اعلامیه
هیئت اجرائی
سازمان
کارگران
انقلابی
ایران (راه
کارگر)
به
مناسبت روز
جهانی کارگر
اول
ماه مه روز
آگاهی از
ضرورت
همبستگی و
سازمان یابی کارگران
است
امسال
اول ماه مه ،
روز جهانی
کارگر ، در
حالی فرا می
رسد که
رویارویی
زحمتکشان و
بهره کشان در غالب
کشورهای جهان
دامنه توده ای
بسیار نمایانی
پیدا کرده است و در
گرماگرم این
رویارویی ها
که فاشیست ها
و آدمخواران
نیز خود را
مدافع محرومان
و زحمتکشان جا
می زنند ،
سؤال سرنوشت ساز
این است که
راه رهایی از
بربریتی که
سرمایه به راه
انداخته ، از
کدام سو می
گذرد و به کجا
میرود؟ روز
جهانی کارگر به
این سؤال
سرنوشت پاسخ
روشنی دارد: زحمتکشان!
علیه بردگی و
بی حقی بشورید
، روی پاهای
خود بیاستید ،
سرنوشت تان را
به دست
"ناجیان"
نسپارید ، و
بی هیچ ترسی
متحد شوید! پیام
روز جهانی
کارگر ، تأکید
بی قید و شرطی
است بر آگاهی
از هم زنجیری و
هم سرنوشتی
همه و مطلقاً
همۀ زحمتکشان
و ضرورت
همبستگی و
سازمان یابی
مستقل خودِ
آنان.
در
ایران ما ،
این پیام روز
جهانی کارگر
اکنون اهمیت
مضاعفی دارد:
نظام فاشیستی
ولایت فقیه ،
پس از چهار
دهه چپاول هست
و نیست کشور ،
بیش از هر
زمان دیگر
رسوا شده است
؛ "حکومت امام
زمان" در همه
آزمون ها
مردود شده.
این رسواییِ
آنها را این
روزها (که بار
دیگر بساط ننگین
و عوام
فریبانه
انتخاباتی
راه انداخته
اند) حتی از
زبان خودِ
آنان نیز می
توان شنید. کسانی
که به نام خدا
و با اتکاء به
حمایت های "ملاء
اعلا" ،
کارگران
معترض را می
خوابانند و
شلاق می زنند
و فعالان
کارگری و
اجتماعی را در
زندان های شان
می کشند و با
محکومیت های
سنگین زنده به
گور می کنند ،
ناگزیر شده
اند اعتراف
کنند که
اکثریت
زحمتکشان
ایران در فقر
و فلاکتی ذلت
بار دست و پا
می زنند. اما در
کنار این
کارنامه
ننگین حکومت
گران متصل به
"ملاء اعلا" ،
جوانه های
بیداری و سازمان
یابی در صفوف
زحمتکشان ما ،
بیش از هر
زمان دیگر در
چهار دهه
گذشته ، امید
بخش است. با
گسترش حرکت
های اعتراضی
بخش های مختلف
کارگران و
زحمتکشان و به
ویژه با شکل
گیری شبکه های
ارتباطی سراسری
معلمان و
بازنشستگان ،
سازمان یابی مستقل
و سراسری
کارگران و
زحمتکشان
دیگر یک آرزوی
دور نیست ،
بلکه دارد به
یک مسأله عملی
جنبش برخاسته
از پائین
تبدیل می شود.
در
چنین شرایطی
مهم است به
یاد داشته
باشیم که
موتور محرک
سازمان یابی
مستقل
کارگران و زحمتکشان
خواست ها و
نیازهای عاجل
و بی واسطه
خودِ آنان
است. این
خواست ها
بسیار متنوع
،
رنگارنگ و حتی
به ظاهر پراکنده
اند ، اما بی
تردید فصل
مشترک های
بسیار زیادی
دارند. فراموش
نباید کرد که
برای رسیدن به
فصل مشترک های
متحد کننده ،
باید از خواست
های به ظاهر
کوچک و
پراکنده آغاز
کرد. فراموش
نباید کرد که
بزرگ ترین
رودخانه های
جهان در
سرچشمه های
شان با
جویبارهای
کوچک آغاز می
شوند ؛ فراموش
نباید کرد که
حتی بلندترین
قله های جهان
نیز با تپه
های کوچک احاطه
شده اند. همچنین
به یاد داشته
باشیم که در
شرایط امروز
ایران ، محروم
ترین و مظلوم
ترین کارگران
و زحمتکشان ما
در شرایطی به
سر می برند که
ارتباط گیری
با همدیگر
برای شان
دشوار است ؛
اما بدون کشاندن
آنها به میدان
اقدامات
مستقل و
مستقیم توده
ای ، جنبش
معطوف به
سازمان یابی
سراسری از
توان و شتاب
کافی و کارساز
برخوردار
نخواهد شد.
بنابراین ، با
توجه به شرایط
فلاکت بار
امروز ایران ،
فقط جنبش
مبارزه برای
تأمین
اجتماعی است
که می تواند
این توده های
محروم به ظاهر
غیر قابل
سازمان یابی
را به حمایت
از خواهران و
برادران شان
در جنبش
مبارزه برای سازمان
یابی سراسری ،
به میدان
بیاورد. مبارزه
برای تأمین
اجتماعی ،
مبارزه ای است
برای یک حق
شهروندی که
ضرورتاً از
پائین و با سازمان
یابی مستقل
توده ای آغاز
می شود ؛ مبارزه
ای است برای
حق کار (و
بنابراین بیمه
بیکاری) و در
هرحال درآمدی
لازم برای یک
زیست انسانی ،
حق مسکن ، حق
بهداشت و
درمان و حق
آموزش. از
طریق چنین
مبارزه ای است
که می توان
بساط عوام
فریبی و مزدور
سازی و گدا
پروری دستگاه
های "خیرات و
مبرات" رسوای نظام
ولایی را
رسواتر کرد و ریخت
و پاش های بی
حساب و کتاب
آنها را
برچید.
پیشروی
در راستای
اتحاد و
سازمان یابی
توده ای
زحمتکشان ، بی
تردید ،
اقدامات به
موقع و هشیاری
هایی می طلبد
که تأکید ویژه
بر پاره ای از
آنها ، به
ویژه در شرایط
امروزی کشور
ما خالی از
فایده نیست:
۱
- عدم پرداخت
به موقع حقوق
کارگران و
زحمتکشان در
ایران اسلامی
، اکنون به یک
پدیده عمومی
تبدیل شده است
که از کارگران
شاغل گرفته تا
بازنشستگان و
حتی معلمان ،
همه از آن رنج
می برند و
فریاد
اعتراضات شان نیز
در میان حکومت
گران متصل به
"ملاءاعلا" گوش
شنوایی نمی
یابد. تمرکز
ویژه روی این
مسأله وظیفه
ای است که فرار
از آن ، هزینه
سنگینی برای
جنبش سازمان
یابی
زحمتکشان دارد
و خواهد داشت.
پس با تمام
نیرو علیه این
دزدی سازمان
یافته و جنایت
کارانه از جیب
خالی مزد و
حقوق بگیران
بپا خیزیم.
۲
- مسؤولان و
حامیان شرکت
های پیمان
کاری که در پیوندی
همه جانبه با
حکومت گران
الهی ، سیستم
بردگی کاملاً
عریانی راه
انداخته اند و
در اشاعه پدیده
حقوق معوقه
نقش مهمی
دارند ، با
تمام نیرو و
از طریق
اقدامات هم
آهنگ سراسری ،
باید به چالش
کشیده شوند.
رهبر "با
بصیرت" جمهوری
اسلامی و همه
فقیهان طراز
اول نظام که
به نام دفاع
از "شریعت
محمدی" خون
مردم را به
شیشه کرده اند
، باید
مستقیماً به
پاسخ گویی
کشیده شوند.
۳
- خصوصی سازی
دائماً
فزاینده
آموزش و بی
پناهی اکثریت
قاطع
زحمتکشان در
حوزه بهداشت و
درمان ، نه
تنها جنایتی
است آشکار
علیه بشریت ،
بلکه نقض علنی
قانون اساسی
خودِ این رژیم
جهنمی هم هست ،
برای مقابله
با این جنایت
سازمان یافته
، می توان و
باید اعتراضات
توده ای
گسترده ای
سازمان داد.
۴
- مبارزه
افشاگرانه
علیه نهادهای
کارگری رژیم
که جز جاسوسی
در میان
کارگران
وظیفه
دیگری
ندارند ، یکی
از پیش شرط
های سازمان یابی
مستقل
کارگران و
زحمتکشان است.
پس از هر نوع
شرکت در مراسم
هایی که این
دستگاه های
متصل به سیستم
امنیتی رژیم
راه اندازی می
کنند ، اجتناب
کنیم.
۵
- در شرایطی که
استبداد
مطلقه فقیه می
کوشد خود را پشت
برگ انجیر
انتخابات پنهان
کند ، به یاد
داشته باشیم
که بی حقی مطلق
مردم ، نه
تنها در عمل ،
بلکه همچنین
در نظریه حکومتی
رسمی نظام ،
شرط حیاتی
تداوم
موجودیت این
رژیم جهنمی
است. بنابراین
از هر نوع خوش
بینی نسبت به
شعارها و وعده
های جناح های
مختلف رژیم
اجتناب کنیم.
به ویژه
فراموش نکنیم
که شعارهای
مستضعف
پناهانه ای که
دستگاه ولایت
و اجامر و
اوباش تحت امر
آن ، این
روزها به راه
انداخته اند ،
جز برانگیختن
گرد و خاک فاشیستی
برای پوشاندن
هدف های شوم
شان معنایی
ندارد. فراموش
نکنیم که همین
"اقتصاد مقاومتی"
و "مدیریت
جهادی" رهبر
"بابصیرت"
نظام است که
منشأء اصلی
ورشکستگی همه
جانبه امروزی
کشور ماست.
۶
- زن ستیزی و
تلاش برای
خانه نشین
کردن و پشت
پرده نگه
داشتن زنان
یکی از پیش
شرط های اصلی
بقا و دوام
"حکومت امام
زمان" است. این
تأکید بر
کهتری و پرده نشینی
زنان ، نه
تنها جنایتی
است علیه
بشریت ، بلکه
در دنیای
امروز یک
اقدام آشکارا
ضد کارگری
است. زیرا در
دنیای امروزی
هیچ جامعه ای
بدون مشارکت
فعال زنان در
سطوح مختلف
زندگی
اجتماعی نمی
تواند دوام
بیاورد و
شکوفا شود.
بنابراین در
ایران گرفتار
آمده در چنگال
ولایت فقیه ،
بخش بزرگی از
محروم ترین و
مظلوم ترین
لایه های طبقه
کارگر ما را
زنانی تشکیل
می دهند که
زندانی بازار
سیاه نیروی
کار هستند و
بی صدا و
خاموش جان می
کنند ، بی آن
که حتی در
آمارهای
"اقتصاد
مقاومتی"
نشانی از آنها
دیده شود. پس
فراموش نکنیم
که در ایران
اسلامی مبارزه
برای حقوق
اجتماعی
برابر زنان با
مردان ، جزیی
حیاتی و تفکیک
ناپذیر از
پیکار طبقاتی
کارگران و
زحمتکشان
ماست.
۷
- حمایت قاطع و پیگیر
از همه
مبارزانی که
برای جنبش
کارگری جنگیده
اند و می
جنگند ، از
پیش شرط های حیاتی
ادامه پیکار
طبقاتی است.
بنابراین
نگذاریم هیچ
یک از آنهایی
که شجاعانه پا
در این راه می
گذارند و بعضی
حتی زندگی خود
و خانواده شان
را به خطر می
اندازند، با
مشکلات و دردهای
شان تنها
بمانند. آنها
نمک جهانند و
مشعلی که بر
راه های تاریک
روشنایی می
بخشند.
سرنگون باد
رژیم جمهوری
اسلامی
زنده باد
آزادی! زنده
باد
سوسیالیسم!
هیئت اجرائی
سازمان
کارگران
انقلابی
ایران (راه
کارگر)
شنبه ۹
ارديبهشت
۱۳۹۶ برابر با
۲۹ آوريل ۲۰۱۷