Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
پنجشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۰ برابر با  ۱۸ اگوست ۲۰۱۱
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۰  برابر با ۱۸ اگوست ۲۰۱۱
سیاست خارجی جمهوری اسلامی در تنگنا

سیاست خارجی جمهوری اسلامی در تنگنا

صادق افروز

پس از ۱۱ سپنامبر  سال ۲۰۰۱ علیرغم آنکه جرج بوش پسر ایران  را در کنار عراق و کره شمالی در محور شر قرار داده بود ، و علیرغم ادامه شعار های خالی و تهی از معنی "مرگ بر آمریکا " در نماز های جمعه شهر های مختلف ایران و تظاهرات های مناسبتی ، حوادث پس از این تاریخ دو دولت آمریکا و جمهوری اسلامی  را بیش از هر زمان دیگر به یکدیگر نزدیک کرد . با شروع و گسترش انقلاب در کشورهای عربی ، بویژه در سوریه این نزدیکی و همسویی در سیاست به پایان خود رسید .

لشکر کشی آمریکا و متحدین ناتو ای اش  به افغانستان نمی توانست با رضایت ایران همراه نباشد . در افغانستان ، طالبان ، دولت دوست و متحد جمهوری اسلامی ، یعنی برهان الدین ربانی و وزیر دفاعش احمد شاه مسعود را کنار زده و آنها را مجبور به عقب نشینی به نواحی شمالی افغانستان کرده بود.ربانی پس از سقوط دولت نحیب الله در سال ۱۹۹۲ به ریاست جمهوری افغانستان برگزیده شده بود . واحمد شاه مسعود که سالها جنگ علیه نیروهای شوروی و دولت افعانستان را در دره پنج شیر رهبری کرده بود وزیر دفاع دولت ربانی بود . طالبان ها که با کمک مادی و نظامی پاکستان به سرعت رشد کرده بودند توانستند در سال ۱۹۹۶ به کابل برسند و دولت ربانی را سرنگون کنند .بعد از این ، احمد شاه مسعود رهبری نیروهای عقب نشینی کرده را که بعد ها پس از ورود نیروهای ناتو به ائتلاف شمال معروف شدند بر عهده گرفت .در سال ۱۹۹۸ مزار شریف هم سقوط کرد و بدست طالبان افتاد .طالبان ها پس از تصرف کامل شهر ، سفارت ایران را به اشغال  خود در آوردند و ۸ نفر از کارکنان سفارت را با خود بردند .این ۸ نفر به اضافه یک خبرنگار ایرنا توسط طالبان به قتل رسیدند .در این زمان رابطه طالبان و جمهوری اسلامی به بحرانی ترین حالت خود رسید .جمهوری اسلامی ۷۰ هزار سرباز در کنار مرزها مستقر کرد و هر آن بیم آن می رفت که جنگ تازه ای آغاز شود .بنابر این ورود سربازان ناتو برای از بین بردن طالبان نمی توانست با رضایت ایران توام نباشد .جمهوری اسلامی  هنوز از صدمات جنگ ۸ ساله با عراق کمر راست نکرده بود و نمی توانست ریسک درگیر شدن در یک جنگ با افق های پیش بینی نشده را بپذیرد.  نیروهای ناتو تمرکزشان را روی کمک به ائتلاف شمال که پس از سرنگونی دولت ربانی همواره از کمک های مالی و نظامی جمهوری اسلامی برخوردار شده بود قرار دادند . همین ائتلاف سرانجام در سایه توپ و تانک و هواپیمای نیروهای ناتو ، طالبان را از کابل بیرون راند .قبل از تشکیل دولت موقت و به منظور توافق وسر و سامان دادن به چنین دولتی ، آمریکا کنفرانسی را در شهر بن آلمان ترتیب داد .در  این کنفرانس متحدین اصلی دولت جمهوری اسلامی یعنی آدم هایی مثل محمد فهیم ، محمد محقق ، عبدالله عبدالله و یونس قانونی به عضویت دولت موقت درآمدند . بلافاصله پس از پایان کنفرانس ، عبدالله عبدالله به ایران رفت تا همتای ایرانی خود ، یعنی کمال خرازی را در جریان نتایج کنفرانس بگذارد .(۱)

ماشین تبلیغاتی بوش پسر پس از آنکه اسامه بن لادن را در کوه های بورا بورا رها کرد متوجه سلاح های کشتار همگانی صدام شد .سلاح هایی که هیچگاه وجود نداشت و هم رئیس وقت سازمان سیا آمریکا جرج تنت و هم نماینده آمریکا در سازمان ملل ، جان نگروپونته و هم وزیر دفاع دانالد رامسفیلد و معاونش ولفوویتس و  وزیر خارجه ، کولین پاول می دانستند که دروغ است و صدام  پس از سال ها جنگ طولانی  با ایران چیزی در بساط ندارد .ولی اوضاع پس از سپتامبر ۱۱ بسیار برای متقاعد کردن اذهان مردم آمریکا مناسب بود .براحتی می شد مردم  را متقاعد کنند که عراق در حمله به ساختمان های نیویورک دست داشته و یا با توجه به سلاح های مر گ آوری که در اختیار  دارد می تواند شهر های آمریکا را از عراق مورد حمله قرار دهد . ولی واقعیت امر این بود که آمریکا حمله به عراق را حتی قبل از سپتامبر ۱۱ در دستور داشت .(۲) حمله به عراق هیچ ربطی به سپتامبر ۱۱ ، جنگ علیه تروریزم ، داشتن سلاح های کشتار جمعی و یا نقض حقوق بشر نداشت . انگیزه از رفتن جنگ با عراق را باید  در منافع عده قلیلی که روی رئیس جمهور شدن بوش پسر سرمایه گذاری کرده بودند  و آنهایی که صنعت نفت را در کنترل دارند جستجو کرد .در همان سال اول حمله به عراق کمپانی های نفتی ۵۰درصد به سود خود اضافه کردند .(۳) سرمایه داران نفت خوار آمریکایی چنان در اندیشه چپاول نفت عراق غرق بودند که یک سر دیگر معادله یعنی خلا ناشی از سقوط صدام و پر کردن این خلا توسط نیروهای عراقی متحد جمهوری اسلامی را به فراموشی سپرده بودند .در جریان جنگ ۸ ساله جمهوری اسلامی و عراق  ، سپاه پاسداران بعضی از  اسرای عراقی  را در سازمانهایی نظامی و جاسوسی متشکل کرد .در طول جنگ ۸ساله (۱۹۸۰-۱۹۸۸)  و پس از آن ،جمهوری اسلامی کمک های مالی و نظامی زیادی برای این گروه های عراقی اختصاص داد .پس از سرنگونی صدام  استراتژی جمهوری اسلامی در کمک به این نیروها به ثمر نشست . در اولین انتخابات پس از صدام در ژانویه ۲۰۰۵ ائتلاف اسلامی های شیعه ، ۱۴۰ کرسی از ۲۷۵ کرسی پارلمان را به خود اختصاص داد .این ۱۴۰ نفر همه از شیعه های طرفدار جمهوری اسلامی بودند . بخصوص شورای عالی انقلاب اسلامی در عراق و حزب الدعوه .گروه شبه نظامی بدر متعلق به شورای عالی با ۲۰ هزار نفر نیرو ، پس از سرنگونی صدام در شهر های شیعه نشین مثل بصره مستقر شد .این نیروها بصور ت پلیس های عراقی ادامه فعالیت می کنندولی همچنان به بدر و شورای عالی وفادارند .(۴)

چنانچه به وضوح دیده می شد ، کبک جمهوری اسلامی پس از سرنگونی دو رقیب در شرق و غرب کشور خروس می خواند .ولی با شروع انقلاب در کشورهای عربی که در سال ۲۰۱۱ از تونس آغاز شد و بعد به مصر سرایت کرد و امواج آن یکی پس از دیگری لیبی ، یمن ، بحرین و سوریه را هم در نوردید سیاست جمهوری اسلامی در یک تنگنا گیر افتاده است .در بحرین رژیم پادشاهی با کمک عربستان و آمریکا تظاهرات ضد رژیمی را که از سوی اکثریت شیعه طرفدار ایران هدایت می شد در هم کوبید . رژیم ایران در بحرین آشکارا رو در روی عربستان و آمریکا قرار گرفت . این رو در رویی در سوریه بسیار واضح تر شد .رژیم سوریه اگرچه یک رژیم سکولار بعثی است ، ولی از همان آغاز جنگ ایران و عراق ، متحد ایران به شمار می رفت .یک اختلاف دیرینه حزب بعث سوریه را از از حزب بعث عراق جدا کرده بود .و هر دو رژیم از مخالفان یکدیگر حمایت می کردند .در رو در رویی با اسرائیل ، سوریه ، حزب الله لبنان و جمهوری اسلامی یک متحد بشمار می آیند . اوج گیری تظاهرات مردم در مخالفت با رژیم بشار اسد و همراهی رژیم ایران با بشار موجی از نفرت علیه جمهوری اسلامی را نه تنها در سوریه بلکه در سراسر دنیای عرب ایجاد کرده است .در حالی که دامنه اعتراضات بطور مداوم در سوریه بالا می گیرد ، جمهوری اسلامی اخیرا توافقنامه نظامی مهمی را با سوریه به امضا رسانده است .بر طبق این موافقتنامه که بین محمد نصیف خیر بیک معاون ریاست جمهوری در امور امنیتی سوریه و قاسم سلیمانی رئیس نیروهای قدس سپاه پاسداران در ماه ژوئن ۲۰۱۱ به امضا رسید ، ایران یک پایگاه نظامی در لاتیکا خواهد ساخت .(۵) لاتیکا در منطقه شمالی و ساحلی سوریه قرار دارد . جایی که اقلیت علوی حاکم بر سوریه در آنجا ریشه دار هستند .  در طول تظاهرات ضد اسد ، رژیم ایران بطور پیوسته ابزار و آلات کنترل شورش و جمع آوری اطلاعات و نفت را به سوریه گسیل داشته است .اخیرا خامنه ای از ارسال کمک۸.۵ میلیارد دلاری به رژیم بشار صحبت کرده است .همچنین ارسال ۲۹۰ هزار بشکه نفت در روز به این کشور تا این رژیم بتواند علیرغم تظاهرات گسترده مردم روی پای خود بایستد .این سرمایه گذاری جمهوری اسلامی روی رژیم در حال رفتن سوریه نشان می دهد جمهوری اسلامی تا چه اندازه از سقوط بشار اسد نگران است .رژیم بشار اسد در سرکوب تظاهرات نه تنها از کمک جمهوری اسلامی ، بلکه از کمک های اطلاعاتی و نظامی حزب الله لبنان نیز برخوردار بوده است .حزب الله لبنان که با کمک های مالی و نظامی ایران به قدرت مطرحی در لبنان تبدیل شده است و در جریان انقلاب در تونس و مصر از توده های شورشی حمایت کرده بود پس از اوج گیری تظاهرات در سوریه مثل ولی نعمت خود جمهوری اسلامی ، در مقابل مردم ایستاد .حمایت از رژیم دیکتاتور سرکوبگر سوریه موجب شده است تا از محبوبیت حزب الله در لبنان و در جهان عرب به میزان زیادی کاسته شود .مردم لبنان حالا می توانند به عینه ببینند که در صورت پیروزی حزب الله در لبنان چه دیکتاتوری سیاهی بر کشور حاکم خواهد شد .دیکتاتوری که مثل رژیم های سوریه و ایران مردم خودی را به راحتی قتل عام خواهد کرد .دیکتاتوری که در ارتکاب جنایت دست کمی از صهیونیست های اسرائیلی نخواهد داشت .در جریان تظاهرات سوریه مردم بارها پرچم های جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان و عکس های حسن نصرالله و خامنه ای و احمدی نژاد را آتش زدند .رشد و گسترش مبارزات علیه رژیم بشار اسد نه تنها بار مالی بسیار سنگینی را بر شانه های جمهوری اسلامی تحمیل خواهد کرد ، بلکه بزرگترین ضربه را از لحاظ حیثیتی به این رژیم و حزب الله لبنان وارد کرده است .

اگر جناح های مختلف رژیم جمهوری اسلامی در رابطه با رژیم سوریه موضع کاملا مشابهی می گیرند در رابطه با لیبی و قذافی  اختلاف در موضع گیری به وضوح مشاهده می شود . در رابطه با سوریه همه جناح های ائتلاف حاکم بی هیچ مکث و شکی در کنار بشار ایستاده  و از او حمایت می کنند ولی در مورد قذافی اختلاف های درون این ائتلاف به وضوح رویت می شود .از همان آغاز روی کار آمدن جمهوری اسلامی ، جناحی از این رژیم که چمران سردسته شان بود رژیم قذافی را عامل مفقود شدن امام موسی صدر که یک رهبر شیعه ایرانی مقیم لبنان بود می دانستند .موسی صدر با بودجه رژیم شاه ایران برای اشاعه مذهب  شیعه به لبنان رفته بود و سال ها در این کشور فعالیت مذهبی می کرد .چمران که از آمریکا مستقیما به لبنان رفته بود موسس گروه امل در لبنان بود . او  همواره قذافی را عامل اصلی مفقود شدن موسی صدر معرفی می کرد .با بالا گرفتن شورش در لیبی و آزاد شدن مناطقی از این کشور همان جریانات که در بین روحانیت شیعه هم بسیار نفوذ دارند مجددا این پرونده کهنه را بیرون کشیده و در کنار نیروهای ناتو بدنبال دستگیری قذافی هستند .ولی خود احمدی نژاد موضع دیگری دارد .احمدی نژاد می داند که باید در کنار دفاع بی چون و چرا از رژیم اسد از رژیم قذافی هم حمایت کند .او می داند که نمی تواند تا مدتی طولانی سیاستی کاملا منتاقض با  متحدین آمریکای لاتینی اش در مورد قذافی بکار ببرد . چاوز پس از شروع تظاهرات در لیبی از همان آغاز ، این شورش ها را نتیجه دخالت های امپریالیستی دانسته ، شورشیان را محکوم کرده و از قذافی به عنوان دوست و مبارز خستگی ناپذیر ضد امپریالیست تجلیل کرده است .در همین حال خامنه ای ابتدا  در کنار همان بخش از روحانیت که هنوز در جستجوی موسی صدر است از شورشیان لیبی تجلیل کرد .خامنه ای در پیام نوروزی امسال خود خواسته بود تا نیروهای ناتو به جای دخالت مستقیم به شورشیان اسلحه برسانند .(۶) این دوگانگی و سردر گمی در رابطه با لیبی با گسترش مبارزات مردم سوریه بیشتر و بیشتر شد .رژیم جمهوری اسلامی در دفاع از رژیم سوریه کم کم علیرغم علاقه اش به حمایت از دیکتاتور لیبی کشانده می شود .حمایت از رژیم سوریه که برای رژیم جمهوری اسلامی جنبه حیاتی دارد سیاست خارجی این رژیم را بیش از هر زمان دیگری دچار مشکل کرده است .در چنین موقعیت سران جمهوری اسلامی کم کم تغییر موضع می دهند .به گفته روزنامه لوموند چاپ پاریس علی خامنه ای در یک تغییر موضع آشکار نسبت به پیام نوروزی اش در بخشنامه ای که در ماه می ۲۰۱۱ صادر کرده به نیروی قدس سپاه پاسداران دستور داده با ارائه کمک های نظامی به قذافی او را در جنگ خود علیه محور شر آمریکا/فرانسه/ بریتانیا یاری رساند (۷)

بدیهی است صرف مبالغ گزاف از سوی جمهوری اسلامی  برای نجات دو رژیم در حال سقوط قذافی و اسد بر اقتصاد بیمار ایران سنگینی خواهد کرد .رژیم جمهوری اسلامی با استفاده از دلار های نفتی و به قیمت محروم نگاه داشتن زحمتکشان ایران ، متحدین  سرکوبگرخود در منطقه را از سخاوتمندی های بی حد وحصر خود بهره مند کرده است . در دوران بحرانی کنونی کمک های معمول سابق بسیار ناچیز می نماید . در حالی که نرخ بیکاری در ایران به بالاترین میزان خود رسیده است و به گفته عبدالرضا ابوترابی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی  نرخ واقعی بیکاری بسیار بیش از آن چیزی است که احمدی نژاد اعلام کرده  و در حدود۵.۷  میلیون از ۲۵ میلیون نیروی کار کشور در حال حاضر بیکار هستند که این خود بیکاری ۳۰ درصدی را بیان می کند (۸) و قطع یارانه های دولتی و چاپ اسکناس بدون پشتوانه تورم ۲۴ درصدی را منجر شده است تقلای رژیم برای برپا نگهداشتن دو دیکتاتور سوریه و لیبی فشار های مضاعفی را هم بر رژیم جمهوری اسلامی و هم بر مردم ایران وارد خواهد ساخت .

۱۴ آگوست ۲۰۱۱

 

 

منابع :

1. http://english.peopledaily.com.cn/200111/22/eng20011122_85084.shtml

2. http://www.socialismtoday.org/86/attack.html

3. http://www.thedebate.org/thedebate/iraq.asp

4. Daily telegraph

5. http://www.kalam.tv/fa/video/86228/index.html

6. http://www.iranreview.org/content/Documents/Iran%E2%80%99s_Stance_on_Libyan_Crisis.htm

8. http://www.iranian.com/main/news/2011/04/19-0

 

 

 

 

 

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©