مبارزه
زنان
از
جنبش "بد"
حجابی
به جنبش علیه
حجاب اجباری!
آزاده
ارفع
خبر بسیار
هیجان انگیز
بود، کشف حجاب
دختری که به
دختر خیابان
انقلاب معروف
شد مثل بمب در تمام
رسانه های
اجتماعی
منفجر شد و
توجه همگان را
به خود جلب
کرد و در صدر
اخبار قرار
گرفت. دختری
که با لباس
بسیارساده
روی جعبه
مخابراتی
میدان انقلاب
ایستاده و روسری
خود را بر
چوبی آویزان کرده
و مشغول تکان
دادن آن بود.
اقدام او ،
بسیار ساده به
نظر می رسید
اما این عمل
نمادین مانند
نیزه ای به
قلب نظام زن
ستیز اسلامی
فرود آمد.
ادامه این
حرکت توسط
زنان در تهران
و شهرستان ها،
زن سالمند و
همچنین زن
محجبه، سرآغاز
شروع یک جنبش
واقعی زنان
علیه حجاب اجباری
بود.
این
ابتکارزیبا و
با شکوه در یک
حرکت
نافرمانی
مدنی چند
اعتراض مهم را
همزمان در خود
آمیخته است:
جمهوری
اسلامی اولین
حمله خود به
زنان را با اجباری
کردن حجاب
شروع کرد و
بدین ترتیب حجاب
اجباری به خط
مقدم حمله
رژیم جمهوری
اسلامی برای
جداسازی
جنسیتی و در ادامه
تحمیل یک
آپارتاید جنسیتی
همه جانبه به
زنان ایران
مبدل شد.
اقدام دختران
خیابان
انقلاب ، ضد
حمله زنان به
اولین نقطه
یورش رژیم به
حقوق زنان و
بنابراین
اعتراضی به
تبعیض جنسیتی
تحمیل شده به
آن ها در طول چهاردهه
حاکمیت رژیم
جمهوری
اسلامی است.
حجاب
اجباری همراه
با به قدرت
رسیدن حکومت
مذهبی و تحکیم
پایه های آن،
به عنوان
تابلوی یک دولت
اسلامی به
زنان تحمیل
شد. بدین
ترتیب وجه
دیگراعتراض
دختران
خیابان
انقلاب
مخالفت با
حکومت مذهبی،
مخالفت با
ادغام دین با
دولت و تحمیل
مذهب بر همه
عرصه های زندگی و
آزادی های
مدنی است. این
حرکت اعتراضی
است در دفاع
از سکولاریسم
برای جدائی
دین از دولت،
و علیه تحمیل
ایدئولوژی
مذهبی به
زندگی و آزادی
های مدنی.
و بالاخره
وجه مهم دیگر
این حرکت دفاع
ازحق انتخاب پوشش
زنان یا آزادی
پوشش است که
ناظر بر حق هر
شهروند برای
تعیین سرنوشت
خود یا یکی از
اصول بنیادی
دمکراسی و
مخالفت با
استبداد و
دیکتاتوری می
باشد. دردوران
پهلوی اول کشف
حجاب اجباری
یکی از مشخصات
سکولاریسم
رضاشاه برای
مدرنیزه کردن
کشور از طریق
یک استبداد
سکولار بود.
اما کشف حجاب اجباری
در دوره پهلوی
دوم محمد
رضاشاه عملاٌ به حالت
تعلیق در آمد
و آزادی پوشش
برای زنان
برقرار شد.
اما در رژیم
جمهوری
اسلامی حجاب
اجباری جزئی
تجزیه ناپذیر
از نظام حکومتی
و استبداد دینی
حاکم است و با
هویت رژیم
اسلامی رابطه
ناگسستنی
دارد.
بنابراین
حرکت دختران
انقلاب
اعتراض علیه
تبعیض نهادی شده
علیه زنان در
رژیم اسلامی
برای الغاء
آپارتاید
جنسیتی
وبرابری زنان
با مردان،
پایان دادن به
حکومت مذهبی
برای سکولاریسم
و جدائی دین
از دولت درهمه
عرصه ها و
علیه استبداد
حاکم برای حق انتخاب
و تعیین
سرنوشت توسط
شهروندان است.
اجباری
شدن حجاب
اولین تعرض
رژیم اسلامی
به حقوق زنان
تنها
۲۴روز پس از
پیروزی
انقلاب ۱۳۵۷،
به دستور خمینی
زنان
از ورود بدون
حجاب به
ادارات دولتی
منع شدند. حجاب
تا سال ۱۳۶۰ در
اماکن عمومی
نیز کاملا
اجباری شد و
بر اساس
ماده ۱۰۲
قانون
تعزیرات که در
۱۸ مرداد ۱۳۶۲
به تصویب مجلس
شورای اسلامی
رسید "زنانی
که بدون حجاب
شرعی در معابر
و انظار عمومی
ظاهر شوند به
تعزیر تا ۷۴
ضربه شلاق
محکوم خواهند
شد."
به دلیل
مقاومت زنان
در برابر حجاب
اجباری
قوانین
متعددی در طی چند
دهه حکومت
اسلامی به
تصویب رسید و
با تصویب
قانون مجازات
اسلامی در سال
۱۳۷۵ و الغای
ماده ۱۰۲
قانون
تعزیرات٬
ماده ۶۳۸
قانون مجازات
اسلامی به
موضوع حجاب
زنان پرداخت.
بر اساس ماده
۶۳۸ قانون
مجازات
اسلامی:"هر کس
عملا در
انظار، اماکن
عمومی و معابر
تظاهر به عمل
حرامی کند
علاوه بر
کیفرعمل به
حبس از ۱۰ روز
تا دو
ماه یا ۷۴
ضربه شلاق
جریمه می شود
و اگر مرتکب
عملی شود که
نفس آن عمل
دارای کیفر
نباشد ولی عفت
عمومی را
جریحه دار کند
فقط به حبس از
۱۰ روز تا دو
ماه یا ۷۴
ضربه شلاق
محکوم می شود".
تبصره: "زنانی
که بدون حجاب
شرعی در معابر
و انظار عمومی
ظاهر شوند به
حبس از ۱۰ روز
تا دوماه یا
از ۵۰ هزار تا
پانصد هزار
ریال جزای
نقدی محکوم
خواهند شد."
مقاومت
توده ای و
میلیونی زنان
در برابر تحمیل
حجاب
البته
زنان ایران هم
هیچ گاه در
برابر این
قوانین زن
ستیز ساکت ننشستند
و از همان
ابتدا با تظاهرات
عظیمی که علیه
حجاب اجباری به
راه انداختند
نشان دادند
مبارزان
مصمم و سر سخت
علیه تبعیض
جنسیتی و
سرکوب برای
تحمیل آن خواهند
بود. در طی
نزدیک به چهار
دهه
زنان از طریق
"جنبش بد
حجابی " یا
نافرمانی
مدنی در برابر
حجاب اجباری،
رژیم اسلامی
را وادار به اعتراف
کردند که
علیرغم
بکارگیری تمامی
ارگانهای
رنگارنگ
سرکوب نظیر
نیروی انتظامی،
بسیج، گردان
های نهی
ازمنکر و... قادر
نشده است حجاب
اسلامی را به
زنان ایران
تحمیل کند.
آمارمقاومت
زنان در برابر
حجاب اجباری
از طریق به
اصطلاح
بدحجابی نه به
شکل منظم بلکه
به صورت گاه و
بیگاه از سوی
مقامات
انتظامی
اعلام شده است
که خود به
مثابه "مشت
نمونه خروار"
می تواند
گواهی بر
مقاومت توده
ای زنان علیه
حجاب اجباری
باشد.
- جانشین
فرمانده
انتظامی
تهران بزرگ در
خرداد ماه
۱۳۸۶اعلام
کرد که
روزانه ۱۵۰
زن به دلیل بد
حجابی
بازداشت و ۱۵۰۰
تن از پلیس
تذکر میگیرند.
"
- طبق آمار
های دیگر اعلام
شده از سوی
مقامات قضایی
و انتظامی که در
رسانه های
داخلی انتشار
یافته است در
طی ۱۰ سال
(۱۳۸۲-۱۳۹۲)
بیش از ۳۰
هزار زن در
شهرهای مختلف
ایران
بازداشت و
حداقل پانصد
هزار زن
توبیخ
و بیش از هفتهزار
زن مجبور به
دادن تعهد
برای رعایت
حجاب اسلامی
شدهاند.
ارسال
پرونده
نزدیک به چهار
هزار و پانصد
زن به
دادسراهای
قضایی برای
رسیدگی عدم
رعایت قوانین
حجاب اسلامی
نیز نمونه
دیگری
ازمبارزه
زنان علیه
حجاب اجباری
است.
- معاون
اجتماعی
نیروی
انتظامی
جمهوری اسلامی
سعید منتظرالمهدی
در اول خرداد 1392
اعلام کرد "با
توجه به آماری
که در مراکز
پلیس امنیت به
دست آمده است
۱۸هزار و ۸۱
مورد تا به
امروز از
موارد مربوط
به حجاب به
مراجع قضایی
ارجاع و در
مجموع ۲۲۵
هزار و ۱۳۴
مورد نیز تعهد
و اعزام به
مراجع قضایی
داشتهایم و
حدود دو میلیون
و ۹۱ هزار و
۷۹۸ نفر نیز
مورد تذکر و
ارشاد شفاهی
از سوی
نیروهای
انتظامی قرار
گرفتهاند."
- مرکزپژوهش
های مجلس
شورای اسلامی
در گزارش"اظهارنظر
كارشناسي
درباره:طرح
صيانت از حريم
عفاف وحجاب
تاريخ چاپ: 3/8/ 1392" درصفحه
6 گزارش،
آماری را نقل میکند
که بسیارتکان
دهنده است.
این بخش از
گزارش آمده
است:
"براساس
نظرسنجی صورت
گرفته
درسال1391،ازسوی
شورای فرهنگ
عمومی،71 درصد
مترددين زن
خيابانهای
شهر تهران،
در وضعيت
«آسيب دار» به لحاظ
رعايت حجاب،
قرار گرفته
اند.
در
اين تحقيق
«آسيب دار» به
كسانی اطلاق
شده كه نسبت
به حدود شرعی
يا هنجارهای
عرفی پوشش و
آرايش بی
تفاوت اند و
در عمل اين
حدود و
هنجارها را رعايت
نميكنند."(تاکید
از من)
- گزارش
بالا با صراحت
اعلام میکند "نگاهی
به تجربیات
صورت گرفته در
این حوزه از جمله
عدم موفقیت
طرح گشت ارشاد
در خصوص مقابله
با پدیده
بدحجابی و
همچنین عدم
توفیق برخورد
نیروی
انتظامی با
نصب ماهواره
در آپارتمان
شاهدی بر این
مسئله است.علت
اصلی این عدم
توفیق ها را
فقدان مطالبه
و خواست عمومی
در جامعه می
توان دانست.از
همین رو
هرگونه
اقدامی بدون
توجه به این
اولویت نتایج
و پیامدهای
منفی را ایجاد
خواهد کرد." (تاکید
از من)
-
گزارش بالا
حاصل مطالعات
کمیسیون
بررسی
کارشناسی برای"طرح
صيانت از حريم
عفاف وحجاب"
است که در
جلسه عمومی
مجلس طرح و
بررسی آن
موکول به بررسی
کمیسیون
کارشناسی
مرکز پژوهش
های مجلس شده
بود. این
کمیسیون
متشکل از نه
نفر(که چهار
نفر آن ها را
حجت اسلام ها
تشکیل می
دادند) طرح
تشدید مجازات
بدحجابی را
(شش مخالف و
تنها یک موافق
آن هم مشروط)
نادرست تشخیص
داده و خواهان
آن می شود که
طرح مزبور از
دستور کار
مجلس خارج
شود. علت
مردود شمردن
طرح علاوه بر
نکته مورد
اشاره در بند
بالا که ناظر
بر عدم پذیرش
جامعه است، به
نکات دیگری
مانند ایجاد
مقاومت هر چه
بیشتر در میان
زنان علیه
دولت، تبدیل
مسئله حجاب از
یک فریضه
مذهبی به
مطالبه ای
برای مخالفت
با حکومت،
دادن بهانه بیشتر
به منتقدین
نقض حقوق بشر
توسط حکومت و
مهم تر از همه
عدم کارآئی
همه تدابیر
سرکوب درطول 35
سال گذشته ...ذکر
شده است.
آن چه که
در بالا آورده
شد نشان میدهد
که از همان
آغاز تحمیل
حجاب اجباری
به زنان ایران
مبارزه علیه
تحمیل حجاب
درابعاد توده
ای و به صورت
یک جنبش
نافرمانی
مدنی گسترده
شروع و ادامه
یافته است.
دستگاه های
سرکوب
ایدئولوژیک،
فرهنگی وانتظامی
رژیم جمهوری
اسلامی واز
جمله دستجات
سرکوب ویژه
مانند گشت
ارشاد در
مقابله با این
جنبش
نافرمانی توده
ای که یک جنگ
روزانه
طولانی زنان
علیه حجاب
اجباری
میباشد
کارآئی
دستگاه های
تحمیل حجاب را
فرسوده ساخته
وبه شکست
کشانده اند.
مرحله
جدید مبارزه
زنان علیه
آپارتاید
جنسیتی و
استبداد
مذهبی!
اما
اعتراض
دختران
انقلاب مرحله
جدیدی در مبارزه
زنان علیه حجاب
اجباری و
تبدیل مقاومت
مدنی چهار دهه
گذشته زنان به
یک پیکار علنی
و رودررو علیه
همه مظاهر
استبداد
مذهبی ضدزن
حاکم بر ایران
است. جنبش
زنان میدان
انقلاب
آتشفشان زنان
در جمهوری
اسلامی را به
فوران در
آورد.
حجاب
اجباری به عنوان
خط مقدم تعرض
به حقوق زنان
به تدریج از طریق
قوانین ضد زن
متاثر از
شریعت و فقه
قرون وسطائی
اسلامی به یک
آپارتاید
جنیستی همه
جانبه علیه
زنان ایران
مبدل شد.
ازمنع حق
تحصیل زنان
دریک سلسله از
رشته های تحصیلات
عالی تا
اِعمال
محدودیت های اساسی
درعرصه
اشتغال آنان،ممنوعیت
رفتن زنان به
استادیوم های
ورزشی و محدود
ساختن دختران
و زنان از
ورزش که یکی
از پایه های
اساسی سلامت
فیزیکی و
روانی آن ها
می باشد،
کارشکنی در حوزه
فرهنگی مثل
ممنوعیت
آوازخواندن
زنان یا
نواختن سازهای
موسیقی
درارکسترها، محروم
ساختن زنان از
حق حضانت
فرزندان، قانونی
کردن ازدواج
کودکان و
خشونت علیه
زنان در
خانواده طبق
قوانین شرعی
که موجب فرار هزاران
دختر از خانه
و پیوستن به
کارتن خواب
ها،اعتیاد یا
تن دادن به تن
فروشی شده است
تنها بخشی از مظاهر
ضدزن آپارتاید
جنسیتی رژیم
جمهوری
اسلامی را تشکیل
میدهد. مبارزه
ای که دختران
میدان انقلاب
شروع کرده اند
بیشک اعلام
جنگی است به
همه مظاهر
آپارتاید
جنسیتی اگر چه
این مبارزه رو
در رو با دفاع از
حق آزادی پوشش
شروع شده است.
شکل
مبارزه
دختران
انقلاب یا
نافرمانی
مدنی اگر چه
ادامه شکل
مبارزه چهار
دهه کنونی
زنان در برابر
حجاب اجباری
یا جنبش
بدحجابی است،
اما مضمون آن
بدون تردید
همانطور که
گفتیم علیه
تحمیل
جداسازی
جنسیتی،
حکومت دینی و
استبداد حاکم
است که ناقض
آزادی های
اساسی است. دستگیری
حدود سی نفر
از کسانی که
روسری های خود
را برای دفاع
از آزادی پوشش
به رنگ های
مختلف به چوب
بستند و از
جمله
زنی با چادر
که به این
جنبش پیوست
نشان از عدم
تحمل حکومت میباشد.
محمد منتظری
دادستان
انقلاب در
مورد دختران
میدان انقلاب
اعلام کرد: "
انتظار
ما این است؛
خانم های
محترم به خصوص
دختر خانمها
توجه داشته
باشند که اگر
اعتقاد به
اسلام دارند،
می دانند که
شرع مقدس
اسلام به
صراحت آیه
قرآن حجاب را
برای زن
مسلمان واجب
کرده اگر هم
اعتقاد به
اسلام ندارند
که یا مسلمان
نیستند یا
اعتقاد ضعیفی
به مبانی
اسلام دارند،
کسانی که خود
را ملتزم به
اصول و قواعد
جامعه مدنی می
دانند، متوجه
هستند که وقتی
قانونی وضع
شده و در کشور
جمهوری
اسلامی ایران
برای خانمها
حجاب را لازم
دانسته،
وظیفه تبعیت
از آن را
دارند."(
تاکید از من)
آیا روشن تر
ازاین میتوان
زورگوئی و
قلدری علیه
زنان یا نصف
جمعیت کشور را
تحت عنوان
قانون به خورد
جامعه داد.
محسنی اژه
ای سخنگوی قوه
قضائیه
ایران با همه
شیوه های کثیف
مستبدین وارد
جنگ علیه
دختران
خیابان
انقلاب میشود.
او دختران
خیابان
انقلاب را
متهم به
اعتیاد به
بدترین نوع
مواد مخدر،
داشتن
مناسبات
تشکیلاتی با
نیروهای
برانداز و
وابستگی به
قدرت های
بیگانه کرده و
از تعیین
وثیقه های
پانصد میلیون
تومانی برای
آن ها و نیز
دردسرهای
بعدی برای شغل
و آینده آن ها
وخانواده
هایشان
سخن میگوید.
عکس العمل
دادستان کل
وسخنگوی قوه
قضائیه نشان
میدهد که
چگونه اعتراض
دختران میدان
انقلاب لرزه
بر اندام دیکتاتوری
حاکم انداخته است.این
در حالی است
که همانطور که
در بالا گفتیم
حداکثر
مجازات کشف
حجاب از ده
روز تا دو ماه
زندان و از
پنج هزار تا پنجاه
هزار تومان
جریمه نقدی
است.این عکس
العمل خود
بهترین شاهد
دراثبات این
حقیقت است که
فصل جدیدی درمبارزه
زنان علیه
رژیم جمهوری
اسلامی شروع شده
است. پشتوانه
این مبارزه
چند دهه
نافرمانی مدنی
زنان درابعاد
میلیونی است
که در مرحله
جدید چشم
انداز روشن
برای پیروزی
مبارزه ای که
دختران میدان
انقلاب شروع
کرده اند را
زمینه سازی
خواهد کرد.
جمعه ۲۰
بهمن ۱۳۹۶
برابر با ۹
فوريه ۲۰۱۸