Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۲ برابر با  ۰۳ ژوئن ۲۰۱۳
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۲  برابر با ۰۳ ژوئن ۲۰۱۳
مهم اینست که باید کنش را در اختیار بگیریم

مهم اینست که باید کنش را در اختیار بگیریم

آرمین نیکنام

 

وقایعی از جنس اشغال التحریر، اشغال وال استریت، جنبش برآشفتگان، خیزش‌های یونان و حالا امروز، آنچه که در میدان تقسیم در حال رخ دادن است برای ما درس های مهمی دارد. در این میان ممکنست که جنبش اشغال التحریر دارای تفاوت ماهوی با سایر جنبش‌های مذکور باشد اما بهره‌گیری از روش‌های یکسان علیه سیستم حاکم می‌تواند ما را در بررسی آنچه واقعا باید بکنیم یاری دهد. طبعا هستی اجتماعی ما در ایران، با آنچه که در اسپانیا، ایالات متحده، یا حتی ترکیه جاریست بسیار متفاوت است و از محل همین تفاوت در دقایقی این چنین، افق‌های مبارزاتی پیش روی ما در ایران بسیار متفاوت با افق‌های مبارزاتی وال استریت، میدان خورشید و یا حتی تقسیم و التحریر خواهد بود. در این میان چند نکته‌ که باید مورد توجه ما قرار گیرد وجود دارند که در مورد هر یک می‌توان روزها به بحث و گفتگو پرداخت.

 

اول) این تجربیات به عنوان فاکت‌های عینی در جهانِ موجود می‌توانند راه‌گشای ما در اثبات ادعاهایمان مبنی بر نارسایی‌های سیستم فعلی باشد. به شکلی بسیار شگفت انگیز، هر یک از این جریانات خاستگاه ویژه‌ای دارند که می‌توانند مورد توجه قرار گیرند. خیزش‌های التحریر، فاکتی هستند بر حمایت سرمایه‌داری از جریانات ارتجاعی کشورهای فرودست. اشغال وال‌استریت برساخته‌ی عینیِ انحصار طاقت فرسای بانک‌ها و ابرکمپانی‌ها بر بازار و روابط مالی است. میدان خورشید، نشانه‌ی عینی استعمار بانک‌های کلان بر روابط درونی کشورهاست. خیزش‌های یونان در راستای بمباران رسانه‌ایِ سیستم علیه کاندیدای حزب سیریزا، نشانگر سایه‌ی سیستم بر درونی‌ترین تصمیمات یک کشور است. میدان تقسیم، از جنبه‌های محیط زیستی می‌تواند نقبی به درون سیستم مستقر باشد.

 

دوم) مطالعه‌ی واکنش مردم در قبال چنین اوضاعی بسیار ضروریست. آیا سازمانیابیِ از پیش موجودی در کار بوده است یا اینکه همه چیز ناگهان به وقوع پیوسته است؟ مورد اول التزام سازمانیابی را ایجاب می‌کند و مورد دوم، پراتیک عینی در چنین لحظاتی را ترسیم می‌کند. پراتیکی که چه از پیش تعیین شده و چه آنی، می‌تواند مورد مطالعه، نقد و بررسی قرار گیرد و به کار بسته شود.

 

سوم) تفاوت مواجهه‌ی مردم و احزاب در این جریانات، فاکت‌های تاریخی‌ای هستند که نباید از آنها دست برداریم. کدامیک واکنش پیشروتری نشان داده‌اند؟ مردم یا احزاب؟ کدام احزاب پیشروتر بوده‌اند؟ کدامیک به مردم پیوسته‌اند و کدامیک به مردم پشت کرده‌اند؟ احزابی که به مردم روی می‌آورند تا چه میزان خود را با مردم یکدست و یک سطح می‌سازند؟ آیا این پیوستن به مردم برای پیش‌آهنگی یک حرکت مردمیست یا برای حل شدن و در آمیختن با آن؟

 

چهارم) انعکاس این جریانات را نباید دور از نظر داشت. نگاهی به عملکرد رسانه‌های غالب در قبال این وقایع، پررنگ ترین شواهد برای ناکارآمدی این دست رسانه‌هاست و همین ناکارآمدی بیش از هر چیز باید ما را وادارد تا رسانه‌های خود را بسازیم. رسانه‌هایی که برخاسته از خودِ ما هستند و موجودیتشان را از خودِ ما می‌گیرند. این بزنگاه‌ها می‌توانند نشان‌دهنده‌ی عملکرد ایدئولوژیک رسانه‌های موجود باشند، بنابراین نباید از روابط رسانه‌ها با سیستم غافل شویم.

 

برآیند تمام این نکات و نکات بسیارِ دیگری که قطعا در چنین نوشته‌ای از نظر دور می‌ماند، یک نکته است: «برای گذر از وضعیتی که ما را در موضع انفعال قرار داده است، باید در نقطه‌ی کنش قرار بگیریم. باید همه چیز را خودمان بسازیم. باید همه در کنار هم بمانیم، اگر لازم بود آواز بخوانیم، اگر لازم بود شعار دهیم و خشمگین شویم، اگر نیاز است سنگر ببندیم و شاید حتی مثل یک گله گرگ، حمله کنیم. مهم اینست که باید کنش را در اختیار بگیریم. از وضعیت پیشارخدادی تا تحقق آن و حتی پس از رخداد، همه و همه کنش یکایک ما را می‌طلبند».

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©