Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۱ برابر با  ۱۵ فوريه ۲۰۱۳
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۱  برابر با ۱۵ فوريه ۲۰۱۳
یادداشت کارگری هفته

یادداشت کارگری هفته

 

شرائط بحران و تاکتیک‌های کارگری

 

یوسف آبخون

 

این شرائط و تحولات اقتصادی است که شرائط و هم چنین تاکتیک‌های مباررزات روزمره واتحادیه ای کارگران را تعیین می‌کند. برخی ازاین تحولات اثرات استراتژیک و یا راهبردی براین شرائط باقی می‌گذارند که بدون توجه به آن‌ها نمی‌توان استراتژی و تاکتیک‌های مبارزات روزمره و یا اتحادیه ای کارگران را ترسیم نمود . منظور از استراتژی در اینجا آن طورکه عموما در نظر گرفته می‌شود هدف (و مثلاً هدف سوسیالیسم) نیست بلکه مجموعۀ طرح ها و برنامه‌هایی است که جنبش کارگری برای هماهنگی و سازماندهی اقدام های  خود برای رسیدن به اهداف و یا خواست های دوره ای خود به آن نیازمند  است. و این که استراتژی به این معنی، مستقیماً کاری به هدف ندارد وعبارت است از اقدام‌ها و برنامه‌هایی برای رسیدن به هدف، و تاکتیک نیز، شامل امکانات و وسائل و راه های مشخص برای پیش برد استراتژی.

    

  به این ترتیب استراتژی جنبش کارگری ما در شرائط بحران فروپاشی سیاسی و اقتصادی کنونی چه می تواند باشد؟

 

  اولین مساله البته مقابله با آواری از فقر و فلاکت و بیکاری توده ایی  و گرانی سرسام آوری است که بر سر آن‌ها فرو ریخته است.  کارگران ما نسبت به این مساله آگاهی دارند وضرورت مقابله با آن را در تجربه زندگی و مبارزه روزمره خود حس کرده و درک می‌کنند. ولی آگاهی نسبت به آین مساله، به معنی توانایی آن‌ها برای مقابله با این مساله نیست. این آگاهی تنها به معنی درک  از تغییر شرائط کار و زندگی و مبارزه شان و حد اکثر ناکافی بودن اقدام‌ها و سطح مبارزه شان در سطح  گذشته است و نه راه کارهایی برای آینده و یا مقابله با شرائط موجود. این راه کارها و یا راهبرد ها ویا استراتژی جنبش آن‌ها، با تاملی در مبارزات گذشته و ارزیابی از تحولات اقتصادی وسیاسی کنونی و آرایش نیروها و صف بندی ها امکان‌پذیر است. با تأکید براین که البته درست‌ترین ارزیابی ها و راهبردها هم به معنی توانایی در رسیدن و یا تأمین طرح ها وبرنامه های پیش‌بینی شده در استراتژی نیست. و این مساله ای است که به حوزه تاکتیک‌ها و یا امکانات و نیرو مربوط است بدون امکانات و نیروی لازم تأمین استراتژی  ویا پیروزی در مبارزه ممکن نیست. به قول ناپلئون که به استراتژی و تاکتیک در جنگ اعتقاد داشت استراتژی به معنی تدارکات در پشت جبهه است وتاکتیک به معنی پیش برد جنگ در صحنه نبرد.

در  نبرد طبقاتی کارگران و یا در جنبش کارگری عنصر ثابت پایدار، هم در استراتژی وهم در تاکتیگ  مساله سازمان یابی و تشکل یابی  کارگران است. چراکه کارگران و.یا طبقه کارگر؛ اولا- اولین طبقه ستم کش و استثمار شده در تاریخ است که این توانایی را به دست می‌آورد که خود را متشکل کرده و سازمان دهد( در حالی که طبقات دیگر ستم کش در تاریخ نمی توانستند). ثانیاً می‌تواند خود را به این وسیله ، به ناگزیر و دایمأ و پایدار مبارزه برای دست مزدهای روزانه، یعنی مبارزه برای حق حیات خود، شرائط رهایی از ستم طبقاتی و استثمار را فراهم کند. طبقات دیگر ستم کش در تاریخ با همه ظلمی که به آن‌ها می‌رفت ناگزیر به مبارزه روزمره برای حق حیات خود نبودند.

با این نکات و به عنوان یاداشتی برتاکتیک های کارگری ،در این دوره باید دید چه مسائل استراتژیکی برای جنبش کارگری ما درحال حاضر وجود دارند؟

برخی  ازتحولات در شرائط اقتصادی  جنبش کارگری ما به اجرای سیاست‌های نئولیبرالی از جانب رژیم اسلامی در راستای سیاست‌های جهانی در این رابطه که از دو دهه پیش آغاز شده و همانند آن‌ها در سطح جهانی اثرات استراتژیک بر آرایش طبقاتی کارگران گذاشته‌اند، که بدون توجه به آن‌ها ترسیم تاکتیک‌های کارگری ممکن نیست. مثل اهمیت یافتن بخش خدمات در برابر بخش تولیدی ، تجزیه کارگاه های بزرگ به کارگاههای کوچک ، افزایش کار کودکان و زنان ویا افزایش نیروی بیکار و یا ارتش ذخیره کارگری و جمعیت حاشیه شهری، نابودی روستا ها و کارگاه های سنتی و افزایش شهر نشینی و طبقات متوسط شهری و افزایش آموزش و غیره

در رابطه با اهمیت این سیاست‌ها  بر استراتژی جنبش کارگری می‌توان گفت نادیده گرفتن آن‌ها در کشورهای پیشرفته صنعتی  از جانب اتحادیه های کارگریِ غالباً سوسیال دمکراتیک و دنباله روی از احزاب سوسیال دمکراتیکی که به طور خزنده این سیاست‌ها را به پیش می بردند  زمینه‌های شکست استراتژِک این اتحادیه ها را فراهم ساخت و با از دست دادن نیروهایشان  تا به یک سوم از دایره نیروهای تعیین کننده در سیاست و برنامه‌های این کشورها خارج شدند و در روندی معکوس در برخی کشورهای امریکای لاتین حتی زمینه‌های گسترش اتحادیه های کارگری و تبدیل شدن شان به نیروی مهم سیاسی در این کشورها به وجود آمد. البته این روند در کشورهای اروپایی با آشکار شدن هر چه بیش تر  نتایج فاجعه بار سیاست‌های نئولیبرالی و هم چنین با تشدید بحران در نظام سرمایه داری جهانی و اعلام جنگ آشکار طبقاتی سران اتحادیه اروپا در پیش برد سیاست ریاضت‌های اقتصادی با تأکید بر کاهش دستمزد ها ی کارگران و در کنار آن نابود ی سیستم‌ها ی رفاه اجتماعی در حال تغییر است

در کشور ما علاوه براثرات این سیاست‌ها  در فروپاشی تولید و صنعت و اقتصاد به طور کلی و پیش برد اقتصاد انگلی و دلالی از جانب رژیم وغارت و راهزنی مستتقیم دارایی‌های ملی از جانب به قول احمدی نژاد برادران قاچاقچی و دارودسته های مافیایی رژیم اسلامی تأثیرات ویران گری بر نیرو و توان و آرا یش طبقاتی کارگران ما بر جای گذاشته است

نتایج این سیاست‌ها برجنبش کارگری ما در گام اول این است که تاکتیک ها و مطالبات معمول کارگری دیگر کار ساز نیستند چراکه شرائط  و تحولات اقتصادی و سیاسی هم نه تنها با گذشته بلکه  با شرائط معمول و قابل درک در سایر کشورها تفاوت دارد  کارگران ما در تجربه مبارزات چند ساله اخیر خود به اثرات این سیاست‌ها در تاکتیک‌های کارگری پی برده  و مبارزات خود را از سطح کارخانه به تظاهرات و تحصن ها در برابر نهاد های دولتی کشانده اند.

البته این تاکتیک‌ها از جانب برخی از کارگران کارخانه ها وصنایع بزرگِ در حال نابودی و نه حتی صنایع استراتژیک، به دلیل شاید موقعیت استراتژیک و ممتاز به کار گرفته می‌شود و بخش‌های کارگری را هم شامل نمی شود. مسلماً در جایی که این صنایع در حال آب شدن هستند کارگران این صنایع از نیروی کافی برای پیش برد  مبارزه و تأمین خواست هایشان برخوردارنخواهند بود، بنا براین توجه به مبارزه کارگرانی که عده هر چه بیشتری از آن‌ها در حال بیکاری اند و هم چنین جوانان بیکاری که امید  به یافتن کار و زندگی شایسته انسانی را مداوما از دست می‌دهند و در حاشیه زندگی و یا شهرها و محلات متورم می‌شوند ، اهمیت بسیاری در ترسیم استراتژی جنبش کارگری در این دوره را دارد. به ویژه در حالی که حتی اعتصاب های کارگری در کارخانه ها که عالی ترین شکل مبارزات کارگری در دوران رکود ویا معمولی محسوب می‌شوند کارآیی خود را از دست می‌دهند، توجه به مبارزات و تظاهرات کارگری وتوده ای در محلات اهمیت به سزایی می یابند هم جنین توجه به تحولات ساختاری در آرایش طبقاتی کارگران در کشور ما  که در آن به هر حال کارگران صنایع بزرگ بخش ناچیزی را از لحاظ عددی در میان طبقه کارگر ما را تشکلیل داده  و به جای آن بخش عظیمی در کارگاه های کوچک کار می‌کنند از اهمیت بسیا ری برخوردار است و به ویژه توجه به مشارکت  زنان در جنبش کارگری که هم به دلیل تحولات ساختاری در تولید سرمایه داری و هم گسترش فقر و فلاکت در کشورما به بازار کار و وبیشتر به بازار سیاه کار کشانده می‌شوند از اهمیت حیاتی برای جنبش کارگری برخورداراست. در ارزیابی مشابهی از این شرائط در کشورهای صنعتی تر جهان سوم و به ‌خصوص در کشورهای امریکای لانتین  و یا کره جنوبی از مبارزات کارگری به عمل آمده گفته می‌شود ، که  با این تحولات در ساختارِتولید سرمایه و بحران کنونی، جنبش کارگری قادر به تسلیم سرمایه داران در حوزه تولید  نیستند. جنبش کارگری می باید در حوزه توزیع ، سرمایه داران و دولتهای سرمایه داری را با سازماندهی در محلات و به طور مثال با تظاهرات و  ایجاد راهبندان ها و یا به کمک کارگران بخش حمل ونقل به زانو در آورد

نکته آخر، تأکید بر شرائط بحران سیاسی و اقتصادی همه جانبه وفروپاشنده کنونی در کشورِ ما است که در ترسیم استراتژی مبارزاتی کارگری و تنظیم تاکتیک‌ های کارگری است که اساساً با خواست تاکتیک‌ها و استراتژی کارگری در دوران آرامش و  به اصطلاح رکود سیاسی متفاوتند.          

27 بهمن 1391ـ15 فوریه 2013  

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©