Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
جمعه ۱۶ فروردين ۱۳۹۲ برابر با  ۰۵ آوريل ۲۰۱۳
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :جمعه ۱۶ فروردين ۱۳۹۲  برابر با ۰۵ آوريل ۲۰۱۳
تراژدی سیاسی و تراژدی اقتصادی در ایران

 

تراژدی سیاسی و تراژدی اقتصادی در ایران

 

بهروز نظری

 

از قدیم گفته اند که سالی‌ که نکوست از بهارش پیداست. آمار و ارقامی که در چند روز گذشته از اقتصاد رو به قبله ایران منتشر شده  نشان میدهند که معنای واقعی عنوانی که خامنه‌ای به سال جدید داده است چیست. بنا به گزارش مرکز آمار ایران نرخ کلی‌ تورم در سال ۹۱ از مرز ۴۰ درصد نیز گذشت. این نرخ کلی‌ که در نوع خود کم سابقه است، اما، واقعیت‌های بزرگتری را پنهان می‌کند. قیمت اقلام اساسی‌ مورد نیاز مردم در مدت یک‌ماه بیش از ۵۰ درصد افزایش پیدا کرده اند. همین آمار نشان میدهند که متوسط کًل قیمت‌ها در ده سال گذشته بیش از ۶۰۰ درصد رشد داشته است. در همین حال احمد توکلی اعلام کرده است که ارزش ریال از آذر ماه سال ۹۰ تا مهرماه سال ۹۱، یعنی‌ طی ۱۰ ماه، ۱۱۳ درصد سقوط کرده بود.

 

بحران چنان عمیق است و ارزش پول در ایران چنان ناچیز که رئیس بانک مرکزی جمهوری اسلامی ناگزیر شده اعتراف کند که پول ایران حتی ارزش کاغذی که روی آن چاپ میشود را ندارد. بنا به گفته مقامات بانک مرکزی این نهاد درصدد کسب مجوز برای چاپ اسکناس‌های ۵۰ و ۲۰ هزار تومانی است. در برنامه پنجم نرخ رشد اقتصادی کشور در سال ۹۱ هشت درصد پیش بینی‌ شده بود، اما به گفته علی‌ محمد احمدی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، رشد اقتصادی جمهوری اسلامی در سال گذشته عملا منفی بوده است. ارزیابی‌ها و سخنان مقامات مختلف جمهوری اسلامی در دو هفته گذشته نشان میدهند که حتی آنان نیز نسبت به آینده اقتصاد ایران خوشبین نیستند. درست همین تراژدی غیر قابل انکار است که ولی‌ فقیه تلاش می‌کند با بی‌ شرمی همیشگی‌ رنگ کرده و بجای حماسه قالب کند.

 

در چند سال گذشته اقتصاد ایران محور اصلی‌ نامگذاری سال‌ها از سوی خامنه‌ای بوده است. در این مدت اقتصاد ایران قرار بود که مشمول به اصطلاح کار و همت مضاعف، جهاد، و حمایت از تولید ملی‌ باشد. در این مدت بخش قابل توجّهی از کارگران ایران بیکار شده و اکثریت عظیم آنان با قرارداد‌های موقّتی استخدام شده و کار میکنند؛ جهاد اقتصادی رژیم معنایی جز غارت سفره کارگران و زحمتکشان ایران نداشته؛ و حمایت از تولید ملی‌ اسم رمزی بوده برای فروپاشی تولید و پول ملی‌ و وابسته تر کردن اقتصاد ایران. اگر حاصل همت و کار، جهاد و حمایت چنین بوده، میتوان حدس زد که "حماسه" مورد نظر ولی‌ فقیه از چه جنسی‌ است. آنچه کار در این مدت به و بیش از هر چیز دیگری دنبال شده و به تحقق پیوسته شعار سال ۸۸ است. خامنه‌ای آن سال را سال "حرکت بسوی اصلاح الگوی مصرف" نامیده بود. شکاف دهشتناک بین درآمد‌ها و هزینه‌ها قدرت خرید و مصرف کارگران و زحمتکشان ایران را به وحشیانه‌ترین شکل ممکن "اصلاح" کرده است. سفره کارگران ایران روزبروز کوچکتر و خالی‌ تر شده است. آموزش، بهداشت، مسکن و سه وعده غذا برای بخش بزرگی‌ از جمعیت ایران به کالا‌های لوکس و دست نایافتنی تبدیل شده ، و تعداد هر چه بیشتری از مردم ایران در فقر زندگی‌ میکنند. شکاف طبقاتی در ایران اکنون بزرگتر و عمیق تر از شکاف طبقاتی در دیگر کشور‌های منطقه است.

 

اکنون که دیگر واقعیت‌های اقتصادی ایران غیر قابل انکار نیستند، و در شرایطی که حتی سانسور و امنیتی کردن آمار و ارقام قادر به پنهان کردن گزندگی سرمای اقتصاد در جمهوری اسلامی نیستند، ولی‌ فقیه و دیگر مقامات رژیم تلاش کرده و میکنند که این بحران را تنها محصول "سناریوی اقتصادی دشمن" وانمود‌ کنند. تردیدی نیست که تحریم های بین‌المللی در تشدید بحران و سقوط هر چه بیشتر سطح زندگی‌ و قدرت خرید مردم ایران نقش ویژه‌ای ایفا کرده اند. اما در عین حال نباید فراموش کرد که اولا جمهوری اسلامی در یک ائتلاف منفی‌ با دولت های غربی در تشدید مناقشه هسته‌ای و تحریمهای اعمال شده و به گروگان گرفتن مردم ایران نقش برجسته‌ای ایفا کرده است. ثانیا، گزارشات منتشره نشان میدهند که غارت و چپاول اموال عمومی و منابع کشور از محور‌های اصلی سیاست‌های اقتصادی نظام بوده و هست. درآمد‌های دولت در هشت سال گذشته بالغ بر ۸۶۰ هزار میلیارد بوده است. بنا به گزارش تارنمای خبر آنلاین این رقم از مجموع درآمدهای نفتی‌ همه دولت های پیشین جمهوری اسلامی بیشتر است. در ۲۳ سال بین سالهای ۶۰ تا ۸۳ درآمدهای نفتی‌ ایران ۱۴۵ میلیارد دلار بود. در هشت سال گذشته درآمدهای نفتی‌ دولت بالغ بر ۵۷۰ میلیارد دلار بوده است. دولت همچنین درآمدهای هنگفتی از طریق حراج اموال عمومی تحت عنوان "خصوصی سازی" و مالیات به جیب زده است. درآمدهای دولت از پروسه خودمانی کردن اقتصاد ایران بیش از ۱۰۷ میلیارد دلار و درآمدهای مالیاتی آن بیش از ۱۴۹ میلیارد دلار بوده است. دقیقاً چه درصدی از این درآمدهای رژیم در راستای بازسازی اقتصاد ایران، حمایت از تولید ملی‌، کاهش وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی‌، و ایجاد اشتغال، بهبود نظام آموزش و بهداشت، ارتقا سطح زندگی‌ مردم و غیره بکار گرفته شده اند؟ اختلاس‌های نجومی در نظام از کجا ریشه گرفته و تامین شده اند؟ اگر کاهش درآمدهای نفتی‌ در یک‌سال گذشته تا حدی میتواند رشد منفی اقتصادی در سال ۹۱ را توضیح دهد، آیا نباید درآمد‌های هنگفت و بی‌ سابقه نفتی‌ در هشت سال گذشته، و دوره‌های پیشین، به رشد اقتصادی عظیم و کاهش شکاف طبقاتی در ایران منجر می‌شدند؟

 

نگرانی مقامات جمهوری اسلامی به چنان حدی رسیده که یکی‌ پس از دیگر نسبت به "تسلیم شدن" مردم به دشمن ابراز نگرانی‌ کرده و خواسته اند که مردم در کنار مقام رهبری بمانند و بجنگند. از جمله کسانی که نسبت به وضع موجود ابراز نگرانی‌ کرده اند علی‌ سعیدی نماینده خامنه‌ای در سپاه است. او با اعلام اینکه " صحنه نبرد دشمن با ملت ما از طریق فشار اقتصادی به داخل شهرها و منازل کشیده شده است و مردم باید معیشت خود را متناسب با وضعیت موجود تنظیم کنند" ادعا کرد که "اگر مردم پای رهبری بایستند، اراده خدا بر این قرار می‌گیرد که پیروزی رقم بخورد." دشمن اصلی‌ مردم ایران اما همین نظام است، و دقیقاً همین دشمن است که مردم ایران حاضر نیستند به آن تسلیم شوند. تراژدی اقتصاد ایران بدون تراژدی سیاسی موجود غیر قابل تصور است. قرار گرفتن اقتصاد ایران در نقطه کنونی، افزایش فقر و فلاکت و شکاف طبقاتی در ایران بدون حمله وحشیانه جمهوری اسلامی به حق تشکل، حق بیان و تجمع، حق اعتراض و دیگر حقوق ابتدایی مردم ممکن نبود و نیست. در نظامی که شهروندان آن از حق سازمان دادن خود برای مقابله و به چالش کشیدن سیاست‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی‌ محروم اند، در نظامی که حتی حق تجمع برای جشن چهارشنبه سوری، حق راه رفتن با جنس مخالف، حق انتخاب پوشش، حق تشکل و حق بیان ذره ای‌ تحمل نمیشوند، عامل اصلی‌ بحران و دشمن اصلی‌ خود نظام است. در این نظام هیچ "جهادی"، هیچ "حمایتی" و هیچ "حماسه ای" نمی‌تواند اقتصاد آنرا احیا کند. بحران اقتصادی ایران در یک کلام راه حل اقتصادی ندارد. و بزرگترین تناقض و چالش مقابل کارگران ایران دقیقاً همین است. این نظام هیچ صدای مخالفی را تحمل نمیکند و هر تلاش کارگران ایران برای سازمان دادن خود را با خشونت تمام سرکوب می‌کند. اما، بدون متشکل شدن کارگران، بدون ایجاد وسیعترین همگرایی و همبستگی‌ بین همه مظلومان و لگدمال شدگان در چهار گوشه ایران، نمی‌توان قدمی‌ در راستای پایان دادن به این ترازدی سیاسی و اقتصادی و تامین منافع ایران و مردم ایران برداشت.

۱۵ فروردین ۱۳۹۲ / ۴ آوریل ۲۰۱۳

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©