Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۱۱۷۳ فروردين ۶۱۷ برابر با  ۰۱ ژانويه ۰۰۰۱
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۱۷۳ فروردين ۶۱۷  برابر با ۰۱ ژانويه ۰۰۰۱
اعلامیه هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر)

اعلامیه هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر(

 

به مناسبت بیست و دومین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی

 

تنها محکوم کردن قتل عام تابستان ۶۷ کافی نیست، باید جنایت کاران به پای میز محاکمه کشانده شوند!

 

در تابستان ۱۳۶۷، به دستور مستقیم خمینی، قتل عام جنایت کارانه هزاران زندانی سیاسی انجام گرفت. این جنایت هولنالک، اوج  یک دهۀ کشتار دگراندیشان بود. موج کشتاری که با تیرباران بدون محاکمۀ  سران حکومت شاهی در مدرسه علوی آغاز شد؛ با فرمان حمله به کردستان در ۲۸ مرداد ۵۸ و بر پائی بیدادگاه های صحرائی و کشتار مردم کرد ادامه یافت؛ مبارزین ترکمن صحرا را ازدم  تیغ گذراند. گردانندگان این ماشین جنهمی کشتار جمهوری اسلامی، خرداد خونین ۱۳۶۰ را سازماندهی کردند و سیاست اعدام و تمام کُش کردن زخمی ها را در پیش گرفتند و در زندان هایشان در تمامی سال های بعد، جوانان این مرز و بوم را به جوخه های اعدام سپردند. بدیگر سخن،  قتل عام هولناک زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷، نه نقطۀ آغاز، که پایان یک دهۀخونین بود. از آن پس جنایت کاران اسلامی با سیاست حساب شده ای، چنان وانمود کردند که رأفت اسلامی دارند؛ به زندانیان مرخصی میدهند؛ امکان تماس با دنیای بیرون برای زندانیان وجود دارد؛ زندانیان بیمار از امکانات بهداشتی و درمانی لازم برخوردارند. اما این ژست به اصطلاح رئوفانه، تنها برای فریب افکار عمومی سازمان داده شده بود. همان زمان، در زندان های مخفی وزارت اطلاعات و سپاه، ده ها مبارز و انقلابی در زیر شکنجه های قرون وسطائی شهید شدند. در زندان های بلوچستان و خوزستان و کردستان، با بیرحمی تمام جوانان را به جوخه های دار می آویختند. قتل های زنجیره ای پنهان تمام دهۀ هفتاد را در بر می گرفت. آنچه  بعدها به عنوان قتل های  زنجیره ای افشاء شد، تنها گوشۀ کوچکی از جنایات سازمان یافته وزارت اطلاعات در نابودی مخالفین بود. هم زمان با سازماندهی قتل های زنجیره ای پنهان در داخل کشور، سیاست فعال ترور فعالین سیاسی در خارج از کشور نیز با قساوتی تمام دنبال می شد. در یک سال گذشته نیز که جنبش مردمی زمین زیر پای جنایت کاران دستگاه ولایت را به لرزه درآورده است، آن خوی وحشیانه و ددمنشانه؛ دوباره عریانتر وارد عمل شده است. همین خوی جنایت کارانه است که ندا ها و سهراب ها را به گلوله می بندد؛ جوانان معترض را از بالای پل به پائین پرتاب می کند؛ زنان و مردان این مرز و بوم را در خیابان با ماشین له و لورده می کند، در زندان با "جسم سخت" زندانیان را به شهادت می رساند؛ به زندانیان اسیر تجاوز جنسی کرده و گاه اجسادشان را نیز می سوزاند. این نیز تمام ماجرا نیست، دادگاه های شرع خود را دوباره و چند باره به کار می اندازد، و به دگراندیشان معترض، که حتی اقدامی غیرقانونی نیز انجام نداده اند، حکم محاربه می دهند و آن ها را به چوبه های دار می آویزد.

 

جنایت تابستان ۶۷، از آن رو قساوت حکومت اسلامی را  برجسته تر نشان می دهد، که در آن دگراندیش کُشی سازمان یافته، حتی به جریاناتی که وفاداری خود به قانون اساسی جمهوری اسلامی را اعلام کرده بودند نیز رحم نکرده و هزاران نفر از وابستگان سازمانی آن جریانات را ددمنشانه حلق آویز کردند. جنایت تابستان۶۷، هم چنین از آن رو جوهر ددمشانه حاکمیت دین را برجسته تر می سازد که زندانیان سیاسی را نه بخاطر پرونده های سیاسی شان، بلکه صرفأ به دلیل اعتقاداتشان قتل عام کردند. مثلث مرگ، از پروندۀ  زندانیان سیاسی محکوم شده که دوران محکومیت خود را سپری می کردند، سؤال نمی کرد، با چند پرسش، اعتقادات آن ها را وارسی می نمود و فرمان قتل می داد. این جنایت آن چنان دهشتناک، ضدانسانی و تبه کارانه بود که با اعتراض قائم مقام رهبری، حسین علی منتظری روبرو شد و او در اعتراض به این جنایت، عطای ولایت را به لقایش بخشید و خاطرات و اظهارنظرهایش سندی شد بر این کشتار بربرمنشانه. اما اعدام دگراندیشان در جمهوری اسلامی امر نا شناخته ای نیست. اعدام صدها تن از بهائیان، خود گواه روشنی در این زمینه است. آن ها را نه  به اتهام فعالیت سیاسی، بلکه به دلیل داشتن عقیده ای دیگر، مدام در این کشور دستگیر می کنند و به جوخه های اعدام می سپارند. همین سیاست دگراندیش کُشی سازمانیافته است که قتل های زنجیره ای را سازمان می دهد و جان انسان های بیگناه را می گیرد و در خارج از کشور نیز حریم سیاسی دیگر کشورها را زیر پا گذاشته و دست به ترورهای سازمانیافته می زند.

 

اگر در بیست سال گدشته، این خانواده های عزیز از دست داده بودند که با تجمعات و گردهم آیی های  خود، اجازه ندادند این جنایت هولناک فراموش شود، و گاه این مشعل اطلاع رسانی را تنها بر دوش می کشیدند و می سوختند و می ساختند، اکنون که بیداریِ بزرگِ توده ایِ یکسال گذشته، ایران را به دریای توفانی بدل کرده است، موضوع قتل عام تابستان ۶۷ و دهۀ خونین منتهی به آن،  دیگر تنها امر خانوداه های شهدا نیست. اکنون واکنش به این جنایت، حتی دامن خودی های دیروز و مخالفین امروز دستگاه ولایت را نیز گرفته و آن ها نیز مجبور شده اند به بسیاری از سؤالات در این زمینه واکنش نشان دهند. حالا دیگر تنها بیان این جنایت و یا حتی محکوم کردن آن کافی نیست. زمان آن فرارسیده است که برای محاکمه دست اندرکاران آن جنایت و تمامی جنایات  دهه خونین شصت و جنایات بعدی رژیم اسلامی، برای سازماندهی یک دادگاه بین المللی تلاش کرد. اما نباید فراموش کرد که حلقه اصلی این تلاش باید  قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ باشد. زیرا این جنایتی است که می تواند همچون حلقه ای جوهر تبه کارانۀ  حاکمیت اسلامی را به نمایش گذاشته و نشان دهد که این رژیم، زمانی که احساس خطر می کند و از حرکت های مردمی به وحشت می افتد، تا چه حد ظرفیت انجام جنایت را دارد. از این رو قتل عام زندانیان سیاسی نباید فراموش شود. این جنایت کاران نباید نسبت به جنایت هایشان بی پاسخ و بی مجازات رها شوند. مسؤلین این زجر و ستمی  که بر مردم ایران روا شده است، و به قیمت جان انسان های بیگناهِ  بسیاری تمام شده است، باید به پای میز محاکمه در یک دادگاه بین المللی کشانده شوند.

 

سازمان ما در سالگرد آن فاجعه جانگذار، فاجعه ای که جان بسیاری از همرزمان عزیز ما را نیز گرفت، خود را همراه و همگام خانواده های شهدای به خون خفته می داند و در غم و درد آن ها شریک است. ما بر این باوریم در شرایط بیداری بزرگی که در سراسر کشور پدید آمده، علیرغم سنگینی سیاست سرکوب، می توان و باید همگام و همراه خانواده های داغدار بود و گردهم آئی های آن ها را به اهرم مبارزاتی در راه لغو اعدام و شکنجه، آزادی همه زندانیان سیاسی، و محاکمۀ همۀ جنایت کاران سیه دل تبدیل کرد.

 

سازمان ما ضمن حمایت کامل از همۀ  اکسیون های گوناگونی که در خارج از کشور برای آزادی زندانیان سیاسی، برای جلوگیری از اجرای احکام رذیلانۀ  اعدام ؛ برای لغو احکام  غیرانسانی سنگسار  در جریان است، تاکید می کند که زمان آن فرارسیده تا با جلب حمایت  افکار عمومی مترقی مردم جهان، برای تشکیل یک دادگاه بین المللی برای محاکمه جنایت کاران اسلامی تلاش کرد.

 

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی

زنده باد آزادی ، زنده باد سوسیالیسم

هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران(راه کارگر)

هشتم شهریور ۱۳۸۹ـ ۳۰ اگوست ۲۰۱۰

 

                                                         

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©