موضوع
آمارهای نقل
شده در این
بخش:
خشونت علیه
زنان در ایران
و جهان به
روایت آمار
مرکز آمار:
هر ایرانی در ۱۳سال
اخیر ۲۰ درصد
فقیرتر شده
است
نرخ تولد
در ایران در
سال ۱۴۰۳ به «عدد
تاریخی کمتر
از یک میلیون
نفر» سقوط میکند
«۲۵ درصد»
استادان
دانشگاهها
در چند سال
اخیر از ایران
مهاجرت کردهاند
رئیس
کمیسیون
جوانی جمعیت
مجلس ایران میگوید
سالانه ۵۰۰ هزار سقط
جنین صورت میگیرد
سهم فقط ۰.۲ درصد
محیط زیست از
بودجه عمومی
مسئولین
شهر: کودکان
کار در تهران
کم شدهاند/
کارشناسان:
کودک کار کم
نشده جمعآوری
آنها بیشتر
شده
«امروز
بیمارستانها
خالی از
پرستار شده
است / بیش از ۵۰ هزار
پرستار خانه
نشین و بیکار
داریم!»
۵ آذر: خشونت
علیه زنان در
ایران و جهان
به روایت آمار
پنجم آذر ۱۴۰۳،
مصادف با ۲۵ نوامبر،
روز بینالمللی
«مبارزه با
خشونت علیه زنان»
است. گروه
دادهکاوی
رادیو فردا به
این بهانه به
بررسی چهار شاخص
پرداخته و
ابعاد خشونت
علیه زنان در
ایران و جهان
را در قالب شش
نمودار به
تصویر کشیده است.
خشونت
خانگی علیه
زنان
آمارهای
رسمی در ایران
نشان میدهد
که سالانه به
طور متوسط بیش
از ۷۴ هزار زن
برای معاینات
جسمی
همسرآزاری به
مراکز پزشکی
قانونی
مراجعه میکنند؛
به عبارتی از
هر ۳۰۰ زن متأهل
در ایران، یکی
برای شکایت از
همسرآزاری به
سازمان پزشکی
قانونی
مراجعه میکند،
اما همه موارد
این چنین
نیستند.
برآوردها
نشان میدهد
که موارد
واقعی خشونت
خانگی علیه
زنان در ایران
تقریبا ۱۰۰ برابر این
رقم است.
آخرین آمار
موجود در بخش
دادههای
جنسیتی بانک
جهانی، حکایت
از آن دارد که
نزدیک به یکسوم
زنان در ایران
خشونت از سوی
شریک زندگی خود
را تجربه میکنند.
این رقم بعد
از افغانستان
و ترکیه، بالاترین
آمار خشونت
علیه زنان در
میان کشورهای
منطقه است.
لازم به ذکر
است دادههای
بسیاری از
کشورهای
منطقه، از
جمله کشورهای
عربی حاشیه
خلیج فارس در
دسترس نیستند.
برآوردهای
زنان ملل
متحد، نهاد
سازمان ملل برای
برابری
جنسیتی، نشان
میدهد که در
سال ۲۰۲۲ میلادی
دستکم ۴۸ هزار و ۸۰۰ زن
در سراسر جهان
توسط همسر یا
شریک جنسی خود
به قتل رسیدهاند.
به عبارتی،
روزانه ۱۳۳ زن یا هر
ساعت دستکم
پنج زن در
سراسر جهان
قربانی زنکشی
میشوند.
بررسیهای
آماری نشان میدهد
که در ۵۵ درصد
موارد قتل
زنان، قاتل
همسر یا شریک
جنسی بوده است
در حالی که
این نسبت برای
مردان تنها ۱۲ درصد
است.
در ایران
نهادهای رسمی
آمار دقیقی از
همسرکشی
ارائه و منتشر
نمیکنند،
اما روزنامههای
ایران در بازههای
زمانی مختلف،
گزارشهایی
بر اساس اخبار
منتشر میکنند.
به عنوان
نمونه
روزنامه شرق
در تابستان ۱۴۰۳ با
بررسی گزارشهای
خبری منتشر
شده در صفحه
حوادث
روزنامهها و
سایتهای
خبری، اعلام
کرده بود که
در فاصله
خرداد ۱۴۰۰ تا خرداد ۱۴۰۲،
دستکم ۱۶۵ زنکشی در
ایران اتفاق
افتاده که در
دو سوم این موارد،
همسر و در یک
پنجم موارد
پدر و برادر
قاتل بودهاند.
آزار و
خشونت جنسی
بر اساس
برآوردهای زنان
ملل متحد، از
هر سه زن در
جهان یکی تحت
خشونت جنسی
قرار دارد؛
خشونتی که در
اکثر مواقع از
سوی همسر یا
شریک جنسی به
زنان تحمیل میشود.
در مجموعه
دادههای بینالمللی،
آماری از
وضعیت ایران
از نظر این
شاخص در دست
نیست. در
مطالعات
پراکنده روی
موضوع تجاوز و
آزار جنسی
نیز، بر این
نکته تاکید
شده که موارد
آزار و تجاوز
جنسی در ایران
گزارش نمیشوند؛
با این حال در
صفحه پروفایل
ایران در سایت UN Women به تحقیقی
در سال ۲۰۱۸ اشاره شده
که بر اساس آن ۱۸ درصد
زنان ۱۵ تا ۴۹ سال اعلام
کردهاند که
طی ۱۲ ماه منتهی
به آمارگیری،
دستکم یک
بار خشونت
جنسی را تجربه
کردهاند.
همچنین ۲۲/۵ درصد
دختران
بالای ۱۵ سال اعلام
کردهاند که
با اعمال زور
مجبور به
انجام کارهای
خانگی بدون
مزد شدهاند.
این نسبت در
مردان کمتر از
پنج درصد بوده
است.
اجبار به
ازدواج و
فرزندآوری
«زنان ملل
متحد»، نهاد
سازمان ملل
متحد برای
برابری
جنسیتی، یکی
از مصادیق
خشونت علیه
زنان را اجبار
به ازدواج و
فرزندآوری میداند.
مرکز آمار
ایران از
ابتدای سال ۱۴۰۲ انتشار
آمار تولد به
تفکیک گروه
سنی مادر را متوقف
کرده است، اما
آمارهای
موجود نشان میدهد
که در فاصله
سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ سالانه
به طور متوسط
هزار و ۴۳۸ تولد در
ایران ثبت شده
که سن مادر
کمتر از ۱۵ سال بوده
است.
طبق قانون
مدنی ایران،
ازدواج
دخترانِ زیر ۱۳ سال
مگر با اجازه
و تشخیص
دادگاه مجاز
است، اما
محاسبه آخرین
دادههای خام
سازمان ثبت
احوال در سال ۹۹ نشان
میدهد که در
آن سال ۷۶۷ مورد
ازدواج زیر ۱۳ سال
با اجازه رسمی
دادگاه در
سراسر ایران
به ثبت رسمی
رسیده است.
اگر بر
اساس
معیارهای بینالمللی
مبنای کودکهمسری
را سن ۱۸ سال در نظر
بگیریم، طبق
آخرین آمار،
بیش از یکم
پنجم ازدواجهای
ثبتشده در
ایران مصداق
«کودکهمسری»
محسوب میشوند.
به این معنی
که از حدود ۵۵۷ هزار
ازدواج ثبتشده
در سال ۹۹، در ۱۱۸ هزار مورد
سن عروس کمتر
از ۱۸ سال بوده
است.
۳ آذر :
مرکز آمار: هر
ایرانی در ۱۳سال
اخیر ۲۰ درصد
فقیرتر شده
است
عصرایران /
مهشید بمانی
در دنیای
اقتصاد نوشت :
مرکز آمار
ایران در یک
گزارش درآمد
خالص ملی سرانه
را طی سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲ منتشر
کرده است. این
گزارش، آمار
درآمد سرانه
را به قیمتهای
جاری و قیمتهای
ثابت با سال
پایه۱۴۰۰ منتشر
کرده است. این
آمارها نشان
میدهد که بهطور
متوسط درآمد
هر ایرانی در
سالهای اخیر
چه رقمی را
ثبت کرده است.
بررسیها
نشان میدهد
که این آمارها
در برخی سالها،
تحت تاثیر
تحولات سیاسی
بهبود قابل
توجهی داشته
است. در سال۱۳۹۴،
میزان درآمد
سرانه ایرانیها
به کمترین
مقدار در این
مدت رسید؛ اما
چون امید به
لغو تحریمها
وجود داشت و
نرخ تورم نیز
در آن سالها
در مسیر کاهشی
حرکت میکرد،
به نظر
خانوارهای
ایرانی از
لحاظ اقتصادی
احساس
نارضایتی
کمتری داشتند.
در سال۱۳۹۶ پس از
اجرایی شدن
برجام، درآمد
سرانه به شکل قابل
توجهی رشد کرد
و حتی به
نزدیکی سال۱۳۹۰ رسید.
اما در سالهای
بعد و پس از
کنار گذاشتن
توافق هستهای،
وضعیت درآمد
سرانه نیز
کاهش یافت و
این روند
کاهشی تا سال۱۳۹۹ تداوم
پیدا کرد.
پس از آن،
اگرچه بهدلیل
کاهش فشار
تحریمها
شرایط کمی
بهتر شد، اما
هنوز نسبت به
ابتدای دهه۹۰ فاصله
قابل توجهی
وجود دارد.
رصد این
تحولات نشان
میدهد که
درآمد سرانه
ایرانیها
در ۱۳سال اخیر،
تحت تاثیر شدت
تحریمها و
درآمدهای
نفتی نوسان
داشته است.
به همین
دلیل در سالهای
آینده هر
حرکتی در جهت
بهبود شرایط
دیپلماسی
کشور، اثر خود
را در سفرهها
منعکس خواهد
کرد و هر قدمی
در جهت، تشدید
تحریمها و
تیرگی روابط
بینالمللی
باعث تبخیر
رفاه خانوار
ایرانی خواهد
شد.
افول رفاه
ایرانیها
مرکز آمار
ایران اخیرا
آماری از
درآمد خالص ملی
سرانه تا سال ۱۴۰۲
منتشر کرده
است. وضعیت
درآمد خالص
ملی سرانه در
سال ۱۴۰۲ نسبت به
سال ۱۳۹۰، ۲۰درصد کاهش
یافته است.
بررسیها
نشان میدهد
که این شاخص
طی بازه ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲ فرازونشیبهای
زیادی را
تجربه کرده
است. مثلا در
سال ۱۳۹۶ که برجام
رقم خورده،
درآمد خالص
ملی سرانه توانسته
کمترین فاصله
را با سال ۱۳۹۰ (که
بیشترین
مقدار طی این
بازه است)
داشته باشد.
از طرفی در
سال ۱۳۹۹که شرایط
اقتصادی
دوران کرونا
به شرایط
تحریمی اضافه
شده، رقم
درآمد خالص
ملی سرانه
کشور کاهش قابلتوجهی
را ثبت کرده
است. بررسی
روند این شاخص
نشان میدهد
که گشایشهای
سیاسی میتواند
تا چه اندازه
در افزایش
رفاه موثر
باشد.
درآمد
سرانه، شاخص
اقتصادی است
که میانگین درآمد
هر فرد در یک
کشور را نشان
میدهد. این
شاخص با تقسیم
کل درآمد ملی
بر جمعیت کشور
به دست میآید.
درآمد
سرانه میتواند
تصویری کلی از
وضعیت
اقتصادی یک
کشور ارائه
دهد و معمولا
برای مقایسه
سطح رفاه و
توسعه
اقتصادی بین
کشورهای
مختلف به کار
میرود. این
شاخص بهعنوان
یکی از شاخصهای
توسعه، سطح
رفاه مردم را
تا حدی نشان
میدهد؛ بهطوریکه
هرچه این رقم
بالاتر باشد،
نشاندهنده
سطح رفاه
اقتصادی بهتر
و قدرت خرید
بالاتر مردم
است.
این شاخص
تا اندازه
زیادی گویای
بهرهمندی
شهروندان یک
کشور از رفاه
و امکانات و
در واقع ثمره
رشد اقتصادی
است. بااینحال،
شاخص درآمد
سرانه همهچیز
را درباره
توزیع درآمد و
نابرابریها
نشان نمیدهد
و ممکن است
نابرابری
درآمدی را
پنهان کند؛
زیرا تنها یک
میانگین کلی
است و توزیع
واقعی درآمد
در بین افراد
مختلف را مشخص
نمیکند.
شاخص درآمد
خالص ملی که مرکز
آمار به
محاسبه آن
پرداخته است،
از کسر کردن
رقم مصرف
سرمایه ثابت
از درآمد ملی
به دست میآید.
روند نزولی
درآمد سرانه
در سایه تحریمها
براساس
آمار
منتشرشده
توسط مرکز
آمار ایران،
درآمد خالص
ملی سرانه بهقیمت
ثابت در سال ۱۳۹۰،
در سطح ۱۱۰میلیون و ۵۰۰هزار
تومان قرار
داشت. در سال ۱۳۹۱ همزمان
با شروع دور
اول تحریمهای
اقتصادی علیه
ایران، این
شاخص نسبت به
سال۱۳۹۰ با کاهش
قابلتوجهی
روبهرو شد و
به ۹۲میلیون و ۲۰۰هزار
تومان رسید.
شوک منفی
تحریمها به
اقتصاد ایران
تنها به همان
سال محدود نشد
و روند کاهش
درآمد خالص
ملی سرانه تا
سال۱۳۹۴ ادامه
پیدا کرد.
در سال ۱۳۹۵ با
کاهش نسبی
تحریمها،
بهبود شرایط
بینالمللی و
افزایش فروش
نفت، درآمد
خالص ملی سرانه
افزایش پیدا
کرد؛ اما این
شرایط پایدار
نماند. اثرات
منفی ناشی از
احتمال اعمال
دور دوم تحریمها
در اواخر سال ۱۳۹۶ و
اجرایی شدن
آنها در اوایل
سال۱۳۹۷، مجددا
روند نزولی
درآمد خالص
ملی سرانه را
رقم زد. در
نتیجه، در سال
۱۳۹۹
به دلیل تشدید
تحریمها و
شروع همهگیری
کرونا یکی از
کمترین میزان
درآمد خالص ملی
سرانه برای
اقتصاد کشور
ثبت شد.
در سال ۱۴۰۰
با بهبود
شرایط ناشی از
همهگیری کرونا،
افزایش فروش
نفت و بهرهگیری
از ظرفیتهای
تولیدی،
اقتصاد کشور
توانست تاحدی
بهبود یابد و
درآمد خالص
ملی سرانه
نسبت به سال ۱۳۹۹ با
افزایش مواجه
شد.
درآمد خالص
ملی سرانه ۱۴۰۲
همچنان پایینتر
از ۱۳۹۰
بااینحال،
طی سالهای ۱۴۰۰
تا ۱۴۰۲ درآمد
خالص ملی
سرانه حرکت رو
به رشدی
چندانی
نداشته است و
حتی با درآمد
خالص ملی
سرانه در سال ۱۳۹۰
فاصله زیادی
دارد، به طوری
که درآمد خالص
ملی سرانه
سال ۱۴۰۲ تنها ۸۰درصد از
درآمد خالص
ملی سرانه سال۱۳۹۰ را
تشکیل میدهد.
به عبارت
دیگر، اقتصاد
ایران طی چند
سال اخیر حتی
نتوانسته است
افت درآمد
خالص ملی
سرانه در دهه۱۳۹۰ را
جبران کند.
«دنیای
اقتصاد» در یک
گزارش نیز با
توجه به آمار
اعلامی توسط
بانک مرکزی از
درآمد سرانه
به مقایسه
ایران با
کشورهای
همسایه
پرداخته بود.
البته
آمارهای رشد
اقتصادی بانک
مرکزی و مرکز
آمار ایران تا
حدودی متفاوت
است.
یافتههای
این گزارش
نشان داد که
درآمد سرانه
اقتصاد ایران
در مقایسه با
همسایگان
فاصله قابلتوجهی
پیدا کرده
است. برای
مثال درآمد
سرانه ایران و
ترکیه به قیمت
جاری و بر
اساس روش برابری
قدرت خرید در
سال۱۳۹۰ تقریبا در
سطح مشابهی
قرار داشته؛
اما پس از آن
مسیرهای
متفاوتی را طی
کردهاند؛ بهطوریکه
تا پایان سال ۲۰۲۲،
درآمد سرانه
ایران نسبت به
سال۲۰۱۱حدود ۴درصد کاهش
یافته،
درحالیکه
درآمد سرانه
ترکیه در همین
بازه ۹۵درصد
افزایش را
تجربه کرده
است. این دو
روند متفاوت
سبب شده است
در سال ۲۰۲۲، درآمد
سرانه ترکیه
تقریبا
دوبرابر
درآمد سرانه
ایران باشد.
۳ آذر : نرخ
تولد در ایران
در سال ۱۴۰۳ به «عدد
تاریخی کمتر
از یک میلیون
نفر» سقوط میکند
وزیر
بهداشت ایران
گفته است کشور
در آستانهٔ سقوط
در «چاله و چاه
جمعیتی» است و
برای اولینبار
نرخ تولد در
سال ۱۴۰۳ به زیر یک
میلیون نفر میرسد.
این هشدار
از جدیترین
موارد در این
زمینه است که
سالها است از
سوی مقامهای
رسمی مطرح میشود.
محمدرضا
ظفرقندی،
وزیر بهداشت،
درمان و آموزش
پزشکی، اول
آذرماه در یک
نشست عمومی
گفت: «نرخ
باروری اکنون
از ۲.۰۱ در سال ۱۳۹۵ به ۱.۶۶ رسیده
و اگر به ۱.۱ برسد، در
چاله و چاه
جمعیتی
گرفتار میشویم.»
او با این
هشدار که
«بیرون آمدن
از چاه جمعیتی
دشوار و حتی
غیرممکن
خواهد بود»،
در عین حال تأکید
کرد که برای
خروج از این
وضعیت «با
اقدامات سطحی»
نمیتوان به
نتیجه رسید و
تحولات «باید
در عرصهٔ
فرهنگی و
اقتصادی و اجتماعی»
صورت بگیرد.
۲ آذر : «۲۵ درصد»
استادان
دانشگاهها
در چند سال
اخیر از ایران
مهاجرت کردهاند
رادیو فردا
در سالهای
اخیر، شمار
قابلتوجهی
از استادان
دانشگاهها
در ایران که
با سیاستهای
جمهوری
اسلامی همسو
نبودهاند،
تعلیق یا
اخراج شده و
یا تحت فشار
قرار گرفتهاند
وزیر علوم
ایران میگوید
در چند سال
اخیر «۲۵ درصد»
استادان
دانشگاهها
از کشور
مهاجرت کردهاند
و برخی از آنها
«قصد بازگشت»
هم ندارند.
همزمان رئیسجمهور
نیز گفته است
آموزش در
دانشگاهها
باید بهگونهای
باشد که
«دانشجو را
بزنی هم حاضر
به ترک مملکت
خود نباشد».
حسین
سیمایی صراف،
وزیر علوم،
آمار ۲۵درصدی
مهاجرت
استادان
دانشگاهها
را «نگرانکننده»
خوانده و گفته
هر یک از
عوامل مختلفِ
«شغلی،
اقتصادی،
اجتماعی و
سیاسی» در این
آمار ضریب
دارند.
با این حال
او عامل
اقتصادی را بهعنوان
یکی از عوامل
مهم در مهاجرت
استادان دانشگاهها
عنوان کرده و
گفته است:
«حقوق اساتید
در دانشگاه
همسایهٔ ما،
آن طرف آب،
بین چهار تا
هفت هزار دلار
است و حقوق
استاد تمام ما
با ۵۰ پایه بهسختی
به هزار دلار
میرسد.»
سیمایی
صراف در سخنان
خود بهگونهای
به استادان
جوانی هم که
قصد تشکیل
زندگی دارند و
با دستمزد
پایین امکان
تأمین زندگی
برای آنها در
کشور وجود
ندارد، حق
داده است که
به فکر مهاجرت
باشند.
دستیار
پزشکیان: سن
تمایل به
مهاجرت از
ایران به زیر ۱۸ سال
کاهش یافته
است
وزیر علوم
در عین حال
هشدار داده که
این میزان از
مهاجرت
استادان
دانشگاهها
نه تنها باعث
«نزول» سطح
دانشگاهها و
دانشجویان میشود
بلکه «وقتی
این روند
ادامه پیدا
کند، افرادی
جایگزین آنها
میشوند که
شاید از
مرتبهٔ ضعیفتری
برخوردار
باشند».
روز جمعه
دوم آذرماه،
مسعود
پزشکیان،
رئیسجمهور،
نیز در
گردهمایی
«مسئولان بسیج
دانشجویی و
طلاب بسیجی»
از تمایل بیش
از ۸۰ درصدی
جوانان در
ایران به
مهاجرت سخن
گفت.
۳۰ آبان
:رئیس کمیسیون
جوانی جمعیت
مجلس ایران میگوید
سالانه ۵۰۰ هزار سقط
جنین صورت میگیرد
رییس
کمیسیون
مشترک جوانی
جمعیت و حمایت
از خانواده
مجلس ایران میگوید
هر سال ۵۰۰ هزار مورد
سقط جنین در
این کشور صورت
میگیرد که ۲۰ برابر
بیشتر از آمار
مرگ و میر
کودکان و جوانان
در تصادفات
جادهای است.
این صحبتهای
امیر حسین
بانکیپور در
واکنش به
اظهارات وزیر
بهداشت ایران
است که پیشتر
از کشته شدن
سالانه ۲۰ هزار جوان
در تصادفات
جادههای
ایران انتقاد
کرده و گفته
بود که این
موضوع «تلاشها
در زمینه
باروری را هدر
میدهد.»
آقای بانکیپور
گفته است: «هم
باید توجه ما
به مدیریت این
میزان از سقط
جنین باشد و
هم آمار مرگ
ومیر ناشی از
تصادف جادهای
را مد نظر
داشته باشیم
که باید نسبتهای
آن را در نظر
بگیریم.»
این
نماینده مجلس
و از طراحان
قانون «جوانی
جمعیت و حمایت
از خانواده»
پیشتر نیز
خواستار
برخورد با
مراکزی شده
بود که سقط
جنین انجام میدهند.
پیش از این
نیز مقامهای
ایران آمار
سقط جنین در این
کشور را
«نگران کننده»
خوانده و
از«دستگاه قضائی
و دولت خواسته
بودند در این
زمینه ورود کنند.»
ماده ۵۶ قانون
«جوانی جمعیت»
مصوب مجلس
شورای اسلامی ایران
میگوید: ««سقط
جنین از جرائم
دارای جنبه
عمومی و مستوجب
مجازات دیه،
حبس و ابطال
پروانه پزشکی است».
آمار دقیقی
از شمار سقط
جنین در ایران
در دست نیست اما
براساس
اطلاعات مرکز
جوانی جمعیت
وزارت بهداشت،
«روزانه حداقل
هزار سقط
جنین» در
ایران صورت میگیرد؛
آماری که بعضی
از مقامات می
گویند تخمینی
است و بعضی از
ناظران میگویند
بیش از اینها
است. این در
حالی است که
کارشناسان با
اشاره به
افزایش
فشارهای رسمی
برای محدودیت
سقط، نسبت به
افزایش سقط
جنینهای
«زیرزمینی» با
دارو و
تجهیزات
غیرپزشکی هشدار
میدهند.
ایران سالهاست
که در خطر
میانسالی و
پیری جمعیت
قرار دارد.
اما آمار رسمی
نشان میدهد
که قوانین و
مشوقهای
حکومت تا کنون
نتوانسته این
معضل را حل
کند. فعالان
معترض به
قوانین جدید
محدودکننده
از جمله
ممنوعیت یا محدودیت
شبکاری برای
زنان و
محدودیت در
غربالگری
جنین، آنها را
نقض حق انتخاب
و حقوق زنان
میدانند.
۲۹ آبان
: سهم فقط ۰.۲ درصد محیط
زیست از بودجه
عمومی
معاون رییس
جمهور و رییس
سازمان حفاظت
محیط زیست
گفت: سهم محیط
زیست از بودجه
عمومی ۰،۲ درصد است و
تلاش میکنیم
این میزان در
بودجه سال
آینده افزایش
یابد.
به گزارش
ایسنا، شینا
انصاری در
نخستین نشست خبری
که امروز در
سازمان حفاظت
محیط زیست برگزار
شد، افزود:
تلاش میکنیم
در جلسه بودجه
سال آینده ضمن
ارتقای حفاظت
و پایش محیط زیست
و استفاده از
ظرفیتهای
مشارکتی مردم
بتوانیم سهم
محیط زیست از
بودجه عمومی
را افزایش
دهیم.
وی با بیان
اینکه تکالیف
سازمان با
منابع انسانی
و مالی آن
تناسب ندارد،
گفت: تعداد
خودروهای
عملیاتی در
مناطق
چهارگانه ۸۰۰ دستگاه
است این در
حالیست که
وسعت مناطق
حفاظت شده بیش
از ۱۹ میلیون
هکتار است
علاوه بر آن ۵۰ درصد
پستهای
سازمان
بلاتصدی است.
انصاری
ادامه داد: به
ازای ۶۷۰ صنعت یک
کارشناس پایش
وجود دارد که
تعداد صنایع
در شهرهای
صنعتی بیش از
این است. در
سطح حفاظتی
سهم هر محیط
بان ۷ برابر
استاندارد
جهانی است.
۱۰ آبان :مسئولین
شهر: کودکان
کار در تهران
کم شدهاند/
کارشناسان:
کودک کار کم
نشده جمعآوری
آنها بیشتر
شده
به گزارش
خبرآنلاین،
چند روز قبل
بود که معاون
شهردار تهران
اعلام کرد «از
تعداد کودکان
کار سر
چهارراهها
کم شده است.»
آماری که همان
موقع با تعجب
برخی
کارشناسان را
همراه شد،
چراکه آسیبهای
اجتماعی
آنقدر پیچیده
هستند که بهراحتی
قابل حل
نباشند،
مسائل مرتبط
با این آسیبها
تک بُعدی
نیستند که با
یک اشاره حل
شوند.
بازهم
راهکار
قدیمی، کنار
زدن مسئله بهجای
حل آن
طی سالهای
گذشته یکی از
راهکارهای
مسئولین در
مواجهه با
آسیبهای
اجتماعی از
جمله کودکان
کار حذف کردن
افراد آسیب
دیده بوده
است، گویی که
با حذف آنها
نه فقری وجود
دارد و نه
فقیری، بهنظر
میرسد در
مورد اخیر هم
با این همین
رویکرد توانسته
باشند از
تعداد کودکان کار
سر چهارراهها
کم کنند، این
جملات مربوط
به مدیرکل
امور اتباع و
مهاجرین
خارجی
استانداری
تهران است: «طرح
ساماندهی
آسیب های
اجتماعی(کودکان
کار و خیابان)
توسط شهرداری
تهران و
بهزیستی
استان تهران
بالغ بر ۹ ماه است که
در حال
اجراست، این
طرح تا پایان
جمع آوری و
بازگشت
کودکان کار
اتباع خارجی
از سطح استان
تهران با جدیت
ادامه خواهد
داشت.»
احسان
حیدری گفته
که: «در راستای
اجرای طرح ساماندهی
آسیبهای
اجتماعی مقرر
شد آن دسته
از کودکان کار
اتباع که از
سطح استان توسط
بهزیستی،
پلیس مهاجرت
فاتب، فراجا و
شهرداری
تهران جمع
آوری شدهاند،
جهت سیر مراحل
قانونی برای
بازگشت کرامتمندانه
به همراه
خانواده
تحویل مرکزی
که در این
خصوص راه
اندازی شده،
شوند. از
ابتدای شروع
طرح ساماندهی
کودکان کار
تاکنون ۱۵۸۰ کودک کار
به همراه
خانواده (۹۳۰ کودک و ۶۵۰خانواده)
شناسایی و جهت
بازگشت به
کشورشان به
مراجع ذیربط
تحویل داده
شدهاند.»
درباره حل
مسئله کودکان
کار در
کلانشهرها و رویکرد
جمع آوری این
کودکان از سر
چهارراهها
قبلتر
سیدحسن موسوی
چلک، رئیس
انجمن
مددکاری اجتماعی
ایران به
خبرآنلاین
گفته بود که:
«شاید تعداد
افرادی که اینها
جمع میکنند
بیشتر شده
باشد اما این
به معنای کاهش
تعداد کودکان
کار نیست، ما
همچنان شاهد
نشانههای
کار کودکان در
خیابان به
اشکال مختلف
هستیم. «نه
تنها گزارههای
تاثیرگذار
درباره حضور
کودکان کار در
خیابان کم
نشده بلکه به
دلیل شرایط
اقتصادی و فشاری
که دارد بیشتر
هم شده
است،امروز
گزارشهای
متعددی از
افراد
بازمانده از
تحصیل وجود دارد،
باید پرسید
این بازماندهها
کجا میروند؟
بنابراین تا
زمانیکه طرحهای
ضربتی و جمعآوری
اجرا میشود
آمارها درست
نیستند.»
به گفته
موسوی چلک: «تا
هیچکدام از
عوامل تاثیرگذار
درباره حضور
کودکان در
خیابانها کم
نشده طبیعتاً
گزارش کاهش
کودکان کار در
خیابان درست
نیست، حتی اگر
بگویند با
خانواده آنها
حرف زدیم تا
قانع شوند،
مگر با حرف
فقر مدیریت میشود؟.
حتی اگر حمایتهای
موردی از این
خانوادهها
بیشتر شده اما
ریشه کار
کودکان در
خیابان آنقدر
عمیق هست که
با این حمایتهای
مقطعی بهسمت
ساماندهی
افراد
نخواهیم رفت.
شهرداری
دغدغه کودکان
کار دارد اما
مسئله آنقدر
پیچیده هست که
صرفاً با حرف
زدن و قانع
کردن خانوادهها
درست نمیشود.»
۲۰ آبان
: «امروز
بیمارستانها
خالی از
پرستار شده
است / بیش از ۵۰ هزار
پرستار خانه
نشین و بیکار
داریم!»
محمد شریفی
مقدم، دبیرکل
خانه پرستار:
بیش از ۵۰ هزار
پرستار خانه
نشین و بیکار
داریم. این پرستاران
حقوق و دستمزد
خود را با
حقوق این قشر در
سایر کشورها
مقایسه میکنند
و همین عاملی
برای مهاجرت
آنها میشود.
امروز
بیمارستانها
خالی از
پرستار شده و
بیمارستانهای
بزرگ با وجود
هزینههای
زیادی که برای
تجهیزات کردهاند
با کمبود
پرستار مواجهاند
و به همین
دلیل بخشهای
بسیاری از
آنها فعال
نیستند.
به ازای هر
هزار نفر
جمعیت در
کشورهای
اروپایی بیش
از ۱۰ پرستار
وجود دارد.
همچنین به
ازای همین
جمعیت به طور
متوسط ۶.۷ پرستار در
حداقلترین
نسبت ۳ پرستار
وجود دارد. بر
اساس آخرین
آمار در ایران
به ازای هر
هزار نفر ۱.۷ پرستار
وجود دارد که
نشان دهنده آن
است وضعیت
پرستاری
ایران بحرانی
است