در باب
بیانیه اخیر
شوراهای صنفی
دانشجویان
کشور
محمد
شریفی مقدم؛
مسئول
آموزش کانون
یاریگران
دانشگاه صنعتی
شریف
ترس و
ارعاب شاید
تنها ابزار
باقی مانده
این روزهای
مسئولین
دانشگاه ها
برای خفه کردن
صدای عدالت
خواهی ایشان
است؛ صدایی که
گاه در تجمعات
سراسری؛ گاه
در رسانه های
مجازی و گاه
بر سر کلاس
های درس شنیده
می شود.
بیانیه
اخیر شوراهای
صنفی کشور،
گرچه از محرومیت
ها و حذف
اقشار فرودست
از آموزش می
گوید اما در
میانش از درد
مشترک فعالین
یعنی ارعاب و
تهدیدها که
این روزها
تشدید یافته
است نیز سخن
به میان می
آورد. در این
متن تکیه سخنم
بر این قسمت
بیانیه خواهد
و می دانم که
دوستانم در
سایر دانشگاه
ها از مصیبت
های پولی سازی
و محرومیت های
ناشی از بومی
گزینی و
انتخاب
جنسیتی و
هدایت تحصیلی
خواهند نوشت.
و همانطور که
بارها شنیده
ام که مسئولین،
مخاطب کانال
های دانشجویی
هستند و پیگیر
مطالب ایشان
را مطالعه می
کنند من نیز
مخاطبم را این
دوستان قرار
می دهم.
مسئولین
محترم
دانشگاه های
کشور و وزارت
محترم علوم!
دوران
احضار و
پرونده سازی و
ارعاب به سر
رسیده است.
امروز اگر
دانشجویی در
دانشگاهی در
دورترین نقطه
از پایتخت
احضار شود با
اطلاع به شورای
صنفی
دانشگاهش
تمام شوراهای
صنفی کشور را
با خبر می کند.
امروز
همبستگی پیشه
دانشجویان
است و آنان
متوجه شده اند
که اتحاد با
حفظ تفاوت
هایشان، رمز
پیروزی است.
اختلافات را
به بحث و
گفتگو می
گذارند و بر
سر
مطالباتشان
متحد می شوند.
امروز
این فشار
اجتماعی است
که فرد فرد
دانشجویان را
به ستوه آورده
است و با
سرکوب و پاک
کردن صورت
مسأله تنها به
تشدید فاجعه
کمک می کنید.
دانشجویی که
امروز به کف دانشگاه
می آید و شعار
لغو آموزش
پولی می دهد و پیه
احضار و تهدید
و ارعاب شما
آقایان را به
تن می مالد؛
نه تنها خود
مجبور است تا
نیمه شب پروژه
بنویسد و خرج
تحصیلش را
درآورد؛ بلکه
شاهد محروم
شدن خواهر و
برادرش از تحصیل
به سبب بی
پولی خانواده
است. او زمانی
که پدر شصت
ساله اش را می
بیند که با
پایه حقوق نهصد
و سی هزار
تومانی از صبح
تا شب کار می
کند و هشتش
گروه نه است
خود را می
خورد. او را از
احضار می
ترسانید؟
امروز
اگر شما ابزار
احضار و ترس و
ارعاب و تهدید
و حکم تعلیق و
اخراج در
دستتان است؛
دانشجویان
نیز ابزار رسانه
و تجمع و تحصن
و اعتصاب
دارند.
پیام بیانیه
اخیر برای شما
عزیزان این
است: اکنون
همبستگی
دانشجویان و
سرعت ارتباطات
ایشان به گونه
ای است که اگر
حتی به اشتباه
حکمی ناحق
برای یک
دانشجو صادر
شود؛ همگی با
هم موضع گرفته
و در صورت
نیاز از تمامی
ابزار های
قانونی خویش
استفاده می
کنند. احضار و
صدور حکم غیر قانونی
برای یک
دانشجو احضار
همه
دانشجویان است.
نکته ی
دیگر که باید
به آن توجه
کنید این است
که امروز
بواسطه
ابزارهای
وسیع ارتباطی
همه
دانشجویان به
آسانی دسترسی
به محتوای
قوانین و دانش
نسبت به حقوق
قانونی خویش و
نیز دسترسی به
حاذق ترین
وکلا دارند.
آنان می دانند
که حق ندارید
تلفنی
احضارشان
کنید. می
دانند که دلیل
احضار می بایست
در مکتوب
احضاریه قید
شود. می دانند
که ارجاع
بازجو به فضای
مجازی
غیرقانونی
است. می دانند
که حق دارند
فردی همراه با
خود به کمیته
ببرند و یا حتی
نماینده ای به
جای خود
بفرستند. و
بلاخره می
دانند که کار
شما نه تنها
غیر قانونی
بلکه غیر
انسانی است و
حق با ایشان
است.
--------------------------------------
نقدی به
شوراها و
دانشجویان
پویا
جانی پور،
دبیر
کمیسیون
اسکان شورای
صنفی علم و
صنعت
عملکرد
شوراهای صنفی
سراسر کشور در
چند سال گذشته
در جاهایی
قابل تحسین
بوده و
نگارنده در این
یادداشت قصد
طرح این
موضوعات را
ندارد.
به عکس
قصد دارم تا
از شوراهای
صنفی و
همینطور دانشجویان
انتقاد کنم.
در
نزدیک به یک
سال فعالیت در
شورا ی صنفی
بعضی اتفاقات
به قدری مضحک
بوده است که
کار از تعجب
گذشته و خنده
دار شده است.
از این جمله
اتفاقات با
خبر شدن از
این موضوع است
که دانشجویان
بسیاری از دانشگاه
ها شورای صنفی
دانشگاه خود
را نمی شناسند،
به غیر از
مشکل بی
اعتنایی
بسیاری از
دانشجویان به
شناخت این
نهاد، در
تعدادی از
دانشگاه ها
فعالیت شورای
صنفی در فردای
روز انتخابات
تمام می شود !
یعنی
دانشجویان
این
شوراهای
صنفی را نمی
شناسند چرا که
تمام فعالیت آنها
به خوش و بش در
اتاق شورای
صنفی، گرفتن
مزایا از
دانشگاه و
بعضا لابی با
دانشگاه و
سازمان
دانشجویان! خلاصه
شده است.(فرقی
بین دانشگاه
های تهران و
شهرستان هم در
این موارد نیست
و هر دانشگاهی
که منفعت
دانشجو را به
منفعت خود
بفروشد مصداق
تشکل قدرت
ساخته است)
مورد
دیگر بی سوادی
خیلی از ما
فعالین صنفی
است. چطور می
توان خود را
فعال نامید
اما از کتاب فراری
بود؟ چطور می
توانیم خود را
فعال صنفی بدانیم
ولی ساده ترین
فعالیت های
خصوصی سازی وزارت
علوم را درک
نکرد و از
سیاست هایی
مثل "سلف های
آزاد"
حمایت کرد؟
بگذارید
صادق باشیم،
فعالیت صنفی
در دانشگاه
های تهران به
خاطر توجه
رسانه ای به
این دانشگاه
ها راحت تر از
شهرستان هاست
و اینکه چرا
دانشگاه های
شهرستان(مخصوصا
شهرستان های
کوچک که هرروز
مشکلاتشان
بیشتر و بیشتر
می شود) سکان
فعالیت صنفی
کشوری را به
دست نمی گیرند
تعجب آوراست.
دانشگاه
هایی وجود
دارند که به
دانشجویان خود
3-4 ترم خوابگاه
می دهند و
دانشجویان
مجبورند بعد
از آن در محله
های جرم خیز
خانه کرایه
کنند که بستر
بسیار مناسبی!
برای اعتیاد
است و شنیده
ها حاکی از آن
است که چگونه
مصرف مواد مخدر بین
دانشجویان در
حال افزایش
است، با این
حال هیچ صدای
اعتراضی از
بسیاری از
شوراها بلند
نمی شود.
اینها
تنها نمونه
هایی از مسائل
تاسف بار ما شوراهای
سراسر کشور
است.
با
جدیت باید
اعلام کنم که
دانشجویان
اگر در انتخابات
شوراهای صنفی
شرکت نکنند و
یا به افرادی
رای بدهند که
به دلایل
گوناگون
سیاسی، قومی
و... و نه حقوق
صنفی
دانشجويان در
انتخابات
شرکت کرده اند
به خود و
دیگران خیانت
کرده اند.
یکی
از مشکلات
شوراهای صنفی
در سالی که
گذشت منفعت
طلبی عده ای(
هر چند محدود) در شوراهای
صنفی بود و
اگر
دانشجویان در
انتخابات بعدی
این افراد را
از شوراهای
صنفی خارج
نکنند به هیچ
عنوان نمی
توان در مقابل
این سیل
کالایی
سازی
آموزش
ایستادگی کرد.
--------------------------------------------------------------------
آیا
فعالیت صنفی،
سیاسی است؟
پویا
جانی پور
در
آستانه ی
انتخابات
ریاست جمهوری
باز هم از گوشه
و کنار این
هشدار مطرح می
شود که نکند
شوراهای صنفی
و فعالین صنفی
سیاسی شوند. سوالی
که مطرح می
شود این است
که آیا کار
صنفی غیر
سیاسی است؟
اگر نه چه
تفاوتی با
دیگر رفتارهای
سیاسی دارد؟
فعالین
صنفی-دانشجویی
در تمام عمر
خود با سیاست
های اقتصادی
دولت ها درگیر
بوده اند. علارغم
تاثیری که
تغییر دولت بر
معاش
دانشجویان می
گذارد اما همه
ی دولت های پس
از جنگ طبق
برنامه های
توسعه سیاست
کم کردن
دسترسی
دانشجویان به
آموزش رایگان را
انجام داده
اند.
شوراهای
صنفی با مسائل
اقتصادی سر و
کار دارند و
مسائل
اقتصادی قطعا
موضوعی سیاسی
است. اما
سیاست ایشان
تفاوت زیادی با
سیاست ورزی
دارد.
برای
شوراهای صنفی
نوع برخورد
دولت با معاش
دانشجویان(که
در این دولت
نسبت به دولت
قبلی بدتر شده
است)، نوع نگاه
به دانشجو از
نظر امنیتی
(که در این دولت
تا حدی بهتر
شده است) و
بسیاری مسائل
دیگر اهمیت
دارد و در
نتیجه
شوراهای صنفی
و فعالین صنفی
به عنوان
دانشجویانی
"خود خواسته
مستقل از
دولت" همواره
در موضع منتقد
دولت باقی می
مانند و خود
را به این
عنوان کاملا
سیاسی می دانند.
------------------------------------------------------------------
«بیانیه
مشترک
شوراهای صنفی
دانشجویان
کشور به
مناسبت پایان
سال»
نظام
آموزشی کشور
تحت فشار
سیاستگذاریهایی
ناعادلانه و
محرومکننده
قرار دارد.
متاسفانه
شاهدیم هرسال
بر حجم چنین
سیاستهایی
افزوده میشود
و گروههای
محروم، زنان و
ساکنین
شهرهای
پیرامونی هر
روز بیشتر امکان
ورود خود به
دانشگاهها و
رشتههای
موردعلاقه
شان را از دست
میدهند.
دانشگاهها
با سرعت به
سمت تشدید و
تعمیق پولیسازی
در حرکتند؛ در
توضیح این
وضعیت همین بس
که بدانیم فقط
درحدود هفت
درصد دانشجویان
کنونی در کل
کشور از آموزش
( ونه امکانات
رفاهی) رایگان
برخوردارند.
نگاهی به چندی
از سیاستهای
اخیر وضعیت را
روشنتر میسازد:
از تشدید بومیگزینی،
افزایش صندلیهای
پولی و کاهش
ظرفیت رایگان
دانشگاهها،
اعمال
محدودیتها و
حذف برخی رشتهها
در جهت همگامسازی
دانشگاهها
با بازار،
واگذاری و
اجارهی
فضاهای
دانشگاهی (به
بخش خصوصی) و
در نتیجه کاهش
حق استفاده ی
دانشجو از
فضاها
(مسکونی، ورزشی،
تفریحی و
غیره)، افزایش
انفجارآمیز
هزینههای
رفاهی (برای
مثال از سال 88
تا سال 95 هزینهی
هر پرس غذای
دانشجویی
حدودا 13 برابر
شده است)، و
طرح هدایت
تحصیلی که
تبعیض بیش از
پیش علیه زنان
را نیز شامل
می شود
و همچنین پولیکردن
خدمات مختلف
دانشگاهی (
قواعد
طنزآمیزی مانند
اجبار به
پرداخت پول به
ازای هر واحد
درسی افتاده)
تا مصوبههایی
همچون «حذف
یارانه از
غذای
دانشجویی»، «
کیف پول
الکترونیک
دانشجو» (مکانیسمی
برای پولی
سازی کل
امکانات خرد و
کلان
دانشگاه) و سایر
سیاست های خرد
و کلانی چون
این موارد.
بارها تاکید
کردهایم که
مبرهن است
تثبیت این
سیاستها جز
به معنای
انحلال تام
وتمام
دانشگاه در بازار
و محرومسازی
اقشار فرودست
و تبعیض علیه
زنان در آموزش
نیست. ما و
تمام
دانشجویان و
اقشار آگاه،
در تمام این
سالها
درمقابل این
هجمهها
مقاومت کردهایم؛
صدای خود را
در دفاع از
ساحت آموزش و
دانشگاه با
ابزارهای
مختلف به گوش
مسئولین امر رساندهایم:
نشریات، نامهها
بیانیهها،
تجمعات علیه
تبعیضهای
جنسیتی،
قوانین سنوات
و ....
آنچه
واضح است
متولیان
آموزش، پاسخی
منطقی برای
مطالبات و
اعتراضات بهحق
ما نداشته و
ندارند؛ چرا
که بهتر از هر
کس می دانند
سیاستهایشان
خلاف قانون
اساسی کشور و
ضد گروههای
حاشیهای و
محروم جامعه
است و قابلیت
دفاع ندارد.
اما مساله
بدینجا ختم
نمیشود. آنان
گویی نه تنها
نمیخواهند
این مطالبات
را بشنوند
بلکه به زعم
خود با مدد
گرفتن از
نهادهای
امنیتی داخل و
بیرون
دانشگاه میتوانند
خدشه ای در
مقاومت
دانشجویان
علیه این
سیاست شوم
ایجاد کنند.
در
آخرین نمونهی
فشارهای
امنیتی و
انضباطی می
توان به احضار
و برخورد
گسترده
فعالین صنفی
در دانشگاه
های تهران، صنعتی
شریف،
علم و صنعت،
صنعتی نوشیروانی،
تحصیلات
تکمیلی
کرمان، علامه
طباطبایی،
شهید بهشتی و
تشدید فضای
امنیتی در
دانشگاهها
اشاره کرد. هر
چند در مورد
دیگر دانشگاه
ها و تشکل های
دانشجویی نیز
اخبار ضد و
نقیضی به گوش
می رسد.
اکنون
قاطعانه
اعلام می
داریم
همانگونه که تاکنون
اجازه موج
سواری جناحی
بر مقاومتهای
دانشجویان
دربرابر این
سیاستها را
ندادهایم،
اکنون نیز در
آستانه
انتخابات
ریاست جمهوری
اجازه چنین
سوء استفادهای
را
نخواهیم
داد؛ اما به
آنان که باید
بشنوند هشدار
می دهیم: به
بهانهی
انتخابات
ریاست
جمهوری،
نیروهای
امنیتی و انضباطی
را به میدان
مطالبهخواهی
دانشجویان
وارد نکنید؛
ما صراحتا اعلام
میداریم
مطالبات ما
مربوط به یک
دولت و مجلس
خاص نیست که
بخواهد در
چنین بزنگاههایی
بروز کند،
بلکه ما
مصرانه و در
مقابل هر دولتی،
خواهان الغای
کلیه قوانین
تبعیضآمیز و
توقف بازاریسازی
و پولیسازی
ساختار
آموزشی کشور
هستیم. سیاستگذاران
باید خود
متوجه باشند
که با
برخوردهای
امنیتی، فضا
را ملتهب
نکنند. بههر
روی ما از
مطالبهی خود
در دفاع از
ساحت آموزش
کوتاه نمیآییم
و در مقابل دخالتهای
بیجای
نهادهای
امنیتی و
انضباطی که
بناست برای پیشبرد
سادهی سیاستهای
غلط سیاستگذاران
فضا ایجاد
کند، سکوت نمی
کنیم و چنانچه
چنین
برخوردهای
امنیتی و
انضباطی
ادامه یابد و
متولیان آن
عقب ننشینند،
پاسخی جدی
برای آن
خواهیم داشت.
شورای
صنفی
دانشگاه های
امضا کننده
بیانیه به شرح
زیر است:
آزاد
پرند،
اسفراین،
بیرجند، بین
الملل امام
خمینی قزوین،
تحصیلات
تکمیلی
کرمان، تربیت
مدرس، تهران،
دامغان،
زنجان،
سمنان،
شهرکرد، شهید
رجایی، صنعتی
اراک، صنعتی
اصفهان، صنعتی
امیرکبیر،
صنعتی
شاهرود،
صنعتی شریف،
صنعتي شيراز، صنعتی
نوشیروانی
بابل، علم و
صنعت، علوم
اجتماعی
علامه
طباطبایی،
علوم
ارتباطات علامه
طباطبایی،
فرهنگیان
پردیس شهید
باهنر، فرهنگیان
تهران واحد
نسیبه،
ملایر، منابع
طبیعی گرگان،
نفت اهواز،
نیشابور، هنر
شیراز
-------------------------------------------------------------------