Rahe Kargar
O.R.W.I
Organization of Revolutionary Workers of Iran (Rahe Kargar)
به سايت سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) خوش آمديد.
سه-شنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۴ برابر با  ۰۱ دسامبر ۲۰۱۵
 
 برای انتشار مطالب در سايت با آدرس  orwi-info@rahekargar.net  و در موارد ديگر برای تماس با سازمان از;  public@rahekargar.net  استفاده کنید!
 
تاریخ انتشار :سه-شنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۴  برابر با ۰۱ دسامبر ۲۰۱۵
جمهوری اسلامی عامل اصلی وخامت بحران آب

 

جمهوری اسلامی عامل اصلی وخامت بحران آب

مازیار واحدی

 

بحران آب آرام آرام می رود که تاثیرات مخرب خود را بر جوانب مختلف زندگی اکثریت مردم و بویژه کارگران، کشاورزان و کسانی که جز نیروی کارشان چیزی برای فروش ندارند، تحمیل کند. تاثیراتی که روز به روز بخش بزرگ و گسترده تری از مردم را شامل می شود. آما سوالی که اینجا مطرح است این است که اولا آیا در جمهوری اسلامی اراده مقابله با این بحران وجود دارد یا نه؟ و دوما در صورتی که فرض را براین بگذاریم که این اراده وجود داشته باشد، و یا لااقل  در بخشی از بدنه رژیم وجود داشته باشد، آیا توان مقابله با این بحران در جمهوری اسلامی وجود دارد یا نه؟

جواب سوال اول منفی است. این را عملکرد نزدیک به چهار دهه این حکومت نشان داده است. در همه این سالها جناحها و باندهای مختلف شریک در قدرت نشان داده اند که اراده ای به جز کسب قدرت بیشتر و سهم بیشتر از سرمایه های این مردم در آنها نبوده و نیست. از اصولگرای اصولگراشون گرفته تا اصلاح طلب و معتدلشون. اما اگر فرض را براین بگذاریم که خوب، اراده است ولی آیا توانش هم هست یا نه موضوع شکل دیگری پیدا می کند. نگاهی به چند نمونه، فاکت و واقعیت نشان می دهد که نه تنها اراده، بلکه توان مقابله با این بحران هم در این رژیم وجود ندارد

مورد اول - معاون نظارت بر بهره برداری شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور می گوید که برای کاهش یک درصدی میزان "آب بدون درآمد" (هدر رفت آب) در سال به هزار میلیارد تومان بودجه نیاز دارند. همین آقا می گوید که در سالهای گذشته در بهترین حالت بودجه دریافتی کمی بیشتر از سه درصد این مبلغ بود. در بدترین حالتش هم نیم درصد این مبلغ بوده است. یعنی در بهترین حالت بجای هزار میلیارد تومان، جمهوری اسلامی تنها سی میلیارد تومان هزینه کرده است. اما جالب است بدانیم که همین آقا می گوید که آنها توانسته اند به سالی هشت دهم درصد کاهش دست پیدا کنند. کدامش را باور کنیم. آن بودجه عظیم را، یا اینکه بدون بودجه هم توانسته اند به نزدیکی هدف برسند. واقعا اینها در مورد مردم چه می اندیشند؟ مردم را خام فکرانی می پندارند که می شود در سایه نبود سیستم شفاف اطلاعرسانی  سرشان شیره مالید؟

مورد دوم -  مشاور سازمان متولی محیط زیست در این هفته گفت که اگر بخواهیم دولت روحانی را با دیگر دولتهای صدسال اخیر مقایسه کنیم این دولت محیط زیستی ترین دولت است. بیچاره مردمی که در دوره محیط زیستی ترین دولت صدساله اخیرش سد گتوندی را آبگیری می کنند که آینده ای تیره و تار را برای دشتهای خوزستان و ساکنین این استان و استانهای مجاور رقم زده است. آنها می دانند دارند چه بلائی بر سرمردم استانهای جنوبی کشور می آورند و هم چنان برآن پای میفشارند. همین جور است در استان گیلان. با چراغ خاموش دارند پروژه ساخت شفارود را پیش می برند. سدّی که ادامه حیات جنگلهای هیرکانی را با خط نابودی روبرو خواهد کرد.

مورد سوم -  باز در همین هفته معاون پژوهش‌های اقتصادی مرکز پژوهش‌های مجلس گفت که "در ایران نظام برنامه‌ریزی یک نظام تشریفاتی است، عادت کرده‌ایم که برنامه بنویسیم اما آن را اجرا نکنیم. برای توضیح بیشتر هم می گوید که مثلا قرار است هشت میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی به مسئله آب اختصاص یابد. اما هیچ کس نمی‌داند برای منابع مالی چه اتفاقی خواهد افتاد و در کجا هزینه خواهد شد". کسی که این حرف را می زند از دل مجلس آمده است. خودشان اقرار دارند که قادر به ایجاد سیستمی کارآمد متناسب با نیازهای کشور کیستند. خودشان می دانند که همه برنامه هایشان برنامه های هستند برای اجراء نشدن. این تازه در بخش برنامه ریزی در سطح کلان است. در سطوح پائین تر وضع از اینی که است هم وخیم تر است. اگر در سطح کلان همه چیز تشریفاتی است در سطح پائین تر هر کس ساز خودش را می زند. مثلا در همین بحث آب ومقابله با بحران آب و بی آبی وزارت نیرو می خواهد کشاورزی را تعطیل کند. وزارت جهاد کشاورزی معتقد است که بخش خصوصی و کشاورزی صاحب آب هستند. و همزمان بخش خصوصی هم شعارش این است که آب بایستی جائی مصرف شود که سود بیشتری تولید می کند. اینکه سنبه کدام یک از اینها قویتر باشد آن سیاست اجراء خواهد شد. مگر جهاد کشاورزی در تغییرکاربری منابع طبیعی و جنگلها دخالت مستقیم نداشته است؟ مجوز چندتا از سدهای ساخته شده که بدنبال خود خشکی دریاچه ها و تالاب ها را بدنبال داشته است را وزارت نیرو صادر کرده باشد، خوب است؟

مورد چهارم -  بحران آب و کم آبی در صورتی که با برخوردی مناسب روبرو نشود و به شکلی که تاکنون دیده ایم برخورد های باندی و جناحی در آن عمل کند می تواند اختلاف بر سر آب را در بین مردم ساکن استانهای مختلف یا اقوام ساکن کشورمان دامن بزند. امری که می تواند در ادامه خود به گسترش ناامنی و بروز ناهنجاری های مختلف بیانجامد. ایا جمهوری اسلامی توان جلوگیری از گسترش این اختلافات را خواهد داشت؟ نه. جمهو ری اسلامی نه تنها توان مقابله را ندارد بلکه اراده ای هم برای جلوگیری از بروز این اختلافات در بین حاکمان بی خبر از درد مردم وجود ندارد. اگر بخواهیم درستتر بگوئیم؛ آنها خود به اشکال مختلف به این اختلافات دامن می زنند. نابرابری در تخصیص اعتبارات برای استانهای مختلف یک دلیل این امر است. در حوزه محیط زیست اهمال قدرت صاحبان نفوذ ذر مراکز تصمیم گیری برای اختصاص آب به این یا آن استان مشخص دلیل دیگر آن است. در سطح فرهنگی جلوگیری از آموزش به زبان مادری در استانهای که به زبانی غیر از فارسی صحبت می کنند، یک دلیل دیگر. جمهوری اسلامی در این رابطه ید طولانی در تحمیل نابرابری و تبعیض به ملل و اقوام ساکن کشورمان داشته و دارد. آنوقت چگونه می شود از این نظام انتظار داشت که برای جلوگیری از گسترش اختلافات بر سر بحران آب، در جهت حل این بحران برنامه ریزی و عمل کند؟

مورد پنجم - حالا دیگر تقریبا همه کارشناسان به این توافق رسیده اند  که بحران اقلیمی و خشکسالی تا چند سال دیگر به یکی از دلایل اصلی مهاجرت انسانها تبدیل خواهد شد. رئیس ستاد احیای دریاچه ارومیه می گوید اگر همین وضع ادامه پیدا کند حدود هفتاد ‌درصد ایرانیان یعنی جمعیتی معادل  پنجاه‌ میلیون نفر برای زنده ماندن ناچار به مهاجرت از کشور هستند. وضعیتی هم که این آقا از آن صحبت می کند واقعیست. وی از دریاچه ارومیه می گوید و آن چیزی که در انتظار مردم آذربایجان و استانهای همجوار است. صحبت از جابجا شدن و مهاجرت شش میلیون نفر است. وی از مردمی که از سیستان و بلوچستان، خوزستان و بندرعباس، چاه بهار و دیگر شهرهائی که ریزگردها تحمل زندگی را برای آنها سخت کرده، مهاجرت خواهند کرد می گوید. پس ما با موجی جدید از مهاجرانی مواجه خواهیم بود که برای تامین زندگی خود و خانواده اشان، برای بدست آوردن کار و لقمه ای نان به شهرهای دیگر می روند و به ارتش بیکارها خواهند پیوست. اگر جمهوری اسلامی الان توانسته برای بیکاران کار ایجاد کند و یا از بیکاران به صورت بیمه بیکاری و یا هر شکل دیگر حمایت کند، از مهاجرین هم می تواند حمایت کند. اما از سوی دیگر با گسترش این میزان از مهاجرتها اتفاقی که می‌افتد این است که جمعیت در مناطقی همچون تهران، مشهد، کرج و... متمرکز می‌شود. تمرکز جمعیت در این مناطق، باعث حفر چاه‌های مجاز و غیرمجاز و برداشت بی‌رویه آب خواهد شد که نتیجه اش فرونشست زمین است. رئیس کمیته مخاطرات طبیعی انجمن مخاطره‌شناسی ایران معتقد است، تأثیر فرونشست زمین، ناایمن شدن خانه‌هایی است که مردم و همین مهاجران در آنها زندگی می‌کنند. و این خانه‌ها در مقابل زلزله، به‌شدت آسیب‌پذیر خواهند شد.

هرچه که جلوتر می رویم اثرات بی کفایتی رژیم اسلامی در اداره کشور؛ و غارت منابع طبیعی و داشته های مردم کشورمون توسط آنها خود را نشان می دهد. بدون تعارف بایستی این را همه جا فریاد زد. جمهوری اسلامی دلیل اصلی بحران آب و تخریب محیط زیست است و به همین دلیل بایستی به پای میز محاکمه کشانده شود.

جمعه ۶ آذر ۱۳۹۴ برابر با ۲۷ نوامبر ۲۰۱۵

 

مطلب فوق را میتوانید مستقیم به یکی از شبکه های جتماعی زیر که عضوآنها هستید ارسال کنید:  

تمامی حقوق برای سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) محفوظ است. 2024 ©