Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۱ برابر با  ۰۵ نوامبر ۲۰۱۲
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۱  برابر با ۰۵ نوامبر ۲۰۱۲
عواقب ضّد بشری مداخلات بشردوستانه"

عواقب ضّد بشری "مداخلات بشردوستانه"

 

بهروز نظری

 

تحریم های اقتصادی علیه ایران، نه آلترناتیوی در برابر جنگ، که جنگ خاموشی است علیه مردم ایران. امروز دیگر کمتر کسی را می توان یافت که منکر این حقیقت باشد. هر روز که می گذرد اثرات فاجعه بار تحریم ها چهرۀ کریه خود را بیش از پیش نشان می دهد. تلاش های دولت های امپریالیستی و مدّاحان وطنی "مداخله بشر دوستانه" برای بزک کردن تحریم ها با آرایش صلح، و پیچیدن خصومت آنان با حق مردم در پرچم دموکراسی، هر روز که می گذرد با دیوار بلند و سخت واقعیت های تحریم ها روبرو می شوند. آنانی که با نادیده گرفتن تجربۀ عراق و استثنایی شمردن مساله ایران، قصد داشته و دارند تا واقعیت های تاریخی را نادیده بگیرند، اکنون در مقابل حقایق غیر قابل انکار کنونی قرار گرفته اند. انکار تجارب گذشته تلاشی بود برای کتمان حال و لگدمال کردن آینده. از یاد نبریم که تحریمهای "هوشمند" و "هدفمند" بعنوان آلترناتیوی در برابر جنگ، اقدامی در راستای تضعیف جمهوری اسلامی و تقویت مردم ایران، گامی در جهت دموکراسی و دفاع از حقوق بشر اعلام شده و می شوند. مقامات غربی و مدافعان مداخلۀ آنان در ایران تاکید می کردند که این تحریم ها به این خاطر "هوشمند" و "هدفمند" نامیده شدند چون که دولت و نه مردم را مورد حمله قرار میدهند. حقیقت اما متفاوت است.

 

در مدت بسیار کوتاهی، تحریم های اقتصادی علیه ایران، عملا به پروژۀ شناخته شده نفت در برابر غذا تبدیل شده اند. در اوایل آبان ماه خبرگزاری رویترز در گزارشی اعلام کرد که شرکت نفتی رویال داچ شل که بخاطر تحریم های مالی و بانکی قادر نیست بدهی یک میلیارد و چهار صد میلیون دلاری خود به ایران را بپردازد، در نظر دارد تا این بدهی را با غله بپردازد. بر اساس همین گزارش اما حتی چنین اقدامی بدون جلب موافقت و مجوز از ایالات متحده، بریتانیا و هلند ممکن نیست. این اولین بار نیست که بازگشت به "معاملات پایاپای" به بهانۀ مدرنیته، دموکراسی و صلح به ایران تحمیل می شود. بسیاری از کشورها و از جمله چین و هند، پیشتر و بخاطر تحریم ها، در قبال دریافت نفت به ایران کالا صادر کرده اند. تحریم های "هوشمند" و "هدفمند" دولت های امپریالیستی در عین حال به عرصه های دیگری نیز کشیده شده است. آموزش از جمله این عرصه ها است. تحریم های بانکی و مالی نه تنها امکان تحصیل دانشجویان ایرانی در خارج کشور را ناممکن کرده است، بلکه به خاطر سقوط ارزش ریال، ورشکستگی اقتصاد ایران و سنگینی غیر قابل تحمل هزینه ها بر گرده بیش از پیش خم شدۀ کارگران و زحمتکشان ایران، حتی آموزش ابتدایی در ایران را به یک رویای دست نیافتنی و یک کالای لوکس تبدیل کرده است. خارج شدن ۳۰ درصد از کودکان ایران از چرخه آموزش فاجعه ای است که تاثیرات وخیم و دراز مدتی بدنبال خواهد داشت.

 

عرصه دیگری از تحریم های "هوشمند" که به شکل نگران کننده ای از تکرار فاجعه عراق در ایران خبر می دهند، تحریم دارو و تکنولوژی مدرن پزشکی است. توحش تحریم ها و خشونت "بشردوستانه" دولت های امپریالیستی خود را بیش از همه در این عرصه نشان می دهد. مقامات غربی و مدّاحان وطنی، علیرغم نتایج تحریم ها در تنبیه و شکنجۀ جمعی مردم ایران،  تاکید می کنند تحریم های به اصطلاح هوشمند و هدفمند، مردم ایران را مورد حمله قرار نمی دهند، اما تحریم ها، دست در دست سیاست های دستگاه مذهبی- نظامی حاکم بر ایران، نه تنها گلوی کارگران و زحمتکشان را می فشارند، بلکه تحریم های مالی و بانکی بویژه با غیر ممکن کردن واردات دارو و تجهیزات پزشکی جان میلیون ها نفر و بویژه کودکان در ایران را به خطر انداخته اند. تاثیر تحریم هایی که سلامت و جان مردم ایران را هدف قرار داده اند بویژه در دو عرصه قابل مشاهده است:

 

اول ـ  تحریم ها باعث افزایش سرسام آور هزینه دارو و بهداشت در ایران شده است. از شیر خشک مورد نیاز کودکان گرفته تا داروهای حیاتی برای بیماران سرطانی،ام اس، تالاسمی، هموفیلی و دیالیزی، بشدت کمیاب شده و  بسیار گرانند. آخرین گزارشات حاکی است که جان صدها هزار ایرانی مبتلا به این بیماریها در خطر است. ام اس بیماری فلج کننده ای است که تنها با داروهای پیشرفته قابل کنترل است. عمل جراحی لازم برای هزاران بیمار هموفیلی ملغی شده اند چرا که بدلیل کمبود داروهای مورد نیاز، امکان جلوگیری از خونریزی بیماران به هنگام جراحی وجود ندارد. سالانه ۴۰ هزار ایرانی به خاطر ابتلا به سرطان جان خود را از دست می دهند. با فروپاشی هر چه بیشتر نظام بهداشتی ایران و کمبود دارو و تجهیزات پزشکی این آمار بدون تردید بصورتی جهش آسا  افزایش خواهد یافت. بسیاری از متخصصان اکنون نسبت به خطر "سونامی سرطان" در ایران در دو سال آینده هشدار می دهند. تردیدی نیست که نظام بهداشتی ایران در جمهوری اسلامی، و بویژه پس از حذف یارانه ها، خدمات بهداشتی و پزشکی را بیش از پیش به یک کالای دست نیافتنی برای کارگران و زحمتکشان ایران تبدیل کرده است. اما در سایه مداخلات "بشر دوستانه" دولت های امپریالیستی سلامت اکثریت مردم ایران بیش از هر زمان دیگری مورد تهاجم "هدفمند" این دولت ها قرار گرفته است.

 

دوم ـ  بدلیل ورشکستگی اقتصاد ایران به خاطر سیاست های جمهوری اسلامی و تحریم ها از یکطرف، و ممنوعیت وارد کردن مواد شیمیایی لازم برای تولید دارو از سوی دیگر، کارخانهٔ های دارو سازی ایران با بحران عظیمی روبرو شده اند. دو کارخانه دارو سازی اخیراً تعطیل شده اند و واحدهای تولیدی دیگر در معرض تعطیلی قرار گرفته اند. تحریم ها حتی تولید داخلی داروهایی که ایران امکان و توانایی تولید آنها را دارد با مشکلات جدی مواجه کرده است. چنین روندی به گسترش و تقویت قاچاق دارو منجر شده است. تجربه ثابت میکند که رونق بازار قاچاق و سیاه در عرصه پزشکی جان تعداد هر چه بیشتری را به خطر خواهد انداخت. تحریم های "هوشمندی" که به بهانه دفاع از منافع مردم ایران و دموکراسی به مردم ایران تحمیل میشوند در عمل به تقویت برادران قاچاقچی، رونق بازار مرگ، و محروم کردن مردم ایران از ابتدایی ترین خدمات پزشکی منجر شده است. درست در چنین شرایطی است که هزینه درمان و داروهای "مشابه" میلیون ها خانواده را به خاک سیاه می نشاند و بزیر خط فقر می کشاند.

 

شکنجه و کشتار خاموش کودکان، زنان و مردان ایرانی، در شرایطی صورت می گیرد که دولت ایالات متحده، اسرائیل و متحدانشان هر روز بر اهمیت "خط قرمز" برای جمهوری اسلامی تاکید می کنند و به بهانه حفظ موجودیت، خاک و شهروندانشان؛ معیشت، سلامت و جان مردم ایران را مورد حمله قرار می دهند. منطق این دولت ها در مجازات جمعی مردم ایران به بهانه مقابله با جمهوری اسلامی، با منطق تروریست های القاعده که به بهانه مقابله با دولت ایالات متحده هزاران نفر از شهروندان این کشور را در سال ۲۰۰۱ میلادی قتل عام کردند، تفاوتی ندارد. پیچاندن این خشونت آشکار در پرچم "دموکراسی" و "هوشمند" اعلام کردن آن، ذرّه ای ازعمق جنایت تحریم ها علیه مردم ایران نمی کاهد. در این هیاهوی خط قرمز کشیدن ها برای مردم ایران، معلوم نیست که خط قرمز شکنجه و مجازات جمعی کارگران و زحمتکشان ایران کجاست؟ کسانی که پامنبری دولت های غربی را گرفته و میگیرند، آنانیکه با مدافعان و مبلغان تحریم های مرگبار علیه ایران اشک شوق می ریزند، خوب است که به مردم ایران توضیح دهند، که بر چه اساس، حمایت از تحریم ها، و یا حتی سکوت در برابر آن، عین دفاع از صلح، دموکراسی، و حقوق بشر است.

۱۴ آبان ۱۳۹۱ / ۴ نوامبر ۲۰۱۲

 

        

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©