"، انتشارات آرماتان

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©