Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
سه-شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۱ برابر با  ۰۵ مارس ۲۰۱۳
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :سه-شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۱  برابر با ۰۵ مارس ۲۰۱۳
تداوم جنگ بی مهار درسوریه؛ بازشدن درب جهنم درخاورمیانه

تداوم جنگ بی مهار درسوریه؛ بازشدن درب جهنم درخاورمیانه

یوسف لنگرودی

بحران سوریه که اکنون بیست وسه ماه آن کشور را درآتش و خون فرو برده وعملا به ویرانی و جنگ داخلی سوق داده است ، تا به حال به قیمت جان حدود هفتاد هزار نفر تمام شده و موجب آوارگی تقریبا نهصد هزارنفر سوری گردیده است. نه تنها چشم انداز روشنی از پایان بحران دیده نمی شود، بلکه همه چیز حکایت از آن دارد که همه چیز به سوی یک فاجعه غیر قابل مهار پیش می رود. فاجعه هولناکی که نه فقط سوریه را به ورطه نابودی خواهدکشاند، بلکه کل منطقه را نیز به یک جهنم واقعی تبدیل خواهد کرد.

تردیدی نیست که عامل اصلی بحران سوریه شخص بشار اسد و حکومت اوست که خانوده اش بیش از چهل سال قدرت را با تکیه بر استبداد خوفناک در دست داشته اند و هرگونه آزادی خواهی را به شدت سرکوب می کردند. این خانواده چپاولگر و مافیایی هنگامی که با خواسته های بر حق مردم مواجه شدند، در تداوم خشونت و سرکوب مردم تردیدی به خود را ندادند و تظاهرات مسالمت آمیز مردمی را با بیرحمی تمام وبا سرب داغ پاسخ گفتند. ولی حرکات اعتراضی مردم سوریه که این بار بر متن انقلاب عرب شکل گرفته بود، نه تنها عقب ننشت، بلکه در عمل به یک انقلاب سراسری تبدیل شد. اما حکومت تصمیم خود را گرفته بود: حفظ قدرت به هر قیمتی. حتی به بهای ویرانی کشور. حکومت مستبد و فاسد تا جایی پیش رفت که حتی نیروی ارتش را وارد میدان کرد و با بکارگیری هواپیمای جنگی و موشک و توپخانه به سرکوب و کشتار مردم دست زد. و این در ادامه خود، البته نمی توانست جنبشی را که در آغاز به عنوان انقلاب سوریه معرفی شده بود، به حاشیه نراند و هیولای بنیاد گرایی اسلامی را - به دلایلی که پرداختن به آن در این یادداشت نمی گنجد- به نیروی اصلی صحنه سیاسی سوریه تبدیل نکند.

 مخصوصا آن که باید در نظر داشت که حکومتی که خود را رژیمی سکولار معرفی می کرد، به اقلیت مذهبی یعنی شیعه علوی تعلق داشت. چیزی که اکثریت سنی به آن بدبین بوده و خود را در معرض تبعیض می دید. خود این واقعیت، سکولار بودن حکومت سوریه را عملا بی اعتبار می ساخت. بی جهت نیست که بخش سنی جمعیت سوریه بلافاصله  به  مرکز مقاومت و ایستادگی علیه رژیم تبدیل شده و خطرناکترین جریان های بنیادگرایی سنی - مانند سلفی ها و القاعده - بسادگی وارد میدان شدند.

خاورمیانه که همواره بستر مناسبی بوده که بروز هرگونه منازعه ای  بسرعت به میدان رقابت قدرت ها ی بین المللی و منطقه ای تبدیل می شود، بحران سوریه فرصت بی همتایی را برای این نیرو ها و قدرت ها فراهم آورد تا خودشان را آماده کنند  تا دست به تصفیه حساب بزرگ بزنند. یعنی کاری را که نتوانسته بودند در دیگر مناطق و مخصوصا در لبنان به سرانجام برسانند، اکنون  قصد دارند در سوریه به آن دست یابند.

رقابت قدرت های بزرگ مانند آمریکا وروسیه به خودی خود و به طور مستقیم جنبه خیلی خطرناک بحران سوریه نیست. در ارتباط با این قدرت ها اگر چه خودشان پشت نیروهای ارتجاعی منطقه قرار دارند اما هر چه باشد در پشت پرده با هم کنار می آیند. مثلا روسیه اگر به برخی ازخواسته و منافع اش در سوریه توجه شود، در نهایت و به ناگزیر  با غرب کنار خواهد آمد. سوریه اگر چه برای روسیه بسیار مهم است اما رهبران این کشورهمین چندی قبل اعلام کرده بودند که آن ها به هر قیمتی حاضر نیستند تا از حکومت بشار اسد حمایت کنند. به ویژه آن که رژیم اسد بسیار تضعیف شده و دیگر به سختی می تواند به بقای خود ادامه دهد و در یک کلام حکومتی است بی آینده.

اما جنبه بسیار خطرناک بحران سوریه  تبدیل شدن آن به  خصومت های مذهبی بیرحمانه و کشیده شدن جنگ به دیگرکشورهای منطقه است. تا همین جا نیزپای بسیاری از گروهها و دولت های منطقه مستقیم و یا غیر مستقیم به بحران سوریه کشیده شده است. ترکیه، عربستان سعودی و قطربه همراه جریانات بنیادگرای سنی ( که به هر بهایی می خواهند رژیم اسد را براندازند) یک پای ماجرا را تشکیل می دهند. جمهوری اسلامی، حزب الله لبنان و شیعیان عراق ( که به هر قیمتی می خواهند رژیم اسد را سر پا نگهدارند) یک پای دیگرماجرا را.

 آثارکشیده شدن جنگ سوریه به لبنان وتا حدی نیزدر عراق، و اولتیماتوم و تهدید نظامی" ارتش آزادیبخش سوریه" به حزب الله لبنان جهت عدم مداخله در سوریه، حمایت آشکارارتجاع عرب و مخصوصا پشتیبانی بی پروای عربستان و قطر از جریانات سلفی و القاعده در سوریه، دارد اوضاع را به گونه خطرناکی در جهت برافروختن یک جنگ تمام عیارمیان شیعه و سنی پیش می برد. جنگ و نزاعی که اگرشعله ورگردد، خاورمیانه را به جهنمی واقعی تبدیل خواهد کرد. جهنمی که بحران ها و جنگ های تاکنونی، مانند مناقشات اسراییل وفلسطین، جنگ داخلی لبنان، جنگ ایران و عراق وحتی لشکر کشی غرب به عراق ، افغانستان و لیبی، در برابرآن چندان هولناک به نظر نخواهد رسید.

 جهنمی که اگر درب آن کاملا بازشود، خاورمیانه را به سوی جنگ مذهبی تمام عیار و قتل و عام های هولناک میان شیعیان و سنی ها خواهد کشاند. آتشی که  در صورت فراگیر شدن هیچ کس از آن در امان نخواهد ماند. آرایش و صف بندی های نیروهای متخاصم و درجه خصومت و دشمنی میان طرفین درگیر حالا به نقطه ای رسیده که می خواهند از شرایط به وجود آمده نهایت استفاده را ببرند. بویژه محور عربستان و دولت های عربی حاشیه خلیج فارس برای تضعیف محور جمهوری اسلامی، حزب الله لبنان و شیعیان عراق و دولت مالکی، مشتاقانه مایل است تا درب جهنم منازعات شیعه و سنی را کاملا باز کنند. آن ها به هیچ وجه مایل نیستند تا از فرصت بسیار مناسب پیش آمده که تضیف بسیار شدید و بی آیندگی رژیم اسد برای شان بوجود آورده چشم بپوشند. آن ها از این طریق می خواهند جمهوری اسلامی را که اکنون تضعیف گردیده و در محاصره و تحریم تمام عیار قرار دارد، زمین گیر کنند و " هلال شیعه" را در خاورمیانه فلج کرده و سرانجام نابود سازند.

در این میان تردیدی نیست که سرنگونی و یا کناره گیری بشاراسد از قدرت، شرط اصلی مقابله با جهنمی است که دارد در خاورمیانه دهان باز می کند. اما همه ماجرا در این خلاصه نمی شود. برای جلوگیری از این فاجعه بزرگ، ضروری است تا همزمان با خذف خانواده رژیم اسد از قدرت، سنی ها، علوی ها، مسیحیان و کردهای آن کشور برای همزیستی مسالمت آمیز و دمکراتیک در کنار یکدیگربه تفاهم برسند. راهی غیر از وجود ندارد. نه جمهوری اسلامی و نه عربستان و متحدان آن ها دلشان به حال مردم سوریه و آینده آن نسوخته و هیچ ابایی ندارند تا به هر قیمتی و حتی نابودی سوریه، اهداف شوم و ارتجاعی خود را پیش ببرند. قدرت های بزرگ نیز همین طور. آن ها نیز فقط و فقط به منافع شان فکرمی کنند و زندگی و خوشبختی مردم منطقه برای شان کوچکترین اهمیتی ندارد. بی جهت نیست که چشم شان را درحمایت همه جانبه عربستان از سلفی ها و جریانات القاعده در سوریه بسته اند. مخصوصا این که یک خاورمیانه تضیف شده و درگیر در انواع مخاصمات، همیشه برای غرب مناسب ترین حالت بوده است تا بدین طریق حضور همه جانبه خود در منطقه را موجه جلوه دهد.

دوشنبه چهارم مارس 2013

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©