اعلامیه
هئیت اجرائی
سازمان
کارگران
انقلابی
ایران (راه
کارگر)
در
حمایت از
تظاهرات و
اعتراضات
مردم خوزستان
هموطنان
خوزستانی مان را
تنها نگذاریم
طوفان
ریزگردها، نزدیک
به دو دهه، هموطنان
استان های
جنوبی و غربی
کشور را از
حق تنفس پاک
محروم کرده
است. بی توجهی
بیشرمانه
مقامات
اسلامی به این
مشکل زیست محیطی، در
طول زمان، بر
غلظت
ریزگردها
افزوده و
مشکلات
تازه و بیماری
های گوناگونی
برای
مردم منطقه به
ارمغان آورده است.
بیماری های
ریوی، پوستی ،
عصبی و ابتلا
به سرطان شایع تر
شده و مرگ و
میر ناشی از
بیماری های
تنفسی و
قلبی گسترده
تر گشته و دانش
آموزان و
سالمندان، بیشتری
خانه نشین
شده اند. ریزگردهای
بی مهار، علاوه
بر تاثیرات خطرناک
غیرقابل
جبران بر
سلامتی مردم،
روند زندگی روزمره
را هم دچار
اختلال، و
بعضا توقف، کرده
است. در هفته
های اخیر با
از کار افتادن
تاسیسات برق رسانی
و پمپاژ آب،
عملا مردم خوزستان
و دیگر استان
ها ، علاوه بر
محروم بودن از
حق تنفس پاک،
از نعمت آب و برق
هم محروم شده
اند.
علیرغم
عمق فاجعه
زیست محیطی در
خوزستان که
قدمتی چندین
ساله دارد، مسئولان،
از استاندار و
وزرا گرفته تا
رئیس جمهور و رهبر تا
همین چند روز
پیش، چشم بر
این بحران فلج
کننده بسته
بودند. اما
فریادهای
رسای مردم
شهرهای
گوناگون استان
خوزستان که از
روز
دوشنبه ۲۴
بهمن در مقابل
استانداری
گرد آمده و
خشم شان را
بیان می کردند
و با
تداوم
تظاهرات در
روزهای بعدی و
گسترش آن به
دیگر شهرهای استان،
چرت حضرات
عظام پاره شد
و به
تکاپو
افتادند. تا
جائی که رهبر
رژیم از ملاء
اعلا فرود
آمدند و از بی
توجهی به این
بحران زیست
محیطی و
اجتماعی ابراز
گله مندی
فرمودند و به
مسئولان
هشدار دادند! نمایندگان
مجلس شورای
اسلامی و تنی
چند از وزرا ،
از جمله محمود
حجتی وزیر جهاد
کشاورزی،
حمید چیتچیان
وزیر نیرو و
محمود ربیعی
وزیر کار، با
انبانی از
وعده و وعید
به خوزستان
شتافتند. جواد
کاظم نسب، (به اصطلاح) "نماینده"
مردم اهواز،
یادش افتاد که
انتقال آب
کارون در سال های
اخیر اقدامی
غیرعاقلانه و
بدون مجوز بوده
است؛
پافیزاده "نماینده"
دزفول نیز
عملکرد وزارت
نیرو طی دهههای
گذشته را تک
بعدی خوانده و
گفته: ایجاد سد گتوند
باعث شده تا
آب رودخانه
کارون شور شود
که این امر در
آینده،
کشاورزی
استان را دچار
مخاطره خواهد
کرد، ربیعی،
وزیر کار دولت
روحانی، وعده
داد که بزودی
چند هزار شغل
ایجاد خواهد
کرد و
تسهیلاتی
برای لنج
داران منظور
خواهند داشت،
و وزیر نیرو
نیز از مردم به خاطر
اختلال در
شبکه آب و برق
معذرت خواهی
کرد. در این
میان جناح
رقیب نیز فرصت
را مغتنم شمرده
، با مبرا
جلوه دادن
خود، مدفون
شدن مردم در ریزگردها
را دلیل بی
لیاقتی دولت
روحانی دانسته،
سعی کرد تا از
این فاجعه
انسانی، بهره
برداری سیاسی
کند.
اما
مردم خوزستان
نیک می دانند
که فاجعه
زیست محیطی
کنونی تنها
منحصر به
ریزگردها
نیست، شور شدن
آب رودخانه
کارون ، خشک
شدن زاینده
رود ، دریاچه
ارومیه و
تعداد زیادی
از تالاب ها ،
از بین رفتن
بیش از یک سوم
جنگل ها و ...،
جلوه های
دیگری از
تخریب محیط
زیست هستند
که در نتیجه
سیاست چپاول
گرانه و
سوداندوزانه
مسئولان
حکومتی و
نهادهای
وابسته به
حاکمیت بوجود
آمده اند. مردم
نیک دریافته
اند که
تغییر اکوسیستم
و بروز فجایع
طبیعی عمدتا
ناشی از
عملکرد غارت
گرانه و
غیرمسئولانه
متولیان نظام
اسلامی و
نتیجه قریب به
چهار دهه بی
توجهی به
زیرساخت ها و
ضرورت ترمیم
آنها است. بر کسی پوشیده
نیست، آنچه بعد از
تمام اختلاس
ها و خودمانی کردن های
اموال عمومی باقی
می ماند، صرف
تقویت
مداحان
لومپن و بسیجی
های اسیدپاش و
اجرای طرح های
"حجاب و عفاف" می
شود و یا در
راستای تشنج
آفرینی های
نظام، در اختیار
سپاه قدس قرار
می گیرد تا در
سوریه ، لبنان ،
عراق و یمن
هزینه شود.
حضور
گسترده مردم
در اعتراضات
شکوهمند چند
روز اخیر
خوزستان، اعتراضی
بود به بی
لیاقتی کلیت
نظام فاسد
اسلامی. اما
علاوه بر آن،
جوهره مخالفت آنان با
انتقال آب رود
کارون،
تاکیدی بود
بر حق مسلم
مردم، صرفنظر
از عرب و فارس، در
تصمیم گیری در
مورد سرنوشت
منطقه خود. اعتراضات
اخیر مردم
خوزستان، کلیت
ساختار
جمهوری
اسلامی را به
لرزه انداخته
و
دست
اندرکاران
نظام را مجبور
کرده است
سراسیمه با
وعده کار و
نان به منطقه سرازیر
شوند. این
اعتراضات بر
حق و شکوهمند، گام
دیگری است در
تقویت
خودباوری
مردم، نه تنها
بعنوان صاحبان
کشور، بلکه
بعنوان نیروی
اصلی تغییر و
تحول و رشد جامعه. اعتراضات
مردم
خوزستان،
همچون سایر
حرکت های
مردمی در دوره
اخیر، نشان
داد که علیرغم
وجود سرکوب
عریان و وحشیانه
نظام اسلامی،
و علیرغم حضور
سنگین نیروهای
امنیتی، می
توان با
استفاده از
امکانات
واقعی و شبکه
های اجتماعی، به
خبررسانی
گسترده دست زد
و به سازماندهی
نیروهای خود همت
گمارد.
طرح
برخی از خواست
های برحق در
فوران خشم
فروخفته مردم در
چند روز گذشته
در خوزستان به
خودی خود به
معنای دست
یافتن به آنها
نیست. عملی شدن
خواست مردمی
در گرو این
است که اولآـ
مردم
هرچه وسیعتری در
اعتراضات
بعدی شرکت
کنند و ثانیاـ
مردم دیگر شهرهای
کشور به
تظاهرات
حمایتی از
مردم خوزستان
بپردازند تا
تمرکز و توان
سرکوب رژیم را
مختل کرده و
امکان سرکوب
حرکت های
مردمی را از
نیروهای سرکوبگر
رژیم سلب نمایند.
نباید به رژیم
اسلامی اجازه
داد برای
سرکوب مردم
خوزستان از
دیگر شهرها و
استان ها،
نیروهای
سرکوب گر را
روانه این
استان کند و
تظاهرات بر حق
مردم را به
بیگانگان
نسبت دهد.
سازمان
ما که خود را
قطره کوچکی از
اقیانوس مردم
می داند،
همواره در
کنار مردم
بوده و هست و از
حرکت ها،
اقدامات و
خواست های بر
حق مردم دفاع
می کند. حرکت
های شکوهمند
و
مردمی مردم
خوزستان نشان
داد که دوران
امید بخشی در
حال جوانه زدن
است. این
جوانه های
امید را پاس
بداریم و با
تمامی توان
خود از رشد آن
ها حمایت کنیم.
در شرایطی که
مردم خوزستان
از تنفس پاک و
زندگی روزمره
محرومند، در
شرایطی که
باران، استان
سیستان و
بلوچستان را در
سیلابی
ویرانگر فرو
برده است؛ در
شرایطی که برف
و یخبندان
زندگی مردم
آذربایجان و
گیلان را فلج کرده
است، مردم حق
دارند بپرسند:
کشوری که بر
دریای نفت
وگاز قرار
دارد و میلیون
های جوان
تحصیل کرده و
سرمایه های انسانی
گرانبها در
اختیار دارد،
چرا توان
مقابله به
موقع و مؤثر
با بلایای
طبیعی را
ندارد. مشکل
مردم کشور ما،
بلایای طبیعی
نیست، مشکل
کشور ما بلائی
آسمانی است به
نام ولایت
فقیه. بدون
پایان دادن به
این بلای
آسمانی، راه
نجاتی در میانه
نخواهد بود.
سرنگون
باد رژیم
جمهوری
اسلامی
زنده
باد آزادی!
زنده باد
سوسیالیسم!
هیئت
اجرائی سازمان
کارگران
انقلابی
ایران (راه
کارگر)
دوشنبه
۲ اسفند ۱۳۹۵
برابر با ۲۰
فوريه ۲۰۱۷