Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
جمعه ۲۲ مهر ۱۴۰۱ برابر با  ۱۴ اکتبر ۲۰۲۲
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :جمعه ۲۲ مهر ۱۴۰۱  برابر با ۱۴ اکتبر ۲۰۲۲
اعلام همبستگی زنان زندان اوین با جنبش مردم

گزارشی از مراسم همبستگی زنان زندان اوین با جنبش انقلابی مردم

 

زنان زندانی اوین، روز ١۶ مهر با تجمع در محوطه حیاط زندان با اعتراضات مردم، اعتصابات معلمان و دانشجویان و اساتید و... اعلام همبستگی و حمایت کردند و خشونت افسارگسیخته حکومتی علیه مردم معترض را محکوم کردند. در دعوتنامه این مراسم آمده بود: «برای دختران سرزمینمان، گل‌هایی که نشکفته با دست استبداد دینی پرپر شدند. مهسا، نیکا، سارینا و صدها زن دیگر که برای تحقق آزادی و برابری و کرامت انسانی به پا خاستند و توسط مزدوران و جلادانی که بی‌رحمانه سال‌ها حقوقشان را تضییع کرده بودند، کشته شدند».

 

در ابتدای مراسم نرگس محمدی با بیان این که امروز قدرت مردم خشمگین و معترض از قدرت حکومت که پشتوانه‌ای جز دستگاه سرکوب ندارد، فزونی یافته، افزود: «۴٣ سال است که حکومتی استبدادی و زن‌ستیز بر تمام وجوه زندگی ایرانیان چنبره زده و هر اعتراضی را با سرکوب وحشیانه پاسخ داده است. اگر دهه ۶٠ پدران و مادرانمان پای چوبه‌دار و زندان و شکنجه بودند، امروز جوانانمان، دختران و پسران ١۶ ساله‌مان در خیابان‌ها با گلوله و باتوم و خشونت کشته می‌شوند و این نتیجه استبداد است و باید استبداد فرسوده فروریزد و راه دموکراسی و حقوق بشر و صلح واقعی هموار گردد. یقین دارم که اگر مادران مهسا و نیکا و ‌سارینا می‌دانستند دخترانشان به دست حکومت دریده خواهند شد، سینه‌هایشان را سپر می‌کردند. من به عنوان یک مادر از مادران ایران می‌خواهم تمام قد و به هر شکل ممکن در مقابل استبداد بایستند، چرا که فرزندانی که زائیدیم و با عشق بزرگشان کردیم قربانی استبدادی شده‌اند که با تمام آرزو‌ها و رویاها و عشق‌هایی که در سر و در دل دارند، اعتراض به بهای مرگ در خیابان را به مرگ تدریجی به نام زندگی تحت حکومت استبدادی ترجیح می‌دهند».

 

سپس نرگس ادیب با اشاره به تاریخ باشکوه سرزمین ایران که همواره آوردگاه پیکار بیدادگران و بیدادستیزان بوده‌ است، افزود: «قلب ما و مادران و پدران این سرزمین این روزها خون است، چرا که این بار نه در میدان نبرد بلکه در خیابان‌های شهر، فرزندان برومند میهمان ما بی‌دفاع و بی‌گناه با هزاران آرزو، با سنگدلی بی‌رحمانه در خون پاک می‌غلطند اما این خون‌های پاک پیامی دارد که یک روز آزاد زیستن به که صد سال برده‌وار زیستن».

 

بعد از او،  زینب همرنگ به عنوان معلمی که در پشت میله‌های آهنین زندان همواره دلش با شاگردانش بوده، گفت:  «هر روز خبری ناگوار و جانکاه از فرزندانمان دل مادرانه‌مان را به درد می‌آورد. ما مادریم و درک می‌کنیم که داغ فرزند جوان با دل پرآرزو و امید یعنی چه. اما می‌گوئیم نه فقط آن مادران بلکه تمام زنان و مردان این مرز بوم از حقوق پایمال شده و خون‌های پاک ریخته شده دفاع خواهیم کرد. سارینا، نیکا و مهسا، دختران دانش‌آموز و دانشجوی ما بودند و فراموششان نخواهیم کرد».

 

سپس ژیلا مکوندی سروده خود را چنین دکلمه کرد:

می‌چرخم گرد آزادی

تا باد بپیچد زیر چین دامنم

و سربند مرا ببرد با خود

هرچه بادا باد...

من زنم

 

سپس بهاره سلیمانی خطابه تدفین، سروده احمد شاملو را برای حاضران خواند و عالیه مطلب‌زاده نیز سروده‌ای دیگر از شاملو را قرائت کرد.

 

سپیده قلیان که به همراه هستی امیری و ملیحه جعفری در جمع حضار بود با اشاره به وضعیت دانشجویان بازداشت شده گفت که سرکوب دانشگاه و دانشجویان بخشی از سرکوب اعتراضات مردم ایران است.

 

نرگس منصوری نیز با اشاره به تضییع حقوق زنان گفت: «ستم بر زن در حکومت زن‌ستیز ایران مضاعف بوده است».

 

مرضیه فارسی با اشاره به وقایع هولناک دهه ۶٠ و بازداشت و اعدام دختران و پسران هم‌سن کشته‌شدگان اخیر در خیابان‌ها گفت: «هر چند به عنوان یک مادر از کشته شدن فرزندانمان در خیابان دردمندم اما به شجاعت و شهامت آن‌ها افتخار می‌کنم».

 

سپس جمع حاضر که بیش از ۴٠ نفر بودند پس از خواندن سرود  «زده شعله در چمن» و «سر اومد زمستون» دستان یکدیگر را گرفته و بلند کردند و شعار سر دادند:

 «آزاد باد ایران، از زندان تا خیابان»

 و «ایران غرق خونه، رژیم سرنگونه»

 و «زن، زندگی، آزادی»

 و «تا رفتن ستمگر، ایستاده‌ایم در سنگر، مرگ بر ستمگر».

پایان

منبع: تقی رحمانی

...............................

خطابه ی تدفین

احمد شاملو

 

غافلان

هم‌سازند

تنها توفان

کودکان ناهمگون می‌زاید

هم‌ساز

سایه‌سانانند،

محتاط

در مرزهای آفتاب

در هیأت زندگان

مردگانند

 

وینان

دل به دریا افکنانند،

به‌پای دارنده‌ی آتش‌ها

زندگانی

دوشادوش مرگ

پیشاپیش مرگ

هماره زنده از آن سپس که با مرگ

و همواره بدان نام

که زیسته بودند،

که تباهی

از درگاه بلند خاطره‌شان

شرمسار و سرافکنده می‌گذرد

کاشفان چشمه

کاشفان فروتن شوکران

جویندگان شادی

در مجْری‌ آتشفشان‌ها

 

شعبده‌بازان لبخند

در شبکلاه درد

با جاپایی ژرف‌تر از شادی

در گذرگاه پرندگان

 

در برابر تندر می‌ایستند

خانه را روشن می‌کنند

و می‌میرند

..................................

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©