Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
جمعه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۱ برابر با  ۱۸ می ۲۰۱۲
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :جمعه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۱  برابر با ۱۸ می ۲۰۱۲
مجلس نهم، مجلس مورد نظر رهبر نیست

 

مجلس نهم، شکست طرح های رهبر رژیم

ارژنگ بامشاد

 

با تکمیل نمایندگان راه یافته به مجلس شورای اسلامی، مجلس نهم بزودی آغاز به کار خواهد کرد. انتخابات مجلس نهم از سوی رهبر رژیم اسلامی، انتخاباتی امنیتی اعلام شده بود و وزیر اطلاعات او نیز این انتخابات را مهم ترین انتخاب در طول حیات جمهوری اسلامی خوانده بود. انتخابات مجلس در شرایطی برگزار شد که چند سال از مبارزات ضداستبدادی مردم در اعتراض به تقلب انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ گذشته بود و در این مدت رئیس جمهور منتخب رهبر نیز در برابر او قد علم کرده بود. دامن گرفتن اختلاف میان سه ضلع ائتلاف حاکم یعنی  بیت رهبری، باند احمدی نژاد و "برادران قاچاقچی" سپاه، موقعیت خامنه ای را در برابر دستگاه روحانیت و اصولگرایان سنتی تضعیف کرده بود.  تعرض اصولگرایان سنتی، نگرانی رهبر رژیم را دامن زده و از این رو با چراغ سبز دادن به شکل گیری «جبهه پایداری» به زعامت فکری مصباح یزدی و پول و سازماندهی صادق محصولی تلاش کرد در برابر پیشروی دستگاه روحانیت و اصولگریان سنتی سدی مستحکم ایجاد کند. عدم توافق «جبهه پایداری» با «جبهه متحد اصولگرایان» بر سر لیست مشترک اساسأ با این امید صورت گرفته بود که از  یک سو درگیری میان سه محور ائتلاف حاکم را کاهش دهند و از سوی دیگر جلو پیشروی بیش از حد اصولگرایان سنتی را بگیرند.  همین درگیری شدید میان دو جبهه سبب شد تا در نحوه ی پیشبرد انتخابات و میزان و نقش هر جریان نیز بحث های زیادی صورت گیرد و تقلب انتخاباتی را بیشتر در حد چند برابر کردن آمار خلاصه کنند و از جابجائی های گسترده آرای نمایندگان جلوگیری شود. بخاطر داریم که حضور گسترده ی مردم در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و "نه" بزرگ آن ها به کاندیدای رهبر رژیم، باند حاکم را مجبور کرد که کل انتخابات را بر هم زده و بدون شمارش آراء، نتایج جعلی و من درآوردی را اعلام کند. همین کودتای انتخاباتی سبب شعله ور شدن آتش خشم مردم و دامن گرفتن مبارزات ضداستبدادی سال ۸۸ شد. مبارزاتی که رژیم اسلامی با سرکوب خشن و بیرحمانه مانع از گسترش آن گردید. اما مردمی که از استبداد دینی حاکم نفرت دارند، انتخابات اخیر مجلس را به شکل گسترده ای تحریم کردند. آمارهای درز داده شده از سوی جناح های رقیب نشان می دهد که علیرغم اعزام کاروان ها ی اتوبوس های حامل نیروهای بسیجی و نان خور رژیم از این حوزه به آن حوزه، میزان مشارکت در انتخابات در تهران تنها ۱۸ درصد و در کل کشور ۳۴ درصد بوده است و مقامات حکومتی مجبور گشتند تا این ارقام را به ضریب خاصی چند برابر کنند. در خبرها آمده بود که رهبر رژیم نیز در جریان این افزایش چند برابری بوده است. علت سازماندهی تقلب به این شکل، بدان علت بود که در انتخابات مجلس، جناح بندی ها و باندهای رقیب ابزارها، امکانات و حریم های امنتیی لازم برای کنترل همدیگر را در اختیار داشتند و امکان قبضه ی صندوق ها توسط یک جناح و دست کاری کامل در آن ها مقدور نبوده است. به همین دلیل بیت رهبری و همراهانش نمی توانستند نتایج مورد نظر را از صندوق ها بیرون بکشند.

 

نتایج انتخابات ، هدف های مورد نظر رهبر را به دنبال نداشت. ارزیابی های اولیه نشان از آن دارد که جبهه متحد اصولگرایان اکثریت کرسی های  مجلس را  بدست آورده است. آمار های ارائه شده از تعلق بیش  از ۵۰ درصد کرسی ها به «اصولگرایان سنتی» و ۴۰ درصد به« جبهه پایداری »  خبر می دهد. نقش مستقل ها  در مجلس جدید نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا هنوز روشن نیست که این عده به کدام سو چرخش خواهند کرد. وزن اصلاح طلیان نیز با ۸ تا ۹ کرسی، به حداقل ممکن کاهش یافته و نقشی در مجلس نهم  نخواهند داشت هر چند در تلاش هستند تا با بخش هائی از نمایندگان مستقل یا در ائتلافی اعلام نشده با نماینده گان « صدای ملت» علی مطهری  و «جبهه ایستادگی» محسن رضائی، قدرت تاثیرگذاری خود را افزایش دهند.  علیرغم ناروشنی وزن دقیق هر یک از جناح ها، تشکیل فراکسیون های جدید و یارگیری های تازه می تواند وزن و جایگاه هر جریان را روشن تر نشان دهد . تشکل فراکسیون رهروان ولایت که باحضور ۱۷۰ نماینده خود را سازمان داده می تواند وزن سنت گرایان را نشان دهد. این فراکسیون هر چند نام «رهروان ولایت» را بر  خود گذاشته اما از کاندیداتوری علی لاریجانی نماینده اول قم به ریاست مجلس حمایت می کند. حامیان علی لاریجانی، هر چند خود را پیرو رهبر می دانند، اما با رهبر رژیم در بسیاری از عرصه ها، مرزبندی های ویژه ای دارند.  در مقابل این جریان،  فراکسیون «اصولگرایان» مجلس اعلام موجودیت کرده است. این گروه از اصولگرایان با حضور نمایندگان جبهه پایداری، آبادگران و ایثارگران در مجموع ۷۰ تا ۸۰ نفر از نمایندگان را دور خود جمع کرده و به دنبال انتخاب حداد عادل در سمت ریاست مجلس هستند. اعلام کاندیداتوری حداد عادل برای ریاست مجلس و مخالفت شدید علی مطهری با کاندیداتوری او، بیان حاد شدن درگیری دو جبهه هست. دامن گرفتن بحث ریاست مجلس، اکنون به محور اصلی درگیری جناح ها تبدیل شده است تا جائی که جامعه روحانیت مبارز در نشست اخیر خود برای درگیر نشدن با بیت رهبری، در انتخاب هیئت رئیسه مجلس اعلام بیطرفی کرد و آن را از وظایف نمایندگان دانست.

 

صف بندی درون مجلس نهم، بیانگر آن است که طرح رهبر رژیم برای تشکیل مجلسی گوش به فرمان تا حدودی شکست خورده است. دستگاه روحانیت و جریانات سنت گرای رژیم در جریان انتخابات در مجموع از «جبهه متحد اصولگرایان» به رهبری مهدوی کنی حمایت کرده و از این طریق در برابر دستگاه ولایت و ائتلاف حاکم صف آرائی کردند. به این ترتیب مجلس جدید می تواند با طرح های رهبر رژیم، اینجا و آنجا مخالفت هائی را سازمان دهد و از تیزی سیاست های تمرکزگرایانه رهبر رژیم بکاهد.  سفر اعلام نشده ی خامنه ای به قم و دیدار با مصباح یزدی، بیان این نگرانی می تواند باشد. رشد اختلاف در ائتلاف سه جانبه ی بیت رهبری، سپاه و باند احمدی نژاد، بر متن اوضاع سیاسی، زمینه ی پیشروی اصولگرایان سنتی را فراهم آورده است. بر این وضعیت باید تنش گسترده ی میان جمهوری اسلامی در عرصه بین المللی را نیز افزود که با تحریم های گسترده سبب ویرانی اقتصاد و رشد سرسام آور گرانی شده است. کار به جائی رسیده است که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و برخی از مراجع تقلید نیز لب به انتقاد گشوده و از خطرات ناشی از گرانی گسترده سخن گفته اند.  با رشد بحران درونی حاکمیت و فشار جهانی، موقعیت رهبر رژیم تضعیف می شود و از این روست که شاهد رشد و گسترش نقش هاشمی رفسنجانی نیز هستیم. تشکیل مرتب جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام و حضور احمدی نژاد در آن را باید از پیروزی های هاشمی رفسنجانی به حساب آورد. مصاحبه های جدید رفسنجانی در عرصه های گوناگون نیز از فعال تر شدن او خبر می دهد. مذاکرات اتمی و تمایل رژیم اسلامی به رسیدن به سازش های قابل قبول را باید از شکست سیاست های  رهبر رژیم دانست. ناتوانی دستگاه ولایت در حذف تمامی مخالفان خود و پیشبرد همه جانبه سیاست های تمرکزگرایانه ی رهبر، اکنون بیش از پیش برجسته می شود. باید به یاد داشته باشیم که رهبر رژیم با سازماندهی کودتای انتخاباتی ۱۳۸۴ و روی کار آوردن باند احمدی نژاد  در ائتلاف آشکاری با سپاه پاسداران، برنامه های روشنی برای اداره ی امور کشور داشت. در این برنامه، دور کردن اصلاح طلبان و خاندان رفسنجانی از قطب های قدرت و ثروت و تقسیم اموال دولتی میان خودی ها در رأس کار قرار گرفته بود. دستگیری گسترده ی اصلاح طلبان در جریان کودتای انتخاباتی ۸۸ در متن این برنامه انجام گرف. در طرح ائتلاف حاکم، کاهش وزن مراجع  و دستگاه روحانیت و پایان دادن به چند مرکزی در دستگاه روحانیت و ایجاد تمرکز کامل قدرت در دستان رهبر رژیم در دستور قرار داشت. اما بیلان کار هفت ساله رئیس جمهور منتخب رهبر که حمایت و پشتیبانی کامل او را به همراه داشت، آنچنان مفتضحانه است که رهبر رژیم را در موقعیت ضعیفی قرار داده است. حیف و میل ۷۷۰ میلیارد دلار درآمد حاصل از فروش نفت، خودمانی سازی گسترده اموال دولتی که حالا با رو شدن اختلاس های نجومی، پای باندهای ثروت و قدرت را به میان می کشد، اقتصاد ورشکسته و تعطیلی گسترده واحدهای تولیدی، گرانی لجام گسیخته، بیکاری رشد یابنده، دست بردن به سفره خالی مردم از طریق اجرای طرح حذف یارانه ها، بیلان ورشکستگی ائتلاف حاکم است. در عرصه ی سیاست خارجی نیز بیلان بهتری وجود ندارد. انزوای جهانی  جمهوری اسلامی آنچنان گسترده شده که به دولت آمریکا امکان داد تا ائتلاف بین المللی برای تحریم اقتصادی  را به اجرا درآورد. تحریم بیرحمانه ای که اقتصاد ایران را در هم شکسته و گلوی مردم زحمتکش را می فشارد. بر متن انزوای جهانی جمهوری اسلامی، تهدیدات نظامی هم در دستور قرار گرفته و دولت اسرائیل هم به خود حق می دهد بدون روبرو شدن با اعتراضات جهانی به تهدید نظامی ایران بپردازد. رشد فشار بین المللی و خطر انفجارات توده ای در داخل کشور، بخش هائی از حاکمیت را نگران کرده است. این بیلان مفتضحانه، موقعیت رهبر رژیم را تضعیف کرده است و همین امر باعث بالا رفتن وزن اصولگرایان سنتی و حتی رفسنجانی شده است. .

 

تحولات کنونی در عرصه سیاسی کشور، و بویژه با آغاز به کار مجلس نهم، در متن بحران شدید اقتصادی و خطر شورش های توده ای، می تواند سیمای سیاسی کشور را تا حدودی تغییر دهد. این تغییرات بر خلاف خواست رهبر رژیم، در سمت و سوئی نیست که او  خواهان آن بوده است. شکاف درون حکومتی روز به روز گسترده تر می شود. قطب های قدرت به تدریج وزن و جایگاه بیشتری پیدا می کنند. فتوای ارتداد و قتل که از سوی صافی گلپایگانی، ناصر مکارم شیرازی و دیگر آیت الله ها صادر شده، نشانه هائی از فعال شدن مراکز قدرت جدید است که فشار بر حکومت را افزایش داده و جایگاه خامنه ای را تضعیف می کنند. در شرایطی که بحران سیاسی کشور را فرا گرفته و  بحران اقتصادی دهان گشوده و در نتیجه ی آن جناح های حکومتی به جان هم افتاده اند، زمینه مناسبی برای حضور و تاثیر گذاری مردم فراهم آمده است. تحریم گسترده انتخابات از سوی مردم نشان داد که هر اقدام مردم چگونه آشفتگی  و ترس را در میان حکومتیان گسترش می دهد.  از این روی باید بر نقش و حضور مؤثر و سازمان یافته ی مردم تاکیدی بیشتری کرد.

۲۹اردیبهشت ماه ۱۳۹۱ـ ۱۸ مه ۲۰۱۲

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©