Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
شنبه ۱ مرداد ۱۳۹۰ برابر با  ۲۳ جولای ۲۰۱۱
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :شنبه ۱ مرداد ۱۳۹۰  برابر با ۲۳ جولای ۲۰۱۱
شکست برنامه برچیدن یارانه ها شکست نظام است

شکست برنامه برچیدن یارانه ها شکست نظام است

 

گفتاری از رادیو راه کارگر

 

هر روز که می گذرد علائم و نشانه های بیشتری از شکست سیاست برچیدن یارانه ها آشکار می شود. مجریان این برنامه که از حمایت همه جانبه خامنه ای هم برخوردار بودند، پیش و در آستانه اجرای آن وعده می دادند که با حذف یارانه ها وزنه سنگینی که به دست و پای صنعت و اقتصاد کشور بسته شده برداشته می شود، صرفه جویی های عظیمی در مصرف صورت می گیرد، قیمت ها در آزادی ثبات می یابد، کسر بودجه دولت برطرف می شود، وضع دهک های درآمدی پائین بسرعت بهبود پیدا می کند، فقر ریشه کن می شود و مشکل بیکاری برطرف می گردد. اما امروز همه این وعده ها چنان توخالی از آب درآمده است که حتی طراحان اصلی آن نیز دیگر جرات نمی کنند آنها را بر زبان بیاورند. در عوض بخش مهمی از حامیان این طرح  در درون طیف اصولگرایان حالا تلاش می کنند همه کاسه کوزه های ناشی از اجرای آن را بر سر احمدی نژاد و روش های اجرایی او بشکنند. هسته اصلی بحرانی که در رابطه با یارانه ها گربیان نظام جمهوری اسلامی را گرفته این است که تاکنون درآمدهای ناشی از حذف یارانه های حامل های انرژی نتوانسته است هزینه های ناشی از پرداخت یارانه های نقدی به خانوارها را جبران کند؛ در حالی که فلسفه برچیدن یارانه ها اساسا این بود که دولت با رها کردن قیمت ها هم از شر پرداخت سوبسید خلاص شود و هم حتی برای خود درآمد کسب کند. دولت در شش ماه اول اجرای این طرح براساس آمار رسمی ۲۱ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان یارانه نقدی پرداخت کرده است، اما درآمدش از محل رها شدن قیمت های انرژی در حدی نبوده که بتواند ۳۰ درصد وعده داده شده به بخش صنعت را پرداخت کند. همزمان شمار دریافت کننده گان یارانه از ۶۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر به بیش از ۷۳ میلیون نفر افزایش پیدا کرده است. در برابر دولت دو راه اصلی برای جبران کسری و مقابله با سیر شتاب گیرنده فروپاشی صنایع وجود دارد. راه اول، افزایش مجدد قیمت های حامل های انرژی یا حذف گروه دیگری از کالاهای مشمول پرداخت یارانه است. زمزمه های آن نیز در قالب رساندن قیمت هر لیتر بنزین به ۱۱۰۰ تومان مطرح شد و با خروج شیر از سبد یارانه ها عملی گردید. اما این راه حل به گسترش اعتراض و نافرمانی در میان مردم منجر می شود و نافرمانی توده ای که بعد از رهایی قیمت گاز در قالب خودداری از پرداخت قبض های جدید حدود ۳۰ درصد مصرف کنندگان را فرا گرفت ، وسعت بیشتری خواهد یافت. بعلاوه برای خود دست اندرکاران این طرح نیز روشن است که افزایش مجدد قیمت حامل های انرژی راه حل واقعی نیست، زیرا تنها آهنگ روند صعودی تورم را برای جبران قیمت های جدید شدت خواهد داد. روند تورم پس از حذف یارانه ها ابتدا با آهنگ آرامی به حرکت درآمد و این سبب شد که مسوولان و مجریان طرح ساده لوحانه از پیروزی و موفقیت "جراحی"ای که صورت داده بودند، داد سخن دهند، اما بویژه از سه ماه پیش به این سو آهنگ تورم شدت یافته و هر ماه نسبت به ماه گذشته بیشتر شده است. علاوه بر همه این ها مصوبه مجلس هم مطرح است که تنها افزایش بیست درصدی قیمت ها را تصویب کرده و مجاز دانسته است.

راه دوم کاستن از میزان یارانه نقدی است. طرح کارت های انرژی، طرح بازگشت به خوشه بندی دهک های درآمدی، طرح تاخیر در پرداخت های نقدی که در هفته های اخیر به تناوب مطرح شده اند در راستای همین راهکار قرار دارند. اما این راهکار هم در شرایطی که تورم بخش اصلی یارانه های نقدی را هم اکنون بلعیده، سیاست کنترل امنیتی بازار از طریق راه اندازی دسته های تعزیر، و جریمه و مجازات گرانفروشان شکست خورده و دولت ناچار شده در حوزه های مختلف به افزایش توافقی قیمت ها  با نماینده گان حرفه های مختلف گردن بگذارد، تنها احتمال شورش و انفجار نارضایتی توده ای را تقویت می کند.

دولت نه می تواند ریسک کاهش یارانه های نقدی را متقبل شود، نه قیمت ها را بشدت افزایش دهد. در شرایطی قرارداریم که صادرات نفت خام ایران کاهش یافته و ايران در سال گذشته ميلادی جايگاه خود را به عنوان دومين صادر کننده نفت از دست داده،  است، تحریم اقتصادی هزینه های کمرشکنی بر اقتصاد ایران تحمیل کرده و حالا دولت حتی نمی تواند پول نفت صادراتی خود به هند را دریافت کند، نمایندگان مجلس آمار داده اند که "صنایع کشوربا حدود ۴۰درصد ظرفیت خود کار مي‌کند، " و "حداکثر تا ۵۰ درصد از واحد‌های موجود در شهرک‌های صنعتی فعال هستند". در چنین وضعی رها کردن بخش صنعت بدون حمایت و پرداخت یارانه، فقط به ورشکستگی و فروپاشی اقتصادی کشور شتاب خواهد داد و به گسترش بیشتر بیکاری خواهد انجامید. واحدهای سنگبری، کوره پرخانه ها، مرغداری ها، بخش صید و صیادی، بخش کشاورزی، چاپخانه داران، بخش حمل و نقل و همه صنایع کوچکی که سرپا ماندن شان از جمله نتیجه دسترسی به انرژی ارزان بود، در مسیر فروپاشی شتابان قرار گرفته اند. این در حالی است که در بخش آموزش و پرورش و بهداشت و درمان نیز برچیدن یارانه ها تاثیرات ویرانگری باقی گذاشته است. جمع بندی داده های دوره اجرای برنامه حذف یارانه ها جای تردیدی باقی نمی گذارد که اصولا معنای پیروزی دولت و موفقیتش در اجرای این برنامه مترادف است با فقیرتر شدن فقرا، گسترش فقر، بیکاری، محرومیت های اجتماعی و فروپاشی صنایع. درک همین معناست که بخش هایی از اصولگرایان رقیب احمدی نژاد را برآن داشته است تا با حمله به سیاست های وی در این زمینه دست های خون آلودشان را پنهان کنند. سیاست حذف یارانه ها اما نقطه وحدت همه گروهبندیهای اصلی حکومتی بوده است. از خامنه ای و مجلس گرفته تا دارودسته احمدی نژاد. به همین دلیل هم نمی توان اجازه داد که شکست این برنامه صرفا شکست دولت احمدی نژاد وانمود شود. شکست برنامه برچیدن یارانه ها شکست نظام جمهوری اسلامی است.

اول مرداد ۱۳۹۰ـ ۲۳ ژوئیه ۲۰۱۱

 

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©