نکاتی
درباره عوامل
و دلایل تشدید
سوانح کار
بهروز
نظری
بنا به
گزارشات
منتشره در
نیمه اول سال
جاری ۷۷۸
کارگر
در حوادث
مختلف کار جان
خود را از دست
داده
اند. آمار سازمان
پزشکی
قانونی
ایران نشان
میدهد که درصد
مرگهای ناشی
از حوادث کار
نسبت به سال
گذشته بیش از
۱۸ درصد
افزایش پیدا
کرده است. بر
اساس این گزارش، از
تعداد کشتهشدگان
حوادث کار در
نيمه نخست سال
جاری ۷۷۰ نفر
مرد و هشت نفر
زن هستند. در
اين گزارش
استانهای
تهران با ۱۰۷
و اصفهان با
۱۰۱ نفر کشته
در رتبههای
يکم و دوم مرگهای
ناشی از حوادث
کار قرار
دارند. آمار
رسمی دیگری
حاکی از این
است که
در ایران
روزانه بیش از
۴ کارگر در
سوانح کاری
کشتهٔ
میشوند، و
چنین حوادثی دومین
عامل مرگ و
میر در ایران
بشمار میاید.
چنین ارقامی،
اما، تنها
گوشه ناچیزی
از فاجعه فقدان
ایمنی در محیط
کار، و سقوط
آزاد شرایط و
ایمنی کار در سالی
که ولی فقیه
سال "جهاد
اقتصادی"
نامیده است
را، نشان
میدهد.
اولا،
نباید فراموش
کرد که آمار
رسمی
تنها سوانح
کاری را منعکس
میکنند که
مربوط به
کارگران تحت
پوشش بیمه
است. صدها
هزار کارگر در
ایران، و از
جمله کارگران
ساختمانی که
بالاترین
درصد
قربانیان حوادث
کار را متحمل
میشوند، زیر
پوشش بیمه
نیستند و به
همین خاطر در
آمار رسمی
نادیده گرفته
میشوند.
ثانیا، تنها
آندسته از
حوادث کاری در
ایران به ثبت
رسیده و یا
بازتاب پیدا
میکنند که
منجر به مرگ
در محل کار
شده باشند.
طبق گزارش
سازمان جهانی
کار در سال
۲۰۰۸ تعداد
کارگرانی که
در تمام دنیا
جان خود را بر
اثر سوانح
کاری از دست
دادند بالغ بر
۳۲۰ هزار نفر
بود. در کنار
این اما بیش
از ۲ میلیون
کارگر بر اثر
بیماریهای
ناشی از کار
جان باختند.
بنا به گزارش
همین سازمان
آمار حوادث
کاری و مرگ
کارگران در
کشورهای
پیرامونی بیش
از ۴ برابر
کشورهای
مرکزی سرمایه
داری است. در
ایران سالانه
بیش از ۱۴
هزار حادثه
کاری رخ میدهد
و سالانه صدها
کارگر جان خود
را از دست
میدهند. اما،
آمار رسمی
نه تنها تمامی
این حوادث را
منعکس
نمیکنند، بلکه
در این آمار
جایی برای
اشاره به
تعداد
قربانیان
بیماریهای
ناشی از کار
نیست. بیماریهای
شغلی از جمله
سرطان (و
بویژه بدلیل
استفاده از
آزبست در
صنایع
ساختمانی)،
بیماریهای
قلبی و عروقی،
بیماریهای
واگیر دار، و
تماس با مواد
شیمیایی
سالانه جسم،
جان و معیشت
هزاران کارگر
را مورد تهدید
قرار میدهند.
در کنار اینها
همچنین باید
به بیماریهای
عضلانی و یا
بیماریهای
ناشی از
آلودگی هوا و
صدا بویژه در
صنایع
سنگبری،
خودرو سازی،
فولاد،
مرغداری، و
کوره پزه خانهها
اشاره کرد.
چنین آمار و
واقعیتی در
هیچ یک از
گزارشات رسمی
و غیر رسمی
نهادهای
دولتی در
جمهوری اسلامی
جایی بخود
اختصاص
نمیدهند. بهمین
خاطر فاجعه
فقدان ایمنی
کار در ایران
بسیار فراتر و
عظیم تر از
آنچیزی است
که در آمار
رسمی و یا
نمونههای
شناخته شده و
گزارش شده از
سوی رسانهها
مقامات دولتی
ارائه میشود.
ثالثا،
باید به خاطر
داشت که چنین
ارقام و آماری
بخودی خود از
دلایل تشدید
بحران حوادث
کار در ایران
پرده
برنمیدارند.
سوای اینکه در این آمار
کارگران
قربانی فاقد
نام، هویت،
تاریخ و
خانواده
هستند و به
رقم و یا
درصدی تجریدی تقلیل
پیدا میکنند،
مشکل این است
که شرایط
مشخصی که به
سوانح کاری و
افزایش جهشی
آن منجر شده
نادیده گرفته
میشوند.
مقامات رژیم و
کارفرمایان
تلاش میکنند
که علت چنین
فجایعی را بی
احتیاتی
کارگران
اعلام کنند.
به همین روال
هزینههای
حوادث کار
تنها از نقطه
نظر توقف کار،
آفت بازدهی،
آموزش کارگر
جایگزین و
غیره محاسبه میشود،
و نه معیشت،
جسم و جان
کارگران.
شمشیر
بیکاری،
گسترش فاجعه
بار اقتصاد
غیر رسمی،
پیمانی بودن
اکثریت عظیم
کارگران
ایران، اضافه
کاری اجباری،
شیفتهای
طولانی کار، و
فقدان
استانداردهای
حداقل در محیط
کار از جمله
عوامل غیر
قابل
انکاری هستند
که به افزأیش
استرس
کارگران ایران
و افزایش
حوادث کار در
ایران منجر
شده و میشوند.
آمار
قربانیان نیمه
اول سال "جهاد
اقتصادی" ولی
فقیه، از
گسترش ابعاد
فاجعه ای خبر
میدهند که
کارگران
ایران را
تهدید کرده و
میکند. جمهوری
اسلامی با
وعده
فریبکارانه
ایجاد "اشتغال
پایدار" بیش
از هر زمان
دیگری امنیت
شغلی، جسمی
و جانی
کارگران
ایران را مورد
حمله قرار
داده است. در
شرایطی که جسم
و جان کارگران
ایران در کشتارگاه
"افزایش بهره
واری" قربانی
میشود، باید
با تشکیل
کمیتههای
دیدبانی در
سراسر ایران
به انتشار
وسیع اخبار
مربوط به
بیماریها و
حوادث کار،
عوامل و دلیل
چنین حوادثی،
و همچنین
دادخواهی
برای کارگران
قربانی، مجروح
و خانوادههای
آنان دست زد.
افشای شرایط
غیر قابل تحمل
کار در ایران
و تلفاتی که
"جهاد
اقتصادی"
جمهوری
اسلامی ببار
آورده و
میاورد، و نیز
جلب همبستگی
وسیع افکار
عمومی در
ایران و جهان
برای مقابله
با سیاستهای
ضدّ کارگری و
ضدّ انسانی
رژیم اسلامی
میتواند و باید
در صدر فعالیتهای
تشکلها و
فعالین جنبش
کارگری ایران
باشد. بدون
سازمان دادن
وسیعترین
تبلیغات و
مقاومت آمار
حوادث کار هر
چه بیشتر
افزایش خواهد
یافت و همچنان
آمار باقی
خواهد ماند.
۲۵
آبان ۱۳۹۰ / ۱۶
نوامبر ۲۰۱۱