صفحه زنان و روزنامه نگاران آنها ، چالش جنسيت و سنت

زنستان
مريم ميرزا

وقتی صد سال پيش نخستين نشريه زنان با نام هفته نامه ی دانش، خود را نشريه ای اخلاقی ، درباره خانه داري، بچه داری و شوهر داری و به دور از هر گونه دخالت در امور سياسی کشور معرفی کرد چه کسی بود که پيش بينی کند زنانی که حتی در نشريه خودشان هم آنقدر بر نقش های سنتی شان پافشاری می کردند که مجال بکرشان را دو دستی تقديم اين نگرش کنند، زمانی برسد که جدا از کم و کيف کارشان طالب فضايی در دل نشرياتی شوند که پيش از آن به تمامی مردانه محسوب می شدند.اگرچه هنوز هم ديد غالب با روزنامه نگارانی است که صفحه زنان نشرياتشان را با تاکيد بر همان نگاه سنتی به زن، انتشار می دهند.

او اصلا فمينيست نيست

آسانسور در طبقه ی سوم ساختمان روزنامه ی ايران متوقف می شود. اينجا سالن تحريريه است. سراغ مسئول صفحه ی زنان اين روزنامه را می گيرم. راهنمايی ام می کنند. مريم ساماني، روزنامه نگار جوانی که در پشت يکی از ميزهای تحريريه نشسته است ، همان زنی است که هر روز مسئوليت مديريت صفحه زنان را به عهده دارد. جلو می روم . خودم را معرفی می کنم که از همکارانش هستم. به نشستن دعوتم نمی کند. همانطور ايستاده توضيح می دهم که دارم گزارشی درباره ی صفحه ی زنان تهيه می کنم . بی تفاوت نگاهم می کند و می گويد فعلا وقت ندارد. شماره ای می خواهم که بعداً تماس بگيرم. شماره ی روزنامه را می دهد. روز کاری آخر هفته است و حساب می کنم که اين شماره تا دقايقی ديگر که وقت کار به اتمام می رسد به درد هيچ ارتباطی نمی خورد. با اکراه شماره ی موبايلش را می دهد و به من که از ميزش دور می شوم تاکيد می کند که شب که بچه اش می خوابد در خانه اش حکومت نظامی برقرار است و جواب هيچ تلفنی را نمی دهد. می گويد فردا صبح زنگ بزن.

می روم سراغ سعيد افسر، معاون سر دبير روزنامه ی ايران، که پس از استعفايش روز آخر کار خود را سپری می کند. او که خودش به طور شخصی مخالف وجود همچين صفحه ای در روزنامه بوده است، اعتقاد دارد همانقدر که نوشتن يا داشتن صفحه ای برای مرد مناسب نيست، داشتن صفحه زنان هم نا مناسب است. همچنين بر اساس تجربه اش معتقد است مشکلات بين صفحه زنان و صفحه اجتماعی هم قابل چشم پوشی نيست و پيش می آيد که مطالب اين دو صفحه با هم تداخل پيدا کنند.

اما درباره ی دليل وجود اين صفحه در روزنامه ايران می گويد :" از آن جايی که به زنان هميشه به چشم جنس دوم نگاه شده و يک خلاء فرهنگی و اجتماعی در اين زمينه به وجود آمده است، اينطور احساس می شود که به وجود صفحه ی زنان نياز است." صفحه ی زنان روزنامه ی ايران که ابتدا به صورت ويژه نامه ای چند صفحه ای و يک بار در هفته منتشر می شد ، به علت مشکلات فنی از حالت ويژه نامه خارج و به يکی از صفحات روزنامه بدل شده است.

افسر مهمترين مشکل سر راه صفحه ی زنان را که به اعتقادش چند بار پيش از آن و در زمان ويژه نامه، روزنامه به آن گرفتار شده بوده است، گرايش به نگاه فمينيستی درباره مسايل زنان می داند . می گويد :" يکی از دلايل مخالفت با وجود صفحه زنان هم می تواند همين نگاه غير واقعی به مسايل زنان باشد. که به تناسب تعاملات بين مرد و زن بی توجه است." می پرسم نگاه فمينيستی در خبر يعنی چه؟ و او به مواردی اشاره می کند که نويسنده درباره ی مشکلات زنان بدون اينکه مورد را به طور واقعی آسيب شناسی کند غير مستند عمل کرده است. با خودم فکر می کنم غير مستند بودن که به طور کلی دور از اصول روزنامه نگاری است و ربطی به فمينيسم ندارد. برايم جالب است که نظرش را درباره ی صفحه ی فعلی زنان اين روزنامه بدانم ، نقشی از رضايت بر چهره اش رد می اندازد و می گويد:" خوشبختانه خانم سامانی اصلا فمينيست نيستند."

آشپزی در صفحه ی زن

مريم ساماني، مسئول صفحه زنان روزنامه ايران، پشت خط است. من که نتوانستم در آخر هفته با او تماس بگيرم دوباره در روز کاری وقتش را گرفته ام و او دوباره سرش خيلی شلوغ است. پيشنهاد می دهم عصر تماس بگيرم که می گويد نه، چون برای شام مهمان دارد و همه وقتش پر است. پس وسط همه ی درگيری های کاری اش حرفم را با او که از فروردين ماه امسال مسئوليت صفحه ی زنان را به عهده گرفته است، شروع می کنم. او به علل وجود صفحه زنان اشاره می کند:" صفحه زنان باعث دلگرمی دادن به مخاطبانش است. هر زنی در هر جايگاهی که حقوقش ضايع می شود، وقتی می بيند جايگاهی در روزنامه برای مشکلات خودش و همجنسانش در نظر گرفته شده است، دلگرم می شود." در ادامه مسايل خاص زنان را نيز به عنوان علت ديگری پيش می کشد که وجود همچين صفحه ای را در روزنامه لازم می کند:" اين صفحه درباره مسايل اختصاصی زنان آموزش هايی را می دهد و درباره ی روابط با شوهر و فرزند، امور تغذيه، بهداشت و زيبايی بحث می کند." مريم سامانی در واقع کارکرد اين صفحه را پرداختن به مسايل خاص زنان ، آشنايی زنان با حقوقشان، انرژی پيدا کردن با آگاهی از سرنوشت زنان بزرگ می شمرد و معتقد است:" زنان با يافتن آگاهی از مسايل خودشان تاثير بسيار مثبتی هم بر جامعه دارند." او می گويد:" وقتی برای مثال زنی با مسايل روز تغذيه آشنا شود، چون نبض تغذيه ی خانواده در دستش است، خانواده ی سلامت تری هم خواهد داشت. در مسايل بهداشتی هم با رعايت زن، خانواده ی سالم تری خواهد داشت. "

سامانی ادامه می دهد:" در دوره ای قرار داريم که هر روز زنان اجتماعی تر می شوند. آنها دارند مسئوليت های همزمان درس و کار و همسری و مادری را با هم بر عهده می گيرند. اين صفحه به آنها کمک می کند بهتر از عهده ی اين وظايف برآيند و يا در مواقع احساس ضعف بتوانند برای ادامه ی فعاليت هايشان انرژی بگيرند."

می پرسم درباره شما گفته اند که فمينيست نيستيد، درست است؟ جواب می دهد:" بله من به فمينيسم معتقد نيستم. به نظر من زن در کنار يک مرد و مرد در کنار يک زن می توانند دست به دست هم دهند و موفق شوند. در اين صفحه هم سعی کرده ام نگاه فمينيستی نداشته باشم. به نظر من فمينيسم باعث می شود از اصل قضيه دور بيفتيم. " سامانی ادامه می دهد:" با مشکلی به نام برتری جنسی بر جنس ديگر روبرو نيستيم، بلکه مساله اين است که در برهه ای از زمان زنان از رسيدن به بعضی سکوها عقب افتاده اند که با جنجال هيچ چيزی حل نمی شود. بلکه بايد به بررسی راهکارهای موجود پرداخت." سوال می کنم در ذهن شما فمينيسم چه تعريفی دارد؟ فکر می کند و می گويد :" الآن تعريف خاصی از فمينيسم ندارم بلکه منظورم اين است که از اينکه هی بگوييم يک جنس هميشه تو سری خور جنس ديگر بوده است و يک جنس هميشه عقب مانده است و يک جنس هميشه تحت خشونت بوده است به جايی نمی رسيم. بلکه بهتر است بياييم راهکار ارايه دهيم.بايد بپذيريم همانطور که عليه زنان خشونت داريم عليه مردان هم از سوی زنان خشونت داريم. شايد يکی پررنگ تر باشد و بر ديگری بچربد اما مطرح کردن مسايل در باب فمينيسم هيچ سودی ندارد و چيزی را برای زنان امروز ما حل نخواهد کرد." صفحه زنان روزنامه ی ايران صفحه ی ثابت هر روزه است که در آن به طور روزانه به مسايل زنان خانه دار و شاغل، زنان موفق، زنان اميدوار، زنان متفاوت، روان شناسی زن، روابط اجتماعی زن، بهداشت و زيبايی زنان، نقد اعتقادات خرافی نسبت به زنان، تغذيه، نکات مربوط به خانه داري، آموزش آشپزی و ديگر مسايل مربوط به خانواده می پردازد. از سامانی می پرسم که فکر نمی کند جای مطالبی مثل تغذيه و آموزش آشپزی و مسايل مربوط به خانواده در صفحه ای مجزا از صفحه ی زنان است؟ او جوابش منفی است.

زن، محور خانواده

جايگاه زن در انديشه امام خميني، بيانات مقام معظم رهبری درباره ی زنان، زن از نگاه اهل بيت، زن در آيينه ی نبوت، در مکتب فاطمه (س)، زنان و نماز از عناوين ستون های ثابت صفحه ی زنان هفته نامه ی شما، نشريه ی ارگان موتلفه، است. اين نشريه که با توجه به ستونهای ثابت خود، به وضوح قصد الگوسازی برای زنان را دارد تنها جای باقی مانده در صفحه را بجز ستون اخبار زنان که دو يا سه خبر را به طور هفتگی پوشش می دهد، صرف مطالبی درباره زنان يا مسايل کلی به قلم زنان می کند که بيشتر آنها بازتاب مسايل روز زنان نيستند. وقتی در شماره ی 427 نشريه ی شما با فرازی از سخنان مقام رهبری در درس خارج فقه و اصول ، به نقل از وب سايت ايشان ، مواجه شدم که با جمله ی "شايد در بعضی مسايل، اصلا بايستی زن فتوا بدهد " تيتر زده شده بود ، با خودم فکر کردم بالاخره زنان نشريه ی شما که صفحه شان با مديريت خودشان اداره می شود تصميم گرفته اند به چالش های روز زنان در قشر خود بپردازند. اما با مراجعه ام به يکی از دوستان مشغول در اين هفته نامه متوجه شدم صفحه زنان اين شماره به علت نبودن همکاران زن ، توسط مردان نشريه بسته شده بوده است.

زنگ می زنم روزنامه ی رسالت. حدود چهار سال است که صفحه زنان هر پنجشنبه يکی از صفحات اين روزنامه را تشکيل می دهد. ريکا حسامی ،مسئول صفحه زنان اين روزنامه، بعد از صدای قرآن که در گوشی می پيچد، پشت خط می آيد:" من فکر می کردم که بررسی وضعيت زنان احتياج به جايگاه خاص خودش را دارد. با سردبير صحبت کرديم، قرار شد صفحه زنان با محوريت نقش زنان در خانواده به صورت هفتگی چاپ شود. " حسامی ادامه می دهد:" البته بحث زنانه و مردانه مطرح نيست. بلکه موضوع نياز قشری است که نيمی از افراد اجتماع را تشکيل می دهند. اين افراد به آموزش و آگاهی های خاص خود در کنار موضوعات عام ديگر نياز دارند. چون اين خانم ها هم چند مسئوليت اشتغال و رسيدگی به خانواده و تربيت فرزند را با هم دارند، که از مسئوليت مردان بيشتر است. و هم اينکه به علت ظلمی که در زمان رژيم گذشته با ناآگاهی زنان به آنها روا داشته شده است، بايد در مقابل با دادن آگاهی برای جبرانش اقدام کرد."

حسامی که به اهميت اصل رشد زنان در تفکر جمهوری اسلامی اشاره می کند، می گويد:" ما هم در اين صفحه قصد داريم با پيشنهادها و هشدارهای مان، به اين موضوع کمک کنيم. " ريکا حسامی اعتقاد دارد در جمهوری اسلامی که قوانينش بر اساس اسلام است زن نبايد هيچ مشکلی داشته باشد:" زن در اسلام جايگاه ويژه ای دارد. موقعی که در خانواده ی پدری اش است، پدر بايد تامينش کند.موقع ازدواج هم شوهر مکلف است به پرداخت نفقه. حتی پس از شوهر هم پسر ارشد وظيفه دارد از او حمايت کند. و هنگامی که هيچ کدام از آنها نبودند هم حاکم اسلامی موظف است زنی را که نمی تواند خودش را اداره کند، حمايت کند." او نتيجه گيری می کند که آموزش های لازم به زنان در امور تربيت فرزند که قشر وسيعی از زنان با آن درگيرند و همچنين مطرح نمودن برتری حقوق زنان در جوامع اسلامی نسبت به غرب از آغاز از اهداف صفحه زنان اين روزنامه بوده است.

راهکار، تغيير نگرش مسئولان نشريات

وقتی دی ماه امسال در کارگاه آموزشی روزنامه نگاری جنسيتی نوبت به گفتگو درباره وجود صفحه ای به نام زنان در روزنامه ها رسيد، حميرا حسينی يگانه ، مسئول کارگاه ، بعد از شنيدن تمام ايده ها نظر خودش را هم اعلام کرد:" مسايل زنان بايد در تمام صفحات مطرح شود، نه در يک صفحه ی خاص." روزی بعد از برگزاری کارگاه به سراغش می روم. برای گفتگو درباره ی آن شق ماجرا که فکر می کنم در کارگاه به آن پرداخته نشد. اگر اخبار و بازتاب مسايل زنان منحصر به صفحه ی زنان نشود و فقط اين صفحه يک امتياز اضافه برای زنان باشد، چه؟ حميرا حسينی جواب می دهد:" معمولا آنچه ما شاهدش هستيم اين است که اين اتفاق نمی افتد و صفحه زنان باعث شده است که همه اخبار و مطالب مربوط به زنان در اين صفحه مطرح شوند. در صورتی که مثلا مصاحبه ای با يک زن مخترع جايش در صفحه علم است نه صفحه زنان. " حميرا حسينی سپس به محتوای برخی از صفحات زنان به عنوان عامل ديگری برای اعلام مخالفتش با وجود همچين صفحه ای اشاره می کند که:" خيلی از اين صفحات هم نظر لطف داشته اند و مشغول آموزش خياطی و گلدوزی به زنان شده اند. يا مربا درست کردن و ترشی انداختن.من نمی گويم اين مسايل بد است يا خوب، بلکه روزنامه وسيله ای برای دنيای مدرن است که نبايد با آن تعاليم سنتی به زنان داد و تعيين تکليف کرد که وظايف زن اين است."

حميرا حسينی يگانه راه حل جايگزين را تغيير ديدگاه مسئولان نشريات می داند:" بايد نگرش کلی را تغيير داد تا در هر صفحه به مسايل زنان پرداخته شود. يا در هر موضوع با کارشناسان زن هم گفت و گو انجام گيرد. مثلا چه منافاتی دارد که درباره يک مسابقه ورزشی نظر زنان را هم بازتاب دهيم. آيا ورزش خاص آقايان است و آشپزی خاص خانم ها؟"

حسينی آخرين جمله اش را هم اينطور بيان می کند که:" نمی شود يک نيمه ی جامعه را از همه چيز محروم کنيم و به جايش يا يک روز را به نامشان کنيم يا در اقدامی مشابه يک صفحه به آنها اختصاص بدهيم."

تريبونی آزاد برای زنان

"تمام تلاشمان اين بود که تريبونی داشته باشيم برای زنان تا از هر طيفی بتوانند در آن بنويسند. معنای اين کار اين نبود که صفحات ديگر به زنان نپردازند ، بلکه اين ستون هر روز وجود داشت و مستقل به قلم زنان اداره می شد."

ژيلا بنی يعقوب، روزنامه نگار که هم اکنون مسئول صفحه ی زنان روزنامه سرمايه است، با خنده می گويد جالب نيست مطبوعاتی ها با مطبوعاتی ها مصاحبه کنند و جملات بالا را درباره ی زمانی که مسئوليت صفحه ی اجتماعی روزنامه ی وقايع اتفاقيه را بر عهده داشت و ستون روزانه ای را در صفحه اش طراحی کرده بود با نام تريبون زنان، ادا می کند. تريبون زنان جايی بود که هر زنی می توانست فارغ از جنسيت خود يا با دغدغه ی جنسيتی اش در آن بنويسد.

اگرچه به استناد مقاله ی " ديدگاه سردبيران روزنامه های تهران پيرامون انعکاس اخبار و موضوعات مربوط به زنان و روزنامه نگاران زن " به قلم حميرا حسينی يگانه ، روزنامه نگار ، در کتاب زن در رسانه ها، روزنامه ی سلام به عنوان پيش قراول اختصاص صفحه ای به زنان معرفی شده است ، بنی يعقوب فکری می کند و تجربه ی همکاری اش با صفحه ی زنان ياس نو را به ياد می آورد:" روزنامه ی ياس نو هم صفحه زنان داشت. فريبا داوودی مهاجر اداره اش می کرد. " او که تا به حال تجربه ی چند صفحه زنان را در روزنامه های اصلاح طلب از سر گذرانده است ، می گويد:" سالهای قبل بايد برای داشتن صفحه زنان، مسئولان روزنامه را راضی می کرديم، اما الآن اين صفحه جای خودش را پيدا کرده است. مثلا در روزنامه ی سرمايه خودشان پيشنهاد داشتن صفحه ی زنان را داده اند."

او درباره ی لزوم وجود صفحه ی زنان می گويد:" علاوه بر قضيه تبعيض مثبت که به علت بی توجهی هايی که به زنان بوده است علاقه مند به اعمال آن هستم، معتقدم از آنجايی که در بازتاب اخبار در روزنامه مساله اهم و فی الاهم در نظر گرفته می شود، ممکن است يکسری از اخبار زنان کنار گذاشته شوند، در صورتی که اين صفحه باعث می شود اخبار زنان با شرايط خودشان سنجيده شوند و امکان طرحشان به صورت گسترده تری وجود داشته باشد."

ما کت آبی ها

جمعيتی که هر روز با گذشتن از مقابل کيوسک های روزنامه فروشی پايشان سست می شود و لحظه ای می ايستند و به عناوين اخبار که معمولا جای زنان در آنها خالی است خيره می شوند چه نظری دارند؟ بر خلاف دختر جوانی که می گويد وقتی اسم صفحه می شود صفحه ی زنان ديگر خيلی از مردان از خواندن آن صفحه می گذرند، پسر جوان دانشجويی می گويد:" چرا زنان صفحه نداشته باشند؟" او اعتقاد دارد:" همانطور که وجود صفحه ی سياسی باعث علمی و تخصصی پرداختن به سياست می شود، وجود صفحه ی زنان هم باعث می شود مشکلات و مسايل زنان به طور خاص بررسی شوند. " يک آقای مخاطب دايمی و دقيق روزنامه ها هم که دکترای جامعه شناسی دارد معتقد است که صفحه ای زنان با آگاهی دادن به زنان آنها را به يک " ما " تبديل می کند:" مثل وقتی که خيلی ها کت آبی در خيابان تن شان باشد، اما تا وقتی از وجود هم آگاهی نداشته باشند نمی توانند تبديل به "ما کت آبی ها " شوند." او می گويد :"تبديل به ما شدن برای توجه به منافع و محروميت های مشترک و يافتن يک هويت جمعی لازم است. تا اين هويت بتواند در ساختارها تغيير ايجاد کند .ساختارهايی که در اينجا می توان ساختارهای پدرسالارانه ناميد شان." از او نظرش را درباره ی صفحاتی برای زنان که بدل شده اند به الگوی تمام عيار يک زن سنتی می پرسم، او جواب می دهد:" چه اشکالی دارد؟ به هر حال بايد با آن نوع نگاه هم در جذب مخاطب رقابت کرد."

زنستان