Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۹ برابر با  ۱۸ ژانويه ۲۰۲۱
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۹  برابر با ۱۸ ژانويه ۲۰۲۱

شکست تهاجم فاشیستی به کاپیتول هیل

 در بستر بحران دمکراسی لیبرال

 

نصرالله قاضی

 

 

در طی چهار سال گذشته که ترامپ  بر سر کار بوده است، گروههای راست افراطی به عناصر اصلی تشکیل دهنده "حزب جمهوریخواه" تبدیل شدند  و ترامپ توانست سرکردگی جناح راست افراطی را بر حزب جمهوری خواه حاکم کند. روش سیاسی و شعارهای ترامپیسم همراه با  تنش های سیاسی که ایجاد کرد فضا را برای بسیج و سازماندهی گروه های راست افراطی و فاشیستی فراهم ساخت. اما شکست ترامپ در انتخابات نمادی از شکست این جناح برای ادامه حضور در راس قدرت سیاسی درچهار سال بعدی درآمریکا بود. شورشی که  توسط این جناح در کاپیتول هیل یعنی کنگره امریکا در روز چهارشنبه ۶ ژانویه  سازمان داده شد نشانه ضعف جناح راست و فاشیستی بود نه قدرت آنها. 

 

ترامپ اولین رئیس جمهور در تاریخ معاصر آمریکا بود که با پشتوانه اندکی از سرمایه های بزرگ  از طریق  سوار شدن بر نارضائی برانگیخته شده توسط سیاست های نئولیبرالی دوحزبی طبقه حاکم، انتخاب شد. ماهیت آشفته، پرنوسان، غیرقابل پیش بینی و شخصی دولت ترامپ باعث شد كه وی در طول چهارسال از ریاست جمهوری به عنوان یك نماینده مشکل دار مدافع منافع عمومی طبقه سرمایه دار باقی بماند. با این وجود، قبل از همه گیر شدن بیماری کوید 19، تخفیف های عظیم مالیاتی او برای طبقات بالا، مقررات زدایی برای بهره کشی هر چه بی مهار سرمایه داران، سیاست های ضدکارگری و ضداتحادیه ای، رونق بازارسهام ... باعث شد که وی بتواند از حمایت وال استریت( سرمایه مالی ) وصاحبان انحصارات بزرگ  آمریکا برخوردارشود.

 

با این حال، امتناع  ترامپ از پذیرش نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال 2020، پایگاه  پشتیبانی او در میان محافل طبقه حاکم را به شدت کاهش داده و به هسته سفت راست افراطی تقلیل داد. با حمله و محاصره کنگره توسط نیروهای فاشیستی و راست افراطی، تمامی دست اندازی هائی که جناح راست افراطی در عرصه سیاست رسمی انجام داده بود، فرو پاشید. فرایندی که در ادامه خود قطعاً  به تعمیق بحران در حزب جمهوری خواه که طی چهار سال گذشته سران آن به درجات مختلف با شور و شوق ترامپیسم را تأیید و یا حداقل با آن مخالفت نکرده اند، خواهد انجامید. همراه شدن ده نماینده جمهوری خواه با دمکرات ها برای دومین استیضاح ترامپ در کنگره و موضع دفاعی بسیاری از نمایندگان جمهوری خواه در روند استیضاح در کنگره، گواه شروع شکاف در داخل حزب جمهوری خواه است.

 

تلاش برای تصرف کنگره آمریکا موید آن است که راست افراطی  فقدان پشتوانه ای مستحکم چه در بین نخبگان و سران طبقه حاکم و چه در درون نهادهای دولتی است و اذعان بر این واقعیت میباشد که طبقه حاکم آمریکا هنوز به دموکراسی لیبرال، که در طول تاریخ آمریکا به حفظ ثبات و  منافع اش خدمت کرده، پایبند است.

 

"انجمن ملی تولیدکنندگان" - که عموماً  طرفدارجمهوری خواهان است و قوی ترین منبع حمایت صاحبان سرمایه از ترامپ بوده است - خواستار برکناری ترامپ از سمت خود شد. "لری فینک" مدیر عامل"بلاک راک" BlackRock  ( بزرگترین شرکت مدیریت مالی و سرمایه گذاری جهان) و "جیمی دیمون" مدیرعامل"جی. پی. مورگان چیس" JPMorgan Chase ،(بزرگترین بانک خصوصی آمریکا) و بسیاری دیگر از سرمایه داران و صاحب منصبان آمریکائی با انتشار اطلاعیه هائی اقدام ترامپ و طرفداران او را محکوم کردند. طبقه حاکم آمریکا  ثبات سیاسی و اطمینان از یکپارچگی نهادهای لیبرال دموکراتیک را کاملاً به نفع خود می دیدند.

 

ظهور فاشیسم در آلمان و ایتالیا در قرن بیستم در چارچوب شکافهای شدید در میان طبقات حاکم در این جوامع صورت گرفت. بخشهای جدید و پویا سرمایه داری، به ویژه صنایع تولیدی پیشرفته، فاقد فضای لازم برای تامین قدرت سیاسی خود در نهادهای دولتی موجود بودند. برای حل این مشکل ، آنها نیروهای راست افراطی - احزاب فاشیست - را پرورده  و تقویت کردند تا ازطریق آنها قدرت دولتی را تجدید سازماندهی کرده  و برتری در حال ظهور خود را در اقتصاد ملی  تامین کنند.

 

شورش های واشنگتن از چنین تفرقه ای در بین نخبگان طبقه حاکم آمریکا بیرون نیامده و برعکس طبقه سرمایه دار آمریکا را بیش از هر زمان دیگری متحد کرده است. آنها نه تنها حمایت خود را از روندهای دولت لیبرال دموکراتیک ، بلکه به طور خاص از حزب دموکرات و شخص جو بایدن به عنوان رئیس جمهورجدید آمریکا را  نیز گسترش داده و تقویت کرده اند.

 

اما راست ترامپیست پس از انتقال قدرت به سادگی از صحنه سیاسی ناپدید نخواهد شد. پایگاه های حزب جمهوری خواه  در ایالت ها  به مثابه ماشین رادیکالیزه شدن راست افراطی و از جمله تولید پدیده ترامپیسم نیز متوقف نخواهند شد. وظیفه چپ است که رابطه میان راست افراطی و حزب جمهوری خواه را نشان دهد. همچنین باید نشان داد که سرکوب بیرحمانه پلیسی جنبش" زندگی سیاهان اهمیت دارد" که دریک سال گذشته بدون وقفه ادامه داشته و تاریخ طولانی سرکوب خشن و بیرحمانه چپ در آمریکا جزئی نهادی از ساختار سرکوب نژادیی - طبقاتی درآمریکا میباشد که متحد نیرومندهم راست افراطی و هم راست انتخاباتی است که از وجود هم بهره برده و به هم  نیرو میرسانند. 

 

اما تمرکز یک جانبه بر روی شبح تهدید فاشیسم تنها در خدمت احیای مجدد ثبات نئولیبرالی دوحزبی و سیاست ریاضت توسط بایدن خواهد شد. چپ باید با سازماندهی و مبارزه هم در ایالت ها و هم در خیابان ها در ارتباط با  ضرورت بیمه درمان عمومی، تامین اجتماعی، پاسخ به بحران محیط زیست زمینه دست آوردهای واقعی در متن بحران کنونی را ممکن کند  و اجازه ندهد که بایدن و دولت دمکرات زیر رهبری او به اهرمی موثر برای پیش بردن نئولیبرالیسم در هیات جدید مبدل شود.

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©