Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
جمعه ۱۲ شهريور ۱۳۹۵ برابر با  ۰۲ سپتامبر ۲۰۱۶
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :جمعه ۱۲ شهريور ۱۳۹۵  برابر با ۰۲ سپتامبر ۲۰۱۶
یادداشت کارگری

یادداشت کارگری

مبارزه کارگران صنایع فولاد ایران

بر بستر وصول حقوق های معوقه و دیگر مطالبات همچنان به پیش می رود!

امیر جواهری لنگرودی

جمعه ۱۲ شهريور ۱۳۹۵ برابر با ۰۲ سپتامبر ۲۰۱۶

 

اعتراضات کارگران پیرامون مسئله حقوق ها و دستمزدهای معوقه طی سال ها ، ماهها ، هفته ها و روزهای اخیر بشکل جدی دهن باز کرده و در همه سطوح خاصه بخش های صنایع ، معادن و بویژه بخش خدمات پرشمار است .

از جمله حوزه هایی که اعتراض کارگران به دستمزدهای معوقه جنبه تقریبا عمومی پیدا کرده است صنایع فولاد سازی در ایران می باشد . روزشمار کارگری ما * نشان می دهد که از حدود چهارسال پیش اعتراضات کارگری بخش صنایع فولادسازی بر محور دستمزدهای معوقه رو به گسترش نهاده است .

شرکت فولاد خوزستان - شرکت فولاد مبارکه اصفهان - شرکت فولاد ایران - گروه ملی صنعتی فولاد ایران - اطلس ملی فولاد ایران - فولاد زاگرس در قروه کردستان - فولاد البرز در تاکستان قزوین - فولاد تاکستان - فولاد کاوه بندر عباس و فولاد یاسوج، مراکز و واحدهای اصلی صنعت فولاد کشور بشمار می آیند.

در حال حاضر از بین این مجموعه صنایع ما با اعتراضات کارگران فولاد یاسوج - فولاد کاوه بندرعباس - فولاد البرز در تاکستان و فولاد زاگرس در قروه روبرو هستیم. در اعتراضات کارگری این بخش ها چند ویژگی مهم دیده می شود:

 اولین مورد اینکه ؛ با وجود مطرح بودن خواست های متمایز در واحدهای مجزا از طرف کارگران، مثل اعتراض به کاهش حقوق و افزایش ساعت کار در مورد فولاد کاوه جنوب یا اعتراض به مطالبات بی پاسخ مانده نظیر بیمه کارگران، عیدی یا دریافت بن کارگری در مورد کارگران فولاد قزوین و یا حق بیمه در مورد کارگران فولاد البرز، جنبه مشترک اعتراضات کارگران این صنعت ، حول دریافت حقوق های معوقه است و آن بمثابه خط سرخی به حساب می آید که می تواند تقریبا همه اعتراضات را به هم وصل نماید. تنها موردی که ظاهرا اعتراض کارگران متوجه دستمزدهای معوقه نیست، باز هم شکل دیگری از غارت دستمزد کارگران را شامل می گردد وآن بالا بردن ساعت کار موظف به ده ساعت با دستمزدی بشدت ناچیز به شمار می رود . یعنی درست مثل واحدهای دیگر که ندادن دستمزد معنایش کار مجانی کارگران به حساب می آید، دراینجا هم شکل دیگری از بهره کشی وحشیانه از طرف بنیاد مستضعفان که سهام دار اصلی کارخانه است اعمال می گردد. این تازه در شرایطی است که فولاد کاوه هشت ماهه که شروع به کار کرده و هنوز به طور رسمی افتتاح نشده اشت . 

دومین عنصر مشترک ؛ در اعتراض کارگران بخش فولاد ، محرومیت تمامی آنها از تشکل مستقل صنفی و مطالباتی در محیط کار و دفاع جمعی از امنیت  شغلی و شرایط بهتر کاری کارگران این صنعت است. این وضعیت باعث شده که کارفرمایان در واحدهای بحران زده هر طور که بخواهند با کارگران برخورد نمایند، دستمزدها را برای ماهها پرداخت نکنند، قراردادها را بشکل موقتی و محدودتر با کارگران برقرارنمانید و با نپرداختن دستمزدها برای ماههای طولانی و تحمیل رژیم گرسنگی به کارگران، وادارشان نمایندکه بدون گرفتن حقوق، به امید پیدا کردن کار به جای دیگری برای کارپیدا کردن مراجعه نمایند  . یا با تعهد گرفتن قرارداد تضمینی  از کارگران در صورت نپرداختن دستمزد ،امر خودداری کارگران از اعتراض به عنوان پیشرط به کار گماردن کارگر، نتیجه دیگری از محرومیت کارگران از نداشتن تشکل مستقل صنفی است. محرومیت دیگری که تقریبا خود به خود از دل محرومیت نداشتن تشکل مستقل صنفی درمی آید، نبودن اتحادیه سراسری کارگران بخش فولاد کشوراست . در ایران نه تنها در سطح واحدهای خاص، تشکل مستقل صنفی و طبقاتی کارگری موجود نیست بلکه برای کل کارگران رشته فولاد هم اتحادیه مستقل و رزمنده ای وجود ندارد که حامی حقوق این کارگران باشد.

مجموعه اعتراضات چهار سال اخیر کارگران بخش فولاد و واکنش های کارفرمایان و دستگاههای مدیریت استانی نشان می دهد که نوعی هماهنگی میان مدیریت استانی و کارفرمایان در برابر کل کارگران این صنعت وجود دارد و عمل می کند. یک نمونه اش وضعیت کارگران مجتمع فولاد البرزمی باشد. این کارگران می گویند: ما به خاطر نامشخص بودن وضعیت شغلی مان حاضریم بیمه بیکاری بگیریم، ولی برای این کار اول کارفرما باید نامه عدم نیاز به ما کارگران بدهد. این در حالیستکه کارفرما هم چنین نامه ای نمی دهد و در عوض از کارگران تصفیه حساب می خواهد. در واقع آنان می خواهند کارگران اول از ماهها، حق و حقوق شان بگذرند تا نامه ای بدهند که براساس آن کارگران بتوانند خیلی کمتر از همین حقوق معوقه شان را از صندوق بیکاری بگیرند.  

سومین عنصر مشترک ؛ در اعتراضات کارگران بخش صنعت فولاد ، تناوبی بودن اعتراضات کارگری در این بخش است. کارگران برای دستمزد معوقه اعتراض می کنند؛ سپس با وعده پرداخت حقوق برسر کار خود برمی گردند ، با خلف وعده کارفرمایان دوباره اعتراض می کنند، دیگر بار با وعده جدید بر سر کار برمی گردند و همین جریان در سمت اخراج کامل کارگران و تعطیلی کارخانه ها یا بیرون ریختن کارگران پیمانی و جذب کارگران جدید و ندادن دستمزدهای کارگران جدید در چهار سال اخیر جریان داشته است . وضعی که کارگران بخش فولاد دارند ، نسبت به بخش های دیگر خیلی متفاوت نیست. البته رکود بخش مسکن در سال های اخیر تاثیرات منفی بیشتری بر صنایعی که با ساخت و ساز سر و کار دارند مثل کارخانه های سیمان سازی، کاشی؛ سرامیک، و محصولات مصرفی فولاد در بخش ساختمان، باقی گذاشته است ، ولی شکل واکنش کارگران به توطئه های کارفرمایان و دستگاههای مدیریتی استانی، و چند و چون اعتراضات کارگری، مشابه اعتراضات کارگری در بخش های دیگر صنعت است.

اعتراضات چهار سال اخیر کارگران بخش صنایع فولاد نشان می دهد که تمرکز بر وضعیت این کارگران و تلاش برای متحد و متشکل کردن این کارگران با هدف ایجاد اتحادیه مستقل سراسری کارگران صنایع فولاد یکی از وظایف مهم فعالین کارگری در شرایط فعلی است. این موضوع بخصوص از این جهت مهم استکه،  بخشی از صنایع فولاد از نظر مکانی نزدیک به هم قرار دارند و شرایط حتی از این نظرهم برای شکل دادن به حرکت های جمعی فراکارخانه ای در مسیر اتحادیه مستقل سراسری کارگری صنایع فولاد نسبتا مساعدتر از بخش های دیگر است.

می توان گفت : کارگران صنایع فولاد هم مثل کارگران سایر بخش های اردوی کار خواستار دریافت دستمزدهای معوقه، امنیت شغلی، برچیدن قراردادهای موقت و پایان دادن به بهره کشی رایگان از نیروی کارشان هستند. ولی هیچ کدام از این خواست هاشان برآورده نمی شود. این کارگران همه در معرض اخراج هستند و امنیت شغلی ندارند. بیمه بیکاری خود را هم نمی توانند به سادگی بگیرند. بنابراین هیچ راهی ندارند ، جز این که برای وصول تامین اجتماعی مبارزه نمایند . بیکاری و دربدری در جامعه ما همواره محرومیت از تامین اجتماعی بشمار می آید. از اینرو تا یک جنبش بزرگ با مشارکت لایه های مختلف اردوی کار بر محور مبارزه برای تامین اجتماعی شکل نگیرد همه منابع مالی و موقعیت های توسعه و پیشرفت اجتماعی حیف و میل می شود و میان باندهای مختلف مافیایی تفسیم می گردد و همین وسیله می شود که هیچ چیز، حتی حقوق کارگران را هم ماهها نپردازند.

از اینرو مبارزه کارگران صنعت فولاد در گرو سازماندهی تشکل مستقل خود و مبارزه برای تامین اجتماعی عمومی آنان است . این دو خواست مهم تر و حیاتی تر ازآن است که برای دست یابی بدان ها به فردا و فردا ها چشم داشته باشیم . از همین امروز باید برای وصولش مبارزه را حدت بخشید!

amirjavaheri@yahoo.com

منبع روزشمار :

https://rahekargarnews.wordpress.com/2016/09/01/gile-564/

 

 

 

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©