متن بولتن خبری, سیاسی رادیو راه کارگر:

جمعه ۳۰  بهمن و شنبه  ۱  اسفند ۱۳۸۸

جمعه ۱۹ فوریه  و شنبه  ۲۰  فوریه ۲۰۱۰  

 

بقای اصل ولایت فقیه به ریختن خون جوانان مشروط است

 

گزارش رادیو راه کارگر: جمعه 30 بهمن

 

پس از صدور حکم اعدام برای امیر رضا عارفی, جوان 21 ساله در روز سه شنبه گذشته, فیلمی از صحنه های اعترافات دادگاه جوان 26 ساله ای به نام امید دانا از سوی صدا و سیمای رژیم اسلامی پخش شده است که در آن امید دانا به خاطر شرکت در راهپيمايی روز عاشورا و سر دادن شعار مرگ بر اصل ولايت فقيه به اعدام محکوم می شود. رژیم اسلامی با ادامه صدور حکم اعدام برای جوانان آنهم به خاطر سر دادن شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه, تنها اعتراف می کند که برخلاف همه تبلغاتش از هیچ گونه مقبولیت و مشروعیتی در میان مردم و جوانان ایران برخوردار نیست و تنها با اعدام آنان می تواند بقای خود را حفظ کند. معنای این محاکمه این است که اصل ولایت فقیه فقط با ریختن خون جوانانی که خواستار حذف آن هستند, می تواند برقرار بماند. این اعدام ها اوج فروپاشی اخلاقی دستگاه ولایی و ماشین سلاخی و آدمکشی قضایی آن را نشان می دهد. فروپاشی اخلاقی در استبدادها و دردیدن پرده دروغ و ریاکاری آنها در انظار مردم در ابعاد دهها میلیونی پیش درآمد فروپاشی سیاسی و سقوط آنهاست. درست در همان زمان که صدا و سیمای رژیم کودتا, صحنه های دادگاه امیددانا را پخش می کرد و مدرک جرم این جوان را که صحنه های حضور او در اعتراضات خیابانی عاشورا و سر دادن شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه بود نشان می داد, محمد جواد لاریجانی, نماینده رژیم کهریزکی جمهوری اسلامی در اجلاس شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو در پاسخ به پرسش کریستین امانپور خبرنگار شبکه سی. ان. ان. ادعا می کرد که "هیچ کس به خاطر اعتراض در ایران زندانی نیست."  محمد جواد لاریجانی این مدافع عریان شکنجه و تجاوز جنسی, سنگسار و اعدام به جرم محاربه در گفتگو با سی. ان. ان با ریاکاری ادعا کرد که " دلیل زندانی شدن یکسری افراد اعتراض نبوده بلکه خشونت آنها و وارد کردن خسارت به اموال مردم بوده است." در حالی که همزمان دادستان دادگاه امید دانا صریح و قطعی و آشکار در فیلمی که خودشان پخش کردند, حکم اعدام را به استناد سر دادن شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه توجیه می کرد. محمد جواد لاریجانی می داند که مادران عزادار وقتی در نهایت مسالمت در پارک لاله تهران دست به تجمع هفتگی می زنند, هیچ خشونتی به کار نمی برند, او می داند که صدها شهروندی که با هجوم شبانه نیروهای امنیتی در خانه هایشان دستگیر و راهی شکنجه گاهها شده اند هیچ خشونتی به کار نبرده اند؛ او می داند که بیش ار 90 روزنامه نگار زندانی هرگز و هیچ کجا مرتکب خشونتی نشده اند,  ولی در زندان زیر شکنجه و بازجویی قرار گرفته اند زیرا افکار و نظرات شان برای موجودیت کودتاچیان خطرناک تشخیص داده شده بود. محمد جواد لاریجانی می داند که دارد دروغ می گوید تا از نظامی که تا خرخره در جنایت و قساوت و تباهی فرو رفته دفاع می کند. او می داند که حالا دیگر همه مردم ایران هم می دانند که او دروغ می گوید؛ و باز ناچار است دروغ بگوید. محمد جواد لاریجانی می داند که آزادی بیان یعنی اینکه بتوان به راحتی شعار داد: مرگ بر اصل ولايت فقيه" و می داند که اگر این آزادی در ایران بوجود بیاید دودمان ولایت فقیه برباد می رود. هم از این رو در حالی که برای زهر چشم گرفتن از جوانان آنها را به خاطر سر دادن شعار به اعدام محکوم می کنند, با وقاحت در برابر دوربین سی. ان. ان مدعی می شود که هیچ کس به خاطر اعتراض در ایران زندانی نشده است.

 

 

ادامه موج سرکوب و بازداشت و مقاومت خانواده های زندانیان سیاسی

 

گزارش رادیو راه کارگر: جمعه 30 بهمن

 

مقاومت و اجتماع اعتراضی روزانه خانواده های بازداشت شده گان اعتراضات اخیر در برابر زندان اوین در تهران منجر به آزادی تعدادی از دستگیر شدگان اعتراضات مردمی شده است. غروب دیروز هم مثل روزهای پیش خانواده های زندانيان سياسی و حامیان این خانواده ها در برابر زندان اوین تجمع کردند و با پافشاری و ایستادگی آنان تعدادی از زندانیان آزاد شدند و توانستند به آغوش خانواده های خود برگردند. آزادی هر زندانی موجی از شادی در میان خانواده های منتظر ایجاد می کرد. به گزارش منابع خبری تجمع دیشب در برابر زندان اوین تا ساعت 23 ادامه داشت.

از سوی دیگر در حالی که مقاومت, پیگیری و تجمع روزانه خانواده های زندانیان سیاسی و همراهان آنها در تهران منجر به آزادی تعدادی از آنان شده است, وضعیت بازداشت شده گان سایر شهرها همچنان نامعلوم است و خبرها از ادامه وضعیت بلاتکلیفی بازداشت شده گان سایر شهرها مانند مشهد و اهواز و همچنین دستگیری ها در نجف آباد حکایت دارد. براساس این خبرها در جریان درگیری های 22 بهمن در اهواز دست کم 50 نفر توسط نیروهای انتظامی و امنیتی بازداشت شدند که از سرنوشت آنها خبری در دست نیست. همچنین در شهر مشهد نیز حداقل 100 نفر در جریان اعتراضات 22 بهمن دستگیر شدند, اما وضع برخی از آنها نیز بلاتکلیف است و اکثر خانواده های این بازداشتی ها از وضعیت عزیزان خود بی خبر هستند. ظرف یک هفته اخیر تعدادی از زندانیان اهواز آزاد شده اند, اما هنوز اکثر آنها در بازداشت گاههای اطلاعات و پلیس این شهر زندانی هستند. شمار زندانیانی که هنوز در مشهد در بازداشت به سر می برند حداقل 30 نفر اعلام شده است. این میان خبرهایی هم در مورد وضعیت زندانیان در نجف انتشار یافته است. بر اساس این خبرها هنوز دهها نفر از بازداشت شده گان مراسم چهلم آیت الله منتظری در زندان به سر می برند و جوانانی که دستگیر شدند به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.  ماموران اطلاعات نجف آباد شبانه به خانه یک فعال مدنی به نام طاهری برای دستگیری فرزند این خانواده هجوم بردند. اکبر اعجمی از فعالین چپ گرای دانشگاه تهران که روز چهارشنبه 21 بهمن توسط نیروهای اطلاعاتی در سبزوار دستگیر شده بود, همچنان وضع نامعلومی دارد و مکان زندان وی نامعلوم است. دو فعال چپ دیگر به نام محمد غزنویان و حمید مافی در شهر قزوین توسط وزارت اطلاعات بازداشت شده اند. مرتضي گلي زاده از اعضاي فعال ستاد موسوي در اراک به دنبال دستگیری در 21 بهمن تاکنون در مکان نامعلومی زندانی است. ظرف یک هفته اخیر همچنین هفت نفر از دانشجويان دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران بازداشت شده اند.

ادامه بازداشت و پیگرد فعالین سیاسی, کنشگران و افراد مظنون به سازماندهی اعتراضات مردمی نشان می دهد که کودتاچیان علیرغم ادعاهای بی پشتوانه تبلیغاتی رسانه هایشان مبنی بر پایان یافتن اعتراضات مردمی, به شدت از استمرار اعتراضات توده ای وحشت دارند و در تلاش هستند تا از طریق دستگیری افرادی که گمان می کنند در سازماندهی مردم نقش دارند, مانع حرکت های سازمان یافته مردمی شوند. این در حالی است که ایجاد هسته های مستقل از جوانان مبارز در سطح محلات که بر اساس پیوندهای خانوادگی و یا دوستی های دیرآشنا ایجاد شده و سازماندهی اعتراضات مردمی در محل را برعهده بگیرند, همچین ایجاد ارتباط میان این هسته ها با بخش هایی از مردم که به اخبار و اطلاعات اینترنتی و ماهواره ای دسترسی ندارند و روشنگری در میان آنان می تواند ترفند نیروهای امنیتی را خنثی کند و شرایط مساعدی برای سازماندهی نافرمانی مدنی در ابعاد گسترده فراهم آورد.

 

 

ورشکستگی دولت, گسترش بحران در واحدهای تولیدی و اخراج گسترده کارگران

 

گزارش رادیو راه کارگر:و شنبه   1اسفند 88

 

تعطیلی واحدهای تولیدی بحران زده و اخراج و تعدیل کارگران, همچون پدیده عدم پرداخت دستمزدها, به یک واقعیت تلخ روزمره در زندگی کارگران تبدیل شده است. براساس خبرهای هفته بيش از يکهزار و ۵۰۰ نفر از کارکنان کارخانه‌های عضو سنديکای صنعت برق ايران به دليل تعطيلی واحدهای توليدی از کار بيکار شده‌اند. سه کارخانه به دليل بحران مالی تاکنون تعطيل شده‌اند و با تعطيلی اين واحدها حدود ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر کارگر از کار بيکار شده‌اند و سایر واحدهای زیر مجموعه سندیکای برق نیز به گفته محمد پارسا رییس هیات مدیره سندیکای تولیدکنندگان تجهیزات برق "سياست انقباضی پيش گرفته‌اند و کارگرانشان را تعديل کرده‌اند."

از جمله واحدهای تعطیل شده کارخانه آونگان اراک است اما در مجموع به گفته محمد پارسا بيش از نهصد هزار نيروى كار كه مستقيم و غير مستقيم در صنعت برق ایران مشغول به كار هستند، در معرض بيكارى قرار دارند. با این که احمدی نژاد این هفته برخلاف آمار ارائه شده از سوی بانک مرکزی در پاسخ به خبرنگاران به دروغ مدعی نرخ رشد 9/6 درصدی اقتصاد ایران و افزایش 20 درصدی حقوق کارگران و کارمندان شد, در واقعیت امر دولت ورشکسته است و چوب این ورشکستگی نیز بیش از همه بر سر کارگران فرود می آید. دولت و وزارت نیرو 5 هزار میلیارد تومان به واحدهای تولید برق بدهکار است و بانک ها نیز به همین میزان از این شرکت ها طلبکارند. در نتیجه واحدهای تولیدی نیز حقوق کارگران را پرداخت نمی کنند, و کارگران را اخراج می کنند. محمد پارسا می گوید: "رقم مطالبات بانك‌ها از ما بيش از 5 هزار ميليارد تومان است. با برخى از بانك‌ها در حال مذاكره هستيم تا مگر بدهى ما را استمهال كنند. بالاخره برخى بانك‌ها براى وصول مطالباتشان دست به اقدامات حقوقى و قضايى زده‌اند. ما ديگر زورمان نمي‌رسد خودمان را سر پا نگه داريم. در حالت اضطرار هستيم و خيلى از مديران ما فرارى شده‌اند. باور كنيد برخى از مديران ما به خاطر چك برگشتى به خانه‌هايشان نمي‌روند و مثل قاچاقچي‌ها با من در اتومبيل قرار مي‌گذارند تا مسائلشان را بگويند."

او می گوید: خريدار 99 درصد از توليدات ما دولت است. وزارت نفت و نيرو عمده‌ترين مشتريان ما هستند اما وقتى كالا را مي‌خرند و پول نمي‌دهند تعادل ما بر هم مي‌خورد. اين بحران سبب شده بازار صادراتى ما نيز در معرض خطر قرار گيرد. ما با بحران‌هاى كارگرى مواجه شده‌ايم. هر چند سعى كرده‌ايم خطوط توليد را كامل تعطيل نكنيم اما در برخى واحدها با اعتراضات كارگران مواجه‌ايم.

در حقیقت دولت منصوب ولايت فقيه اقتصاد کشور را به ويرانی کشانده، و مديران، کارفرمايان و صاحبان صنايع هم به دلايل موجه و غير موجه به راحتی فشار بر کارگران را به طور توان فرسايی افزايش داده اند. اما صدای کارگران و اخبار مبارزات آن ها به علت سرکوب تشکل های مستقل کارگری به آسانی به گوش نمی رسد. با این حال وقتی خط فقر بر اساس ارزیابی های کارشناسان اقتصادی بیش از 800 هزار تومان است و حتی نماینده سابق کارفرمایان در سازمان جهانی کار, عباس وطن پرور, تخمین می زند که خط فقر با حذف یارانه ها به بیش از یک میلیون تومان برسد؛ وقتی آمار مقامات کارگری نزدیک به رژیم معترف است که 70 درصد کارگران کشور مسکن ندارند و وقتی حداقل دستمزد که تازه آن هم معمولا پرداخت نمی شود,  263 هزار تومان است که به هیچ وجه تکافوی نیازهای خانوار متوسط چهار نفره کارگری نیست, معلوم است که هیچ چاره ای جز اعتراض در برابر کارگران قرار ندارد. رژیم اسلامی تاکنون همواره اعتراضات کارگری را سرکوب کرده است و فعالین کارگری را بازداشت و راهی زندان کرده و از هیچ بدرفتاری در حق این فعالین دریغ نکرده است. انتقال منصور اسالو به انفرادی زندان گوهردشت که با اعتراض سندیکاهای بین المللی روبرو شد نمونه ای از این اعمال فشار است. با این حال اکنون که یک جنبش پرتوان ضد دیکتاتوری در کشور خواستار برچیده شدن بساط زور و سرکوب و استبداد مذهبی است, اعتراضات کارگری و بخصوص اعتصاب کارگری از امکان بیشتری برای قرار گرفتن در معرض توجه, همبستگی و همسویی مردم و حمایت فعالانه مردم و معترضان برخوردار است. 

 

فعال جوان چپگرا در خطر اعدام

 

گزارش رادیو راه کارگر:شنبه 1 اسنفد  88

 

چنانچه در خبرهای امروز تاکید شد خطر اعدام جان یک دانشجوی محروم را تهدید می کند. و خبرهایی مبنی بر صدور حکم اعدام برای محمد يوسف رشيدي دانشجوي محروم از تحصيل دانشگاه اميركبير انتشار یافته است. پس از صدور حکم اعدام برای یک جوان 21 ساله به نام امیر رضا عارفی و همچنین پخش صحنه های دردناک دادگاه جوانی به نام امید دانا در روز جمعه 29 بهمن که صرفا به خاطر شرکت در اعتراضات روز عاشورا و سر دادن شعار "مرگ بر اصل ولایت فقیه" به اعدام محکوم شد, اکنون خبر نگران کننده احتمال صدور حکم اعدام برای یوسف رشیدی رسیده است. یوسف رشیدی همکلاس مجید توکلی, از دانشجویان چپ دانشگاه امیر کبیر است. این فعال دانشجویی پس از بازداشت به مدت 30 روز در دو نوبت در زندان دست به اعتصاب غذا زد. به گزارش منابع خبری وبلاگی ی آشنا به وضعیت رشیدی, او یک هفته نیز در بیمارستانی در بیرون از زندان اوین بستری گردید. او اکنون 40 روز است که بازجویی این فعال دانشجویی به پایان رسیده اما همچنان در زندان بلاتکلیف است. یوسف رشیدی در جریان سخنرانی احمدی نژاد در دانشگاه در سال 85 همان فردی بود که آن پلاکارد معروف را که بالا برده بود که بر آن نوشته شده بود: "رئیس جمهور فاشیست، پلی تکنیک جای تو نیست." او پس از این اقدام, از سوی حراست دانشگاه به 5 ترم محرومیت از تحصیل محکوم شد. به گزارش منابع خبری وبلاگی, محمد يوسفي دانشجوي ورودي 85 كشتي‌سازي دانشگاه اميركبير روز 16 آذر در هنگام ورود به دانشگاه توسط حراست دانشگاه بازداشت و به نيروهاي امنيتي تحويل داده شد و دو ماه از مدت بازداشت خود را در بند عمومي زندان اوين نگهداري شد.

خبر نگران کننده احتمال صدور حکم اعدام برای یوسف رشیدی در حالی انتشار یافته است که در حال حاضر حداقل 58 زندانی سیاسی در سراسر ایران به اعدام محکوم شده اند. 21 زندانی سیاسی در کردستان, 13 نفر در تهران, 12 نفر در خوزستان و شیراز و 12 نفر در سیستان و بلوچستان در صف اعدام قرار گرفته اند.

 ایران پس از چین از نظر اعدام در رتبه دوم جهانی قرار دارد و سال گذشته که هنوز جنبش اعتراضی گسترده ای هم موجودیت رژیم و دستگاه ولایت فقیه را به چالش نگرفته بود 317 نفر اعدام شدند.

لیست بلند محکومان به اعدام در زندان های جمهوری اسلامی مبارزه علیه سرکوب, شکنجه و اعدام و خواست آزادی بی قید و شرط کلیه زندانیان سیاسی را به یک محور همسویی عمومی و همگانی تبدیل کرده است.

 

سند جدید در مورد نحوه بسیج ایادی حکومتی در 22 بهمن

 

گزارش رادیو راه کارگر: شنبه 1 اسفند

 

روز گذشته امام جمعه تهران در تریبون نماز جمعه ادعا کرد که پیام تجمع 22 بهمن در تهران " وفاداري مردم به ولايت ‌فقيه است". پیش از وی خامنه ای به استناد تجمع میدان آزادی تهران "خواص" ناراضی را "غافل" نامیده و با آنها "اتمام حجت" کرده بود که " اگر سست عهدی يا بدعهدی کنند، به ضرر خود آنها تمام خواهد شد" و این در حالی بود که در واکنش به این تهدیدات, مهدی کروبی و ميرحسين موسوی در ديدار چهارشنبه شب گذشته خود در واکنش به مصادره 22 بهمن از سوی رهبر کودتا و بلندگوهای تبلیغاتی اش, "از شدت خشونتی که در 22 بهمن برای تامين تک صدايی صورت گرفت انتقاد به عمل آوردند."

سید علی خامنه ای و امام جمعه های دستگاهش در حالی به بهره برداری تبلیغاتی از تجمع میدان آزادی رو آورده و زبان به تهدید و پرخاش گشوده اند که با گذشت بیش از یک هفته از راهپیمایی 22 بهمن اسناد و مدارک جدیدی در مورد نحوه بسیج ایادی حکومتی برای پر کردن میدان آزادی در این روز انتشار یافته است. از جمله این اسناد متن سند صورتجلسه هماهنگي برای پرکردن میدان آزادی در روز 22 بهمن است که در روز 21 بهمن در ستاد بسيج شركت پخش و پالايش نفت تشکیل گردید. براساس این سند که در بسیاری از شبکه های اینترنتی انتشار یافته از طریق پخش شکلات و ارسال دعوتنامه به کلیه کارکنان شرکت پخش و پالایش نفت از آنها خواسته شده بود در تجمع حکومتی شرکت کنند.

نشست هماهنگی ستاد بسیج شرکت پخش و پالایش نفت در 21 بهمن تصویب کرد تا "اقلام فرهنگی به همراه بسته فرهنگی در غرفه های لوله و پخش در سطح شهر توزیع شود.", "عطف به نامه بسیج وزارتخانه ها و ادارات, برای اخذ مجوز دو غرفه مورد نظر پخش منطقه تهران مکاتبات لازم از سوی بسیج پالایش و پخش انجام شود" و بالاخره این که در همین جلسه "مقرر شد یک بسته شکلات یک کیلویی مرغوب در روز چهارشنبه 21 بهمن به همراه دعوتنامه به حضور در راهپیمایی, اطلاعیه مسابقه عکس و فیلم و یک عدد پازل با همکاری روابط عمومی و خدمات شرکت ها تهیه و بین همکاران رسمی, قراردادی, پیمانی, پیمانکاری توزیع شود." 

کودتاچیان به زور شکلات و کیک و آبمیوه, توسل به پیامک های تهدید آمیز وزارت اطلاعات,  راه اندازی قطار اتوبوس های عوامل خود از شهرستان ها و آوردن آنها به تهران, امنیتی کردن وحشتناک و بی سابقه فضا, بستن ورودی های میدان و جلوگیری از حضور معترضان, گذاشتن تیربار در صدا و سیما, بستن اینترنت و انواع ترفندهای دیگر که همگی تنها اوج ترس و وحشت آنها از مردم را نشان می داد توانستند به مدت کمتر از دو ساعت در میدان آزادی اعمال کنترل کنند. آنوقت به خود جسارت می دهند چنین ذلت و فلاکتی را که برای جمع کردن آدم و نمایش دادن آنها به جان خریدند, "حماسه بی نظیر" و "حضور پنجاه میلیونی" بنامند. هر چند گفته می شود که یکی از اهداف مهم این تبلیغات, روحیه دادن به عناصر روحیه باخته رژیم است که از عظمت حضور مردم در عاشورای خونین 88 به شدت دچار وحشت شده بودند.