Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
شنبه ۱۰ دی ۱۴۰۱ برابر با  ۳۱ دسامبر ۲۰۲۲
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :شنبه ۱۰ دی ۱۴۰۱  برابر با ۳۱ دسامبر ۲۰۲۲
کرمی استاندار نظامی سیستان و بلوچستان چه می خواهد؟

کرمی استاندار نظامی سیستان و بلوچستان چه می خواهد؟

 

هوشنگ نورائی (ایوب حسین بر)

 

در ایران وزیر شدن و استاندار شدن سرداران بهیچ وجه غیر معمول نیست . حتی خارج از چنین موقعیت های رسمی سرداران هر جا حضور دارند حکم آنهاست که اجرا میـشود. در سیستان و بلوچستان با شدت بمراتب بیشتری همیشه این سرداران سپاهی بوده اند که بطور آشکار و پنهان در راس تصمیم گیری های سیاسی و حتی اقتصادی بوده اند. ولی اینکه در این برهه از بحران ها چرا کرمی که بعنوان فرماندهی نیروی زمینی سپاه قدس جنوب شرق بطور منظم در سیستان و بلوچستان حضور میـ یافت و عضو ارشد تامین استان هم بود حالا استاندار هم شده است. کرمی خود یکی از عوامل اصلی کشتار های زاهدان است و احتمالا مبتکر همه تهدیدهائی است که بنام داعش و غیر آن متوجه مولوی می شد. او بعنوان مهمترین فرمانده سپاه منطقه از ابتدا بصورت بیشرمانه ای کشتارها را توجیه کرده و لازم می دید.

 

کرمی همراه با پاکپور و فرماندهان مهم سپاه بعد از بحران زاهدان تمام تلاشش این بود که سران طایفه های و بسیج عشایر را بالا آورده و طبعا بعنوان نیروی سرکوبگر اصلی وارد میدان کند ولی عملا این پروژه شکست خورد . و گفته میـشود مولوی عبدالحمید هم حاضر نشده بود با او ملاقات کند. عدم موفقیت او و نیروهای انتظامی حتی موجب شد که خامنه ای نسبت به گزارشات وعملکرد نیروهای انتظامی مقداری مردد شود و هیئت سه نفره روحانیون مورد اعتماد خود را به رهبری حاج علی اکبری به استان بفرستد تا ضمن دادن چند امتیاز از جمله تعویض روسای کلانتری و فرماندهی انتظامی، دلجوئی از عده ای که آنها را بی گناه تشخیص می دادند و نیز آزادی عده ای از دستگیرشدگان که آنها را هم بی گناه می دانستند و نیز اعلام عده ای از مجروحان بعنوان جانباز، به مولوی عبدالحمید هم اخطار بدهند تا در صورت عدم سازگاری با سیاست رژیم او را تنبیه خواهند کرد.

 

از ابتدا ماموریت این هیئت با مشکل روبرو شد چون آنها از موضع قدرت از مولوی عبدالحمید خواسته بودند که بدفتر نماینگی رهبر یعنی دفتر محامی برود و پیشنهادات خود را در آنجا با آنها در میان پگذارد اما مولوی که تحت فشار شدید خانواده های قربانیان قرار داشت حاضر نشد به آنجا برود و اعلام کرد که برای دلجوئی قربانیان آنها باید به مسجد مکی پیش مولوی بروند. در بحبوحه این تشنج بود که به گفته حاجی علی اکبری آنها حاضر شدند فقط ده دقیقه ای پیش مولوی بروند و سپس جلسه را با توافق دو طرف در خانه یکی از افراد مورد اعتماد هر دوطرف برگزار کنند. و بگفته علی اکبری چون مولوی برنامه ها را بتاخیر انداخته بود آنها تمام جلسه را با مولوی کوتاه کردند و وقتی مولوی صحبت از تبعیض بین شیعه و سنی کرده بود حاجی علی اکبری به او اخطار میـکند که دو باره از این حرف ها نزند. این نکات بیانگر تشنج جلسه و وجود اخطار و تهدید هیئت در آن ملاقات بود. جالب هم هست که در تمام این دور مذاکرات و گزارش ها نام مولوی عبدالحمید بندرت ذکر می شود. مثلا حتی در مصاحبه مفصلش علی اکبری با اکراه نام مولوی عبدالحمید را برزبان میـآورد در حالیکه از مولوی عبدالصمد ساداتی و مولوی عبدالرحمن چابہاری ستایش میـکرد و ملاقات با مولوی عبدالواحد ریگی هم انعکاس گسترده ای در رسانه های رسمی پیدا کرد.

 

در همان حال این هیئت بشدت تلاش می کرد عده ای از مولویهای بلوچ سنی را که سابقه همکاری خوبی با جمهوری اسلامی داشتند و امام جمعه های منتخب و قابل اعتماد نمایندگی رهبری بوده و با دبیرخانه هماهنگی مدارس اهل سنت همکاری کرده بودند تشویق کنند تا بصورت آلترناتیوی در مقابل مولوی عبدالحمید بسیج شوند. مولوی عبدالواحد ریگی که بعدا بصورت مرموزی ربوده و کشته شد و همین طور مولوی عبدالصمد ساداتی و مولوی عبدالرحمن چابهاری از این کاندیداها بودند ولی آنها از ترسی که از مردم و نفوذ گسترده مولوی عبدالحمید داشتند با آنکه از هیئت بخوبی استقبال کردند ولی در جهتی که این هیئت انتظار داشت پیش نرفتند.

 

بطور همزمان و بصورت موازی کرمی و پاکپور با شدت در همین راستا با سر طایفه ها هم تماس می گرفتند تا از دو جهت نرمتر از جانب نمایندگی و سخت تر از جانب فرماندهان سپاه و یا با ترکیب چماق و نان شیرینی به ایجاد یک آلترناتیو دست پیدا کنند ولی کارشان موفقیت آمیز نبود. مولوی هم تحت فشار بسیار شدید از پایین نتوانست قدم مهمی در جهت آرام کردن اوضاع بردارد ولی با دستگاه انتظامی به یک نوع توافق ضمنی رسید که آنها دخالت نکنند و او نظم تظاهرات جمعه ها را تامین میـکند تا آرام بر قرار بشوند. او با آنکه خواهان شعار های ساختار شکنانه نبود و حتی با عبارت “فحش” آنها را نفی می کرد ولی عملا جمعیت شعار ها ی ساختار شکنانه را تکرار میـکردند ولی نیروهای انتظامی مکی بشدت تظاهر کنند گان را تا آخر در مسیر مشخصی اسکورت میـکردند تا با کنترل کامل تظاهرات پایان پیدا کند. و بنظر می رسد که آنها دادن شعار های مرتبط با زن، زندگی، آزادی و مهسا امیینی را بشدت مانع و یا محدود می کردند.

در ضمن مولوی بنظر میـرسد هیچ تمایلی به آمدن زنان به خیابان نداشت ولی تحت فشار زیاد و تعهد نیروهای امنیتی و نیز توصیه مشاوران خود با اکراه حرکت زنان را هم بصورت کنترل شده ای پذیرفت و یا مورد چشم پوشی قرار داد. ولی مولوی کماکان به انتقادات خود از مقامات جمهوری اسلامی ادامه می داد و سرکوبها را با لحنی نصیحت آمیز محکوم می کرد.

 

با آنکه یک نظر در میان مقامات بوجود آمده بود که میـگفت مولوی را باید درک کرد بر اساس فایل صوتی که از سوی گروه هکری بلک‌ریوارد به دست آمده بود ، در یک جلسه «شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی» به ریاست غلامعلی حداد عادل، دبیر این شورا رضا داوری در مورد مولوی عبدالحمید می‌گوید: «مولوی عبدالحمید را درک کنید. فشار بر روی او وجود دارد. او در سخنان خود انتقاد کرد، مطالبه داشت، ولی دستور اقدام و نافرمانی و ورود به میدان نداد.» و اینکه باید «شرایط و جایگاه» امام جمعه اهل سنت زاهدان را در منطقه «درک کرد» چون او بشدت تحت فشار است . هرچند این نظر حتی در بخشی از محافل بالا رشد کرده است که مولوی بشدت مخالف هر نوع حرکت واگرایانه و جدائی طلبانه است و توانسته است چنین حرکاتی را مهار و یک نگرش ملی راتقویت کند، ولی بنظـر میـرسد که نیروی مسلطـ اطلاعاتی- نظامی نمیـخواهد مولوی موقعیت خود را حفظ کند. نه تنها همه برنامه های تهدید و منجمله برنامه داعش برای کشتن مولوی بلکه پروژه “بی آبرو کردن” مولوی بجای کشتن او که خود خامنه ای طرح کرده بود به شکست انجامید و اعتبار مولوی را بالا برد. از این زاویه است که آمدن کرمی بعنوان یک فرمانده بیرحم و مبتکر جنایت ولی شکست خورده و تحقیر شده می تواند زنگ خطری جدی برای سرکوب های بمراتب بیشتر باشد.

 

حضور کرمی در واقع شورای تامین استان را یکپارچه و کاملا نظامی می کند (بویژه پس از آنکه گزارشاتی از نارضایتی نیرو های انتظامی بعد بر کناری رئیس نیروهای انتظامی زاهدان بوجود آمده بود  و احتمالا بین وزارت کشور بازهم بسرکردگی یک سپاهی و سپاه پاسداران  در مورد استاندار هم نوعی  برخورد وجود داشته است). جالب است که این وضعیت بدورانی شبیه است که رضا شاه شخضا سرهنگ نخجوان را به فرمانده تام الاختیار نظامی بلوچستان انتخاب کرد بطوری که او مستقیما به تهران گزارش می داد و حتی تیمسار جهانبانی فرمانده سابق خود را بحساب نمی آورد و شدیدا با هم اختلاف پیدا کردند. در این مورد هرچند هنوز روشن نیست ولی به احتمال زیاد کرمی تابع وزارت کشور نیست بلکه مستقیما از سپاه و خامنه ای دستور میـگیرد. بهیچوجه هم غیر قابل تصور نیست که خامنه ای شخصا موقعیت او را در این استان تایید کرده و یا دستور آن را صادر کرده باشد تا پاسخی به چند توهم که خود رژیم آفریده است داده شود: خطر جدائی طلبی، تروریسم و توطئه های خارجی که آسانتر از هرجائی به ظن آنها از این حیطه وارد میـشوند. ولی در هر حالت حضور کرمی در چنین موقعیتی بیان دخالت شدیدتر و بی پرده تر سپاه در تصمیم گیری های منطقه ای است.

 

او احتمالا تلاش خواهد کرد نیروهای تقریبا فروپاشیده و یا مردد عشایر و سرطایفه ها را بازسازی کرده و وارد عملیات مستقیم کند و شکاف ها را با مولوی عبدالحمید که دارای موقعیت قدرتمندی است بیشتر کند. اما میزان موفقییت او بازهم بستگی به تداوم فشار جنبش سراسری ایران دارد. از نظر کلی میـتوان گفت با توجه به شکاف عمیقی که بین مردم و رژیم بوجود آمده است، جنبش انقلاب تداوم پیدا میـکند و همه نقشه های کرمی را به احتمال زیاد به باد خواهد داد ولی وجود او نمک بیشتر برزخم مردم خواهد پاشید.

 

هوشنگ نورائی (ایوب حسین بر)- لندن- ۳۱ دسامبر ۲۰۲۲

................................................................................

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©