Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
دوشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۲ برابر با  ۱۳ می ۲۰۱۳
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :دوشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۲  برابر با ۱۳ می ۲۰۱۳
ظهور مجدد رفسنجانی

ظهور مجدد رفسنجانی

به مثابه ی قایق نجات

صادق افروز

 

به ناگاه در قفس باز شد و در آنجا جنبشی پدید آمد. دستی سیاه سوخته و رگ برآمده و چركین و شوم و پینه بسته به قفس رانده شد و میان هم قفسان به كند و كاو درآمد. دست با سنگدلی و خشم و بی اعتنایی، در میان آن به درو افتاد و آشوبی پدیدار كرد. هم قفسان بوی مرگ آلود و آشنایی شنیدند و پرپر زدند و زیر پروبال هم پنهان شدند. دست بالای سرشان، می چرخید و مانند آهنربای نیرومندی، آنها را چون براده آهن میلرزاند. دست همه جا گشت و از بیرون چشمی چون رادار آنرا راهنمایی میكرد تا سرانجام بیخ بال جوجه ی ریقونه ای را چسبید واو را از آن میان بلند كرد.

اما دست و جوجه ای كه در آن تقلا و جیك جیك میكرد، هنوز پروبال میزد، بالای سر مرغ و خروسهای دیگر میچرخید و از قفس بیرون نرفته بود كه دوباره آنها ، سرگرم چریدن در آن منجلاب و تو سری خوردن شدند. سردی و گرسنگی و سرگشتگی و بیگانگی ،و چشم به راهی همچنان بقوت خود باقی  بود. همه بیگانه و بی اعتنا و بی مهر، بربر نگاه میكردند و با چنگال، خودشان را می خاراندند.( برداشتی آزاد از قفس . داستان کوتاه نوشه صادق چوبک)

معادله متغیر قدرت، بین بازیگران اصلی صحنه ی سیاست جمهوری اسلامی ، رفسنجانی،  این سیاستمدار کهنسال جمهوری اسلامی را ،همچون قایق نجاتی دوباره، به مرکز اصلی توجه مبارزه ی انتخاباتی جمهوری اسلامی ، تبدیل کرده است .هاشمی رفسنجانی شده است ناجی برخی از افرادی که از وضع موجود به ستوه آمده اند .جالب اینجاست که روی آورندگان به این ، به اصطلاح "ناجی ملت" و "قایق نجات در  طوفان و بحران "در اقشار و طبقه بندی های مختلف اجتماعی قرار دارند .از آیت الله های گردن کلفت قم و مشهد و نجف و کربلا بگیرید تا کله گنده های های بازار و نهضت آزادی ،  تا سبز های هوادار موسوی – کروبی ، همگی فرشته ی نجات خود را در وجود این آیت الله کهنسال می بینند .پس از ثبت نام رفسنجانی در آخرین روز مهلت ثبت نام ، هواداران سبز ها، پیرامون محل ثبت نام گرد آمدند و با شعار هایی چون "صل علی محمد ، ناجی ملت آمد "یا  " درود بر هاشمی ،  سلام بر خاتمی " و همچنین " نیروی انتظامی ، تشکر تشکر " مقدم هاشمی رفسنجانی  را در محل ثبت نام گرامی داشتند .

رفسنجانی که در دوره ی شاه به غیر از آخوند بازی و عبا و عمامه،  به شغل شریف بساز و بفروشی در منطقه غرب تهران مشغول بود و با کمک و همراهی مارهای هفت خطی مثل حاجی علمدار زمین های منطقه برق آلستوم و آریا شهر را تکه تکه می کردند و با جواز های قلابی به مردم می فروختند ، پس از انقلاب بهمن تبدیل شد به یکی از چهره های اثر گذار سیاست در جمهوری اسلامی .رفسنجانی نه مثل مفتح و مطهری  به تیر غیب فرقان دچار شد ، و نه زیر سقف فروریخته ی  ساختمان حزب جمهوری اسلامی ،مثل بهشتی و محمد منتطری،  بدنش تکه تکه شد؛ و نه همراه باهنر و رجانی در انفجار بمب آسیب دید .نیش ها و کنایه های بی امان باند احمدی نژاد ، و دشنام ها و ابروریزی های بازجوی معروف اوین و گرداننده امروزی کیهان یعنی حسین شریعتمداری و تعقیب افراد خانواده او توسط دارو دسته تاجیک نیز،  او را به کنار نرانده است .

رفسنجانی ، کاراکتر ویژه ی خود را دارد .این نخستین بار نیست که او بعنوان "ناجی ملت " ، در صحنه ظاهر می شود .در اوائل دهه 60 نیز ، رفسنجانی که سخنگوی اصلی نمازهای جمعه بود ، در جوّ سنگین سرکوب گروههای فشار، بگونه ای صحبت می کرد که این شبهه ایجاد می شد که گویی با شعار های عدالت اجتماعی و تقسیم ثروت و محدود کردن دست محتکران ، توافق دارد .تم سخنرانی های رفسنجانی ، دست مایه ای می شد برای جلسات پرسش و پاسخ کیانوری ، که عناصرمترقی و ضد کاپیتالیسم را در جمهوری اسلامی ، که قدم در راه رشد غیر سرمایه داری گذاشته بود ، یاد آور شود . دبیر اول حزب توده ، جوانان توده ای را که از توسری خوردن های روزانه توسط چماقداران و اوباش حزب اللهی به جان آمده بودند،  با اشاره به همین حرف های امیدوار کننده رفسنجانی ، آرام می کرد .به غیر از توده ای ها که رفسنجانی را مستعدترین رهبر سیاسی برای قدم گذاشتن در مسیر راه رشد غیر سرمایه داری می دیدند ، چپ های معتقد به مرحله ای کردن انقلاب ایران ، او را نماینده بورژوازی صنعتی و ملی می دیند که در برابر بورژوازی دلال قد علم کرده است . تجربه نشان داد ،که رفسنجانی ، نه تنها هیچ علاقه ای به عدالت اجتماعی و تقسیم ثروت و دمکراسی سیاسی ندارد ، بلکه یکی از ارکان ثروت اندوزی و دلالی وسرکوبگری سیاسی مخالفین در داخل و خارج ایران بوده است .منابع اطلاعاتی غربی ، خانواده رفسنجانی را ، در زمره ی ثروتمندترین خانواده های ایرانی قلمداد می کنند . بعلاوه هواداران چپ رفسنجانی یک نکته مهم را فراموش می کردند .رفسنجانی یک آخوند بود و هوادار حفظ دم و دستگاه عظیم و انگلی روحانیت .

پس از گذشت 8 سال از  دولت احمدی نژاد ، رفسنجانی دوباره بعنوان کاندیدا مطرح شده است .امروز شنبه قبل از اتمام مهلت ثبت نام ،رفسنجانی  در محل حاضر شد و در میان هیاهوی هواداران، ثبت نام کرد . 4 سال پیش ، احمدی نژاد که از پشتیبانی کامل ولی فقیه و تمام سگ های زنجیری اش برخوردار بود ، حین مناظره ی تلوزیونی با سید حسین موسوی ، شدید ترین حملات را نثار رفسنجانی و خانواده اش کرد .احمدی نژاد پس از رسیدن به مقام ریاست جمهوری در دوره دوم ، از همان ابتدا راهش را از ولی فقیه جدا کرد .اینگونه پنداشته می شد که او ، مثل بنی صدر دچار وهن شده است و  یک لگد ولی فقیه ،  او را به سرنوشت نخستین رئیس جمهور ایران پس از انقلاب بهمن ، دچار خواهد ساخت .ولی تجربه نشان داد که باند احمدی نژاد ،  برخلاف بنی صدر که پشتوانه اش یک نیروی اپوزیسیون دیگر ، یعنی مجاهدین بود ، با اتکا به فعالیت چند دهه امنیتی و دسترسی به اسناد محرمانه از مقامات درجه اول جمهوری اسلامی ، به بقای خود ادامه می دهد .خامنه ای بارها سگ های زنجیری اش ، مثل جامعه مداحان را،  از گرفتن پاچه ی احمدی نژاد و مشایی ،  برحذر داشت .او به بی ملاحظگی مداحان بیت ولایت ، یعنی کسانی مثل سعید حدادیان و منصور ارضی ، هشدار داد .خامنه ای بر این باور بود که بگذارید دوره ریاست جمهوری اش به اتمام برسد ، بعد ترتیبش را می دهیم !.از آن پس ،کسی صدایی از سعید حدادیان که لودگی می کرد و مشایی را به آلت تناسلی احمدی نژاد تشبیه می نمود و برگ درخت انجیر را توصیه می کرد ، نشنید .

در حال حاضر ، بحران ، جمهوری اسلامی را در داخل و خارج ، زیر منگنه قرار داده است .این بحران ها عبارتند از :

1.بحران اقتصادی سیستم سرمایه داری در ایران ، و تشدید آن ناشی از تحریم اقتصادی

2.بحران سیاسی ناشی از حذف قابل توجهی از نیروهای درونی رژیم

3.بحران هسته ای

4. بحران سیاسی خارجی ، ناشی از جنگ داخلی در سوریه و کشیده شدن بیش از پیش جمهوری اسلامی در این جنگ

5.بحران سیاسی در عراق .نقش برجسته ی جمهوری اسلامی در دامن زدن به این بحران

6.بحران روابط ایران و اسرائیل

دولت احمدی نژاد، هیچگونه برنامه ی مشخصی ، برای مقابله با این بحران های مختلف ندارد .نماینده  ی مورد نظر او ، یعنی مشایی نیز،  دنباله روی احمدی نژاد است .اما رفسنجانی با توجه به روش پراگماتیستی ، توان کنار آمدن با غرب در حل مسئله هسته ای و تحریم اقتصادی را دارد .نقش او در سیاست خارجی در منطقه نیز،  دور از چشم صاحبان نفوذ نیست . بی جهت نیست که آیت الله سیستانی از عراق پیک می فرست و در باره ی اهمیت رئیس جمهور شدن رفسنجانی ، داد سخن می دهد .رفسنجانی ، عاقل تر از آن است که سرنوشت خود را با بشار اسد در حال سرنگونی ، پیوند زند . اسرائیل نیز با رئیس جمهور شدن هاشمی ، آرام تر سر بر بالین خواهد گذاشت . برای دوره ی پس از احمدی نژاد ، ولی فقیه قلاده ی سگ ها را رها خواهد ساخت تا تلافی یک دوره سکوت را خالی کنند .اما آنچه مبهم است ، رابطه ی رفسنجانی با سپاه است .سپاه که با کمک رفسنجانی ، پس از پایان جنگ 8 ساله ی یران و عراق ، وارد فعالیت های سیاسی و اقتصادی شد ، حالا به یک غول عظیم اقتصادی – سیاسی تبدیل شده است .

به غیر از بازار و نهضت آزادی و بورژواهای مختلف که از رفسنجانی حمایت می کنند ، بخشی از چپ رفرمیست هم ، برای حمایت از رفسنجانی،  دورخیز برداشته است .چپ رفرمیست ، اگرچه با توجه به ماهیت بسیار تیره و تار رفسنجانی ، و شرکت مستقیم او در ترور و کشتار مخالفین ، با گام های آهسته قدم بر می دارد ، ولی دارد حمایت و شرکت در انتخابات به نفع رفسنجانی را ، مزه مزه می کند .چپ رفرمیست ایران ، موجود ذلیل و ذبونی است که برای رفسنجانی ،  قند در دل آب می کند .این چپ رفرمیست  ، گهگاه شعار های تند و تیزی درباره ی سازماندهی مستقل کارگران و زحمتکشان هم می دهد ؛ ولی مثل همیشه ، چشمش به بالایی هاست !. و امیدی به تشکل مستقل کارگران و زحمتکشان ندارد . کارگران و زحمتکشان ایرانی ،  نباید در رویارویی جناح های مختلف حاکمیت ، ماهیت بورژوایی و ضد کارگری این یا آن جناح حاکمیت را ، به فراموشی بسپارند .کارگران و زحمتکشانی که نانی در بساط ندارند ، و گرانی مسکن و هزینه های مختلف زندگی ، کمرشان را شکسته است ، با آمدن رفسنجانی به جای احمدی نژاد  ، تغییری در وضع شان ایجاد نمی شود .رفسنجانی از پشتیبانان سرسخت اقتصاد نئولیبرالی است .طرح قطع یارانه ها که در دولت احمدی نژاد به مرحله عمل درآمد ، در واقع نتیجه ی فعالیتی است که در دوره ی رفسنجانی آغاز شده بود .گرانی و فقر و فلاکت و استبداد مذهبی ناشی از حکومت آخوندی ، در دوره ی رفسنجانی هم ادامه خواهد داشت .فرستادن مردم به پای صندوق های رای ، و طرفداری از رفسنجانی ، خیانتی است که رفرمیست ها در حق طبقه ی کارگر ایران،  بار دیگر مرتکب می شوند .

انتخابات فرمایشی و قلابی رژیم را ، با تمام نیرو باید تحریم کرد .رفسنجانی ، بارها همچون آن دستان سیاه سوخته داستان کوتاه صادق چوبک ، یاران ما را  جلوی چشمانمان ربوده است .نمی خواهیم مثل آن مرغ های بی تفاوت در آن قفس سرد و کثیف ، به نوک زدن در کثافت ادامه دهیم .

11 می 2013

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©