Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۱۱۷۳ فروردين ۶۱۷ برابر با  ۰۱ ژانويه ۰۰۰۱
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۱۷۳ فروردين ۶۱۷  برابر با ۰۱ ژانويه ۰۰۰۱
درود بهمه ی کارگران و زحمتکشان دنیا ، دنیایی بیگانه با سازندگانش در سراسرگیتی که سرشاراست از بیرحمی سارقان سرمایه و زندگی وم

درود به همه ی کارگران و زحمتکشان دنیا، دنیائی بیگانه با سازندگانش در سراسرگیتی

 که سرشاراست از بیرحمی سارقان سرمایه  و زندگی  و مملو است از ننگ ِ جنایت و حق کشی از نیازمندان وصاحبان واقعی تولید ِ سرمایه !

 

«به مناسبت اول ماه مه روز کارگران وهم بستگان مان درجهان»

 

                                       پیشا پیش

 

روز کارگر برهمه ی کارگران و کارگردوستان مترقی ونوع دوست مبارک باد

 

هستی ِعمومی ِ موجود ِ دنیایی که ما آنرا نظاره ، لمس و درآن زندگی می کنیم . ماحصل کلی ِ تضاد و تنازع  و تجزیه و ترکیب ِتازه ها و کهنه هاست. اصولی پیچیده و ابدی در پیوندی ستیزناک وهمبسته با پیوستگی ِکُند ِحرکت ِ بسیاربلند ِ تلاشها ، برای تغیروتحول بسیارزیبا و ضروری ِ کیفیت هایی که آمادگی ِشدن رایافته و درنتیجه ی ناگهانی شتاب ها , که ناگزیرروی میدهند، ظاهرمیشوند . خالق آن و تمام دگرگونی ها، دریک کلام «کار» است. بدون این موجد«کارگر» و آن موجود «پدیدها» هیچ چیزی تازه ای نه بوجود می آید ونه بدون طی روند طبیعی ِ کنش و واکنش های متقابل ، کهنه ای از میدان ِ حیات ،  ناگهان به بیرون پرتاب میشود ؟!

 

 قبول و باورش ساده نیست برای هیچ کس. آخرچطورممکن است که توکار بی وقفه کنی ولی تمامیت هستی ات که بخشی از آن ارث فقر پدریست، هنوزهم برگرده ات سوار باشد و تو دررنج نداری وتلاش ِهمیشگی بی نتیجه، غرق و پا درگِل بمانی، بی هیچ گونه سهم اندکی از زندگی ِدر خورانسان!  چطورتداوم این بیش از این ممکن است؟ میدانی :من از آن کار و زندگی ِناهم خوان خودمان ونسل هایی می گویم که با هم ازدیرباز تا به امروز تفاوتی نداشته و نیافته و هم چون هم زادی ناتوان و زمین گیر با ما وآن ها زاده شد. پشت در پشت و نسل در پی نسل، همواره بی ارج  و قرب و بیگانه  باخود بود ومانده است و تو و من با این درآمد ناچیز ازکارمان که آن مقدارحتا پاسخ گوی مخارج ابتدایی و حیاتی ما وخانواده ی مان نیست و نمی تواند هم باشد، دچاریم و ناچاریم به تقبل آن ، با تو درد دل میکنم ،ازاین ریشه ی عمیق محرومیت حق بشر حرف می زنم .از این شرایط غیرانسانی وسخت و مشکلات ناشی از آن که غیر قابل حل بنظرمی آیند ,می گویم . از همان سرنوشتی که پدران مان با آن کنار می آمده اند وعجیب این جاست که تو و من هم  با این ظلم و نابرابری هنوزدست در گریبانیم ونگران از ترس دژخیم که آرام بگیریم ودم بر نیاوریم و تازه شاید، خدای مان را هم شکرکنیم  که در همین  حد ، کار بخور و نمیر داریم و بهرتقدیر و حال، فعلن زنده ایم . حالا گور پدر بچه ها و آینده ، آینده ای که آن ها : با این دست های خالی ما در انتظارشان است . دست هائی که فقط برای برسر کوبیدن درست شده اند ، دست هایی کوتاه و بی امکان دسترسی به آرامش و خوشبختی ,دست های کار وتولید ِشیره وشیرازهای زندگی که خود کمترین بهره را از تولیداتش ندارد.  شاید بچه ها بتوانند با این دست ها کنار بیایند و یا نتوانند و سرآخرروزی هم چون ما شانه های نحیف و معصومشان،  ناگزیرِ پذیرش و تحمل نداشتن های پدرانشان شوند،هم چنان که تو و من  آن را شوربختانه اسیر  ومتقبل گشتیم

 

عجب بازی مسخره ی است این بساط کلاشی بازارِ کاروسود ِسرمایه!؟ آن هم درشرایطی که عده ی کمی ازثمره ی کارما انگل وارخدایی می کنند، آن هائی که هرگز کار نکرده اند و فقط بدنبال دزدی ازسهم تو و من و بچه هایمان هستند. آن هائی که  تنها و تنها ، بخاطرداشتن سرمایه «چیزی که تا خدا خداست واین بیعدالتی پا برجا ، ما آن راهرگز نخواهیم داشت. واو«سرمایه دار» هم چنان برسرما،  با گردن کلفتی، نخوت وزورسرنیزه ی ارتش اش بر ما حکم خواهد راند » اوما و کارمان را ، بعنوان کالامی بیندو می خرد و درهرفرصتی که بیابد،کارو امید حیات مارا نادیده گرفته،  خیلی ساده «من وتورا» با نیروی جوان ِارزانتر و یا ابزارآلات سریع تر مدرن،  به نفع «تولید بیشتر»  وهزینه ی کمتر،  با لگد ازمحل کار، که  مظهرحیات ماست بیرون می کند. آن هم کسانی که: از قِبل حق ربوده شده ی ما وتلاش اجدادمان در بهترین شرایط و امکانات غیرقابل باور وتصوری، مثل«ملاها» وهمراهان شان که بخش بزرگی ازآن ها با زدو بندهای سیاسی با صاحبان قدرت وسرمایه، امکان سرقت ثروت ملی ما « نفت»را یافته، به تبع ثروت های باد آورده , امروز کاخ نشین شده اند!

 

 اما ما برای سی یکمین بار: درکشوری به استقبال روزجهانی کارگرمی رویم که در آن کشوربطورخارق العاده  واستثنایی،  دستگاه دین ودولت وارتش مستقل اش «سپاه» برای صیانت خود(حکومت ولایی) ایجاد کرده وهمگی باهم درآمیخته اند، از رهبر و رئیس دولت و روسای قوای مقننه،دقضایی و اجرائی اش یک صدا با هم و با نام عدل علی، در سی و یک سال گذشته در حال چپاول و سرقت هستی مردم بنام « خدا»  برای خود وخویشانشانند ودراین میانه هر اعتراضی برای احقاق حقوق با زندان و شلاق و حتا مرگ پاسخ داده میشود.

 

اینان برای حفظ و تداوم منافع سرسام آورشان، ,نشان داده اند که از هیچ کاری ابایی ندارند. تا امروز، هرچه توانسته وخواستتند، زده اند، برده اند،  کشته اند وبه بند کشیدند، به صغیروکبیر وهرصدای نا خوانی که درمقابلشان ایستاد،  با کلاه وچماق دین پاسخ «خفه شو» داده اند. واگرآن تهدید کافی نبوده باشد، درآن صورت بی رحمانه، ابتداء مثل «اسانلوی» کارگر و این همه روزنامه نگار آزادی خواه دربند شده، زبان شان را دربیدادگاها ویا درکنج دنج زندان های مخوفشان بریده اند. وهرآنگاه که بازکافی نباشد،  آن ها رابرای همیشه محروم ازآزادی و حق حیات با نام دشمنان خدا می کشند. هم چنان که امروز شاهد این همه زندان و زندانی و زندانبان و قتل ِبا دارِ جلادان پُرکارو ترورشخصیت ها درجای جای این ویرانه بسیاراست. روزی را ما در چهار سوی این کشورخونبار، آرام نداریم . کمتر روزی ست که خبر از کشت و کشتار وبگیر و ببند معترضان نباشد.

 وما ناگزیریم برای حفظ خودو آینده مان ازکین این دیوانگان ِارزش کش، تا دیرنشده است بپاخیزیم و راه انسان ِ کار ومهررا از وجود این دشمنان زندگی پاک کنیم. .

وکدامین روز مناسبتراست از« روزهمبستگی کارگران ورنجبران» این خالقان عملی وفکری جهان ما، روزی برای باور و تمرین آن ها به « ما»شدن ورسیدن ِ به رهایی و یافت توان قدرت بریدن ِزنجیرِ فقروریشه ی محرومیت ازدست و پا وجان هاهای زخمی خود و همه ی خستگان، روزی برای بذر پاشی امید دوباره دربستربهارمبارزات جاری همگان با نام« کارگر» این بانی وپدیده ی بوجود آورنده ی هستی آینده ،علیه تحمیق ودروغ و ملا ها. این روز ماست و روز نشان دادن عزم ما برای احقاق ابتدایی ِ حق نان وآزادی برای همه و فریاد بلند اعتراض مان علیه  ظلم و بیدادگری ِدولت ِدینی  و تلاشی برای برابری واز بین بردن تمامی تبعیضات گسترده موجود که ریشه در پیوند ورشد بدخیم غده ی  سرطانی و ضد سوء استفاده است، از «دین باملا وجهلش، دولتی با احمدی نژاد وعدالت مکارانه اش، وسرمایه بعنوان رابطه ی این همبستگی بدکردار». روز کارگر فرصتی است برای کوبیدن نه یمان برکله ی پوک  فاجعه ای که درراس آن مجنونی بنام « ولی فقیه» تکیه بر نادانی اعصار زده و خود را خدای ایران می داند. واین روز، روزی است برای همبستگی ِبرابرِ کارگران ِخواهر وبرادرکه درد و دشمن  مشترک دارند. روز اعتراض به قوانین بربریت زن ستیز وتاکید برحقوق مساوی زنان ومردان برای کارمساوی و پشتیبانی بیدریغ  مردان ازمبارزات شگرف آنان با این همه تعدیات و تبعیضات قرون وسطایی ملاها علیه زن، زنانی که پیش و بیش از مردان،  در صف مقدم علمدار مبارزات ضد تبعیض و آزادیخواهی وبرابریند!  

 

برای برگزاری هرچه باشکوتر این روزگرانقدرآماده شویم

 

بهنام ۱۴ آوریل۲۰۱۰

 

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©