ضرورت قدرت نمایی جنبش مردم در ۲۲ بهمن

گفتار سیاسی رادیو راه کارگر
جمعه ۱۶ بهمن ۱۳۸۸ - ۵ فوریه۲۰۱۰

به سی‌ و یکمین سالگرد انقلاب بهمن چند روزی بیش نمانده است. در ۲۲ بهمن ۵۷ و در اوج  یک زمین لرزه سیاسی بی‌ سابقه در ایران، مردم ایران در یک نبرد نابرابر، پوزه بزرگترین و مجهز‌ترین دیکتاتوری خاورمیانه را به خاک مالیدند. در این انقلاب عظیم و بی‌ سابقه اکثریت قاطع ملتی محروم به پا خواستند و تاج و تخت رژیم پهلوی را در هم کوبیدند. مردم ایران نشان دادند و ثابت کردند که شاه سایه خدا نیست.

 در سالگرد انقلاب عظیم بهمن، دستگاه آشفته، هراسان و به لرزه درامده ولی‌ فقیه، که خود را نماینده خدا میداند، تمام توان خود را به کار گرفته تا از یک زمین لرزه دیگر جلوگیری کند. هراسان از یک نمایش قدرت دیگر از مردم، کودتاگران قصد دارند تا با توسل به تهدید، ارعاب و اعدام، از پیشروی جنبش ضد استبدادی مردم ایران جلوگیری کنند. در شرایطی که کودتاگران همچنان زخم‌های متحمل شده در ۱۳ آبان، ۱۶ آذر، روز قدس و عاشورا را می‌‌لیسند، دستگاه ولایت فقیه کاملا واقف است که جنبش ضد استبدادی مردم ایران در صدد وارد کردن یک ضربه مهلک دیگر است؛ ضربه ای که رژیم را بیش از پیش زبون کرده و راه را برای پیشروی هر چه شتابان تر این جنبش هموار خواهد کرد. آنها میدانند  که ۲۲ بهمن صحنه یک رویارویی حساس و سرنوشت ساز خواهد بود.

بی‌ جهت نیست که ولی‌ فقیه خواستار تبدیل ۲۲ بهمن به روز بیعت با رژیم شکنجه و اعدام است؛  بی‌ جهت نیست که احمدی نژاد تهدیدمی‌کند که ۲۲ بهمن امسال  را به روز تشیع جنازه لیبرالیسم تبدیل خواهند کرد؛  بی‌ جهت نیست که حداد عادل، هراسان از یک قدرت نمایی درخشان دیگر جنبش مردم، اعلام می‌کند که کسی‌ روی ۲۲ بهمن حساب باز نکند؛  بی‌ جهت نیست که دستگاه سرکوب رژیم در آماده باش کامل به سر میبرند؛ بی‌ جهت نیست که فرمانده سپاه اعلام می‌کند که "اگر کسي در روز 22 بهمن اعتراض کند از مردم ايران نيست و با جرات مي گوييم عامل بيگانه است. ".

این چه خس و خاشاکی است که خواب کودتا گران را این چنین آشفته کرده است؟ این چه حاشیه ای است که مرکز را می‌‌لرزاند؟ این چه محاربی است که پیکر نماینده خدا را این چنین به لرزه در آورده؟ این چه دولت انقلابی است که حتی از پخش تصاویر انقلاب ۵۷ هراسان است؟ این چه اسلامی است که حتی از مسلمانان میترسد؟ ناتوان از کنترل جنبش مردمی، ناتوان از متحد کردن صفوف خود، ناتوان از عقب نشینی، دستگاه ولایت فقیه جز سانسور، تهدید،  شکنجه و اعدام ابزار دیگری در اختیار ندارد. اما این تهدید و سرکوب ‌ تنها ورشکستگی مطلق ولایت مطلقه فقیه را به نمایش گذاشته است.

این دستگاه ظلم، شکنجه، تجاوز و شکنجه، چه برگی در دست دارد که پیش از این رو نکرده است؟ مگر میتوانند همه ندا ها، سهراب‌ها و آرش‌ها را بکشند؟ مگر میتوانند همه را محارب بخوانند؟ مگر میتوانند همه جوانان این ملت را زندانی کنند؟ مگر میتواند همه دانشجویان را زیر بگیرند؟ مگر میتواند همه تشنگان آزادی و عدالت را از بالای پل پرت کنند؟

گیرم که امروز اینترنت را قطع کردند. فردا چه؟ گیرم که تلفن‌ها را از کار انداختند. زبان مردم را چه؟ گیرم که اسکناس‌های کهنه و شعار دار را جمع کردند. اسکناس‌های نو را چه؟ گیرم که همه خبر نگاران را زندانی کردند. با شهروندان چه کار میکنند؟ چگونه ردّ و بدل کردن اخبار را در صف اتوبوس، تاکسی‌ و نان کنترل میکنند؟

دستگاه ولایت فقیه در ۳۱ سال گذشته، هیچ گاه و این چنین، در معرض تعرض قرار نگرفته است. کودتا گران اکنون قصد دارند تا با بالا بردن هر چه بیشتر هزینه اعتراضات برحق مردم، و با تهدید و اعدام، دست آورد‌های درخشان چند ماه گذشته را از مردم بگیرند. اگر کودتگران می‌دانند که هر گونه عقب نشینی راه را برای تعرض جانانه تر مردم باز خواهد کرد؛ مردم ما نیز می‌دانند که در صورت کار ساز شدن تهدیدات رژیم، سرکوب شکل وحشیانه تری به خود خواهد گرفت. آنچه که دستگاه ولی‌ فقیه را زبون کرده حضور گسترده مردم در عرصه مبارزه بوده است. تهدیدات و عربده‌های کودتا گران نه از موضع قدرت و از سر شجاعت که از ضعف و هراس است. تشنگان آزادی و عدالت در ایران با اجازه ولی‌ فقیه به خیابان نیامدند که حالا با تهدید او به خانه‌هایشان باز گردند. ۲۲ بهمن را، و برای بار دیگر، به صحنه نمایش نیروی عظیم مردم تبدیل کنیم و ضربه بزرگ دیگری بر پیکر دستگاه ولی‌ فقیه وارد کنیم.