متن چند گفتار از رادیو راه کارگر

روز جمعه ۲۷  آذر۱۳۸۸ برابر با ۱۸ دسامبر ۲۰۰۹

 

استمرار جنبش اعتراضی و ژرفش واگرایی در درون رژیم - گفتار سیاسی رادیو راه کارگر

جنبش دانشجویی ,همچنان پیشتاز جنبش اعتراضی است  - گزارش رادیو راه کارگر

زادروز شاعر بزرگ آزادی, احمدی شاملو

نگاهی به رویدادهای کارگری ایران درهفته ای که گذشت

ایران در آیینه آمار

 

 

 

استمرار جنبش اعتراضی و ژرفش واگرایی در درون رژیم

گفتار سیاسی رادیو راه کارگر

 

نظام جمهوری اسلامی زیر تاثیر ضربات جنبش اعتراضی مردم در ماههای پس از خرداد وبویژه واقعیت انکارناپذیر تداوم این جنبش اعتراضی, به سمت تعمیق بحران درونی می رود. یکی از علائم مهم  ژرقش بحران رژیم درهم شکستن وحدت اراده و شکل گیری گسست های گوناگون و واگرایی در میان مجموعه نیروهای آن است. شکاف میان روحانیون و نظامیان بر سر سهم و نقش در قدرت, شکاف در درون روحانیون در رابطه با ولایت فقیه, جایگاه و موقعیت آن, دولتش و سیاست هایش, شکاف در میان نهادهای حکومتی نظیر دولت و مجلس, و بالاخره شکاف در درون طیف نیروهای موسوم به اصولگرا بر سر نحوه مقابله با جنبش اعتراضی چهار شکاف عمده در درون رژیم است که اکنون آشکارا تا راس نظام عمق و گسترش یافته است. این شکاف ها البته فقط محصول جنبش اعتراضی نیستند, و برخی از آنها مانند شکاف میان روحانیون و نظامیان خصلت مزمن دارند و ریشه های آن به آغاز دوره شکل گیری دولت نظامی/ امنیتی احمدی نژاد برمی گردد, اما پیشروی  جنبش اعتراضی آنها را بشدت گسترش داده و به یک علامت مهم در تشخیص مسیر فروپاشی رژیم تبدیل کرده است.

هر چه جنبش اعتراضی در میان مردم گسترش و دامنه بیشتری یابد و شکل های پایدارتری از اعتراضات تکرار شونده را در حوزه های گوناگون منطبق با توازن قوا در پیش بگیرد, شکاف های چهارگانه نیز گسترده تر می شود و مقابله با جنبش اعتراضی را دشوارتر می سازد.

این شکاف ها که نظام جمهوری اسلامی و دستگاه ولایت مطلقه فقیه به عنوان هسته اصلی آن, تاکنون نتوانسته است آنها را مهار کند, شرایط مناسبی برای تغییر توازن قوا به سود جنبش اعتراضی فراهم ساخته است. بهره گیری از این شرایط مستلزم درک دو نکته مهم است:

اولا: پدیده تنوع نظر و گرایش در درون جنبش اعتراضی را نباید به عاملی برای درهم شکستن همسویی عملی بر سر مجموعه ای از اعتراضات مشخص و موردی تبدیل کرد. چنین سیاستی مبارزه ضد استبدادی  را در وضعیت فعلی تضعیف می کند و به رژیم امکان می دهد که گسست های خود را مهار کند و منسجم تر به سرکوب مردم بپردازد. صرفا با افشاگری و تقابل آفرینی نمی توان وزن گرایش های معتقد به قانون اساسی رژیم  در درون جنبش اعتراضی را کاهش و وزن گرایش های ساختارشکنانه رادیکال را افزایش داد. تغییر تدریجی موازنه نیروها در درون جنبش عمومی اعتراضی از منطق عمل و قدرت سازمان یافته تبعیت می کند. بنابراین بهره برداری آگاهانه از گسست های درون رژیم به وجهی که خدمت گذار الزامات و مقدرات چنین تغییری باشد  مستلزم آن است که رویکرد مستقل اعتراضی و سازمان یابی مبتنی بر آن به اولویت حیاتی همه مدافعان آزادی و سوسیالیسم تبدیل شود.

ثانیا و درست به همین دلیل,  آنچه بویژه اکنون اهمیت حیاتی دارد, عروج جنبش مطالباتی و خودسامان یابی کارگران و مزدبگیران بر بستر این جنبش است. جنبش مطالباتی در جامعه ای که بخش مهمی از مطالبات مردم بدون رویارویی آشکار با دولت و سیاست های نظام حاکم و واداشتن آن به عقب نشینی و امتیازدهی تحقق پذیر نخواهد بود, بی تردید رنگ سیاسی دارد, اما جنبش مطالباتی می تواند مجموعه ای از نبردهای موضعی را در عرصه های متعدد به دستگاه سرکوب تحمیل کند؛ و از درون همین نبردها شرایط مناسبت تری برای سازمان یابی و تشکل فراهم سازد.

 

 

 

 

جنبش دانشجویی, همچنان پیشتاز جنبش اعتراضی است

گزارش رادیو راه کارگر

 

16 آذر اگر چه روز برجسته ای در مبارزه جنبش دانشجویی است, اما مجموعه خبرها و گزارش های منتشره نشان می

دهد که هم سرکوب شدید دانشجویان و هم مقاومت گسترده آنان در برابر سرکوبگران ادامه دارد. جنبش دانشجویی همچنان پیشتاز جنبش عمومی اعتراضی ضد دیکتاتوری است و این واقعیت را حجم گسترده اعتراضات و خصلت سراسری آن نشان می دهد که این هفته در دانشگاههای سراسر کشور شاهد بودیم. ابعاد مقاومت و اعتراض در دانشگاهها در برابر سرکوبگران در حدی است که طرح تعطیلی دانشگاهها در شورای امنیت ملی رژیم مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. گزارشی از تحولات جنبش دانشجویی به شرح زیر است:

 

در هفته ای که گذشت  118 فعال دانشجویی از دانشگاههای اصفهان, تبریز, تهران و قزوین به کمیته های انضباطی و یا ستاد خبری وزارت اطلاعات احضار شدند, محرومیت 15 دانشجوی دانشگاه بهشتی از خوابگاه, صدور حکم دو ترم تعلیق از تحصیل برای سه تن از فعالان دانشجویی دانشگاه آزاد در تبریز, صدور حکم 4 ترم محرومیت از تحصیل برای یک فعال دانشجویی و تهدید خانواده های دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر بخشی از عناوین برخوردهای سرکوبگرانه رژیم کودتا در دانشگاههاست.  صدور حکم سنگین حبس برای 9 دانشجو و یک استاد دانشگاه در شیراز, صدور حکم یک سال حبس تعلیقی, ادامه بی خبری از وضعیت 4 دانشجوی بازداشتی در گرگان, انتشار گزارشاتی در باره بازجویی و شکنجه دانشجویان از سوی بازجویان سپاه پاسداران,  دستگیری 4 تن از دانشجویان فعال دانشگاه بین المللی قزوین, و حکومیت 4 فعال دانشجویی دانشگاه همدان به چهار سال حبس تعزیری بخش دیگری از عناوین سرکوب فعالین دانشجویی است.

 

در کنار این پیگرد و بازداشت و صدور احکام ظالمانه حبس و تعزیر برای فعالین دانشجویی, دو مورد حمله به دانشجویان از سوی بسیج گزارش شده است. مورد اول حمله به دانشجویان دانشگاه بهشتی در تهران, و مورد دوم حمله بسیجی ها به فعالین دانشجویی در دانشگاه بوعلی سینا در همدان بوده است.

 

اما با وجود سرکوب های شدید اعتراضات دانشجویی همچنان گسترده و سراسری است. برگزاری تظاهرات, تجمع, تحصن, اعتصاب غذا, برپایی تریبون های آزاد و همایش های اعتراضی و صدور بیانیه های اعتراضی مهم ترین شکل های اعتراضات دانشجویی بوده اند. اعتصاب غذا در دانشگاه سیستان و بلوچستان ,تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه شریف در اعتراض به بازداشت دانشجویان این دانشگاه,  تجمع اعتراضی در دانشگاه سمنان, اعتصاب غذا و تجمع دانشجویان دانشگاه صنعتی بابل تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک , تحصن و اعتصاب گسترده 2 روزه در دانشگاه قزوین, تجمع سکوت در دانشگاه صنعتی شیراز,  برگزاری تریبون آزاد دانشگاه آزاد شاهرود و اعتراض به دولت کودتا, درگیری در دانشگاه همدان با دانشجویان بسیجی, صدور بیانیه اعتراضی از سوی دانشکده علوم اداری و اقتصادی دانشگاه فردوسی مشهد,

برگزاری همایش اعتراضی در دانشگاه تهران, اعتراض دانشجویان دانشگاه سهند تبریز,صدور بیانیه اعتراضی دانشجویان دانشگاههای گرگان, مقابله  دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه با بسیجیان انتقالی, تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه هنر, اعتراض 900 تن از دانشجويان دانشگاه صنعتی شريف به برخوردها و سرکوب دستگاه امنيتی و انتشار نامه اعتراضی,  صدور بیانیه اعتراضتی دانشجويان دانشگاههاي آزاد اسلامي شهر تهران , صف آرایی دانشجویان دانشگاه آزاد در برابر بسیجی ها و بالاخره تنش و درگیری در دانشگاه صنعتی اصفهان و  تجمع دانشجویان دانشگاه تربیت معلم سبزوار فرازهایی از عناوین برجسته ترین موارد اعتراضات دانشجویی در دانشگاههای سراسر کشور بوده است.

 

 

زادروز شاعر بزرگ آزادی, احمدی شاملو

عیدی نعمتی

 

شاعران بزرگ در عین حال برترین مورخان زمانه اند. آنجا که تاریخ نویسان متوقف می شوند, شاعران آغاز می کنند و شاملو شاعر بزرگ ما چنین بود. به جرائت می توان گفت در پرتو بازخوانی اشعار او می توان به یک دوره تاریخی از بستر هنر و ادبیات نقب زد و در بازخوانی حوادث سیاسی و اجتماعی با توانی بیشتر به ارزیابی و شناخت رسید. شاملو وجدان بیدار زمانه خود  بود و اشعار و دست نوشته های او سندی ماندگار از حال و احوال روزگاری است که بر ما گذشته است. در سرمقاله اولین شماره کتاب جمعه پنجشنبه 4 مرداد 1358 می نویسد:

روزهای سیاهی در پیش است. دوران پر ادباری که گر چه منطقا عمری دراز نمی تواند داشت, از هم اکنون نهاده ی تیره ی خود را آشکار کرده است و استقرار سلطه ی خود را بر زمینه ئی از نفی دموکراسی, نفی ملیت و نفی دستاوردهای مدنیت و فرهنگ و هنر می جوید. این چنین دورانی به ناگزیر پایدار نخواهد ماند و جبر تاریخ بدون تردید آن را زیر غلتک سنگین خویش درهم خواهد کوفت. اما نسل ما و نسل آینده, در این کشاکش اندوهبار, زیانی متحمل خواهد شد که بی گمان سخت کمرشکن خواهد بود.چرا که قشریون مطلق زده  هر اندیشه ی آزادی را دشمن می دارند و کامکاری خود را جز به شرایط امحا مطلق فکر و اندیشه غیرممکن می شمارند. پس نخستین هدف نظامی که هم اکنون می کوشد پایه های قدرت خود را به ضرب چماق و دشنه استحکام بخشد و نخستین گام های خود را با به آتش کشیدن کتابخانه ها و هجوم علنی به هسته های فعال هنری و تجاوز آشکار به مراکز فرهنگی کشور برداشته, کشتار همه متفکران و آزاداندیشان جامعه است. اکنون ما در آستانه توفانی روبنده ایستاده ایم. بادنماها ناله کنان به حرکت درآمده اند و غباری طاعونی از آفاق برخاسته است. می توان به دخمه های سکوت پناه برد, زبان در کام و سر در گریبان کشید تا توفان بی امان بگذرد. اما رسالت تاریخی روشنفکران, پناه امن جستن را تجویز نمی کند. هر فریادی آگاه کننده است. پس از حنجره های خونین خویش فریاد  خواهیم کشید و حدوث توفان را اعلام خواهیم کرد.

شاملو در اوج پختگی و پیری, ذهنی جوان و سرزنده داشت و فرزند راستین زمانه خود بود. شعر او قبل از این که توصیف کردنی باشد, حس شدنی است یعنی ارتباط درون به درون است و روایتگر زندگی. شاملو چهره عصیانگر شعر است. عاصی علیه بی عدالتی, علیه سنت, علیه قدرت.

در تیرماه سال 58 که جامعه را تب هیجانات سیاسی گرفته است, ذهن جوان او پیشاپیش حوادث حرکت می کند و از بن جان فریاد می کشد و اعلام خطر می کند از استبدادی دینی که فراگیر خواهد شد:

.........

روزگار غریبی است نازنین

و عشق را

کنار تبرک راه بند

تازیانه می زنند

عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد

در این بن بست کج و پیچ سرما

آتش را

به سوخت بار سرود و شعر فروزان می دارند

به اندیشدن خطر مکن

روزگار غریبی است نازنین

آن که بر در می کوبد شباهنگام

به کشتن چراغ آمده است.

نور را در پستوی خانه نهان باید کرد

آنک قصابانند

بر گذرگاه مستقر

با کنده و ساطوری خون آلود.

روزگار غریبی است نازنین

....

زبان شاملو سرآمد زبان شعری دهه های مختلف بوده است و شعرش تجلی گاه آرزوهای انسان در بند در امر مبارزه برای رهایی و آزادی می باشد. شعر شاملو فریاد کسانی است که اگر چه در زیر بار ستم زیسته اند, اما هرگز به ستم خو نکرده اند.

شاملو نه تنها در شعر, بلکه در گونه های مختلف فعالیت های هنری و ادبی اش در هر عرصه که کار کرده انگشت بر نبض انسان معاصر گذاشته و سعی کرده تا موقعیت این انسان را نشان دهد چرا که کار هنر نشان دادن و ایجاد پرسش است. دعوت به دیدن و درک موقعیت خود است. شاملو به مانند وجدان بیدار و روشنفکر جوامع استبدادی ماحصل فعالیت های هنری اش نشان دادن و اعلام خطر مدام در رابطه با بی عدالتی در پهنه اجتماع بود. او به عنوان شاعری متعهد زبان گویای آرزوها و دل نگرانی های مردمان میهن ما بود. او برای رهایی و آزادی می سرود و به واقع غول تعهد بود در عرصه هنر و ادبیات. به گاه شکست  و پیروزی به شعرش پناه می بریم و با خوانش اشعارش صدای همبستگی انسان را در مبارزه با تاریکی و استبداد رساتر فریاد می کنیم.

 

 

 

نگاهی به رویدادهای کارگری ایران درهفته ای که گذشت

 

هفته ای را که پشت سر گذاشتیم با سطح دیگری از احضار ها ، آزادی فعالان کارگری ،  اخراج ها و اعتراضات کارگران در رابطه با عدم دریافت حقوق های معوقه کارگران و بی توجهی سازمان تامین اجتماعی نسبت به حقوق کارگران روبرو بودیم . ازجمله این احضار ها فراخوانده شدن محسن حکیمی به دادگاه است . حکیمی می بایست در تاریخ  16/10/88 در شعبه سیزدهم دادگاه انقلاب اسلامی تهران مراجعه کند. در رابطه با علت این احضار تنها آمده است : "  درخصوص شکایت علیه شما در وقت مقرر فوق برای رسیدگی در این شعبه حاضر شوید". معلوم نیست که این احضار در رابطه با شکایت جدید مدعی العموم نسبت به محسن حکیمی عضو کانون نویسنده گان ایران و مترجم و فعال کارگری است یا به بازداشت دو سال پیشتر ایشان و حضورش درگلگشت کارگری مربوط است.

در یک نمونه دیگراز این احضارها "علیرضا ثقفی"  به همراه "محسن ثقفی" فرزندش  روز یکشنبه برای بار دوم به دادگاه انقلاب مراجعه کردند تا جریان رسیدگی پرونده شان انجام شود؛ اما به دلیل پر بودن وقت قاضی مربوطه، روز رسیدگی مجدد به احکام نامبردگان به 3 بهمن سال جاری، موکول شد. دادگاه قبلی این دو مدافع حقوق کارگران, که در جریان برگزاری روز جهانی کارگر و تجمع پارک لاله دستگیر شده بودند برای بار دوم تجدید شده بود.

 طی هفته همچنین خبرهایی مربوط به دشواری زندگی کارگران شرکت واحد انتشار یافت.  در حالیکه اسالو بعد ازسالها زندان وشکنجه به خاطر سیاست ضد کارگری اعضای شورای  اسلامی کار، از کار اخراج می شود اعضای شورای اسلامی کار شرکت اعلام کردند که می خواهند در برابر دفتر سازمان تامین اجتماعی  تجمع کنند. به گفته این اعضای, رانندگانی که 20 سال کار کرده اند دیگر توان جسمی و روحی کار را ندارند اما متاسفانه همه درها به سوی کارگران بسته است و گوش شنوایی در سازمان تامین اجتماعی برای شنیدن مشکلات کارگران وجود ندارد. کیانی نژاد هدف از برگزاری تجمع در مقابل سازمان تامین اجتماعی را پیگیری امور صنفی رانندگان شرکت واحد اعلام کرد و گفت: بنده شخصا اگر مشکلم حل نشود هر روز با چراغ روشن رانندگی خواهم کرد.

بر پایه اخبار رسيده به کميته هماهنگي ، روز 22 آذر ماه 1388 ، وفا قادري و صديق سبحاني از فعالين کارگري شهر سنندج با قرار وثيقه 100 ميليون توماني آزاد شدند.

. از سلسله اخراج ها و اعتراضات ، باید به اخراج و بیکار شدن کارگران شهرداری  اشاره نمود و از اعتراضات نیز به مقاومت کارگران شرکت آونگان. شهرداری کرج براى كاهش هزينه هاى خود ضمن تبديل نوع قرارداد كارگران خدمات شهرى از پيمانكارى به امانى در ماه جاري، 1000 كارگر خودرا نيزدر آذرماه امسال بيكار كرد. كارگران شركت آونگان در ششمين ماه از عدم پرداخت حقوق و مطالبات معوقه از سوي مديريت شركت، دست به اعتراض زدند . این کارگران  صبح روز 23 آذرماه براي چهارمين بار درماه جاري با تجمع در مقابل در ورودي شركت و سپس اجتماع در مقابل فرمانداري اراك خواهان دريافت مطالبات معوقه، عيدي و پاداش سال گذشته و 6 ماه حقوق عقب مانده سال جاري از سوي مسئولان و مديريت جديد شركت شدند. " از طرفی مدیر شرکت آونگان هم اعلام داشت : " من با 60 ميليارد بدهي ديگر قادر به چرخاندن كارخانه نيستم"

وبلاگ خودرو کار، مربوط به فعالان کارگری ایران خودرو اعلام داشت : " بعداز ۳۰سال سرکوب اختناق و اخراج دهها نفراز کارگران فقط به خاطر خواست حق ایجاد تشکل آزاد کارگری ، تازه عضو شورای عالی کار به یاد کارگران افتاده تا شاید بتواند ترمزی در جلو رشد جنبش کارگری که اینک خواست ایجاد تشکل را نه با حمایت شورای عالی کار ودولت  ، بلکه به نیروی خود نشانه رفته است ایجاد کند.

عضوی که ازسوی فعالان کارگری ایران خودرو مورد انتقاد قرار گرفته, اخیرا اعلام کرده است که تشکیل شورا در ایران خودرو و ساپپا به سود کارگران و کشور است.

از سوی دیگر ایده تشکیل شورا در حالی مطرح شده است که مدیرعامل پیشین ایران خودرو خواستار واگذاری این واحد به سپاه پاسداران شد. منوچهر منطقی به دنیای اقتصاد گفت : سهام خودروسازان باید به ‌گروهی برسد که توانایی مالی و مدیریتی لازم را برای اداره این صنعت داشته باشد. در صورت واگذاری سهام خودروسازان به  بنیاد تعاون سپاه و البته در قالب تشکیل کنسرسیومی ‌شبه‌ دولتی، می‌توان به آینده این صنعت امیدوار بود."

طرح واگذاری سهام خودروسازان به سپاه در حالی مطرح می شود که در حال حاضر سپاه پاسداران و بسیج در تمامی مناقصه های دولتی و واگذاری شرکت ها و واحد های صنایع به بخش خصوصی ، حرف اول را میزنند و در بازار بورس نیز خریدار عمده سهام است.  و عمده بر همه ارکان اقتصاد کشور چنگ انداخته است. 

هفته را در شرایطی به پایان می بریم که نماینده کارفرمایان در شورای عالی کار از کلید خوردن "پروژه تعیین حداقل مزدكارگران برای  سال 89 در تاریخ سه شنبه 24 آذر" یاد کرد. اقبالی البته به ایلنا گفت که در زمینه حداقل دستمزد "هنوز به رقم مشخصي نرسیده ایم چون خیلی زود است."

گفتنی است  طی هر سال و معمولا در دو یا سه ماهه پایان سال نماینده گان وزارت کار، کارفرمایان و نمایندگان شورای عالی کار بعنوان پیشبرد طرح سه جانبه گرایی ، که به دلیل عدم حضور نماینده گان واقعی کارگران ، باید دوجانبه گرایی نامیده شود ، در درون اطاق های در بسته گرد هم می آیند تا به تعیین میزان  حداقل دستمزد کارگران بدور از چشمان کارگران بپردازند .

 

ایران در آیینه آمار

جاده های کشور همچنان قتلگاه مردمند, صنایع و معادن ورشکسته اند و دانش آموختگان بیکار,روزنامه نگاران گروه گروه بازداشت می شوند و از کشور می گریزند, تهرانی ها  از شدت آلودگی هوا و اضطراب دشواری های زندگی در اثر ایست قلبی جان خود را از دست می دهند, آنفولانزای خوکی تا دو سال دیگر نیمی از جمعیت کشور را آلوده می کند و  قتل عام خاموش آن, بدتر از ویروس استبداد فقاهتی ای بسا آدم بکشد. این ها ست تصویری که از لابلای آمارهای رسمی رسانه های هنوز مجاز کشور به دست می آید. آمارها را با هم مرور می کنیم:

سرهنگ حسين نورى فر فرمانده پلیس راه کشور به ایسنا گفت: روزانه 64 نفر در تصادف جاده اى كشور كشته مى شوند. به گفته وی تصادفات رانندگى در سال گذشته منجر به كشته شدن 23 هزار نفر در كشور شده است

براساس آمار رییس خانه صنعت  و معدن استان زنجان, منتشره در خبرگزاری ایلنا  از  5هزار و 212معدن  ثبت شده در کشور هزار و 372معدن تعطيل، 271معدن در حال تجهيز و تنها 3هزار و 568معدن در سال گذشته فعال بوده است. در حال حاضر حدود 75 درصد از فارغ‌التحصيلان بخش معدن بيكار هستند و نمي‌توانند در رشته خود مشغول به كار شوند.

براساس آمار گزارشگران بدون مرز در شش ماه اخیر بيش از ١٠٠ روزنامه‌نگار بازداشت و بيش از ٥٠ روزنامه‌نگار مجبور به ترک کشور شده‌اند. ١٢ نشريه توقيف و هزاران صفحه سايت های اينترنتی مسدود شده است.

 

به گزارش خبرگزاری مهر جديدترين آمار ارائه شده از سوی سازمان بهشت زهرا نشان می دهد که ايست قلبی کماکان اصلی ترين علت مرگ تهرانيها در آبان ماه و نيمه اول آذرماه سال جاری بوده است.

این آمار نشان می دهد که در ماههای آبان و نیمه نخست آذر بیش از 15 درصد متوفیان در اثر ایست قلبی جان خود را از دست داده اند.

 

وال استريت جورنال به نقل از گزارش سازمان ملل متحد نوشت: پس از انتخابات رياست جمهوری ايران درخردادماه گذشته، دست کم ۴۲۰۰ نفر ازشهروندان ايرانی به کشورهای جهان پناهنده شده اند.

 

مرضيه وحيددستجردى به ايلنا، گفت: براساس پيش‌بيني‌هاى احتمالي، حدود 36 ميليون نفر در 2 سال بايد قطعا به آنفلوانزاى نوع A مبتلا شوند.

 

آمار مرکز پژوهشهای مجلس نشان می دهد که در هجده سال گذشته شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری کم و بیش ۲۷ برابر شده است.

 

بيش از 144 هزار مورد کودک آزاری در شش ماه گذشته در ايران ثبت شده است

 

در رتبه هاى محيط زيستى, ايران از نظر تخريب جنگل جزء شش کشور اول دنيا و از نظر بيابان زايى داراى رتبه نخست است،