نگاهی به رویدادهای کارگری ایران در هفته ای که گذشت

 

گفتار رادیو راه کارگر

روز جمعه ۶ آذر۱۳۸۸ برابر با ۲۷ نوامبر ۲۰۰۹ 

 


سرکوب فعالين کارگری, عدم پرداخت دستمزدها و اعتراض به خاطر حقوق معوقه, اخراج کارگران پيمانکار, اعتراض به خاطر کاهش سهميه سوخت, محورهای اصلی رويدادهای کارگری را در هفته ای که گذشت تشکيل می دهند.


تجمع كارگران كارخانه خصوصى شده گوشت زياران به خاطر عدم دريافت 8 ماه حقوق, تجمع كارگران نساجى مازندران به دليل عدم دريافت حقوق, تجمع اعتراضى رانندگان تاکسى در كيش به دنبال کاهش سهميه سوخت خودروها, اخراج حدود 300 نفر از کارگران پيمانكاری مجتمع سيمان تهران, ابراز نگرانی وکيل فعالين کارگری بازداشتی شرکت نيشکر هفت تپه, نسبت به اخراج اين فعالين از کار به خاطر بازداشت آنها, رئوس خبرهای کارگری گزارش شده در هفته ای است که گذشت.


آنچه در اين خبرها تکرار شده است, اعتراض به خاطر عدم دريافت حقوق معوقه است. مساله دستمزد و عدم پرداخت آن به کارگران, اکنون يکی از حلقات مهم و اصلی اعتراضات کارگری را در واحدهای مختلف کارگری تشکيل می دهد. خصوصی سازی کارخانه ها و واگذاری آنها به مديران بخش خصوصی که وابستگان به حکومت, يعنی پاسداران, بسيجی ها و عوامل امنيتی سهم و نقش عمده ای در آن دارند, زمينه ساز تشديد بحران در اين واحدها می شود. گزارش های متعدد حاکی از آن است که اين واحدها پس از خصوصی شدن, دست به اخراج وسيع کارگران می زنند, توليد را متوقف می کنند, ابزار توليد و ماشين آلات را می فروشند و کارگران را بدون پرداخت حقوق به حال خود رها می کنند. سرمايه ای که از طريق نابودی توليد و آواره کردن کارگران فراهم می آيد به دلالی و بخش ساختمان و برجک سازی و يا بخش واردات منتقل می شود. دومين حلقه از روند فروپاشی توليد به قاچاق مربوط است. بخش عمده قاچاق کالاها به صورت سياه از طريق اسکله های خصوصی وابسته به نظاميان و پاسداران صورت می گيرد و اراده نظام ولايی و دستگاه دولتی هم خدمتگذار آن است. پيامد وفور کالاهای قاچاق در بازار, افت شديد قدرت رقابتی واحدهای توليدی داخلی, رکود توليد, ناتوانی از پرداخت دستمزد کارگران,انباشت حقوق معوقه کارگران و در نتيجه اعتراض کارگران است.

پايه های اقتصادی و سياسی اعتراض به عدم پرداخت دستمزد, به روشنی نشان می دهد که اولا: اين شکل از جنبش مطالباتی حداقل تا زمان تغييرات اساسی در حوزه اقتصاد و سياست کشور ادامه خواهد داشت و بخش بسيار مهمی از جنبش مطالباتی کارگران را تشکيل می دهد؛ ثانيا ريشه مشترک و عمومی شکل گيری مطالبه دريافت حقوق معوقه ثابت می کند که اعتراض به عدم پرداخت حقوق در سطح واحدهای منفرد توليدی به خودی خود کافی نيست و شرط تاثيرگذاری بيشتر و اساسی تر حرکت های فراکارخانه ای, منطقه ای, محلی و سراسری است. تمرکز بر استمرار اين شکل از جنبش مطالباتی کارگری, حلقه کليدی در مبارزه فعالين کارگری برای فعاليت و تلاش در جهت گسترش و سراسری کردن آن است.