Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
پنجشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۰ برابر با  ۱۱ اگوست ۲۰۱۱
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۰  برابر با ۱۱ اگوست ۲۰۱۱
شتابگیری بحران اجتماعی و راهکارهای مستقل مبارزاتی

شتابگیری بحران اجتماعی و راهکارهای مستقل مبارزاتی

 

رضا سپیدرودی

 

بحران اجتماعی در ایران در پهنه ای گسترده، از طریق ترکیب آزاد وجوه گوناگون بحران و زایش دائمی حوزه های ترکیبی نوین روز به روز عمیق تر می شود. از رشد طلاق، اعتیاد، ایدز، بیماری های مرگبار نظیر سرطان تا قتل و جنایت و تجاوز جنسی، از بیکاری و فقر و تعمیق دائمی شکاف طبقاتی تا فروپاشی محیط زیست، خشک شدن تالاب ها و کفن پوش شدن دریاچه ارومیه تا آلودگی شدید هوا و آب مصرفی مردم مناطق زحمتکش نشین کلانشهرها، کلافی پیچیده و تودرتو از بحران اجتماعی پدید آمده است که به شکل مارپیچی و حلزونی در یک دور شیطانی به سمت قهقرا می رود. در واکنش به گسترش بحران اجتماعی در ایران و ابعاد انفجاری آن، چند نکته اساسی شایسته توجه جدی است.

اولا: منشا و بستر اصلی بازتولید این بحران، نظام تاریک اندیش حاکم است. جمهوری اسلامی با ترکیب بدترین اشکال تاریک اندیشی، وحشیانه ترین روش های بهره کشی و خشونت بارترین روش های سرکوب سیاسی، عملا حوزه اجتماعی را به مرکز انباشت تدریجی پیچیده ترین ناهنجاری ها و آسیب های بدخیم تبدیل کرده است و پاک کردن صورت مساله یا فرافکنی به جای ریشه یابی، پیشگیری، و چاره اندیشی، روش اصلی برخوردش با  برخی از اصلی ترین پیامدهای بحران نظیر اعتیاد، قتل، سرقت، طلاق و یا بیکاری، حاشیه نشینی، خشونت در حق زنان و کودکان و نظایر آنهاست. بنابراین تصور یا انتظار شکل گیری راهکارهای عملی و موثر برای مهار بحران اجتماعی کشور در چهارچوب نظام کنونی و یا تمرکز بر شکل هایی از حرکت که بود و نبود و هست و نیستش صرفا به کنش نظام و راهکارهای آن مشروط و مقید است تصوری نادرست و انتظاری بی بازده است.

ثانیا: نقش جمهوری اسلامی در شکل گیری و ژرفش بحران اجتماعی به معنای آن است که خم شدن بر هر یک از مظاهر علنی بحران و چاره اندیشی بقصد مهار آن به مجرد آن که از مقدمات درگذرد به دو شکل با مانع همین نظام کنونی و سیاست های آن برخورد خواهد کرد. نخست از این طریق که سوخت و ساز و چرخش کار روزمره نظام اسلامی حاصلی جز بدتر کردن شرایط و افزودن بر ابعاد ازهم گسیختگی ها و آسیب ها ندارد و سپس از این طریق که شکل گیری کانون ها، حوزه ها و یا حتی هسته های مستقل خودسامان یابی اجتماعی بر مدار درک و شناخت ویژگی های جاری هر وجه از وجوه هزارتوی بحران اجتماعی با سرکوب سیاسی و برخورد امنیتی روبرو می شود. وجود انبوه فعالان حقوق زنان و کودکان در سیاهچال های رژیم و پرونده سازی های گسترده برای فعالان حوزه های اجتماعی شواهد انکارناپذیری بر این واقعیت هستند.

ثالثا: و نظر به آن چه گفته شد، هر اقدام موثر برای مقابله با هر وجهی از وجوه حاد بحران اجتماعی در کشور ناگزیر است در موقعیت کنونی دست کم سه پیش شرط را لحاظ کند. نخست این که لازم است بر مشارکت توده ای از پائین متکی شود. مثلا محال است بتوان بدون سازماندهی جوانان بیکار در سطوح مختلف، خواست پرداخت بیمه بیکاری به جوانان را به باندهای غارتگر امنیتی/ نظامی و رژیم "برداران قاچاقچی" تحمیل کرد. یا قابل تصور نیست که بدون به حرکت درآوردن خود توده های مردم در محلات زحمتکش نشین کلانشهرها بر بستر خواست واقعی و بی واسطه آنها، مشکلاتی نظیر زندگی در "خارج از محدوده"، یا محرومیت از آب آشامیدنی سالم را تخفیف داد. دوم این که، مبارزه در حوزه اجتماعی نمی تواند و نباید صرفا به مثابه حوزه ای زودبازده، یا طرح هایی از سازماندهی موقت و کوتاه مدت که از سر ناچاری در یک دوره خاص و ویژه مطرح اند تلقی شود. جامعه ای که نتواند در سطوح مختلف بر بستر مطالبات بی واسطه خویش سنگرهایی پایدار از خود و به نیروی خود بنا کند، دائما و در حوزه های گوناگون با تعرض روبرو خواهد شد. تشدید تباهی اجتماعی، رشد واندالیسم و واکنش های خودانگیخته، کور و ناهنجار، و در میان مدت بازتولید استبداد در شکل های جدید در صورت وقوع تغییرات سیاسی تنها برخی از پیامدهای این ناتوانی خواهند بود. سوم این که فعالان حقوق اجتماعی در وضعیت کنونی در کنار ادامه بهره برداری از ظرفیت های کار علنی در تلاش برای توده ای کردن مطالبات بی واسطه اجتماعی لایه های محروم و زحمتکش می توانند و باید آن را با فعالیت مخفی ترکیب کنند. فعالیتی که اصلی ترین هدف آن صرفا حفظ هویت فعالان است و تنها در همین حد شکل های سازمان یابی را تحت تاثیر خود قرار می دهد.  پنهان ماندن هسته ها و ستون های اصلی و کوچک سازماندهی توده ای مطالبات بی واسطه اجتماعی نه تنها مغایرتی با کار علنی ندارد که عامل تضمین ادامه کاری آن در شرایط سرکوب شدید سیاسی است. نه فقط سیر شتابگیرنده ازهم گسیختگی اجتماعی در اثر تشدید بحران که مقابله با چشم انداز شکل گیری انقلابی منفعل یا حتی شکل دادن به یک آرایش نوین طبقاتی می طلبد که بحران اجتماعی در ایران امروز به مثابه پایدارترین حوزه سازمان یابی توده ای درک شود.

۲۰ مرداد ۱۳۹۰ـ ۱۱ اوت ۲۰۱۱

 

 

 

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©