22 بهمن و اهمیت حضور گسترده مردم

 

گفتار سیاسی رادیو راه کارگر

چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۸۸ و۲۷ ژانویه ۲۰۱۰

 

با نزدیک شدن به مراسم سالروز انقلاب بهمن, دستگاه ولایی و ایادی کودتا به دست و پا افتاده اند و به توطئه های خود شدت داده اند. مانور مناظره های تلویزیونی و نمایش فقیه کراسی پاسخ نداده است, صدور احکام پی در پی اعدام و موج پردامنه سرکوب ها که حتی فعالین دهه شصت را هم در بر گرفته, پاسخ نداده است؛ خط شکاف افکنی میان مخالفان از طریق تهدید خواص هم حداقل تاکنون پاسخ نداده است. در مقابل, تدارک و تبلیغ از سوی شبکه های جنبش اعتراضی برای حضور گسترده و میلیونی در 22 بهمن و تبدیل این روز به یک حماسه دیگر در مقابله با دیکتاتوری بشدت و با قدرت و بی اعتنا به مانورهای کودتاچیان ادامه دارد. خامنه ای در سفر به آمل جوهر اصلی همه تهدیدها و سرکوبگری های پس از عاشورا را به صراحت بیان داشته و خواستار تبدیل 22 بهمن به روز بیعت با دستگاه ظلم و شکنجه و تجاوز و کشتار شده است و وزیر کشور دولت آبروباخته تحمیلی احمدی نژاد دریای ملت ناراضی را "خناس" و کمتر از "قطره" نامیده است.  باید انتظار داشت, مثل حرکت های اعتراضی گذشته که برای افزودن بر غلظت ارعاب اطلاعیه ها و اعلامیه های شدیدالحن در آستانه تجمعات از سوی ارگان نظامی صادر کردند, این بار نیز به روش مشابهی اقدام کنند. این انتظار از آن روست که برای دستگاه ولایی و دولت کودتا به جز سرکوب و ارعاب وسیله مهم دیگری در مقابله با مردم باقی نمانده است. اما اگر انتظار تبدیل 22 بهمن به روز بیعت با خامنه ای و نظامش انتظاری  بی فرجام است و مبین لجاجت کور دیکتاتوری که نمی خواهد صدای رسای اعتراض ملت را بشنود, و می گوید که تنها صدای تسلیم و بیعت و وادادگی را می شنود, تجربه روز قدس, 13 آبان, 16 آذر و تاسوعا و عاشورا انتظار تبدیل 22 بهمن به یک حرکت عظیم اعتراضی درخشان دیگر را به انتظاری واقع بینانه تبدیل می کند.

در تدارکی که اکنون در رویارویی با دیکتاتوری در 22 بهمن جریان دارد, با نگاه به تجربه حاصل از راه طی شده, اولویت بخشیدن به وسعت حضور  مردم اهمیت حیاتی دارد. هر چه حضور مردم وسیع تر و گسترده تر باشد و بویژه هر چه قشرها و لایه های زحمتکش جامعه حضور پر رنگ تری در اعتراضات داشته باشند , به همان میزان امکان مقابله و سرکوب آنی رژیم کاهش می یابد. در حقیقت در شرایطی که جنبش اعتراضی با صراحت و قاطعیت  درهم شکستن ساختارهای دیکتاتوری را نشانه گرفته و جابجایی های تدریجی در نقش و وزن نیروهای درون جنبش اعتراضی از همین صراحت و قاطعیت تاثیر می پذیرد, عرصه بیش از پیش برای نقش آفرینی فزاینده تر کارگران و زحمتکشان در این جنبش مهیا می شود. نه فقط از طریق اعتصاب و اعتراضات مطالبه محور, بلکه همچنین و در کنار آن از طریق شرکت مستقیم در اعتراضات. زیرا تردیدی وجود ندارد که برچیده شدن بساط دیکتاتوری اگر از هم اکنون با حضور و نقش آفرینی فراینده کارگران و زحمتکشان همراه شود و مهر آنان بر حوادث نقش بندد, می تواند شرایط بهتری در مبارزه برای مطالبات شان در فردای سقوط دیکتاتوری فراهم  سازد .

تجربه دیگر ضد موجی است که به دنبال هر تعرض و خاصه در فاصله دو تعرض جنبش اعتراضی از سوی کودتاچیان چه در شکل دستگیری های گسترده, چه راهپمیایی های فرمایشی و بسیج نیرو و چه اشکال دیگر صورت می گیرد. حاصل درهم آمیزی  قاطعیت و صراحت  در شعارها با تلاش در خنثی کردن خشونت ورزی لجام گسیخته نیروهای سرکوب در 22 بهمن, می تواند کاسته شدن از بهانه سرکوبگران در پیگردهای پس از پایان حرکت و گسترش دامنه جنبش اعتراضی باشد. در شرایطی که رژیم سرکوب و شکنجه و اعدام با لجاجت و توحشی توصیف ناپذیر سرسختانه در برابر اراده مردم ایران ایستاده و گستاخانه خواهان تسلیم مردم است, شایسته است تا 22 بهمن پاسخی باشد و حماسی و در یاد مادنی به این گستاخی.