جنبش "عوام"، دو پهلو گویی "خواص" و استیصال ولی‌ فقیه

گفتار سیاسی رادیو راه کارگر
جمعه ۹ بهمن ۱۳۸۸ و  ۲۹ ژانویه ۲۰۱۰

شکاف مزمن در جمهوری اسلامی بدون تردید در ناتوانی دولت برای حکومت بر مردم و در ایجاد فرصت برای شکل گیری و گسترش جنبش اعتراضی مردم در ایران نقشی‌ برجسته ایفا کرده است. گسترش و عمق گیری هر چه بیشتر جنبش ضد استبدادی در کشورمان در عین حال به تعمیق هر چه بیشتر شکاف در بالاییها منجر شده است. حضور شجاعانه مردم در میدان مبارزه در چند ماه گذشته آنچنان زانوان دستگاه ولی‌ فقیه را به لرزه دراورده که هر حرکت این دستگاه برای خاموش کردن شعله جنبش مردم نه تنها شکست خورده، بلکه بیش از پیش ضعف ولی‌ فقیه و حامیانش را در معرض نمایش گذاشته است.

با وجود توسل  به وحشیانه‌ترین اشکال سرکوب،از جمله  شکنجه، تجاوز، تحقیر مخالفان، و گسترش ترور و اعدام در ایران، کودتاگران کاملا میدانند که  از هیچ مشروعیت اخلاقی‌ و سیاسی برخوردار نیستند. در واقع توسل به سرکوب هر چه بیشتر و لجن پراکنی رسانه‌های نظام بهترین شاهد ورشکستگی همه جانبه اینهاست. این ورشکستگی سیاسی و اخلاقی‌ همزمان خود را در تلاش برای نادیده گرفتن مردم و صورت مسله بحران سیاسی پس از کودتا نشان میدهد. اگر ولی‌ فقیه افشای جنایات رژیم را "ظلم به نظام" خوانده و می‌‌خواند، سیاست دستگاه ولی‌ فقیه در مورد شکاف عظیم درون رژیم این بوده تا این شکاف را نادیده گرفته و به اصل مطلب نپردازد. این سیاست نیز، درست به اندازه سیاست سرکوب رژیم، با شکست مواجه شده است.

سیاست ولی‌ فقیه در چند ماه گذشته این بوده تا  بخشا از طریق نصیحت و دعوت به آرامش و یا تهدید و تحقیر چهره‌های اصلاح طلب، از تعمیق هر چه بیشتر شکاف جلوگیری کرده و یا دست کم این شکاف را از انظار عموم پنهان کند. از بستن کامل میکروفن صدا و سیما به روی اصلاح طلبان گرفته تا توقیف مطبوعات و سایت‌های معترض تا وادار کردن زندانیان به مصاحبه و اعتراف‌های تلویزیونی، دستگاه ولی‌ فقیه کوشیده تا در جنبش ضد استبدادی شکاف انداخته و صفوف درونی‌ خود را متحد جلوه دهد. تازه‌ترین ابتکار ولی‌ فقیه دعوت او از "خواص" برای پرهیز از دو پهلو گویی بود. این اعمال فشار، در کنار گسترش سرکوب و اعدام،  که به منظور در هم شکستن مقاومت مردم و هموار کردن راه سرکوب گسترده تر و وحشیانه تر جنبش اعتراضی مردم صورت می‌گیرد، بیانگر ماهیت و مختصات دولتی است که در یک تنگنا و بن بست سیاسی بی‌ سابقه ای قرار گرفته است.

این تلاشها حاکی از اصلاح ناپذیری دولت اسلامی است، اما در عین حال نشانگر این است که دستگاه ولی‌ فقیه جایی برای عقب نشینی ندارد. توازن قوا و رادیکالیزه شدن جنبش اعتراضی در ایران به جایی رسیده که هیچ یک از جناح‌های رژیم قادر به جذب و پذیرش مطالبات مردم، که مدت هاست از ابطال نتایج به اصطلاح انتخابات خرداد ماه فراتر رفته، نیستند. ولی‌ فقیه خوب آگاه است که هر عقب نشینی کوچک میتواند به رشد و گسترش جنبش ضد استبدادی در ایران منجر شود. اگر برای ولی‌ فقیه راه پس نمانده، رشد مبارزات و مقاومت مردم علیرغم سرکوب وحشیانه از یکطرف، و تاثیر این مبارزات بر تداوم دو پهلو گویی خواص از طرف دیگر، حاکی از آن است که برای دولت کودتا راه پیش نیز وجود ندارد. تاکید مجدد کروبی برعدم مشروعیت احمدی‌نژاد و متهم شمردن جنتی به خیانت به قانون اساسی‌؛ سخنان زهرا رهنورد در باره بیانیه موسوی و ردّ امکان معامله؛ و به ویژه تهدید رفسنجانی برای افشای یزدی و دیگران، همه حاکی از تداوم دو پهلو گویی خواص اند.

جنبش اعتراضی مردم که در هفته‌های پس از کودتای خرداد از سپر اصلاح طلبان برای حفاظت و گسترش خود استفاده میکرد اکنون خود به سپری تبدیل شده که اصلاح طلبان در پشت آن پناه می‌‌گیرند. توازن قوا به مرحله ای رسیده که موجودیت سیاسی و حتی فیزیکی‌ اصلاح طلبان با نزدیکی‌ با کودتاگران در معرض خطر  قرار خواهد گرفت. این تناقض و "دو پهلو گویی" اجتناب ناپذیر "خواص" اما در عین حال به در هم شکستن بیشتر اتوریته ولی‌ فقیه منجر شده است. شکست تازه‌ترین تلاش ولی‌ فقیه برای ایجاد شکاف در جنبش اعتراضی به بی‌ اعتباری هر چه بیشتر او در میان دستگاه کودتا منجر خواهد شد. این ضعف رهبری و گسترش شکاف در دستگاه حاکمه محصول و یکی‌ از دست اوردهای اعتراضات مردم ماست. شکافی که فضا را برای جوانه زدن نهال جدیدی از جنبش ضد استبدادی در ایران باز کرد، اکنون و زیر فشار تنومند ریشه‌های این جنبش پر کردنی نیست. صرف نظر از اینکه خواص در آینده چه خواهند کرد، مردم ایران در ۲۲ بهمن و یک بار دیگر و فارغ از دو پهلو گویی، مطالبات خود را با صدای بلند فریاد خواهند کرد.