Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
جمعه ۲۰ اسفند ۱۳۹۵ برابر با  ۱۰ مارس ۲۰۱۷
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :جمعه ۲۰ اسفند ۱۳۹۵  برابر با ۱۰ مارس ۲۰۱۷
بلوچستان

 

 

سیستان و بلوچستان در نگاه روزنامه نگاران ایران

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

روايت خانواده‌هايي در استان سیستان و بلوچستان که دخترانشان را در مسير مدرسه از دست داده‌اند

راه کوتاه مدرسه تا مرگ

سارا زارع:

«مادرشان، کنترلش را از دست داده است. در اين چند روز مدام ماجرا را از اول تا آخر با جزئيات تعريف و بعد چند ثانيه سکوت کرده و دوباره همه‌چيز را از اول تعريف مي‌کند. مادر زهرا، سعيده و زبيده توي ماشين بوده که کاميون زده به ماشينشان.» اينها را نادر بلوچ‌لاشاري، دايي سه دختري مي‌گويد که چند روز پيش به‌همراه دو نفر ديگر در راه مدرسه تصادف کردند. يک کاميون آمده و زده به وانت پارک‌کرده‌‌اي که منتظر سوارشدن بچه‌ها بوده تا آنها را به مدرسه‌شان در اسپکه، روستایی در جنوب استان سيستان‌و‌بلوچستان برساند؛ چهار نفر را کشته و زبيده را با دست و ‌پاي شکسته، راهي بيمارستان کرده است. لاشاري مي‌گويد، بلافاصله پس از حادثه به محل رسيده اما دير بوده است. وقتي دايي بچه‌ها مي‌رسد، فاطمه زنده بوده اما تا بيمارستان دوام نياورده است. بلوچ‌لاشاري مي‌گويد: «آن‌قدر خون از فاطمه رفته بود که به بيمارستان نرسيد، توي ماشين فهميديم که فوت کرده و فقط زبيده را به بيمارستان رسانديم.» آن‌طور که او مي‌گويد، بچه‌ها هر صبح نزديک به 15 کيلومتر را طي مي‌کنند تا به بخش مرکزي روستاي اسپکه برسند و به مدرسه بروند.

روزانه 30 کيلومتر تا مدرسه

«مادرش را هر شب مي‌بريم بيمارستان و بعد از چند آمپول آرامبخش مي‌تواند بخوابد. در خواب، کابوس مي‌بيند؛ مي‌گويد لحظه‌اي که کاميون آمده و با سرعت زده به بچه‌ها دائم جلوي چشمانش است.» نادر لاشاري، هر روز دخترهايي را که 6 صبح براي مدرسه‌رفتن آمده مي‌شدند به مدرسه مي‌رسانده. روستايشان يک کوه با هم فاصله دارد؛ يکي اين طرف کوه است و آن يکي، طرف ديگر. دايي بچه‌ها، زبيده، سعيده و زهرا را سوار کرده و رفته تا زهرا، دخترخاله بچه‌ها و دوستشان را هم از روستاي کناري بردارد. نزديک چهار، پنج سال است که بچه‌ها به‌اين‌ترتيب به مدرسه مي‌روند.

 آن روز مادر سعيده و زهرا که کاري در شهر داشته، تصميم مي‌گيرد با آنها همراه بشود اما نه او به اسپکه مي‌رسد و نه هيچ‌کدام از بچه‌ها.

دايي بچه‌ها مي‌گويد: «روستا مدرسه ندارد. فقط يک دبستان دارد. بچه‌ها به دوره راهنمايي يا دبيرستان که مي‌رسند، بايد بروند به بخش و در آنجا درس بخوانند. خيلي از خانواده‌ها نمي‌گذارند بچه‌هايشان به‌ويژه دخترها بروند روستاي ديگري درس بخوانند. در منطقه لاشار، روستا‌ها راهنمايي و دبيرستان ندارند و محصل‌هاي 9 روستا مجبور هستند براي ادامه تحصيل به بخش بروند. فقر و تعصب‌هاي سنتي يکي از مهم‌ترين دلايلي است که مانع تحصيل جوانان مي‌شود. خانواده‌هايي هم که باورهاي سنتي ندارند، نمي‌توانند هزينه رفت‌وآمد بچه را تأمين کنند.» گويا اهالي اين روستاها چندبار از آموزش‌وپرورش خواسته تا براي دانش‌آموزان اين چند روستا سرويس رفت‌وآمد بگذارند اما آنها قبول نکرده‌اند. لاشاري مي‌گويد: «آموزش‌و‌پرورش مي‌گويد بودجه نداريم. درصورتي‌که اگر آنها بخواهند سرويس بگذارند، ممکن است نهادهاي ديگر هم با آموزش‌وپرورش همکاري کنند.»

پدرشان روحيه بهتري دارد خودش را با اين فکر که هرچه در توان داشته براي درس‌خواندن بچه‌ها گذاشته تسکين مي‌دهد. دايي بچه‌ها مي‌گويد: «پدر زهرا و سعيده مي‌گويد هر آنچه داشته در راه علم و دين براي بچه‌هايش گذاشته و برخلاف خيلي از مردم روستا که اجازه تحصيل به دخترهايشان نداده‌اند، او بچه‌هايش را به مدرسه مي‌فرستاده اما پدر فاطمه اصلا حال خوبي ندارد.

هنوز توي شوک است. جز فاطمه، دو دختر ديگر هم دارد؛ يکي معلول است و مدرسه نرفته، آن يکي هم هنوز خيلي کوچک است. پدرش براي فاطمه خيلي آرزوها داشت.»

لاشاري از وقتي مي‌گويد که فاطمه و زبيده را به بيمارستان منتقل کرده است: «فاطمه از هوش رفته بود اما زبيده سعي مي‌کرد حرف بزند. نمي‌دانست خواهرانش فوت کرده‌اند. مي‌گفت غصه اينکه پايش شکسته را نمي‌خورد، غصه اينکه پدر و مادرش هزينه درمان او و خواهرانش را ندارند، مي‌خورد. از زهرا و سعيده هم پرسيد، از مادرش که همراهشان بوده.

مي‌گفت دلش مي‌خواهد زنده بماند تا خانه‌دارشدنشان و خوشحالي مادرش را ببيند.»

تجميع مدارس، بلاي جان دانش‌آموزان روستايي

طرح تجميع مدارس، نخستين‌بار از سوي علي احمدي، وزير آموزش‌وپرورش دولت نهم مطرح شد؛ طرحي که مدعي بود با تجميع مدارسي که کمتر از 15 دانش‌آموز دارد، در يک مجتمع آموزشي مي‌توان کيفيت آموزش را در اين مناطق افزايش داد. باوجود مخالفت‌هاي فراوان، طرح تجميع مدارس در برخي از روستاها در ابتداي دولت نهم کليد خورد. طبق دستورالعمل ساماندهي نيروي انساني در سال تحصيلي87-86، براي مدارس روستايي يا کلاس‌هاي زير 15 نفر دانش‌آموز در صورتي که اجراي طرح روستای مرکزي يا تشکيل مدرسه شبانه‌روزي با امکانات موجود ميسر نباشد يا مناطقي که با کمبود نيروي متخصص مواجه هستند (پس از ادغام کلاس‌هاي زير تراکم مصوب) با عنايت به بند «2» ماده «13» قانون مديريت خدمات کشوري از طريق خريد خدمات از بخش تعاوني، خصوصي، نهادها و مؤسسات عمومي غيردولتي اقدام شود. اگرچه در دستورالعمل ابلاغ‌شده آمده بود که «اجراي اين طرح نبايد مانع پوشش تحصيلي افراد واجب‌التعليم شود.» اما در واقعيت، بسياري از دانش‌آموزان واجب‌التعليم به ‌دليل مشکلات فراواني که تحصيل در مناطق دور از زندگي برايشان داشت، ترک تحصيل کردند. چندي پس از اجرايي‌شدن اين دستورالعمل، وانت‌باري که دانش‌آموزان يکي از روستاهاي مشکين‌شهر اردبيل را از روستايشان به مدرسه در روستاي ديگر مي‌برد، در دره‌اي سقوط و موجب مصدوميت برخي از دانش‌آموزان شد. پس از مخالفت‌هاي گسترده با اجرايي‌شدن تجميع مدارس، اين طرح در سال تحصيلي 89-88 متوقف شد اما در سال‌هاي اخير، بار ديگر سياست آموزش‌وپرورش بر تجميع مدارس کم‌جمعيت در روستاها بوده است.

حمايت ميرزاده، سخنگوي کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس درباره تجميع مدارس و مشکلاتي که پس از اجراي اين طرح براي بسياري از محصلان در مناطق روستايي به‌وجود آمده، مي‌گويد: «در هيچ جاي دنيا همه مناطق در همه مقاطع تحصيلي مدرسه ندارند و ايران هم از اين موضوع مستثنا نيست. ما ادعا مي‌کنيم که شرايط تحصيل در دوره دبستان را براي همه واجدين شرايط در دورافتاده‌ترين مناطق هم فراهم کرده‌ايم اما بايد قبول کرد که اين کار براي تمامي مقاطع تحصيلي امکان‌پذير نيست.»

او درباره امتيازاتي که آموزش‌وپرورش براي تجميع مدارس در اختيار مردم قرار داده، مي‌گويد: «ما مدارس شبانه‌روزي را به‌اين‌منظور راه‌اندازي کرده‌ايم تا دانش‌آموزان بدون خطرات رفت‌وآمد در آنجا درس بخوانند. از طرفي آموزش‌وپرورش موظف است سرويس رايگان در اختيار دانش‌آموزاني قرار دهد که مسافت طولاني براي مدرسه‌رفتن طي مي‌کنند.» نماينده مردم گرمي در مجلس شوراي اسلامي اما تحقق‌يافتن تمامي اين امتيازات را در گروی بيشترشدن بودجه آموزش‌وپرورش مي‌داند: «اگر سازمان برنامه‌وبودجه کشور به داد آموزش‌وپرورش برسد، ما هم براي دانش‌آموزان، اين امکانات را فراهم خواهيم کرد اما اين اقدامات در سازماني که حقوق پرسنل خود را به‌سختي تأمين مي‌کند، دشوار است.» هيچ‌کدام از امتيازاتي که ميرزاده در قبال تجميع مدارس از آنها حرف مي‌زند، در منطقه لاشار نيکشهر وجود ندارد. براي پنج دانش‌آموز دختري که روز شنبه در راه مدرسه تصادف کردند، نه مدرسه شبانه‌روزي وجود داشت تا در آن درس بخوانند و نه سرويس مدرسه‌اي که هر روز براي رفتن به مدرسه از آن استفاده کنند. چند سال پيش همان مدرسه راهنمايي و دبيرستاني هم که در روستايي کناريشان بود، تعطيل شد و از آن به بعد هر روز براي درس‌خواندن مجبور بودند حداقل 15 کيلومتر مسافت را طي کنند. سخنگوي کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس اما راهکار درامان‌بودن از خطر‌هاي جاده‌اي براي رسيدن به مدرسه را تحصيل در مدارس شبانه‌روزي مي‌داند. اين درحالي است که او اذعان مي‌کند تعداد اين مدارس بسيار کم است. ميرزاده مي‌گويد: «ما قبول داريم که بهترين مدرسه قطعا نزديک‌ترين مدرسه است اما در سال‌هاي اخير به‌ دليل افزايش مهاجرت روستاييان به شهر و کاهش چشمگير ساکنان روستا راهي جز تجميع براي آموزش‌وپرورش نمانده است؛ باوجود بودجه کم اين سازمان ما مجبوريم از هدررفت سرمايه جلوگيري کنيم چون مدارس کم‌جمعيت و پراکنده در روستاها هزینه‌هاي زيادي را در طول سال‌ها به آموزش‌وپرورش تحميل کرده بود.»

لینک کوتاه: http://vaghayedaily.ir/fa/News/62655

  -----------------------------------------     

جان‌باختن ٤ دانش‌آموز در جنوب سیستان‌وبلوچستان

شهرزاد همتی: حوالی ٦:٤٠ صبح. در روستای اپدوم، سعیده و زبیده و زهرا سه خواهر هم‌مدرسه‌ای، مثل همیشه سوار ماشین پدر می‌شوند تا به مدرسه بروند. مثل همه صبح‌ها سر راه به خانه دخترخاله‌شان زهرا و هم‌کلاسی‌شان فاطمه سر می‌زنند تا آنها را هم با خود به مدرسه ببرند. آنها تنها پنج دختر روستای اپدوم از توابع منطقه اسپکه ولاشار شهرستان نیکشهر بودند که در مقطع متوسطه اول درس می‌خواندند. صبح زود، درست وقتی که ماشین پدر جلوی خانه فاطمه و زهرا منتظر بود تا هم‌کلاسی‌ها سوار شوند و به مدرسه حضرت آمنه نیکشهر بروند، کامیونی آنها را زیر می‌گیرد. سعیده و زهرا و فاطمه در دم تمام می‌کنند، زبیده و دخترخاله‌اش زهرا به بیمارستان منتقل می‌شوند که زبیده در راه بیمارستان فوت می‌کند، اما زهرا حالش رو به بهبودی است.

قصه به همین تلخی است، در لحظه‌ای پدر سعیده و زبیده و زهرا دخترانش را از دست می‌دهد و یکی از دو مجروح نیز در راه جان می‌سپارد. حالا اپدوم تنها یک دانش‌آموز دختر دارد که معلوم نیست دیگر کسی دغدغه بردنش به مدرسه را داشته باشد یا نه.  علی مرادی، مدیر روابط‌عمومی و اطلاع‌رسانی آموزش‌وپرورش سیستان‌وبلوچستان در گفت‌وگو با «شرق» با تأیید این واقعه گفت: «روستای اپدوم فقط همین پنج دانش‌آموز دختر در مقطع متوسطه اول را داشت. تأکید بر این مسئله برای این است که بدانید این منطقه قابلیت ساخت مدرسه در مقطع متوسطه اول دخترانه را نداشت. این پنج دانش‌آموز هم به وسیله پدر سه نفر از این دانش‌آموزان که وانت داشت جابه‌جا شده و به مدرسه حضرت آمنه منتقل می‌شدند». وی در پاسخ به این سؤال که چرا برای این دانش‌آموزان سرویس مدرسه در نظر گرفته نشده بود، تصریح کرد: «ما هیچ قراردادی با راننده وانت به ‌عنوان سرویس نداشتیم. به جهت اینکه آمار این دانش‌آموزان کم بود، سرانه سرویس را به خود دانش‌آموز داده بودیم و چون ولی دانش‌آموز مسئولیت جابه‌جایی پنج دختر را پذیرفته بود، ما هم مجاز به دخالت نبودیم که بگوییم تو حق نداری دانش‌آموزت را با وانت جابه‌جا کنی. زمانی که ولی دانش‌آموز اعلام کند من دیگر ماشینی برای جابه‌جایی ندارم، آن زمان است که ما می‌توانیم به مسئله ورود بکنیم». مرادی در تشریح حادثه بیان کرد: «ساعت ٦:٤٠، یعنی زمانی که پدر خانواده امیری جوان منتظر سوارشدن دو دانش‌آموز دیگر بود، در فاصله یک متر به ماشین، آن هم در جاده روستایی، یک کامیون از پشت سر به دو دانش‌آموزی که به سمت وانت می‌آمدند بر‌خورد کرده و آنها را زیر می‌گیرد، سرعت ماشین به حدی بوده که به وانت برخورد می‌کند و سه دانش‌آموزی که در پشت وانت منتظر هم‌کلاسی‌هایشان بودند نیز مصدوم می‌شوند. سه دانش‌آموز در دم جان می‌سپارند و یکی هم در راه بیمارستان فوت می‌کند. دانش‌آموز سعیده امیری‌جوان، پایه هفتم، زهرا امیری‌جوان پایه هفتم، فاطمه بلوچ‌لاشاری پایه هفتم، زبیده امیری‌جوان پایه هشتم فوت کردند و زهرا امیر رجاع شرایط جسمانی‌اش رو به بهبود است». در زمان تنظیم این گزارش مسئولان آموزش‌وپرورش استان در مراسم تشییع پیکر این دانش‌آموزان حضور پیدا کردند و عبدالناصر حسین‌زهی، رئیس آموزش‌وپرورش منطقه اسپکه و لاشار ضمن ابراز تأسف از واقعه پیش‌آمده اظهار کرد: «نقل و انتقال این دانش‌آموزان با سرویس غیرممکن بود. عددهایی که برای جابه‌جایی این دانش‌آموز گفته می‌شد برای آموزش‌وپرورش مقدور نبود. در واقع برای آموزش‌وپرورش ممکن نیست که برای زیر ٣٠ دانش‌آموز سرویس تهیه کند». وی در پاسخ به این سؤال که با وجود ایجاد این هزینه جبران‌ناپذیر چه باید کرد خاطرنشان کرد: «با شما موافق هستیم که اتفاق پیش‌آمده جبران‌ناپذیر است، اما بودجه در اختیار ما نیست و ما نمی‌توانیم آن چیزی که دلمان می‌خواهد را برای این بچه‌ها انجام بدهیم». حسین‌زهی با اشاره به اینکه ما به‌ عنوان وظیفه انسانی خودمان هر کاری که از دستمان برمی‌آید برای خانواده‌های داغ‌دیده انجام می‌دهیم»، در پایان در پاسخ به این سؤال که چرا فکری برای ساختن مدرسه در روستای اپدوم برای این دختران نشده بود گفت: «به‌طورکلی نیروی انسانی استان سیستان‌وبلوچستان ١٢‌ هزار نفر نسبت به شاخص منطقه کمتر است، از نظر فضا هم در بدترین شرایط هستیم و بنابراين در چنین شرایطی ایجاد امکانات تقریبا غیرممکن است». به‌خاطر هزینه‌هایی که همیشه در اولویت هستند خانواده‌های روستای اپدوم با لباس سیاه به استقبال عید نوروز می‌روند، کسی به فکر ساختن مدرسه برای آنها نبود، همان‌طور که کسی به فکر بخاری‌های نفتی روستای پیرانشهر نبود و کودکان مدرسه در آتش بی‌مسئولیتی‌ها سوختند و بعد از آن فاجعه، مدرسه‌ای نو برای بچه‌های روستای پیرانشهر ساخته شد. این‌بار نوبت دختران اپدوم بود تا بلاگردان بشوند. سعیده و زبیده و فاطمه و زهرا دخترانی بودند که در جاده‌های روستایی سیستان‌وبلوچستان جان باختند تا شاید کسی مسئولیت ساختن یک مدرسه را برای روستای اپدوم به گردن بگیرد.

شرق ـ شماره ۲۸۱۹- دوشنبه ۱۶ اسفند۱۳۹۵

------------------------------------------

خيز بلند سيستان و بلوچستان براي جذب گردشگران

اوشيدا تو را مي‌خواند

صدرا محقق: «همیشه ما را با نداشته‌هایمان شناخته‌اند، خواهش ما این است، این‌بار ما را با داشته‌هایمان معرفی کنید». این را یکی از فعالان حوزه صنایع دستی استان سیستان‌وبلوچستان خطاب به خبرنگاران می‌گوید. گروه خبرنگاران حوزه گردشگری برای یک تور رسانه‌ای پنج‌روزه راهی این استان شده‌اند تا از شمال تا جنوب این استان را از زابل تا چابهار شهر به شهر بچرخند و از قابلیت‌های گردشگری آنجا بنویسند. بازدید از موزه منطقه‌ای جنوب شرق کشور در زاهدان اولین برنامه این تور بود و پس از آن محوطه باستانی شهر سوخته اولین اثر ثبت جهانی شده این استان و موزه آن مقصد دیگر بود. شهری که قدمت سکونت در آن به پنج ‌هزار سال پیش مي‌رسد و به گفته روح‌الله شیرازی رئیس پایگاه میراث جهانی شهر سوخته یکی از اولین کلان‌شهرهای جهان به حساب می‌آمد. او می‌گوید: «در روزگاری که بیشتر جهان آن دوران روستانشین بودند، اهالی متمدن شهر سوخته با جمعیتی در حدود پنج تا هفت‌ هزار نفر شهری ساخته بودند که بخش‌های مختلف آن درست مانند کلان‌شهرهای مدرن امروزی جدا و با فاصله از هم بود، منطقه صنعتی و کارگاهی این شهر که بیشتر در کار سفالگری بوده‌اند، با فاصله‌ای مشخص از منطقه مسکونی شهر طراحی شده بود». آقای شیرازی دکترای باستان‌شناسی از دانشگاه سوربن فرانسه دارد و البته گفته‌های او را یافته‌های باستان‌شناسان از شهر سوخته نیز تأیید می‌کند. شهری که اولین انیمیشن تاریخ، اولین جراحی جمجمه انسان، اولین چشم مصنوعی تاریخ جهان از دل کاوش‌های باستان‌شناسی آن به دست آمده است. پس از شهر سوخته، نوبت به کوه خواجه یا اوشیدا می‌رسد، تنها بلندی دشت سیستان که از روی آن می‌شود از چهار جهت منطقه سیستان در شمال استان را دید. این کوه در ادیان مختلف، زرتشت، اسلام و مسیحیت، مقدس است و نزد اهالی منطقه نیز ارج و قربی بلند دارد. روزگاری نه چندان دور تالاب هامون دورتادور این کوه را می‌گرفت، اما حالا که خشک‌سالی دامن منطقه را رها نمی‌کند، چیزی جز يك لکه آبی کم‌عمق که از آخرین بقایای هامون محسوب می‌شود و در ضلع شرقی کوه به چشم می‌آید، دیده نمی‌شود. بااین‌حال وجود کهن‌دژ باستانی روی بلندای این کوه جذابیتی اساطیری به آن بخشیده است. جایی که یک گروه موسیقی و رقص سنتی سیستانی نیز برای لحظاتی در عصر روز سه‌شنبه فضایی بی‌مانند در ویرانه‌های باقی‌مانده از آن خلق کرد.

این استان قرار است در سال ۹۶ به‌عنوان مقصد گردشگری جدیدی برای ایرانیان معرفی شود. کامبیز مشتاق‌گوهری مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری سیستان‌وبلوچستان درباره این موضوع به «شرق» می‌گوید: در این مسیر استانداری  و شخص استاندار اصلی‌ترین کمک و پشتیبان ما هستند، برای سال آینده برای تحقق این هدف بودجه اداره کل ما ١٠ برابر افزایش یافته است و این افزایش بی‌سابقه نشان از اهمیت موضوع برای استان دارد.

بخش دیگری از این برنامه به دیدار با استاندار سیستان‌و‌بلوچستان گذشت. صبح روز چهارشنبه علی‌‌اوسط ‌هاشمی میزبان خبرنگاران بود تا با آنها از داشته‌ها ، برنامه‌ها و چشم‌انداز‌های استانش در حوزه گردشگری و توسعه بگوید. این نشست خبری در سالن استانداری برگزار شد و آقای هاشمی دوساعت‌ونیم رودرروی خبرنگاران نشست و به پرسش‌های آنها پاسخ گفت. آنچه در ادامه آمده، بخشی از این نشست خبری است. استاندار سیستان‌وبلوچستان در بخش ابتدایی صحبت‌های خود گفت: زمانی دروازه‌های استان به روی گردشگری بسته بوده، بالاخره این صنعت توجیه اقتصادی نداشته است و سفر به شهرهای سیستان‌وبلوچستان گران بود. اما در آغاز ورود به صنعت گردشگری هستیم و سعی داریم در سال ۹۶ میزبان جشن‌ها، فستیوا‌ل‌ها، تور‌ها و گردشگران زیادی باشیم. علی‌اوسط هاشمی، سال ۹۶ را سال گردشگری و میراث‌ فرهنگی در این استان خواند و اعلام کرد: در سال ۹۶ تمامی بخش‌های استان این آمادگی را دارند که گردشگران را از بخش‌های مختلف کشور میزبانی کنند.

او در این نشست گفت: «متأسفانه تصوري منفی نسبت به وضعیت امنیتی استان سیستان‌وبلوچستان وجود دارد، در گذشته مشکلات امنیتی در استان وجود داشت، اما سال‌های زیادی است که امنیت کامل در استان برقرار است. به‌خصوص اینکه در سال‌های اخیر سیاست تأمین امنیت با همراهی مردم در استان پیگیری می‌شود و مردم این ظرفیت را درک کرده‌اند، درواقع در سال‌های اخیر جریان‌هایي رسانه‌ای وجود داشت که باعث می‌شد رسوبی در رسانه‌ها درباره حقیقت این مردمان شکل بگیرد. این رسوب در نگاه ملی نیز چالش‌هایی را برای مردم ایجاد کرده و مانع شناخت ظرفیت‌ها و فرهنگ مردم سیستان‌وبلوچستان شده و زمینه‌ساز دورماندن از همدیگر شده‌ است».

او در ادامه گفت: «در این سال‌ها یک اسم را برای سال انتخاب می‌کردیم؛ سال ۹۳ را سال فرهنگی اعلام کردیم، در سال ۹۳ استان فاقد سینما بود، چهار سال تلاش کردیم و نگذاشتیم نمایشگاه کتاب تعطیل شود و مردم هم راضی بودند. امسال را سال حاشیه‌نشینی تعریف کردیم و می‌خواهیم بخش دیگری از شهروندان را که به این دلیل نقش و حقشان نادیده گرفته می‌شود، احیا کنیم. این بحث انسانی است و خداراشکر دستاوردهای خوبی داشتیم و امروز رابطه خوبی میان مردم حاشیه‌نشین و مسئولان وجود دارد و ان‌شاءالله این ماجرا ادامه خواهد داشت».

او در ادامه تأکید کرد: هم‌اکنون ما پنج فرودگاه در استان داریم که چهار تا از آنها ساخته شده و در حال بهره‌برداری است و در حال ساخت بزرگ‌ترین فرودگاه بین‌المللی در چابهار هستیم. ما در استان ایرلاین داریم، ما خط کشتی‌رانی ایران و عمان را راه‌اندازی کردیم؛ مسقط تا چابهار سه‌ساعت‌ونیم خط دریایی است و بزرگ‌ترین پایانه کشتی‌رانی در کشور را فعال کردیم، حتی این ظرفیت در چابهار وجود دارد کشتی کروز گردشگران اروپایی که به مسقط می‌آیند را میزبانی کند و این گردشگران را به این شهر بیاورد. هاشمی درباره گرانی تورهای گردشگری استان سیستان‌وبلوچستان گفت: وقتی دروازه‌ها به روی استان بسته بوده، توجیه اقتصادی نداشته است، ما باید زمینه‌ها را برای سرمایه‌گذاری فراهم کنیم. نکته دیگر اینکه وقتی استان را با پدیده‌هایش معرفی کنیم، بالاخره مخاطبان خود را خواهد داشت. درواقع ما در آغاز ورود به صنعت گردشگری هستیم و سعی داریم در سال ۹۶ میزبان جشن‌ها، فستیوا‌ل‌ها، تور‌ها و گردشگران زیادی باشیم.

استاندار سیستان‌وبلوچستان درباره آخرین وضعیت خشک‌سالی در استان سیستان‌وبلوچستان نیز گفت: امسال بارندگی خوبی در استان سیستان‌وبلوچستان داشتیم، اما به این معنی نیست که از خشک‌سالی عبور کرده‌ایم و این مسئله تنها سفره‌های زیرزمینی را پر کرد. وضعیت ذخیره آبی در شمال استان خوب است و نگرانی نداریم و جریان آب برفاب هم هست و در حال ورود به استان است. ما هم خودمان را آماده این نوع ورود آب در ایران می‌کنیم. انتقال آب دریای عمان به نقاط مرکزی استان و بخشی دیگر از آب‌های ژٰرف از گزینه‌های ما در مواقع بحرانی است.

او درباره آلودگی هوای زابل نیز گفت: با اینکه این توفان‌ها قدمت زیادی داشته، واقعیت این است که تا دو سال پیش هیچ کار علمی‌اي درباره منشأ توفان نداشتیم، به‌تازگی کار مطالعاتی انجام داده و دو سند رونمایی کرده‌ایم که شناسایی کانون‌های منشأ داخلی ریزگرد‌ها بود. برنامه ما احیای دریاچه هامون است. بخش زیادی از آلودگی‌های زابل و شهرهای استان ناشی از توفان‌های محلی است. حتی در دهه ۴۰ ما شاهد مهاجرت گسترده‌ای از این مناطق بودیم. متأسفانه مدیریت منابع آب در استان نیز یکی از چالش‌های بسیار بزرگ ماست، ما سالانه ۳۰۰‌میلیون مترمکعب از منابع آبی‌مان را به دلیل تبخیر از دست می‌دهیم. او در پایان درباره ظرفیت‌های انرژی‌های پاک در این استان نیز گفت: درواقع سیستان‌وبلوچستان از نظر تابش خورشید و مدت‌زمان باد‌ها، منطقه بی‌نظیری برای انرژی‌های تجدیدپذیر است. خبرهای خوشی در این زمینه در آینده خواهید شنید؛ حدود ۲۵ متقاضی سرمایه‌گذاری برای انرژی‌های نو در استان وجود دارد که در آینده خبرهای آن منتشر می‌شود».

پس از این نشست خبری، خبرنگاران راهی شهرهای جنوبی استان و منطقه بلوچستان شدند، بازدید از منظره کوه تفتان، شهرهای ایرانشهر و بمپور و همچنین چابهار بخشی از این برنامه‌هاست که گزارش‌های شرق ـ شماره ۲۸۲۲ -  پنج شنبه ۱۹ اسفند۱۳۹۵

«شرق» در این رابطه نیز در روزهای آینده منتشر می‌شود.

http://www.sharghdaily.ir/Default.aspx?NPN_Id=1252&pageno=17

ـــــــــــــــــــــ

گردشگری در جنوب‌شرقی ایران زیر سایه امنیت و کمبود امکانات

بلوچستان چشم‌انتظار گردشگران نوروزی

گروه ایرانشهر ـ زهرا داستانی، الهام عدیمی

ابتکار ـ شنبه, 21 اسفند 1395

 بیشتر مردم وقتی با فردی با لباس بلوچی روبه‌رو می‌شوند به یاد فیلم‌ها و سریال‌های دهه 70 می‌افتند که از مردم خونگرم و زحمتکش بلوچستان چهره‌ای به دور از واقعیت تصویر می‌کرد. تصویری که همچنان در ناخودآگاه جمعی مردم ایران جای گرفته است. اما این روزها بسیاری از فعالان فرهنگی و گردشگری تلاش می‌کنند تا این کلیشه‌ها را بشکنند و از مردم دعوت می‌کنند تا با نزدیک شدن تعطیلات بلندمدت نوروز، سفری به یکی از جنوب‌شرقی‌ترین نقاط ایران داشته باشند و سری به بلوچستان دور از دسترس بزنند. حالا این روزها در شبکه‌های اجتماعی، تبلیغ‌های زیادی درباره سفر به سیستان و بلوچستان به‌ویژه منطقه نیک‌شهر می‌شود. یکی از فعال‌ترین کاربران در این زمینه یک مرد عرصه سیاست است؛ محمد بلوچ‌زهی، بخشدار جوان بخش مرکزی نیک‌شهر که حقوق‌خوانده است و از فضای مجازی بهترین بهره را برای شناساندن سرزمین، مردم و فرهنگ منطقه بکر نیک‌شهر می‌برد.

امسال در این منطقه هفت روستای گردشگری معرفی شده‌اند؛ غریب‌آباد، هیپتان، هیچان، توتان، ناگان، کوچینگ و داروکان که هر کدام جاذبه‌های تاریخی، گردشگری، زیست‌محیطی، فرهنگی و هنری ویژه خود را دارند. از محوطه تاریخی چهل‌دختران تا قلعه نیک‌شهر، از محوطه باستانی کشیگ تا آبشار آسمیان، از روستای گردشگری گرگان و منطقه گردشگری گوو تا روستای داوکان زیستگاه خرس سیاه بلوچی و روستاهای مخت و گوری مناطق باستانی و بکری در این منطقه هستند که به گفته این بخشدار جوان، تا پیش از این وقتی اسمی از گردشگری به میان می‌آمد برای مردم ملموس و شناخته‌شده نبود اما اکنون با توجه به صحبت‌هایی که در شبکه‌های مجازی در رابطه با گردشگری این استان گفته می‌شود، افزایش شمار گردشگران این استان رو به افزایش گذاشته است.

براساس آمار سازمان میراث فرهنگی، استان سیستان و بلوچستان در سال 95 میزبان 600هزار نفر گردشگر بوده است اما به نظر می‌رسد با این حجم تبلیغ و تمایلی که در میان مردم برای سفر به این سرزمین ناشناخته دیده می‌شود، این منطقه با حجم قابل توجهی از گردشگران نوروزی روبه‌رو خواهد شد اما آیا این استان ظرفیت و زیرساخت‌های لازم برای این حجم از مسافران را دارد؟ مسئولان شهرستان نیک‌شهر به عنوان یکی از پرمخاطب‌ترین مقاصد نوروزی در شبکه‌های اجتماعی، می‌گویند که امسال برای مسافران برنامه ویژه‌ای دارند.

محمد بلوچ‌زهی، بخشدار مرکزی نیک‌شهر درباره پیامدهای استقبال از سیستان و بلوچستان به «ابتکار» می‌گوید: برای نوروز 96 در هفت روستای هدف گردشگری مسافرکاشانه‌ با ساختار بومی سنتی آماده کرده‌ایم تا گردشگران را برای نوروز در آن اسکان دهیم و جدا از آن در شهر نیک‌شهر مسافرخانه‌ها و مدارس را برای اسکان ارزان تدارک دیده‌ایم. این مسافرکاشانه‌ها هم می‌تواند نمایشگاه دائمی برای نمایش آداب، سنن، صنایع دستی و تاریخ مردم بلوچ در دل روستاها باشد و هم محلی برای اسکان محدود مسافران. در کنار اینها، کپرهایی در هر روستا ترتیب داده شده تا جنبه آشنایی مسافران با فرهنگ و صنایع دستی منطقه را داشته باشند. او با اشاره به امکانات این مسافر کاشانه‌ها توضیح می‌دهد: بسته‌ای برای تورهای گردشگری در روستاهای هدف گردشگری آماده کرده‌ایم که شامل موسیقی، آداب و سنت‌ها و صنایع دستی است و برای مسافران نوروزی، نوروز بازاری در 2 کیلومتری شهرستان نیک‌شهر و در مجتمع هیپتان تدارک دیده‌ایم که به‌صورت مستقیم محصولات و صنایع دستی به گردشگران عرضه می‌شود و در کنار آن نمایشگاهی از آداب و سنن همراه با موسیقی محلی در این نوروز بازار به نمایش درخواهد آمد. در این زمینه دهیاران و شوراهای روستاها، راهنمایان تورها هستند و برای ارائه خدمات به گردشگران نوروزی آماده‌باش هستند و گردشگران را در هر روستایی که نیاز باشد، اسکان خواهند داد. به دهیاران و شوراها تاکید کرده‌ایم که امسال خانه‌های حریم روستایی را در صورت نیاز در اختیار گردشگران قرار دهند.

این بخشدار با اشاره به محدودیت امکانات گردشگری در روستاهای سیستان و بلوچستان بیان می‌کند: برای اولین بار است که رویکرد یک دولت، گردشگری و افزایش درآمد حاصل از آن است . امکانات محدود است ولی در حد بضاعت، تمام تلاشمان را انجام داده‌ایم تا گردشگران با نبود امکانات روبه‌رو نشوند. به گفته بلوچ‌زهی، تقریبا 5 هزار مهما‌ن‌سرا و مدرسه در بخش مرکزی شهرستان نیک‌شهر برای اسکان گردشگران نوروزی آماده شده‌اند. او با بیان این‌که تورهای بسیاری با ما درباره آوردن گردشگر به این منطقه با ما تماس گرفته‌اند اما ظرفیت ما محدود است گفت با این حال تلاش می‌کنیم که تا حد امکان امکانات را برای آنها فراهم کنیم.

 اگر چه هزینه تورهای گردشگری به منطقه بلوچستان رقمی حدود 900 تا دو میلیون تومان است، اما بلوچ‌زهی درباره هزینه سفر به استان سیستان و بلوچستان در ایام نوروز می‌گوید: تمام تلاش‌مان این است که نسبت به تورهای سراسر کشور ارزان‌ترین و با کیفیت‌ترین خدمات را به تورها ارائه کنیم، بنابراین هزینه سفر به این استان برای هر نفر از طریق تورهای گردشگری 700 هزار تومان اعلام شده است. در واقع ما با هیچ توری قرارداد نبسته‌ایم ولی تورها پیشنهادهای خود را اعلام کرده‌اند و پس از بررسی و با در نظر گرفتن میزان امکانات در نهایت تصمیم‌ گرفته‌ می‌شود کدام یک از این تورها برای ورود پذیرفته‌ خواهند شد.

با این حال ورود گردشگر همزمان که باعث رونق کسب‌وکارهای منطقه و محلی می‌شود اما این ورود همراه با خسارت‌ها و آسیب‌های محیط زیستی، میراثی و فرهنگی خواهد شد. او درباره تمهیدات محیط ‌زیستی برای ورود گردشگران به این استان گفت: طی سال‌های قبل برنامه‌های محیط ‌زیستی در دستور کار دهیاران و شوراها قرار گرفته است. به آن‌ها ماموریت داده شده تا با استخدام نیرو نظافت تفرجگاه‌های نوروزی رعایت شود. همچنین در مناطق هدف گردشگری کیسه زباله توزیع خواهد شد.

او با اشاره به کمبود امکانات در زمینه امحای زباله‌ها توضیح می‌دهد: متاسفانه در کل استان سیستان و بلوچستان زباله‌ها به‌صورت سنتی دفن می‌شود و حتی بیمارستان‌ها زباله‌سوز ندارد. البته تلاش می‌کنیم تا زباله‌ها را تفکیک کنیم و آن‌هایی که قابل سوزاندن است، بسوزانیم و آن‌هایی که بازیافت می‌شوند، به محیط بازگردانیم. در این هفته جلسه‌ای با محیط زیست داریم که ماموریت در این حوزه را به آنها بسپاریم و در مناطق هدف گردشگری فعال باشند. به گفته بلوچ‌زهی، این مساله درباره تخریب میراث فرهنگی و محیط زیست هم در این منطقه گریبان‌گیر ماست؛ متاسفانه در حوزه محیط ‌زیست و میراث با کمبود نیروی انسانی متخصص و ماهر مواجه هستیم و به طور مثال در حوزه میراث فرهنگی نیک‌شهر سه یا چهار کارمند بیشتر نداریم با این حال در حد توانمان نیروها را در نوروز فعال خواهیم کرد تا توضیح‌های لازم را به گردشگران بدهند. همچنین بیلبوردهایی هم به منظور آگاهی‌رسانی به مردم و گردشگران در حال آماده‌سازی است که در اماکن تاریخی نصب خواهند شد.

اما مهمترین مانع در مساله جذب گردشگر به استان سیستان و بلوچستان همان کلیشه‌های ذهنیتی و نگاه نگران از ناامنی در منطقه است. مساله‌ای که سبب شده تا در این سال‌ها گردشگران به سختی سیستان و بلوچستان را به عنوان مقصد خود در تعطیلات نوروز که از بهترین زمان‌ها برای سفر به این منطقه است، انتخاب کنند. اما بلوچ‌زهی معتقد است این نگاه اشتباه است و از نبود شناخت نسبت به این بخش از کشور ناشی می‌شود. او می‌گوید: تلاش می‌کنیم از فضای پلیسی، نیروی انتظامی و امنیتی جلوگیری کنیم. افرادی که شناخت لازم از این منطقه ندارند دچار چنین تصوری هستند. اینجا امنیت دست مردم است و مردم آن را تامین می‌کنند. اگر فردی تجربه یک‌بار سفر به سیستان و بلوچستان را داشته باشد، این ذهنیت در او از بین خواهد رفت و می‌فهمد که این تصورات واهی است. این شعارنیست و واقعیت است که از نظر امنیتی هیچ مشکلی نداریم و من درباره امنیت این منطقه به شما تضمین می‌دهم.                                                                                                                                                                                             لینک مستقیم مطلب: http://www.ebtekarnews.com/?newsid=71555

ــــــــــــــــــــــــــــ   

از هامون به تفتان

صدرا محقق

شرق ـ شماره ۲۸۲۳ -  شنبه ۲۱ اسفند۱۳۹۵

 سیستان‌وبلوچستان پهناورترین استان ایران است، از شمال تا جنوبش، از زابل در سیستان تا چابهار در بلوچستان نزدیک به هزار کیلومتر راه هست و پیمودن آن دست‌کم ۱۰ تا ۱۲ ساعت با اتوبوس و خودرو طول می‌کشد. به نظرتان استانی به این وسعت و پهناوری چه چیزهایی برای دیدن دارد؟ به شناخت ذهنی‌تان رجوع کنید؛ شما این استان و این مسیر هزارکیلومتری را به چه چیزی می‌شناسید؟من هفته گذشته این مسیر را در چهار روز طی کردم و در این نوشته تلاش می‌کنم بخشی را از آنچه دیده‌ام برایتان شرح دهم. در شماره روز پنجشنبه خلاصه‌ای از داشته‌های منطقه شمالی استان یعنی سیستان نوشتم و حالا نوبت جنوب استان یعنی بلوچستان و از زاهدان به سمت پایین است.

تفتان بخشنده بلوچستان

از زاهدان، مرکز استان به سمت جنوب که راهی شوید، اولین شهر، خاش است، در مسیر، جایی از جاده حدود ۶۰ کیلومتر مانده به خاش، به سمت چپ اگر بپیچید، رو به سمت کوهپایه بلندترین نقطه جنوب شرق کشور یعنی تفتان‌کوه می‌روید. مسیر، تابلوی راهنما به اندازه کافی دارد. قله بلند آتشفشان نیمه‌فعال سیستان‌وبلوچستان از همان جاده اصلی هم معلوم است و خودش را نشان می‌دهد. هرچه نزدیک‌تر بشوید، هوا خنک و خنک‌تر می‌شود و رنگ و روی طبیعت هم با ذهنیتی که از سرزمین خشک و بیابانی و کم‌آب این استان دارید، رنگ می‌بازد. پیش از رسیدن به نقطه آخر کوهپایه، آنجا که کوه‌نوردان حرفه‌ای برای صعود به قله اتراق می‌کنند، به روستایی می‌رسید به نام تمندان، در دو سوی جاده تأسیسات مفصل استقبال و پذیرایی از گردشگران را خواهید دید. آلاچیق‌های زیاد و مسیرهای سنگ‌فرش و سرویس بهداشتی و... . اینها را دهیاری روستای تمندان با همکاری و مشارکت اداره میراث فرهنگی شهرستان خاش ساخته و به گفته آقای کُردی دهیار روستا، تمندان را برای استقبال درخور از گردشگران آماده کرده‌اند. سهم این روستا از برکت‌های تفتان البته فقط هوای خوش نیست. آب رودخانه‌ای که از کنار روستا می‌گذرد و سرسبزی باغ‌ها و مزارع روستا را ساخته هم از برف‌های تفتان می‌آید. به جز این انواع داروهای گیاهی و حضور گردشگران و... هم هست؛ به‌همین‌دلیل ۲۵ نفر از اهالی روستا، ۲۰ مرد و پنج زن، انجمن حافظان سبز تفتان را راه ‌انداخته و هر چند روز یک بار مسیر رودخانه و محیط اطراف را از زباله‌ای که برخی گردشگران می‌ریزند، پاک‌سازی می‌کنند. اینها را دهیار روستای تمندان می‌گوید و ادامه می‌دهد: «ما هرچه داریم، از تفتان است، باید احترامش را حفظ کنیم». کمی جلوتر از روستای تمندان، آن‌ سوی جاده‌ای که رودخانه از کنارش می‌گذرد، بین مزرعه و باغ آبادی که از سمت جاده به‌خوبی دیده می‌شود، یک بنای دوطبقه - خانه شخصی یکی از اهالی - به چشم می‌آید و بر پیشانی خانه نقشه بزرگ ایران را با سه رنگ سبز و سفید و قرمز پرچم می‌توان دید. سمت دیگر خانه هم با حروف بزرگ انگلیسی اسم ایران را نوشته است. پس از عبور این خانه دیدنی، در ایستگاه آخر اقامتگاه و اتراق‌گاه‌های پای کوه است، چندین ساختمان و بنا برای استراحت و آماده‌شدن برای صعود به کوه یا لذت‌بردن از هوای خوش و خنک وجود دارد که‌ متولی آنها اداره آموزش و پرورش است. قله‌های خوش‌تراش کوه، استودان‌های تاریخی و رودخانه‌ای با آب زردرنگ گوگردی که پابه‌پای جاده پیش می‌رود، بخش دیگری از جذابیت‌های این مسیر است.

به سمت قلعه‌های ایرانشهر

اگر قرار باشد از نقطه‌ای در وسط استان سیستان‌وبلوچستان بگذاریم، آن نقطه به صورت حدودی شهر ایرانشهر است. ایرانشهر قطب کشاورزی استان است. محصول نخلستان‌های وسیع اطراف و مزارع سرسبز صیفی‌جات این شهر به بسیاری از نقاط کشور صادر می‌شود. برای اقامت شبانه در ایرانشهر هتلی دو‌‌ستاره در مرکز شهر وجود دارد که‌ به نسبت ظرفیت و ستاره‌هایش تمیز است و خدمات خوبی می‌دهد.از نقاط دیدنی این شهر می‌توان به قلعه ناصری، قلعه‌ای در مرکز شهر، بنایی بازمانده از عهد ناصرالدین شاه قاجار اشاره کرد.قلعه دیگر شهرستان ایرانشهر در شهر تاریخی بمپور در فاصله ۲۰‌کیلومتری از مرکز شهرستان واقع شده. قلعه‌ای با قدمت دوره اشکانی که تا پیش از قلعه ناصری ایرانشهر، برای صدها سال مرکز حکمرانی حاکمان محلی منطقه بود. این قلعه که بر بلندای تپه‌ای در شمال شهر واقع است، حالا زیر فشار فرسایش باد و باران در حال ویرانی است؛ اما هنوز هم می‌شود ردپای شکوه و عظمت سابق را در جای‌جای آن دید.بمپور به غیر از این قلعه البته به یک چیز دیگر هم مشهور است، موسیقی! شیرمحمد اسپندار، دونلی‌نواز شهیر اهل این شهر است. دونلی، سازی تخصصی است شامل دو نی که نوازنده به صورت هم‌زمان آنها را به صدا درمی‌آورد. بمپور البته شهر ابراهیم بمپوری و گروه موسیقی‌اش هم هست؛ خواننده‌ای که به همراه اعضای گروهش که تنبورک و قیچک و دیگر سازهای محلی را می‌نوازند، تاکنون بارها در نقاط مختلف استان و همچنین پایتخت اجرا کرده‌اند.این دو نقطه استان سیستان‌وبلوچستان به دلیل واقع‌شدن در کم‌ارتفاع‌ترین نقاط، آب و هوای گرمی دارند و حتی این روزها که اسفندماه زمستانی است، هنگام ظهر دمای هوای آنها بالاست.

ـــــــــــــــــــــــــــــــ

زنان پیگیر روستای محروم خیرآباد در بخش مرکزی نیک شهر بعنوان بانوان شایسته سال معرفی شدند.

به مناسبت 8 مارس روز جهانی زن بانوان مطالبه محور و پیگیری روستای محروم خیرآباد در بخش مرکزی نیک شهر بصورت گروهی بعنوان بانوان شایسته سال معرفی شدند.

برای سومین سال متوالی در بخش مرکزی نیک شهر مراسم معرفی بانوی شایسته سال با حضور گروهی از فعالان فرهنگی و اجتماعی،مسئولان و اهالی روستای محروم خیرآباد برگزار گردید.

روستای خیرآباد بخش مرکزی نیک شهر در حاشیه این شهر واقع گردیده است که زنان مطالبه محور و پیگیراین روستا با تلاشها و پیگیری های خویش موفق شده اند ارتباط مستحکم با بخشداری و ادارات مربوطه داشته باشند و مطالبات و خواسته های خویش را از این طریق طرح و پیگیری نمایند.

در این مراسم ضمن تجلیل از بانوان شایسته سال با اهدای شاخه گل و لوح تقدیر مسائل و مشکلات این روستا توسط حاضرین و روستائیان طرح و با حضور تنی چند از مسئولان مربوطه بررسی گردید.

محمد بلوچ زهی شهردار نیک شهر

ـــــــــــــــــــــــــــــ

استاندار سيستان و بلوچستان به «اعتماد» گفت

براي ٢١ هزار كودك بي‌شناسنامه شناسنامه صادر شده است

فرزانه قبادي

سيستان و بلوچستان خود را براي سال پر‌رفت‌و‌آمدي آماده مي‌كند. چند ماهي مي‌شود كه مسوولان استاني برنامه‌هاي‌شان را زير يك هدف تعريف كرده‌اند؛ هدفي كه با توجه به پتانسيل‌ها و جاذبه‌هاي تاريخي و طبيعي موجود در استان چندان هم بعيد به نظر نمي‌رسد، هدف استان اين است: «سيستان و بلوچستان، مقصد گردشگري ايران» سال‌ها اين استان زير سايه كم لطفي‌ها و نا‌امني‌هاي تحميلي همسايگان در سكوت و انزوا روزگار مي‌گذراند. اما حالا تصميم گرفته تا سرمايه‌هايش را به رخ جهانيان بكشد؛ از شهر سوخته چند هزار ساله تا كوه خواجه باند بالي دشت سيستان و چابهار هميشه بهارش. روز گذشته علي اوسط هاشمي استاندار و كامبيز مشتاق گوهري مديركل ميراث فرهنگي سيستان و بلوچستان به تشريح برنامه‌هاي‌شان در راستاي دستيابي به هدف بزرگ‌شان در سال ۹۶ پرداختند؛ هدفي كه اين استان را به عنوان يكي از مقاصد سفر در ميان شهرهاي ايران مطرح مي‌كند. هاشمي در خصوص آمار افراد بي‌شناسنامه در استان و همچنين اقداماتي كه براي صدور اوراق هويت اين افراد انجام شده است به «اعتماد» گفت: «يكي از مطالبات جدي مردم و به خصوص فعالان اجتماعي در زمان آغاز مديريت من موضوع افرادي بود كه شناسنامه نداشتند. در همين راستا در سال ۹۳ كارگروهي در استان تشكيل شد و تا سطح ملي هم پيش رفتيم در نهايت موفق به عبور از تنگ‌نظري‌ها در اين زمينه شديم و توانستيم توجه‌ها را به حق‌الناس و حقوق شهروندي افراد جلب كنيم. بيشتر اين افراد به اين دليل شناسنامه ندارند كه مشكوك‌التابعه هستند، به همين دليل مسوولان مربوطه با احتياط در مورد صدور شناسنامه براي آنها عمل مي‌كردند. كارگروه استان با علم بر قانون و توجه به حق مردم تدبير كرد و پيش رفت تا يك ماه پيش كه آخرين آمار ما نشان مي‌دهد در فاصله سال ۹۳ تا به امروز ۲۱ هزار شناسنامه در استان براي افراد فاقد شناسنامه صادر شد.» علي اوسط هاشمي در خصوص ميانگين سني افراد بي‌شناسنامه هم مي‌گويد: «معمولا اين افراد به صورت خانوادگي مشكل بي‌شناسنامه بودن را دارند. در اين خانواده هم فرد ۵۰ ساله هست و هم كودك ۵ ساله، حال يا خود افراد براي اخذ شناسنامه اقدام نكرده‌اند يا عدم توانايي در اثبات ايراني بودن مانع صدور شناسنامه براي آنها شده.» استاندار سيستان و بلوچستان در خصوص آمار كساني كه همچنان شناسنامه ندارند هم مي‌گويد: «نزديك به ۲ هزار پرونده ديگر هم در دست رسيدگي و كارشناسي است.»اخيرا تصادف يك اتوبوس با وانتي كه سرويس مدرسه كودكان بود در استان خبرساز شد و اين نخستين بار نبود كه براي دانش‌آموزان روستايي چنين اتفاقي مي‌افتاد، هاشمي در خصوص ايجاد امنيت دانش‌آموزان در مدارس روستايي و اقدامات صورت‌گرفته در اين زمينه مي‌گويد: «امنيت در تمام مدارس روستايي كشور يك مساله جدي است، ما از سال ۹۳ به مدارس استان اعلام كرديم كه كسي اجازه ندارد به وسيله وانت دانش‌آموزان را جابه‌جا كند، اما از طرفي شرايط منطقه به گونه‌اي است كه نمي‌شود يك قاعده مطلق را وضع كرد. اما اين موضوع را بايد اشاره كنم كه مدارسي ايجاد كرده‌ايم و يك رديف بودجه ۶۰۰ ميليارد توماني براي ۳ سال ايجاد كرديم كه صرف مقاوم‌سازي، نوسازي و ايجاد مدارس جديد روستايي شود و بالغ بر ۳ هزار دبير از سال ۹۴ جذب آموزش و پرورش شده‌اند و حتي با اجاره هم شده كلاس داير كرده‌ايم و در مجموع ۱۱۰ هزارنفر از فرزندان‌مان در استان كه امكان تحصيل نداشتند و زمينه حضورشان در كلاس درس فراهم نشده بود، امروز سر كلاس درس نشسته‌اند.»

تا سال ٩٣ كل استان يك سينما نداشت

استاندار سيستان و بلوچستان همچنين با اشاره به مشكلات فرهنگي استان گفت: ما براي تكميل حلقه‌هاي شكل نگرفته در اين استان هر سال را نامگذاري مي‌كنيم، براي نمونه ۹۳ سال فرهنگ بود، چون استان سيستان فاقد يك سينما بود، ما آن سال در اين زمينه كار كرديم و چهار سال انرژي گذاشتيم تا نمايشگاه كتاب تعطيل نشود؛ درحالي كه قبل از اين تعطيل بود. امسال را نيز «حاشيه‌نشيني» تعريف‌ كرده‌ايم تا حق آن مردمي را كه انگ خورده‌اند محقق كنيم و بخش ديگري از شهروندان‌مان با اين عنوان حق‌شان تضييع نشود. از سوي ديگر، مديركل ميراث فرهنگي استان درباره وضعيت گردشگري ورودي به اين استان گفت: بيشترين گردشگران ورودي به اين استان ترانزيت هستند؛ گردشگران زيارتي كه از كشورهاي همسايه وارد اين استان مي‌شوند و از آن گذر مي‌كنند. هدف ما در آينده براي جذب گردشگران خارجي به مناطق روستايي و تاريخي با تاكيد بر اقامتگاه‌هاي بومي است. گوهري همچنين درباره گردشگري سلامت اظهار كرد: در اين زمينه ارتباطاتي با عمان برقرار شده و قرار است از ظرفيت‌هاي دانشگاه‌هاي علوم پزشكي استان استفاده شود. استاندار سيستان و بلوچستان هم در ادامه اين سخنان گفت: بخشي از بيماران افغانستان چارتري به هندوستان مي‌روند كه ما براي جذب آنها طرح پاسپورت مرزي را ارايه داده‌ايم كه در صورت موافقت شوراي امنيت ملي، ورود اين گردشگران روان‌تر مي‌شود. ضمن اينكه قبلا اقامت اين افراد در استان ممنوع بوده و اكنون اين ممنوعيت برداشته شده تا رفت‌وآمد آنها آسان‌تر شود. هاشمي همچنين در رابطه با ميزان تعامل با سمن‌هاي فعال حوزه گردشگري در استان در راستاي جذب گردشگر گفت: «نخستين مشاوري كه من در استان حكم او را ابلاغ كردم، آقاي صفر اسلامي، مشاور امور سمن‌ها و تشكل‌هاي غيردولتي بود. به‌طور كلي صدور پروانه NGOها را در سطح استان تسهيل كرده‌ايم و تلاش‌مان اين است كه ظرف يك ماه مجوز فعاليت NGOها را صادر كنيم، حتي در بعضي مواقع شخصا به مساله ورود مي‌كنم تا روند صدور مجوز فعاليت تسريع شود. به‌طور تخصصي پنج NGO در حوزه تخصصي گردشگري در استان فعاليت مي‌كنند. البته به‌طور كلي بيش از ۱۴۰NGO فعال در سطح استان داريم. نهادهاي مردمي جايگاه به دور از مناصب رسمي هستند. جرياني كه ما دنبال ايجاد آن در استان هستيم كار NGOهاست. سال گذشته هم در استانداري مصوب شد كه اداره كليه واحدهاي اقامتي استان كه متعلق به دولت و دانشگاه‌ها ست به بخش خصوصي و تشكل‌هاي صنفي واگذار شود تا از انحصار بيرون بيايد و فرصتي براي تشكل‌ها ايجاد شود.»گوهري، مديركل ميراث فرهنگي استان هم در ادامه سخنان استاندار گفت: «سمن‌هاي فعال در حوزه گردشگري ظرفيتي هستند كه خلأ امكانات و شرايط مطلوب ميراث فرهنگي را پر مي‌كنند. در حال حاضر سمن‌هاي ۵ استان كشور در زاهدان گردهمايي دارند و برنامه‌هاي آموزشي با محوريت استان سيستان و بلوچستان براي اين سمن‌ها در نظر گرفته‌ايم.»تا بوده از كاستي‌ها گفته شده، از محروميت‌ها، همان محروميت‌هايي كه استاندار وسيع‌ترين استان كشور به آن اعتقادي ندارد و مي‌گويد: «استان محروم نيست، بي‌تدبيري‌هاي ما مديران موجب محروميت آن مي‌شود.» علي اوسط هاشمي در ميان سخنانش از پاسخگويي‌هاي فيس بوكي‌اش مي‌گويد، اينكه در اينستاگرام و فيس‌بوك هر پيامي از هم استاني‌اش را دريافت كند براي مدير بخش مربوطه فوروارد مي‌كند تا به آن رسيدگي شود‌. هاشمي، استاندار جسوري است؛ كسي كه براي نخستين‌بار از فرماندار و شهردار زن در استان تحت مديريتش دعوت به همكاري كرد و حالا هم نقشه ديگري را براي راه آينده استان زادگاهش در سر دارد. او مي‌خواهد استان فراموش‌شده جنوب شرق ايران را به جهانيان معرفي كند. سيستان و بلوچستان سرمايه‌هاي بسياري در پهنه وسيع خود نهان كرده؛ سرمايه‌هايي كه هر كدام مي‌توانند جاذبه‌اي باشند و بهانه‌اي براي ديدن اين استان.

http://www.etemaad.ir/Default.aspx?NPN_Id=669&pageno=13

ـــــــــــــــــــــــــ

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©